پاورپوینت محمد بهاءالدین


در حال بارگذاری
23 اکتبر 2022
فایل فشرده
2120
4 بازدید
۶۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت محمد بهاءالدین دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت محمد بهاءالدین،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت محمد بهاءالدین :

بهاءالدین محمد بن محمد نقشبند بخاری

بَهاءُالدّین نَقْشْبَنْد، خواجه محمدبن محمدبن محمدبخاری (۷۱۸-۷۹۱ق/۱۳۱۸-۱۳۸۹م)، عارف نامدار و مؤسس سلسل نقشبندیه که نزد ترکان به شاه نقشبند مشهور است.

فهرست مندرجات

۱ – نسب‌شناسی
۲ – زمان و محل تولد
۳ – مشایخ
۴ – سفر حج
۵ – وفات
۶ – عقاید و آرا
۷ – رواج طریقت
۸ – شاگردان
۹ – آثار
۹.۱ – رساله قدسیه
۹.۲ – الاوراد البهائیه
۹.۳ – آثار دیگر
۱۰ – کتب شرح حال
۱۱ – کرامات و افسانه‌ها
۱۲ – فرزندان
۱۳ – فهرست منابع
۱۴ – پانویس
۱۵ – منبع

نسب‌شناسی

برخی به غلط وی را، که به خواجه نقشبند و شاه نقشبند نیز معروف است، علوی دانسته و نسب او را با سیزده واسطه به علی اکبر، فرزند امام حسن عسکری (علیه‌السلام)، رسانده اند،

[۱] غلام سرور لاهوری، خزینه الاصفیاء، ج۱، ص۵۴۹، کانپور ۱۳۳۲/۱۹۱۴.

در حالی که امام فرزندی به این نام نداشته است.
پدر بهاءالدین، معروف به باباصاحب سرمست، پیشه نقشبندی و کَمخابافی داشت، ظاهراً بهاءالدین همچون پدر به کمخابافی (کمخا= پارچ منقش رنگارنگ) اشتغال داشت، زیرا به‌رغم سکوت متون متقدم نقشبندیه، متون متاخر اطلاق لقب نقشبند بر او را بدین سبب دانسته‌اند

[۲] محمد داراشکوه، سفینه الاولیاء، ج۱، ص۷۸، کانپور، ۱۳۱۸ق.

[۳] سعید نفیسی، تاریخ نظم و نثر در ایران و در زبان فارسی، ج۱، ص۲۲۰، تهران، ۱۳۴۴ش.

این پیشه در دوره‌های تیموری و صفوی نیز رواجی تمام داشت و در منابع مربوط به این دوران، نام نقشبندان متعددی را می‌توان یافت..

[۴] احمد طاهری عراقی، مقدمه بر قدسیه (نک‌: هم‌، ج۱، ص۴۷-۴۹، خواجه محمد پارسا).

[۵] داراشکوه بابری، سفینه الاولیا، ج۱، ص۷۸، کانپور ۱۳۱۸.

[۶] محمدبن محمد پارسا، رساله قدسیه: کلمات بهاءالدین نقشبند، ج۱، ص۴۳، چاپ احمد طاهری عراقی، تهران ۱۳۵۴ ش.

همچنین گفته‌اند که چون با اشتغال مداوم به ذکر قلبی به درجه‌ای رسید که اسم جلاله «الله» بر صفحه دلش نقش بست لقب نقشبند یافت. (در باب استعمال این کلمه در معنای عرفانی در عصر بهاءالدین و اعصار بعدی رجوع کنید به این منابع).

[۷] عبدالرحمان بن احمد جامی، نفحات الانس، ج۱، ص۵۰۰، چاپ محمود عابدی، تهران ۱۳۷۰ ش.

[۸] محمدبن محمد پارسا، رساله قدسیه، ج۱، ص۸۲ ـ۸۴، چاپ ملک محمد اقبال، راولپندی، ۱۳۵۴ ش.

[۹] سلامه عزامی، تنویر القلوب فی معامله علام الغیوب، ج۱، ص۵۳۹ ـ۵۴۰، مصر ۱۳۷۲.

[۱۰] محمدبن سلیمان بغدادی، الحدیقه الندیه فی طریقه النقشبندیه و البهجه الخالدیه، ج۱، ص۲۲، در عبدالمجیدبن محمدخانی خالدی نقشبندی، السعاده الابدیه فیما جاءبه النقشبندیه، استانبول ۱۴۰۱/۱۹۸۱.

[۱۱] عبدالمجیدبن محمدخانی خالدی نقشبندی، انوار القدسیه فی مناقب الساده النقشبندیه، ج۱، ص۶، مصر ۱۳۴۴.

زمان و محل تولد

بهاءالدین در محرم ۷۱۷ در قصر عارفان (قصر هندوان) از قرای بخارا، به دنیا آمد.
جد بهاءالدین که نامش را جلال‌الدین نیز ذکر کرده‌اند

[۱۲] غلام سرور لاهوری، خزینهالاصفیا، ج۱، ص۵۴۹، کانپور، ۱۳۳۲ق/۱۹۱۴م.

از مریدان خواجه محمد بابا سماسی (د ۷۵۵ق/۱۳۵۴م)، شیخ صوفیان خواجگانی از پیروان خواجه‌یوسف همدانی بود. وی نوه‌اش را در سومین روز تولد نزد خواجه سماسی که به تازگی به قصر هندوان وارد شده بود، برد تا از او برکت یابد. سماسی نیز بهاءالدین را به فرزندخواندگی پذیرفت و او را «مقتدای روزگار» پس از خویش خواند.

[۱۳] صلاح بخاری، انیس‌الطالبین، ج۱، ص۷۹-۸۰، به کوشش خلیل‌ابراهیم‌صاری اوغلی و توفیق‌هاشم‌پور سبحانی، تهران، ۱۳۷۱ش.

[۱۴] عبدالرحمان جامی، نفحات‌الانس، ج۱، ص۳۸۵-۳۸۶، به کوشش محمود عابدی، تهران، ۱۳۷۰ش.

[۱۵] خواجه محمد پارسا، قدسیه، ج۱، ص۹، به کوشش احمد طاهری عراقی، تهران، ۱۳۵۴ش.

مشایخ

بهاءالدین در هجده سالگی به طریقت خواجه سماسی پیوست و پس از درگذشت سماسی به همراه جدش به سمرقند رفت و صحبت درویشان چندی را درک کرد. پس از آن به بخارا بازگشت و به محضر سید امیرکُلال (د ۷۷۲ق/۱۳۷۰م) جانشین خواجه سماسی راه یافت و به وصیت سماسی، نزد او به سیر و سلوک ادامه داد

[۱۶] صلاح بخاری، انیس‌الطالبین، ج۱، ص۸۳-۸۴، به کوشش خلیل‌ابراهیم‌صاری اوغلی و توفیق‌هاشم‌پور سبحانی، تهران، ۱۳۷۱ش.

[۱۷] عبدالرحمان جامی، نفحات‌الانس، ج۱، ص۳۸۶-۳۸۸، به کوشش محمود عابدی، تهران، ۱۳۷۰ش.

[۱۸] عبدالمجید خانی خالدی نقشبندی، الحدائق الوردیه، ج۱، ص۱۲۵-۱۲۶، دمشق، ۱۳۰۸ش.

[۱۹] علی کاشفی، رشحات عین الحیات، ج۱، ص۹۷، به کوشش علی‌اصغر معینیان، تهران، ۱۳۵۶ش.

[۲۰] Algar، H،» The Naqshbandi Order: A Preliminary Survey of its History and Significance «، SI، ۱۹۷۶، vol XLIV، ج۱، ص۱۳۵-۱۳۶.

[۲۱] صلاح بن مبارک بخاری، انیس الطالبین وعده السالکین، ج۱، ص۷۹ـ۸۰، چاپ خلیل ابراهیم صاری اوغلی و توفیق ه سبحانی، تهران ۱۳۷۱ ش.

[۲۲] عبدالرحمان بن احمد جامی، نفحات الانس، ج۱، ص۳۸۵ـ۳۸۶، چاپ محمود عابدی، تهران ۱۳۷۰ ش.

[۲۳] عبدالمجیدبن محمدخانی خالدی نقشبندی، انوار القدسیه فی مناقب الساده النقشبندیه، ج۱، ص۱۲۳، مصر ۱۳۴۴.

[۲۴] عبدالمجیدبن محمدخانی خالدی نقشبندی، انوار القدسیه فی مناقب الساده النقشبندیه، ج۱، ص۱۲۶، مصر ۱۳۴۴.

و سپس سال‌ها در متابعت و ملازمت عارف دیگ گرانی، از خلفای امیر کُلال، بود.

[۲۵] عبدالمجیدبن محمدخانی خالدی نقشبندی، انوار القدسیه فی مناقب الساده النقشبندیه، ج۱، ص۱۲۵ـ۱۲۶، مصر ۱۳۴۴.

[۲۶] علی بن حسین واعظ کاشفی، رشحات عین الحیات، ج۱، ص۸۶، چاپ علی اصغر معینیان، تهران ۱۳۵۶ ش.

[۲۷] صلاح بن مبارک بخاری، انیس الطالبین وعده السالکین، ج۱، ص۸۳، چاپ خلیل ابراهیم صاری اوغلی و توفیق ه سبحانی، تهران ۱۳۷۱ ش.

[۲۸] عبدالرحمان بن احمد جامی، نفحات الانس، ج۱، ص۳۸۷، چاپ محمود عابدی، تهران ۱۳۷۰ ش.

چندماهی را هم در ملازمت یکی از مشایخ ترک منسوب به خواجه احمد یسوی (ه‌ م) به مجاهدت و ریاضت سپری کرد. پس از آن ۱۲سال در خدمت خلیل آتا، از دیگر مشایخ ترک بود و گویا در مدت حکومت ۶سال او بر ماوراءالنهر، در دستگاه او سمتی داشت.

[۲۹] عبدالمجید خانی خالدی نقشبندی، الحدائق الوردیه، ج۱، ص۱۲۴-۱۲۶، دمشق، ۱۳۰۸ش.

[۳۰] عبدالرحمان جامی، نفحات‌الانس، ج۱، ص۳۸۷-۳۸۸، به کوشش محمود عابدی، تهران، ۱۳۷۰ش.

[۳۱] علی کاشفی، رشحات عین الحیات، ج۱، ص۹۷، به کوشش علی‌اصغر معینیان، تهران، ۱۳۵۶ش.

[۳۲] عبدالحسین زرین‌کوب، دنبال جست‌وجو در تصوف ایران، ج۱، ص۲۰۸-۲۰۹، تهران، ۱۳۶۲ش.

چندماه نیز نزد قُثَم شیخ، از مشایخ ترک منتسب به خواجه احمد یَسَوی، به ریاضت و مجاهدت گذراند و دوازده سال در متابعت خلیل آتا، یکی دیگر از مشایخ ترک، بود، و به هنگام سلطنت وی در ماوراءالنهر در دستگاه او محتسب یا قاضی شرع بود.

[۳۳] صلاح بن مبارک بخاری، انیس الطالبین وعده السالکین، ج۱، ص۸۴ ـ ۸۵، چاپ خلیل ابراهیم صاری اوغلی و توفیق ه سبحانی، تهران ۱۳۷۱ ش.

[۳۴] عبدالرحمان بن احمد جامی، نفحات الانس، ج۱، ص۳۸۸ـ۳۸۹، چاپ محمود عابدی، تهران ۱۳۷۰ ش.

[۳۵] عبدالحسین زرین کوب، دنباله جستجو در تصوف ایران، ج۱، ص۲۰۸ـ ۲۰۹، تهران ۱۳۶۲ ش.

برخی از این شغل حکومتی او با تعبیر جلاّد یاد کرده‌اند و آن را نمونه‌ای قدیمی برای گرایش نقشبندیان به همکاری با حکّام به منظور اجرای شریعت می‌دانند.

[۳۶] Iranica، ج۳، ص۴۳۴.

علاوه بر اینها، بهاءالدین، به گفته خود، از تربیت روحانی خواجه عبدالخالق غُجدوانی (متوفی ۵۷۵) بهره گرفت

[۳۷] عبدالرحمان بن احمد جامی، نفحات الانس، ج۱، ص۳۹۰، چاپ محمود عابدی، تهران ۱۳۷۰ ش.

به این سبب و نیز به دلیل آن‌که وی از روحانیت اویس قرنی و خواجه محمدعلی حکیم ترمذی نیز بهره‌های بسیار برده‌بود، وی را از جمله صوفیان اویسی به شمار آورده‌اند.

[۳۸] خواجه محمد پارسا، قدسیه، ج۱، ص۱۴، به کوشش احمد طاهری عراقی، تهران، ۱۳۵۴ش.

[۳۹] عبدالرحمان جامی، نفحات‌الانس، ج۱، ص۳۹۰، به کوشش محمود عابدی، تهران، ۱۳۷۰ش.

[۴۰] صلاح بخاری، انیس‌الطالبین، ج۱، ص۹۵-۹۶، به کوشش خلیل‌ابراهیم‌صاری اوغلی و توفیق‌هاشم‌پور سبحانی، تهران، ۱۳۷۱ش.

ظاهراً غجدوانی در شهودی، وی را به فراگیری احادیث نبوی و پیروی از شیو پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و صحابه او سفارش کرده بود، وبه همین سبب، او مدتی را نیز نزد چند تن از علما به آموختن حدیث مشغول بود.

[۴۱] عبدالرحمان جامی، نفحات‌الانس، ج۱، ص۳۹۰، به کوشش محمود عابدی، تهران، ۱۳۷۰ش.

[۴۲] صلاح بخاری، انیس‌الطالبین، ج۱، ص۹۳، به کوشش خلیل‌ابراهیم‌صاری اوغلی و توفیق‌هاشم‌پور سبحانی، تهران، ۱۳۷۱ش.

[۴۳] صلاح بخاری، انیس‌الطالبین، ج۱، ص۱۰۵، به کوشش خلیل‌ابراهیم‌صاری اوغلی و توفیق‌هاشم‌پور سبحانی، تهران، ۱۳۷۱ش.

و چندی نیز نزد برخی از علما به فراگیری حدیث پرداخت.

[۴۴] صلاح بن مبارک بخاری، انیس الطالبین وعده السالکین، ج۱، ص۹۳، چاپ خلیل ابراهیم صاری اوغلی و توفیق ه سبحانی، تهران ۱۳۷۱ ش.

[۴۵] صلاح بن مبارک بخاری، انیس الطالبین وعده السالکین، ج۱، ص۱۰۵، چاپ خلیل ابراهیم صاری اوغلی و توفیق ه سبحانی، تهران ۱۳۷۱ ش.

سفر حج

بهاءالدین دوبار به قصد گزاردن حج از بخارا رهسپار حجاز شد. براساس منابع موجود چنین به نظر می‌رسد که مسیر او در این سفرها عمدتاً از راه شهرهای خراسان و به ویژه از راه هرات بوده است. در یکی از این سفرها وی با ملک‌ معزالدین حسین‌بن غیاث‌الدین از امرای آل‌کرت ملاقات نمود و در مجلسی از علمای هرات که در حضور معزالدین تشکیل شده بود، شرکت کرد.

[۴۶] صلاح بخاری، انیس‌الطالبین، ج۱، ص۱۱۸-۱۲۱، به کوشش خلیل‌ابراهیم‌صاری اوغلی و توفیق‌هاشم‌پور سبحانی، تهران، ۱۳۷۱ش.

[۴۷] علی کاشفی، رشحات عین الحیات، ج۱، ص۹۷، به کوشش علی‌اصغر معینیان، تهران، ۱۳۵۶ش.

در سفر دوم نیز وی با عبور از هرات به دیدار زین‌الدین ابوبکر تایبادی رفت (د۷۹۱ق/۱۳۸۹م) و ۳روز با او صحبت داشت.

[۴۸] صلاح بخاری، انیس‌الطالبین، ج۱، ص۱۱۸، به کوشش خلیل‌ابراهیم‌صاری اوغلی و توفیق‌هاشم‌پور سبحانی، تهران، ۱۳۷۱ش.

[۴۹] عبدالرحمان جامی، نفحات‌الانس، ج۱، ص۵۰۰، به کوشش محمود عابدی، تهران، ۱۳۷۰ش.

[۵۰] علی کاشفی، رشحات عین الحیات، ج۱، ص۹۷، به کوشش علی‌اصغر معینیان، تهران، ۱۳۵۶ش.

علاوه بر این دو سفر، چنان‌که از کتاب انیس‌الطالبین بر می‌آید، به قصد دیدار سایر مشایخ به شهرهای دیگر خراسان و نیز ماوراءالنهر سفر کرده بود.

وفات

او در ربیع الاول ۷۹۱ در موطن خود درگذشت در همان‌جا به خاک سپرده شد. آورده‌اند که بنا بر وصیت او پیشاپیش جنازه‌اش شعر پارسی می‌خواندند.

[۵۱] صلاح بخاری، انیس‌الطالبین، ج۱، ص۱۶۱، به کوشش خلیل‌ابراهیم‌صاری اوغلی و توفیق‌هاشم‌پور سبحانی، تهران، ۱۳۷۱ش.

[۵۲] علی کاشفی، رشحات عین الحیات، ج۱، ص۱۰۰، به کوشش علی‌اصغر معینیان، تهران، ۱۳۵۶ش.

پس از گذشت نزدیک به دو سده از مرگ بهاءالدین، عبدالعزیزخان دوم، از امرای ماوراءالنهر در ۹۵۱ق/۱۵۴۴م بر مزار او سنگ قبری نهاد و به دور آن حصاری از سنگ مرمر کشید. در طول سده‌های بعد نیز در اطراف این مقبره ساختمان‌هایی چون مسجد، مناره و خانقاه ساخته شد، اما مزار شیخ همواره بدون سقف و در فضای آزاد باقی ماند. این مزار از همان ابتدا و در طول سده‌های متمادی زیارتگاه بخاراییان و زائرانی از شهرها و سرزمین‌های دور و نزدیک دیگر بوده است، چنان که اهالی بخارا تا اوایل سد ۱۳ق/۱۹م نیز هر شب و صبح چهارشنبه به زیارت این مزار که در زبان محلی «باوَدّین» (دگرگون شد بهاءالدین) خوانده می‌شود، می‌رفته‌اند.

[۵۳] محمدمعصوم معصوم علیشاه، طرائق الحقائق، ج۳، ص۶۸۷، به کوشش محمدجعفر محجوب، تهران، ۱۳۱۸ش.

[۵۴] آ وامبری، سیاحت درویشی دروغین در خانات آسیای میانه، ج۱، ص۲۶۱-۲۶۲، ترجم فتحعلی خواجه نوریان، تهران، ۱۳۳۷ش.

[۵۵] Iranica، ج۳، ص۴۳۴.

آرامگاه بهاءالدین اکنون در بخش بهاءالدین در دوازده کیلومتری شهر بخارا واقع است که این بخش با تلفظ محاوره‌ای در بخارا به صورت «باودّین» خوانده می‌شود

[۵۶] سعید نفیسی، تاریخ نظم و نثر در ایران و در زبان فارسی تا پایان قرن دهم هجری، ج۱، ص۴، تهران ۱۳۶۳ ش.

[۵۷] ایرانیکا، ذیل مادّه.

مقبره بهاءالدین دارای خانقاه ، مدرسه ، مسافرخانه و مسجد است. مقبره و ضمائم آن، در حدود ۸۹۵ به امر عبدالعزیزخان ساخته شد و از عوامل مهم موقعیت بخارا به عنوان مرکز علم و تقدّس در سراسر نواحی مسلمان‌نشین این منطقه بوده است.

[۵۸] محمد معصوم بن زین العابدین معصوم علیشاه، طرائق الحقایق، ج۳، ص۶۸۷، چاپ محمدجعفر محجوب، تهران ۱۳۳۹ـ ۱۳۴۵ ش.

[۵۹] ایرانیکا، ذیل مادّه.

[۶۰] آرمین وامبری، سیاحت درویشی دروغین در خانات آسیای میانه، ج۱، ص۲۳۷، ترجمه فتحعلی خواجه نوریان، تهران ۱۳۶۵ ش.

آرامگاه او هنوز زیارتگاه است و از شهرهای دور و نزدیک و حتی از اقصی نقاط چین به زیارت آن می‌روند.

[۶۱] آرمین وامبری، سیاحت درویشی دروغین در خانات آسیای میانه، ج۱، ص۲۶۱، ترجمه فتحعلی خواجه نوریان، تهران ۱۳۶۵ ش.

[۶۲] محمد معصوم بن زین العابدین معصوم علیشاه، طرائق الحقایق، ج۳، ص۶۸۷، چاپ محمدجعفر محجوب، تهران ۱۳۳۹ـ ۱۳۴۵ ش.

عقاید و آرا

بهاءالدین حنفی مذهب بود و به ائمه شیعه نیز ارادت می‌ورزید. در منابع از یک سو سلسل مشایخ او را از دو طریق، یکی از راه امام رضا (علیه‌السّلام) و دیگری از راه حسن بصری به حضرت علی (علیه‌السّلام) رسانده‌اند و از سوی دیگر، این سلسله را از راه امام صادق (علیه‌السّلام) و پدر مادر آن امام، قاسم‌بن محمد به ابوبکر خلیفه اول متصل کرده‌اند.

[۶۳] خواجه محمد پارسا، قدسیه، ج۱، ص۹-۱۳، به کوشش احمد طاهری عراقی، تهران، ۱۳۵۴ش.

[۶۴] صلاح بخاری، انیس‌الطالبین، ج۱، ص۱۱۳-۱۱۵، به کوشش خلیل‌ابراهیم‌صاری اوغلی و توفیق‌هاشم‌پور سبحانی، تهران، ۱۳۷۱ش.

[۶۵] محمد بغدادی، الحدیقه الندیه، ج۱، ص۱۵، قاهره، ۱۳۱۳ق.

[۶۶] عبدالمجید خانی خالدی نقشبندی، الحدائق الوردیه، ج۱، ص۵-۶، دمشق، ۱۳۰۸ش.

[۶۷] یعقوب چرخی، رسالانسیه، ج۱، ص۱۵-۱۶، به کوشش محمد نذیر رانجها، پاکستان، مکتبه سراجیه.

به‌علاوه، چنان که پیش از این دربار نسبت روحانی او با عبدالخالق غجدوانی و نیز توجه خاص او به روحانیت اویس قرنی و محمدبن علی حکیم ترمذی (د ۳۲۰ق/۹۳۲م) گفته‌ شد، وی را از اویسیان نیز دانسته‌اند و به سبب همین «تربیت روحانی» است که در سنت نقشبندیان، نسبت روحانی و اتصال ارواح از نسبت جسمانی و اتصال اشباح برتر دانسته شده است.

[۶۸] عبدالمجید خانی خالدی نقشبندی، الحدائق الوردیه، ج۱، ص۹-۱۰، دمشق، ۱۳۰۸ش.

طریق نقشبندیه در میان دیگر طریقه‌های صوفیه به التزام به شریعت و سنت‌مداری مشهور است. این نکته را بی‌گمان باید به واکنش منفی بهاءالدین در مقابل برخی آداب صوفیان مانند ذکر جلی، خلوت و سماع و نیز تاکید او بر باطل‌دانستن شعایر مخالف رای متشرعان نسبت داد.

[۶۹] صلاح بخاری، انیس‌الطالبین، ج۱، ص۱۲۰، به کوشش خلیل‌ابراهیم‌صاری اوغلی و توفیق‌هاشم‌پور سبحانی، تهران، ۱۳۷۱ش.

[۷۰] عبدالرحمان جامی، نفحات‌الانس، ج۱، ص۴۱۶، به کوشش محمود عابدی، تهران، ۱۳۷۰ش.

[۷۱] محمد داراشکوه، سفینه الاولیاء، ج۱، ص۷۸، کانپور، ۱۳۱۸ق.

ظاهراً به سبب همین مخالفت او با برخی از آداب رایج در میان صوفیان زمان و سعی او در بازگشت به سنت است که او را مجدّد سد ۸ق خوانده‌اند.

[۷۲] احمد طاهری عراقی، مقدمه بر قدسیه (نک‌: هم‌، ج۱، ص۲۵، خواجه محمد پارسا).

علت تعریض شیعیانی چون قاضی نورالله شوشتری

[۷۳] نورالله شوشتری، مجالس المؤمنین، ج۲، ص۵، تهران، ۱۳۷۵ق.

و صوفیانی چون نوربخشیه و نعمت‌اللهیه به نقشبندیه را نیز در این نکته باید جست.

[۷۴] محمدمعصوم معصوم علیشاه، طرائق الحقائق، ج۲، ص۱۱-۱۲، به کوشش محمدجعفر محجوب، تهران، ۱۳۱۸ش.

[۷۵] محمدجعفر مجذوب‌علیشاه همدانی، مرآهالحق، ج۱، ص۱۱۷-۱۱۹، تهران، ۱۳۵۳ش.

[۷۶] زین‌العابدین شیروانی، بستان‌السیاحه، ج۱، ص۶۲۰، تهران، ۱۳۱۵ق.

در عین حال باید توجه داشت که این پای‌بندی نقشبندیان به شریعت و سنت و نیز اعتدال حاکم بر این طریقه از یک سو سبب گرایش شمار بسیاری از علمای دین به این طریقه، و گسترش آن در پهنه‌ای گسترده از ماوراءالنهر، چین و هند تا ترکیه و مصر گشته، و از سوی دیگر موجب جلب حمایت حکومتهای سنی مذهب از این طریقه شده است.
پافشاری بهاءالدین بر ذکر خفی به پیروی از تعالیم روحانی عبدالخالق غجدوانی، در مقابل شیو امیرکلال در تعلیم ذکر جلی و سرانجام مداومت او بر ذکر خفی، این سنت را از دیگر ویژگی‌های این طریقه ساخته‌است.

[۷۷] خواجه محمد پارسا، قدسیه، ج۱، ص۸-۹، به کوشش احمد طاهری عراقی، تهران، ۱۳۵۴ش.

[۷۸] خواجه محمد پارسا، قدسیه، ج۱، ص۳۸، به کوشش احمد طاهری عراقی، تهران، ۱۳۵۴ش.

[۷۹] علی کاشفی، رشحات عین الحیات، ج۱، ص۹۵-۹۶، به کوشش علی‌اصغر معینیان، تهران، ۱۳۵۶ش.

[۸۰] غلام سرور لاهوری، خزینهالاصفیا، ج۱، ص۵۴۹-۵۵۰، کانپور، ۱۳۳۲ق/۱۹۱۴م.

[۸۱] Algar، H،» The Naqshbandi Order: A Preliminary Survey of its History and Significance «، SI، ۱۹۷۶، vol XLIV، ج۱، ص۱۳۲-۱۳۳.

بهاءالدین همچنین به اصول هشت‌گان غجدوانی، یعنی هوش در دَم (حفظ هر نَفَس از غفلت)، نظر بر قَدَم (تمرکز بر درون و پرهیز از پراکندگی ذهن در امور بیرونی)، سفر در وطن (گذر از صفات بشری و رسیدن به صفات ملکی، یا گذشتن از صفات ذمیمه و رسیدن به صفات حمیده)، خلوت در انجمن (خدمت باطنی یا خلوت در عین حضور در جمع)، یاد کرد (ذکر خفی)، بازگشت (رجوع ذاکر به سوی خداوند در هنگام ذکر)، نگاه داشت (محافظت قلب از ورود خواطر در هنگام ذکر و غیر آن)، یادداشت (دوام آگاهی نسبت به حق بدون نیاز به کلمات). ۳ اصل دیگر یعنی وقوف زمانی (وقوف سالک بر احوال خود در هم حالات)، وقوف عددی (رعایت عدد فرد در ذکر) و وقوف قلبی (وقوف قلب به حق در هنگام ذکر) را نیز به این ۸ اصل افزوده‌اند که اصول یازده‌گان طریق نقشبندیه را تشکیل می‌دهد.

[۸۲] خواجه محمد پارسا، قدسیه، ج۱، ص۳۴، به کوشش احمد طاهری عراقی، تهران، ۱۳۵۴ش.

[۸۳] Algar، H،» The Naqshbandi Order: A Preliminary Survey of its History and Significance «، SI، ۱۹۷۶، vol XLIV، ج۱، ص۱۳۴-۱۳۵.

[۸۴] احمد طاهری عراقی، مقدمه بر قدسیه (نک‌: هم‌، ج۱، ص۵۴-۶۴، خواجه محمد پارسا).

رواج طریقت

طریقت او در سرزمین‌های ایران، ماوراءالنهر، هند، چین، ممالک عربی و ترکیه بیش از هر طریقه دیگری در میان اهل سنت رواج یافت و غالباً مورد تأیید حکومت‌های سنّی بود،

[۸۵] آرمین وامبری، سیاحت درویشی دروغین در خانات آسیای میانه، ج۱، ص۲۳۷، ترجمه فتحعلی خواجه نوریان، تهران ۱۳۶۵ ش.

[۸۶] صلاح بن مبارک بخاری، انیس الطالبین وعده السالکین، ج۱، ص۲۳۲، چاپ خلیل ابراهیم صاری اوغلی و توفیق ه سبحانی، تهران ۱۳۷۱ ش.

چنانکه ملک معزالدین حسین از حرمت نهادن به او کوتاهی نمی‌کرد،

[۸۷] صلاح بن مبارک بخاری، انیس الطالبین وعده السالکین، ج۱، ص۱۱۸ـ۱۲۱، چاپ خلیل ابراهیم صاری اوغلی و توفیق ه سبحانی، تهران ۱۳۷۱ ش.

اما بهاءالدین از پذیرفتن هدایا و خوردن غذاهای او امتناع می‌کرد.
البته در دو یا سه نسل بعد، خلفای بهاءالدین این گونه پرهیز را ترک، و ثروت‌های افسانه‌ای جمع کردند و در برابر عزت و حرمتی که از تیموریان می‌دیدند، نفوذ خود را برای تحکیم پایه‌های حکومت ایشان به کار گرفتند،

[۸۸] محمدبن محمد پارسا، رساله قدسیه: کلمات بهاءالدین نقشبند، ج۱، ص۱۴ـ۲۰، چاپ احمد طاهری عراقی، تهران ۱۳۵۴ ش.

[۸۹] اکبر ثبوت، «حروفیه»، ج۱، ص۱۰۲ـ۱۰۶، فلق، نشریه دانشجویی دانشکده ادبیات دانشگاه تهران، دفتر ۲.

[۹۰] عبدالحسین زرین کوب، ارزش میراث صوفیه، ج۱، ص۱۶۰، تهران ۱۳۶۹ ش.

[۹۱] عبدالحسین زرین کوب، دنباله جستجو در تصوف ایران، ج۱، ص۲۱۳، تهران ۱۳۶۲ ش.

تا آن‌جا که مدعی شدند بهاءالدین نیز پس از مرگ تیمور (۸۰۷)، بر ایمان وی صحه نهاده است.

[۹۲] احمدبن عبدالاحد سرهندی، مکتوبات امام ربانی، ج۲، ص۲۳۴، استانبول ۱۳۹۷/۱۹۷۷.

شاگردان

بهاءالدین شاگردان و مریدان بسیاری داشت که در ترویج و استمرار طریقت وی نقش مهمی داشتند.
از جمله شاگردان او عبارت‌اند از: خلیفه نخستین او خواجه علاءالدین عطار (متوفی ۸۰۲)، فرزند خوانده و داماد بهاءالدین

[۹۳] علی بن حسین واعظ کاشفی، رشحات عین الحیات، ج۱، ص۱۴۰ـ۱۴۱، چاپ علی اصغر معینیان، تهران ۱۳۵۶ ش.

[۹۴] داراشکوه بابری، سفینه الاولیا، ج۱، ص۷۹، کانپور ۱۳۱۸.

خواجه محمد پارسا (متوفی ۸۲۲)؛ خواجه حسام الدین یوسف حافظی بخاری

[۹۵] صلاح بن مبارک بخاری، انیس الطالبین وعده السالکین، ج۱، ص۶۷، چاپ خلیل ابراهیم صاری اوغلی و توفیق ه سبحانی، تهران ۱۳۷۱ ش.

علاءالدین غجدوانی

[۹۶] علی بن حسین واعظ کاشفی، رشحات عین الحیات، ج۱، ص۵۳، چاپ علی اصغر معینیان، تهران ۱۳۵۶ ش.

صلاح بن مبارک بخاری (متوفی ۷۹۳)

[۹۷] محمدبن محمد پارسا، رساله قدسیه: کلمات بهاءالدین نقشبند، ج۱، ص۴۳، چاپ احمد طاهری عراقی، تهران ۱۳۵۴ ش.

و یعقوب چرخی (متوفی ۸۵۱)

[۹۸] عبدالرحمان بن احمد جامی، نفحات الانس، ج۱، ص۴۰۲، چاپ محمود عابدی، تهران ۱۳۷۰ ش.

آثار

آثار او عبارت است از:

رساله قدسیه

۱) رساله قدسیه، که در منابع به نام‌های انفاس قدسیه، رساله القدسیه النقشبندیه، کلمات قدسیه، الحاشیه القدسیه، مقالات خواجه بهاءالدین، کلمات بهاءالدین نقشبند و رساله القدسیه البهائیه آمده است.
رساله قدسیه مجموعه‌ای از سخنان نسبتاً کوتاه بهاءالدین به فارسی مشتمل بر یک مقدمه و دوازده فصل است که خواجه محمد پارسا آن را تحریر کرده و پس از مرگ بهاءالدین با استفاده از دیگر کتب عرفانی همچون مصباح الهدایه عزالدین کاشانی، شرح و توضیحاتی برآن افزوده است.

[۹۹] احمد منزوی، فهرست نسخه‌های خطی، ج۲، ص۱۳۰۹، تهران ۱۳۴۸ـ۱۳۵۳ ش.

[۱۰۰] احمد منزوی، فهرست مشترک نسخه‌های خطی فارسی پاکستان، ج۳، ص۱۷۷۶، اسلام آباد ۱۳۶۲ـ۱۳۷۰ ش.

[۱۰۱] محمدبن محمد پارسا، رساله قدسیه: کلمات بهاءالدین نقشبند، ج۱، ص۷۷ـ۷۹، چاپ احمد طاهری عراقی، تهران ۱۳۵۴ ش.

این رساله از کتب اصلی نقشبندیه است و نسخ خطی متعددی از آن وجود دارد

[۱۰۲] محمدبن محمد پارسا، رساله قدسیه: کلمات بهاءالدین نقشبند، ج۱، ص۸۰، چاپ احمد طاهری عراقی، تهران ۱۳۵۴ ش.

[۱۰۳] محمدبن محمد پارسا، رساله قدسیه: کلمات بهاءالدین نقشبند، ج۱، ص۸۴ ـ۹۰، چاپ احمد طاهری عراقی، تهران ۱۳۵۴ ش.

و بارها در لکهنو، استانبول، راولپندی، دهلی، حیدرآباد، سند و تهران چاپ و به ترکی عثمانی ترجمه شده است.

[۱۰۴] محمدبن محمد پارسا، رساله قدسیه، ج۱، ص۱۴ـ۱۶، چاپ ملک محمد اقبال، راولپندی، ۱۳۵۴ ش.

[۱۰۵] احمد منزوی، فهرست مشترک نسخه‌های خطی فارسی پاکستان، ج۳، ص۱۷۷۶، اسلام آباد ۱۳۶۲ـ۱۳۷۰ ش.

ذکر رساله قدسیه و پاره‌ای از مطالب آن در بسیاری از کتب نقشبندیه آمده است، از جمله در مکتوبات احمد سَرهندی

[۱۰۶] احمدبن عبدالاحد سرهندی، مکتوبات امام ربانی، ج۱، ص۲۳۲، استانبول ۱۳۹۷/۱۹۷۷.

و شرح عبدالرحمان جامی با عنوان الحاشیه القدسیه بر کلمات قدسیه

[۱۰۷] احمد منزوی، فهرست مشترک نسخه‌های خطی فارسی پاکستان، ج۳، ص۱۷۷۶، اسلام آباد ۱۳۶۲ـ۱۳۷۰ ش.

الاوراد البهائیه

۲) الاوراد البهائیه، که بنابر مشهور این اوراد را بهاءالدین در رؤیا از پیامبر (صلّی‌اللّه‌علیه‌وآله‌وسلّم) آموخته است

[۱۰۸] مصطفی بن عبدالله حاجی خلیفه، کشف الظنون، ج۱، ص۲۰۰، چاپ محمد شرف الدین یالتقایا و رفعت بیلگه کلیسی، استانبول ۱۹۴۱ـ۱۹۴۳، چاپ افست تهران ۱۳۸۷/۱۹۶۷.

و یکی از مریدان وی به نام حمزه بن شمشاد مشکلات آن را شرح کرده و به ترتیب حروف تهجی مدون ساخته است.
از دیگر شروح این متن، منبع الاسرار فی بیان خواص الاوراد البهائیه

[۱۰۹] مصطفی بن عبدالله حاجی خلیفه، کشف الظنون، ج۱، ص۲۰۰، چاپ محمد شرف الدین یالتقایا و رفعت بیلگه کلیسی، استانبول ۱۹۴۱ـ۱۹۴۳، چاپ افست تهران ۱۳۸۷/۱۹۶۷.

و شرح عبدالقادربن محمد کیالی به نام الفیوضات الاحسانیه که در اسکندریه چاپ شده است، در خور ذکر است.

[۱۱۰] ج ۲، ستون ۱۵۸۳، یوسف الیان سرکیس، معجم المطبوعات العربیه و المعربه، قاهره ۱۳۴۶/۱۹۲۸.

آثار دیگر

۳) رساله الواردات به فارسی که نسخه خطی آن در کتابخانه ایاصوفیه موجود است

[۱۱۱] محمدبن محمد پارسا، رساله قدسیه: کلمات بهاءالدین نقشبند، ج۱، ص۴۵، چاپ احمد طاهری عراقی، تهران ۱۳۵۴ ش.

۴)دلیل العاشقین در تصوف؛
۵) حیات نامه در نصایح و مواعظ

[۱۱۲] شمس الدین سامی، قاموس الاعلام، ج۱، ص۱۴۱۲، چاپ مهران، استانبول ۱۳۰۶ـ۱۳۱۶/۱۸۸۹ـ ۱۸۹۸.

۶) وجه تسمیه نقشبند.

[۱۱۳] دانشگاه تهران، کتابخانه مرکزی، ج۱۴، ص۳۶۲۲، فهرست نسخه‌های خطی، نگارش محمد تقی دانش پژوه، تهران ۱۳۴۰ ش.

علاوه بر اینها، رساله‌ای به نام انیس الطالبین را نیز به او نسبت داده اند.

[۱۱۴] احمد منزوی، فهرست مشترک نسخه‌های خطی فارسی پاکستان، ج۱۱، ص۸۰۸ ـ ۸۰۹، اسلام آباد ۱۳۶۲ـ۱۳۷۰ ش.

از بهاءالدین اشعاری به فارسی و بیش‌تر در قالب رباعی باقی‌مانده و‌ به‌طور پراکنده در شرح احوال او ذکر شده است.

[۱۱۵] محمدبن محمد پارسا، رساله قدسیه، ج۱، ص۹۴، چاپ ملک محمد اقبال، راولپندی، ۱۳۵۴ ش.

[۱۱۶] محمدبن محمد پارسا، رساله قدسیه، ج۱، ص۹۹ـ۱۰۰، چاپ ملک محمد اقبال، راولپندی، ۱۳۵۴ ش.

[۱۱۷] صلاح بن مبارک بخاری، انیس الطالبین وعده السالکین، ج۱، ص۸۷، چاپ خلیل ا

  راهنمای خرید:
  • لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.