پاورپوینت محمد بن عبدوس جهش یاری
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت محمد بن عبدوس جهش یاری دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت محمد بن عبدوس جهش یاری،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت محمد بن عبدوس جهش یاری :
محمد بن عبدوس جهشیاری
جَهْشِیاری، ابوعبداللّه محمدبن عَبدوس، مورخ اَخباری ، کاتب و دولتمرد در اواسط دوره عباسیان می باشد .(حک: ۱۳۲ـ۶۵۶).
فهرست مندرجات
۱ – محل زندکی خاندان جهشیاری
۲ – سبب شهرت یافتن به جهشیاری
۳ – سبب شهرت یافتن به ابن عبدوس
۴ – محل رشد ونمو جهشیاری
۵ – منصب پدر وجانشینی جهشیاری بجای وی
۶ – مقام حاجبی جهشیاری
۷ – عزل ودستگیرهای متفاوت جهشیاری
۸ – تاریخ و محل وفات جهشیاری
۹ – توجه به امور عمرانی جهشیاری
۱۰ – مقامات علمی جهشیاری
۱۱ – اهمیت کتاب الوزراء و الکتاب جهشیاری
۱۲ – نام های متفاوت کتاب الوزراء والکتاب
۱۳ – معرفی کتاب الوزراء والکتاب
۱۴ – مقدمه کتاب الوزراء والکتاب
۱۵ – بخش های مختلف کتاب الوزراء والکتاب
۱۶ – مفصّلترین فصل الوزراء والکُتّاب
۱۷ – سودمندترین بخش کتاب
۱۸ – برخی از مؤلفان و راویانیکه جهشیاری نقل مطلب کرده
۱۹ – استفاده مورخان ونویسندگان از الوزرء والکتاب
۲۰ – تعداد وزراء وکاتبان یادشده در کتاب الوزراء و تالکتاب
۲۱ – ترجمه کتاب الوزراء والکتاب به آلمانی
۲۲ – ترجمه فارسی کتاب الوزراءوالکتاب
۲۳ – کنب دیگرجهشیاری
۲۴ – فهرست منابع
۲۵ – پانویس
۲۶ – منبع
محل زندکی خاندان جهشیاری
به جهشیاری نسبت کوفی دادهاند،
[۱] محمدبن عبدالملک همدانی، تکمله تاریخالطبری، ج ۱، ص ۹۲، ج ۱، چاپ البرت یوسف کنعان، بیروت ۱۹۶۱.
[۲] ابن خلکان،وفیات الاعیان ،ج ۷، ص ۲۵.
از این نسبت برمیآید که خاندان وی در اصل اهل کوفه بودهاند.
سبب شهرت یافتن به جهشیاری
به گفته صفدی ، شهرت او به جهشیاری از آنروست که پدرش، در خدمت ابوالحسن علیبن جهشیار، سردار و حاجب موفّق عباسی و از یاران خاص وی، بود
[۳] صفدی،اعیان العصر، ج ۳، ص ۲۰۵.
[۴] صفدی،اعیان العصر، ج۹، ص۳۳۶ـ ۳۳۸.
[۵] صفدی،اعیان العصر، ج۹، ص۳۵۸ـ۳۶۰.
[۶] صفدی،اعیان العصر، ج۹، ص۵۸۵.
[۷] صفدی،اعیان العصر، ج۱۰، ص۲۱.
[۸] محسنبن علی تنوخی، نشوار المحاضره و اخبار المذاکره، ج ۱، ص۳۴۹، چاپ عبود شالجی، بیروت ۱۳۹۱ـ۱۳۹۳/ ۱۹۷۱ـ۱۹۷۳.
.
سبب شهرت یافتن به ابن عبدوس
او به اعتبار پدرش، به ابن عبدوسنیز شهرت داشته است.
[۹] محمدبن یحیی صولی، ج۱، ص ۸۴، اخبار الراضی باللّه و المتقی لله، چاپ هیورشادن، بیروت ۱۳۹۹/۱۹۷۹.
[۱۰] محمدبن یحیی صولی، ج۱، ص ۱۴۴،اخبار الراضی باللّه و المتقی لله، چاپ هیورشادن، بیروت ۱۳۹۹/۱۹۷۹.
[۱۱] محسنبن علی تنوخی، نشوار المحاضره و اخبار المذاکره،ج ۴، ص۳۴، چاپ عبود شالجی، بیروت ۱۳۹۱ـ۱۳۹۳/ ۱۹۷۱ـ۱۹۷۳.
[۱۲] ابن خلکان، خلکان،وفیات الاعیان ،ج ۲، ص ۱۵۶.
محل رشد ونمو جهشیاری
جهشیاری در بغداد نشو و نما یافت.
[۱۳] خیرالدین زرکلی، الاعلام، ج ۶، ص ۲۵۶، بیروت ۱۹۸۴.
[۱۴] عمررضا کحاله، معجمالمؤلفین، ج ۱۰، ص ۲۷۵، دمشق ۱۹۵۷ـ۱۹۶۱، چاپ افست بیروت.
منصب پدر وجانشینی جهشیاری بجای وی
پدرش با حکم علیبن عیسی (متوفی ۳۳۴)، وزیر عباسی، در دستگاه دولت ریاستی داشت و حاجب وزیر نیز بود.
[۱۵] محسنبن علی تنوخی،نشوار المحاضره و اخبار المذاکره، ج ۸، ص ۸۷، چاپ عبود شالجی، بیروت ۱۳۹۱ـ۱۳۹۳/ ۱۹۷۱ـ۱۹۷۳.
بعدها جهشیاری جانشین پدر و حاجب علیبن عیسی شد.
[۱۶] صفدی،اعیان العصر، ج۱۰، ص۲۱.
مقام حاجبی جهشیاری
وقتی حامدبن عباس به وزارت مقتدر (از ۳۰۶ تا ۳۱۱) رسید و علیبن عیسی در مقام نایب و جانشین وی زمام امور را به دست گرفت، جهشیاری همچنان مقام حاجبی داشت و با حامدبن عباس، بهدلیل بد زبانی و هرزهگوییاش، بیپروا سخن گفت.
[۱۷] محسنبن علی تنوخی، نشوار المحاضره و اخبار المذاکره،ج ۴، ص ۳۴، چاپ عبود شالجی، بیروت ۱۳۹۱ـ۱۳۹۳/ ۱۹۷۱ـ۱۹۷۳.
[۱۸] محسنبن علی تنوخی، نشوار المحاضره و اخبار المذاکره، ج ۸، ص ۸۷، چاپ عبود شالجی، بیروت ۱۳۹۱ـ۱۳۹۳/ ۱۹۷۱ـ۱۹۷۳.
در ۳۱۶ که مقتدر ابوعلی ابنمُقله را، به توصیه نصر حاجب، به وزارت برگزید
[۱۹] مسکویه، ج ۱، ص ۱۸۴ـ ۱۸۵.
جهشیاری از یاران نزدیک ابنمقله بود
[۲۰] ابناثیر، الکامل فی التاریخ، ج ۸، ص ۲۱۴.
و گویا در تصدی وزارت وی را یاری کرد در این زمان، قرمطیان به شورش و فساد سر بر آورده بودند؛ از اینرو، در ۳۱۷ که جهشیاری امارت حجاج عراقی را برعهده گرفت، بهسبب ناامن بودن مسیر معمول، از راه شام به مکه رفت.وی پوشش خانه کعبه را با خود داشت.
[۲۱] ابناثیر، الکامل فی التاریخ، ج ۸، ص ۲۱۴.
عزل ودستگیرهای متفاوت جهشیاری
با برکناری و تبعید و مصادره اموال ابنمقله در جمادیالاولی ۳۱۸،
[۲۲] محمدبن عبدالملک همدانی، تکمله تاریخالطبری، ج ۱، ص ۶۷، چاپ البرت یوسف کنعان، بیروت ۱۹۶۱.
[۲۳] ابن خلکان،وفیات الاعیان ،ج ۵، ص ۱۱۴.
ظاهراً جهشیاری نیز از مقام خود عزلشد. ابنمقله در ۳۲۰، در آغاز خلافت قاهر، بار دیگر به وزارت رسید.
[۲۴] ابناثیر، الکامل فی التاریخ، ج ۸، ص ۲۴۵.
وی در ۳۲۱ عزل و ابوجعفر محمدبن قاسم وزیر شد.جهشیاری نیز به اتهام ارسال یادداشتهای ابنمقله به برادر وی، ابوعبداللّه، دستگیر شد.از جهشیاری و ابوعبداللّه، که او نیز دستگیر شده بود، برای یافتن مخفیگاه ابنمقله بازجویی کردند، اما خبری نیافتند و آنان را، چون از بزرگان دستگاه خلافت بودند، با تسامح آزاد کردند.
[۲۵] مسکویه، ج ۱، ص ۲۶۹.
در شوال ۳۲۲ که ابنمقله در نوبت سوم وزارتش، شَلمغانی، از مدعیان نیابت خاصه امام عصر عجلاللّه فرجهالشریف، را دستگیر کرد، جهشیاری نیز، ظاهراً متهم به پیروی و جانبداری از شلمغانی گردید.
[۲۶] ابن خلکان،وفیات الاعیان ،ج ۲، ص ۱۵۶ به نقل از ابناثیر.
[۲۷] ابناثیر، الکامل فی التاریخ، ج ۸، ص ۲۹۰ـ۲۹۱.
جهشیاری در رجب ۳۲۴، به دستور ابوجعفر کَرْخی ، وزیر خلیفه راضی، دستگیر و سرانجام با پرداخت هشتاد هزار دینار آزاد گردید.
[۲۸] محمدبن یحیی صولی، اخبار الراضی باللّه و المتقی لله، ج۱، ص ۵، چاپ هیورشادن، بیروت ۱۳۹۹/۱۹۷۹.
[۲۹] محمدبن یحیی صولی، اخبار الراضی باللّه و المتقی لله، ج۱، ص ۶۱، چاپ هیورشادن، بیروت ۱۳۹۹/۱۹۷۹.
[۳۰] محمدبن یحیی صولی، اخبار الراضی باللّه و المتقی لله، ج۱، ص ۸۴، چاپ هیورشادن، بیروت ۱۳۹۹/۱۹۷۹.
[۳۱] محمدبن عبدالملک همدانی، تکمله تاریخالطبری، ج ۱، ص ۹۸، چاپ البرت یوسف کنعان، بیروت ۱۹۶۱.
[۳۲] ابناثیر، الکامل فی التاریخ، ج ۸، ص ۳۲۸.
[۳۳] محمدبن عبدالملک همدانی، تکمله تاریخالطبری، ج ۱، ص ۹۸،چاپ البرت یوسف کنعان، بیروت ۱۹۶۱.
در اواخر ۳۲۸، در زمان وزارت سلیمانبن حسنبن مخلد، جهشیاری را دستگیر کردند، زیرا یکی از غلامانش در شمار یاران خاندان بریدیبود.
[۳۴] ابناثیر، الکامل فی التاریخ، ج ۸، ص ۱۴۴.
تاریخ و محل وفات جهشیاری
جهشیاری که در بغداد مخفی شده بود، در ۳۳۱ در آنجا درگذشت و پس از آن، اولاد و اطرافیانش پنهان شدند.
[۳۵] ابناثیر، الکامل فی التاریخ، ج ۸، ص ۴۰۵.
[۳۶] محمدبن احمد ذهبی، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، ج ۷، ص ۶۲۴، چاپ بشار عواد معروف، بیروت ۱۴۲۴/۲۰۰۳.
[۳۷] صفدی،اعیان العصر، ج۱۰، ص۲۱.
توجه به امور عمرانی جهشیاری
به نظر میرسد که جهشیاری به امور عمرانی توجه میکرده است.به نوشته رشاطی، وی در ۲۹۰ در تأسیس شهر وَهْران مشارکت کرد.
[۳۸] ابن خلکان،وفیات الاعیان ، ج ۴، ص ۳۸۶.
مقامات علمی جهشیاری
وی افزون بر آنکه در دستگاه دولتی صاحب مقام بود، مردی فاضل بود و در علوم و فنون گوناگون دست داشت.
[۳۹] صفدی،اعیان العصر، ج۱۰، ص۲۱.
[۴۰] ابنتغری بردی، النجوم الزاهره فی ملوک مصر و القاهره، ج ۳، ص ۲۷۹، قاهره (۱۳۸۳ (۱۳۹۲/) ۱۹۶۳ (۱۹۷۲.
جهشیاری آثاری تألیف کرده است.
اهمیت کتاب الوزراء و الکتاب جهشیاری
کتاب الوزراء و الکُتّاب،
[۴۱] ابنندیم ،الفهرست (تهران)، ج۱، ص ۱۴۱.
وی را به عنوان مشهورترین مؤلف تاریخ وزرا در اسلام مطرح ساخته است.
[۴۲] محمدبن عبدوس جهشیاری، کتاب الوزراء و الکتاب، ج۱، ص «ه»، چاپ مصطفی سقا، ابراهیم ابیاری، و عبدالحفیظ شلبی، قاهره ۱۳۵۷/۱۹۳۸.
نام های متفاوت کتاب الوزراء والکتاب
نام این کتاب را أَخبارالوزراء و الکتاب،
[۴۳] محسنبن علی تنوخی، کتاب الفرج بعدالشده، ج ۴، ص ۴۱۸، چاپ عبود شالجی، بیروت ۱۳۹۸/۱۹۷۸.
اخبارالوزراء،
[۴۴] ابن خلکان،وفیات الاعیان ،ج ۳، ص ۱۸۶.
اخبارالوزراء ،
[۴۵] ابن خلکان،وفیات الاعیان ،ج ۳، ص۲۳۱.
تاریخ الوزراء،
[۴۶] ابن خلکان، وفیات الاعیان ،ج ۷، ص ۲۵.
سیرالوزراء ،
[۴۷] محمدبن احمد ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج ۱۰، ص ۱۹۹، چاپ شعیب أرنؤوط و دیگران، بیروت ۱۴۰۱ـ۱۴۰۹/ ۱۹۸۱ـ۱۹۸۸.
، الوزراء
[۴۸] ابنندیم،الفهرست ،ج۱، ص ۱۵
[۴۹] ابنندیم،الفهرست ،ج۱، ص ۳۶۳ .
[۵۰] ابن خلکان، وفیات الاعیان،ج ۳، ص ۴۷۶.
و تاریخ
[۵۱] ابنطاووس، فرج المهموم فی تاریخ علماء النجوم،ج۱، ص ۱۳۶،۱۳۶۳ ش، نجف ۱۳۶۸، چاپ افست قم ۱۳۶۳ ش.
[۵۲] ابنطاووس، فرج المهموم فی تاریخ علماء النجوم،ج۱، ص ۱۳۳، ۱۳۶۳ ش، نجف ۱۳۶۸، چاپ افست قم ۱۳۶۳ ش.
نیز ضبط کردهاند.
معرفی کتاب الوزراء والکتاب
الوزراء و الکتّاب در اصل چند مجلد بود
[۵۳] ابنطاووس،فرج المهموم فی تاریخ علماء النجوم، ج۱، ص ۱۳۸، نجف ۱۳۶۸، چاپ افست قم ۱۳۶۳ ش.
و به گفته صابی
[۵۴] هلالبن محسن صابی،تحفهالامراء فی تاریخ الوزراء، ج۱، ص ۴،چاپ عبدالستار احمد فراج،) قاهره (۱۹۵۸.
با شرح حال عباسبن حسن جَرجَرائی (متوفی ۲۹۶)، نخستین وزیر المقتدر، پایان یافته است.آنچه از این کتاب باقیمانده، بخش نخست آن است که تا اوایل خلافت مأمون (حک: ۱۹۸ـ ۲۱۸) را در بر میگیرد.
مقدمه کتاب الوزراء والکتاب
کتاب با مقدمهای آغاز میشود که در باره این مطالب است: وضع کردن کتابت، آغاز نگارش عربی ، طبقات مردم و دبیران، تأسیس دیوانها، نامههای پادشاهان ایران به کارگزاران خود، دیوانها و دبیران ایرانی و پایگاه دبیران، اختلاف طبقات بر اساس پوشاک ،نظام مالیاتی ساسانیان ، نمونهای از رهنمودهای پادشاهان ایران به دبیران و وزیران خویش و سفارشهای ارسطو به اسکندر .
بخش های مختلف کتاب الوزراء والکتاب
پس از آن، جهشیاری از کاتبان پیامبر اکرم صلی اللّه علیه وآلهوسلم و خلفای نخست نام برده است.همچنین از تأسیس دیوانها و تعیین زمان هجرت به عنوان مبدأ تاریخ اسلامی یاد کرده و در همان حال، ضمن روایتی که آن را شاذ دانسته، نقل نموده است که پیامبر اکرم پس از ورود به مدینه در ۱۲ ربیعالاولِ ۱۴ بعثت دستور به وضع تاریخ داد.سپس به دوره خلفای اموی (حک: ۴۱ـ۱۳۲) و شرح حال کاتبان و مشاوران خلفا به ترتیب تاریخی پرداخته است.مؤلف در ذکر خلفای عباسی از سفّاح (حک: ۱۳۲ـ۱۳۶) تا مأمون ، در کنار کاتبان، از وزیران خلفا نیز یاد کرده است.این امر تأییدی بر این دیدگاه است که منصب وزارت در اسلام عملاً در عصر عباسیان پدید آمده است.الوزراء والکُتّاب با ذکر رویدادهای دوران اقامت مأمون در مرو و وزارت فضلبن سهل خاتمه مییابد.
مفصّلترین فصل الوزراء والکُتّاب
مفصّلترین فصل در باب خلفای اموی، به دوره عبدالملکبن مروان (حک: ۶۵ـ۸۶)، و در باب خلفای عباسی به دوره هارونالرشید (حک: ۱۷۰ـ۱۹۳) اختصاص دارد.
این کتاب، افزون بر یاد کرد دبیران و وزیران، مشتمل بر مطالب و نکتههای نایاب تاریخی و زندگی درباری است.
سودمندترین بخش کتاب
شاید سودمندترین بخش کتاب پرده برداشتن از پارهای مظاهر تمدن ایرانی باشد، به ویژه سازمان اداری، جمعآوری خراج، تأسیس دیوانها و روشهای سیاسی که خلفای عباسی، از سفّاح تا واثق (حک: ۲۲۷ـ۲۳۲)، آنها را از ایرانیان اقتباس کردند.الوزراء و الکتّاب همچنین زمینه تازهای برای تحقیق بسیاری از مسائل ادبی فراهم ساخته است.
[۵۵] محمدبن عبدوس جهشیاری، کتاب الوزراء و الکتاب، ج۱، ص رـ ش، چاپ مصطفی سقا، ابراهیم ابیاری، و عبدالحفیظ شلبی، قاهره ۱۳۵۷/۱۹۳۸.
وی در الوزراء و الکتّاب از پارهای منابع شفاهی و مکتوب خود نام برده و به سبب حضور در دستگاه دیوانی، به مطالب ارزشمندی دسترسی داشته که برخی از آنها را از کاتبانی چون محمدبن حسن انباری گرفته بوده است.
[۵۶] ابنعساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج ۶۱، ص ۴۵۴، چاپ علی شیری ، بیروت ۱۴۱۵ـ۱۴۲۱/ ۱۹۹۵ـ۲۰۰۱.
برخی از مؤلفان و راویانیکه جهشیاری نقل مطلب کرده
برخی از دیگر مؤلفان و راویانی که وی از آنها مطالبی نقل کرده است، عبارتاند از: محمدبن عمر واقدی ، عبدالواحدبن محمد ، ابوالفرج محمدبن جعفربن حفص ، علیبن ابیعَون ،
[۵۷] محمدبن عبدوس جهشیاری، کتاب الوزراء و الکتاب،ج۱، ص ۱، ص۱۵۳، چاپ عبداللّه اسماعیل صاوی، قاهره ۱۳۵۷/۱۹۳۸.
[۵۸] محمدبن عبدوس جهشیاری، کتاب الوزراء و الکتاب، ج۱، ص۱۷۸، چاپ عبداللّه اسماعیل صاوی، قاهره ۱۳۵۷/۱۹۳۸.
[۵۹] محمدبن عبدوس جهشیاری، کتاب الوزراء و الکتاب، ج۱، ص۲۲۰، چاپ عبداللّه اسماعیل صاوی، قاهره ۱۳۵۷/۱۹۳۸.
محمدبن مَخْلَد مدائنی ، عبداللّهبن مُعَلَّیبن ایوب ، حسینبن علی باقطائی ، سلیمان برقی ، علیبن عیسی وزیر ، وَهْببن سلیمانبن وَهْب ، ابن ابیالعلاء کاتب و نصربن فتح .
[۶۰] محمدبن عبدوس جهشیاری، نصوص ضائعه من کتاب الوزراء و الکتاب، ج۱، ص ۴۲، چاپ میخائیل عواد، بیروت ۱۳۸۴/۱۹۶۴.
[۶۱] محمدبن عبدوس جهشیاری، نصوص ضائعه من کتاب الوزراء و الکتاب، ج۱، ص ۵۹، چاپ میخائیل عواد، بیروت ۱۳۸۴/۱۹۶۴.
[۶۲] محمدبن عبدوس جهشیاری، نصوص ضائعه من کتاب الوزراء و الکتاب، ج۱، ص ۶۴، چاپ میخائیل عواد، بیروت ۱۳۸۴/۱۹۶۴.
[۶۳] محمدبن عبدوس جهشیاری، نصوص ضائعه من کتاب الوزراء و الکتاب، ج۱، ص ۷۲، چاپ میخائیل عواد، بیروت ۱۳۸۴/۱۹۶۴.
[۶۴] محمدبن عبدوس جهشیاری، نصوص ضائعه من کتاب الوزراء و الکتاب، ج۱، ص ۷۶، چاپ میخائیل عواد، بیروت ۱۳۸۴/۱۹۶۴.
[۶۵] محمدبن عبدوس جهشیاری، نصوص ضائعه من کتاب الوزراء و الکتاب، ج۱، ص ۸۲، چاپ میخائیل عواد، بیروت ۱۳۸۴/۱۹۶۴.
[۶۶] محمدبن عبدوس جهشیاری، نصوص ضائعه من کتاب الوزراء و الکتاب، ج۱، ص ۸۵، چاپ میخائیل عواد، بیروت ۱۳۸۴/۱۹۶۴.
برخی منابع مکتوب نیز، که او از آنها نام برده، به این قرار است: عهد سابوربن اردشیر، کتاب اردشیر، الخلفاء اثر حارثبن ابیاُسامه ، البیان و التبیین اثر جاحظ ، طبقاتالشعراء و الوزراء اثر محمدبن داودبن الجرّاح، کتاب فی اخبار خلفاء بنیالعباس اثر ابوالفضل محمدبن احمدبن عبدالحمید کاتب
[۶۷] محمدبن عبدوس جهشیاری، کتاب الوزراء و الکتاب، ج۱، ص ۴، چاپ عبداللّه اسماعیل صاوی، قاهره ۱۳۵۷/۱۹۳۸.
[۶۸] محمدبن عبدوس جهشیاری، کتاب الوزراء و الکتاب، ج۱، ص۶، چاپ عبداللّه اسماعیل صاوی، قاهره ۱۳۵۷/۱۹۳۸.
[۶۹] محمدبن عبدوس جهشیاری، کتاب الوزراء و الکتاب، ج۱، ص۹۸، چاپ عبداللّه اسماعیل صاوی، قاهره ۱۳۵۷/۱۹۳۸.
[۷۰] محمدبن عبدوس جهشیاری، کتاب الوزراء و الکتاب، ج۱، ص۱۲۷، چاپ عبداللّه اسماعیل صاوی، قاهره ۱۳۵۷/۱۹۳۸.
[۷۱] محمدبن عبدوس جهشیاری، کتاب الوزراء و الکتاب، ج۱، ص۱۶۵، چاپ عبداللّه اسماعیل صاوی، قاهره ۱۳۵۷/۱۹۳۸.
[۷۲] محمدبن عبدوس جهشیاری، کتاب الوزراء و الکتاب، ج۱، ص۱۹۱ـ۱۹۲، چاپ عبداللّه اسماعیل صاوی، قاهره ۱۳۵۷/۱۹۳۸.
[۷۳] محمدبن عبدوس جهشیاری، کتاب الوزراء و الکتاب، ج۱، ص۲۰۰، چاپ عبداللّه اسماعیل صاوی، قاهره ۱۳۵۷/۱۹۳۸.
[۷۴] محمدبن عبدوس جهشیاری، کتاب الوزراء و الکتاب، ج۱، ص۲۲۷، چاپ عبداللّه اسماعیل صاوی، قاهره ۱۳۵۷/۱۹۳۸.
و دفتر شعر ابراهیمبن عباس صولی .
[۷۵] محمدبن عبدوس جهشیاری، نصوص ضائعه من کتاب الوزراء و الکتاب، ج۱، ص ۷۹، چاپ میخائیل عواد، بیروت ۱۳۸۴/۱۹۶۴.
با مقایسه متن الوزراء و الکتّاب با منابع دیگر، بعضی دیگر از مآخذ جهشیاری مشخص میشود، از جمله کتاب الورقه ابنجراح ، که جهشیاری مطالب بسیاری از آن نقل کرده است.
[۷۶] محمدبن عبدوس جهشیاری، کتاب الوزراء و الکتاب، ج۱، ص ذ، چاپ مصطفی سقا، ابراهیم ابیاری، و عبدالحفیظ شلبی، قاهره ۱۳۵۷/۱۹۳۸.
استفاده مورخان ونویسندگان از الوزرء والکتاب
از الوزراء و الکتّاب، به مثابه متن کهن و معتبر تاریخی، از سده چهارم به بعد استفاده میشده است و مورخان و نویسندگان بسیاری از آن نقل کردهاند، از جمله ابنندیم در الفهرست،
[۷۷] ابنندیم ،الفهرست (تهران)، ج۱، ص ۱۵.
محسّنبن علی تَنوخی در الفرج بعدالشده
[۷۸] محسّنبن علی تَنوخی، الفرج بعدالشده، ج ۱، ص ۱۰۲ـ۱۰۵، چاپ عبود شالجی، بیروت ۱۳۹۸/۱۹۷۸.
[۷۹] محسّنبن علی تَنوخی، الفرج بعدالشده، ج ۱، ص۲۳۷ـ ۲۳۸،چاپ عبود شالجی، بیروت ۱۳۹۸/۱۹۷۸.
و نِشْوار المُحاضره
[۸۰] محسنبن علی تنوخی، نشوار المحاضره و اخبار المذاکره، ج ۸، ص ۸۷، چاپ عبود شالجی، بیروت ۱۳۹۱ـ۱۳۹۳/ ۱۹۷۱ـ۱۹۷۳.
، ثعالبی در الکنایه و التعریض ،
[۸۱] عبدالملکبن ثعالبی، الکنایه و التعریض، ج۱، ص ۱۷۲، چاپ عائشه حسین فرید،) قاهره (۱۹۹۸.
ابنعساکر در تاریخ مدینه دمشق،
[۸۲] ابنعساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج ۱، ص ۲۵۳، چاپ علی شیری ، بیروت ۱۴۱۵ـ۱۴۲۱/ ۱۹۹۵ـ۲۰۰۱.
[۸۳] ابنعساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج ۶۰، ص ۴۵۵،چاپ علی شیری ، بیروت ۱۴۱۵ـ۱۴۲۱/ ۱۹۹۵ـ۲۰۰۱.
[۸۴] ابنعساکر، تاریخ مدینه دمشق،ج ۶۱، ص ۴۵۴، چاپ علی شیری ، بیروت ۱۴۱۵ـ۱۴۲۱/ ۱۹۹۵ـ۲۰۰۱.
ابن ظافر اَزْدی در بدائع البدائه ،
[۸۵] محمدبن عبدوس جهشیاری، نصوص ضائعه من کتاب الوزراء و الکتاب، ج۱، ص ۴۵ـ ۴۸، چاپ میخائیل عواد، بیروت ۱۳۸۴/۱۹۶۴.
یاقوت حموی در معجمالادباء
[۸۶] یاقوت حموی، معجمالادباء، ج ۱، ص ۸۵ ـ۸۶،چاپ احسان عباس، بیروت ۱۹۹۳.
[۸۷] یاقوت حموی، معجمالادباء،۲۸۳ـ۲۸۴،چاپ احسان عباس، بیروت ۱۹۹۳.
و معجمالبلدان
[۸۸] یاقوت حموی، معجمالبلدان، ج ۴، ص ۳۸۱، چاپ فردیناندو وستنفلد، لایپزیگ ۱۸۶۶ـ۱۸۷۳، چاپ افست تهران ۱۹۶۵.
، ابننجار در ذیل تاریخ بغداد،
[۸۹] ابننجار، ذیل تاریخ بغداد، در احمدبن علی خطیب بغدادی، تاریخ بغداد،ج ۱۷، ص ۳۸ ،بیروت ۱۴۱۷/۱۹۹۷.
[۹۰] ابننجار، ذیل تاریخ بغداد، در احمدبن علی خطیب بغدادی، تاریخ بغداد،ج ۱۶، ص ۲۱، بیروت ۱۴۱۷/۱۹۹۷.
ابنعَدیم در بغیهالطّلب فی تاریخ حلب،
[۹۱] ابنعدیم، بغیه الطلب فی تاریخ حلب، ج ۳، ص ۱۲۷۶ـ۱۲۷۷، چاپ سهیل زکار، بیروت) ۱۴۰۸/۱۹۸۸ (.
ابنطاووس در فرجالمهموم
[۹۲] ابنطاووس، فرج المهموم فی تاریخ علماء النجوم، ج۱، ص ۱۳۳، نجف ۱۳۶۸، چاپ افست قم ۱۳۶۳ ش.
[۹۳] ابنطاووس، فرج المهموم فی تاریخ علماء النجوم، ج۱، ص۱۳۶، نجف ۱۳۶۸، چاپ افست قم ۱۳۶۳ ش.
[۹۴] ابنطاووس، فرج المهموم فی تاریخ علماء النجوم، ج۱، ص۱۳۸ـ ۱۴۱، نجف ۱۳۶۸، چاپ افست قم ۱۳۶۳ ش.
و مهجالدعوات مُهَجالدعوات
[۹۵] ابنطاووس، مهج الدعوات و منهج العبادات، ج۱، ص ۲۷۶، بیروت ۱۳۹۹/۱۹۷۹.
، ابنخلّکان در وفیات الاعیان ،
[۹۶] ابنخلّکان، وفیات الاعیان، ج ۳، ص ۱۸۶، ج ۳، ص ۲۳۱.
[۹۷] ابن خلکان،وفیات الاعیان ، ج ۳، ص۴۷۶.
ذهبی در سیر اعلام النبلاء
[۹۸] محمدبن احمد ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج ۱۰، ص ۱۹۹، چاپ شعیب أرنؤوط و دیگران، بیروت ۱۴۰۱ـ۱۴۰۹/ ۱۹۸۱ـ۱۹۸۸.
[۹۹] محمدبن احمد ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج ۱۳، ص ۱۲۸، چاپ شعیب أرنؤوط و دیگران، بیروت ۱۴۰۱ـ۱۴۰۹/ ۱۹۸۱ـ۱۹۸۸.
و ابندمیاطی در المُستَفاد من ذیل تاریخ بغداد. ۱۹۹۷.
[۱۰۰] ابندمیاطی، المستفاد ،من ذیل تاریخ بغداد، من ذیل تاریخ بغداد، ص ۱۱۵
ابن طقطقی” نیز در الفخری مطالب بسیاری از جهشیاری نقل کرده، اما نام وی را ذکر نکرده، در حالی که در تألیف و تدوین کتاب خود از او پیروی و اقتباس نموده است.
[۱۰۱] محمدبن عبدوس جهشیاری، کتاب الوزراء و الکتاب، ج۱، ص «ی»، چاپ عبداللّه اسماعیل صاوی، قاهره ۱۳۵۷/۱۹۳۸.
هلالبن مُحَسِّن صابی نیز هنگام تألیف تحفهالامراء، کتاب الوزراء و الکُتّاب جهشیاری را در اختیار داشته است.
[۱۰۲] هلالبن محسن صابی،
- لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.