پاورپوینت مبانی حرمت ربا


در حال بارگذاری
23 اکتبر 2022
فایل فشرده
2120
4 بازدید
۶۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت مبانی حرمت ربا دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت مبانی حرمت ربا،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت مبانی حرمت ربا :

پاورپوینت مبانی حرمت ربا

ربا و رباخواری در اسلام، از خطرناک ترین آفتهای اجتماعی و از گناهان بزرگ به شمار رفته است.

فهرست مندرجات

۱ – چکیده مطالب
۲ – ربا از دیدگاه قرآن
۲.۱ – آیه ۲۷۸ بقره
۲.۲ – آیه ۲۷۵ بقره
۲.۳ – بررسی دوآیه
۲.۴ – ویژگی‌های رباخواری
۲.۵ – نکاتی مورد توجه آیات فوق
۲.۶ – آیه ۱۳۰ آل عمران
۳ – ربا از دیدگاه روایات
۴ – آثار و پیامدهای ربا
۵ – ربای قرضی و ربای معاملی
۶ – ربای واقعی و ربای حکمی
۷ – راه فرار از ربا
۸ – بررسی روایات فرار از ربا
۸.۱ – روایت اول
۸.۲ – روایت دوم
۸.۳ – روایت سوم
۸.۴ – روایت چهارم
۸.۵ – روایت پنجم
۸.۶ – دیدگاه علامه درباره این روایات
۸.۷ – مهم ترین خدشه در این روایات
۸.۸ – دیدگاه امام خمینی
۹ – تقبیحات عقلی قابل تخصیص نیست
۱۰ – موردهای بیرون از حکم ربا
۱۱ – دادوستدهای بانکی
۱۲ – یادآوری
۱۳ – پانویس
۱۴ – منبع

چکیده مطالب

ربا هرگز استثناپذیر نبوده و قابل تخصیص نیست. زیرا در زبان شرع به گونه ای مطرح شده که قبح ذاتی آن را می رساند و هرگونه گناهی که به قبح عقلی توصیف شود، از نظر فقاهت تخصیص بردار نیست، بلکه فراگیر بودن و جاودانگی آن برای همیشه محفوظ است. و مواردی که به نظر می رسد استثنا گردیده، با دقت در متون روایات مربوط، روشن می گردد که در اساس، ربا نیست، بلکه صورت ربا را دارد، و به اصطلاح، از باب تخصص خارج است، نه به گونه تخصیص، زیرا خردمندانه نیست، ربا که با (اعلام جنگ با خدا و رسول) برابر است، در پاره ای جاها روا گردد. همان گونه که ظلم و خیانت با حفظ عنوان در هیچ جا روا نیست و هرگونه عمل زشتی که زشتی آن، لازم مساوی آن باشد، روا نخواهد بود. قبحهای عقلی، هرگز استثنا پذیر نیستند.
از این رو، مسائلی را که شماری، زیر عنوان (حیله های شرعی) برای فرار از ربا ، مطرح می کنند، با حفظ ماهیت واقعی ربوی بودن آن، و دارا بودن بار منفی، که همان مفسده اجتماعی و قبح عقلی آن است، در خور پذیرش نیست. روایاتی که در این زمینه ارائه می دهند، تنها ناظر به ربای حکمی است، نه ربای واقعی که توضیح آن خواهد آمد.
این فشرده سخن و اینک شرح آن:

ربا از دیدگاه قرآن

آیه ۲۷۸ بقره

در سوره بقره می خوانیم:
(یا ایها الذین آمنوا اتقوا الله و ذروا ما بقی من الربا ان کنتم مؤمنین. فإن لم تفعلوا فأذنوا بحرب من الله و رسوله.و ان تبتم فلکم رؤوس أموالکم لا تظلمون و لا تظلمون.)

[۱] بقره/ سوره۲، آیه ۲۷۸ -۲۷۹.

ای گروندگان به خدا ، از خشم و عذاب خدا بپرهیزید و آنچه از ربا در دست شما مانده، بگذارید و بگذرید، اگر ایمان آورده اید.
پس اگر باز نأیستید از ربا خواری، پس به جنگ با خدا و رسول او برخاسته اید، و اگر توبه کنید و باز گذارید آن را، سرمایه شما از آن خودتان است. نه شما ستم کار باشید و نه ستم کش.
در این آیه شریفه ربا خواری ، آهنگ جنگ با خدا دانسته شده و این همانندسازی، بزرگی گناه را می رساند. زیرا رباخواری سلامت جامعه را به خطر می اندازد و توازن اقتصادی کشور را در هم می کوبد.
رباخواری، فرصت اندیشه و عمل را از کارگر می گیرد، پیوسته در این اندیشه است که هرچه زودتر، سود کلان رباخوار را فراهم سازد، تا برایش دردسر فراهم نسازد. از این روی، با اندیشه ای آزاد وارد عمل نمی شود و به هرکاری دست می زند، چه بسا فکرنکرده به کارهای کم درآمد، دست زند و هستی خود را از دست بدهد. به خصوص افراد ضعیف و نوپا، که با شتاب برای حفظ آبروی خود، گاهی به کارهایی روی می آورند، که چندان سودآور نیست و چون سود ثابت و مقرری باید بپردازند، چه بسا، از سرمایه ای که در دست دارند، مایه روند و رفته رفته خود را به نابودی بکشانند وهستی خود را تباه سازند.
در صورتی که در ( مضاربه ) سود ثابتی مقرر نگردیده، تنها سهم مشاع درآمد را باید بپردازد و اگر زیانی به سرمایه وارد آمد، از کیسه کارفرما رفته است. اگر چنین باشد، خاطر کارگر، به طور کامل آسوده است و با خیال راحت و اندیشه ای آزاد، بهترین و شایسته ترین کارها را برمی گزیند و شتاب نمی ورزد و پیوسته موفق است.
تجربه نشان داده است کسانی که خواسته اند با وامهای ربوی، سرو سامانی به زندگی خود بدهند، بیش تر در گرداب بدبختی و بیچارگی غرق شده اند.
از این رو، چون نوع ربا خواری، در جامعه بیش تر مایه بدبختی و بیچارگی مردم است، با عنوان (جنگ با خدا و رسول) در قرآن مطرح شده. زیرا (مستضعفان) در کنف الهی قرار دارند و پیوسته مورد مهر و عنایت خداوند هستند و در نتیجه، کسانی که کوشش دارند بر (استضعاف) آنان بیفزایند، با خدا و رسول، اعلام ستیز کرده اند.

آیه ۲۷۵ بقره

از این روی، در آیه دیگر از سوره بقره می خوانیم:
(الذین یأکلون الربا لا یقومون الاّ کما یقوم الذی یتخبّطه الشیطان من المس. ذلک بأنّهم قالوا انمّا البیع مثل الربا. و احلّ اللّه البیع و حرّم الربا. فمن جاءه موعظه من ربّه فانتهی، فله ما سلف و امره الی الله. و من عاد فأولئک اصحاب النار هم فیها خالدون. یمحق اللّه الربّا و یربی الصدقات. واللّه لا یحبّ کلّ کفّار اثیم.)

[۲] بقره/ سوره۲، آیه ۲۷۵ -۲۷۶.

کسانی که ربا می خورند، در جامعه برنخیزند، مگر مانند دیوانگان. این دیوزدگی از آن جهت است که آنان گفتند، دادو ستد هم، چون رباست! نه چنان است که گفتند، چون خداوند دادوستد را حلال کرده و ربا را حرام ساخته، پس هرکس که پندی از خداوند به او آید و ترک رباخواری کند، آنچه را که پیش از این خورده مال خود اوست و کار او با خداست و هرکس که رباخواری را از سرگیرد و باز گردد، آنان دوزخی هستند که در آن جاودانند. خداوند مال رباخوار را کم می کند و مال صدقه را زیاد می کند و خداوند هر بزهکار ناسپاس را دوست ندارد.

بررسی دوآیه

در این دو آیه، رباخواران در میان جامعه، به کسانی همانند شده اند که حرکات مستقیم ندارند و مانند دیوانگان، رفتارهای ناهنجاری از خود نشان می دهند؛ یعنی، اوضاع را بر هم می زنند، و در جاده مستقیم رهسپار نیستند.
خود نمی دانند چکار می کنند و در جهت خلاف خرد و اندیشه صحیح حرکت می کنند.
اساس جامعه و سلامت آن، بر پایه کار و کوشش است و کسی بهره می برد که عمل و کوششی داشته باشد. هرگونه سود بایستی از کار و کوشش به دست آید.

ویژگی‌های رباخواری

رباخواری، دارای دو ویژگی است که درست برخلاف طبیعت نظام جامعه خودنمایی می کند و به ناچار در هم شکننده سلامت جامعه است.
نخست این که:رباخوار، با سرمایه کلانی که در دست دارد، می خواهد از تلاش و کوشش دیگران بهره مند شود و خود، با عنوان (عضو فلج) جامعه، سربار دیگران باشد.
دو دیگر:با سود ثابت و مقرری که برگرده ناتوان کارگر نهاده، او را از هر توانی باز می دارد، فرصت اندیشه و انتخاب آزاد را از وی می گیرد و او را به سوی نابودی و سقوط می کشاند.

نکاتی مورد توجه آیات فوق

در آیات بالا نکته هایی به کار رفته که درخور درنگ است:
۱. همانند کردن رباخواران، به دیوانگان سپس علت آوردن به آن که:پنداشته اند (ربا) همانند ( بیع ) است. که همین پندار، موجب گردیده در اندیشه و رفتار، همانند دیوانگان اندیشه و رفتار کنند، و برخلاف جهت عقل و خردمندان حرکت کنند.
زیرا (بیع) یک عمل سازنده است و در جهت بالا بردن سطح اقتصادی جامعه و رفاه مردم، بزرگ ترین عامل اثرگذار است. در صورتی که (ربا) یک عامل ویرانگر و مایه به تباهی کشیدن جامعه است.از این روی، (بیع) و (ربا) در برابر هم قرار گرفته، (بیع) عامل سازنده و (ربا) ویران کننده است و از کمال بی خردی است که این دو یکسان گرفته شود.
و چون:پروردگار جهان، آگاه به مصالح و مفاسد واقعی بشر است، (بیع) را با عنوان عنصر پویا و سازنده حلال دانسته و (ربا) را که عنصر فاسد کننده است، حرام.
۲. رباخوار، در آتش دوزخ جاویدان است:
(و من عاد فأولئک اصحاب النار هم فیها خالدون).
و این، کنایه از ( کفر ) محض است که در نهاد رباخواران وجود دارد؛ زیرا (خلود) در دوزخ، تنها برای کفار است، که در دل هرگز اندیشه ایمان ندارند. و برای هیچ گنه کاری، هرچند گناه او سنگین باشد، خلود در آتش ثابت نگردیده؛ زیرا اگر ایمان خود را حفظ کرده باشد ایمان بزرگ ترین عمل نفسانی است که سزاواری پاداش را به دنبال دارد. بدین سبب، در پایان رهسپار بهشت خواهد گردید. پس کسی در آتش دوزخ جاوید است که در نهاد او، ذرهّ ای ایمان وجود نداشته باشد. بنابراین از آیه استفاده می شود:رباخواری با نبود کامل ایمان مساوی است.
۳. قرض الحسنه ، نوعی (صدقه) است، زیرا قرض دهنده از بهره ای که ممکن است از سرمایه اش به دست آورد، برای خدا و بهره مند شدن دیگران، چشم می پوشد.
کسی که سرمایه ای را در اختیار دیگران، بدون عوض قرار می دهد، ممکن است خودش با به کارانداختن آن، بهره ها ببرد، ولی برای رضای خدا و خشنودی پروردگار، رایگان در اختیار درمانده ای قرار می دهد و این خود بزرگ ترین گذشت در راه خداست.
خداوند، وعده فرموده که به مال و ثروت چنین افراد باگذشتی برکت دهد و از ثروت و اموال خود، خیر و خوبی ببینند و از زندگی سعادت مند لذت برده، بهرمند شوند.
بر عکس، از رباخواران سلب برکت شده، و ناامیدی و نگرانی در زندگی بهره آنان می گردد.
(یمحق اللّه الرّبا و یربی الصدقات.)
محق:نابود ساختن است.
إرباء:افزودن و فزونی دادن است.
۴. (و اللّه لایحبّ کلّ کفّار اثیم.)
کفّار:مبالغه در کفر ورزیدن است.
أثیم:تبهکار حرفه ای است.
و این کنایه از این است که جایگاه یک رباخوار در جامعه اسلامی، جایگاه یک تبهکار حرفه ای است که همواره در کفر و عناد خود می افزاید. و همین تعابیر در این آیات، بزرگی این گناه را می رساند.

آیه ۱۳۰ آل عمران

در سوره آل عمران می خوانیم:
(یا ایّها الذین آمنوا لا تأکلوا الرّبا أضعافا مضاعفه، و اتقوااللّه لعلّکم تفلحون. و أتقوا النار التی أعدّت للکافرین، و اطیعوا الله و الرّسول لعلّکم ترحمون).

[۳] آل عمران/ سوره ۳، آیه ۱۳۰ -۱۳۲.

ای کسانی که ایمان آورده اید! ربا را با چندین برابر سود و بهره، آسان نگیرید و مانند یک خوراک گوارا بر خود روا ندارید که آن را، به راحتی و خوشی بخورید.
{یعنی:یک غذای گوارا نیست:بلکه بسی ناگوارا است.}
از خدا پروا دارید، باشد تا رستگار شوید.
از آتشی بپرهیزید که تنها برای کافران آماده شده است.
{یعنی، رباخوار، در نهایت در زمره کافران، محشور، و با آنان و در کاروان کفر ورزیدگان، رهسپار دوزخ، و در جایگاه ویژه جایگزین خواهد گردید.}
از خدا و رسول پیروی کنید، تا مورد عنایت حق قرار گیرید.{یعنی، رباخوار، از عنایت حق محروم است.}

ربا از دیدگاه روایات

بر حرام بودن ربا، در روایات نیز تأکید شده و از گناهان بسیار سنگین به شمار آمده، تا آن جا که یک ( درهم ) به دست آمده از (ربا) را، در حرام بودن و شدّت، برابر هفتاد بار ( زنای ) با محارم دانسته شده است.
۱. ثقهالاسلام کلینی ، ابن بابویه صدوق، و ابوجعفر طوسی ، با سندهای صحیح از امام جعفر صادق علیه‌السلام روایت کرده اند، فرمود:
(درهم رباً عندالله أشدّ من سبعین زنیه کلّها بذات محرم.)

[۴] حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۱۸، ص۱۱۷، باب ۱، ح۱.

۲. و نیز ثقهالاسلام کلینی، با سند صحیح از امام صادق علیه‌السلام روایت کرده، فرمود:
(أخبث المکاسب کسب الربا.)

[۵] حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۱۸، ص۱۱۸، باب ۱، ح۲.

پلیدترین دست آوردها، دست آوردهایی است که از راه (ربا) باشد.
۳. و از پیغمبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله روایت شده فرمود:
(شرّ المکاسب کسب الربا.)

[۶] حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۱۸، ص۱۲۲، ح۱۳.

بدترین راه درآمد، درآمدی است که از راه (ربا) به دست آید.
۴. امیرالمؤمنین علیه‌السلام فرمود:
پیغمبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله رباخوار و دست اندرکاران او را، لعنت فرمود.

[۷] حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۱۸، ص ۱۲۷، ح۴.

۵. در کتاب عقاب الاعمال ، از پیغمبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله روایت شده، فرمود:
(و من أکل الربا ملأالله بطنه من نار جهنّم بقدر ما أکل. و ان اکتسب منه مالاً لم یقبل الله منه شیئاً من عمله. و لم یزل فی لعنهالله و الملائکه، ما کان عنده منه قیراط.)

[۸] حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۱۸، ص ۱۲۲، ح۱۵.

در این حدیث شریف، درباره رباخوار سه فراز آمده است:
۱. خداوند، شکم رباخوار، را به اندازه ای که رباخواری کرده، در دوزخ ، از آتش انباشته می سازد.
۲. هرگونه کار نیکی را که با پول به دست آمده از ربا انجام دهد، مورد پذیرش حق قرار نمی گیرد.
۳. پیوسته مورد نفرین خدا و فرشتگان قرار دارد، تا هنگامی که حتی یک قیراط از پول ربا نزد او باشد.
قیراط:کوچک ترین وزن سنجش را گویند، که به طور تقریبی به اندازه یک نخود؛ یعنی یک بیست و چهارم مثقال است.
۶. در تفسیر آیه شریفه (أکّالون للسّحت)

[۹] مائده/ سوره۵، آیه ۴۲.

:ربا و رشوه و اجرت زنان فاجره آمده است.

[۱۰] فیض کاشانی، محمد بن مرتضی، تفسیر الصافی، ج۲، ص۳۷.

از جمله محمدبن عیسی در (نوادر) روایت کرده: امام جواد علیه‌السلام فرمود:(السحت:الربا)

[۱۱] حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۱۸، ص۱۲۳، ح۲۰.

سحت:مال حرامی است که مایه ننگ و عارباشد.
۷. از ابوجعفر امام باقر علیه‌السلام روایت است، فرمود:
(إنّما حرّم الله، عزّوجّل، الرّبا، لئلاّ یذهب المعروف.)

[۱۲] حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۱۸، ص۱۲۰، ح۱۰.

۸. در روایت دیگر آمده که امام صادق علیه‌السلام فرمود:
(إنّما حرّم اللّه الرّبا، کیلا یمتنعوا من صنائع المعروف.)

[۱۳] حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۱۸، ص۱۲۰، ح۹.

۱۰.باز از امام صادق علیه‌السلام روایت شده فرمود:
(انّه لو کان الرّبا حلالاً، لترک الناس التجارات و ما یحتاجون الیه. فحرّم اللّه الرّبا لتنفر الناس من الحرام الی الحلال، و الی التجارات من البیع و الشراء.)

[۱۴] حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۱۸، ص۱۲۰، ح۸.

در این روایات، مفسده ربا را در این جهت یادآور شده که سرمایه داران را از کارها و حرکتهای نیک و خیراندیشانه باز می دارد.افزون بر این، از کسب، تلاش و تجارت انبوه که با سرمایه های آنان، ممکن است به سود جامعه و در راه رفاه مردم، به کار بیفتد، جلوگیری می کند. آنان به همین اندازه بسنده می کنند که از دسترنج دیگران و در تنگنا قرار دادن مردم، بهره مند شوند. از این جهت ضرر و زیان کلانی به روند اقتصاد و تجارت وارد می سازند. و چنین جامعه ای رو به تباهی است، لذا در حدیث از امام صادق علیه‌السلام آمده:
(اذا اراد الله بقوم هلاکاً ظهر فیهم الربا.)

[۱۵] حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۱۸، ص۱۲۳، ح۱۷.

موقعی مردم یک جامعه رو به تباهی می روند، که ربا در میان آنان رواج پیدا کند.

آثار و پیامدهای ربا

آنچه از آیات و روایات به دست می آید این که ربا، از آفات خطرناک جامعه های بشری است که در دو جهت اخلاق و اقتصاد، اثر ناگوار مستقیم دارد:مردم را از نیکوکاری و کمک رسانی به یکدیگر و یاری رساندن به طبقه مستضعف، و خدا را در نظر گرفتن و هرگونه عمل نیک و خداپسندانه، باز می دارد.
افزون بر آن، مایه ایستایی در حرکت اقتصادی گردیده، از به کار انداختن سرمایه ها در راه تجارت، صنعت، کشت و زراعت و هرگونه عمل اقتصادی پویا جلوگیری می کند و تنها سرمایه داران بزرگ، با استثمار کار دیگران و استفاده ناروا از نقطه ضعف فقر و نیاز مستمندان، بار خود را می بندند.
از این رو، مورد نفرت و نفرین حق قرار گرفته، از هرگونه عنایت و رأفت الهی دور می مانند.
ربا و رباخواری، مساوی است با:
۱. اعلام جنگ با خدا و رسول:(فأذنوا بحرب من الله و رسوله…)
۲. ظلم و ستم بر دیگران:(لاتظلمون…)
۳. کفر ورزیدن، بلکه شدت در کفر:(انّ الله لا یحبّ کلّ کفّار اثیم…)
۴. تبهکار حرفه ای:(أثیم…)
۵. مورد لعنت الهی قرار گرفتن:(لم یزل فی لعنه الله و الملائکه…)
۶. هفتاد بار زنا با محارم در بیت الله الحرام.
۷.انتخاب پلیدترین و پست ترین راه معیشت.
۸. از بین رفتن برکت از زندگی فلاکت بار او.
۹. از دست دادن عقل و خرد و اندیشه.
۱۰. جاوید ماندن در جایگاه ویژه کافران در آتش دوزخ .
این است آثار ده گانه رباخواری، که لازم مساوی آن بوده و جداشدنی نیستند. بنابراین، حرام بودن ربا با حفظ عنوان درخور تخصیص نیست.

ربای قرضی و ربای معاملی

ربا، دو گونه است، یا در وام یا در معامله و دادوستد نقدی.
در وام، هرگونه اضافه بر مقدار آن، ربا به شمار می آید و حرام است و تنها اتحاد جنس شرط است، خواه (مکیل و موزون) باشد، یا از چیزهای (معدود) شمرده شود.
مکیل:آنچه با پیمانه اندازه گیری می شود.
موزون:آنچه با وزن و کشیدن مشخص می گردد.
معدود:چیزهایی است که تنها با شمارش تعیین می گردند. در تمامی اینها، اگر کسی به دیگری، وامی می دهد، که همان جنس را با افزوده، باز ستاند، رباست.البته شرط نیست که به گونه روشن افزوده را شرط کند، بلکه اگر قرار بر این باشد، هر که در این شعبه پولی بسپارد، به او سود دهند و مراجعه کننده با علم به این جهت، به همان شعبه بسپارد، ربا و حرام است. ربای معاملی یا نقدی، فقط در مکیل و موزون حرام است، مانند حبوبات و میوه ها و هرچه با پیمانه یا کشیدن معامله شود. ولی در چیزهایی که با دیدن مانند، گوسفند در برخی جاها یا با شمارش، مانند تخم مرغ نیز در برخی جاها داد و ستد می گردد، افزوده گرفتن، اشکالی ندارد.(سألته عن الشاه بالشاتین والبیضه بالبیضتین؟ قال:لابأس ما لم یکن کیلاً ووزناً.)

[۱۶] حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۱۸، ص۱۵۲، باب ۱۶،

از این روی، در دادو ستدهای پولی اگر نقد انجام گیرد اضافه گرفتن بدون مانع است. ولی اگر سکه مسکوک و از طلا یا نقره باشد، چون اعتبار به وزن آن است، در صورت همانندی و تماثل (هر دو از یک جنس باشند) جایز نیست.
و همچنین اگر دیگر سکه ها یا اسکناس را، به اعتبار پشتوانه طلا یا نقره و جواهرات بدانیم، نیز همین حکم را دارد و به نظر می رسد همین گونه است.

ربای واقعی و ربای حکمی

ربا، از نظر ماهیّت نیز، دو گونه است:ربای واقعی، که از نظر عرف و بازار ، افزوده گرفتن (تفاضل) به شمار می آید، مانند مبلغی که کسی امروز وام می دهد، تا پس از مدتی، همان مبلغ را با افزوده هر چه باشد باز ستاند.(کل قرض جر نفعاً فهو ربا.) هرگونه وامی که سودی در برداشته باشد، رباست.
و این در صورتی است که آنچه می دهد و آنچه می ستاند، هر دو، از لحاظ جنس و وصف و ارزش، برابر باشند، که در بازستاندن، شرط اضافه می کند.
ولی ربای حکمی چنین نیست، آنچه می دهد و آنچه می ستاند، از لحاظ مرغوب بودن و وصف و ارزش، برابر نیستند، بلکه در یکی کاستی وجود دارد، که برای جبران کاستی، اضافه گرفته می شود. مانند برنج درجه یک که قیمت آن دو برابر برنج درجه دو باشد. یک من برنج درجه یک می دهد، و دو من برنج درجه دو می ستاند.
این گونه دادوستد، از دیدگاه عرف و بازار، افزوده گرفتن نیست، بلکه یک گونه برابری در دادو ستد شمرده می شود، ولی از نظر شرع ، ممنوع اعلام شده و شرع، هرگونه افزوده گرفتن در (مثلی) ها را ربا شمرده است، خواه در وصف و ارزش، برابر باشند یا نباشند و حتی مانند دادو ستد جو با گندم را نیز مثلی دانسته و منع کرده است.
از این روی، نام آن را ربای حکمی یا شرعی گذارده ایم، زیرا به حسب ماهیت (از دیدگاه عرف) ربا نیست، بلکه تنها حکم ربا را دارد و ممنوع گردیده است.
و نیز هر چیزی با اصل خود، اگر عوض شود، از نظر شرع مثلی شمرده می شود، مانند: شیر با ماست یا پنیر . هرگاه در دادو ستد یک کیلو پنیر، در برابرپنج کیلو شیر قرار گیرد، از نظر شرع ممنوع است، با آن که یک کیلو پنیر ۵۰۰ تومان ارزش دارد و شیر کیلویی ۱۰۰ تومان است و از لحاظ ارزشی، یک کیلو پنیر، برابر پنج کیلو شیر است و از نظر عرف و بازار، افزوده ای در کار نیست، ولی از نظر شرع جایز نیست.
همچنین انگور با شیره، مثلی شمرده می شوند و نمی توان یک کیلو شیره را با ۳ کیلو انگور عوض کرد، با آن که از نظر بازار و ارزش، یک کیلو شیره، برابر سه کیلو انگور است و افزوده ای وجود ندارد.
و همین گونه اگر هر دو، فرع یک اصل باشند، مانند ماست و پنیر که هر دو از شیر گرفته شده اند، در شرع مثلی اند، افزوده درمقدار، جایز نیست.

[۱۷] خمینی، روح الله، تحریر الوسیله، ج۱، ص۵۳۷، مسأله ۱ و ۲.

[۱۸] منهاج الصالحین، ج۲، ص۶۱، مسأله ۱ و ۶.

امام راحل ، در این باره می نویسد:
(فإنّ قیمه من من الأرز العنبر، إذا ساوت منین من غیره، لا یعدّ مبادله من منه بمنین رباً، إذ لا نفع و لا زیاده فی ذلک الاّ حجماً، و الزیاده الحجمیه لیست میزاناً للنفع و الزیاده فی التجاره… و هکذا اذا بودل من من السمن بأمنان من اللبن أو الجبن، لا یکون ذلک من الربا بحسب نظر العرف و بحسب الواقع، کما أنّ المبادلات بالفضل فی مثل ذلک لافساد فیها ولاظلم، ولاتوجب انصراف الناس عن التجارات و الزارعات و هو واضح.)

[۱۹] خمینی، روح الله، کتاب البیع، ج۲، ص۴۰۷- ۴۰۸.

زیرا ارزش یک من برنج عنبر (بهترین نوع برنج در نجف.)اگر دو برابر ارزش برنج از نوع دیگر باشد، معاوضه یک من از آن، برابر دومن از این، ربا به شمار نمی آید چون نه سودی وجود دارد و نه اضافه ای، مگر در اندازه و حجم کالا، که تنها فزونی در حجم سبب سود یا اضافه شدن در تجارت به شمار نمی آید….
و نیز هرگاه یک من روغن را با چند من شیر، یا پنیر، پایاپا دادوستد کنند، چنین داد وستدی از نظر عرف و بر حسب واقع، ربا به شمار نمی آید و فزونی در این گونه دادوستدهای پایاپا، نه سبب فساد و نه مایه ستم است، و نه سبب می شود که مردم از تجارت و کسب و زراعت باز مانند.
ییعنی:هیچ یک از آثار بد ربا، بر این گونه دادوستدها بار نمی شود.
بنابراین، این گونه دادوستدها، تنها از روی ( تعبّد ) و پذیرفتن از شرع، محکوم به بطلان است، بدون آن که از نظر عرف و واقعیت، ربا بوده باشد.
از این رو، این گونه دادو ستدها را، شرع، در کنارربا، حرام کرده، گرچه به حسب ماهیت از ربا جداست، ولی حکم آن را، که همانا حرام بودن است، دارد.(برای روشن شدن مطلب، به بابهای ۸،۹، ۱۱، ۱۴ و ۱۵ ابواب الربا وسائل الشیعه، ج ۱۸ رجوع کنید.)

راه فرار از ربا

برای فرار از ربا ، راههایی ارائه داده اند و به اصطلاح، با اندکی تغییر در عنوان موضوع، خواسته اند راه فرار از عنوان (ربا) را نشان دهند و با نام (حیله های شرعی) از آن یاد کرده اند. در صورتی که (شرع) حیله بردار نیست و از طرفی، شدت حرام بودن ربا، به گونه ای است که هرگز نمی توان، با اندک تغییر ظاهری و با حفظ حقیقت و ماهیت ربوی آن و مفاسدی که شرع از آن پرهیز داده، آن را جایز شمرد.
امام راحل، می نویسد:
(این گونه نیرنگها، مانند آن می ماند که کسی شراب را در کپسولهایی جای داده باشد، آن گاه آن کپسولها را ببلعد، سپس دل خوش دارد که شرع، (نوشیدن شراب) را حرام کرده و این، بلعیدن و خوردن است نه شرب و آشامیدن! با آن که تمامی آثار بد (نوشیدن شراب) بر آن بار است.)

[۲۰] خمینی، روح الله، کتاب البیع، ج۲، ص۴۱۵.

و یا می نویسد:
(با آن تأکیدهایی که بر حرام بودن ربا شده و در قرآن کریم و سنت شریف، از آن، با شدت و نفرت زیاد یاد گردیده و شیعه و سنی در آثار خود به زشتی آن اتفاق نظر دارند، به گونه ای که کم تر گناهی به این بزرگی از آن یاد شده است و افزون بر این، با مفاسد اقتصادی و اجتماعی و سیاسی که بر آن بار است و اقتصاددانان، آن را یادآور شده اند، چگونه ممکن است با مختصر حیله ای آن را روا شمرد و از آن به نام ( حیله های شرعی ) یاد کرد! و در پاره ای روایات نیز آمده است. بسیاری جز اندک از فقها بدان فتوی داده اند.
و این یک مشکلی است، بلکه یک عقده قلبی است که بسیاری از دانشوران را به خود مشغول ساخته و نیز خرده گیریهایی از غیرمسلمانان، به چنین فتواهایی شده است، که بایستی در حل آن کوشید.و تنها به روایات استناد جستن و آن را از راه (تعبد محض) حل و فصل کردن، در چنین مسأله ای که عقل، به خوبی، مفسده روا شمردن آن و مصلحت منع آن را، درک می کند، از راه صواب به دور است.)

[۲۱] خمینی، روح الله، کتاب البیع، ج۲، ص ۴۰۵ -۴۰۶.

امام، پس از این فراز، به راه حل درست آن می پردازد، که یادآور خواهیم شد.

بررسی روایات فرار از ربا

روایاتی که به عنوان (راه حل) برای فرار از ربا، بدانها استناد شده، بیش تر آنها را صاحب وسائل در باب ششم از ابواب (صرف) آورده است. این روایات، بیش تر به مواردی نظر دارند که از دید عرف، افزوده ای در کار نیست،تنها تفاوت حجمی وجود دارد، یا کاستی در یک طرف مورد معامله هست که سبب گردیده در طرف دیگر مورد معامله، این کاستی جبران شود. خلاصه، تفاوت قیمت وجود دارد که در موقع معامله، افزوده در نظر گرفته می شود و از نظر عرف و بازار ، افزوده به شمار نمی آید و چون این گونه دادوستدها، برابر معمول، افزوده در جنس انجام می گرفته، تا جبران کاستی شود، برا

  راهنمای خرید:
  • لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.