پاورپوینت لقمه حلال


در حال بارگذاری
23 اکتبر 2022
فایل فشرده
2120
4 بازدید
۶۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت لقمه حلال دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت لقمه حلال،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت لقمه حلال :

لقمه حرام

از دیدگاه دین اسلام، اجتناب نکردن از مال حرام مورد نکوهش بوده و حرام است، و اثرات سوئی بر جان و دل آدمی و خانواده او گذاشته و بسیاری از گناهان، ریشه در آلودگی روح آدمی دارد. هم‌چنین، محیط در رفتار آدمی تاثیر داشته و نقش بسیار اساسی در تربیت یا تخریب شخصیّت انسان دارد.

فهرست مندرجات

۱ – مقدمه
۲ – تعریف مال و لقمه حرام
۳ – تأثیر غذا و لقمه
۴ – انواع غذا و لقمه
۴.۱ – لقمه و غذای حلال
۴.۲ – لقمه و غذای حرام
۴.۳ – غذای شبهه‌ناک
۵ – اثر پاورپوینت لقمه حلال
۶ – آثار لقمه حرام
۶.۱ – آثار فردی
۶.۱.۱ – کم ارزش شدن نماز
۶.۱.۲ – قساوت قلب
۶.۱.۳ – مشمول لعنت فرشتگان
۶.۱.۴ – بنای عبادت بر سستی
۶.۱.۵ – ثبت گناه به‌عوض عبادت‌
۶.۱.۶ – محرومیت از دوستی امام علی
۶.۱.۷ – محرومیت از ورود به بهشت
۶.۱.۸ – محرومیت از کوثر و شفاعت
۶.۲ – آثار اجتماعی
۶.۲.۱ – اثر لقمه حرام در نسل
۷ – تاثیر لقمه حرام در عاقبت انسان
۸ – نقش محیط در تربیت انسان
۹ – آثار حرص بر مال‌اندوزی
۱۰ – مصادیقی از مال حرام
۱۱ – آثار وضعی حرام‌خواری از نظر روایات
۱۲ – مقاومت در برابر محیط نامساعد
۱۲.۱ – آگاهی
۱۲.۲ – اصلاح وضع
۱۳ – جواب از اشکال
۱۴ – تذکر
۱۵ – پانویس
۱۶ – منبع

مقدمه

نیاز به غذا از جمله امور فطری و غریزی انسان است.

[۱] مطهری، مرتضی، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ج۳، ص۴۸۳، انتشارات صدرا، تهران، اوّل، ۱۳۷۰.

آنچه از اهیمت ویژ‌ه‌ای برخوردار است، ‌این است که این نیاز چگونه و از چه راهی برآورده می‌شود؟ چرا که تاریخ نشان می‌دهد این نیاز و عواملی که رسیدن به آن را میسر می‌سازد، سرنوشت بسیاری از افراد را تغییر داده است. گاه به اصطلاح «خوردن یک لقمه نان» است که افراد را به خضوع در برابر اربابان زر و زور وا می‌دارد، که گاهی تا سرحدّ پرستش در مقابل آن‌ها کرنش می‌کنند. دین مبین اسلام، همانند ادیان گذشته، پیروان خویش را به تاثیرات شگرف غذا در زندگی انسان آگاه ساخته است، مسئله‌ای که امروزه نیز برخی انسان‌ها از آن غفلت نموده‌اند.
از دیدگاه دین اسلام، اجتناب نکردن از مال حرام مورد نکوهش بوده و حرام است، و اثرات سوئی بر جان و دل آدمی و خانواده او گذاشته و بسیاری از گناهان، ریشه در آلودگی روح آدمی دارد. هم‌چنین، محیط در رفتار آدمی تاثیر داشته و نقش بسیار اساسی در تربیت یا تخریب شخصیّت انسان دارد.
امّا تاثیر لقمه حرام و محیط نامساعد و فسادانگیز در حدّ زمینه و شرط است نه علّت تامه؛ یعنی زمینه را برای برخی گرایش‌های ناروا در انسان و نسل او فراهم می‌کند، نه آن‌که از او و فرزندانش سلب اختیار کند. چه بسا فرزندی که از پدر و مادر کافر به وجود می‌آید، ولی راه خیر در پیش می‌گیرد، چون با اختیار و فطرت خویش به سوی کمال حرکت می‌کند.
لازم به ذکر است تاثیری که حرام‌خواری اختیاری در روح انسان دارد بسی بیشتر از تاثیر آن در کودک و شرایط غیر اختیاری است؛ کودکانی که در خانواده‌ای رشد یافته‌اند که حرام‌خواری در آن رایج بوده و بعد از رشد و بلوغ با اختیار خود راه درست را انتخاب کرده در واقع مرتکب هیچ حرامی نشده‌اند و زمینه رشد معنوی آن‌ها بسی بهتر از کسانی هست که عمداً مرتکب بدست آوردن مال از راه‌های حرام شده‌اند. بنابراین لقمه حرام و… در مورد فرزند اثر وضعی دارد، اما نه به حدّی که با اراده او قابل معارضه باشد، بلکه فقط در حدّ یک زمینه است.

تعریف مال و لقمه حرام

به تصرف غیر مجاز در اموال دیگران و سرمایه‌ای که از راه‌های مختلف غیر شرعی مانند کسب در آمدی دیگر از وقتی که به دیگران یا دولت فروخته‌ایم و در استخدام دیگری هستیم، کسب درآمد از فروش اجناسی که خرید و فروش آن‌ها خلاف شرع مقدس است مانند: فروش مشروبات الکلی، مواد مخدر، ابزار و آلات موسیقی، معامله با سرمایه مخلوط به حرام که حق تصرف در آن‌را نداریم، خرید و فروش اجناسی که برای سلامت جامعه مضر است و…، کسب مال حرام می‌گویند که از آن به خوردن مال حرام یا همان لقمه حرام یاد می‌شود و خواه ناخواه آثاری را در پی دارد که می‌توان آن‌ها را با وضوح و تاکید قابل توجه‌ای در منابع دینی و کلام بزرگان آیین مشاهده کرد.
مال حرام به سبب تاثیر شگرف منفی که در زندگی بشر دارد، یکی از مباحث مهم در فقه زندگی است. احکام بسیاری در منابع اسلامی برای تبیین این مهم وجود دارد؛ چرا که انسان باید در این حوزه بیشترین توجه و دقت را داشته باشد تا زندگی پاک و سالمی در دنیا ایجاد و مسیر کمال را به خوبی بپیماید.
کسانی که دنیاگرا هستند، به مال و منال این دنیای فانی دل می‌بندند و می‌کوشند تا از هر راهی هرچند نامشروع آن را به دست آورند و گاه در لباس دین و مذهب، به توجیه می‌پردازند تا مال حرام را برای خود حلال نامشروع را برای خود مشروع سازند. خداوند در آیات زیادی از قرآن کریم به مسئله مال‌های حرام، علل و زمینه‌های گرایش به آن و آثارش توجه دارد. نویسنده در این مطلب بر آن است تا به این مسئله از نگاه آموزه‌های قرآنی بپردازد.
تحصیل مال، امری مطلوب است؛ زیرا مقتضی زندگی دنیوی و مادی آن است که انسان امکاناتی را برای آسایش خود فراهم آورد و به تامین نیازهای مادی خود بپردازد. از این‌رو در آموزه‌های اسلامی تحصیل مال مشروع و طیب همانند جهاد در راه خدا دانسته شده است؛ زیرا پاسخ‌گویی به نیازهای مادی و جنبه‌های دنیوی، امری لازم و ضروری است و انسان‌ها در سایه اقتصاد سالم، می‌تواند بسترهای رشد و کمال خود را فراهم آورند.
هرچند که کارکرد مال تنها در حوزه تغذیه خلاصه نمی‌شود، بلکه حوزه‌های دیگری از نیازهای مادی بشر را نیز دربر می‌گیرد، ولی باید توجه داشت که بخش عمده‌ای از نیازهای تغذیه انسان با فراهم آوری مال امکان‌پذیر است. بنابراین، انسان برای پاسخ‌گویی به ابتدایی‌ترین نیازهای مادی و جسمی خود نیازمند تحصیل مال است. از این‌رو خداوند، دارایی و مال را برای انسان، خیر می‌شمارد؛ زیرا خیر، آن چیزی است که انسان برای رسیدن به کمالات خود، بدان نیاز دارد و در مسیر کمال او مورد استفاده قرار می‌گیرد. مال نیز، چون جسم انسان را برای حمل روح و روان تقویت و اجازه عبودیت و عبادت را به او می‌دهد و زمینه رشد بشر را فراهم می‌آورد، به عنوان خیر تلقی و معرفی شده است.

[۲] بقره/سوره۲، آیه۱۸۰.

[۳] بقره/سوره۲، آیه۲۱۵.

[۴] بقره/سوره۲، آیه۲۷۲- ۲۷۳.

[۵] کهف/سوره۱۸، آیه۹۵.

[۶] حج/سوره۲۲، آیه۱۱.

از نظر قرآن مال و ثروت، زینت زندگی دنیا برای انسان‌هاست.

[۷] آل عمران/سوره۳، آیه۱۴.

[۸] کهف/سوره۱۸، آیه۴۶.

[۹] قصص/سوره۲۸، آیه۶۰ و ۷۹.

[۱۰] احزاب/سوره۳۳، آیه۲۸.

همین امر موجب می‌شود که انسان به سبب علاقه به زینت‌ها به جمع‌آوری مال بپردازد و از تحصیل آن لذت ببرد.
اما مشکل از آنجا شروع می‌شود که انسان به خطا و اشتباه، گمان می‌کند که تامین و تحصیل نیازهای مادی و جمع‌آوری و تکاثر مال، هدف اصلی است و تمام همت و تلاش خود را مصروف تحصیل و تامین آن می‌کند. این‌گونه است که مسیر نادرستی را بر می‌گزیند تا اموال بیشتری را کسب کند. برخی از مردم نه تنها تمام همت خویش را برای تحصیل مال می‌گذارنند، بلکه به راه‌های حلال و مشروع بسنده نمی‌کنند و با سوگند دروغ،

[۱۱] بقره/سوره۲، آیه۱۸۸.

پرداخت مال رشوه به قضات به منظور دست‌یابی به اموال دیگران،

[۱۲] بقره/سوره۲، آیه۱۸۸.

تجاوز به اموال یتیمان، تصرف ناحق در اموال دیگران

[۱۳] نساء/سوره۴، آیه۲۹ -۳۰.

و مانند آن در صدد بر می‌آیند تا مال بیشتری گرد آورده و در اختیار داشته باشند. بنابراین گرایش انسان به مال و تحصیل آن امری طبیعی است؛ زیرا انسان می‌خواهد به نیازهای مادی و دنیوی خود از جمله تغذیه و آسایش پاسخ دهد و از امنیت غذایی و سرپناه و جسم و جان برخوردار گردد. اما تصویر نادرست از هستی و اهداف و فلسفه آفرینش موجب می‌شود تا برخی‌ها به جنبه مادی زندگی، اصالت بخشند و زندگی را در همین محدوده دنیای فانی و مدت کوتاه عمر خلاصه کنند و بر همین اساس گرفتار احساس کاذب جاودانگی در سایه مال و ثروت می‌شوند و آن را مایه جاودانه شدن خود می‌شمارند.

[۱۴] همزه/سوره۱۰۴، آیه۱ – ۴.

از این‌رو گرفتار جمع آوری و تکاثر مال می‌شوند و تا لحظه مرگ نیز از کسب و تحصیل آن دست بر نمی‌دارند.

[۱۵] تکاثر/سوره۱۰۲، آیه۱ – ۲.

خداوند در آیاتی از قرآن کریم

[۱۶] فجر/سوره۸۹، آیه۲۰.

[۱۷] عادیات/سوره۱۰۰، آیه۶.

[۱۸] عادیات/سوره۱۰۰، آیه۸.

، به حرص طبیعی انسان و آزمندی او نسبت به مال و ثروت اشاره می‌کند و می‌گوید که انسان، آن‌چنان حرص جمع‌آوری مال و ثروت را دارد که حلال و حرام و پاک و ناپاک را درهم می‌آمیزد و درهم می‌خورد و مصرف می‌کند.

[۱۹] عادیات/سوره۱۰۰، آیه۸.

[۲۰] نساء/سوره۴، آیه۱۲۸.

[۲۱] فصلت/سوره۴۱، آیه۴۹.

[۲۲] معارج/سوره۷۰، آیه۱۹.

آنچه در پیش‌رو دارید شمه‌ای از آثار لقمه حرام است که راه فراری از آن نیست و چه بخواهیم و چه نخواهیم گرفتار آن خواهیم شد. امید است که این نکات هشداری باشد برای همگان، تا بیش از پیش در نوع و راه آنچه به دست می‌آوریم دقت کنیم و فراموش نکنیم که پیشگیری، همیشه بهتر و آسان‌تر از درمان است.

تأثیر غذا و لقمه

تا قبل از دستورات روح‌بخش اسلام و حتی پس از آن، باور نمی‌کردند که غذا علاوه بر «ویتامین» و «پروتئین»، در مسائل روحی – روانی انسان نیز تاثیر داشته باشد. با گسترش مرزهای دانش بشری، تاثیرات غذاها بر روحیات انسانی مورد توجه دانشمندان قرار گرفت. آنان باور کردند که بسیاری از پدیده‌های اخلاقی به خاطر هورمون‌هایی است که غده‌های بدن تراوش می‌کند و تراوش غده‌ها رابطه نزدیکی با تغذیه انسان دارد؛ اما هنوز به این باور نرسیده‌اند که اولاً یک لقمه نیز می‌تواند آثار خاصی را بر انسان بگذارد و ثانیاً راه بدست آوردن غذا و چگونگی تهیه آن نیز تاثیرات بسیاری را در وجود انسان برجا می‌نهد؛ در حالی که در کلمات بزرگان دین ما به جای غذا به «لقمه» تعبیر شده است که بیانگر این نکته است که اثر غذا با یک لقمه نیز منتقل می‌شود و اثر خود را بر جان و روح انسان منتقل می‌نماید. از منظر اسلام طریقه بدست آوردن مال که سرانجام به لقمه و غذا تبدیل می‌شود، از اهمیت فوق‌العاده‌ای برخوردار است و عدم توجه به این امر عواقب بسیاری را به همراه دارد.
در روایت است که رسول خدا‌ (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فرمود: «لَیَجِیئَنَّ اَقْوَامٌ یَوْمَ الْقِیَامَهِ لَهُمْ مِنَ الْحَسَنَاتِ‌کَجِبَالِ تِهَامَهَ فَیُؤْمَرُ بِهِمْ اِلَی النَّارِ، فَقِیلَ: یَا نَبِیَّ اللهِ! مُصَلُّونَ؟ قَالَ: کَانُوا یُصَلُّونَ وَیَصُومُونَ وَیَاخُذُونَ وَهْناً مِنَ اللَّیْلِ لَکِنَّهُمْ کَانُوا اِذَا لَاحَ لَهُمْ شَیْءٌ مِنَ الدُّنْیَا وَثَبُوا عَلَیْهِ؛

[۲۳] ابن فهد حلی، احمد بن فهد، عده الداعی، ص۲۹۵.

در روز قیامت اقوامی با داشتن حسناتِ بسیار، به‌اندازه کوه‌های مکّه، می‌آیند و امر می‌شود که به آتش افکنده شوند. برخی به رسول خدا‌ (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) عرض می‌کنند: یا رسول الله! آیا این افراد نمازگزار بودند؟ حضرت می‌فرماید: آری، ‌نماز می‌خواندند، روزه می‌گرفتند و پاره‌ای از شب را به عبادت مشغول بودند؛ لکن هرگاه بر اینان چیزی از دنیا پیدا می‌شد، خود را بر آن می‌افکندند.»

انواع غذا و لقمه

بنابراین، انسان مسلمان موظف است در آنچه به‌دست می‌آورد دقت نماید؛ چرا که هرچه به‌دست می‌آید و وارد زندگی انسان می‌گردد، با واسطه و یا بی‌واسطه، در غذای انسان وارد می‌شود و در درون شکم انسان جای می‌گیرد؛ در حالی که از این سه حالت بیرون نیست:

لقمه و غذای حلال

در تعالیم الهی پاورپوینت لقمه حلال مقدّمه عمل صالح شمرده شده است. به‌تعبیر دیگر، همان‌گونه که گیاه از آب بی‌نیاز نیست، و هرقدر آبی پاک‌تر باشد، آن گیاه هم پاک و میوه‌اش شیرین خواهد بود و هرقدر آبی پلید باشد، آن گیاه هم پلید و میوه آن تلخ خواهد شد، ‌میوه عمل انسان نیز گویای نوع تغذیه او می‌باشد. اثر غذای حلال در سبکی روح، نور باطن، توجه به عبادات، و اثر غذای حرام در سنگینی، کدورت و کسالت در عبادات به‌خوبی مشهود است. در تفسیر «روح‌البیان» بعد از اشاره به ارتباط عمل صالح با بهره‌گیری از غذای حلال، به اشعار زیر استناد شده است:
علم و حکمت زاید از پاورپوینت لقمه حلال ••• عشق و رقت آید از پاورپوینت لقمه حلال
چون ز لقمه تو حسد بینی و دام ••• جهل و غفلت زاید آن‌را دان حرام
لقمه تخم است و بَرَش‌ اندیشه‌ها ••• لقمه بحر و گوهرش‌ اندیشه‌ها

[۲۴] حقی بروسوی، اسماعیل، تفسیر روح البیان، ج۱، ص۲۷۳، دارالفکر، بیروت.

به‌همین جهت در سیره رسول خدا‌ (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) می‌بینیم که با دقت بسیار، چیزی را از کسی می‌پذیرفت و تا یقین به حلال بودن آن پیدا نمی‌کرد، ‌آن را نمی‌خورد.
داستان «امّ عبدالله» خواهر «شدّاد بن اوس» به خوبی روایت فوق را تبیین می‌نماید. در تاریخ نقل است: «پس از روزی دراز و بس سوزان، امّ عبدالله ظرف شیری برای افطار رسول خدا‌ (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فرستاد. حضرت ظرف را به وی بازگرداند و به وی پیغام فرستاد که: این شیر را از کجا آورده‌ای؟ امّ عبدالله گفت: از گوسفند خویش. سپس فرمود: این گوسفند را از کجا آورده‌ای؟ امّ عبدالله گفت: از مال خود خریده‌ام. سپس ایشان، شیر را آشامید. فردای آن روز، امّ عبدالله نزد پیامبر خدا‌ (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) آمد و عرض کرد: ‌ای پیامبر خدا! به خاطر گرمی هوا و درازی روز، ظرف شیری برایتان فرستادم؛ امّا شما آن را همراه پیکی باز گرداندی؟ پیامبر خدا‌ (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فرمود: «بِذَلِکَ اُمِرَتِ الرُّسُلُ اَنْ لَا تَاکُلَ اِلَّا طَیِّباً‌ وَلَا تَعْمَلَ اِلَّا صَالِحاً؛

[۲۵] مقریزی، تقی‌الدین، امتاع الاسماع بما للنبی من الاحوال والاموال والحفده و…، ج۲، ص۳۳۴، تحقیق محمد عبدالحمید النمیسی، بیروت، ‌ دارالکتب العلمیه، اوّل، ‌ ۱۴۲۰ ق.

[۲۶] محمدی ری‌شهری، محمد، حکمت نامه پیامبر اعظم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)، ج۱۳، ص۳۴۸، دارالحدیث، قم، اول، ۱۳۸۶ ش.

به همین خاطر، پیامبران، فرمان یافته‌اند که جز حلال نخورند و جز کار نیک، انجام ندهند.»
بر همین اساس در وصیتش به امام علی‌ (علیه‌السلام) می‌فرماید: «یَا عَلِیُّ! اثْنَتَا عَشْرَهَ خَصْلَهً یَنْبَغِی لِلرَّجُلِ الْمُسْلِمِ اَنْ یَتَعَلَّمَهَا فِی الْمَائِدَهِ اَرْبَعٌ مِنْهَا فَرِیضَهٌ وَاَرْبَعٌ مِنْهَا سُنَّهٌ‌ وَاَرْبَعٌ مِنْهَا اَدَبٌ فَاَمَّا الْفَرِیضَهُ فَالْمَعْرِفَهُ بِمَا یَاکُلُ…؛

[۲۷] شیخ صدوق، محمد بن علی، الخصال، ج۱، ص۴۸۶.

یا علی! دوازده خصلت است که سزاوار است انسان مسلمان در رابطه با غذا خوردن فرا گیرد؛ که چهارتا از آن واجب و چهارتای دیگر سنت و مابقی (جزء) ادب (سفره) است: ‌(یکی از واجبات) ‌شناخت به آن چیزی است که می‌خورد….»

لقمه و غذای حرام

چنانکه گذشت، ‌ دانشمندان به برخی از تاثیرات غذا بر روح و جسم انسان پی‌برده‌اند؛ اما تاثیرات بسیاری، از دید ظاهری آنان مخفی مانده است؛ چرا که هر چیزی با درک مادی انسان و آزمایشات، قابل مشاهده و بررسی نیست.
یکی از این موارد، تاثیر لقمه حرام بر وجود انسان است. گرچه در دید ظاهری فرقی بین غذای حلال و حرام نیست؛ امّا لقمه حرام تاثیری بر جان آدمی دارد که کشف آن از محدوده علوم ظاهری بشر خارج است، و وظیفه ادیان الهی، بیان همین امور باطنی است که در دسترس بشر نیست.
اینکه حرام‌خواری چه اثرات سوء بر جان و دل آدمی دارد، بحث مفصّلی است؛ ولی اجمالاً باید دانست که بسیاری از گناهان، ریشه در آلودگی روح آدمی دارد و لقمه حرام، ‌ همانند آب آلوده که جسم را بیمار می‌کند، جان آدمی را آلوده می‌سازد. وقتی جان انسان آلوده گشت، نه تنها هیچ عبادت و دعایی از انسان مورد قبول واقع نمی‌شود؛ بلکه ناخواسته در سراشیبی سقوط قرار می‌گیرد.
امام حسین (‌علیه‌السلام) در تحلیل علل واقعه عاشورا خطاب به مردمی که در روز عاشورا به جنگ او آمده بودند و حاضر به سکوت و گوش دادن به سخنانش نبودند، ‌می‌فرماید: «وای بر شما! چرا ساکت نمی‌شوید و سخن مرا گوش نمی‌کنید؛ در حالی که من شما را به راه هدایت دعوت می‌کنم؟ کسی که از من اطاعت کند، هدایت می‌شود و کسی که نافرمانی نماید، هلاک و کافر خواهد شد. شما مرا اطاعت نمی‌کنید، گوش به سخن من نمی‌دهید.»
بعد حضرت در علت این مسئله می‌فرماید: «فَقَدْ مُلِئَتْ بُطُونُکُمْ مِنَ الْحَرَامِ وَطُبِعَ عَلَی قُلُوبِکُمْ؛

[۲۸] مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۴۵، ص۸، مؤسسه‌ الوفاء، بیروت، ۱۴۰۴ ق.

به تحقیق که شکم‌های شما از حرام پر شده و به قلب‌های شما مُهر (قساوت) زده شده است.»
لقمه‌های حرامِ یاران یزید (که به اصطلاح مسلمان نیز بودند) باعث شد که امام معصوم‌ (علیه‌السلام) و فرزندان او را تشنه به شهادت برسانند و خانواده‌اش را به اسارت بگیرند و برای این اقدام جشن و پایکوبی به راه بیاندازند.
از نظر رابطه معنوی نیز آثار خوردن غذای حرام غیر قابل انکار است. غذای حرام قلب را تاریک و روح را ظلمانی می‌کند و فضائل اخلاقی را ضعیف می‌سازد.
مورخ معروف «مسعودی» در «مروج الذهب» نقل می‌کند که: «فضل بن ربیع، ‌رئیس تشریفات دربار «مهدی» سومین خلیفه عباسی، می‌گوید: روزی شریک بن عبدالله نخعی (قاضی مشهور، که از دانشمندان نامی اهل تسنن بود و در علم فقه و حدیث مهارت داشت و دارای هوشی سرشار و استعدادی قابل ملاحظه بود. اهل تسنن او را بزرگ می‌داشتند، و برای قضاوت از دیگران بهتر و لایق‌تر می‌دانستند و عدالتش را در محکمه قضا می‌ستودند.) به ملاقات خلیفه آمد. مهدی او را گرامی داشت و از وی خواست که یکی از سه کار را انتخاب کند: یا منصب قضاوت پایتخت را بپذیرد، یا به فرزندان خلیفه علم و حدیث بیاموزد، و یا یک وعده غذا با او صرف کند. شریک از تماس زیاد با دربار و رجال دولت آن روز احتراز می‌جست و سعی می‌کرد به هر نحو شده خود را در دستگاه آن‌ها وارد نسازد و دامنش آلوده نگردد؛ و لذا از پذیرش هر سه پیشنهاد خلیفه عذر خواست؛ ولی مهدی عباسی عذر او را نپذیرفت و گفت: حتماً یکی از آن‌ها را اختیار کن. شریک فکری کرد و بعد پیش خود گفت: خوردن غذا آسان‌تر از تقبل آن دو کار دیگر است. از این‌رو، آمادگی خود را برای صرف غذا با خلیفه اعلام داشت. خلیفه هم دستور داد غذای بسیار لذیذ (و طبعاً حرام) تهیه کنند، سپس سفره گستردند و انواع غذای رنگارنگ بر آن نهادند و شریک و خلیفه مشغول صرف آن شدند. بعد از صرف غذا، ناظر آشپزخانه دربار رو به خلیفه کرد و گفت: این پیرمرد بعد از خوردن این غذا هرگز بوی رستگاری را نخواهد دید!
فضل بن ربیع گوید: مطلب همین‌گونه شد، و شریک بن عبدالله بعد از این ماجرا، هم به تعلیم فرزندان آن‌ها پرداخت و هم منصب قضاوت را از سوی آن‌ها پذیرفت. پس از آنکه مستمری او را به دفتر نویس (حسابدار دربار) حواله دادند، درباره مبلغ آن چانه می‌زد، دفتر نویس گفت: مگر پارچه فروخته‌ای. گفت: به خدا مهم‌تر از پارچه فروخته‌ام، دینم را فروخته‌ام.»

[۲۹] مسعودی، ابوالحسن، مروج الذهب و معادن الجوهر، ج۳، ص۳۱۰، تحقیق اسعد داغر، دار الهجره، ‌ قم، دوم، ‌ ۱۴۰۹ ق.

غذای شبهه‌ناک

لقمه شبهه‌ناک مالی است که حلال و حرام بودن آن معلوم نیست. امروزه کم‌تر انسانی را می‌توان یافت که در‌ اندیشه مال و ثروت نباشد؛ بلکه می‌توان عصر حاضر را عصر ثروت و مال‌اندوزی نامید. علاقه شدید به مال و منال، انسان‌ها را به کار دو چندان واداشته است، تا آنجا که گاه غافل از حلال و حرام بودن مال، تنها در پِی به‌دست آوردن آن می‌دوند و گاه در شک میان حلال و حرام، ‌علاقه و عشق ثروت آنان را به خود جذب می‌نماید. این مطلب همان پیشگویی رسول مکرم اسلام‌ (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) است که می‌فرماید: «لَیَاتِیَنَّ عَلَی النَّاسِ زَمَانٌ لَا یُبَالِی الْمَرْءُ بِمَا اخَذَ الْمَالَ اَمِنْ حَلَالٍ اَمْ مِنْ حَرَامٍ؛

[۳۰] متقی هندی، حسام‌الدین، کنز العمال، ج۱۱، ص۱۳۷، ش ۳۰۹۳۷.

برای مردم زمانی فرا می‌رسد که برای آنان تفاوتی نمی‌کند که مال را از کجا به دست آورده‌اند، آیا از حلال است یا حرام؟»
دستور اسلام این است که انسان مسلمان به مال یا غذای شبهه‌ناک نزدیک نشود؛ چرا که نزدیک شدن به پرتگاه معصیت و حرام، احتمال پرت‌شدن را افزایش می‌دهد و این تعبیر رسول خدا‌ (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) است که می‌فرماید: «مَنْ وَقَعَ فِی الشُّبُهَاتِ، وَقَعَ فِی الْحَرَامِ کَالرَّاعِی حَوْلَ الْحِمَی یُوشِکُ اَنْ یَقَعَ فِیهِ اَلَا اِنَّ لِکُلِّ مَلِکٍ حِمًی وَ اِنَّ حِمَی اللَّهِ تَعَالَی مَحَارِمُهُ؛

[۳۱] محدث نوری، میرزاحسین، مستدرک الوسائل، ج۱۷، ص۳۲۳، مؤسسه آل البیت، قم، اول، ۱۴۰۸ ق.

هر که در چیزهای شبهه‌ناک افتد، (ناخواسته) در حرام خواهد افتاد، همانند چوپانی که در اطراف قُرُق، گوسفند بچراند (که هر آینه) بیم می‌رود که در قرق افتد. بدانید که هر پادشاهی قرقی دارد و قرق خداوند در زمین محرمات اوست.»
امام صادق (‌علیه‌السلام) می‌فرماید: «اَوْرَعُ النَّاسِ مَنْ وَقَفَ عِنْدَ الشُّبْهَهِ؛

[۳۲] شیخ صدوق، محمد بن علی، الخصال، ج۱، ص۱۶، انتشارات جامعه مدرسین، قم، ‌ دوم، ۱۴۰۳ ق.

پرهیزکارترین مردم کسی است که در کنار امور شبهه‌ناک (که معلوم نیست حلال است یا حرام) توقف نماید.»
نقل است: «روزی پدر جناب مقدس اردبیلی در کنار نهر آبی نشسته بود. دید سیبی بر روی آب روان است. سیب را برداشته و از آن قدری تناول کرد؛ اما ناگهان پشیمان شد که چرا بدون اجازه صاحبش در آن تصرف کرده است. بدین‌جهت در مسیر آب حرکت کرد تا ببیند این سیب از کجا آمده است. بالاخره به باغی رسید که درخت سیب داشت و آب از آن باغ بیرون می‌آمد. مالک آن را یافت و ماجرا را شرح داد و از او طلب رضایت کرد. آن مرد رضایت نداد. گفت: قیمتش را می‌دهم. گفت: راضی نمی‌شوم. بالاخره بعد از اصرار زیاد صاحب باغ گفت: من با یک شرط از شما راضی می‌شوم. دختری دارم کر و کور و کچل و لال و مفلوج. اگر با او ازدواج می‌نمایی، رضایت می‌دهم. پدر مقدس اردبیلی که دید چاره‌ای جز این ندارد، پذیرفت و تن به این ازدواج داد. عقد را جاری کردند. شب زفاف داخل حجله شد و دختر خوش جمال و صحیح و سالمی را در حجله دید. از حجله بیرون آمد و نزد پدر عروس رفت و گفت: ‌ آن دختری که برای من وصف کردی، این نیست! گفت: این همان است؛ اما اینکه گفتم کور است؛ چون چشمش نامحرمی را ندیده، ‌و اینکه گفتم کچل است؛ یعنی مویش را نامحرمی ندیده. گفتم لال است؛ یعنی با مرد بیگانه سخن نگفته و گفتم مفلوج است؛ یعنی از خانه بیرون نرفته است. من مدت‌ها انتظار داشتم که این دختر را به همسری مثل شما بدهم و چون جدیت شما را در رضایت گرفتن برای خوردن یک سیب دیدم، این شرط را قرار دادم.»

[۳۳] قاسمی، محمدعلی، روزی حلال، ص۱۷۶، انتشارات نور الزهرا، قم، دوم، ۱۳۸۸.

و البته از چنین پدری باید پسری همچون مقدس اردبیلی تربیت شود.
خلاصه آنکه: همان‌گونه که انسان سعی دارد غذایش از هر نوع آلودگی ظاهری به دور باشد، به‌همین خاطر غذاها را در ظرف‌های سرپوشیده و دور از دست‌های آلوده و گرد و غبار نگهداری می‌کند، باید تلاش نماید غذای خود و خانواده‌اش را از هر نوع آلودگی به حرام نیز حفظ نماید.

اثر پاورپوینت لقمه حلال

از دیدگاه اسلام به‌دست آوردن روزی حلال از اهمیت فوق العاده‌ای برخوردار بوده و آثار بسیاری را به‌دنبال دارد، به‌گونه‌ای که در کلمات گهربار رسول خدا‌ (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) آمده است که: «مَنْ بَاتَ کَالّاً‌ مِنْ طَلَبِ الْحَلَالِ بَاتَ‌ مَغْفُوراً لَهُ؛

[۳۴] متقی هندی، حسام‌الدین، کنزالعمال، ج۴، ‌ص۷، ش۹۲۱۵، تحقیق صفوه‌ السقا، ‌الرساله، بیروت، ۱۴۰۵ ق.

کسی که شب را از خستگی طلب حلال بخوابد، آمرزیده خوابیده است.»
خداوند متعال چنین انسانی را که برای به‌دست آوردن پاورپوینت لقمه حلال زحمت می‌کشد، دوست دارد؛ چنانکه رسول خدا‌ (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) می‌فرماید: «اِنَّ اللهَ یُحِبُّ اَنْ یَرَی عَبْدَهُ تَعِباً فِی طَلَبِ الْحَلَالِ؛

[۳۵] متقی هندی، حسام‌الدین، کنزالعمال، ‌ ج۴، ص۴، ش ۹۲۰۰.

خداوند دوست دارد بنده‌اش را در زحمت طلب حلال ببیند.»
در سخنان معصومین‌ (علیهم‌السلام) آثار و فواید گوناگونی از روزی حلال ذکر شده است که استجابت دعا، ‌

[۳۶] ابن فهد حلی، احمد بن فهد، عده الداعی، ص۱۲۸.

[۳۷] متقی هندی، علی بن حسام، کنز العمال، ج۴، ص۴، ح۹۲۰۰.

و ثبات قدم در دین از جمله آن است. «عمرو بن سیف ازدی» از قول امام صادق‌ (علیه‌السلام) نقل می‌کند که فرمود: «لَا تَدَعْ طَلَبَ الرِّزْقِ مِنْ حِلِّهِ فَاِنَّهُ عَوْنٌ لَکَ عَلَی دِینِکَ؛

[۳۸] شیخ طوسی، محمد بن حسن، امالی، ص۱۹۳، انتشارات دار الثقافه، قم، ۱۴۱۴ ق.

طلب روزی حلال را فرو مگذار، که روزی حلال تو را در دینداری کمک می‌کند.»
به تجربه ثابت شده است که کسانی که به‌دنبال روزی حلال هستند و بر مخلوط نشدن مالشان با مال حرام اصرار می‌ورزند، رغبت و توفیق بیش‌تری برای انجام کارهای خیر، ‌ مخصوصاً امور عبادی دارند. در مقابل، کسانی که شکم‌شان را با هر مال و لقمه‌ای پر می‌کنند، از بسیاری از معنویات دورند و اگر عبادتی انجام دهند، کسالت و بی‌میلی تمام وجودشان را فرا می‌گیرد.
لقمه‌های حرامِ یاران یزید (که به اصطلاح مسلمان نیز بودند) باعث شد که امام معصوم ‌(علیه‌السلام) و فرزندان او را تشنه به شهادت برسانند و خانواده‌اش را به اسارت بگیرند و برای این اقدام جشن و پایکوبی به راه بیاندازند.
دقت علمای اسلام درباره پاورپوینت لقمه حلال تا بدان حدّ است که نقل است: «یکی از پادشاهان، آهویی برای یکی از علمای بزرگ فرستاد، و پیام داد که این آهو حلال است، از گوشت آن بخور؛ زیرا من آن را با تیری که به دست خودم ساخته‌ام، ‌صید کرده‌ام، و هنگام صید آن، بر اسبی سوار بودم که آن اسب را از پدرم ارث برده‌ام.
آن عالم در پاسخ گفت: به یاد دارم یکی از پادشاهان به حضور استادم آمد و دو پرنده دریایی به او تقدیم کرد و گفت: از گوشت این دو بخور، من این دو پرنده را با سگ شکاری خودم صید کرده‌ام. استادم گفت: سخن درباره این دو پرنده نیست، ‌سخن در غذایی است که به سگ شکاری خود می‌دهی؟ آن سگ، ‌مرغ کدام پیره‌زنی را خورده تا برای صید، ‌نیرومند شده است؟ بنابراین، اگر فرض بگیریم این آهویی که خودت با تیر ساخته خودت، در حالی که بر اسب به ارث رسیده از پدرت سوار بودی، ‌صید کرده باشی؛ باز مهم آن است که این اسب، علف کدام ستم‌کشیده را خورده است که نیروی حمل تو را برای صید یافته است؟»

[۳۹] محمدی اشتهاردی، محمد، سرگذشت‌های عبرت‌انگیز، ص۶۶، انتشارات روحانی، قم، چاپ دوم.

آثار لقمه حرام

مرحوم ملااحمد نراقی‌ (رحمه‌الله) در کتاب «معراج السعاده» مال حرام را از بزرگ‌ترین عوامل هلاکت انسان و مهم‌ترین موانع رسیدن به سعادت (دنیوی و اُخروی) معرفی می‌کند و می‌فرماید: «بیش‌تر کسانی که به‌ هلاکت رسیده‌اند، به‌سبب خوردن مال حرام بوده و اکثر مردمی که از فیوضات و سعادات محروم مانده‌اند، به‌واسطه آن است … کسی که تامل کند، می‌داند که خوردن حرام، اعظم حجابی است که بندگان را از وصول به درجه ابرار (باز داشته) و قوی‌تر مانعی است برای اتصال به عالم انوار».
ایشان در ادامه می‌فرماید: «آری، دلی که از لقمه‌ حرام روییده شده باشد کجا و قابلیت انوار عالم قدس کجا؟ و نطفه را که از مال مردم به هم رسیده باشد با مرتبه رفیعه انس با پروردگار چه کار؟ چگونه پرتو لمعات عالم نور، به دلی تابد که بخار غذای حرام، آن را تاریک کرده؟ و کی پاکیزگی و صفا از برای نفس حاصل می‌شود که کثافات مال مشتبه آن را آلوده و چرک نموده باشد؟»

[۴۰] نراقی، ملااحمد، معراج السعاده، ص۴۴۰.

برخی از اثرات لقمه حرام که از سخنان و کلمات گهربار معصومین (‌علیهم‌السلام) به‌دست می‌آید عبارت است از:

آثار فردی

کسب مال حرام و دوری نکردن از آن، باعث هلاکت انسان می‌شود؛ چنانکه بسیاری از افراد به‌سبب آلوده شدن به آن، از سعادت محروم شده و توفیق رسیدن به درجات کمال را پیدا نکرده‌اند، در نتیجه به نکبت‌های دنیا و آخرت دچار شده‌اند. قطعاً در مسیر زندگی به افراد بسیاری برخورده‌ایم که از همه نظر مورد تایید همه مردم بوده‌اند؛ اما به ناگاه مسیر زندگی‌شان عوض شده و انگشت تعجب را بر دهان همه گذارده‌اند. اگر به‌درستی زندگی این افراد بررسی شود، به‌خوبی رد پای مال حرام مشاهده می‌گردد. به همین خاطر است که لقمان حکیم در لابلای وصایای خویش به فرزندش می‌فرماید: «یَا بُنَیَّ! اِعْلَمْ اَنِّی خَدَمْتُ اَرْبَعَمِائَهَ‌ نَبِیٍّ وَ اَخَذْتُ مِنْ کَلَامِهِمْ اَرْبَعَ کَلَمَاتٍ وَ هِیَ: اِذَا کُنْتَ فِی الصَّلَاهِ فَاحْفَظْ قَلْبَکَ، ‌ وَ اِذَا کُنْتَ عَلَی الْمَائِدَهِ فَاحْفَظْ حَلْقَکَ، وَ اِذَا کُنْتَ فِی بَیْتِ الْغَیْرِ فَاحْفَظْ عَیْنَکَ، وَ اِذَا کُنْتَ بَیْنَ الْخَلْقَ فَاحْفَظْ لِسَانَکَ؛

[۴۱] حقی بروسوی، اسماعیل، تفسیر روح البیان، ج۷، ص۷۳.

[۴۲] مشکینی، علی، تحریر‌ المواعظ العددیه، ص۳۶۶، الهادی، قم، ۱۴۲۴ ق، هشتم.

پسرجان! بدان که من چهار صد پیغمبر را خدمت کردم و از سخنان آنان چهار جمله انتخاب کردم: ۱. در حال نماز دلت را نگه‌دار (و با حضور قلب باش). ۲. سر سفره مواظب گلویت باش. ۳. در خانه مردم چشمت را نگه‌دار. ۴. میان مردم زبانت را حفظ کن.»
معنای این کلام، ‌ حفاظت از حلق به معنای نخوردن لقمه بزرگ یا گیر کردن استخوان نیست؛ بلکه این وصیت که از لابلای معاشرت با چهار صد نبی الهی به‌دست آمده گویای این نکته است که نباید اجازه داد هر لقمه‌ای از گلوی فرد مسلمان رد شود و به گوشت و خون تبدیل شود.
در سخنان اولیای دین: عدم استجابت دعا،

[۴۳] مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۶۳، ص۳۱۴.

عدم قبولی اعمال،

[۴۴] ابن فهد حلی، احمد بن فهد، عوالی اللئالی، ج۱، ص۳۶۵، دار الکتاب الاسلامی، اول، ۱۴۰۷ ق.

سیاهی دل،

[۴۵] مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۴۵، ص۸.

لعن فرشتگان

[۴۶] طبرسی، حسن بن فضل، مکارم الاخلاق، ص۱۵۰، شریف رضی، قم، ‌ چهارم، ۱۴۱۲ ق.

[۴۷] طبری، عمادالدین، بشاره‌ المصطفی، ص۲۸، چاپ کتابخانه حیدریه، نجف اشرف، ۱۳۸۳ ق.

و عدم شفاعت اهل بیت‌ (علیهم‌السلام) از جمله آثار لقمه حرام است.
«ابی‌العباس مکبر» روایت می‌کند که: «در محضر امام باقر‌ (علیه‌السلام) شرفیاب بودم که مردی به نام ابو ایمن حضور آن حضرت رسید و گفت: ‌ای ابا جعفر! مردم مغرور شده و مدعی هستند که برای امت، شفاعت پیغمبر اکرم‌ (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) کافی است. حضرت سخت متغیر و خشمگین شد، به‌طوری که آثار غضب از چهره مبارکش هویدا گشت و فرمود: وای بر تو‌ ای ابا ایمن! چگونه این مردم فکر می‌کنند که (اگر) مرتکب هر منکری شده و شهوات خود را انجام دهند و هر لقمه حرامی را خورده و دست‌درازی به اموال و نوامیس دیگران بکنند، (باز می‌توانند) چشم به شفاعت پیغمبر‌ (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) داشته باشند؟»

[۴۸] بروجردی، سیدمحمدابراهیم، تفسیر جامع، ج۵، ص۴۱۳، انتشارات صدر، تهران، ۱۳۶۶ ش، ششم.

همچنین علاوه بر آنکه مال حرام به معنی شریک نمودن شیطان در آن است (عیاشی نقل می‌نماید که امام باقر‌ (علیه‌السلام) فرمود: «مَا کَانَ مِنْ مَالٍ حَرَامٍ فَهُوَ شِرْکُ الشَّیْطَانِ. هر چیزی که از مال حرام به‌دست آید، شیطان در آن شریک است.

[۴۹] عیاشی، محمد بن مسعود، التفسیر، ج۲، ص۲۹۹، تحقیق:سید‌هاشم رسولی محلاتی، چاپخانه علمیه، تهران، ۱۳۸۰ ق.

) و موجب عذاب الهی می‌شود،

[۵۰] طبرسی، حسن بن فضل، مکارم الاخلاق، ص۴۶۸.

بر فرزندان و نسل‌های بعد نیز تاثیر می‌گذارد. امام صادق‌ (علیه‌السلام) درباره تاثیر لقمه حرام بر فرزندان می‌فرماید: «کَسْبُ‌ الْحَرَامِ یَبِینُ فِی الذُّرِّیَّهِ؛

[۵۱] شیخ حرعاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۱۲، ص۵۳، مؤسسه آل البیت ‌علیهم‌السلام، قم، اول، ۱۴۰۹ ق.

آثار کسب حرام در نسل‌های بعد آشکار می‌شود.»
رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فرمود ند: «کسی که از غیر حلال کسب مال کند، آن مال، توشه او به سوی جهنّم است.»

[۵۲] مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۱۰۰، ص۱۰.

آن حضرت فرمود ند: «همانا برای خدا فرشته‌ای بر بیت‌المقدس است که هر شامگاه ندا می‌دهد: هر کس حرامی بخورد از او نه عمل مستحبی قبول می‌شود و نه عمل واجب.»

[۵۳] مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۱۰۰، ص۱۶.

۳. امام صادق (علیه‌السّلام) می‌فرمایند: « کسب حرام، پیامدش در اولاد انسان آشکار می‌شود.»

[۵۴] کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۵، ص۱۲۴، دار الکتب الاسلامیه، تهران، ۱۳۶۵ش.

کم ارزش شدن نماز

نماز ستون دین و وسیله قبولی همه اعمال ما نزد خداوند باری تعالی است که در حدیث شریفی از امام محمد باقر (علیه‌السّلام) آمده است که می‌فرمایند: «اِنَّ اَوَّلَ مَا یُحَاسِبُ بِهِ العَبدُ اَلصَّلاهُ فَاِن قُبِلَت قُبِلَ مَا سَوَاهَا» اولین چیزی که (در روز قیامت) از بنده مورد حسابرسی قرار می‌گیرد، نماز است. اگر نماز پذیرفته شود، مابقی (اعمال) نیز پذیرفته می‌شود.

[۵۵] کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۳، ص۲۶۸، ح۴.

و امام صادق (علیه‌السّلام) نیز در روایتی می‌فرمایند: «اَوَّلُ مَا یُحَاسِبُ بّهِ العَبدُ الصَّلاهُ، فَاِن قُبِلَت قُبِلَ سَائِرُ عَمَلِهِ، وَ اِذَا رُدَّت رُدَّ عَلَیهِ سَائِرُ عَمَلِهِ» نخستین چیزی که از بنده حسابرسی می‌شود نماز است، پس اگر نماز پذیرفته شد اعمال دیگرش نیز پذیرفته می‌شود، چنانچه نمازش رد شود بقیه اعمال او هم قبول نخواهد شد.

[۵۶] حرعاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۳، ص۲۲.

و نماز، افضل واجبات،

[۵۷] نوری، حسین بن محمد، مستدرک الوسائل، ج۱، ص۱۷۵.

بهترین وسیله تقرب به خداوند،

[۵۸] ابن شعبه حرانی، حسن بن علی، تحف العقول، ص۱۱۰.

معراج مؤمن،

[۵۹] کشف الاسرار، ج۲، ص۶۷۶.

[۶۰] سرالصلوه، ص۷.

[۶۱] مجلسی، ملا محمدباقر، اعتقادات مجلسی، ص۲۹.

نشانه ایمان،

[۶۲] قضاعی، محمد بن سلامه، شهاب الاخبار، ص۵۹.

نور مؤمن،

[۶۳] قضاعی، محمد بن سلامه، شهاب الاخبار، ص۵۰.

[۶۴] پاینده، ابوالقاسم، نهج‌الفصاحه، ص۵۵۰.

ستون دین،

[۶۵] محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمه، ج۵، ص۳۷۰.

پرچم اسلام،

[۶۶] متقی هندی، علی بن حسام، کنزالعمال، ج۷، ص۲۷۹، حدیث ۱۸۸۷.

سیمای دین،

[۶۷] مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۸۲، ص۲۲۷.

وصیت امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام)،

[۶۸] امام علی (علیه‌السلام)، نهج‌البلاغه، نامه‌ها، ص۴۷.

کلید بهشت،

[۶۹] پاینده، ابوالقاسم، نهج‌الفصاحه، ص۴۸۵، حدیث ۱۵۸۸.

روشنایی چشم پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)،

[۷۰] پاینده، ابوالقاسم، نهج‌الفصاحه، ص۴۷۳، حدیث ۱۳۴۳.

[۷۱] مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۸۲، ص۱۹۳.

بهترین اعمال در قیامت،

[۷۲] نوری، حسین بن محمد، مستدرک الوسائل، ج۳، ص۴۲.

روش پیامبران،

[۷۳] بروجردی، سیدحسین، جامع احادیث الشیعه، ج۴، ص۲۲.

[۷۴] مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۸۲، ص۲۳۱.

سفره الهی،

[۷۵] نوری، حسین بن محمد، مستدرک الوسایل، ج۱، ص۱۷۰.

راس اسلام،

[۷۶] مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۷۴، ص۱۲۷.

[۷۷] محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمه، ج۲، ص۱۶۲۶.

آخرین سفارش رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)،

[۷۸] مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۸۴، ص۲۳۶.

بهترین عبادت،

[۷۹] بروجردی، سیدحسین، جامع احادیث الشیعه، ج۴، ص۵۰.

نیکوترین صورت خلق،

[۸۰] بروجردی، سیدحسین، جامع احادیث الشیعه، ج۴، ص۵۰.

باقیات‌الصالحات،

[۸۱] نوری، حسین بن محمد، مستدرک الوسائل، ج۱، ص۱۷۲.

عطیه الهی،

[۸۲] مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۸۴، ص۲۴۶.

وسیله استجابت دعا،

[۸۳] مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۸۲، ص۲۳۲.

عامل رستگاری،

[۸۴] برقی، احمد بن محمد، محاسن البرقی، ص۳۸۷.

عامل علو درجه،

[۸۵] مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۸۲، ص۲۳۲.

[۸۶] بروجردی، سیدحسین، جامع احادیث الشیعه، ج۴، ص۲۲.

زاد و توشه مؤمن،

[۸۷] مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۸۲، ص۲۳۲.

سلاح مؤمن،

[۸۸] مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۸۲، ص۵۶.

[۸۹] مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۸۲، ص۲۳۱.

رحمت الهی،

[۹۰] تمیمی آمدی، عبدالواحد، غرر الحکم، ص۸۱۷.

جواز عبور از صراط،

[۹۱] مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۹۸، ص۱۶۸.

و… می‌باشد که اگر انسان توجه نکند با لقمه‌ای حرام تمامی این فضایل را از دست می‌دهد و به جای آن خود را گرفتار آثار شوم و آینده سوز لقمه حرام می‌نماید.
رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فرمودند: «مَنْ اَکَلَ لُقْمَهَ حَرَامٍ لَمْ تُقْبَلْ لَهُ صَلَاهٌ اَرْبَعِینَ لَیْلَهً؛ وَ لَمْ تُسْتَجَبْ لَهُ دَعْوَهٌ اَرْبَعِینَ صَبَاحاً وَ کُلُّ لَحْمٍ یُنْبِتُهُ الْحَرَامُ فَالنَّارُ اَوْلَی بِهِ؛

[۹۲] مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۶۳، ص۳۱۴.

نماز کسی که لقمه‌اش حرام است تا چهل روز از ارزش چندانی برخوردار نیست؛ و تا چهل روز دعای او مستجاب نمی‌گردد و هر مقدار از بدن که پرورش یافته لقمه حرام باشد سزاوار آتش و سوختن است.»
در حدیثی قدسی آمده است که خداوند متعال می‌فرماید: «فَمِنْکَ الدُّعَاءُ وَ عَلَیَّ الْاِجَابَهُ فَلَا تَحْجُبْ عَنِّی دَعْوَهً اِلَّا دَعْوَهَ آکِلِ الْحَرَامِ؛

[۹۳] ابن فهد حلی، احمد بن محمد، عده الداعی و نجاح الساعی، ص۱۳۹.

بنده من! تو دعا کن؛ من اجابت می‌کنم. بدان که تمام دعاها به پیشگاه اجابت من می‌رسد؛ مگر دعای کسی که مال حرام می‌خورد.»
شخصی به محضر رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و سلم شرفیاب شد و به آن حضرت عرض کرد که دوست دارم دعایم مستجاب شود؛ چه کنم؟ پیامبر خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و سلم به او فرمودند: «طَهِّرْ مَاکَلَکَ وَ لَا تُدْخِلْ بَطْنَکَ الْحَرَامَ؛

[۹۴] ابن فهد حلی، احمد بن محمد، عده الداعی و نجاح الساعی، ص۱۳۹.

لقمه‌ات را پاک کن (تا مبادا به حرامی آلوده باشد) و مراقب باش هیچ نوع حرامی را مصرف نکنی.»

قساوت قلب

سنگدلی و قساوت قلب، یکی دیگر از آثار شومی است که بر اثر مال و لقمه حرام، وجود انسان را فرا می‌گیرد و او را در ورطه شقاوت و بدبختی گرفتار می‌کند. روایتی وجود دارد که اگر آن را در کنار این روایت قرار دهیم نتیجه‌ای حاصل می‌شود که آن را حضرت اباعبدالله الحسین (علیه‌السّلام) در کربلا و در تحلیل جنایات کوفیان بیان فرمودند. آن روایت این است که امام صادق (علیه‌السّلام) فرمودند: «اِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ لَا یَسْتَجِیبُ دُعَاءً بِظَهْرِ قَلْبٍ قَاسٍ؛

[۹۵] کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۲، ص۴۷۴.

خداوند متعال دعایی را که از قلبی سخت و بی‌رحم برخاسته باشد اجابت نمی‌کند.»
از این دو روایت این معنا استنباط می‌شود که حرام‌خواری و قساوت قلب ارتباطی تنگاتنگ با هم دارند که اگر کسی حرام بخورد، قلبش سخت شده و در برابر حق، نرمش نخواهد داشت و این همان سخنی است که امام حسین (علیه‌السّلام) در روز عاشورا به سپاه کوفه فرمودند. آن حضرت وقتی دید که کلام حقش، در دل سخت‌تر از سنگ کوفیان اثر نمی‌کند علت این سخت دلی و عدم کرنش در برابر حق را لقمه‌های حرامی برشمرد که شکم‌های کوفیان از آن پر شده بود: «فَقَدْ مُلِئَتْ بُطُونُکُمْ مِنَ الْحَرَامِ وَ طُبِعَ عَلَی قُلُوبِکُمْ؛

[۹۶] مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۴۵، ص۸.

شکم‌هایتان از حرام پر شده و بر قلب‌هایتان مُهر خورده است.» حداقلش این است؛ غذای آن چند روزی را که اینها در کربلا مستقر بودند عمر سعد به آن‌ها می‌داد. او با کیسه‌های زر اموی یا تصرف حرام در بیت‌المال مسلمین غذا تهیه می‌کرد و در شکم اینها می‌ریخت لذا شکم همه از حرام پر بود و چون اینگونه بود هر وقت ولیّ خدا و امام عصرشان اراده می‌کرد که با اینها سخن بگوید سر و صدا می‌کردند و هلهله سر می‌دانند و حاضر نمی‌شدند تا به کلام نورانی آن حضرت گوش فرا دهند تا جایی که امام (علیه‌السّلام) خطاب به آن‌ها فرمود: «وَیلَکُم مَا عَلَیکُم ان تَنصِتُوا الَیَّ فَتَسمَعُوا قَولِی؛

[۹۷] مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۴۵، ص۸.

چرا ساکت نمی‌شوید تا حرفم را بشنوید؟ اینجا بود که خود حضرت علت را بیان کرد و فرمود: «فَقَدْ مُلِئَتْ بُطُونُکُمْ مِنَ الْحَرَامِ» شکم‌هایتان از حرام پر شده.»

مشمول لعنت فرشتگان

از دیگر آثار مال و لقمه حرام این است که فرشتگان الهی خورنده این مال را لعنت می‌کنند و از خدای منان محروم شدن از حلال‌های بی‌شمارش را برای او طلب می‌نمایند.
رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فرمودند: «اِذَا وَ

  راهنمای خرید:
  • لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.