پاورپوینت لای نفی جنس
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت لای نفی جنس دارای ۶۷ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت لای نفی جنس،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت لای نفی جنس :
پاورپوینت لای نفی جنس
“لا”ی نفی جنس یکی از حروف ناسخاست که مانند “إنّ” عمل میکند.
فهرست مندرجات
۱ – “لا”ی نفی جنس
۲ – وجه نامگذاری
۳ – جایگاه “لا”ی نفی جنس
۳.۱ – نکته
۴ – شرایط عمل “لا”ی نفی جنس
۴.۱ – اول
۴.۲ – دوم
۴.۳ – سوم
۵ – نوع نفی در “لا”ی نفی جنس
۵.۱ – أ. نفی جنس (نفی خبر از جمیع افراد اسم)
۵.۲ – ب. نفی مثنی یا جمع
۵.۲.۱ – نفی مثنی (نفی خبر از مثنی)
۵.۲.۲ – نفی جمع (نفی خبر از جمع)
۶ – حکم ذکر و حذف خبر “لا”ی نفی جنس
۶.۱ – ذکر خبر
۶.۲ – حذف خبر
۷ – “لا”ی نفی جنس در قرآن
۸ – “لا”ی نفی جنس در حدیث
۹ – نکته
۱۰ – پانویس
۱۱ – منبع
“لا”ی نفی جنس
“لا”ی نفی جنس
[۱] شرح قطر الندی و بلّ الصدی، ابن هشام انصاری، عبد الله بن یوسف، ص۱۶۶. “لا”ی نفی جنس بر فعل وارد نمیشود؛ بلکه فقط به اسم اختصاص دارد.
[۲] شرح قطر الندی و بلّ الصدی، ابن هشام انصاری، عبد الله بن یوسف؛ قم، سیّد الشهداء، ۱۳۷۰، چاپ چهارم، ص ۲۳۰، پ ۱.
یکی از حروف ناسخ
[۳] النحو الوافی، حسن، عباس، ج۱، ص۶۸۸. مراد از نواسخ کلماتی هستند که بر مبتدا و خبر وارد شده، نام و حرکت اعرابی هر دو و مکان مبتدا را تغییر میدهند و تغییر به این وجه را “نسخ” گویند.
[۴] النحو الوافی، حسن، عباس؛ قم، ناصر خسرو، ۱۳۸۴ه ش، چاپ هشتم، ج۱، ص ۴۹۴.
است که مانند “إنّ” عمل میکند؛
[۵] النحو الوافی، حسن، عباس، ج۱، ص۶۸۸.
[۶] النحو الوافی، حسن، عباس؛ قم، ناصر خسرو، ۱۳۸۴ه ش، چاپ هشتم، ج۱، ص ۶۲۵.
به این بیان که در عمل همچون “حروف مشبّهه بالفعل”
[۷] مبادی العربیه، شرتونی، رشید؛ قسم النحو، تنقیح و اعداد حمید محمدی، قم، دار العلم، ۱۴۲۷ ه ق، چاپ بیست و پنچم، ج۲، ص۱۴۳. حروف “مشبهه بالفعل” عبارتند از:”إِنَّ”، “أَنَّ”، “کَأَنَّ”،”لکِنَّ”، “لیت” و “لعلّ” که بر مبتدا و خبر وارد شده و مبتدا را به عنوان اسم خود نصب، و خبر را به عنوان خبر خود رفع میدهند، مانند “إنَّ” در جملهی «إِنَّ زیداً عَالِمٌ» که “زیداً” را به عنوان اسم خود نصب و “عالِمٌ” را به عنوان خبر خود رفع داده است.
[۸] مبادی العربیه، شرتونی، رشید؛ قسم النحو، تنقیح و اعداد حمید محمدی، قم، دار العلم، ۱۴۲۷ ه ق، چاپ بیست و پنچم، ج۴، ص۱۰۸.
بر جمله اسمیه وارد شده، مبتدا را به عنوان اسم خود، نصب و خبر را به عنوان خبر خود، رفع میدهد و در معنا بهطور صریح بر نفی خبر از جمیع افراد جنس اسم بعد از آن دلالت دارد.
[۹] القواعد الأساسیه للّغه العربیه، هاشمی، احمد، قم، هجرت، ۱۳۷۵، بی چا، ص ۱۶۹ و ۱۷۰.
[۱۰] حاشیه الصبّان علی شرح الأشمونی، صبان، محمد بن علی، ج۲، ص۳.
به عنوان مثال “لا” در جملهی «لا خادمَ مائدهٍ حاضرٌ»، “لا”ی نفی جنس است که در عمل، “خادمَ” را بهعنوان اسم خود، نصب و “حاضرٌ” را به عنوان خبر خود رفع داده و در معنا بر نفی اتصاف همهی افراد جنس اسم (خادم مائده) به معنای خبر (حاضر بودن) تصریح دارد؛ به طوری که حتی احتمال حاضر بودن یک “خادم مائده” نیز وجود ندارد.
وجه نامگذاری
با توجه به تعریف ذکر شده روشن میشود علت اینکه “لا”ی مورد نظر، “لا”ی نفی جنس نامیده شده این است که به صراحت بر نفی فراگیر حکم از جمیع افراد جنس اسم دلالت دارد.
[۱۱] شرح ابن عقیل علی الفیه، ابن عقیل، بهاء الدین عبدالله بن عقیل، ج۲، ص۵.
[۱۲] شرح ابن عقیل علی الفیه، ابن عقیل، بهاء الدین عبدالله بن عقیل؛ تهران، استقلال، ۱۳۸۴، چاپ سوم، ج۱، ص ۳۶۰.
جایگاه “لا”ی نفی جنس
در میان عالمان نحو در تبیین مباحث “لا”ی نفی جنس دو رویکرد مشاهده میشود؛ بعضی
[۱۳] همچون ابن مالک در “الفیه” و ابن هشام در “أوضح المسالک” و عباس حسن در “النحو الوافی”.
با توجه به عمل رفع آن در خبر خود، در باب “مرفوعات” بعد از مبحث “حروف مشبهه بالفعل”، به “لا”ی نفی جنس و مباحث آن اشاره کردهاند و در مقابل، بعضی
[۱۴] همچون ابن حاجب در “الکافیه”.
به عمل نصب این حروف در اسم خود توجه کرده و در باب “منصوبات” قبل از حروف شبیه به “لیس”، به بررسی اسم “لا”ی نفی جنس و احکام پیرامون آن پرداختهاند. از “لا”ی نفی جنس، به “لا”ی تبرئه نیز تعبیر شده است.
[۱۵] حاشیه الصبّان علی شرح الأشمونی، صبان، محمد بن علی، ج۲، ص۳. به این علت که متکلم جنس اسم “لا” را از خبر منزه و مبرا میداند.
نکته
ذکر این نکته قابل توجه است که ابن هشام در ” مغنی اللبیب ” در ضمن بررسی مفردات، در اقسام “لا” به “لا”ی نفی جنس و کاربرد آن در نفی اشاره میکند.
شرایط عمل “لا”ی نفی جنس
عالمان نحو برای عمل “لا”ی نفی جنس شرایطی را ذکر کردهاند که عبارتاند از:
اول
حرف نفی بودن “لا”؛
[۱۶] شرح قطر الندی و بلّ الصدی، ابن هشام انصاری، عبد الله بن یوسف، ص۱۶۶. مراد از نفی، نفی جنس است، بنابراین اگر “لا” ناهیه باشد به فعل مضارع اختصاص دارد و آن را مجزوم میکند. مانند: «»، (غم مخور، خدا با ماست!) (توبه/۴۰) و اگر “لا”زائده باشد، عمل نمیکند، مانند آیهی شریفه در متن و اگر نافی “واحد” باشد، عمل “لیس” را انجام میدهد، مانند:«لا رجلٌ فی الدار بل رجلان».
[۱۷] شرح قطر الندی و بلّ الصدی، ابن هشام انصاری، عبد الله بن یوسف؛ قم، سیّد الشهداء، ۱۳۷۰، چاپ چهارم، ص ۲۳۰، پ ۱.
از این رو اگر “لا” اسم
[۱۸] مغنی اللبیب عن کتب الاعاریب، ابن هشام انصاری، عبد الله بن یوسف، ج۱، ص۲۴۵. از اقسام «لا»ی نافیه، «لا»ی نافیهای است که بین جار و مجرور معترضه واقع میشود؛ به نظر کوفیها این «لا» اسم است و حرف جرّ بر خود «لا» داخل شده و اسم بعد از “لا” به واسطهی اضافه مجرور شده است؛ اما سایر عالمان نحوی آن را حرف دانسته و زائده نامگذاری کردهاند، همانطور که “کان” در مانند: «زیدٌ کان فاضلٌ» زائده است، هرچند مفید معنای گذشتن و انقطاع است.
[۱۹] مغنی اللبیب عن کتب الاعاریب، ابن هشام انصاری، عبدالله بن یوسف؛ دار احیاء التراث العربی، بیروت، ۱۴۲۸ ه ق، چاپ دوم، ج۱، ص۲۱۳.
به معنای “غیر” و یا حرف زائد باشد، عمل نمیکند و به جملهی اسمیه اختصاص ندارد؛
[۲۰] النحو الوافی، حسن، عباس، ج۱، ص۶۸۸.
[۲۱] النحو الوافی، حسن، عباس؛ قم، ناصر خسرو، ۱۳۸۴ه ش، چاپ هشتم، ج۱، ص ۶۲۵، پ ۲.
به عنوان مثال “لا” در جملهی «فعلتُ الخیرَ بلا ترددٍ» به معنای “غیر” بوده و عمل نکرده و همچنین “لا” در آیهی شریفهی «مَا مَنَعَکَ أَلَّا تَسْجُدَ»؛ « چه چیز تو را مانع شد که سجده کنی؟»،
[۲۲] اعراف (۷)، آیه ۱۲.
به دلیل نداشتن معنای نفی، زائد بوده و بر جملهی فعلیه (تسجد) وارد شده است.
[۲۳] الجدول فی اعراب القرآن، صافی، محمود بن عبدالرحیم، ج۸، ص۳۶۵.
دوم
جنس بودن منفی به “لا”؛
[۲۴] أوضح المسالک إلی ألفیه إبن مالک و معه مصباح السالک إلی أوضح المسالک، تألیف برکات یوسف، ابن هشام انصاری، عبد الله بن یوسف، ج۲، ص۳.
[۲۵] حاشیه الصبّان علی شرح الأشمونی، صبان، محمد بن علی، ج۲، ص۳.
از این رو اگر منفی به “لا”، جنس نباشد، “لا” در عمل مانند “إنّ” نیست؛ بلکه در مورد آن دو احتمال وجود دارد:
[۲۶] النحو الوافی، حسن، عباس، ج۱، ص۶۸۸.
[۲۷] النحو الوافی، حسن، عباس؛ قم، ناصر خسرو، ۱۳۸۴ه ش، چاپ هشتم، ج۱، ص ۶۲۵، پ ۳.
أ. “لا” شبیه به “لیس” است؛ مانند «لا» در جملهی «لا قلمٌ مکسوراً» که “لا”ی شبیه به “لیس” بوده و “قلمٌ” را به عنوان اسم خود، رفع و “مکسوراً” را به عنوان خبر خود نصب داده است؛ زیرا متکلم از اسم “لا” (قلمٌ) جنس را اراده نکرده است.
ب. عمل “لا” باطل و بعد از حرف عطف تکرار شده است؛ مانند “لا” در عبارت «لا قلمٌ مکسورٌ و لا کتابٌ ضائعٌ» که عمل نکرده و بعد از “واو” عاطفه تکرار شده است؛ از این رو “قلمٌ” بنا بر مبتدا و “مکسورٌ” بنا بر خبر مرفوع است.
سوم
صراحت داشتن
[۲۸] حاشیه الصبّان علی شرح الأشمونی، صبان، محمد بن علی، ج۲، ص۳ و ۴. تصریح در نفی جنس به اراده متکلم بستگی دارد، به این بیان که متکلم صراحت در نفی جنس را قصد میکند و هیچ شکی در سبقت گرفتن این قصد بر شروطی که با وجود آنها “لا” عمل “إنّ” را انجام میدهد، وجود ندارد و شنونده تصریح در نفی جنس را از عمل “لا” متوجه میشود.
نفی حکم از جنس؛
[۲۹] حاشیه الصبّان علی شرح الأشمونی، صبان، محمد بن علی، ج۲، ص۳ و ۴.
[۳۰] أوضح المسالک إلی ألفیه إبن مالک و معه مصباح السالک إلی أوضح المسالک، تألیف برکات یوسف، ابن هشام انصاری، عبد الله بن یوسف، ج۲، ص۳.
از این رو اگر در معنای “لا” احتمال “نفی واحد” وجود داشته باشد،”لا” عمل “إنّ” را انجام نمیدهد
[۳۱] النحو الوافی، حسن، عباس، ج۱، ص۶۸۸.
[۳۲] النحو الوافی، حسن، عباس؛ قم، ناصر خسرو، ۱۳۸۴ه ش، چاپ هشتم، ج۱، ص ۶۲۵.
و با وجود شرایط عمل “لا”ی شبیه به “لیس” مانند “لیس” عمل میکند.
[۳۳] أوضح المسالک إلی ألفیه إبن مالک و معه مصباح السالک إلی أوضح المسالک، تألیف برکات یوسف، ابن هشام انصاری، عبد الله بن یوسف، ج۲، ص۳.
۴. عدم ورود حرف جر بر آن؛
[۳۴] أوضح المسالک إلی ألفیه إبن مالک و معه مصباح السالک إلی أوضح المسالک، تألیف برکات یوسف، ابن هشام انصاری، عبد الله بن یوسف، ج۲، ص۵.
[۳۵] حاشیه الصبّان علی شرح الأشمونی، صبان، محمد بن علی، ج۲، ص۶.
از این رو “لا” در جملهی «جئتُ بِلا زادٍ» به دلیل وارد شدن حرف جرّ (باء)، عامل نیست؛ زیرا “لا”ی نفی جنس مانند سایر انواع “لا”ی نافیه صدارت طلب است.
[۳۶] النحو الوافی، حسن، عباس، ج۱، ص۶۸۸ و ۶۸۹.
[۳۷] النحو الوافی، حسن، عباس؛ قم، ناصر خسرو، ۱۳۸۴ه ش، چاپ هشتم، ج۱، ص ۶۲۵، پ ۳.
۵. نکره بودن اسم و خبر، از این رو “لا” در مانند «لا القومُ قومی» از اخوات “إنّ” و یا از حروف شبیه به “لیس” شمرده نمیشود.
[۳۸] النحو الوافی، حسن، عباس، ج۱، ص۶۸۹.
[۳۹] النحو الوافی، حسن، عباس؛ قم، ناصر خسرو، ۱۳۸۴ه ش، چاپ هشتم، ج۱، ص ۶۲۶.
۶. عدم فاصله بین “لا” و اسم آن؛ به این بیان که مقدم شدن خبر حتی اگر شبه جمله (ظرف یا جار و مجرور) باشد و همچنین مقدم شدن معمول خبر بر اسم جایز نیست،
[۴۰] النحو الوافی، حسن، عباس، ج۱، ص۶۹۰.
[۴۱] النحو الوافی، حسن، عباس؛ قم، ناصر خسرو، ۱۳۸۴ه ش، چاپ هشتم، ج۱، ص ۶۲۷.
از این رو “لا” در مثال: «لا فی النبوغ حظٌ لکسلان و لا نصیبٌ» عمل نکرده و تکرار شده است.
نوع نفی در “لا”ی نفی جنس
نفی در “لا”ی نفی جنس بر دو گونه است:
[۴۲] جامع الدروس العربیه، الغلایینی، مصطفی، ص۳۲۸ و ۳۲۹.
[۴۳] جامع الدروس العربیه، الغلایینی، مصطفی؛ مؤسسه المرتضویه، چاپ اول، جزء دوم، ص۴۰۱ و ۴۰۲.
أ. نفی جنس (نفی خبر از جمیع افراد اسم)
در فرض مفرد (واحد) بودن اسم “لا”ی نفی جنس، فقط یک صورت لازم میآید که آن “نفی جنس” اس
- لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.