پاورپوینت قبیله بنی‌حارث‌بن کعب


در حال بارگذاری
23 اکتبر 2022
فایل فشرده
2120
4 بازدید
۶۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت قبیله بنی‌حارث‌بن کعب دارای ۱۰۵ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت قبیله بنی‌حارث‌بن کعب،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت قبیله بنی‌حارث‌بن کعب :

قبیله بنی‌حارث بن کعب

بنی‌حارث بن کعب، قبیله عرب قحطانی یمانی از دودمان حارث بن کعب بن عمرو بن عُلَه بن جَلد بن مالک (مَذحِج) که نسب آنان به نیای بزرگشان یَعرب بن قحطان می‌رسد.

[۱] ابن حزم، علی بن محمد، جمهره انساب العرب، ج۱، ص۴۷۷، بیروت، ۱۴۰۳/۱۹۸۳.

[۲] سمعانی، عبدالکریم بن محمد، الانساب، ج۴، ص۸-۹، چاپ عبدالرحمان بن یحیی معلمی یمانی، حیدرآباد دکن، ۱۳۸۴/۱۹۶۴.

فهرست مندرجات

۱ – قبیله بلحارث
۲ – دین شعیب
۳ – ریاست قبایل
۴ – جمرات عرب
۵ – شغل
۶ – محل سکونت
۶.۱ – منزلگاه‌ها
۶.۲ – مهاجرت به شام و عراق
۷ – شرکت در نبردها
۷.۱ – نبرد با بنی زبید
۷.۲ – نبرد با بنی‌مراد
۸ – پرستش بت
۹ – یهودیان و مسیحیان
۱۰ – ساخت معابد
۱۰.۱ – کعبه نجران
۱۰.۲ – نصارای نجران
۱۱ – نامه‌های پیامبر
۱۲ – پذیرش اسلام
۱۳ – جمع‌آوری زکات
۱۴ – پیغمبر دروغین
۱۵ – حضور در دستگاه حکومت
۱۵.۱ – حکومت در زمان امویان
۱۵.۲ – شرکت در براندازی امویان
۱۶ – لهجه بنی‌حارث
۱۷ – چهره‌های برجسته
۱۸ – وضعیت امروز
۱۹ – فهرست منابع
۲۰ – پانویس
۲۱ – منبع

قبیله بلحارث

از نام این قبیله، گاه به صورت بَلحارث یاد می‌شود.

[۳] ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج۱، ص۱۰۷، چاپ علی شیری، بیروت، ۱۴۱۲/۱۹۹۲.

[۴] قلقشندی، احمد بن علی، صبح الاعشی، ج۱، ص۳۲۷، قاهره (تاریخ مقدمه ۱۳۸۳/ ۱۹۶۳).

دین شعیب

حارث بن کعب را از «معمَّرین» دانسته‌اند و در فصاحت نام‌بردار بوده است. وی در ۱۶۰سالگی در جمع فرزندانش، ضمن بیان خصلت‌های انسانی خویش و وصایای خردمندانه اخلاقی و الهی به آنان، خود را از چند تن عرب دانسته است که بر دین شُعیب پیامبر (علیه‌السلام) باقی بوده‌اند.

[۵] علم الهدی، علی بن حسین، امالی المرتضی:غرر الفوائد و دُرر القلائد، ج۱، ص۲۳۲۲۳۳، چاپ محمدابوالفضل ابراهیم، قاهره، ۱۳۷۳/۱۹۵۴، چاپ افست، تهران.

ریاست قبایل

از میان تیره‌های فراوان قبیله بزرگ مالک بن اُدَد، بنی‌حارث حکومت و ریاست را به دست داشت.
به نوشته برخی، نیاکان بنی‌حارث، بنی‌مذحج، پس از ویرانی سد مَارِب این منطقه را ترک گفتند و به شهر نجران، در میان حجاز و یمن، رفتند و پس از نبرد با اَزْد، قبیله دیگر قحطانی، که پیش از آن در آن‌جا سکونت گزیده بودند، بر این ناحیه استیلا یافتند و تا ظهور اسلام ریاست آن‌جا را در اختیار داشتند.
با این حال، برخی نسب بنی‌حارث را به ازد می‌رسانند. به عقیده آنان، بنی‌حارث پس از غلبه بر ازد و به دست گرفتن ریاست، نسب آنان را یافته‌اند.

[۶] مغربی، ابن سعید، نشوه الطرب فی تاریخ جاهلیه العرب، ج۱، ص۲۳۸، چاپ نصرت عبدالرحمان، عمان، ۱۹۸۲.

[۷] مسعودی، علی بن حسین، مروج الذّهب و معادن الجوهر، ج۱، ص۳۳۰، چاپ شارل پلا، بیروت، ۱۹۶۵ـ ۱۹۷۹.

[۸] ابوالفرج اصفهانی، علی بن حسین، کتاب الاغانی، ج۱۲، ص۹، بیروت.

[۹] ابن کلبی، هشام بن محمد، نسب مَعَدّ و الیمن الکبیر، ج۱، ص۲۶۳ـ ۲۸۳، چاپ محمود فردوس العظم، دمشق، ۱۴۰۸/۱۹۸۸.

جمرات عرب

بنی‌حارث مردمانی نیرومند و بی‌نیاز از اتحاد با دیگر قبایل بوده‌اند، ازاین‌رو آنان را از جَمَرات عرب (سه جمره: بنوضبه، بنوحارث، بنونمیر) شمرده‌اند

[۱۰] بغدادی، محمد بن حبیب، کتاب المحبر، ج۱، ص۲۳۴، چاپ ایلزه لیختن شتیتر، حیدرآباد دکن، ۱۳۶۱/ ۱۹۴۲.

[۱۱] بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۴، ص۱۶۷، چاپ محمد حمیدالله، قاهره ۱۹۵۹، چاپ عبدالعزیز دوری، بیروت، ۱۳۹۸/۱۹۷۸، چاپ شلوسینگر، اورشلیم ۱۹۷۱.

که دیگر قبایل درصدد پیمان بستن با آنان برمی‌آمدند.

[۱۲] بغدادی، محمد بن حبیب، کتاب المحبر، ج۱، ص۲۴۴، چاپ ایلزه لیختن شتیتر، حیدرآباد دکن، ۱۳۶۱/ ۱۹۴۲.

[۱۳] ابن حزم، علی بن محمد، جمهره انساب العرب، ج۱، ص۲۸۴، بیروت، ۱۴۰۳/۱۹۸۳.

[۱۴] ابن حزم، علی بن محمد، جمهره انساب العرب، ج۱، ص۴۱۳، بیروت، ۱۴۰۳/۱۹۸۳.

[۱۵] بکری، عبدالله بن عبدالعزیز، معجم ما استعجم من اسماء البلاد و المواضع، ج۱، ص۴۱، چاپ مصطفی سقا، بیروت، ۱۴۰۳/۱۹۸۳.

شغل

بنی‌حارث به کارهایی چون بافتن بُرد (نوعی جامه) اشتغال داشتند و در دباغی پوست صنعتگرانی ماهر بودند.

[۱۶] دینوری، ابن قتیبه، المعانی الکبیر فی ابیات المعانی، ج۳، ص۱۲۲۳، بیروت ۱۴۰۵/۱۹۸۴.

[۱۷] بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۴، ص۱۶۶۱۶۷، چاپ محمد حمیدالله، قاهره، ۱۹۵۹، چاپ عبدالعزیز دوری، بیروت ۱۳۹۸/۱۹۷۸، چاپ شلوسینگر، اورشلیم، ۱۹۷۱.

محل سکونت

محل اصلی سکونت بنی‌حارث شهر نجران و نواحی پیرامون آن و در همسایگی هَمْدان، دیگر قبیله قحطانی، و بنی ذُهل بن مُزَیقیاء از تیره‌های ازد، بود.

[۱۸] یعقوبی، احمد بن اسحاق، البلدان، ج۱، ص۳۱۶ ۳۲۰، چاپ دخویه، لیدن ۱۹۶۷.

[۱۹] ابن حائک، صفه جزیره العرب، ج۱، ص۱۱۷، چاپ محمدبن علی اکوع، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.

[۲۰] یاقوت حموی، شهاب الدین، معجم البلدان، ج۱، ص۹۱۹، چاپ فردیناند ووستنفلد، لایپزیگ ۱۸۶۶۱۸۷۳، چاپ افست تهران ۱۹۶۵.

[۲۱] قلقشندی، احمد بن علی، صبح الاعشی، ج۱، ص۳۲۷، قاهره (تاریخ مقدمه ۱۳۸۳/ ۱۹۶۳).

منزلگاه‌ها

جز این مناطق، از سرزمین‌های بسیاری در جنوب شبه جزیره به عنوان منزلگاه‌های پایدار بنی‌حارث یاد شده است.

[۲۲] بکری، عبدالله بن عبدالعزیز، معجم ما استعجم من اسماء البلاد و المواضع، چاپ مصطفی سقا، فهرست، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.

[۲۳] یاقوت حموی، شهاب الدین، معجم البلدان، چاپ فردیناند ووستنفلد، لایپزیگ، ۱۸۶۶ـ۱۸۷۳، چاپ افست، تهران، ۱۹۶۵.

[۲۴] ابن حائک، صفه جزیره العرب، ج۱، ص۱۱۷، چاپ محمد بن علی اکوع، بیروت، ۱۴۰۳/۱۹۸۳.

[۲۵] ابن حائک، صفه جزیره العرب، ج۱، ص۲۸۳، چاپ محمد بن علی اکوع، بیروت، ۱۴۰۳/۱۹۸۳.

[۲۶] ابن حائک، صفه جزیره العرب، چاپ محمدبن علی اکوع، بیروت، ۱۴۰۳/۱۹۸۳.

مهاجرت به شام و عراق

دسته‌هایی از بنی‌حارث نیز به نواحی شام مانند جَوابی

[۲۷] بکری، عبدالله بن عبدالعزیز، معجم ما استعجم من اسماء البلاد و المواضع، ج۲، ص۴۰۱، چاپ مصطفی سقا، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.

و فَلجه از توابع دمشق

[۲۸] ابن حائک، صفه جزیره العرب، ج۱، ص۱۳۰، چاپ محمدبن علی اکوع، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.

و همچنین حیره در عراق

[۲۹] طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری: تاریخ الامم و الملوک، ج۱، ص۵۶۶-۵۶۷، چاپ محمدابوالفضل ابراهیم، بیروت (۱۳۸۲ـ۱۳۸۷/ ۱۹۶۲ـ ۱۹۶۷).

مهاجرت کردند و راه را برای مراوده و تحول اعتقادی در بنی‌حارث گشودند.

شرکت در نبردها

در دوره جاهلیت و اسلام، بنی‌حارث در برخی از «ایام العرب» شرکت داشتند که از آن جمله است: یوم مسعط،

[۳۰] بغدادی، محمد بن حبیب، کتاب المحبر، ج۱، ص۴۶۲، چاپ ایلزه لیختن شتیتر، حیدرآباد دکن، ۱۳۶۱/ ۱۹۴۲.

یوم کُلاب،

[۳۱] ابوالفرج اصفهانی، علی بن حسین، کتاب الاغانی، ج۱۶، ص۳۲۸ به بعد، بیروت.

یوم حِضره،

[۳۲] یاقوت حموی، شهاب الدین، معجم البلدانمعجم البلدان، ج۲، ص۲۸۸، چاپ فردیناند ووستنفلد، لایپزیگ ۱۸۶۶ـ۱۸۷۳، چاپ افست تهران ۱۹۶۵.

یوم سَحْبَل،

[۳۳] ابن حائک، صفه جزیره العرب، ج۱، ص۲۸۵، چاپ محمدبن علی اکوع، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.

یوم فَیْف الریح،

[۳۴] ابن اثیر، عزالدین، الکامل فی التاریخ، ج۱، ص۶۳۲ـ۶۳۴، بیروت ۱۳۹۹ـ۱۴۰۲/ ۱۹۷۹ـ۱۹۸۲.

یوم السَلِف،

[۳۵] ابوالفرج اصفهانی، علی بن حسین، کتاب الاغانی، ج۱۲، ص۱۹ـ۲۰، بیروت.

یوم المامور

[۳۶] ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج۴، ص۳۴، چاپ علی شیری، بیروت، ۱۴۱۲/۱۹۹۲.

و یوم قَضیب،

[۳۷] یاقوت حموی، شهاب الدین، معجم البلدان، ج۴، ص۱۳۰، چاپ فردیناند ووستنفلد، لایپزیگ، ۱۸۶۶ـ۱۸۷۳، چاپ افست، تهران، ۱۹۶۵.

که البته در همه این‌ها پیروزی قرین بنی‌حارث نبود.

نبرد با بنی زبید

از جنگ‌هایی که پس از اسلام و قبل از گرایش به این دین، بنی‌حارث پیروزمندانه در آن شرکت کرد، می‌توان از نبرد با بنی زُبَید به سرکردگی عمروبن مَعدیکرب زُبیدی یاد کرد.

[۳۸] بکری، عبدالله بن عبدالعزیز، معجم ما استعجم من اسماء البلاد و المواضع، ج۱، ص۴۱۴۲، چاپ مصطفی سقا، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.

نبرد با بنی‌مراد

در روز نبرد بدر نیز جنگی در رَزم با بنی مراد روی داد که به پیروزی قاطع بنی‌حارث و باقی ماندن بت یَغوث در میان ایشان انجامید.

[۳۹] یاقوت حموی، شهاب الدین، معجم البلدان، ج۲، ص۷۷۶، چاپ فردیناند ووستنفلد، لایپزیگ، ۱۸۶۶ـ۱۸۷۳، چاپ افست، تهران، ۱۹۶۵.

[۴۰] یاقوت حموی، شهاب الدین، معجم البلدان، ج۴، ص۱۰۲۲ـ ۱۰۲۳، چاپ فردیناند ووستنفلد، لایپزیگ ۱۸۶۶ـ۱۸۷۳، چاپ افست تهران ۱۹۶۵.

بت کهن یغوث به دنبال منازعه‌ای که در میان بنی‌مراد بر سر نگهداری آن صورت گرفت، به نجران نزد بنی‌نار، از تیره‌های بنی‌حارث، منتقل، و از آن استقبال شده بود. این بت به همه بنی‌مذحج تعلق داشت.

[۴۱] بغدادی، محمد بن حبیب، کتاب المحبر، ج۱، ص۳۱۷، چاپ ایلزه لیختن شتیتر، حیدرآباد دکن، ۱۳۶۱/ ۱۹۴۲.

[۴۲] یاقوت حموی، شهاب الدین، معجم البلدان، ج۴، ص۱۰۲۲ـ۱۰۲۳، چاپ فردیناند ووستنفلد، لایپزیگ، ۱۸۶۶ـ۱۸۷۳، چاپ افست، تهران، ۱۹۶۵.

پرستش بت

بنی‌حارث همچنین به پرستش بت یا بتخانه ذوالخَلَصه در عَبلاء در چهار منزلی مکه به سوی یمن، می‌پرداختند و تولیت آن را به دست داشتند که پس از فتح مکه، به دستور پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) ویران شد و بعد‌ها در جای آن مسجد جامعی بنا گردید.

[۴۳] یاقوت حموی، شهاب الدین، معجم البلدان، ج۲، ص۳۸۸، چاپ فردیناند ووستنفلد، لایپزیگ ۱۸۶۶۱۸۷۳، چاپ افست تهران ۱۹۶۵.

یهودیان و مسیحیان

با این حال، ادیان توحیدی در میان بنی‌حارث به سان دیگر قبایل عرب جنوبی ریشه دوانیده بود و گروهی از بنی‌حارث بر آیین یهود بودند.

[۴۴] دینوری، ابن قتیبه، المعارف، ج۱، ص۶۲۱، چاپ ثروث عکاشه، قاهره ۱۹۶۰.

[۴۵] یعقوبی، احمد بن اسحاق، تاریخ الیعقوبی، ج۱، ص۲۵۷، بیروت.

بسیاری هم به مسیحیت گرویده بودند و نجران پایگاه مهم این آیین بود.

[۴۶] ابوالفرج اصفهانی، علی بن حسین، کتاب الاغانی، ج۲۳، ص۹۵، بیروت.

ساخت معابد

بنی‌حارث همچون لَخمیان (آل‌منذر) حیره و غَسّانیان شام و احتمالاً تحت تاثیر آنان و به دنبال مهاجرت دسته‌هایی از بنی‌حارث بدانجا، توجه خاصی به ساختن معابد باشکوه داشتند، از آن جمله است دیر یا کعبه نجران که رَبَّه نیز خوانده می‌شد

[۴۷] ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج۱، ص۴۰۱، چاپ علی شیری، بیروت، ۱۴۱۲/۱۹۹۲.

و به دست خاندان عبدالمدان بن دیّان، از بزرگان بنی‌حارث، پایه گذاری شده بود و اداره می‌گردید.

کعبه نجران

اعشی در ابیاتی از کعبه نجران یاد کرده است

[۴۸] ابوالفرج اصفهانی، علی بن حسین، کتاب الاغانی، ج۱۱، ص۳۸۰ـ۳۸۱، بیروت.

با این حال، برخی همچون ابن کلبی

[۴۹] ابن کلبی، کتاب الاصنام، ج۱، ص۴۴ـ۴۵، چاپ احمد زکی پاشا، قاهره ۱۳۳۲/۱۹۱۴.

کعبه نجران را بنایی معمولی دانسته‌اند نه پرستشگاه، و بنا به روایتی از همو

[۵۰] ابوالفرج اصفهانی، علی بن حسین، کتاب الاغانی، ج۱۲، ص۸-۹، بیروت.

[۵۱] یاقوت حموی، شهاب الدین، معجم البلدان، ج۴، ص۷۵۶، چاپ فردیناند ووستنفلد، لایپزیگ ۱۸۶۶ـ۱۸۷۳، چاپ افست، تهران، ۱۹۶۵.

کعبه نجران با قُبّه چرمی عبدالمسیح بن دارس، پدرزن یزیدبن عبدالمدان حارثی، تطبیق داده شده که از سیصد پوست تشکیل یافته و پناه فراریان و گرسنگان و نیازمندان بوده است.

نصارای نجران

پس از اسلام، هیئتی از نصارای نجران که در میان آنان عده‌ای از اشراف نیز بودند، به همراه سه تن از سران ایشان، عبدالمسیح عاقِب، اَیْهَم سید و ابوحارثه بن علقمه اسقف و پیشوای دینی آنان (از متولیان کعبه نجران) با ظاهری آراسته و شکوهمند در مسجد مدینه به حضور پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) رسیدند.

گفتگوی آنان درباره مسیح به مباهله

[۵۲] آل عمران/سوره۳، آیه۶۱.

با پیامبر انجامید؛ اما آن گروه از بیم شکست، از مباهله منصرف شدند و به عقد پیمان و پرداخت جزیه گردن نهادند. ابن کلبی

[۵۳] ابن کلبی، هشام بن محمد، نسب مَعَدّ و الیمن الکبیر، ج۲، ص۲۲۲ به بعد، چاپ محمود فردوس العظم، دمشق، ۱۴۰۸/۱۹۸۸.

این رخداد را که گویا نخستین دیدار رسمی مسیحیان بنی‌حارث با پیامبر بوده، قبل از حوادث سال دوم هجری آورده است.

[۵۴] یعقوبی، احمدبن اسحاق، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۸۲-۸۳، بیروت.

[۵۵] ابن اثیر، عزالدین، الکامل فی التاریخ، ج۲، ص۲۹۳۲۹۴، بیروت، ۱۳۹۹۱۴۰۲/ ۱۹۷۹۱۹۸۲.

[۵۶] بکری، عبدالله بن عبدالعزیز، معجم ما استعجم من اسماء البلاد و المواضع، ج۲، ص۶۰۳، چاپ مصطفی سقا، بیروت، ۱۴۰۳/۱۹۸۳.

[۵۷] ابوالفرج اصفهانی، علی بن حسین، کتاب الاغانی، ج۱۱، ص۳۸۱، بیروت.

نامه‌های پیامبر

پس از فتح مکه، بنی‌حارث بیمناک از پیش‌روی پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم)، به ترمیم دژ نجران پرداختند و مواشی خود را گرد آوردند،

[۵۸] ابن ابی‌الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۱۸، ص۷، چاپ محمدابوالفضل ابراهیم، قاهره، ۱۳۸۵۱۳۸۷/ ۱۹۶۵۱۹۶۷.

اما پیامبر همراه با نامه‌هایی که به سران قبایل فرستاد، نامه‌ای نیز برای اسقف بنی‌حارث و دیگر مقام‌های روحانی نجران نوشت و تضمین داد که به شرط خیراندیشی و صلاح و دوری از ستم، حقوق و موقعیت مذهبی آنان محفوظ خواهد بود.

[۵۹] ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۲۶۶، بیروت، ۱۴۰۵/۱۹۸۵.

پیامبر همچنین نامه‌ای برای بنی‌ضباب، تیره دیگر بنی‌حارث، نوشت و مواضعی را به شرط گزاردن نماز و زکات و فرمان‌برداری از خدا و رسول او و جدایی از مشرکان به ایشان واگذار کرد.

[۶۰] ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۲۶۷، بیروت، ۱۴۰۵/۱۹۸۵.

پذیرش اسلام

در ربیع الا´خر یا جمادی الاولی سال دهم هجری خالدبن ولید از سوی پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) برای فرا خواندن بنی‌حارث به اسلام، روانه نجران شد. در پی این دعوت، نجران به صلح گشوده شد و مردم به اسلام گرویدند و زکات پرداختند. هر چند گروهی نیز با خالد درگیر و اسیر شدند.

جمع‌آوری زکات

به دنبال آن، نمایندگان (وفد/ وفود) بنی‌حارث با افرادی چون قیس بن حُصَین ذی الغُصه، یزید بن عبدالمدان و یزید بن مُحَجَّل به همراه خالد نزد پیامبر آمدند و بر گرایش خود به اسلام تأکید نمودند. رسول خدا نیز قیس بن حصین را بر ایشان امارت داد و عمرو بن حزم را برای آموزش تعالیم اسلام و گردآوری زکات، با عهدنامه‌ای نزد آنان فرستاد.

[۶۱] ابن هشام، السیره النبویه، ج۴، ص۲۳۹ـ۲۴۳، چاپ مصطفی سقا، ابراهیم ابیاری و عبدالحفیظ شلبی، مصر ۱۳۵۵/۱۹۳۶.

[۶۲] طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری: تاریخ الامم و الملوک، ج۳، ص۱۲۶ـ ۱۲۸، چاپ محمدابوالفضل ابراهیم، بیروت (۱۳۸۲ـ۱۳۸۷/ ۱۹۶۲ـ ۱۹۶۷).

[۶۳] بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۱، ص۳۸۴، چاپ محمد حمیدالله، قاهره ۱۹۵۹، چاپ عبدالعزیز دوری، بیروت، ۱۳۹۸/۱۹۷۸، چاپ شلوسینگر، اورشلیم ۱۹۷۱.

در سال دهم هجری پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) علی (علیه‌السلام) را برای جمع آوری زکات به نجران اعزام کرد.

[۶۴] طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری: تاریخ الامم و الملوک، ج۳، ص۱۴۷، چاپ محمدابوالفضل ابراهیم، بیروت (۱۳۸۲ـ۱۳۸۷/ ۱۹۶۲ـ ۱۹۶۷).

بعد از آن ابوسفیان این سمت را عهده‌دار شد.

[۶۵] طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری: تاریخ الامم و الملوک، ج۳، ص۳۱۸، چاپ محمدابوالفضل ابراهیم، بیروت (۱۳۸۲ـ۱۳۸۷/ ۱۹۶۲ـ ۱۹۶۷).

پیغمبر دروغین

چندی بعد، توده مردم مذحج در نجران، به یاری و همراهی نخستین پیغمبر دروغین، اسود عَنسی ـ که از همین دودمان بود ـ برخاستند

[۶۶] ابن اثیر، عزالدین، الکامل فی التاریخ، ج۲، ص۳۳۶۳۴۱، بیروت، ۱۳۹۹۱۴۰۲/ ۱۹۷۹۱۹۸۲.

اما پس از اتمام این غائله، مردم نجران با فرستادن هیئتی به مدینه با ابوبکر تجدیدعهد کردند و خلیفه نیز قرار پیامبر را با آنان ادامه داد.

[۶۷] طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری: تاریخ الامم و الملوک، ج۳، ص۳۲۱ـ۳۲۲، چاپ محمدابوالفضل ابراهیم، بیروت (۱۳۸۲ـ۱۳۸۷/ ۱۹۶۲ـ ۱۹۶۷).

حضور در دستگاه حکومت

ربیع بن زیاد حارثی در زمان عثمان، والی سیستان شد.وی هنگام ترک آنجا، فردی از بنی‌حارث را به جای خود گماشت.

[۶۸] شباب، خلیفه بن خیاط، تاریخ خلیفه بن خیاط، ج۱، ص۱۳۴، چاپ سهیل زکار، بیروت ۱۴۱۴/۱۹۹۳.

حکومت در زمان امویان

بنی‌حارث در روزگار امویان نیز، به مقام‌های عالی رسیدند و بر ولایات مهمی از ایران، مانند خراسان، آذربایجان، فارس، کرمان، ری و اصفهان حکم راندند، تا آن‌جا که حساسیت معاویه برانگیخته شد.

[۶۹] بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۴، ص۱۳۶، چاپ محمد حمیدالله، قاهره، ۱۹۵۹، چاپ عبدالعزیز دوری، بیروت، ۱۳۹۸/۱۹۷۸، چاپ شلوسینگر، اورشلیم، ۱۹۷۱.

شرکت در براندازی امویان

هم در زمان او، نخستین قیام موالی به رهبری یکی از وابستگان بنی‌حارث شکل گرفت.

[۷۰] یعقوبی، احمدبن اسحاق، تاریخ الیعقوبی،

  راهنمای خرید:
  • لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.