پاورپوینت فلسفه عقلانی
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت فلسفه عقلانی دارای ۵۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت فلسفه عقلانی،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت فلسفه عقلانی :
عقلگرایی
عقلگرایی، عنوانی عام برای نظامهایی فکری و فلسفی است که نقش عمده و اساسی را به عقل میدهند.
فهرست مندرجات
۱ – بررسی واژه Rationalism
۲ – تاریخچه
۳ – دکارت آغازگر فلسفه تعقلی
۴ – ماهیت فلسفه اصالت عقل
۵ – عقلگرایی قلب مدرنیزم
۶ – انسان از دیدگاه عقلگرایان
۷ – افول فلسفه تعقلی
۸ – عقل از منظر اسلامی
۹ – پانویس
۱۰ – منبع
بررسی واژه Rationalism
واژه Rationalism، از ریشه لاتینی Ratio گرفته شده و برابر با عقلگرایی، خردگرایی، خردباوری، اصالت عقل، اصالت اندیشه و نیز روشنفکریگری ترجمه میشود؛
[۱] نوربخش گلپایگانی، مرتضی، واژگان علوم اجتماعی، ص۲۴۰، تهران، بهینه، ۱۳۸۰، چاپ اول.
همچنین به آن فلسفه تعقلی و خردکیشی نیز گویند.
[۲] گنون، رنه، سیطره کمیت و علائم آخر زمان، ص۱۰۶، علیمحمد کاردان، تهران، مرکز نشر دانشگاهی، ۱۳۸۴، چاپ چهارم.
این واژه در اصطلاح، بهمعنای منطبق ساختن با قوانین خرد است و نیز فرایندی است که بر پایه آن واقعیات و فعالیتهایی که در گذشته، دور از حیطه فرد جای داشتند، اکنون در محدوده سلطه خرد قرار گرفتهاند. آنها در قلمرو عمل، بهمعنای انطباق آگاهانه، سنجیده و هماهنگی وسایل با اهداف مورد نظر است. در آغاز، اصطلاح عقلانیسازی که یکی از مشتقات Rationalism است، در روشهای سازماندهی کار استفاده میشد که در آن، اخذ حداکثر بازده یا بیشترین سود با کار حداقل وسایل مطمح نظر قرار میگیرد. پس از آن، این مضمون مخصوصا در مورد سازماندهی علمی کار، استفاده شد. سپس، جهت نشاندادن پیوند عناصر و هماهنگی عناصر توسعه در اقتصاد عمومی، بهکار رفت.
[۳] بیرو، آلن، فرهنگ علوم اجتماعی، ص۳۱۸، باقر ساروخانی، تهران، کیهان، ۱۳۶۷، چاپ دوم.
تاریخچه
در سدههای میانه با سلطه کلیسا در غرب و تمایل به دنیاطلبی، بهتدریج شعلههای هدایت فطری خاموش شد و زمینه را فراهم ساخت تا در دوران رنسانس که با فراموشی کامل واقعیت الهی عالم و آدم، همراه بود، دو جریان فکری نوین پدید آید: یکی، عقلگرایی بود که با دکارت (Rene Descartes: 1596-1650) آغاز شد و با افرادی چون “اسپینوزا” و “لایب نیتز” ادامه یافت و با “هگل” به پایان رسید.
دیگری، حسگرایی بود که با “فرانسیس بیکن (Francis Bacon: 1561-1626) آغاز و با “لاک”، “برکلی”، “کنت” و “استوارت میل” ادامه یافت و در نهایت در حوزههای علمی غرب برترین دیدگاه محسوب شد.
[۴] پارسانیا، حمید، حدیث پیمانه: پژوهشی در انقلاب اسلامی، ص۱۱۲، قم، معارف، ۱۳۷۹، چاپ چهارم.
عقلگرایی از دیرباز همراه و همزاد انسانها بوده است و منحصر به انسان غربی نیست؛ اما در گذشته تاریخ، تعقل فکر انکار حقایق برتر را در سر نداشت، بلکه انسان را بهسوی معرفتی که سرچشمه آن، شهود و حضور بود، رهنمون میساخت. بعد از رنسانس، ویژگی بارز عقلگرایی، انکار هر نوع معرفت فراعقلی و نفی و تردید در ابعاد هستی شد که فراتر از افق ادراک عقلی انسان میباشد. فلسفه دکارت با تردید در همه چیز آغاز و با تفسیر عقلانی از جهان پایان یافت. او هر چند واقعیت فراسوی عقل را پذیرفت، لکن آن را ناشناختنی خواند. هگل نیز که برای هستی، واقعیتی عقلانی فرض کرد، با آشکار کردن آنچه در اندیشه دکارت بالقوه و نهان بود، معتقد بود هرچه هست، اندیشیدنی است.
[۵] پارسانیا، حمید، حدیث پیمانه: پژوهشی در انقلاب اسلامی، ص۱۱۲_ ۱۱۳، قم، معارف، ۱۳۷۹، چاپ چهارم.
بدین ترتیب، قرون هفده و هجده میلادی که دوران حاکمیت عقلگرایی بود، همه باورها و تمام ابعاد زندگی فردی و اجتماعی انسان، با حذف مبانی آسمانی و الهی، درصدد توجیه عقلانی خود برآمدند و ایدئولوژیهای بشری جایگزین سنتهایی شد که چهره دینی داشتند.
[۶] پارسانیا، حمید، حدیث پیمانه: پژوهشی در انقلاب اسلامی، ص۱۱۴، قم، معارف، ۱۳۷۹، چاپ چهارم.
از سوی دیگر، از دوره “اصحاب دائرهالمعارف” قرن هجده میلادی، آنان که با سرسختی تمام هرگونه واقعیت فوقمحسوس (Supersensible) را نفی میکردند، مخصوصا تمایل به تمسک به عقل در هر مقوله داشتند و خود را “پیرو فلسفه تعقلی” اعلام نمودند. بنابراین، متجددان به نام علم و فلسفهای که آن را متصف به وصف عقلی نمودند، مدعی حذف هر نوع راز از عالم هستند، آنچنانچه خود تصور میکنند.
[۷] گنون، رنه، سیطره کمیت و علائم آخر زمان، ص۱۰۶، علیمحمد کاردان، تهران، مرکز نشر دانشگاهی، ۱۳۸۴، چاپ چهارم.
دکارت آغازگر فلسفه تعقلی
عقیده به اصالت عقل بهمعنای اخص کلمه، با دکارت آغاز شد و بدینترتیب این نظریه از همان مبدا ظهور با تصور فیزیک “مکانیکی” مستقیما پیوند یافت. مذهب پروتستان نیز با وارد کردن موضوع “متابعت عقل و تجربه” که خود نوعی عقیده به اصالت عقل بود، راه را برای فلسفه تعقلی هموار ساخت؛ البته در آن دوره این لفظ، هنوز وجود نداشت و زمانی ابداع شد که گرایش مذکور بهنحو آشکارتری موجودیت خود را در قلمرو فلسفه تثبیت کرد.
[۸] گنون، رنه، سیطره کمیت و علائم آخر زمان، ص۱۰۷، علیمحمد کاردان، تهران، مرکز نشر دانشگاهی، ۱۳۸۴، چاپ چهارم.
نقطه عزیمت عصر رنسانس، اندیشه تاسیس و پایهگذاری روش علمی و تجربی، بهعنوان شیوه تحصیل معرفت، از سوی فرانسیس بیکن در رویارویی با روشهای سنتی و کلاسیک افلاطونی و ارسطویی است تا مدتزمانی خردگرایی دکارت، سخن نمونه فلسفه نوین بود. عقلگرایی او بیش از هر چیزی بر تواناییها و محدودیتهای عقلانی انسان تاکید میورزید؛ در مقابل آن، از تجربهگرایی جان لاک و جرج بارکلی و دیوید هیوم، میتوان یاد کرد.
[۹] هالینگ دیل، مبانی و تاریخ فلسفه غرب، ص۱۵۱، عبدالحسین آذرنگ، تهران، کیهان، ۱۳۷۰.
[۱۰] هالینگ دیل، مبانی و تاریخ فلسفه غرب، ص۱۴۱، عبدالحسین آذرنگ، تهران، کیهان، ۱۳۷۰.
[۱۱] هالینگ دیل، مبانی و تاریخ فلسفه غرب، ص۱۳۷_ ۱۳۸، عبدالحسین آذرنگ، تهران، کیهان، ۱۳۷۰.
اما فلسفه نوگرایی در میانه راه و با عبور از خردگرایی و رسیدن به تجربهگرایی، بر تجربه بهعنوان مهمترین و برترین شیوه تحصیل شناخت تاکید کرد.
[۱۲] رهنمایی، احمد، سیری در تحولات فرهنگی-سیاسی غرب از یونان باستان تا پایان هزاره دوم، ص۱۵۵، قم، موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، ۱۳۸۵، چاپ نهم.
ماهیت فلسفه اصالت عقل
فلسفه انتقادی کانت را میتوان نوعی کوشش برای تدارک یک تبیین ایجابی محدودتر نسبت به عقلگرایی تلقی کرد. به عقیده کانت، عقل ذهن انسان را به تصورات تنظیمی مجهز میکند. این تصورات انسان را قادر میسازد تا به معرفتش درباره اشیاء نظام بخشد، اما در عین حال، اگر قدرت آنها را بازنماییهای اوصاف واقعیت تلقی کنیم، به تعارضات حلنشدنی منتهی میشوند. در حوزه اخلاق نیز، به عقیده او، عقل در گزینش قواعد رفتار و عملمان ما را راهنمایی میکند، ولی هرگز خود این قواعد را برای ما فراهم نمیآورد. درهرصورت، دیدگاه کانت، موجود عقلانی خالی از حکم اخلاقی را غیرقابل قبول میداند. عقلانیتی که او از آن حمایت میکند، بهگونهای سر از فطریگرایی در میآورد.
[۱۳] زواریان، زهرا، عقلانیت دینی، ص۱۵، روزنامه ایران، سال ۱۴، شماره ۳۸۴۵، بهمن ۱۳۸۶.
عقلگرایی قلب مدرنیزم
روشنگری بسترساز پیریزی جهانبینی مدرنیته است که فلسفه آن با اعتقاد به اصالت عقل و با انقطاع از وحی و مرجعیت معرفتی آغاز شد؛ دکارت با اصالتبخشی به عقل، مسیر فلسفه را منحرف ساخت. در فلسفه مدرن، خدایان غایب شدند و گرایش آن بیشتر از هستیشناسی به معرفتشناسی سوق یافت. بدینجهت، با آنکه در عرض به حلاجی ریزترین مسائل پرداختند و فلسفه را در حصر تجربی و شناخت را با متد علمی محصور نمودند، در روند طولی از مسیر اندیشه در شناخت متافیزیک بازماندند.
[۱۴] رضوی، مسعود، پایان تاریخ سقوط غرب و آغاز عصر سوم، ص۹۴، تهران، شفیعی، ۱۳۸۱، چاپ اول.
راسیونالیسم به عنوان محور مدرنیته، در فرایند روششناسی پوزیتویسم، انواع متعددی بهخود گرفت که
- لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.