پاورپوینت فضیلت‌های اهل‌بیت در آیه نور


در حال بارگذاری
23 اکتبر 2022
فایل فشرده
2120
4 بازدید
۶۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت فضیلت‌های اهل‌بیت در آیه نور دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت فضیلت‌های اهل‌بیت در آیه نور،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت فضیلت‌های اهل‌بیت در آیه نور :

آیه نور (فضایل اهل‌بیت)

آیه‌ نور از آیات معروف قرآن کریم است، که در سوره مبارکه‌ نور آمده است؛ احادیث متعددی در ذیل این آیه‌ شریفه وارد شده که فضائلی را برای اهل‌بیت (علیهم‌السّلام) بیان می‌کند. ما در این نوشتار، فضیلت اهل‌بیت (علیهم‌السّلام) در آیه‌ نور را در منابع شیعه و اهل‌سنت را مورد بررسی قرار می‌دهیم. و با توجه به اینکه از نظر فقهای شیعه اعتبار احادیث، به صرف کتاب‌هایی که آنها را نقل کرده‌اند نیست، بلکه به سند و محتوای آنهاست، اعتبار سه تفسیر‌ «البرهان»، «نور الثقلین» و «بیان السعاده» در نزد شیعه را بیان خواهیم کرد.

فهرست مندرجات

۱ – مقدمه
۲ – فضایل اهل‌بیت در منابع
۳ – اثبات فضیلت اهل‌بیت در منابع شیعه
۳.۱ – روایت کتاب تفسیر قمی
۳.۱.۱ – بررسی سند
۳.۱.۱.۱ – علی بن ابراهیم قمی
۳.۱.۱.۲ – ابراهیم بن‌ هاشم قمی
۳.۱.۱.۳ – عبدالله بن جندب
۳.۲ – روایات کتاب توحید صدوق
۳.۲.۱ – روایت اول
۳.۲.۱.۱ – بررسی سند روایت اول
۳.۲.۲ – روایت دوم
۳.۲.۳ – روایت سوم
۳.۳ – اثبات فضیلت اهل‌بیت در منابع اهل‌سنت
۳.۳.۱ – شخصیت ابن‌مغازلی از دیدگاه علمای اهل‌سنت
۴ – بررسی اعتبار تفسیر البرهان و نورالثقلین و بیان‌السعاده
۴.۱ – تفسیر البرهان
۴.۲ – تفسیر نورالثقلین
۴.۳ – تفسیر بیان‌السعاده
۵ – پانویس
۶ – منبع

مقدمه

آیه‌ نور از آیات معروف قرآن کریم است، که در سوره مبارکه‌ نور آمده است:
«اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْاَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ کَمِشْکَاهٍ فِیهَا مِصْبَاحٌ الْمِصْبَاحُ فِی زُجَاجَهٍ الزُّجَاجَهُ کَاَنَّهَا کَوْکَبٌ دُرِّیٌّ یُوقَدُ مِنْ شَجَرَهٍ مُبَارَکَهٍ زَیْتُونَهٍ لَا شَرْقِیَّهٍ وَلَا غَرْبِیَّهٍ یَکَادُ «زَیْتُهَا یُضِیءُ وَلَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نَارٌ نُورٌ عَلَی نُورٍ یَهْدِی اللَّهُ لِنُورِهِ مَنْ یَشَاءُ وَیَضْرِبُ اللَّهُ الْاَمْثَالَ لِلنَّاسِ وَاللَّهُ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ؛

[۱] نور/سوره۲۴، آیه۳۵.

خداوند نور آسمان‌ها و زمین است و مَثَل نورش همانند چراغدانی است که در آن چراغی (پرفروغ) باشد، آن چراغ در حبابی قرار گیرد، حبابی (شفاف و درخشنده) همچون ستاره‌ای فروزان، چراغی که افروخته می‌شود از (روغن) درخت پربرکت زیتونی که نه شرقی است و نه غربی روغنش (آنچنان صاف و خالص است که) نزدیک است بدون تماس با آتش شعله‌ور شود نوری است بر فراز نوری؛ و خدا هرکس را بخواهد با نور خود هدایت می‌کند، و خدا برای مردم مثل‌ها می‌زند و خداوند به هر چیزی داناست».

احادیث متعددی در ذیل این آیه‌ شریفه وارد شده که آن‌را به اهل‌بیت پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) تفسیر کرده‌اند. در واقع آیه‌ شریفه نور، در صدد بیان فضائل اهل بیت (علیهم‌السّلام) است.
قبل از بیان این احادیث، توجه به یک مقدمه لازم است و آن اینکه از نظر فقهای شیعه اعتبار احادیث، به صرف کتاب‌هایی که آنها را نقل کرده‌اند نیست، بلکه به سند و محتوای آنهاست. (این مسئله مسلّم و بدیهی است و در کتاب‌های مختلف رجالی بدان تصریح شده است.)

فضایل اهل‌بیت در منابع

ما در این نوشتار، فضیلت اهل‌بیت (علیهم‌السّلام) در آیه‌ نور را در دو بخش مورد بررسی قرار می‌دهیم.
الف) فضیلت اهل بیت (علیهم‌السّلام) در آیه‌ نور در منابع شیعه.
ب) فضیلت اهل بیت (علیهم‌السّلام) در آیه‌ نور در منابع اهل‌سنت.

اثبات فضیلت اهل‌بیت در منابع شیعه

احادیث فراوانی در کتاب‌های مهم روایی و تفسیری شیعه، آیه‌ نور را به اهل بیت پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) تفسیر نموده و این آیه‌ را از فضائل ایشان برشمرده‌اند که از جمله آنها منابع زیر است:

[۲] کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۱، ص۱۹۵ و ج۸، ص۳۷۹- ۳۸۰؛

[۳] کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۸، ص۳۷۹- ۳۸۰.

[۴] صدوق، محمّد بن علی، توحید، ص۱۵۷- ۱۵۹.

[۵] قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر قمی، ج۲، ص۱۰۲.

[۶] کوفی، فرات بن ابراهیم، تفسیر فرات الکوفی، ص۲۸۱ – ۲۸۲.

[۷] ابن شهرآشوب، محمد بن علی، مناقب آل ابی‌طالب، ج۱، ص۲۴۰.

[۸] حسینی بحرانی، سیدهاشم، البرهان فی تفسیر القرآن، ج۴، ص۶۷ – ۷۰.

[۹] عروسی، عبد علی، تفسیر نور الثقلین، ج۳، ص۶۰۲-۶۰۴.

ما از میان انبوه روایات، تنها به ذکر چند روایت صحیح از دو کتاب تفسیر قمی و توحید صدوق اکتفا کرده و سپس سند آنها را نیز مورد بررسی قرار می‌دهیم.

روایت کتاب تفسیر قمی

متن روایت، در تفسیر این آیه‌ شریفه این است:
«حدثنی ابی عن عبدالله بن جندب قال کتبت الی ابی الحسن الرضا (علیه‌السّلام) اسال عن تفسیر هذه الآیه فکتب الی الجواب: اما بعد فان محمدا کان امین الله فی خلقه فلما قبض النبی (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) کنا اهل البیت ورثته فنحن امناء الله فی ارضه عندنا علم المنایا و البلایا وانساب العرب و مولد الاسلام و ما من فئه تضل ماه به و تهدی ماه به الا ونحن نعرف سائقها و قائدها و ناعقها و انا لنعرف الرجل اذا رایناه بحقیقه الایمان و حقیقه النفاق و ان شیعتنا لمکتوبون باسمائهم و اسماء آبائهم اخذ الله علینا و علیهم المیثاق یردون موردنا و یدخلون مدخلنا لیس علی مله الاسلام غیرنا و غیرهم الی یوم القیامه، نحن آخذون بحجزه نبینا و نبینا آخذ بحجزه ربنا و الحجزه النور و شیعتنا آخذون بحجزتنا، من فارقنا هلک و من تبعنا نجا و المفارق لنا و الجاحد لولایتنا کافر و متبعنا و تابع اولیائنا مؤمن، لا یحبنا کافر و لا یبغضنا مؤمن و من مات و هو یحبنا کان حقا علی الله ان یبعثه معنا، نحن نور لمن تبعنا، و هدی لمن اهتدی بنا و من لم یکن منا فلیس من الاسلام فی شئ و بنا فتح الله الدین و بنا یختمه، و بنا اطعمکم الله عشب الارض، و بنا انزل الله قطر السماء، و بنا آمنکم الله من الغرق فی بحرکم و من الخسف فی برکم و بنا نفعکم الله فی حیاتکم و فی قبورکم و فی محشرکم و عند الصراط و عند المیزان و عند دخولکم الجنان، مثلنا فی کتاب الله کمثل مشکاه و المشکاه فی القندیل فنحن المشکاه فیها مصباح، المصباح محمد رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) ” المصباح فی زجاجه ” من عنصره طاهره ” الزجاجه کانها کوکب دری یوقد من شجره مبارکه زیتونه لا شرقیه ولا غربیه ” لا دعیه و لا منکره ” یکاد زیتها یضئ و لو لم تمسسه نار ” القرآن ” نور علی نور یهدی الله لنوره من یشاء و یضرب الله الامثال للناس و الله بکل شئ علیم ” فالنور علی (علیه‌السّلام) یهدی الله لولایتنا من احب وحق علی الله ان یبعث ولینا مشرقا وجهه منیرا برهانه ظاهره عند الله حجته حق علی الله ان یجعل اولیاءنا المتقین و الصدیقین و الشهداء و الصالحین و حسن اولئک رفیقا، فشهداؤنا لهم فضل علی الشهداء بعشر درجات و لشهید شیعتنا فضل علی کلّ شهید غیرنا بتسع درجات نحن النجباء و نحن افراط الانبیاء و نحن اولاد الاوصیاء و نحن المخصوصون فی کتاب الله و نحن اولی الناس برسول الله (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و نحن الذین شرع الله لنا دینه فقال فی کتابه: شرع لکم من الدین ما وصی به نوحا و الذی اوحینا الیک – یا محمد. و ما وصینا به ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب، قد علمنا و بلغنا ما علمنا و استودعنا علمهم و نحن ورثه الانبیاء و نحن ورثه اولی العلم و اولی العزم من الرسل ان اقیموا الدین (و لا تموتن الا و انتم مسلمون) کما قال الله (و لا تتفرقوا فیه و ان کبر علی المشرکین ما تدعوهم الیه) من الشرک من اشرک بولایه علی (علیه‌السّلام) (ما تدعوهم الیه) من ولایه علی (علیه‌السّلام) یا محمد (فیه هدی و یهدی الیه من ینیب) من یجیبک الی بولایه علی (علیه‌السّلام) و قد بعثت الیک بکتاب فتدبره و افهمه فانه شفاء لما فی الصدور و نور.»

«علی بن ابراهیم از پدرش، از عبدالله بن جندب روایت کرده است که گفت: در ضمن نامه‌ای به امام رضا (علیه‌السّلام) از ایشان راجع به تفسیر آیه‌ نور (خداوند نور آسمان‌ها و زمین است‌… و خدا به هر چیزی داناست) سؤال کردم.
آن حضرت در پاسخ من چنین نوشتند: «همانا محمّد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) امینِ خدا در میان خلق او بود، و چون پیامبر رحلت فرمود، ما اهل‌ بیت وارثان او شدیم‌، بنابراین ما نیز امنای خدا در زمین هستیم‌، علم مرگ‌ها و بلاها و نَسب‌های عرب و زادگاه اسلام نزد ماست‌. هیچ گروهی نیست که صد نفر را گمراه یا صد نفر را هدایت کند مگر آنکه ما می‌دانیم از کجا نشات می‌گیرد و رهبر و فتنه‌گر آن کیست‌، ما هر مردی را که می‌بینیم می‌فهمیم آیا براستی مؤمن است یا منافق‌.
شیعیان ما به نام خود و نام پدرانشان (نزد ما) شناخته شده هستند. خدا از ما و از آنان‌ (پیرامون ولایت) پیمان گرفته است‌، هر جا که ما از آن عبور کنیم، آنها نیز از آنجا عبور خواهند کرد و هر جا که ما واردش شویم، آنان هم وارد می‌شوند. جز ما و آنان، تا روز قیامت، کسی دیگر بر آیین اسلام نیست‌. ما به کمربند و مقام پیامبرمان تمسّک جسته‌ایم و پیامبر ما به کمربند و مقام پروردگارمان و شیعیان ما به‌ کمربند و مقام ما تمسّک جسته‌اند – و مقصود از کمربند و مقام، نور است- هر که از ما جدا شود هلاک گردد و هر که از ما پیروی کند نجات یابد و جدا شونده از ما و منکر ولایت ما کافر است و پیرو ما و دوستان ما مؤمن.
هیچ کافری ما را دوست نمی‌دارد و هیچ مؤمنی دشمنمان‌ نمی‌دارد، هر کس با دوستی ما از دنیا برود بر خداست که او را با ما برانگیزد. ما برای کسی که از ما پیروی کند نور و روشنایی هستیم، و برای هر کس که از ما راهنمایی بجوید راهنماییم‌، هر که از ما نباشد از اسلام بهره‌ای ندارد، خداوند دین را با ما آغاز کرده است و به ما ختم می‌کند، به برکت وجود ماست که خداوند گیاهان زمین را برای شما می‌رویاند، به برکت وجود ماست که خداوند از آسمان باران می‌فرستد، به‌ برکت وجود ماست که خداوند شما را از غرق شدن در دریا و فرو رفتن در کام زمین نگه‌ می‌دارد و به واسطه ماست که خداوند در زندگی‌تان و در قبرهایتان و در محشرتان، و در هنگام صراط و میزان و ورود به بهشت به شما فائده می‌بخشد.
مثل ما در کتاب خدا، مثل چراغدانی است که درونش چراغ است، پس ما چراغدان‌ هستیم که در آن چراغی باشد، و چراغ همان محمد رسول خداست، آن چراغ درون‌ شیشه است‌ از عنصری پاک و آن شیشه چونان ستاره درخشنده‌ای است‌ برافروخته از روغن درخت پر برکت زیتون که نه شرقی و نه غربی است‌ یعنی نه‌ نطفه ناپاک است و نه مجهول النسب. روغنش روشنی بخشد هر چند آتشی بدان نرسد (که مقصود از آتش قرآن است) نوری بر روی نور است و خدا هر کس را که‌ بخواهد به نور خویش هدایت می‌کند و خدا برای مردم مثَل‌هایی می‌آورد و خدا به هر چیزی‌ داناست.
این نور، علی‌ (علیه‌السّلام) است و خداوند هر که را که دوست داشته باشد با ولایت ما راهنمایی می‌کند. بر خداست که دوستدار ما را با چهره‌ای تابان و برهانی روشن و حجتی آشکار نزد خود، برانگیزد، بر خداست که دوستان ما را در زمره پرهیزگاران و صدیقان و شهیدان و صالحان قرار دهد، و چه نیکو رفیقان و همدمانی هستند ایشان‌. شهدای ما بر سایر شهدا ده درجه برتری دارند و شهید شیعه ما بر شهید غیر ما نه‌ درجه‌ برتری دارد. ماییم برگزیدگان و ماییم بازماندگان پیامبران و فرزندان اوصیای پیامبران‌ و ماییم شخصیت‌های ویژه و نمونه در کتاب خدا.
ما از همه مردم به رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) نزدیکتریم و این ما هستیم که خداوند دینش را برایمان مقرر کرده و در کتاب خود فرموده است: برای شما از دین، همان چیزی را مقرر کرد که به نوح سفارش کرد و آنچه را به تو وحی کردیم -ای محمد- و آنچه را به ابراهیم و موسی و عیسی سفارش کردیم‌، به ما آموخت و آنچه را که باید بیاموزد به ما رساند و علوم این پیامبران را به ما سپرد و ما وارثان پیامبران هستیم و ما وارثان صاحبان علم و وارثان پیامبران اولوالعزم هستیم و آن سفارش این بود که دین را به پا دارید و جز بر اسلام نمیرید. چنانکه خداوند فرمود «و در دین پراکنده و فرقه‌ فرقه نشوید، تحمل آنچه بدان دعوت می‌کنید بر مشرکان دشوار است» یعنی تحمل آنچه بدان دعوت می‌کنید، (ولایت علی (علیه‌السّلام)) ‌ بر کسانی که‌ به ولایت علی (علیه‌السّلام) مشرک شدند دشوار است. ‌ای محمد! هدایت در اوست و خداوند هر کس را که بدو باز گردد به سوی خود هدایت می‌فرماید. یعنی هر کس که دعوتِ تو یا ولایت علی (علیه‌السّلام) را بپذیرد. (ای عبدالله بن جندب‌) این نامه را برای تو می‌فرستم‌، پس در آن نیک بیندش و سعی‌ کن مطالب آن را بفهمی‌، چرا که مطالب آن شفا بخش سینه‌ها و روشنگر دل‌هاست‌.»

[۱۰] قمی، علی بن ابراهیم، متوفای حدود ۳۲۹ق، تفسیر القمی، ج۲، ص۱۰۴، تصحیح، تعلیق و مقدمه:السید طیب الموسوی الجزائری، قم، دار الکتاب، ۱۴۰۴ق.

بررسی سند

اسناد روایت را مورد بررسی قرار خواهیم داد.

علی بن ابراهیم قمی

نجاشی درباره ایشان می‌نویسد:
«علی بن ابراهیم بن‌هاشم ابو الحسن القمی، ثقه فی الحدیث، ثبت، معتمد، صحیح المذهب»

«علی بن ابراهیم بن‌ هاشم کنیه‌اش ابوالحسن قمی است وی در نقل حدیث مورد وثوق است. ثابت، مورد اعتماد و دارای مذهب صحیح است»

[۱۱] ابن‌داود حلّی، حسن بن علی، متوفای ۷۴۰ق، رجال ابن داود، ص۱۳۵، تحقیق وتقدیم:سید محمد صادق آل بحر العلوم، نجف اشرف، مطبعه الحیدریه، ۱۳۹۲ ق.

ابراهیم بن‌ هاشم قمی

مرحوم آیت‌الله العظمی خویی درباره ایشان می‌فرماید:
«لا ینبغی الشک فی وثاقه ابراهیم بن‌هاشم»

«در مورد وثوق بودن ابراهیم بن‌ هاشم قمی جای هیچگونه شکی نیست»

[۱۲] خویی، ابوالقاسم، متوفای ۱۴۱۳ق، معجم رجال الحدیث، ج۱، ص۲۹۱، مرکز نشر الثقافه الاسلامیه، پنجم، ۱۴۱۳ق.

علامه‌ حلی می‌فرماید:
«الارجح قبول قوله»

«قبول گفتار ابراهیم بن‌ هاشم ارجحیت دارد.»

[۱۳] حلّی، حسن بن یوسف، متوفای ۷۲۶ق، خلاصه الاقوال فی معرفه الرجال، ص۴۹، تحقیق:الشیخ جواد القیومی، مؤسسه نشر الفقاهه، اول، ۱۴۱۷ق.

جناب سید بن طاووس در کتاب فلاح السائل، پس از نقل روایتی که یکی از راویانش ابراهیم بن‌ هاشم است، تصریح می‌کند:
«رواه الحدیث ثقات بالاتفاق»

«تمام راویان روایت (از جمله ابراهیم بن‌ هاشم) به اتفاق همه بزرگان شیعه مورد وثوق و اطمینان هستند.»

[۱۴] ابن‌طاوس، علی بن موسی، متوفای ۶۶۴ق، فلاح السائل، ص۱۵۸، بی تا.

عبدالله بن جندب

شیخ طوسی ایشان را ثقه می‌داند و تصریح می‌کند:
عبدالله بن جندب: ثقه

«عبدالله بن جندب مورد وثوق و اطمینان است»

[۱۵] طوسی، محمد بن حسن، متوفای ۴۶۰ق، الابواب (رجال طوسی)، ص۳۴۰، تحقیق:جواد القیومی الاصفهانی، قم، مؤسسه النشر الاسلامی اول، ۱۴۱۵ق.

ابن‌داود حلی نیز می‌نویسد:
«کان مجتهدا جلیل‌ القدر ثقه قال له ابو الحسن علیه السلام: انی راض عنک و الله و رسوله و قال انه من المخبتین»

«عبدالله بن جندب مجتهدی والامقام و مورد اطمینان بوده است امام علی بن موسی الرضا (علیه‌السّلام) درباره ایشان می‌فرمایند: قطعا من از تو رضایت دارم و خدا و رسول خدا نیز از تو رضایت دارند. در جای دیگر فرمودند: قطعا عبدالله بن جندب از فروتنان و متواضعان است.»

[۱۶] ابن‌داود حلّی، حسن بن علی، متوفای۷۴۰ق، رجال ابن داود، ص۱۱۷، مقدمه و تحقیق:سید محمد صادق آل بحر العلوم، نجف اشرف، مطبعه الحیدریه، ۱۳۹۲ ق.

افزون بر این توثیقات، مرحوم حرّ عاملی در انتهای کتاب وزین وسائل الشیعه، طریق روایت عبدالله بن جندب را از علی بن ابراهیم ذکر می‌کند که این ذکر طریق اعتبار روایت مورد بحث را کاملا تایید می‌کند.

[۱۷] حرّ عاملی، محمد بن الحسن، متوفای ۱۱۰۴ ق، وسائل الشیعه الی تحصیل مسائل الشریعه، ج۳۰، ص۶۷، تحقیق:مؤسسه آل البیت (علیهم‌السّلام) لاحیاء التراث، نشر:مؤسسه آل البیت علیهم السلام، قم، ۱۴۱۴ق.

بدین‌ترتیب، روایت کتاب تفسیر قمی در تفسیر آیه‌ نور به فضائل اهل بیت (علیهم‌السّلام) از نظر سندی کاملا صحیح بوده و کوچک‌ترین اشکالی بر آن وارد نیست.

روایات کتاب توحید صدوق

مرحوم صدوق در کتاب توحید پیرامون فضیلت اهل بیت در آیه‌ نور، بابی را مطرح می‌کند تحت عنوان: «تفسیر قول الله عزّوجلّ: الله نور السماوات والارض» و در ضمن آن باب روایاتی را در این‌باره نقل می‌کند. ما به ذکر سه روایت از آن روایات می‌پردازیم.

روایت اول

«حدثنا ابراهیم بن‌ هارون الهیتی، قال: حدثنا محمد بن احمد بن ابی الثلج، قال: حدثنا جعفر بن محمد بن الحسین الزهری، قال: حدثنا احمد بن صبیح قال: حدثنا ظریف بن ناصح، عن عیسی بن راشد، عن محمد بن علی بن الحسین (علیهم‌السّلام) فی قوله (عزّوجلّ): (کمشکاه فیها مصباح)، قال: المشکاه نور العلم فی صدر النبی (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) (المصباح فی زجاجه) الزجاجه صدر علی علیه السلام، صار علم النبی (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) الی صدر علی (علیه‌السّلام) (الزجاجه کانها کوکب دری یوقد من شجره مبارکه) قال: نور، (لا شرقیه ولا غربیه) قال: لا یهودیه ولا نصرانیه (یکاد زیتها یضئ ولو لم تمسسه نار) قال: یکاد العالم من آل محمد (علیهم‌السّلام) یتکلم بالعلم قبل ان یسال، (نور علی نور) یعنی: اماما مؤیدا بنور العلم والحکمه فی اثر امام من آل محمد علیهم السلام، وذلک من لدن آدم الی ان تقوم الساعه. فهؤلاء الاوصیاء الذین جعلهم الله (عزّوجلّ) خلفاءه فی ارضه وحججه علی خلقه لا تخلو ا الارض فی کل عصر من واحد منهم علیهم السلام».

ابراهیم بن‌ هارون هیتی از محمد بن احمد بن ابی‌الثلج از جعفر بن محمد بن الحسین الزهری از احمد بن صبیح از ظریف بن ناصح عیسی بن راشد از امام محمد باقر (علیه‌السّلام) درباره آیه‌ شریفه (مانند چراغدانی که در آن چراغ است) نقل می‌کند که آن حضرت فرمود: چراغدان نور علم در سینه نبی اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) است (چراغ در شیشه‌ای هست) شیشه سینه امام علی (علیه‌السّلام) است.
علم نبی اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) به سینه علی (علیه‌السّلام) وارد شده (شیشه مانند ستاره درخشانی است که از درخت پر برکتی نور می‌گیرد) و آن نور است. (نه شرقی و نه غربی است) یعنی نه یهودیت و نه مسیحیت است (نزدیک است که روغن آن نور دهد هرچند آتشی بدان نرسیده باشد) یعنی نزدیک است که عالم آل محمد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) علم را بیان کند قبل از اینکه از او سوال شود. (نوری بر نور است) یعنی امامی مویّد به نور علم و حکمت در پی امام دیگری از آل محمد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و آن از زمان حضرت آدم تا زمان قیامت است. پس آنها اوصیاء هستند که خداوند آنها را جانشینان خود در زمین و حجت‌های خود بر مخلوقاتش قرار داد. زمین در هیچ زمانی از یکی از آنها خالی نخواهد ماند.»

[۱۸] صدوق، محمد بن علی، متوفای ۳۸۱ق، التوحید، ص۱۵۸، تصحیح و تعلیق:سید‌هاشم حسینی تهرانی، قم، انتشارات جامعه مدرسین، بی تا.

بررسی سند روایت اول

ابراهیم بن‌ هارون:
مرحوم آیه الله‌العظمی خویی درباره‌ او می‌نویسد:
«ابراهیم بن‌ هارون الهیتی: من مشایخ الصدوق»

«از اساتید حدیثِ شیخ صدوق است»

[۱۹] خویی، ابوالقاسم، متوفای ۱۴۱۳ق، معجم رجال الحدیث، ج۱، ص۲۸۹، مرکز نشر الثقافه الاسلامیه، پنجم، ۱۴۱۳ق.

محمد بن احمد:
مرحوم نجاشی درباره‌اش می‌نویسد:
«محمد بن احمد بن ابی الثلج: ثقه، عین کثیر الحدیث»

«محمد بن احمد بن ابی‌الثلج مورد وثوق، معتمد، سرشناس و دارای حدیث بسیار است.»

[۲۰] نجاشی، احمد بن علی، متوفای ۴۵۰ق، فهرست اسماء مصنفی الشیعه (رجال النجاشی)، ص۳۸۱، قم، انتشارات اسلامی، پنجم، ۱۴۱۶ق.

جعفر بن محمد بن الحسین:
مرحوم نجاشی درباره‌ او نیز می‌نویسد:
«جعفر بن محمد بن الحسین: کان وجها فی الطالبیین متقدما و کان ثقه فی اصحابنا سمع و اکثر و عمر و علا اسناده‌»

«در بین طالبیین چهره موجّه و شناخته شده‌ای بود و در بین اصحاب ما مورد وثوق است. دارای حدیث فراوان، عمر طولانی و اسناد عالی است».

[۲۱] نجاشی، احمد بن علی، متوفای ۴۵۰ق، فهرست اسماء مصنفی الشیعه (رجال النجاشی)، ص۱۲۲، قم، انتشارات اسلامی، پنجم، ۱۴۱۶ق.

احمد بن صبیح:
مرحوم نجاشی درباره‌اش می‌نویسد:
«احمد بن صبیح: کوفی، ثقه»

«اهل کوفه و مورد وثوق است»

[۲۲] نجاشی، احمد بن علی، متوفای ۴۵۰ق، فهرست اسماء مصنفی الشیعه (رجال النجاشی)، ص۷۸، قم، انتشارات اسلامی، پنجم، ۱۴۱۶ق.

ظریف بن ناصح:
مرحوم نجاشی درباره‌اش می‌نویس

  راهنمای خرید:
  • لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.