پاورپوینت عید نوروز در اسلام
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت عید نوروز در اسلام دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت عید نوروز در اسلام،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت عید نوروز در اسلام :
نوروز
نخستین روز فروردین ماه و هنگام انتقال خورشید از برج حوت به برج حَمَل را نوروز مینامند، که بیان از تحوّل و پدیدهای طبیعی است که نقطه اعتدال ربیعی و آغاز بهار و فصل رویش و جنبش و جان یافتن دوباره طبیعت پس از مرگی طبیعی است، این هنگامه همواره از دیرباز در ایران باستان با عنوان عید نوروز همراه با برگزاری جشن و آیینهای ویژه نوروزی بوده است.
فهرست مندرجات
۱ – اهمیت نوروز
۲ – پیشینه نوروز
۳ – آغاز سال در میان ملتها
۴ – اوّل سال از نظر اسلام
۴.۱ – آغاز سال عبادی و تقویمی
۵ – تعیین روز نوروز
۶ – نوروز در متون و منابع دینی
۶.۱ – روایت اول
۶.۲ – روایت دوم
۶.۳ – روایت سوم
۶.۴ – روایت چهارم
۶.۵ – روایت پنجم
۶.۶ – روایت ششم
۷ – اسلام و نوروز
۷.۱ – اخبار نوروز در سایر کتب
۸ – احکام فقهی نوروز
۸.۱ – آداب نوروز
۸.۲ – نفی شبهه نامشروعیت نوروز
۹ – اهلسنّت و آیینهای نوروز
۱۰ – تعامل اسلام با دیگر فرهنگها
۱۰.۱ – تأثیرگذاری شگرف اسلام
۱۱ – دلایل مخالفان با نوروز
۱۱.۱ – دلیل اول
۱۱.۲ – دلیل دوم
۱۱.۳ – دلیل سوم
۱۱.۴ – دلیل چهارم
۱۲ – عناوین مرتبط
۱۳ – پانویس
۱۴ – منبع
اهمیت نوروز
روز اول فروردین ماه در ایران و برخی دیگر از کشورها به عنوان روز «نوروز» شناخته شده است. ایرانیان این روز را از زمانهای قدیم، روزی مهم در زندگی خود میدانستند. نوروز ایرانیان که در آغاز فصل بهار جشن گرفته میشود، پیامآور نو شدگی سال و آمدن گرما و مرگ زمستان و رویش دوبار طبیعت، و زمان خروج انسان از عالم خمودگی و پیوستن به طبیعت و شروع به حیات اجتماعی دوباره در جامعه است.
[۱] بلوکباشی، علی، نوروز، ص۱۰، تهران، دفتر پژوهشهای فرهنگی، ۱۳۸۰.
نوروز، سمبل تحول و تغییر و دگرگونی است. علاوه بر اینکه طبیعت بیجان جانی تازه میگیرد، ایرانیان نیز با خانهتکانی و پوشیدن لباس نو و… سعی میکنند به استقبال این تحول بروند. بدون شک این تحول به سمت نیکویی و بهتر شدن است و به همین جهت است که بزرگداشت این روز از اهمیت خاصی برخوردار است.
پیشینه نوروز
عید نوروز از زمانهای قدیم یکی از دو عید بزرگ ایرانیان بوده است، عید دیگر شانزدهم مهرماه به نام «مهرگان» بوده است.
[۲] یعقوبی، ابن واضح، تاریخ یعقوبی، ج۱، ص۱۷۵.
امروزه عید مهرگان از اهمیت چندانی برخوردار نیست. نوروز در روزگار «جمشید» چهارمین پادشاه دوره پیشدادی پدید آمد و در پادشاهی او به صورت آئین درآمد.
[۳] مسعودی، علی بن حسین، مروج الذهب و معادن الجوهر، ج۱، ص۲۱۸، ترجمه ابوالقاسم پاینده، تهران، علمی و فرهنگی، ۱۳۷۴.
مسعودی در «التنیه و الاشراف آورده است: «هرمز در روز نخست ماه فروردین به مظالم (دادگری) نشست. پس آن روز را «نوروز» نام کرد و سنت گشت».
[۴] مسعودی، علی بن حسین، التنبیه و الاشراف، ص۱۹۶، ترجمه ابوالقاسم پاینده، تهران، علمی و فرهنگی، ۱۳۶۵، چاپ دوم.
فردوسی در داستان پدید آمدن نوروز نقل میکند که، وقتی جمشید از کارهای کشوری بیاسود بر تخت کیانی نشست و همه بزرگان لشکری و کشوری بر گرد تخت او فراهم آمدند… جمشید آن روز را که نخستین روز از فروردین و آغاز سال بود، نوروز نامید و جشن گرفت».
به جمشید گوهر افشاندند مر آن روز را روز نو خواندند
چنین روز فرخ از آن روزگار بمانده از آن خسروان یادگار
[۵] فردوسی، ابوالقاسم، شاهنامه فردوسی، ج۱، ص۲۵-۲۶، تهران، بروخیم، ۱۳۱۴.
نوروز و آیینهای ویژه آن پیشینهای بلند در تاریخ دارد که در طول قرنها از عهد آریاییان، هخامنشیان، اشکانیان، ساسانیان تا به امروز با همه فرود و فرازهایش از حیات و اعتباری خاص برخوردار بوده است. جشنهای نوروزی به دلیل هم زمانی با شروع فصل پرطراوت بهار و هم سویی با لطافت و نشاط و جنبش و رویش طبیعت، با حفظ حیات چندهزار ساله خود علیرغم وجود بعضی شک و شبههها و مخالفتورزی بعضی اهل سنّت و نیز برخی علمای شیعه در دورههای اخیر به بخشهای وسیعی از سرزمینهای اسلامی در شرق و غرب، مصر، بعضی نواحی عراق، ترکیه، افغانستان، پاکستان، جمهوری آذربایجان و جمهوریهای آسیای میانه راه پیدا کرده و همواره علمای اسلام و دولتها و حکومتهای به اصطلاح اسلامی مانند امویها، عباسیها تا به صفویه و قاجار واکنشهای متفاوتی درباره آن نشان دادهاند.
آغاز سال در میان ملتها
عیدها و آیینهای جشن و شادی و تعیین و گزینش آغاز سال و مشخص کردن یک مبدأ تاریخی همراه با مراسم و آداب ویژه، پدیدهای است که با اختلاف عقاید و آیینها و به اقتضای فرهنگ و نیازها همواره در میان همه ملّتها معمول و رایج بوده است و به ملّت و مکتب و سرزمینی اختصاص ندارد. اعیاد گاهی دینی و مذهبی، گاه ملّی و گاهی نیز مقطعی و مخصوص به خاندان یا تبار و رژیمی است و هریک تعریف و آیین و آثار مخصوص دارند، مانند عید فطر، قربان، جمعه، مبعث و غدیر در اسلام و به ویژه در مذهب اهل بیت (علیهمالسلام) و عید فصیح و فطیر و کریسمس و مانند آن در میان اهل کتاب،
[۶] مجهول، رسائل اخوان الصفا، ص۴، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی قم.
[۷] مغنیه، محمد جواد، الشیعه فی المیزان، ص۴۱۳، دارالتعارف للمطبوعات بیروت لبنان.
چنانکه تعیین اوّل سال همراه با آیینهای ویژه و نیز با اختلافاتی در شکل و زمان در میان ملتها مرسوم و معمول و به اعتباراتی گونهگون بوده است؛ اوّل سال عبادی، اوّل سال تقویمی هجری قمری، هجری شمسی، میلادی و…، اوّل سال زراعی، اوّل سال آبی، اوّل سال تحصیلی و اوّل سال طبیعی.
اوّل سال از نظر اسلام
جناب سید رضیالدین علی بن موسی بن جعفر بن طاووس متوفای ۶۶۸ قمری در کتاب باارزش اقبال الأعمال درباره تعیین اوّل سال از نظر اسلام مباحث و مطالب جالب توجهی مطرح کرده و از آن جهت که در روشن شدن بعضی از زوایای بحث ما تأثیرگذار است و میتواند سودمند باشد، چکیده آن مطالب را یاد میکنیم.
وی با استناد به روایاتی از حضرت صادق (علیهالسلام) اوّل سال را آغاز ماه مبارک رمضان دانسته است؛ از آنرو امام صادق میفرمایند: (رأسُ السنهِ شهرُ رمضان. )
[۸] طوسی، محمد بن حسن، تهذیب الاحکام، ج۴، ص۳۳۳، ح۱۱۴.
و (شهرُ رمضانَ رأسُ السنّهِ. )
[۹] سید بن طاووس، علی بن موسی، اقبال الاعمال، ص۴.
در روایت دیگری از حضرت صادق (علیهالسلام) از پدران معصومش (علیهمالسلام) از حضرت علی (علیهالسلام) نقل میکند: من اغتسل اوّل یوم من السَّنه فی ماءٍ جارٍ وصَبَّ علی رأسه ثلتینی غُرفه کان دوأ السنه وان اوّل کل ّ سنه أول یومِ من شهر رمضان.
[۱۰] سید بن طاووس، علی بن موسی، اقبال الاعمال، ص۸۶.
آغاز سال عبادی و تقویمی
سید بن طاووس پس از بیان روایاتی که اوّل سال را اوّل محرم دانستهاند، در مقام جمع میان روایات نظر میدهند که اوّل ماه مبارک رمضان آغاز سال عبادی و اوّل ماه محرم الحرام مبدأ و آغاز سال تقویمی و تاریخیِ اسلام است که به راهنمایی امیرمؤمنان علی (علیهالسلام) مبدأ تاریخ مسلمانان هجرت رسول خدا تعیین شده است.
[۱۱] سید بن طاووس، علی بن موسی، اقبال الاعمال، ص۴.
[۱۲] سید بن طاووس، علی بن موسی، اقبال الاعمال، ص۸۶.
[۱۳] سید بن طاووس، علی بن موسی، اقبال الاعمال، ص۵۴۱.
[۱۴] سید بن طاووس، علی بن موسی، اقبال الاعمال، ص۵۵۴.
به هرحال، تعیین مبدأ تاریخی و یا آغاز سال امری اعتباری است که هر ملّت و مکتبی به اقتضای شرایط خاص آن را بر میگزیند.
بنابراین، با بیان و تفصیل جناب ابن طاووس آغاز سال عبادی برابر با روایات امام صادق (علیهالسلام) اوّل ماه رمضان است. و آغاز سال تقویمی با عنوان مبدأ تاریخی اوّل ماه محرم است که با راهنمایی حضرت علی (علیهالسلام) تعیین و تثبیت شده و برای هریک احکام و آداب و رسومی چون غسل و دعا و مانند آن ذکر فرمودهاند.
تعیین روز نوروز
گذشته از مراسم جشن و شادمانی به عنوان عید نوروز و نیز انجام سلسله کارهایی مانند پوشیدن لباس تازه، خانهتکانی، نظافت، صله ارحام، دید و بازدید، تعطیلی بازار و مدرسهها، دادن عیدی و پاداش، عفو و بخشودگی گروههایی از زندانیان و مانند آن، سلسله اعمالی عبادی و دینی در میان آیینهای نوروزی، مانند غسل، نماز و روزه و حتی خواندن دعایی ویژه و نیز در مواردی برخی مواعده و قرارگزاریها در معاملات و داد و ستدها ذکر شده است که میطلبد روز نوروز را محاسبه کرد و شناخت.
در محاسبه روز نوروز از زمان تاجگذاری آخرین شاه ساسانی سال ۶۳۲ میلادی تا سال ۴۶۷ یا ۴۷۱ تاریخ جلالی و تا به سال ۱۳۰۴ شمسی برابر با ۱۳۴۳ قمری مطابق با ۱۹۲۵ میلادی که در مجلس شورای ملّی آن روز تقویم شمسی به عنوان تقویم رسمی کشور ایران پذیرفته شد، مطالبی گفته و نوشته شده و تقریباً پذیرفته شده که از سال ۴۶۷ یا ۴۷۱ تاریخ جلالی روز نوروز در همین نخستین روز فروردین ماه نقطه اعتدال ربیعی استقرار یافته و پس از آن تغییری نیافته است.
[۱۵] دهخدا، علی اکبر، لغت نامه دهخدا، ج۴۵.
[۱۶] معین، محمد، فرهنگ معین، ج ۵، ص۴۳۳.
[۱۷] مقالات تقیزاده گاه شماری در ایران، ج۱، ص۶۳، مجله یادگار سال چهارم، شماره ۷ و….
اگر کسی در تعیین روز نوروز شک و تردید دارد و در نتیجه برای انجام اعمال آن تردید میکند، راه حلّی اصولی و قاعدهای اجتهادی وجود دارد که برای او تکلیف مسأله را روشن میکند؛ استصحاب قهقرایی.
بدون تردید در عصر حاضر و در سدههای اخیر نوروز عَلَم و حقیقت شده است برای روز اوّل فروردین و لحظه انتقال خورشید از برج حوت به برج حَمَل. حال اگر دلایل کافی و قابل اعتماد که اثبات کند نوروز از اوّل برای این روز خاص حقیقت بوده، در دست نباشد و یا کسی در آن ادّله اشکال کند و در نتیجه شک کند که آیا از آغاز نوروز به همین روز گفته میشده و یا آنکه نوروز اسم روز دیگری از روزهای سال بوده و در زمانهای متأخر به این روز نقل داده شده، به کمک قاعده (اصاله عدم نقل) که از زمان وحید بهبهانی و شاگردش صاحب ریاض به عنوان استصحاب قهقرایی شهرت پیدا کرده و حجیت و اعتبار آن در اصول پذیرفته شده، اثبات میکنیم که از آغاز تا به امروز نوروز حقیقت در نخستین روز فروردین ماه بوده است.
بر اساس همین قاعده اصولی و عقلایی است که نوروز در فقه اوّل ماه فروردین شناخته شده است. (جهت اطلاع از حقیقت استصحاب قهقرائی به کتابهای اصولی از جمله اوثق الوسائل شیخ موسی تبریزی،
[۱۸] تبریزی، موسی، اوثق الوسائل ص۴۳۸.
که حاشیه بر رسائل شیخ انصاری است مراجعه شود. و کلمات فقها در استفتائات و نیز بحث بیع نسیه و سلف دیده شود.)
بنابراین، در فرض اثبات استحباب غسل و نماز و روزه در نوروز به استناد اخبار، یا قاعده تسامح در ادلّه سنن و یا از باب رجاء مطلوبیت، چنانکه خواهد آمد، زمان انجام آنها همین نخستین روز فروردین ماه است که با عنوان نوروز شناخته میشود.
نوروز در متون و منابع دینی
نوروز که مرکب از دو کلمه و به معنای روز تازه است، در متون و منابع دینی اعم از حدیث، فقه و تاریخ با دو عبارت یاد شده است:(النیروز) و (النوروز).
به طور عمده نیروز یا نوروز در دو باب از فقه به پیروی از روایات مطرح شده است: نخست در باب مسأله غسل و نماز و روزههای مستحبی و دیگر در باب معاملات در مسأله بیع نسیه، بیع سلف و نیز مسأله هدیّه.
با توجه به آنکه روایات مربوط به هدیههای نوروزی و نیز عبارات فقها در باب نوروز در بحث معاملات از قدمت و اعتبار بیشتری برخوردارند، نخست روایات و عبارات این باب را ذکر میکنیم:
روایت اول
مرحوم کلینی (متوفای ۳۲۹ قمری) در کهنترین متن حدیثی از کتب اربعه یعنی کافی از حسن بن محبوب که از اصحاب اجماع شمرده شده از ابراهیم کرخی که از نظر رجالی ناشناخته است، نقل کرده است.
قال: سألت ابا عبداللّه (علیهالسلام) عن الرّجل یکون له الضَیَعهُ الکبیرهُ فاذا کان یومُ المَهَرجان أوالنیروز أهَدوا إلیه الشیءَ لیس هو علیهم یتقرّبون بذلک الیه؟
فقال:ألیسَ هم مُصلّین؟
قلت:بلی!
قال:فلیقبل هدیتَهُم ولیُکافِهِم؛
[۱۹] کلینی، محمد بن یعقوب، فروع کافی، ج۵، ص۱۴۱.
[۲۰] مجلسی، محمدباقر، مرآت العقول، ص۱۹، ص۱۱۶.
[۲۱] صدوق، محمد بن علی، من لایحضره الفقیه، ج۳، ص۳۰۰.
[۲۲] مجلسی، محمدتقی، روضه المتقین، ج ۷، ص۳۵۱.
[۲۳] طوسی، محمد بن حسن، تهذیب الاحکام، ج۶، ص۳۷۸، رقم ۲۲۹.
[۲۴] مجلسی، محمدباقر، ملاذ الاخیار، ج۱۰، ص۳۹۵.
[۲۵] فیض کاشانی، محمد، الوافی، ج۱۷، ص۳۶۶.
ابراهیم کرخی گفت:از امام صادق (علیهالسلام) درباره شخصی پرسید که مزرعه بزرگی دارد و روز مهرگان یا نوروز که فرا میرسد کارگران و کشاورزان (به رسم نوروز) برای او هدیه میبرند؛ آیا بپذیرد؟
امام فرمود: آیا هدیه دهندگان اهل نماز و مسلمانند؟
گفت:آری!
امام فرمود: هدیه آنها را بپذیرید و در مقابل جبران و تدارک کند.
گذشته از سند روایت که ابراهیم کرخی مجهول و ناشناخته است، نه آنکه ضعیف باشد و گذشته از آنکه مشایخ سه گانه آن را در کافی، فقیه و تهذیب نقل کردهاند و والد مجلسی در شرح فقیه آن را صحیح شمرده، روایت دلالت دارد که در آن روزگار در میان مسلمانان رسم هدیههای نوروزی برقرار بوده و امام هیچ گونه اشکالی بر آن نکرده و بلکه به نوعی آن را تأیید فرموده است.
روایت دوم
اتی علّی (علیهالسلام) بهدّیهِ النیروز فقال:ما هذا؟ قالوا:یا امیرالمؤمنین الیوم النیروز. فقال:إصنَعوا لنا کلَّ یوم نیروزاً؛
[۲۶] صدوق، محمد بن علی، من لا یحضره الفقیه، ج۳، ص۳۰۰، ح۴۰۷۳.
هدیه نوروزی برای امیرمؤمنان (علیهالسلام) آوردند. امام پرسید:این چیست؟ گفتند: امروز نوروز است. (هدیه نوروزی است) امام فرمود:هر روز را برای ما نوروز کنید.
روایت سوم
و روی انه علیه السلام قال: نوروزنا کل ّ یوم.
[۲۷] صدوق، محمد بن علی، من لا یحضره الفقیه، ج۳، ص۳۰۰، ح۴۰۷۳.
[۲۸] فیض کاشانی، محمد، الوافی، ج۱۷، ص۳۷۲، ح۱۷۴۵۴.
[۲۹] عاملی، شیخ حر، وسائل الشیعه، ج۱۲، ص۲۱۴ باب استحباب الهدیه، ج۱۴ ۱۵.
بنابر این روایات، در زمان خلافت امیرمؤمنان (علیهالسلام) به مقتضای رسوم گذشته که به بزرگان هدیه نوروزی میدادهاند، برای امام هدیه نوروزی آوردند و امام نیز نه اصل نوروز را و نه آیینهای آن مانند هدیه دادن را منع نفرموده است.
روایت چهارم
أنه اهدی إلیه فالوذَجُ، فقال:ما هذا؟
قالوا:یوم نیروزٍ!
قال:فَیَرِزوا إن قَدَرتُم کل ّ یوم؛
[۳۰] دعائم الاسلام قاضی نُعمان مغربی، ج۲، ص۳۲۶.
[۳۱] نوری، حسین، مستدرک وسائل، ج ۱۳، ص۲۰۵.
برای امام علی (علیهالسلام) فالوذج (حلوای نوروزی سمنو) هدیه آوردند.
امام فرمود: این چیست؟ گفتند: روز نوروز است. فرمود: اگر میتوانید هر روز را نوروز کنید.
با توجه به آنکه مقداری از مراسیل شیخ صدوق در فقیه و خصال و دیگر کتابهایش که از پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) یا امیرمؤمنان (علیهالسلام) نقل کرده، بنابر تتبع به عمل آمده از کتابهای عامه سرچشمه میگیرند، به احتمال قوی این دو مرسل شیخ صدوق در فقیه همانند مرسل دعائم الاسلام قاضی نُعمان همان است که در کتابهای اهل سنّت با قدری اختلاف و همراه با توضیح بیشتر ذکر شده است. برای نمونه مواردی از آن شمار میشود:
بخاری متوفّای ۲۵۶ قمری صاحب صحیح معروف بخاری در کتاب التاریخ الکبیر در دو مورد جریان نوروز را ذکر کرده است:نخست آنکه از ایوب بن دینار از پدرش نقل میکند:
ان علیاً کان لایقبل هدیه النیروز؛
[۳۲] بخاری، محمد بن اسماعیل، التاریخ الکبیر للبخاری، ج۱، ص۴۱۴.
همانا علی (علیهالسلام) هدیه نوروزی را نمیپذیرفت.
مورد دیگر از حماد بن سَلَمه از علی بن زید از السعر التمیمی روایت کرده است.
اتی علی ّ بفالوزج قال:ما هذا؟ قالوا:الیوم النیروز!
قال:فَنیرِوزا کل ّ یوم.
روایت دوم تاریخ بخاری همان روایتی است که از فقیه و دعائم به طور مرسل نقل شد. روایتی را ابن ندیم متوفای ۳۸۵ قمری در فهرست و زمخشری متوفای ۴۶۷ قمری در ربیع الابرار
[۳۳] زمخشری، محمود بن عمر، ربیع الابرار، ج۱، ص۴۰.
بیهقی در سنن
[۳۴] بیهقی، احمد بن حسین، سنن، ج۹، ص۲۳۴.
خطیب در تاریخ بغداد
[۳۵] خطیب بغدادی، ابوبکر، تاریخ بغداد، ج۱۵، ص۴۴۴.
ابن حزم در المحلی
[۳۶] ابن حزم، المحلی، ج۸، ص۱۹۵.
هندی در کنز العمال
[۳۷] متقی هندی، علی بن حسام، کنزالعمال، ج۱۴، ص۱۷۹.
ابن خلکان در وفیات الاعیان
[۳۸] ابن خلکان، یحیی بن اکثم، وفیات الاعیان، ج۵، ص۴۰۵.
و بلاذری در انساب الاشراف
[۳۹] بلاذری، انساب الاشراف، ج۳، ص۳۷.
به مناسبت بیان بیوگرافی نُعمان بن ثابت مرزبان پدر و یا جد پدری ابوحنیفه رئیس مذهب حنفیها و پیشوای معروفِ فقهیِ اهل عراق که پدر یا جدّش ایرانی تبار و اهل فارس و یا اهل کابل بوده، روایتی را نقل کردهاند که وی به رسم آیین نوروزی فالوذج برای امام علی (علیهالسلام) هدیه آورد و در این جریان بود که امام فرمود:(نوروزنا کل ّ یوم.) و بنابر روایتی درباره روز مهرگان فرمود:(مَهِرجونا کل ّ یوم.)
با دادن هدیه هر روز ما را نوروز و یا مَهرگان کنید.
واژه فالوذج که عربی همان فالوده است، به معنای حلوای نوروزی و سَمَنو است که سوغاتی ایرانیان و شیرینی نوروزی بوده است.
در روایاتی به چگونگی فراهم آوردن و پخت آن اشاره شده که مرکب از مغز گندم، روغن و عسل و شکر و یا هر ماده شیرین دیگری است که داخل دیگ جوشیده و پخته میشود.
[۴۰] مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۶۶، ص۲۸۷، ح۱۰.
[۴۱] مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۶۶، ص۲۸۷، ح۱۲.
[۴۲] طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ماده فلوذج.
روایت پنجم
ان المجوس اَهدَوا إلیه (علی (علیهالسلام) یوم النیروز جاماتٍ من فِضَهٍ فیها سُکّر فقسّم السُکّرَ بین اصحابه وحسبها من جزیتهم وبَعَثَ الیه (علی (علیهالسلام) ) دهقانُ بثوبٍ منسوجٍ بالذهب فابتاعه منه عمرو بن حریث باربعهٍ الآف درهم الی العطاء؛
[۴۳] مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۴۱، ص۱۱۸ به نقل از مناقب ابن شهر آشوب، ج۱، ص۳۱۵.
مجوسیها (ایرانیان قبل از مسلمان شدن) در روز نوروز جامهای سیمین و نقرهای پر از شکر و شیرینی برای حضرت امیر (علیهالسلام) هدیه آوردند. امام هدایای آنان را پذیرفت و آن را میان مسلمانان تقسیم کرد و در مقابل جزیه و خراج آنان را بخشید.
دهقانی (بزرگ قبیله) پارچهای زرباف برای آن حضرت هدیه کرد. امام آن را به عمرو بن حریق به چهار هزار درهم فروختند.
روشن است که آن را برای مستمندان و یا دیگر مصارف جامعه اسلامی به مصرف رسانیدند.
روایت ششم
روایات دیگری از ابن عباس با همین مضمون نقل شده است که جهت رعایت اختصار از نقل آنها در میگذریم.
[۴۴] ابوریحان بیرونی، الآثار الباقیه، ص۳۲۵ ۳۲۷، ترجمه علی اکبر داناسرشت.
[۴۵] زمخشری، محمود بن عمر، ربیع الابرار، ج۱، ص۸۵، انتشارات رضی قم.
بنابراین در هدیههای نوروزی که میان ایرانیان معمول و مرسوم بوده، چه آنگاه که به یک دیگر هدیه میدادهاند و یا کشاورزان به اربابها و مالکان بزرگ پیشکش میکردهاند و یا حتی در مواردی که برای رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله)
[۴۶] ابوریحان بیرونی، الاثار الباقیه، ترجمه علی اکبر داناسرشت، ص۳۲۴.
[۴۷] مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۶۶، ص۲۸۷، ح۱۰.
و امام علی (علیهالسلام) هدیه نوروزی میدادهاند، هیچگونه مخالفت و منعی و یا اصلاحی نقل نشده است، بلکه با پذیرفتن هدایای نوروزی و تدارک عوض آن با بخشش جزیه و خراج و یا دادن هدیه متقابل به نوعی آن را تأیید میکردهاند.
[۴۸] مجلسی، محمدتقی، شرح فقیه، ج۷، ص۳۴۹.
اسلام و نوروز
با بررسی در متون دینی روشن میشود نوروز و آیینهای ویژه آن مانند هدیههای نوروزی و احکام شرعی آن مانند غسل، نماز و روزه مستحبی بدون هیچگونه مخالفتی تلقی به قبول شده است. مقتضای روایات، سیره معصومان (علیهمالسلام)، سیره مسلمین، آرای فقها و نیز مذاق اسلام در تعامل با دیگر فرهنگها و سنّتها آن است که برگزاری عید ملّی و بومی نوروز بدون انتساب به اسلام بیاشکال است و نامشروع دانستن آن فاقد دلیل معتبر شرعی و مخالف با موازین فقهی و اجتهادی است.
در خصوص نوروز و نکو داشت آن در اسلام، روایات مختلف موجود میباشد. هر چند بیشتر روایات دلالت بر این دارند که اسلام آن را به عنوان روزی مهم، مورد تایید قرار داده است. در روایتی که معلی بن خنیس از امام صادق (علیهالسلام)، روایت کرده، حضرت بزرگداشت این روز را به خاطر وقایعی میداند که در این روز اتفاق افتاده است.
[۴۹] عاملی، شیخ حر، وسائل الشیعه، ج۸، ص۱۷۳، قم، آل البیت علیهمالسلام، ۱۴۰۹.
ابن فهد حلی مینویسد: «روز نوروز روزی جلیل القدر است… به این روز عباداتی تعلق دارد که مطلوب شارع است».
[۵۰] حلی، ابن فهد، مهذب البارع، ج۱، ص۱۹۱، قم، جامعه مدرسین، ۱۴۰۷.
علامه مجلسی پس از نقل روایات فراوانی در خصوص نوروز و اهمیت این روز، در روایتی مخالف با روایات سابق مینویسد: امام موسی بن جعفر (علیهالسلام) خطاب به منصور دوانیقی فرمودند: «من روایات رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) را جستجو کردهام اما برای این عید روایتی نیافتم. این روز سنت ایرانیان است که اسلام آن را محو کرده است و پناه بر خدا که ما بخواهیم آن را احیا کنیم».
[۵۱] مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۵۶، ص۱۰۰، بیروت، دارالاحیاء التراث، ۱۴۰۴.
علامه مجلسی سپس مینویسد: «اخبار معلی بن خنیس از جهت سند قویتر از این روایت هستند و بین اصحاب، شهرت بیشتری دارند».
[۵۲] مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۵۶، ص۱۰۱، بیروت، دارالاحیاء التراث، ۱۴۰۴.
(یکی از محققان مینویسد: «اسلام عید نوروز را نه به طور کلی رد نموده و نه به صورت کلی قبول کرده است بلکه اسلام یکسری از کارهای خوب نوروز که جنبه الهی داشت و سعادت بشر در آن بود قبول کرد و به آن جهت شرعی و اسلامی داد و جهات منفی و بدش را که بوی شرک و خرافات و انحراف میداد ممنوع نمود.)
[۵۳] محمدی نیا، اسدا…، اعیاد اسلامی و نوروز، ص۴۱، قم، نصایح، ۱۳۷۶، چاپ اول.
اخبار نوروز در سایر کتب
گفتنی است که افزون بر روایاتی که درباره پدیده نوروز در کتب اربعه شیعه و دیگر کتابها و نیز در کتابهای حدیثی و تاریخی اهل سنّت ذکر شده، کتابهای مستقلی درباره اخبار مربوط به نوروز نوشته شده که همانند بسیاری دیگر از کتابها مفقود و در دست نیست.
نجاشی در شرح حال نصر بن عامر سنجاری که وی را از ثقات اصحاب ما دانسته، در میان کتابهای او، کتاب (ما روی فی یوم النوروز) را نقل میکند.
[۵۴] نجاشی، احمد بن علی، رجال نجاشی، ص۴۲۸، ح۱۱۵۰.
و نیز ابن ندیم در شرح حال صاحب بن عبّاد نقل میکند: له من الکتب کتاب الاعیاد و فضائل النیروز؛
[۵۵] ابن ندیم، محمد بن اسحاق، فهرست ابن ندیم، ص۱۶۷.
سامان دادن کتابی با نام: ما روی فی یوم النوروز. و (الاعیاد و فضائل النیروز) به طور طبیعی باید بر مجموعهای از روایات مشتمل باشد وگرنه بر نوشتن دو یا سه و یا چهار روایت کتاب اطلاق نمیشود. به هرحال، آنچه از روایات درباره نوروز و فضائل آن آمده، برای ما روشن نیست.
احکام فقهی نوروز
در فقه شیعه برای نوروز آداب و احکام ذکر شده است، مانند: غُسل، نماز و روزه مستحبی. اساس و سند فقهی این احکام تا آنجا که تحقیقات نشان میدهد فقط روایت معلّی بن خنیس از امام صادق (علیهالسلام) است که نخستین بار شیخ طوسی آن را در حاشیه کتاب مصباح المتهجد و درباره دعا و زیارات و مستحبات نوشته و در مختصر مصباح شیخ نقل شده است.
اصل روایت چنین است: عن المعلّی بن خنیس عن مولانا الصادق علیه السلام فی یوم النیروز قال:اذا کان یوم النیروز فَاغتَسِل واَلبِس أنظفَ یثابک وتطیَب بأطیب طیبک وتکون ذلک الیوم صائماً فاذا صلیت النوافل والظهر و العصر فصل بعد ذلک اربع رکعات تقرأ فی اوّل کل رکعه فاتحه الکتاب وعشر مرّاتِ انا انزلناه فی لیله القدر وفی الثانیه فاتحه الکتاب و عشر مرات قل یا ایها الکافرون وفی الثالثه فاتحه الکتاب وعشر مرات قل هواللّه احد وفی الرابعه فاتحه الکتاب وعشر مرات المعوذتین وتسجد بعد فراغک فی الرکعات سجده الشکر و تدعو فیها یُغفرُ لک ذنوب خمسین سنه.
[۵۶] طوسی، محمد بن حسن، مصباح المجتهد، ص۷۹۰.
[۵۷] مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۵۹، ص۱۰۱.
[۵۸] عاملی، شیخ حر، وسائل الشیعه، ج۷، ص۳۴۶.
[۵۹] ابن ادیس حلی، سرائر، ج۱، ص۳۱۵.
[۶۰] المهذب ابن فهد حلی، ج۱، ص۱۹۱.
[۶۱] بحرانی، یوسف، الحدائق الناظره، ج۴، ص۲۱۲.
از معلّی بن خنیس از مولای ما امام صادق (علیهالسلام) درباره روز نوروز نقل شده است که امام فرمود:هرگاه روز نوروز شد غُسل کن و پاکیزهترین لباسهایت را بپوش و خود را به خوش بوترین عطرها خوشبو کن و این روز را روزه باش و آنگاه که نوافل و نماز ظهر و عصر را خواندی، چهار رکعت نماز بخوان؛ در رکعت نخست سوره حمد و ده بار سوره قدر را و در رکعت دوم سوره حمد و ده بار سوره کافرون را و در رکعت سوم سوره حمد و ده بار سوره توحید را و در رکعت چهارم سوره حمد و ده بار سوره ناس و فلق را بخوان و پس از آن به سجده شکر رو و دعا کن که گناهان پنجاه سال بخشوده میشود.
بسیاری از فقها پس از شیخ طوسی در مصباح
[۶۲] شوشتری، محمدتقی، النُجعه فی شرح اللمعه، قسم الصلاه جزء دوم.
به پیروی از او در بیشتر کتابهای فقهی شان به غسل و نماز و روزه نوروز در ردیف غسلها، نمازها و روزههای مستحبی توجه کردند و در مقام اشاره به مستند آن نیز همین حدیث معلّی بن خنیس را یادآور شدند.
ابن ادریس حلی در سرائر، ابن سعید حلّی در الجامع للشرائع، علاّمه حلّی در قواعد الاحکام و منتهی المطلب، شهید اوّل در دروس و ذکری و لمعه، ابن فهد حلّی در المهذب البارع، شیخ بهائی در جامع عباسی و حبل المتین، علامه مجلسی در بحارالانوار و زاد المعاد، شیخ بحرانی در الحدائق، فاضل هندی در کشف اللثام، شیخ جعفر کبیر در کشف الغطاء، فاضل نراقی در مستند الشیعه، محمدحسن نجفی در جواهر الکلام، شیخ اعظم انصاری در کتاب طهارت، حاج آقارضا همدانی در مصباح الفقیه، سیدمحمدکاظم یزدی در عروه الوثقی و حاشیه نریمان و شارحان عروه و بسیاری از فقیهان و مراجع تقلید عصر به این مسئله پرداختهاند.
آداب نوروز
در خصوص روز نوروز در روایات مختلف آداب گوناگونی ذکر شده است که به پارهای از آنها به صورت مختصر اشاره میشود:
۱- نماز نافله، یک نماز چهار رکعتی پس از نماز ظهر و عصر، روز نوروز نحوه خواندن این نماز در مفاتیح الجنان در اعمال عید نوروز ذکر شده است. و دعا کردن در سجده این نماز که موجب بخشش گناهان میشود.
[۶۳] عاملی، شیخ حر، وسائل الشیعه، ج۸، ص۱۷۲، قم، آل البیت علیهمالسلام، ۱۴۰۹.
۲- غسل کردن و پوشیدن لباس تمیز و استعمال بوی خوش. در روایتی امام صادق ((علیهالسلام)) میفرماید: «روز نوروز غسل کن و پاکیزهترین لباسهایت را بپوش و خود را با بهترین عطرها خوشبو کن».
[۶۴] عاملی، شیخ حر، وسائل الشیعه، ج۳، ص۳۳۵، قم، آل البیت علیهمالسلام، ۱۴۰۹.
۳- ذکر گفتن خصوصا ذکر «یا ذی الجلال و الاکرام»
[۶۵] قمی، شیخ عباس، مفاتیح الجنان، ص۲۹۹، اعمال عید نوروز.
۴- روزه گرفتن.
[۶۶] قمی، شیخ عباس، مفاتیح الجنان، ص۲۹۹، اعمال عید نوروز.
۵- دعا کردن در لحظه سال.
[۶۷] قمی، شیخ عباس، مفاتیح الجنان، ص۳۸۸، اعمال عید نوروز، دعای «یا مقلب القلوب و الابصار».
نفی شبهه نامشروعیت نوروز
از روزی که بحث اعمال و احکام روز نوروز در فقه شیعه مطرح شد و فتوا به استحباب آن مورد قبول مشهور فقها قرار گرفت، هیچ کس از محدّثان و مجتهدان که رأی و نظرش قابل اعتنا باشد، بحث مخالفت با نوروز و یا شبهه نامشروعیت آن را مطرح نکرده است.
اگر سخنی دارند در اینباره است که روایت معلّی بن خنیس مرسل و ضعیف است و نمیتواند مستند حکم شرعی قرار گیرد و بعضی با استفاده از قاعده تسامح در ادلّه سنن پاسخ دادهاند و بعضی از راه احتمال مطلوبیت و قصد رجاء پیش آمدهاند. به هر حال، اگر بنا بود ماندگاری و برگزاری نوروز و مراسم و آئینهای آنها به دلیل تعلّق داشتنش به ایران باستان و زرتشتیان خلاف شریعت باشد و یا برگزاری مراسم آن زنده نگاه داشتن شعائر کفار، همانندی به مجوسیها، ترویج و تقویت شرک و آتش پرستی و فساد و فحشا و تضعیف توحید و ارزشهای اسلامی و انسانی به شمار آید، در طول تاریخ هزارساله فقه با وجود این همه حساسیت و دغدغههای فقها باید به جای پرداختن به اشکالهای سندی برای استحباب اعمال نوروز به اصل نامشروعیت این آیین میپرداختند.
جالب است وقتی صاحب حدائق با فتوا به استحباب غسل نوروز مخالفت میکند و در مطالب ابن فهد حلی در بیان فضیلت نوروز اشکال میکند، احکام شرعی را با اینگونه احتمالها و مطالب استحسانی و ذوقی اثبات شدنی نمیشمارد.
[۶۸] بحرانی، یوسف، الحدائق الناظره، ج۴، ص۲۱۲.
و آنگاه هیچ اشارهای به مخالفت با نوروز نمیکند.
گفتنی است ما نیز در صدد اثبات این روایت و مستحب دانستن غسل و نماز و روزه نوروز به استناد روایت معلّی بن خنیس و یا به کمک قاعده تسامح در ادلّه سنن نیستیم و روایت را برای اثبات چنین حکمی ناتمام و ناتوان میدانیم و در نهایت انجام اعمال نوروز را به امید ثواب و به قصد رجاء روا میدانیم. لذا در جریان تعارض میان روایت ابن خنیس با روایت ابن شهر آشوب مبنی بر نفی مشروعیت نوروز هر دو را فاقد اعتبار میدانیم و تعارض میان لاحجّت با لاحجّت را بیمعنا میدانیم و تلاش صاحب جواهر و شیخ انصاری
[۶۹] نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۵، ص۴۱.
[۷۰] شیخ انصاری، مرتضی، طهارت، ص۳۲۸.
را مبنی بر تقویت و تقدیم روایت ابن خنیس بر روایت ابن شهر آشوب بدلایلی چون شهرت روایت اوّل و احتمال تقیه و در روایت دوم ناتمام میدانیم.(باتوجه به اینکه روایت ابن خنیس مشتمل بر بیان یک حکم مستحب است میتواند منشأ برای قاعده تسامح و یا احتمال مطلوبیت و قصد رجاء باشد اما روایت ابن شهر آشوب چون مشتمل بر نامشروع بودن نوروز است نمیتواند مشمول قاعده تسامح باشد.)
غرض توجه به این واقعیت است که در میان این همه فقهای دقیق از ابن ادریس صاحب سرائر و علامه و شهید اوّل و دوم تا به امروز هیچ فقیه فرزانهای شبهه تشبه به کفار، تعظیم شعایر کفار و یا خلاف شریعت بودن نوروز را در ردّ آن مورد استدلال قرار نداده است و اگر بزرگانی از فقهای برجسته با تقدّس مثال زدنی مانند ابن فهد حلّی با ارائه بحث مفصلی درباره تعیین روز نوروز تصریح میکند که (یوم النیروز یوم جلیل القدر.)
[۷۱] حلی، ابن فهد، مهذب البارع، ج۱، ص۱۹۱.
هیچ فقهی او را احیاگر سنّت مشرکان که در تضاد با اهداف و مقاصد شریعت است و یا مخالفت با دلیل و مدرکی است، انتقاد نمیکند. در حالی که وقتی به بحث نماز و روزه در روز عاشورا میرسند، به دلیل آنکه بنی امیه اقدام به ساخت اخبار دروغ مبنی بر فضایل روز عاشورا نمودند و برای آن فضائلی چون نماز، روزه و صله رحم و… جعل کردند، تمام آن اخبار را ساختگی قلمداد نمودند و روزه آن روز را مورد اشکال قرار دادند. اگر قرار بود در اعمال نوروز شبهه و شائبه تشبه به دشمن و یا احتمال تقویت جبهه مخالف و مانند آن باشد، به یقین ابراز مخالفت میکردند.
اهلسنّت و آیینهای نوروز
- لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.