پاورپوینت عمرو بن عاص در جنگ صفین
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت عمرو بن عاص در جنگ صفین دارای ۸۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت عمرو بن عاص در جنگ صفین،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت عمرو بن عاص در جنگ صفین :
پاورپوینت عمرو بن عاص در جنگ صفین
عمرو بن عاص یکی از چهره های همراه و همرکاب با معاویه در سفر، حضر و جنگ بود.
فهرست مندرجات
۱ – عملکرد عمرو عاص
۱.۱ – بستن آب
۱.۲ – زخمی شدن و فرار
۱.۳ – به دست گرفتن پرچم پیامبر
۱.۴ – رویارویی با عماربن یاسر
۱.۵ – نامه به ابن عباس و پاسخ
۱.۶ – به نیزه کردن قرآن
۱.۷ – نامه امام علی و عمرو
۱.۸ – پیماننامه صلح
۱.۹ – جمع بندی و اعلام عمومی
۱.۱۰ – فریب دادن ابو موسی
۱.۱۱ – سرودن شعر نیرنگ
۱.۱۲ – پاسخ ابن عباس
۱.۱۳ – نامه پیروزی به معاویه
۲ – پانویس
۳ – منبع
عملکرد عمرو عاص
معاویه در جنگ صفین عمرو بن عاص را بر جناح چپ لشکر خود گماشت.
بستن آب
در همین جنگ معاویه با تحریک عمرو بن عاص پیشدستی کردند و آب را بر سپاه علی (علیهالسّلام) بستند و بر شریعه فرات مسلط شدند. در این زمان اشعث عمرو بن عاص را ندا داد و گفت: وای بر توای عاص. میان ما و آب را آزاد گذار، اگر نگذاری خود، آب بر میداریم و نصیب شما شمشیر میشود. عمرو گفت: قسم به خدا نمیگذارم، مگر این که میان ما و شما شمشیر داوری کند، خدا میداند که کدام یک از ما پیروز میشود. سپاه امام در سختی و فشار قرار گرفتند و احساس بیتابی خود را با امام در میان گذاشتند، امام صعصعه بن صوحان را برای مذاکره با معاویه فرستاد؛ ولی معاویه از هر گونه مذاکره خودداری کرد و امام به ناچار تصمیم به نبرد گرفت، سپاه امام با یک نبرد شریعه را در اختیار گرفت و سپاه معاویه عقب رانده شد.
[۱] نصر بن مزاحم، وقعه صفین، ص۱۶۰ – ۱۶۱، القاهره، موسسه العربیه الحدیثه، ۱۳۸۲ش، چاپ دوم.
[۲] ابن اعثم کوفی، الفتوح، ج۳، ص۱۲، بیروت، دارالاضواء، ۱۴۱۱.
زخمی شدن و فرار
در این جنگ عمرو بن عاص با علی (علیهالسّلام) روبرو شد. علی (علیهالسّلام) او را زخمیکرد و عمرو بر زمین افتاد. پس از آن کشف عورت کرد. علی (علیهالسّلام) با دیدن این وضع از عمرو منصرف شد و صورتش را برگرداند.
[۳] نصر بن مزاحم، وقعه صفین، ص۴۰۷، القاهره، موسسه العربیه الحدیثه، ۱۳۸۲ش.
[۴] دینوری، احمد بن داود، اخبارالطوال، ص۱۷۷، قم، منشورات رضی، ۱۳۶۸ش.
به دست گرفتن پرچم پیامبر
شخصی نقل کرده است که در صفین با علی بودیم، عمرو بن عاص تکه پارچه چهارگوش سیاهی را بر سر نیزه بسته بود. برخی میگفتند این پرچمیاست که پیامبر خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) برای او بسته است. این سخن دهان به دهان گذشت تا به علی (علیهالسّلام) رسید. علی (علیهالسّلام) از ماجرای این پرچم همه را باخبر کرد. فرمودند: پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) این پارچه را به دشمن خدا عمرو بن عاص داد و فرمود: کیست که آن را با شرطی که متضمن آن است، بگیرد؟ عمرو از شرطش پرسید و پیامبر شرط آن را این قرار داد که با مسلمانی نجنگی و کافری را آسوده نگذاری. پس بدین شرط آن را گرفت و به خدا سوگند که همان وقت مشرکان را آسوده گذاشت و امروز هم با مسلمانان به جنگ پرداخته است. سوگند به آن کسی که دانه را شکافت و انسان را بیافرید که این افراد به دلخواه خود اسلام نیاوردند، بلکه مجبور شدند و در نهان کافر ماندند و چون یاران و همدستانی یافتند به دشمنی خود با ما بازگشتند جز اینکه به ظاهر نماز را ترک نکردهاند.
[۵] نصر بن مزاحم، وقعه صفین ص۲۱۵، القاهره، موسسه العربیه الحدیثه، ۱۳۸۲ش
[۶] نصر بن مزاحم، وقعه صفین ص۳۲۱، القاهره، موسسه العربیه الحدیثه، ۱۳۸۲ش.
[۷] دینوری، احمد بن داود، اخبارالطوال، ص۱۷۴، قم، منشورات رضی، ۱۳۶۸ش.
[۸] ابن الجوزی، المنتظم فی تاریخ الملوک و الامم، ج۵، ص۱۴۷، تحقیق محمد عبدالقادر عطا و مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۲ق، چاپ اول.
رویارویی با عماربن یاسر
هنگامیکه عمار بن یاسر با پاورپوینت عمرو بن عاص در جنگ صفین روبرو شد به همراه یارانش از اسب پیاده شد. عمرو تشهد گفت. عمار بن یاسر گفت: خاموش باش. تو این را در زندگانی محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و نیز پس از رحلت او مدتها است که ترک کردهای و ما به آن از تو شایستهتریم. اگر قصد دشمنی داری حق ما باطل تو را براند و اگر خواهی سخنوری کنی ما از تو به شایستهگویی و مناسبسرایی آگاهتریم و اگر خواهی از سخنی آگاهت کنم که میانه ما و شما را به تمییز جدا کند و پیش از آن که بجنبی به کفر متهم و منسوبت دارد چنان که خود بر ضد خود گواهی دهی و نتوانی مرا دروغزن شماری.
[۹] نصر بن مزاحم، وقعه صفین، ص۳۳۷، القاهره، موسسه العربیه الحدیثه، ۱۳۸۲ش.
[۱۰] کوفی، احمد بن اعثم، الفتوح، ج۳، ص۷۶، تحقیق علی شیری، بیروت، دار الاضواء، ۱۴۱۱ ق، چاپ اول.
عمرو بن عاص میگفت: امیدوارم کسانی که تا روز رحلت پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) مورد محبت او بودهاند، خداوند آنها را به آتش جهنم وارد نکند. به او گفتند رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) تو را هم دوست میداشت و به فرماندهی میگماشت. گفت: خداوند بهتر میداند که آیا پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) مرا دوست میداشت یا آن که میخواست از من دلجویی کند؛ ولی میدیدم پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) عمار بن یاسر را که در جنگ صفین او را کشتیم بسیار دوست میداشت.
[۱۱] هاشمیبصری، محمد بن سعد بن منیع، طبقات الکبری، ج۳، ص۱۹۹، تحقیق محمد عبدالقادر عطا، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۰ق، چاپ اول
عمار درباره عمرو بن عاص که به مقابله با او آمده بود، میگفت: ای مردم عراق میخواهید کسی را ببینید که با خدا و پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) دشمنی کرد و جنگید و بر ضد مسلمانان قیام کرد و با مشرکان همکاری کرد و چون پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) را در آن زمان نیرومندتر دید از روی ترس مسلمان شد. به خدا این شخص همیشه به دشمنی مسلمانان و تساهل و سازش با بدکار شهره بود. در مقابل او بجنگید و مقاومت کنید که او میخواهد نور خدا را خاموش گرداند و دشمنان را چیره کند و گفت سه بار با علی جنگ کردهای و این جنگ چهارم است که نه بهتر است و نه نکوتر.
[۱۲] نصر بن مزاحم، وقعه صفین، ص۳۲۱، القاهره، موسسه العربیه الحدیثه، ۱۳۸۲ش.
[۱۳] ابنمسکویه رازی، ابو علی، تجارب الامم، ج۱، ص۵۳۳، تحقیق ابوالقاسم امامی، تهران، سروش، ۱۳۷۹ ش، چاپ دوم.
نامه به ابن عباس و پاسخ
در اثنای جنگ معاویه از عمرو درخواست نوشتن نامهای به ابن عباس که همراه علی (علیهالسّلام) بود کرد تا سخن ابن عباس در علی (علیهالسّلام) مؤثر افتد هر چند که عمرو با این کار موافق نبود، چون میدانست ابن عباس فریب سخنان آنها را نمیخورد؛ ولی با اصرار معاویه نامهای برای ابن عباس به این مضمون نوشت: کاری که من و تو در آن قرار گرفتهایم اولین موردی نیست که [۱۴] در آن آشکار شده است. تو پیشوای این جمع پس از علی (علیهالسّلام) هستی. پس مواظب باش آن چه خواهد آمد بهتر از آن چه تاکنون بوده باشد. به خدا [۱۵] این جنگ برای ما و شما زندگی و قراری باقی نگذاشته است. بدان اگر شام نابود شود، نابودی عراق را در پی خواهد داشت. عراق هم اگر نابود شود نابودی شام را در پی خواهد داشت. بهتر از شما برای ما و بهتر از ما برای شما کسی دیگر نیست. ما نمیگوییمای کاش جنگ برمیگشت، بلکه میگوییمای کاش جنگ هرگز به وجود نمیآمد. کسی نیست که زندگی را دوست نداشته باشد. مردم دوره ما سه گروه هستند یا کسی است که امر میکند و دیگران از او تبعیت میکنند یا ماموری است که اطاعت میکند و یا مشاوری است که در کار خود درستکار است، اما از گنهکار نادان نباید پیروی کرد.
[۱۴] نصر بن مزاحم، وقعه صفین، ص۴۱۰، القاهره، موسسه العربیه الحدیثه، ۱۳۸۲ش.
[۱۵] کوفی، احمد بن اعثم، الفتوح، ج۳، ص۱۴۹، تحقیق علی شیری، بیروت، دار الاضواء، ۱۴۱۱ ق، چاپ اول.
زمانی که نامه عمرو به دست ابن عباس رسید آن را برای علی (علیهالسّلام) خواند. علی (علیهالسّلام) گفت: خدا او را بکشد. پاسخ او را بده. ابن عباس نوشت: کسی را هم چون تو در میان عرب، این قدر کمحیا ندیدم، تو برای هوای نفس به معاویه پیوستی و دین خود را به بهایاندکی فروختی. مردم را بدون سنجش در کار دشواری وارد کردی تا خلافت را تصاحب کنی. آتش جنگ را افروختی و خود را طوری نشان دادی که گویی اهل ورع و تقوایی. در این جنگ معاویه هم چون علی (علیهالسّلام) نیست. علی (علیهالسّلام) این جنگ را به حق شروع کرد، در حالی که معاویه این جنگ را از روی طغیان و سرکشی آغاز کرد. مردم عراق با علی (علیهالسّلام) بیعت کردند، در حالی که علی (علیهالسّلام) از آنها بهتر بود و مردم شام با معاویه بیعت کردند، در حالی که مردم شام از معاویه بهترند. من و تو در این میان برابر نیستیم. من خدا را میخواهم و تو مصر را. تو چیزی را که تو را از من دور کرده میشناسی و من چیزی را که تو را به معاویه نزدیک کرده نمیشناسم. اگر وارد شری شوی نمیتوانی ما را فریب دهی و اگر وارد خیری شوی نمیتوانی از ما جلو افتی.
[۱۶] نصر بن مزاحم، وقعه صفین، ص۴۱۲، القاهره، موسسه العربیه الحدیثه، ۱۳۸۲ش.
[۱۷] کوفی، احمد بن اعثم، الفتوح، ج۳، ص۱۵۰، تحقیق علی شیری، بیروت، دار الاضواء، ۱۴۱۱ ق، چاپ اول.
زمانی که در جنگ صفین عمار کشته شد، سر عمار را نزد معاویه آوردند و هر یک میگفتند من بودم که عمار را کشتم. عمرو بن عاص به آنها گفت: به خدا سوگند شما در افتادن به آتش با همدیگر ستیزه میکنید. از رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) شنیدم که میگفت گروه ستمکار عمار را میکشند. معاویه با این سخن عمرو مخالفت کرد و گفت: کسانی که عمار را به میدان جنگ آوردهاند او را کشتهاند.
[۱۸] نصر بن مزاحم، وقعه صفین، ص۳۴۳، القاهره، موسسه العربیه الحدیثه، ۱۳۸۲ش.
[۱۹] دینوری، ابن قتیبه، الامامه و السیاسه، ج۱، ص۱۴۷.
[۲۰] ابن اثیر، اسدالغابه، ج۳، ص۶۳۰، بیروت، دارالفکر، ۱۴۰۹ق.
به نیزه کردن قرآن
زمانی که عمرو بن عاص مشاهده کرد که لشکر علی (علیهالسّلام) در حال پیروزی هستند نزد معاویه رفت و به او گفت: به افراد سپاه بگو که قرآنها را به نیزه بالا برند و قرآن را حکم بین هر دو سپاه قرار میدهیم و بدین ترتیب بین این جمع تفرقه میاندازیم، زیرا از این بین گروهی هستند که میپذیرند و گروهی نمیپذیرند. بدین صورت بین دو گروه تفرقه ایجاد میشود و تا مدتی جنگ و کشتار از ما برداشته میشود.
[۲۱] شمیبصری، محمد بن سعد بن منیع، طبقات الکبری، ج۴، ص۱۹۳، تحقیق محمد عبدالقادر عطا، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۰ق، چاپ اول.
[۲۲] طبری، محمد بن جریر، تاریخ الطبری، ج۵، ص۵۱، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، دارالتراث، ۱۳۸۷ش، چاپ دوم، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، دارالتراث، ۱۳۸۷ش، چاپ دوم.
[۲۳] ابن طقطقی، الفخری، ص۹۶، تحقیق عبدالقادر محمد مایو، بیروت، دار القلم العربی، ۱۴۱۸ق، چاپ اول.
نامه امام علی و عمرو
هنگامیکه حیله عمرو بن عاص اجرا شد مردم ادامه جنگ را خوش نداشتند و به صلح دعوت کردند و دو حکم برگزیدند؛ در حالی که علی (علیهالسّلام) به هیچ وجه به این کار راضی نبود. علی (علیهالسّلام) نامهای به عمرو نوشت به این مضمون: به راستی دنیا بازدارنده آدمیاز هر کار و دنیادار در دام آن گرفتار است. هرگز بهرهای از آن نبرد؛ مگر آن که دری از آن به رویش بگشاید و هزینهای بر گردنش افکند که دلبستگی او را بدان افزون کند و هرگز آرزومند دنیا هر چه از آن برگیرد ـ به سبب فزونی آن چه بدان دست نیافته است ـ از دنیا سیر و بینیاز نشود و فراسوی همه اینها باید سرانجام از آنچه گرد آورده است، جدا شود. نیکبخت کسی است که از سرنوشت دیگری پند گیرد. ای ابا عبدالله پاداش خود را تباه مدار و با معاویه در راه باطلی که در پیش گرفته همراهی نکن؛ زیرا معاویه مردم را خوار و ناچیز شمرد و حق را نادیده گرفت.
سپس عمرو بن عاص پاسخ علی (علیهالسّلام) را این گونه داد: آن چه صلاح ما در آن است و موجب الفت و نزدیکی میان ما میشود که تو به حق بازگردی و درخواست تشکیل شورایی را که خواسته شده بپذیری. پس، از ما آن کس که بر حق باید شکیبا ماند و مردم، او را در مبارزه خود معذور شناسد.
[۲۴] نصر بن مزاحم، وقعه صفین، ص۴۹۸، القاهره، موسسه العربیه الحدیثه، ۱۳۸۲ش.
[۲۵] دینوری، ابن قتیبه، الامامه و السیاسه، ص۱۴۷
[۲۶] کوفی، احمد بن اعثم، الفتوح، ج۳، ص۱۹۲، تحقیق علی شیری، بیروت، دار الاضواء، ۱۴۱۱ ق، چاپ اول.
علی (علیهالسّلام) زمانی که دید هیچ چارهای جز قبول حکمیت و تشکیل شورا نیست بالاجبار آن را قبول کرد و دو حکم برگزیدند. علی (علیهالسّلام) به حکمیت ابو موسی اشعری تن در داد و معاویه عمرو بن عاص را حکم ساخت و نامهای میان خود نوشتند که پس از یک سال در اذرح جمع شوند و در کار امت تصمیم بگیرند.
[۲۷] هاشمیبصری، محمد بن سعد بن منیع، طبقات الکبری، ج۳، ص۲۳، تحقیق محمد عبدالقادر عطا، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۰ق، چاپ اول.
[۲۸] کوفی، احمد بن اعثم، الفتوح، ج۴، ص۱۹۸، تحقیق علی شیری، بیروت، دار الاضواء، ۱۴۱۱ ق، چاپ اول.
در نامهای که در این روز نوشته شد، پس از نام خدا نام امیرالمؤمنین (علیهالسّلام) به عنوان حکم آورده شد که عمرو با آوردن این عبارت مخالفت کرد و گفت: علی امیر
- لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.