پاورپوینت علوم اهل بیت
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت علوم اهل بیت دارای ۸۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت علوم اهل بیت،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت علوم اهل بیت :
پاورپوینت علوم اهل بیت
دانش همیشه جوشان اهل بیت(ع) ابعاد گوناگونی دارد. آنان به اذن الهی، هم از غیب آگاه بودند، هم دانش آنان آبشخوری وحیانی داشت، هم تسلط خیرهکنندهای بر دانشهای گوناگون داشتند و البته در مقام تعلیم، ظرفیت علمی و ادراکی مخاطب را مد نظر قرار میدادند.
فهرست مندرجات
۱ – ابعاد دانش اهل بیت
۱.۱ – آگاهی از غیب
۱.۱.۱ – آیات دال بر انحصار علم غیب در خداوند
۱.۱.۲ – آیات دال بر عدم انحصار علم غیب در خداوند
۱.۲ – تعیین و تبیین محل اختلاف
۱.۲.۱ – حل کردن اختلاف بین آیات
۱.۲.۲ – آیات و روایات دال بر این راه حل
۱.۲.۳ – تقسیم غیب به مطلق و نسبی
۱.۲.۴ – غیب مطلق
۱.۲.۵ – غیب نسبی
۱.۳ – اتصال به وحی
۱.۳.۱ – احادیث مربوط به بحث
۱.۴ – تسلط فراگیر علمی
۱.۴.۱ – احادیث دال بر این مطلب
۱.۵ – مراعات ظرفیت ادراک مخاطب
۱.۵.۱ – سخن ابن ابی الحدید در این باره
۱.۵.۲ – احادیث در تأکید بر این باب
۲ – پانویس
۳ – منبع
ابعاد دانش اهل بیت
برخی از ابعاد دانش اهل بیت(ع) را در این مقاله تبیین مینمائیم.
آگاهی از غیب
یکی از مباحثی که از دیرباز در بین اندیشمندان شیعی و سنی بحث برانگیز بوده، بحث از آگاهی اهل بیت به «غیب» است که با نهایت تأسف، در بین برخی از مسلمانان با فراز و نشیب تندی مواجه بوده و در مواردی به «غلوّ» نیز مبتلا گردیده است و از همینرو، برخی از صاحبان اندیشه به صراحت گفتهاند: «من مسئلهای را همانند مسئله علم غیب سراغ ندارم که قلمهای برخی از اندیشمندان در آن به لغزش در آمده باشد!».
[۱] الشیعه فی المیزان، ص۴۱.
آیات دال بر انحصار علم غیب در خداوند
از برخی آیات قرآن، میتوان انحصار علم غیب را در خدای متعال استنباط کرد؛ به عنوان نمونه:
۱. ( عالِمُ الْغَیْبِ فَلا یُظْهِرُ عَلی غَیْبِهِ أَحَدًا)؛
[۲] جن/سوره۷۲، آیه۲۶.
«خداوند کسی است که بر غیب آگاهی دارد. پس هیچ کسی را بر غیب خویش آگاه نمیسازد».
۲. ( قُلْ لا یَعْلَمُ مَنْ فِی السّماواتِ وَ اْلأَرْضِ الْغَیْبَ إِلاّ اللّهُ)؛
[۳] نمل/سوره۲۷، آیه۶۵.
«بگو هیچ کس از افرادی که در آسمانها و زمین هستند، به غیب آگاهی ندارند، مگر خداوند».
۳. ( وَ عِنْدَهُ مَفاتِحُ الْغَیْبِ لا یَعْلَمُها إِلاّ هُوَ…)؛
[۴] انعام/سوره۶، آیه۵۹.
«کلیدهای غیب در نزد خداوند است و هیچ کس از آنها آگاهی ندارد».
۴. ( فَقُلْ إِنّمَا الْغَیْبُ لِلّهِ)؛
[۵] یونس/سوره۱۰، آیه۲۰.
«ای پیامبر! بگو غیب، مختص به خداست».
آیات دال بر عدم انحصار علم غیب در خداوند
اما آیاتی دیگر نیز در دست داریم که از عدم انحصار علم غیب برای خداوند خبر میدهد؛ به عنوان نمونه:
۱. (…وَ أُنَبِّئُکُمْ بِما تَأْکُلُونَ وَ ما تَدّخِرُونَ فی بُیُوتِکُمْ)؛
[۶] آل عمران/سوره۳، آیه۴۹.
«…من شما را به آنچه میل میکنید و آنچه در منازل خویش ذخیره میسازید، خبر میدهم».
۲. (وَ قُلِ اعْمَلُوا فَسَیَرَی اللّهُ عَمَلَکُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ)؛
[۷] توبه/سوره۹، آیه۱۰۵.
«ای پیامبر! بگو هر کار میتوانید، انجام دهید که خداوند و رسول او و مؤمنان، تمام آنها را زیر نظر خواهند گرفت».
۳. (وَ ما کانَ اللّهُ لِیُطْلِعَکُمْ عَلَی الْغَیْبِ وَ لکِنّ اللّهَ یَجْتَبی مِنْ رُسُلِهِ مَنْ یَشاء)؛
[۸] آل عمران/سوره۳، آیه۱۷۹.
«چنان نبود که خداوند، شما را از علم غیب آگاه سازد؛ ولی خداوند از بین فرستادگان خویش هر کسی را که بخواهد، برمیگزیند».
تعیین و تبیین محل اختلاف
قبل از آنکه بین این دو دسته از آیات، توجیه قابل قبولی را ارائه کنیم، مطلبی که درخور توجّه به نظر میرسد، تعیین و تبیین محل اختلاف است که پرداختن به آن میتواند اصل مطلب را برای ما روشن گرداند.
واژه «غیب» در یک نگاه، شامل هر چیزی میشود که از حواس پنجگانه انسان مخفی است و در این دیدگاه تمام امور نامحسوس، اعم از حوادث پیشین و آینده و تمام مراتب و مراحل نهان هستی را در بر میگیرد و در نگاه دیگر، آگاهی به غیب؛ یعنی پیشگویی حوادث آینده و اخبار از حوادث گذشته؛ به گونهای که برای غالب انسانها از طریق عادی امکانپذیر نیست.
بدون شک هیچ کس نمیتواند ادعا کند که نوع اول از علم غیب در غیر از خداوند نیز قابل تصور است؛ چنان که امام علی(ع) با خبردادن از حوادث آینده و پیشبینی حمله مغولها به کشورهای اسلامی، در پاسخ به این که آیا شما علم غیب دارید؟ با تبسمی فرمود:
«این، علم غیب نیست بلکه علمی است که از صاحب علمی (پیامبر) آموختهام. علم غیب، علم ساعت است. خداوند از آنچه در ارحام است، اعم از مذکر و مونث، زشت و زیبا، بخیل یا سخی، شقاوتمند یا سعادتمند و هر کسی که هیزم جهنم خواهد شد یا در بهشت همدوش انبیا قرار خواهد گرفت، آگاه است. این همان علم غیبی است که هیچ کس جز خدا آن را نمیداند و غیر از این، همان علمی است که خداوند آن را به پیامبرش تعلیم فرموده و او نیز به من یاد داد».
[۹] نهجالبلاغه، خطبه ۱۲۸.
حل کردن اختلاف بین آیات
تاکنون اندیشمندان راه حلهایی را برای حل این اختلاف در بین آیات ارائه کردهاند که بهترین آنها، نفی اصالت و استقلال در غیر از خداوند برای علم غیب است؛ بدین معنا که علم غیب به صورت ذاتی و استقلالی، اختصاص به خدای متعال دارد و دیگران هر اندازه از علم غیب را دارا باشند، فقط از ناحیه خداوند و به صورت غیر ذاتی و تبعی است. آیات و احادیث متعددی این دیدگاه را به صراحت یا به اشاره تأیید کردهاند.
آیات و روایات دال بر این راه حل
در این مجال، چند نمونه از این شواهد، بیان میشود.
۱. ( وَ ما کانَ اللّهُ لِیُطْلِعَکُمْ عَلَی الْغَیْبِ وَ لکِنّ اللّهَ یَجْتَبی مِنْ رُسُلِهِ مَنْ یَشاءُ)؛
[۱۰] آل عمران/سوره۳، آیه۱۷۹.
«خداوند هیچ کسی را از اسرار غیب آگاه نمیکند، مگر رسولانی که مورد انتخاب وی باشند».
۲. در داستان حضرت سلیمان و پادشاه «سباء»، وقتی آصف بن برخیا خواست که در کمتر از یک چشم به هم زدن، تخت پادشاه را نزد سلیمان بیاورد، قرآن سخن آصف را چنین نقل میکند:
(قالَ الّذی عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْکِتابِ أَنَا آتیکَ بِهِ قَبْلَ أَنْ یَرْتَدّ إِلَیْکَ طَرْفُکَ فَلَمّا رَآهُ مُسْتَقِرّا عِنْدَهُ قالَ هذا مِنْ فَضْلِ رَبّی…)؛
[۱۱] نمل/سوره۲۷، آیه۴۰.
«کسی که دانشی از کتاب را داشت، گفت: من آن را پیش از آنکه چشم خود را بر هم زنی، نزد تو حاضر خواهم ساخت. و هنگامی که سلیمان آن را نزد خود مستقر دید، گفت: این از فضل پروردگار من است».
نکته ظریفی در این آیه نهفته است و آن اینکه قرآن کریم در این، آیه، کلمه «علم ٌ» را با تنوین آورده و این بدان معناست که فقط بخشی از علم کتاب در نزد آصف بن برخیا بوده و با این حال، توانایی چنین کاری را داشته است؛ این در حالی است که در حدیثی ابو سعید خدری از پیامبر گرامی اسلام دربار مصداق (الّذی عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْکِتابِ) پرسش کرد. آن حضرت فرمود: او وصی برادرم، سلیمان بن داود بود. گفتم: ( وَ مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْکِتابِ) چه کسی است؟ پیامبر فرمود: «ذاک أخی علیّ بن أبیطالب؛ او برادرم، علی بن أبیطالب است».
[۱۲] تفسیر نور الثقلین، ج۲، ص۵۲۳.
[۱۳] احقاق الحق، ج۳، ص۲۸۰.
[۱۴] احقاق الحق، ج۳، ص۲۸۱.
روشن است که علم کتاب به صورت بالذات در نزد امام علی(ع) وجود نداشته است، بلکه خداوند آن را به وی عنایت کرده است؛ چنان که از مضمون خطبه ۱۲۸ نهجالبلاغه نیز میتوان آن را استفاده کرد.
[۱۵] نهجالبلاغه، خطبه ۱۲۸.
۳. در احادیث متعددی آمده است که امام علی(ع) فرمود: «از من بپرسید قبل از آنکه مرا از دست بدهید. آیا نمیپرسید از کسی که نزد او علم خواب، علم حوادث تلخ و علم أنساب هست»؟
[۱۶] مناقب الامام امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب، ابن المغازی، علی بن محمد الشافعی، ص۴۰۳.
[۱۷] تاریخ دمشق، ابن عساکر، ج۳، ص۲۰.
[۱۸] بحارالانوار، ج۲۶، ص۱۵۳.
[۱۹] بحارالانوار، ج۲۶، ص۱۵۴.
[۲۰] بحارالانوار، ج۲۶، ص۱۴۸.
[۲۱] بحارالانوار، ج۲۶، ص۱۴۶.
استدلال به این دسته از احادیث نیز همانند مورد پیشین است.
تقسیم غیب به مطلق و نسبی
از مباحث فوق میتوان در یک تقسیم بندی، غیب را به «غیب مطلق» و «غیب نسبی» تقسیم کرد.
غیب مطلق
غیب مطلق؛ یعنی آگاهی بر مسائلی که هیچ کس جز خداوند از آن اطلاعی ندارد،
غیب نسبی
اما غیب نسبی، آگاهی بر مسائلی است که برخی انسانها که به درجاتی از عرفان و عبودیت رسیدهاند، به آن دست یافتهاند و چنین انسانهایی فقط به اذن خداوند متعال میتوانند بر بخشی از امور پنهان هستی، آگاه گردند؛ چنان که امام باقر(ع) میفرماید: «گاهی دریچه علم برای ما گشوده میشود و ما از آن آگاه میگردیم و گاهی نیز بسته میشود و ما نیز آگاه نمیشویم… ».
[۲۲] اصول کافی، ج۱، ص۳۱۴، حدیث۱.
اتصال به وحی
این بحث که در جای خود از مبحث پیشین مهمتر است، در واقع میتواند پیشنیاز علم اهلبیت به «غیب» نیز محسوب شود و جایگاه آن را تحکیم بخشد. بنابر احادیث معتبر، اهل بیت پیامبر(ص) با قرآن و علوم قرآن همگاماند و تا روز بر پایی قیامت، لحظهای از آن جدا نمیگردند.
[۲۳] تفسیر عیاشی، ج۱، ص۲۳۰.
[۲۴] وسائل الشیعه، ج۵، ص۵۳۸.
پیامبر گرامی اسلام دراین باره میفرماید:
[۲۵] فرائد السمطین، ج۱، ص۳۱۴، حدیث۲۵.
[۲۶] اصول کافی، ج۱، ص۱۹۱، حدیث۵.
«اهل بیت با قرآن هستند و قرآن نیز با آنان است. آنان از قرآن فاصله نمیگیرند تا آنکه در سر حوض کوثر بر من وارد گردند….» «هم مع القرآن و القرآن معهم لا یفارقونه و لایفارقهم حتی یردوا علیّ الحوض…».
احادیث مربوط به بحث
در این مجال به دلیل اهمیت بحث، برخی از احادیث مربوط به آن را بیان میکنیم:
۱. امام صادق(ع) خطاب به راوی فرمود: «اگر خواستی علم صحیح را بیابی، در نزد ما اهل بیت است. ما همان اهل ذکریم که خدای متعال فرمود: (فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّکْرِ إِنْ کُنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ)؛ از اهل ذکر پرسش کنید، اگر نمیدانید».
[۲۷] نحل/سوره۱۶، آیه۴۳.
[۲۸] مرآه العقول، ج۲، ص۴۲۷.
۲. از امام صادق(ع) درباره ( قالَ الّذی عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْکِتابِ أَنَا آتیکَ بِهِ قَبْلَ أَنْ یَرْتَدّ إِلَیْکَ طَرْفُکَ)؛
[۲۹] نحل/سوره۱۶، آیه۴۰.
سؤال شد. امام(ع) بین انگشتان دست خود را فاصله انداخت و آنها را روی سینه خویش گذارد و فرمود: «به خدا قسم! تمام علم کتاب در نزد ما اهل بیت است».
[۳۰] وسائل الشیعه، ج۱۸، ص۱۳۸، باب۱۳، حدیث۱۶.
۳. امام علی(ع) میفرماید: «هر آیهای که نازل میشد، پیامبر اکرم(ص) شیو قرائت آن را به من میآموخت، بعد آن را املا میکرد و من مینوشتم. سپس تأویل، تفسیر، ناسخ و منسوخ، محکم و متشابه آن را به من یاد میداد و برایم دعا میکرد که حقایق آن را دریابم و حفظ کنم و من پس از آن هیچ گاه آنچه را دریافتم، به فراموشی نسپردم».
[۳۱] ترجمه الإمام علی بن أبیطالب من تاریخ دمشق، ج۲، ص۴۶۷.
[۳۲] شواهد التنزیل، ج۱، ص۴۸.
[۳۳] کتاب سلیم بن قیس، ج۲، ص۶۲۴.
[۳۴] الخصال، ص۲۵۷.
و بسیاری از منابع دیگر.
۴. ابو عبدالرحمن سلمی میگوید: من کسی را آگاهتر از علی(ع) به قرآن ندیدم. او پیوسته میگفت: «از من بپرسید. به خدا قسم! دربار هر آنچه از قرآن سؤال کنید، پاسخ خواهم داد».
[۳۵] شواهد التنزیل، ج۱، ص۴۲.
۵. پیامبر اکرم(ص) فرمود:
[۳۶] الصواعق المحرقه، ابن حجر هیثمی، ص۱۲۲.
[۳۷] فرائد السمطین، ج۱، ص۱۷۷.
[۳۸] مستدرک حاکم نیشابوری،ج۳، ص۱۲۴.
«علی با قرآن و قرآن با علی است. این دو از یکدیگر جدا نخواهند گردید تا در کنار حوض کوثر بر من وارد گردند. بنابراین هنگام اختلاف شدید، از آن دو پرسش کنید» «علی مع القرآن و القرآن مع علی لا یفترقان حتی یردا علیّ الحوض فاسألوهما ما اختلفتم فیها».
۶. عمر بن خطاب میگفت: علی بن ابیطالب از تمام ما به معارف قرآن آگاهتر بود.
[۳۹] شواهد التنزیل، ج۱، ص۳۵.
۷. ابن عباس میگفت: آنچه را علی(ع) میگفت، فراگرفتم؛ سپس در اندوختههای خود اندیشیدم و فهمیدم که دانش من به قرآن در قیاس با دانش علی(ع)، همانند برکهای است کوچک در برابر دریایی پر از موج!
[۴۰] شواهد التنزیل، ج۱، ص۳۴.
تسلط فراگیر علمی
بدون شک یکی از مبانی تبیین صحیح و قابل اعتماد در مفاهیم بلند و عمیق دینی، توانمندی و تسلط خارقالعاده بر مسائل و ظرافتهای علمی است. هر قدر این توانمندی در یک فرد ناقص باشد، به همان اندازه نظریات علمی و دیدگاههای وی خطاپذیر و غیر قابل اعتماد میگردد.
احادیث دال بر این مطلب
ما با استناد به پارهای از احادیث متواتر،
[۴۱] اصول کافی، ج۱، ص۲۷۰۲۷۲.
[۴۲] اصول کافی، ج۱، ص۲۷۹۲۸۷.
[۴۳] بحارالانوار، ج۲۶، ص۱۰۵۱۱۶.
[۴۴] بحارالانوار، ج۲۶، ص۱۵۹۱۷۹.
میتوانیم ژرفنگری و تسلط محیّرالعقول اهل بیت(
- لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.