پاورپوینت عفو از انتقام (قرآن)


در حال بارگذاری
23 اکتبر 2022
فایل فشرده
2120
5 بازدید
۶۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت عفو از انتقام (قرآن) دارای ۵۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت عفو از انتقام (قرآن)،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت عفو از انتقام (قرآن) :

پاورپوینت عفو از انتقام (قرآن)

خداوند بندگانش را بر گذشت از انتقام، در عین قدرت تشویق نموده است.

فهرست مندرجات

۱ – تشویق بر عفو
۱.۱ – بدگوئی آشکار
۲ – حد مجاز در بدگوئی مظلوم از ظالم
۲.۱ – عیب پوشی
۲.۲ – موارد عفو و مبارزه
۳ – گذشت حضرت یوسف
۴ – پاداش گذشت
۴.۱ – وظیفه مظلوم
۴.۲ – امر به عفو
۴.۳ – دلایل امر به عفو
۵ – صبر نشانه اراده قوی
۵.۱ – معنای عزم
۶ – عفو مطلوب
۷ – پانویس
۸ – منبع

تشویق بر عفو

تشویق خداوند بر گذشت از انتقام، در عین قدرت چنین بیان شده است: «لا یحب الله الجهر بالسوء من القول الا من ظلم… • ان تبدوا خیرا او تخفوه او تعفوا عن سوء فان الله کان عفوا قدیرا» خداوند دوست ندارد کسی با سخنان خود بدیها را اظهار کند مگر آن کسی که مورد ستم واقع شده باشد…• (اما) اگر نیکیها را آشکار یا مخفی سازید و یا از بدیها گذشت نمائید (مجاز خواهید بود) خداوند بخشنده و توانا است (و با اینکه قادر بر انتقام است. عفو و گذشت می‌کند) . (جمله «ان تبدوا… او تعفوا» می‌تواند تکمیل و توضیح «الا من ظلم» باشد، یعنی در عین این که برای مظلوم جایز است ماهیت ظالم را افشا کند، بهتر است آبروی او را حفظ کند.)

[۱] نساء/سوره۴، آیه۱۴۸.

[۲] نساء/سوره۴، آیه۱۴۹.

بدگوئی آشکار

مراد از دوست نداشتن خدا بدگوئی آشکار را، اینست که در شریعت خود آن را نکوهیده شمرده است، و کلمه (سوء من القول : زشت از سخن) به معنای هر سخنی است که در باره هر کسی گفته شود ناراحت می‌گردد، مثل نفرین و فحش، چه فحشی که مشتمل بر بدی‌ها و عیب‌های طرف باشد و چه فحشی که در آن بدی هائی به دروغ به وی نسبت داده شود، همه اینها سخنانی است که خدای تعالی جهر به آن را و یا به عبارت دیگر اظهار آن را دوست نمی‌دارد و معلوم است که خدای تعالی منزه است از دوستی و دشمنی به آن معنائی که در ما انسان‌ها و در حیوانات هم جنس ما وجود دارد، چیزی که هست از آنجا که امر و نهی در بین ما انسانها به حسب طبع ناشی از حب و بغض است (چیزی را که دوست می‌داریم مامور خود را امر می‌کنیم تا آن را عملی کند و چیزی را که دشمن می‌داریم طرف را از انجام آن نهی می‌کنیم) لذا بطور کنایه امر و نهی خدا را اراده و کراهت (یا حب و بغض و یا رضا و سخط او تعبیر کرده‌اند) و گرنه در ساحت مقدس او اینگونه حالات که در نفس ما پیدا می‌شود وجود ندارد.
پس اینکه فرمود: (خدا سخن زشت به جهر گفتن را دوست نمی‌دارد) کنایه است از اینکه در شریعتی که تشریع فرموده، این عمل را نکوهیده شمرده، حال چه نکوهیده به حد حرمت و چه اینکه زشتی آن به حد حرمت نرسد و از حد کراهت و اعانه تجاوز نکند.

حد مجاز در بدگوئی مظلوم از ظالم

و جمله : «الا من ظلم» استثنای منقطع است و معنایش بامعنای کلمه لکن یکی است، پس در حقیقت فرموده : (لکن من ظلم لا باس بان یجهر بالسوء من القول فیمن ظلمه و من حیث الظلم: خدا دوست نمی‌دارد سخن زشت با صدای بلند گفتن را، لیکن کسی که مورد ظلم شخصی یا اشخاصی قرار گرفته، می‌تواند در مورد خصوص آن شخص و یا اشخاص و در خصوص ظلمی که به وی رفته، سخن زشت و با صدای بلند بگوید) و همین خود قرینه است بر اینکه چنین کسی نمی‌تواند هر چه از دهانش بیرون بیاید به او نسبت دهد و حتی آیه شریفه دلالت ندارد بر اینکه نمی‌تواند بدی‌های دیگر او را که ربطی به ظلمش ندارد به زبان بیاورد بلکه تنها می‌تواند با صدای بلند ظلم کردنش را بگوید و صفات بدی از او رابه زبان آورد که ارتباط با ظلم او دارد.

[۳] طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه موسوی همدانی، ج۵، ص۲۰۱.

عیب پوشی

همانگونه که خداوند ستار العیوب است دوست ندارد که افراد بشر پرده دری کنند و عیوب مردم را فاش سازند و آبروی آنها را ببرند – بعلاوه می‌دانیم هر انسانی معمولا نقاط ضعف پنهانی دارد که اگر بنا شود این عیوب اظهار گردد یک روح بدبینی عجیب بر سراسر جامعه سایه می‌افکند، و همکاری آنها را با یکدیگر مشکل می‌سازد، بنابراین بخاطر استحکام پیوندهای اجتماعی و هم بخاطر رعایت جهات انسانی، لازم است بدون در نظر گرفتن یک هدف صحیح پرده دری نشود.

[۴] مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۴، ص۱۸۴.

موارد عفو و مبارزه

در حقیقت آیه دوم از دو جهت در نقطه مقابل آیه اول قرار گرفته، نخست اظهار نیکیها در برابر اظهار بدیها و سپس عفو و بخشش در برابر کسانی که به آنها ستم شده است، در اینجا این سؤ ال پیش می‌آید که آیا عفو و گذشت از ستمگر در حقیقت موجب امضای ظلم او نخواهد بود و آیا این کار او را تشویق به ادامه ستم نمی‌کند!! و آیا این دستور یک نوع واکنش منفی تخدیری در مظلومان ایجاد نخواهد کرد؟!
پاسخ سوال این است که مورد عفو و گذشت از مورد احقاق حق و مبارزه با ظالم جدا است، به همین دلیل در دستورهای اسلامی از یک طرف می‌خوانیم نه ظلم کنید و نه تن به ظلم دهید «لا تظلمون و لا تظلمون»

[۵] بقره/سوره۲، آیه۲۷۹.

و از سوی دیگر دستور به عفو و بخشش و گذشت داده شده است همانطور که می‌فرماید: «و ان تعفوا اقرب للتقوی»

[۶] بقره/سوره۲، آیه۲۳۷.

.«و لیعفوا و لیصفحوا الا تحبون ان یغفر الله لکم».

[۷] نور/سوره ۲۴، آیه۲۲.

گر چه ممکن است بعضی از افراد کم اطلاع میان این دو حکم در بدو نظر تضادی ببینند، ولی با توجه به آنچه در منابع اسلامی وارد شده روشن می‌شود که مورد عفو و گذشت جای معینی است که از آن سوء استفاده نشود و مورد مبارزه و کوبیدن ظلم، جای دیگر.
توضیح اینکه عفو و گذشت مخصوص موارد قدرت و پیروزی بر دشمن و شکست نهائی او است، یعنی در موردی که احساس خطر جدیدی از ناحیه دشمن نشود، بلکه عفو و گذشت از او یکنوع اصلاح و تربیت در مورد او محسوب شود و او را به تجدید نظر در مسیر خود وادارد چنانکه در موارد زیادی از تاریخ اسلام به چنین افرادی برخورد می‌کنیم و حدیث معروف «اذا قدرت علی عدوک فاجعل العفو عنه شکرا للقدره علیه» (هنگامی که بر دشمن پیروز شدی گذشت را زکاه این پیروزی قرار ده).

[۸] حرعاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۸، ص۵۱۹.

شاهدی بر این مدعا است.
اما در مواردی که خطر دشمن هنوز بر طرف نگشته و احتمالا گذشت، او را جسورتر و آماده تر می‌کند، یا اینکه عفو و گذشت یکنوع تسلیم و رضایت به ظلم محسوب می‌شود، هیچگاه اسلام اجازه چنین عفوی را نمی‌دهد و هرگز پیشوایان اسلام در چنین مواردی راه عفو و گذشت را انتخاب نکردند.

[۹] مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۴، ص۱۸۵- ۱۸۷.

[۱۰] طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۳، ص۲۲۵.

[۱۱] فیض کاشانی، محمد بن شاه مرتضی، تفسیر الصافی، ج۱، ص۵۱۴.

گذشت حضرت یوسف

یوسف علیه ‌السلام از انتقام گرفتن از برادران خود در گذشت: «قال لاتثریب علیکم الیوم یغفر الله لکم…» گفت امروز ملامت و توبیخی بر شما نیست خداوند شما را می‌بخشد…!

[۱۲] یوسف/سوره۱۲، آیه۹۲.

کلمه تثریب به معنای توبیخ و مبالغه در ملامت و شمردن یک یک گناهان است، او اگر ملامت نکردن را مقید به امروز کرده و فرموده امروز تثریبی بر شما نیست، (من گناهانتان را نمی‌شمارم که چه کردید) برای این بوده که عظمت گذشت و اغماض خود را از انتقام برساند زیرا در چنین موقعیتی که او عزیز مصر است و مقام نبوت و حکمت و علم به احادیث به او داده شده و برادر مادریش هم همراه است، و برادران در کمال ذلت در برابرش ایستاده به خطاکاری خود اعتراف می‌کنند و اقرار می‌نمایند که خداوند علی رغم گفتار ایشان در ایام کودکی یوسف که گفته بودند: (چرا یوسف و برادرش نزد پدر ما از ما محبوب ترند با اینکه ما گروهی توانا هستیم و قطعا پدر ما در گمراهی آشکارست) او را بر آنان برتری داده.

[۱۳] طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه موسوی همدانی، ج۱۱، ص۳۲۳.

[۱۴] مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۰، ص۶۳.

[۱۵] طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۵، ص۴۴۸.

[۱۶] فیض کاشانی، محمد بن شاه مرتضی، تفسیر الصافی، ج۳، ص۴۱.

پاداش گذشت

گذشت از انتقام گیری، مورد تشویق و درپی دارنده پاداش الهی می باشد: وجزؤا سیئه سیئه مثلها فمن عفا و اصلح فاجره علی الله… • او نرینک الذی وعدنـهم فانا علیهم مقتدرون.

[۱۷] زخرف/سوره۴۳، آیه۴۰.

[۱۸] زخرف/سوره۴۳، آیه۴۲.

قرآن می فرماید، در صورت عفو نکردن از انتقام ستم دیده، مستحق سرزنش و عذاب نمی باشد: «وجزؤا سیئه سیئه مثلها فمن عفا و اصلح فاجره علی الله…» و کیفر بدی مجازاتی همانند آن است، و هر کس عفو و اصلاح کند اجر و پاداش او با خدا است… .

[۱۹] شوری/سو

  راهنمای خرید:
  • لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.