پاورپوینت ضرورت خود شناسی
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت ضرورت خود شناسی دارای ۵۷ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت ضرورت خود شناسی،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت ضرورت خود شناسی :
ضرورت خودشناسی
از آنرو که خودشناسی به خداشناسی میانجامد و خداشناسی در واقع اصلیترین مقدمه کمال و بلکه خود کمال انسان است. پس خودشناسی برای کمال انسان امری ضروری و غیر قابل چشم پوشی است. همچنین خودشناسی مقدمه ضروری هر شناختی است؛ یعنی هیچ شناختی برای انسان حاصل نمیشود مگر آنکه خود را بشناسیم. پس اگر خواستار شناخت حقایق هستی هستیم باید نخست خود را بشناسیم.
فهرست مندرجات
۱ – تعریف خودشناسی
۲ – روشهای انسان شناسی
۲.۱ – روش تجربی
۲.۲ – روش عقلی و نقلی
۳ – جایگاه خودشناسی در روایات
۴ – جهل به خود در روایات
۵ – فلسفه خودشناسی
۵.۱ – کمال خواهی
۵.۲ – خداشناسی
۶ – آثار خودشناسی
۶.۱ – مقدمه خداشناسی
۶.۲ – خودسازی
۶.۲.۱ – نیازمندیهای خود سازی
۷ – دیدگاه معصومان
۷.۱ – مقصد شناسی
۷.۲ – رستگاری
۸ – پانویس
۹ – منبع
تعریف خودشناسی
هر فرد از افراد انسان ترکیبی از ویژگیهای نوعی و فردی است. اگر خودشناسی به معنای شناخت جنبههای اختصاصی افراد نوع انسان باشد خودشناسی همان انسانشناسی است. و اگر مقصود از خودشناسی شناخت هر فرد از خویشتن باشد، خودشناسی با انسانشناسی متفاوت خواهد بود.
از خودشناسی به معنای اول با عنوان انسانشناسی یاد خواهیم کرد و خودشناسی به معنای دوم را «خودشناسی» یا «خودشناسی به معنای خاص» میخوانیم.
روشهای انسان شناسی
انسانشناسی به روشهای مختلفی انجام میگیرد.
روش تجربی
علومی چون روانشناسی تجربی، فیزیولوژی انسانی و انسانشناسی (آنتروپولوژی) با روش تجربی به شناخت انسان میپردازند. محصول کار این رشتهها، علمی حصولی و مفهومی است.
روش عقلی و نقلی
علم النفس فلسفی برای شناخت انسان از روش عقلی – قیاسی پیروی میکند و علمی حصولی را پدید میآورد.
برای شناخت انسان میتوان از روش نقلی نیز بهره برد. یعنی با رجوع به کتاب و سنت ابعاد وجود انسان را به کمک وحی شناسایی نمود.
شناخت هر فرد از خویشتن اگر با دروننگری و از طریق علم حضوری صورت گیرد، نتیجه آن شناخت مجموع ویژگیهای نوعی و شخصی خواهد بود و تمییز ویژگیهای نوعی و شخصی از یکدیگر فقط با مشاهده خصوصیات دیگران ممکن خواهد شد.
انسانشناسی به روش صد در صد شهودی و دروننگرانه امکان پذیر نیست، ولی میتوان از روش دروننگری در شناختن انسان استفاده کرد.
میتوان خودشناسی دروننگرانه را مقدمهای برای انسانشناسی قرار داد، علم النفس فلسفی و انسانشناسی تجربی (روانشناسی، فیزیولوژی انسانی و انتروپولوژی) و انسانشناسی نقلی (یا وحیانی) را نیز میتوان مقدمهای برای خودشناسی قرار داد؛ یعنی با استفاده از نتایج این رشتههای مختلف ویژگیهای نوعی انسان را شناخت و با استفاده از روش درون نگری ویژگیهای اختصاصی خود را شناسایی نمود و به خودشناسی نایل آمد.
هر چه در خودشناسی بیشتر به روش دروننگری متکی باشیم، نتایجی که به دست میآوریم برای خود ما یقینیتر خواهد بود و نیاز ما به اصطلاحات و روشهای علمی و فلسفی کمتر خواهد شد.
جایگاه خودشناسی در روایات
از امیرالمؤمنین (علیهالسّلام) نقل شده است:
«معرفه النفس انفع المعارف، خودشناسی سودمندترین دانشهاست.»
[۱] آمدی، عبدالواحد بن محمد، غررالحکم، ج۱، ص۷۱۲.
همچنین فرمودند: «غایه المعرفه ان یعرف المرء نفسه؛ نهایت معرفت آن است که انسان خود بشناسد.»
[۲] آمدی، عبدالواحد بن محمد، غررالحکم، ج۱، ص۴۶۹.
و نیز فرمودند: «نال الفوز الاکبر من ظفر بمعرفه النفس؛ کسی که به شناخت خود دست یابد به بزرگترین رستگاری و پیروزی رسیده است.»
[۳] آمدی، عبدالواحد بن محمد، غررالحکم، ج۱، ص۷۲۰.
«افضل الحکمه معرفه الانسان نفسه؛ بزرگترین حکمت آن است که انسان خود را بشناسد.»
[۴] آمدی، عبدالواحد بن محمد، غررالحکم، ج۱، ص۱۹۹.
جهل به خود در روایات
نقطه مقابلِ خودشناسی، خودناشناسی است که به عقیده امیرالمؤمنین (علیهالسّلام) بالاترین و بزرگترین جهل است. چنانکه فرمود: «اعظم الجهل جهل الانسان امر نفسه؛ بزرگترین نادانی خودناشناسی انسان است.»
[۵] آمدی، عبدالواحد بن محمد، غررالحکم، ج۱، ص۱۸۹.
و نیز فرمود: «کفی بالمرء جهلاً ان یجهل نفسه؛ در جهل انسان همین بس که خود را نشناسد.»
[۶] آمدی، عبدالواحد بن محمد، غررالحکم، ج۱، ص۵۲۲.
فلسفه خودشناسی
برای خودشناسی آثار مختلفی بیان شده است و انگیزههای گوناگونی خودشناسی را اقتضاء میکند. یکی از عواملی که خودشناسی را موجه میسازد، متعلق این شناخت است. «خود» به عنوان چیزی که در «خودشناسی» شناخته میشود، محبوبترین چیز در نزد ماست. هر کس که به خود علاقه دارد و علاقه به شناخت محبوب امری است فطری. هر انسانی خود را دوست دارد و طبیعی است که خودشناسی امری مطلوب باشد.
کمال خواهی
محبت انسان به خود موجب میشود انسان در اندیشه بر آوردن مصالح خویش باشد و بکوشد مفاسد و امور زیان آور را از خود دور سازد. به عبارت دیگر حفاظت از خویش در برابر خطرات و تامین نیازهای خود به اقتضای محبت به خود امری طبیعی است. از سوی دیگر حفاظت از هر چیز و تامین نیازها و مصالح هر چیز مستلزم شناخت آن چیز است. هرگاه چیزی را نشناسیم، نیازهای آن و امور زیان آور به آن را نمیتوانیم بشناسیم.
محبت به خود فقط با حفظ و نگهداری «خود» ارضاء نمیشود. انسان خود را در بهترین و کاملترین شکل میخواهد؛ یعنی دوست دارد هر کمالی را در خود تحقق بخشد و هرگاه کمالی از کمالات ممکن برای خود را در خود نامحقق یابد، از وضع موجود خود ناراضی میشود و در صدد تکمیل وجود خویش بر میآید. کمال خواهی پایان ناپذیر انسان، در عین احساس فقر و نیازمندی است. پس انسان بر خود لازم میبیند که کمال ممکن برای خویش را بشناسد تا بتواند در جهت کمال خود گام بردارد و کمالاتی نایافتنی را طلب نکند و به چیزی کمتر از آنچه برای او ممکن است رضا ندهد. شناخت کمال نهایی خود فرع شناخت خود است.
برای رسیدن به کمال، علاوه بر شناخت مقصد، باید مسیر، مرکب و سرعت را هم شناخت. شناخت مسیر، مرکب و سرعت متناسب با هر موجود، بر شناخت آن موجود متوقف است.
خودشناسی و شناخت کمال و زیباییها و جذابیتهای مقصد نهایی انسان، انگیزه استکمال را در او تقویت میکند. این نکته را میتوان یکی از انگیزههای توصیه به خودشناسی از سوی کسانی که خودشناسی کردهاند دانست. ائمه معصومین (علیهمالسّلام) که انسان و غایت وجودی او را میشناسد و نیز میدانند هر فردی با شناخت خود و غایت هستی خود بیش از پیش خواستار سلوک به سوی کمال خواهد شد، انسانها را به خودشناسی ترغیب میکنند تا آنان را شیفته حرکت کمال ی سازند.
خداشناسی
خودشناسی به خداشناسی میانجامد و خداشناسی در واقع اصلیترین مقدمه کمال و بلکه خود کمال انسان است. پس خودشناسی برای کمال انسان امری ضروری و غیر قابل چشم پوشی است. همچنین خودشناسی مقدمه ضروری هر شناختی است؛ یعنی هیچ شناختی برای انسان حاصل نمیشود مگر آنکه خود را بشناسیم. پس اگر خواستار شناخت حقایق هستی هستیم باید نخست خود را بشناسیم.
آثار خودشناسی
برای خود شناسی آثاری از قبیل خدا شناسی ، بیان شده است.
مقدمه خداشناسی
از پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) روایت شده است که فرمودند: «من عرف نفسه عرف ربه؛ کسی که خود را بشناسد همانا پروردگارش را شناخته است.»
[۷] آمدی، عبدالواحد بن محمد، غررالحکم، ج۱، ص۵۸۸.
معرفت نفس به چند شکل به معرفت خدا میانجامد:
۱- انسان با شناخت خویش در درون خود گرایشهایی فطری مییابد. هر انسانی خواستار احاطه علمی به جهان است و گرایش او به شناخت هستی، بینهایت است؛ یعنی انسان هر چه در دانش پیشرفت میکند، همچنان از افزایش سؤالات و دوام جهل خود ناراضی است و تا زمانی که به علم مطلق دست نیابد خود را ناقص میبیند و از نقص خود ناخرسند است و از این رو خواستار اتصال به سرچشمه علم مطلق میگردد. انسان میداند که شناخت ماسویاللَّه بدون شناخت علت العلل آنها شناختی ناقص است. بنابراین شرط شناخت جهان مخلوق را شناخت علتِ مخلوقات میبیند و میل او به احاطه علمی بر جهان، او را ملزم به شناخت خداوند میسازد.
۲- انسان به تجربه یافته است که هر گرایش درونی که در او وجود دارد حاکی از وجود واقعیتی خارجی است که آن گرایش را ارضا میکند. میل به رفع تشنگی، با آب که واقعیت خارجی دارد ارضاء میشود. میل به همسرگزینی با وجود جنس مخالف ارضاء میشود و سایر امیال انسان نیز اینگونهاند. پس اگر انسان خواستار علم و قدرت مطلق است باید علم و قدرت مطلق وجود داشته باشد. پس مبدئی در هستی وجود دارد که از علم و قدرت مطلق برخوردار است. این شکل شناخت وجود خداوند و صفات علم و قدرت او، اگر چه بر مقدماتی متکی است که از تجارب درونی انسان تشکیل شده است، ولی در نهایت علمی حصولی و مفهومی است.
۳- انس
- لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.