پاورپوینت صور نوعیّه
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت صور نوعیّه دارای ۳۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت صور نوعیّه،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت صور نوعیّه :
صورت نوعیه
وقتی ما به جسم خارجی نظر میکنیم، آن را داری دو بعد میبینیم: بعدی از جسم که حامل قوه است، ماده، و بعدی که حامل فعلیت است، صورت نامیده میشود که ماده به ماده اولی و ماده ثانیه و صورت نیز به صورت جسمیه و صورت نوعیه تقسیم میشود. صورت جسمیه فعلیت عمومی است که همه اجسام دارند و صورت نوعیه چیزی است که اختصاص به شیئی خاص دارد و شیئیت آن شیء به صورت نوعیه آن است.
فهرست مندرجات
۱ – صورت نوعیه
۲ – معنای لغوی و اصطلای صورت
۳ – معنای لغوی و اصطلای نوع
۴ – ماده و صورت؛ تشکیلدهنده جسم
۴.۱ – ماده
۴.۲ – صورت
۴.۲.۱ – مراد از قید بالفعل
۴.۲.۲ – مثال
۴.۲.۳ – ویژگی صورت
۴.۳ – دیدگاه فلاسفه
۵ – دلیل وجود صورت نوعیه
۶ – علت بطلان دور و تسلسل
۶.۱ – دور
۶.۲ – تسلسل
۶.۳ – راه جلوگیری از دور و تسلسل
۶.۴ – بیان یک نکته
۷ – لوازم پذیرفتن صورت نوعیه
۸ – پانویس
۹ – منبع
صورت نوعیه
صورت نوعیه واژهای مرکب از “صورت” و “نوع” میباشد.
معنای لغوی و اصطلای صورت
“صورت” در لغت به معنای شکل و قیافه است
[۱] لسان العرب، ابن منظور، ج۴، ص۴۷۳، چ بیروت.
و در اصطلاح فلاسفه چیزی را گویند که منشأ همه آثار در شیء است.
[۲] الاشارات و التنبیهات، ابن سینا، ج ۳، نشر البلاغه، ص۱۲.
معنای لغوی و اصطلای نوع
“نوع” در لغت به معنای صنف و گروه
[۳] مصباح المنیر، فیومی، ج۱، ص۳۲۴، قم، دارالهجره.
است و در اصطلاح فلاسفه و منطقدانان، چیزی است که شامل همه اجزاء ماهیت شیء (جنس و فصل) باشد. مثلاً حقیقت حیوان ناطق را که “انسان” است نوع مینامند.
[۴] المنطق، مظفر، ص۹۷ – ۹۶، چ بیروت.
صورت نوعیه در اصطلاح فلاسفه در مثال فوق، همان صورت انسانیت و انسان بودن است.
ماده و صورت؛ تشکیلدهنده جسم
جوهر خود دارای اقسامی است. یکی از اقسام آن، جوهر جسمانی یا همان جسم است. جسم مرکب از ماده (هیولی) و صورت (صورت جسمیه) است.
ماده
جوهری را که حامل «استعداد» یا «امکان تبدیل شدن» است و پذیرای صورتهای متعدد میباشد، «ماده» یا «هیولی» مینامند. این ماده در هم تبدیل و تبدلهای یک نوع، وجود دارد. در حقیقت ماده خودش هیچ فعلیتی ندارد و هم فعلیتش به این است که پذیرای صورتهای متفاوت است؛ مثلاً در میز یک ماده اولیه وجود دارد که بین چوب و درخت و خاکستر و سایر تغییراتی که این میز ممکن است داشته باشد مشترک است. توضیح اینکه هر شیئی (مثل: دان گندم، دان جو، تخممرغ و تخم گنجشگ) استعداد و امکان قریب تبدیل شدن به یک چیز به خصوص را دارد؛ فلذا دان گندم، امکان جو شدن یا مرغ خانگی شدن یا گنجشک شدن به صورت قریب را ندارد و همچنین سایر موارد دیگر.
بنابراین ماده جوهری است که حامل استعداد قریب تبدیل شدن به یک شیء و تبدیل نشدن به اشیای دیگر میباشد.
صورت
صورت، یکی دیگر از از اقسام جوهر و یکی از اجزای تشکیلدهنده صورت نوعیه است و در تعریف آن گفتهاند: صورت، جوهر بالفعلی است که منشأ آثار و خواص شیء است.
[۵] هستیشناسی، عبودیت، عبدالرسول، چ۵، ص۲۶۴، قم، مؤسس امام خمینی، ۱۳۷۹.
مراد از قید بالفعل
مراد از قید «بالفعل»، همان منشأ آثار و خواص شیء بودن است مثل آب که صورت «آب بودن» منشأ آثار آن میباشد. یعنی هم خواص و آثار آب از آن سرچشمه میگیرد.
مثال
مثال مشهوری که برای فهم بهتر «صورت» و «ماده» میزنند این است که وقتی به میز توجه میکنیم، نحو خاص میز بودن را که منشأ آثار میز است، صورت آن و چوب یا فلز را ماد آن میدانند.
ویژگی صورت
یکی از ویژگیهای صورت این است که مستقل از ماده نیست؛ بلکه همواره در مادهای موجود میشود و از این جهت شبیه عرض است، با این تفاوت که عرض وجودی وابسته به موضوع خود دارد؛ اما در رابط صورت و ماده قضیه برعکس است؛ یعنی این ماده است که وابسته به صورت بوده و به وسیل آن فعلیت یافته و موجود میشود.
همانطور که صورت مستقل از ماده نیست؛ ماده نیز بدون صورت تحقق پیدا نمیکند؛ بلکه همواره به واسطه صورت است که موجود میشود؛ حتی میتوان گفت صورت از شرایط حصول ماده و به منزل فاعل آن میباشد.
[۶] الاهیات شفاء، ابن سینا، ص۹۲، قم، بوستان کتاب، طبع آقای حسنزاده آملی.
[۷] حکمت اشراق، شیخ اشراق، مجموعه مصنفات، ج۲، ص۸۱-۸۰.
[۸] الحکمه المتعالیه فی الاسفار العقلیه الاربعه، ملاصدرا، ج۵، ص۱۹۲ ۱۵۷، چ بیروت، داراحیاء التراث العربی، ۱۹۸۱م.
[۹] الحکمه المتعالیه فی الاسفار العقلیه الاربعه، ملاصدرا، ج۵، ص۴۱۰، چ بیروت، داراحیاء التراث العربی، ۱۹۸۱م.
[۱۰] نهایه الحکمه (با تعلیق استاد فیاضی)، طباطبایی، محمدحسین، قم، مؤسسه امام خمینی، چ اول، ج۲، ص۳۹۰، چ بیروت، داراحیاء التراث العربی، ۱۹۸۱م.
دیدگاه فلاسفه
فلاسفه
[۱۱] الحکمه المتعالیه فی الاسفار العقلیه الاربعه، ملاصدرا، ج۵، ص۱۹۲ ۱۵۷، چ بیروت، داراحیاء التراث العربی، ۱۹۸۱م.
[۱۲] المشارع و المطارحات (مجموعه مصنفات)، شیخ اشراق، ج۱، ص۲۳۳ – ۲۲۱.
علاوه بر صورت جسمیه، جوهر دیگری را در اجسام به نام “صورت نوعیه” اثبات کردهاند. از نظر ایشان اختلاف آثاری که در اجسام گوناگون مشهود است، ایجاب میکند که بر حسب اختلاف آثار جسمانی، تقسیم دیگری را در خود جسم به وجود آورده و در نتیجه، مطلق جسم، صورتهای جدید جوهری پیدا کند.
[۱۳] مجموعه آثار، مطهری، ج۶، ص۸۷۰ – ۸۶۹.
[۱۴] الحکمه المتعالیه فی الاسفار العقلیه الاربعه، ملاصدرا، ج۲، ص۴۱۱ ۴۰۱، چ بیروت، داراحیاء التراث العربی، ۱۹۸۱م.
دلیل وجود صورت نوعیه
دلیل فلاسفه آن است که در افراد هر نوعی از انواع جسمانی، آثار و خواص مشخصی وجود دارد؛ بهگونهای که آثار و عوارض یک نوع، در نوع دیگر وجود ندارد. مثلاً آثار و مشخصهای که درخت دارد، انسان ندارد و همچنین در انواع مختلف از این قرار است و از طرفی نمیتوان گفت جوهر جسمانی یا مطلق جسم منشأ همه این آثار میباشد، چون “جسمیت” در همه انواع جوهری جسم وجود دارد؛ درحالیکه این آثار مختلف در آن موجود نیست. از طرف دیگر این آثار را نمیتوان به اعراض جسم نسبت داد به این بیان که هر اثری بهواسطه اثر پیشین (که خود یک عرض است) به وجود آمده باشد؛ مثلاً آثاری که در ان
- لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.