پاورپوینت صفات امام
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت صفات امام دارای ۶۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت صفات امام،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت صفات امام :
پاورپوینت صفات امام
ویژگیهای امام معصوم بنابر باورهای شیعیان، امامان دوازدهگانه (علیهمالسّلام) دارای صفات ویژهای هستند که آنان را از دیگر مردم متمایز میسازند.
فهرست مندرجات
۱ – امامت و عصمت
۱.۱ – براهین عقلی عصمت امام
۱.۱.۱ – حفظ دین با عصمت امام
۱.۱.۲ – لزوم تسلسل
۱.۱.۳ – نقد دلیل اول و جواب آن
۱.۲ – قرآن و لزوم عصمت امام
۱.۲.۱ – آیه اول
۱.۲.۱.۱ – نظریه رازی
۱.۲.۱.۲ – نقد قول رازی
۱.۲.۲ – آیه دوم
۲ – علم و دانش
۳ – شجاعت و دلیری
۴ – زهد و تقوی
۵ – پیراستگی از عیوب جسمی و روحی
۵.۱ – پاورپوینت صفات امام در کلام علی
۵.۲ – کلامی از امام حسین
۶ – امامت و اعجاز
۷ – افضلیت امام بر دیگران
۷.۱ – پاورپوینت صفات امام از دیدگاه اهل سنت
۸ – پانویس
۹ – منبع
امامت و عصمت
یکی از صفات مهم امام و شرایط اساسی امامت، عصمت است. محورهای عصمت در امام عبارتند از:
۱. عصمت در شناخت و تبیین معارف و احکام دین؛
۲. عصمت در عمل به احکام و دستورات دینی؛
۳. عصمت از خطا در تشخیص مصالح و مفاسد جامعه اسلامی.
براهین عقلی عصمت امام
با مطالعه تاریخی در آثار مکتوب و موجود میتوان مدعی شد در میان متکلمان عصر حضور امام (علیهالسّلام)، هشام بن حکم نخستین متکلمیاست که برای اثبات عصمت امام برهان عقلی ارائه کرده است.
حفظ دین با عصمت امام
مسؤولیت حفظ دین از خطر تحریف و تغییر، برعهده امام است، چنانکه او عهدهدار هدایت دینی افراد نیز میباشد. بدیهی است انجام این دو مسؤولیت و تحقق بخشیدن به این دو آرمان دینی، در گرو مصونیت امام از خطا و انحراف است، به خصوص که هدایتگری در سخن و گفتار خلاصه نمیشود، بلکه تاثیر عمل امام در جهت دادن به رفتار جامعه، به مراتب بیشتر از گفتار او است. به همین دلیل، باید امام در فهم و بیان احکام دینی و نیز در عمل به آنها، مصون از خطا و لغزش باشد تا پیروان خود را به طور صحیح هدایت کند. بدیهی است اصل عقلی مزبور در مورد سومین مرتبه از عصمت ـ یعنی عصمت از خطا در تشخیص مصالح و مفاسد جامعه اسلامیـ نیز جاری است.
آیه یاد شده در زیر نیز ناظر به همین اصل عقلی است. میفرماید:
«اَ فَمَنْ یَهْدِی اِلَی الْحَقِّ اَحَقُّ اَنْ یُتَّبَعَ اَمَّنْ لایَهِدِّی اِلاَّ اَنْ یُهْدی فَما لَکُمْ کَیْفَ تَحْکُمُونَ».
[۱] یونس/سوره۱۰، آیه۳۵.
آیا کسی که (خود حق را یافته و) به سوی حق، هدایت میکند سزاوارتر است که از او پیروی شود، یا کسی که تا هدایت نشود، هدایت را نمیشناسد، چگونه داوری میکنید؟
لزوم تسلسل
یکی از جهات نیازمندی جامعه دینی به امام این است که مردم در شناخت دین و اجرای آن مصون از خطا نیستند. بنابراین، اگر هر گاه امام نیز مصون از خطا و لغزش نباشد، به امام دیگری نیاز است. نقل کلام به امام دوم میکنیم، اگر او نیز معصوم نباشد، امام دیگری لازم است. اگر رشته را ادامه دهیم، در جایی پایان نمیپذیرد و به تسلسل میانجامد، و روشن است که تسلسل باطل است. بنابراین باید در یک زمان، بینهایت امام وجود داشته باشد، که امتناع آن امری بدیهی است. پس نتیجه میگیریم که باید امام مصون از خطا و لغزش باشد. دو برهان یاد شده در کتاب «تجرید الاعتقاد»، نوشته خواجه نصیر الدین طوسی (رحمهاللهعلیه) به این صورت آمده: «وَ اِمْتِنَاعُ التَّسَلْسُلِ یُوجِبُ عِصْمَتِهُ وَ لِاَنَّهُ حافِظٌ لِلشَّرعِ».
امتناع تسلسل در امامت موجب عصمت امام است، و نیز امام حافظ شرع است، پس باید معصوم باشد.
نقد دلیل اول و جواب آن
برخی در نقد دلیل اول گفتهاند: امام به تنهایی حافظ دین نیست، بلکه او از طریق کتاب و سنت و اجماع علمای دین و اجتهاد صحیح خود، دین را حفظ میکند، و هر گاه در اجتهاد خود خطا کند، مجتهدان دیگر او را راهنمایی میکنند، چنانکه اگر مرتکب خطایی شود امر کنندگان به معروف او را باز میدارند.
[۲] قوشجی، فاضل، شرح تجرید الاعتقاد، ص۳۶۷.
ولی نادرستی این سخن روشن است، زیرا کتاب و سنت به خودی خود سخن نمیگویند، بلکه باید آنها را تفسیر و معنا کرد، و اجماع افرادی که هیچ کدام معصوم نیستند، احتمال خطا و اشتباه را از بین نمیبرد. از اینرو نمیتوان به حکم دیگر مجتهدان نیز اطمینان داشت، و امر کنندگان به معروف هرگاه معصوم از خطا نباشند، چه بسا در شناخت معروف خطا نمایند. بنابراین، یگانه راه اطمینان بخش برای حفظ شریعت عصمت امام است.
قرآن و لزوم عصمت امام
لزوم عصمت امام را از برخی آیات قرآن نیز میتوان استنباط کرد:
آیه اول
«اَطِیعُوا اللَّهَ وَ اَطِیعُوا الرَّسُولَ وَ اُولِی الْاَمْرِ مِنْکُمْ».
[۳] نساء/سوره۴، آیه۵۹.
از خدا، رسول خدا و پیشوایان خود اطاعت کنید.
در این آیه، اطاعت از «اُولِی الاَمرْ» بسان اطاعت از پیامبر خدا، واجب گردیده است، بدیهی است اطاعت بیقید و شرط از کسی در صورتی جایز و واجب است، که احتمال خطا و لغزش در مورد او راه نداشته باشد؛ زیرا در غیر اینصورت چه بسا اطاعت از او به معصیت و نافرمانی خدا بیانجامد، که حرام و ناپسند است، و هرگز خداوند گناه را نمیپسندد و انجام آن را بر کسی روا نمیدارد.
نظریه رازی
دلالت این آیه بر عصمت «اُولِی الْاَمر» (امامان) جای تردید نیست، تا آنجا که فخرالدین رازی که از علمای اهل سنت است نیز آن را پذیرفته و چنین گفته است:
۱. خداوند به طور قطع به اطاعت «اولی الامر» حکم کرده است.
۲. خداوند هر کس را به طور قطع واجب الاطاعه بداند، معصوم است.
۳. نتیجه این که: اولی الامر معصومند.
نقد قول رازی
وی سپس گفته است: مقصود از اولی الامر یا عموم امت است یا بعضی از آنها. فرض دوم درست نیست، زیرا ما به بعضی امت که معصوم باشد، دسترسی نداریم. بنابراین، فرض نخست متعین است، و آن منطبق بر اهل حل و عقد میباشد که اجماع آنان در مسایل، حجت دینی به شمار میرود.
[۴] رازی، فخرالدین، مفاتیح الغیب، ج۱۰، ص۱۴۴.
سخن رازی در این جهت که اهل حل و عقد را مصداق اولی الامر دانسته، صحیح نیست؛ زیرا اهل حل وعقد عبارتند از عدهای از مردم که از نظر آگاهی و تفکر و حسن رای بر افراد دیگر برتری دارند، واضح است که این برتری نسبی دلیل بر عصمت آنها از هر گونه خطا نخواهد بود.
آری، توافق آنها در یک مسئله از احتمال خطا در آن میکاهد، ولی احتمال آن را به کلی از بین نمیبرد، در حالی که لزوم اطاعت بیقید و شرط از فرد یا گروهی بر نفی هرگونه احتمال خطا (عصمت مطلقه) دلالت میکند.
و این که رازی گفته است: «امکان دسترسی به بعضی از امت که معصوم باشند، نیست» نیز صحیح نیست، زیرا به مقتضای آیه تطهیر، و حدیث ثقلین، و روایات دیگر، امامان دوازدهگانه شیعه (علیهمالسّلام) معصوم میباشند. و به همین دلیل مصداق اولی الامر نیز همانهایند.
آیه دوم
«وَ اِذِ ابْتَلی اِبْراهِیمَ رَبُّهُ بِکَلِماتٍ فَاَتَمَّهُنَّ قالَ اِنِّی جاعِلُکَ لِلنَّاسِ اِماماً قالَ وَ مِنْ ذُرِّیَّتِی قالَ لایَنالُ عَهْدِی الظَّالِمِینَ».
[۵] بقره/سوره۲، آیه۱۲۴.
هنگامی که پروردگار ابراهیم، او را به اموری آزمود، و او آنها را تمام کرد، پروردگار به او فرمود تو را پیشوای مردم ساختم، ابراهیم گفت: از ذریه من نیز کسی امام خواهد شد؟ پروردگار فرمود عهد من (امامت) نصیب ظالمان نمیشود.
از این آیه شریفه استفاده میشود که ابراهیم (علیهالسّلام) در آغاز فقط منصب نبوت را داشت، یعنی مامور تبلیغ و ارشاد، و تبشیر و انذار مردم بود، سپس منصب امامت نیز به او اعطا گردید، یعنی ماموریت یافت که حکومتی دینی تشکیل داده، و رهبری سیاسی و اجرایی جامعه را نیز عهدهدار شود. در این هنگام، در مورد ذریه خود از منصب امامت پرسید، و خداوند به او پاسخ داد که ستمگران از آن محروم خواهند بود، یعنی منصب امامت مخصوص آن دسته از ذریه ابراهیم (علیهالسّلام) است که ستمگر نباشند.
از طرفی میدانیم که به نص قرآن کریم، شرک، ظلم بزرگ است:
«اِنَّ الشِّرْکَ لَظُلْمٌ عَظِیمٌ».
[۶] لقمان/سوره۳۱، آیه۱۳.
نیز هرگونه تعدی از دستورات الهی (گناه)، ظلم به نفس است:
«وَ مَنْ یَتَعَدَّ حُدُودَ اللَّهِ فَقَدْ ظَلَمَ نَفْسَهُ».
[۷] طلاق/سوره۶۵، آیه۱.
بنابراین، هر کس در برههای از زندگی خود به خدا شرک ورزد، یا مرتکب گناهی شود، مصداق ظالم بوده و شایستگی منصب امامت را نخواهد داشت. یعنی امام نه تنها پس از آن که عهدهدار منصب امامت میشود باید معصوم باشد، بلکه قبل از آن نیز باید معصوم باشد، زیرا کلمه «الظالمین» در آیه ۱۲۴ سوره بقره،
[۸] بقره/سوره۲، آیه۱۲۴.
همانگونه که از نظر افراد عمومیت دارد، از نظر زمان نیز مطلق است، یعنی به محض این که فردی در زمانی مصداق «ظالم» باشد (به خدا شرک ورزیده، یا گناهی مرتکب شده باشد) شایستگی احراز مقام امامت از او سلب میشود. هر کس معصوم نباشد، دست کم، ستمی به خود کرده است و از این رو، شایسته مقام امامت نمیشود. روایات بسیاری نیز به عصمت امامان (علیهمالسّلام) تصریح کردهاند؛ مانند روایتی که امام علی (علیهالسّلام) میفرماید: «از نشانههای امام این است که معلوم شود از گناه- کوچک و بزرگ- معصوم است و در حکم کردن نمیلغزد و در پاسخ دادن به خطا نمیگراید. نه اشتباه میکند و نه فراموش.»
[۹] بحارالانوار، ج۲۵، ص۱۶۴.
به عبارت دیگر، بدون شک حضرت ابراهیم (علیهالسّلام) امامت را برای آن دسته از ذریه خود که در تمام عمر گناهکار بوده، و یا در آغاز نیکوکار بوده و سپس بدکار شدهاند در خواست نکرده است، بنابراین، دو دسته باقی میماند:
۱. آنان که در آغاز گناهکار بوده و سپس توبه کرده و نیکوکار شدهاند.
۲. آنان که هیچگاه مرتکب گناه نشدهاند.
و خداوند دسته نخست را استثنا کرده است. نتیجه میگیریم که پس امامت به دسته دوم اختصاص دارد.
علم و دانش
امام باید نسبت به آنچه لازمه امامت است آگاه باشد، یعنی معارف و احکام دین را کاملاً بداند تا بتواند مردم را نسبت به دین و وظایف دینی آنها آگاه نماید، و در اختلافات و منازعات میان آنان به حق داوری کند، پرسشهای دینی را بطور صحیح پاسخ گوید، شبهات را به روشنی حل کند، هم چنین باید در مورد آن چه مدیریت سیاسی و تدبیر امور اجتماعی بدان نیاز دارد، از علم و بصیرت کافی برخوردار باشد.
خواجه نصیر الدین طوسی (رحمهاللهعلیه) در رساله امامت، درباره این شرط چنین نگاشته است:
«و ثَانِیَتُهَا الْعِلْمُ بِمَا یَحْتاجُ اِلَی الْعِلْمِ بِهِ فِی اِمامَتِهِ مِن الْعُلُومِ الْدِّینیَّهِ وَ الْدُّنْیَویَّهِ، کَالشَّرعِیَّاتِ وَ السِّیَاسَاتِ وَ الآدابِ وَ دفْعِ الخُصُومِ وَ غَیرِ ذلکَ، لِاَنَّهُ لا یَسْتَطیعُ الْقِیَامَ بِذلِکَ مَعَ عَدَمِهِ».
[۱۰] طوسی، خواجه نصیرالدین، تلخیص المحصل، دارالاضواء، ص۴۳۰.
دومین ویژگی از ویژگیهای امام، دانستن مجموعههای دینی و دنیوی که در ایفای امامت خود به آنها نیاز دارد مانند احکام شرعی، سیاستها و آداب رهبری، و دفع مخالفان و غیر آن؛ چرا که اگر اینها را نداند، قدرت رهبری را نخواهد داشت.
- لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.