پاورپوینت صاحب مکاسب


در حال بارگذاری
23 اکتبر 2022
فایل فشرده
2120
5 بازدید
۶۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت صاحب مکاسب دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت صاحب مکاسب،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت صاحب مکاسب :

شیخ مرتضی انصاری

شـیـخ مـرتضی انصاری معروف به شیخ انصاری فرزند محمدامین بن شمس‌الدین بن احمد بن نورالدین بن محمدصادق شوشتری دزفولی، یکی از نامورترین و پرآوازه‌ترین فقها و مراجع عالیقدر تقلید در عصرهای اخیر، و یکی از محقق‌ترین چهره‌های علمی و فقهی قرون متاخر به شمار می‌آید. از فقیهان بزرگ شیعه در قرن سیزدهم قمری که بعد از صاحب جواهر، مرجعیت عامه یافت.

فهرست مندرجات

۱ – ولادت
۲ – نسب
۳ – تحصیلات
۴ – اساتید
۵ – مجیزین شیخ
۶ – شاگردان
۷ – آثار و تالیفات
۸ – مقام علمی شیخ
۹ – حاشیه‌نویسان محقق
۱۰ – پایه‌گذار اصول نوین
۱۱ – اخلاق و رفتار شیخ
۱۲ – شیخ از نگاه دیگران
۱۳ – ویژگی‌های نیکو
۱۳.۱ – زهدورزی
۱۳.۲ – عبادت
۱۳.۳ – احتیاط در مصرف وجوه‌شرعی
۱۳.۴ – عزت نفس
۱۳.۵ – پرهیز از ریاست
۱۳.۶ – مبارزه با نفس
۱۳.۷ – ترس از روز جزا
۱۳.۸ – احترام به سادات
۱۳.۹ – فروتنی
۱۳.۱۰ – احترام به پدر و مادر
۱۳.۱۱ – احترام به دیگران
۱۳.۱۲ – شوخ طبعی
۱۳.۱۳ – توجه به اهل علم
۱۳.۱۴ – مجلس روضه‌خوانی
۱۳.۱۵ – آگاهی از باطن دیگران
۱۴ – مرجعیت
۱۵ – وفات
۱۶ – پانویس
۱۷ – منبع

ولادت

مرتضی، بزرگ‌ترین فرزندِ شیخ محمدامین بود که در هـیـجدهمین روز ماه ذیحجه روز عید غدیر سال ۱۲۱۴ ه. ق روز اکمال دین و اتمام نعمت در شمال غربی بقعه سبز قبای شهر دزفول، از سلاله پاک یکی از اخلاف جابر بن عبداللّه انصاری صحابی نامدار پیامبر عالیقدر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در خاندان با فضل و ادب به دنیا آمد.

[۱] عقیقی بخشایشی، صدر، فقهای نامدار، ج۲، ص۳۲۳، کتابخانه آیت‌الله مرعشی نجفی، ۱۳۷۲.

به مناسبت تولد در روز ولادت علی (علیه‌السّلام)، نام مرتضی انصاری برای او انتخاب گردید. شب قبل از تولدش، مادرش در خواب می‌بیند که حضرت صادق (علیه‌السّلام)، قرآنی مُذَهَّب به وی می‌دهد، که خوابش را به «فرزند جلیل‌القدر» تعبیر می‌نمایند. مسلماً این رؤیایی صادقه بود که باعث شد مادرش وی را هیچ‌گاه بدون وضو شیر ندهد.

[۲] عراقی میثمی، محمود، زندگانی و شخصیت شیخ انصاری، ج۱، ص۷۷، قم، دبیرخانه کنگره بزرگداشت دویستمین سالگرد شیخ اعظم انصاری، ۱۳۷۳.

پدرش که از عالمان راستین و مبلغان دین مبین اسلام بود، در سال ۱۲۴۸ ه. ق در اثر بیماری طاعون در خارج از شهر دزفول درگذشت و مادرش نیز که دختر شیخ یعقوب و از زنان پرهیزگار و باتقوی روزگار خود بود در سال ۱۲۷۹ ه. ق در نجف اشرف از دنیا رفت و شیخ را با غم و‌ اندوهی فراوان، تنها گذاشت.

[۳] انصاری، مرتضی، زندگی و شخصیت شیخ انصاری، ج۱، ص۷۸.

او در چـنـیـن خـانـواده‌ای چـشم به جهان گشود و رشد و بالندگی آغاز نمود و از همان دوران کودکی به فراگرفتن قرآن و معارف اسلامی پرداخت و به زودی آثار نبوغ و ذکاوت در او مشاهده گردید؛ پس از خواندن قرآن و ادبیات عرب به خواندن فقه و اصول پرداخت و در این دو رشته، آن چـنان استعداد و شایستگی نشان داد که حیرت همگان را برانگیخت و در عنفوان جوانی به درجه عالیه اجتهاد نائل آمد.

نسب

در انتساب شیخ و خاندانش به جابر بن عبدالله انصاری، صحابی معروف پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) هیچ‌گونه شک و تردیدی نیست؛ زیرا گذشته از شجره نامه‌هایی که در دسترس بعضی از افراد این خاندان می‌باشد، شیخ اسدالله انصاری معروف به امین‌الواعظین تهرانی نیز در کتابش به نام «حدائق الادب» به نقل از کتاب «مشیخه الجابریه»، پدران شیخ انصاری را تا جابر بن عبدالله انصاری نوشته است.

[۴] عراقی میثمی، محمود، زندگانی و شخصیت شیخ انصاری، ص۸۰.

تحصیلات

از همان کودکی، آثار بزرگی، نبوغ و هوش سرشارش، هویدا بود.
شیخ پس از فراگیری قرآن، گذراندن دوران مکتب و دروس سطح در نزد عمویش شیخ حسن انصاری، در سال ۱۲۳۲ ه. ق در سن هجده سالگی به همراه پدربزرگوارش به طرف عتبات عالیات حرکت نمود. ایشان بنا به سفارش شیخ حسین انصاری در کربلا با سیدمحمد مجاهد، فرزند سیدعلی (صاحب ریاض) آشنا شد و به مدت چهار سال در محضر ایشان و شریف العلمای مازندرانی شاگردی کرد و به درس و بحث پرداخت و در هنگام هجوم داود پاشا به کربلا، به همراه علما به کاظمین مهاجرت نموده و پس از چند روزی به دزفول بازگشت.

[۵] جوانشیر، کریم، نامداران راحل، ج۱، ص۱۰۳، سالار، ۱۳۷۵.

شیخ در حدود یک سال و یا بیش‌تر در دزفول ماند و برای بار دوم به کربلا بازگشت و یک سال و‌اندی از محضر شریف‌العلماء استفاده کرد و پس از آن به نجف رفته؛ در درس شیخ موسی‌ کاشف‌الغطاء حاضر شد و بعد به دزفول بازگشت.

[۶] عقیقی بخشایشی، صدر، فقهای نامدار، ص۳۲۴.

شیخ در سال ۱۲۴۰ ه. ق به قصد زیارت حرم امام رضا (علیه‌السّلام) از دزفول خارج شد. وقتی وی به همراه برادرش شیخ منصور به بروجرد رسید، بنا به درخواست شیخ اسدالله مشهور به حجت‌الاسلام بروجردی به مدت یک ماه در آنجا ماند و پس از آن به اصفهان رفته، در درس حاج سیدمحمدباقر شفتی رشتی معروف به حجت‌الاسلام رشتی که ریاست دینی اصفهان را بر عهده داشتند، شرکت کرد. از این شرکت در کلاس خاطره‌هایی نیز وجود دارد که به شرح زیر است: سید در هنگام درس اشکالی را بر شاگردان القاء کرد. شیخ مرتضی که در پایین مجلس نشسته بود، پاسخ اشکال را به یکی از شاگردان گفت و از درس خارج شد. هنگامی که شاگرد پاسخ اشکال را داد، سید گفت: «این جواب را یا حضرت حجت بن الحسن (علیه‌السّلام) به تو تلقین کرده است یا شیخ مرتضی نجفی. هنگامی که آن شاگرد ماجرا را گفت: سید به جستجوی شیخ پرداخت. وقتی که مکان اقامت ایشان را یافت، عزم دیدار نمود که شیخ گفت: «به زحمت ایشان راضی نیستم» و به همراهی برادرش به سوی خانه سید روانه شد که در میانه راه با سید دیدار کرد و سید ایشان را به منزل برد. شیخ نیز که اصرارهای فراوان سید را در ماندن و اقامت در اصفهان دید، به بهانه دیدار مادر از اصفهان به سوی دزفول حرکت کرد.

[۷] موسوی، سیدعبدالرضا، دریای فقاهت، ج۱، ص۱۷ ۱۶، مرکز پژوهش‌های اسلامی صدا و سیما، ۱۳۸۲.

از دیگر سفرهای ایشان سفر به کاشان بود که به واسطه عظمت و بزرگی ملا احمد نراقی، صاحب مستند الشیعه، و صاحب معراج السعاده، فـرزنـد ملا مهدی نراقی چهار سال در درس‌های وی شرکت کرد و پس از آن، وقتی خواست به سوی مشهد حرکت کند، ملا اجازه (اجتهاد) مبسوطی برای وی صادر نمود و در آن، شیخ را به بهترین عبارت‌ها ستود.
شیخ و برادرش پس از کاشان، چند ماهی را در مشهد مقدس، ماندند و پس از آن به سوی تهران حرکت نمودند، مدتی را در مدرسه «مادر شاه» ساکن شدند.

[۸] عقیقی بخشایشی، صدر، فقهای نامدار، ص۳۲۶.

شیخ و برادرش پس از ۶ سال مسافرت دوباره به دزفول بازگشتند و با استقبال اهالی شهر روبرو شدند.

[۹] عراقی میثمی، محمود، زندگانی و شخصیت شیخ انصاری، ص۹۲.

شیخ پس از ۴ سالی که در دزفول ساکن بود، دوباره به سوی نجف اشرف حرکت کرد؛ در حالی که دو تن از مردان بزرگ علمی شیعه در آن روزگار؛ یعنی شیخ علی، فرزند شیخ جعفر کاشف الغطا و شیخ محمدحسن (صاحب جواهر) در راس حوزه بودند.

اساتید

شـیـخ بـزرگـوار مـا از مـحـضـر اسـاتید متعددی بهره جسته است که هر کدام نقش ویژه‌ای در اثرگذاری در روحیه او داشته‌اند که به بازگویی نام چند تن از آنان می‌پردازیم:
۱ ـ عموی بزرگوارش، آیه‌الله شیخ حسین انصاری (شاگرد صاحب ریاض، تا سن ۱۷ سالگی).
۲ ـ آیه‌الله سیدمحمد مجاهد (از شاگردان آیه‌الله وحید بهبهانی) او در سنین ۱۸ سالگی، دو سال تمام از محضر او بهره جسته است.
۳ ـ آیه‌الله ملامحمد یا محمدشریف مازندرانی شریف‌العلما مازندرانی کسب فیض از محضر او استدامه داشته است.
۴ ـ آیه‌الله ملا احمد نراقی (صاحب مستند الشیعه)، به مدت چهار سال تمام در کاشان.
۵ ـ آیه‌الله شیخ موسی کاشف‌الغطاء فقیه عصر و نابغه دهر، به مدت یک سال تمام.
۶ ـ آیه‌الله شیخ علی کاشف الغطاء، زعیم دینی و مرجع عالیقدر شیعه، به مدت ۵ سال.
۷ ـ آیه‌الله شیخ محمدحسن صاحب جواهر (مدت بسیار اندک محض تیمن وتبرک).

مجیزین شیخ

تعدادی از اساتید عالیقدر این مجتهد مبتکر و توانمند در بالا ذکر شدند، تعدادی نیز اجازه روایتی یـا اجـتهادی به شیخ واگذار نموده اند که اسامی چند نفر از اجازه دهندگان به وی در اینجا ذکر می شود:
۱ ـ آیه‌الله سیدصدرالدین موسوی عاملی، اجازه روایتی داده‌اند که در آن کلمه افضل و اکمل قید شده بود.
۲ ـ آیه‌الله عارف سترگ، ملااحمد نراقی، اجازه روایتی مبسوطی عنایت کرده‌اند.
۳ ـ آیه‌الله شیخ محمدسعید قرجه‌داغی، اجازه نامه روائی جامع و مبسوطی در حق او صادر نموده‌اند.

شاگردان

شاید بتوان گفت بیش‌تر مجتهدان و عالمان معروف شیعه در میانه قرن سیزدهم تا اوایل قرن چهاردهم، شخصیت‌هایی هستند که از مکتب علمی شیخ انصاری برخاسته‌اند. به قولی در جلسه درس شیخ نزدیک به پانصد نفر حاضر می‌شدند و البته میرزا محمد همدانی، شاگرد شیخ، شمار شاگردان ایشان را تا سه هزار نفر یا بیش‌تر گزارش می‌کند.

[۱۰] موسوی، سیدعبدالرضا، دریای فقاهت، ص۲۳.

در مـکـتب پربار و حوزه پربرکت تدریسی شیخ بزرگوار، شاگردان متعددی تربیت یافتند که هر کـدام از اسـتوانه‌های فقهی، و مجتهدین مسلم، کاوشگر دقیق و محقق ارزشمندی بوده‌اند، چون محضر مبارک علمی او، مجتهد پرور محقق ساز و اندیشمندنواز بود.
شـاگرد مستقیم شیخ بزرگوار در زمان حیات خویش بیش از هزار تن بوده است که از میان آنان شـخـصـیـت‌هـای نـامی برجسته‌ای برخاسته‌اند که هر کدام در یک صقع از اصقاع جهان اسلامی مشعل‌دار فقه و فقاهت و زعامت روحی و حامل میراث انبیا و رسولان بوده‌اند.
ما از تعداد کثیر این جمع، به ذکر اسامی چند تن از آنان بسنده می‌نمائیم:
۱ ـ آیه‌الله میرزا محمدحسن شیرازی، صاحب فتوای تحریم تنباکو.
۲ ـ آیه‌الله شیخ جعفر شوشتری، خطیب توانا و کاتبی پرکار و واعظ پرصلابت.
۳ ـ آیه‌الله حاج میرزا حبیب‌اللّه رشتی، صاحب بدائع الافکار، و رساله اجاره و غصب.
۴ ـ آیه‌الله سیدحسین کوه کمری تبریزی، صاحب آثار و مثر فراوان و استادبزرگ حوزه نجف.
۵ ـ آیه‌الله شیخ محمدحسن مامقانی، صاحب ذرایع الاحکام فی شرح شرائع الاسلام و کتب دیگر.
۶ ـ آیه‌الله شیخ محمدکاظم خراسانی، صاحب کفایه الاصول که در تحقیق و تدقیق کم‌نظیر است.

[۱۱] موسوی، سیدعبدالرضا، دریای فقاهت، ص۲۴.

۷ ـ آیه‌الله حاج میرزا محمدحسن آشتیانی، نماینده تام الاختیار مراجع نجف در تحریم تنباکو در تهران.
۸ ـ آیه‌الله میرزا ابوالقاسم کلانتر، صاحب تقریرات استاد خود، شیخ انصاری.
۹ ـ آیه‌الله حاج شیخ هادی تهرانی، مجتهد و دارای تالیفات متعدد فقهی و تفسیری.
۱۰ ـ آیه‌الله ملاحسین قلی همدانی، شاگرد شیخ و صاحب منظومه حاج ملاهادی سبزواری، عارف نامی.
۱۱ ـ آیه‌الله حاج میرزا حسین خلیلی تهرانی، مجتهد نامور و صاحب فتوای مشروطیت.
۱۲ ـ آیه‌الله شربیانی، مجتهد معروف آذربایجانی.
۱۳ ـ نـابغه نامی، سیدجمال‌الدین اسدآبادی، بنیان‌گذار وحدت مسلمین و مبارز نستوه بر علیه استعمار خارجی.

آثار و تالیفات

آثار ارزنده و تالیفات گران سنگ و ارزشمندی از مرحوم آیه‌الله‌العظمی حاج شیخ مرتضی انصاری (ره) به یادگار مانده است که هر کدام نشانی از نبوغ، اجتهاد،دانش وسیع و تحقیق دقیق آن عالم ربـانـی مـی‌بـاشـد ما در این بخش به صورت اجمال به بازگویی برخی از آنها می‌پردازیم؛ جا دارد نـویسندگان و محققین حوزه علمیه و بنیان‌گذاران کنگره شیخ اعظم انصاری (ره) به تبیین و تـحـلـیـل آثـار قـلمی او نیز بنشینند و افکار نو و طرح‌های ابتکاری شیخ را از لابلای این کتاب‌ها و رساله‌ها بیرون کشند و در اختیار حوزویان و دانشگاهیان کشور قرار دهند اینک لیست تالیفات آن بزرگوار:
۱ ـ المکاسب (فقه) شامل مکاسب محرمه، خیارات، و احکام عمومی معاملات.
۲ ـ فرائد الاصول (اصول) شـامـل مباحث الفاظ، امارات و اصول عملی این دو کتاب عالی‌ترین روش‌های فقهی و اصولی را در اختیار پژوهندگان این دو علم قرارمی دهد.
۳ ـ رساله‌ای در تقیه.
۴ ـ رساله‌ای در رضاع و نشر حرمت آن.
۵ ـ رساله‌ای در قضا میت.
۶ ـ رساله‌ای در مواسعه و مضایقه.
۷ ـ رساله‌ای در عدالت.
۸ ـ رساله‌ای در مصاهره.
۹ ـ رساله‌ای در ملک اقرار.
۱۰ ـ رساله‌ای در تبیین قاعده لاضرر و لاضرار.
۱۱ ـ رساله‌ای در خمس.
۱۲ ـ رساله‌ای در زکات.
۱۳ ـ رساله‌ای در خلل صلوه.
۱۴ ـ رساله‌ای در ارث.
۱۵ ـ رساله‌ای در تیمم.
۱۶ ـ رساله‌ای در قاعده تسامح.
۱۷ ـ رساله‌ای در باب حجیت اخبار.
۱۸ ـ رساله‌ای در قرعه.
۱۹ ـ رساله‌ای در متعه.
۲۰ ـ رساله‌ای در تقلید.
۲۱ ـ رساله‌ای در قطع و جزم.
۲۲ ـ رساله‌ای در ظن.
۲۳ ـ رساله‌ای در اصاله البرائه.
۲۴ ـ رساله‌ای در مناسک حج.
۲۵ ـ حاشیه‌ای بر مبحث استصحاب.
۲۶ ـ حاشیه‌ای بر نجاه العباد (رساله عملیه).
۲۷ ـ کتابی در علم رجال (از وجیزه مجلسی بزرگتر است).
۲۸ ـ تالیفی در اصول الفقه.
۲۹ ـ حواشی بر عوائد نراقی.
۳۰ ـ حاشیه‌ای بر بغیه الطالب.
۳۱ ـ اثبات التسامح فی ادله السنن.
۳۲ ـ التعادل و الترجیح.
۳۳ ـ رساله‌ای در تقیه.
۳۴ ـ رساله‌ای در التیمم الاستدلالی.
۳۵ ـ رساله‌ای در خمس.

[۱۲] مدرسی تبریزی، محمد علی، ریحانه الادب، ج۱، ص۱۹۳، چاپ حیدری، انتشارات خیام، چ۴، ۱۳۷۴.

مقام علمی شیخ

شیخ انـصـاری را خاتم‌الفقها و المجتهدین لقب داده‌اند؛ او از کسانی است که در دقت و عمق نظر، بسیار کم‌نظیر است. علم اصول و بالتبع فقه را وارد مرحله جدیدی کرد؛ او در فقه و اصول ابتکاراتی دارد کـه بـی‌سـابقه است.
مـقـام عـلـمی او در حدی است که به حق و شایستگی تمام، او را خاتم‌الفقها و پایان‌دهنده و تـکـمـیـل‌کننده فقاهت لقب داده‌اند و او یک صد و پنجاه سال تمام است که بر جهان فقه و اصول و حـوزه‌هـای عـلمی شیعه حکومت و زعامت روحی و فکری دارد و اندیشه‌ها و ابتکارات او سرفصل تاریخی در فقه به شمار آمده و مستند فقها است.
او نـظـریـات ابـتکاری و ابداعی بی‌شماری در فقه و اصول به وجود آورد که می‌توان نظریه حاکم بـودن یکی از ادله بر دلیل‌های دیگر در مبحث تعادل و تراجیح را از نظریات مهم او به شمار آورد، و هـمـچـنـیـن بـهـا دادن شـایسته به عقل و خرد در شناخت حکم و قانون اسلام، و دیگر مبارزه با اخباری‌گری رایج آن روز بود، که شیخ ‌بزرگوار ما توانست با یک رشته از بیانات دقیق علمی در بـرابر آنها بایستد و آنان را متقاعد سازد، این امر از امتیازات بارز او به شمار می‌آید. او کوشید که به مـنـکـریـن اعـتـبار عقل در شناخت معارف و احکام اسلامی ثابت کند که ملازمه‌ای میان عقل و شرع وجـود دارد و آنـچه را که عقل حکم می‌کند، شرع نیز حکم می‌کند و حکومت این قاعده در اغـلـب فتاوی و نظریات مرحوم شیخ، جلوه خاصی داد، منتهی باید خود عقل و آن قاعده فقهی مـورد ارزیابی قرار گیرد که عقل چگونه عقلی باشد و قاعده نیز کدام قاعده باشد؟
او با این روش مـتـیـن و مستحکم، اصول اخباری‌گری رایج آن روز را در هم کوبید و پایه‌ها و اصول مستحکمی بـرای فقه و اصول نوین بنیاد نهاد و مسیر اجتهاد را روشن و مبرهن نمود. او با این وسعت مشرب، باب اجتهاد و افتا و استخراج و استنباط احکام شرعیه فرعیه را از منابع و مصادر اولیه بازگشود و رمـز پـیـشرفت و ترقی مسلمانان را در مسیر اجتهاد و اعتقاد بر خویش در راه عمل به احکام الهی قرار داد.
درباره مقام علمی شیخ انصاری گفته‌اند: سیدحسین کوه کمره‌ای که از عالمان روزگار شیخ بوده و مجلس درس نیز داشته است، روزی پیش از آمدن شاگردان، در محل درس حاضر شد و در گوشه مسجد، شیخ ژولیده‌ای را با چند نفر شاگرد در حال تدریس دید. سیدحسین به درس او گوش داد و احساس کرد که وی بسیار محققانه بحث می‌کند. روز دیگر، زودتر آمد و به درس شیخ گوش داد. وقتی تدریس او را دید، اعتقادش بیش‌تر شد و احساس کرد که از خودش فاضل‌تر است و اگر شاگردانش به جای درس او، در درس این شیخ حاضر شوند، بهره بیش‌تری خواهند برد، از اینرو، روز دیگر به شاگردانش گفت: این شیخ که در آن گوشه با چند نفر شاگرد نشسته است، برای تدریس از من شایسته‌تر است و خود من نیز از او بهره می‌برم، همه با هم به درس او می‌رویم». از آن روز سیدحسین و شاگردانش در مجلس درس شیخ حاضر شدند.

[۱۳] جمعی از پژوهشگران حوزه علمیه قم، گلشن ابرار، ص۳۳۹، «برگرفته از عدل الهی، شهید مرتضی مطهری.

حاشیه‌نویسان محقق

دو کتاب معروف او، رسائل و مکاسب، کتاب درسی طلاب شده است. علما بعد از او شاگرد اویند. حواشی متعددی از طرف علمای بعد از او به کتاب‌های او زده شده است. بـعـد از مـحـقـق و علامه حلی و شهید اول، شیخ انصاری تنها کسی است که کتاب‌هایش از طرف علمای بعداز خودش مرتب حاشیه خورده است.
دستخط مبارک شیخ انصاری، مشتمل بر اجازه اجتهاد و روایـتی که به آیه‌الله میرزا داوود، نجل حاج میرزااسداللّه بروجردی داده‌اند و او را با القاب و عناوین فضل و کمال تعریف و توصیف نموده‌اند.

[۱۴] مطهری، مرتضی، آشنایی با علوم اسلامی، ج۳، ص۱۰۱-۱۰۲.

در عـظـمـت علمی و نبوغ فکری شیخ مرتضی انصاری (ره) همین قدر کافی است که اطلاع پیدا نـمـائیـم تـاکنون بیش از ۲۰۰ نفر از علما و فضلا و دانشمندان و معاریف رجال اسلامی بر کتب و نـوشـتـه‌هـای او حـاشـیه و تعلیقه نگاشته‌اند و کتاب‌های تالیفی او به کرات در ایران، عراق و دیگر کشورهای اسلامی مورد تجدید طبع قرار گرفته است، به حدی که هم اکنون مواد غذای فکری طلاب و فضلای حوزه‌های علمیه و برخی از مجامع دانشگاهی و حقوقی را آثار او تشکیل می دهد و شـخـصـیـت‌های بزرگی مانند: آخوند ملامحمدکاظم خراسانی (صاحب کفایه الاصول)، سیدمحمدکاظم یزدی (صاحب عروه)، حاج میرزا حبیب‌اللّه رشتی، میرزا حسن آشتیانی، شیخ ‌محمدحسین کاشف‌الغطا، سیدعبدالحسین شرف‌الدین، شیخ محمدجواد بلاغی،شیخ محمدحسن مامقانی و تعداد کثیری از علما و مجتهدین مبرز و نامدار که نام بردن آنها به درازا می‌کشد، بر آن حاشیه و تعلیقه دارند. آنان نوشته‌ها و تالیفات شیخ را اصل قرار داده و بر آن تعلیقه و تحشیه افرودند و نظریات او را مورد تجزیه و تحلیل و عمق‌نگری و ژرف‌انگاری قرار داده‌اند.

پـایـه‌گـذار اصـول نـویـن

نـام پـرشـکـوه شـیـخ مـرتـضی انصاری، توام با نبوغ و ابتکار و تحول و دقت می‌باشد. او آغازگر و پـایـه‌گـذار اصـول نـویـنی در فقه و اصول جعفری است که در قرن‌های اخیر به حق او را شایسته دریـافـت لقب خاتم‌الفقها و المجتهدین نموده است هر چند او در زندگی و حیات مادی و معنوی خویش پیراسته و منزه از هر نوع تظاهر و تفاخر بوده است و در تلاش‌های علمی خود جز خدا و رضـایـت او و جـز پیشبرد احکام الهی، فکر و اندیشه دیگری نداشته است و به تعبیر شاگرد نـامـدارش، مـرحـوم آیه‌الله حاج میرزا حبیب‌اللّه رشتی، او تالی تلو مقام عصمت در علوم و اصول بود.

[۱۵] شخصیت شیخ انصاری، به قلم نواده‌اش.

نام مرحوم شیخ مرتضی با دو کتاب بسیار ارزنده: فرائد الاصول و المکاسب در اصول و فقه هـمـراه اسـت و بـا این دو اثر جاودان، نام خود را در پهنه معارف اصیل اسلام جاودانه کرده است، کـتـاب‌هایی که هم‌اکنون در دنیای دانش و معارف اسلامی اعتبار جهانی دارد و حوزه‌های علمیه چـنـدیـن سـال بـا درس و بـحث و تحقیق روی آن دو کتاب سرمایه‌گذاری نموده و وقت صرف می‌کنند.

اخلاق و رفتار شیخ

شیخ انصاری (ره) نه تنها در فقاهت گوی سبقت را از دیگران ربوده بود، بلکه در عمل نیز نظیر و هـمـتا نداشت. او به مشکلات و امور مردم شخصا رسیدگی می کرد و از احوال طلاب و محصلین همواره جویا می‌شد و برای ترویج بیشتر از علوم دین، با بودن علما و طلاب در یکی از شهرستان‌ها، اجـازه نـمـی‌داد سهم امام را از آنجا به جای دیگری ببرند و سفارش می‌نمود که در همان شهر به مصرف محصلین و طلاب برسانند.
نـقـل شـده است که: شخصی خدمت شیخ رسید و به او گفت: فلان طلبه چای می‌خورد! (گویا در آن زمان چای به این صورت کنونی مرسوم نبوده و جز تشریفات به حساب می‌آمده است) و با این سخن می‌خواست سعایتی کرده باشد که شیخ حقوق آن طلبه را کم کند، ولی شیخ رو به او کـرده و گـفـت: خدا رحمتت کند که این مطلب را به من گفتی، و دستور داد تا اضافه بر ماهیانه آن طلبه، مخارج چای را نیز از بیت‌المال به وی بپردازند تا اینکه با راحتی و آسایش بیشتر به تحصیل خود ادامه دهد.
شـیـخ نـه تنها به طلاب حوزه رسیدگی می‌کرد، بلکه همواره به فکر فقرا و مستمندان نیز بوده است، و شب‌ها همانند رهبر و مولایش امیر المؤمنین (علیه‌السّلام) به خانه‌های مسکونی فقرا سر می‌زد و مواد غذایی بر دوش گرفته، در بین خانواده‌های مستمند و بیچاره تقسیم و توزیع می‌نمود.
در کـتـاب لؤلؤ الصدف چنین آمده است: و اغلب عطایای آن مرحوم در سربوده، کثیری از فقرا معاش (حقوق) معین داشتند که همیشه سالانه و ماهانه به آنان می‌رسید و هیچ نمی‌دانستند از کـجـاسـت در وقـت سـحر بر در خانه فقرا می‌رفت با لباس مبدل، و صورت را ستر می‌کرد و به مـقـدار حـاجـت آنها مرحمت می‌فرمود و چون شیخ از دنیا رفت، معلوم شد آن مردی که بر درب منازل این مردم در اوقات غیرمتعارفه می‌آمده، آن مرحوم بوده است؛ او انصافا روی اسلام را سفید کرد.
نـوشـتـه‌انـد که یکی از یاران شیخ، نسبت به این کار انسانی وی (کمک به فقرا و مستمندان) از او ستایش و تمجید کرد؛ شیخ در پاسخ گفت: این وسیله فخر و کرامتی نیست، زیرا وظیفه هر فرد معمولی است که امانت را به صاحبش برساند و این وجوه هم حقوق فقراست که به عنوان امانت نزد من می‌باشد و من به صاحبانش می‌رسانم.

شیخ از نگاه دیگران

۱. علامه نوری: خداوند بر جابر بن عبدالله انصاری تفضّل نمود و از صُلب او، مردی برون آورد که ملت و دین را به علم و زهد و عبادت و کیاست یاری کرد و علمای گذشته به رتبه او نرسیدند و رجال علم بعد از او هم به آن رتبه و مقام نخواهند رسید.

[۱۶] عراقی میثمی، محمود، زندگانی و شخصیت شیخ انصاری، ص۹۸.

۲. علامه کاشف‌الغطاء – استاد شیخ -: «به خدا سوگند! او مجتهد علی‌الاطلاق است» و در شان وی به شیخ جعفر شوشتری می‌گوید: «هر چیزی در هنگام شنیدن بیش از دیدن جلوه می‌کند، به جز شیخ مرتضی که دیدنش از شنیدن وصف او عظیم‌تر و والاتر است».

[۱۷] مهاجر، محسن،‌ اندیشه‌های سیاسی شیخ انصاری، ص۵، قم، دبیرخانه کنگره دومین سالگرد میلاد شیخ انصاری، چ اول، ۱۳۷۳.

۳. آیت‌الله‌العظمی آقا موسی زنجانی: «شیخ در حوزه‌های علمیه به عنوان فقیهی زاهد و عالمی وارسته و اصولی نوآور شناخته شده است تا آنجا که در میان متاخران، لقب شیخ مطلق و مؤسس و خاتم‌الفقهاء و المجتهدین ویژه اوست و در شان او گفته‌اند: «هو تالِی العصمهِ علماً و عَمَلاً؛ او از نظر علم و عمل بعد از معصوم قرار دارد.»

[۱۸

  راهنمای خرید:
  • لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.