پاورپوینت صاحب اعیان الشیعه


در حال بارگذاری
23 اکتبر 2022
فایل فشرده
2120
6 بازدید
۶۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت صاحب اعیان الشیعه دارای ۵۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت صاحب اعیان الشیعه،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت صاحب اعیان الشیعه :

سید محسن امین حسینی عاملی

آل امین در گذشته‌های دور قبیله «قشاقش» یا «قشاقیش» شهرت داشت و در حله روزگار می‌گذراند. دست سرنوشت این مردم سخت کوش را به «حبل عامل» کوچاند مدتی پس از مهاجرت، ستاره‌ای به نام سید محمد امین در آسمان ریاست قبیله درخشید و بدین ترتیب «امین» زیور جاویدان این خاندان شد. خاندانی که از وابستگان اهل بیت پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ به شمار می‌آمد و نسب به امام علی بن الحسین می‌رساند.
عبدالکریم فرزند رئیس سید علی و نوه سید محمد امین بود. از پیوند این نیک مرد عابد با دختر شیخ محمد حسین فلحه – دانشور پاک نهاد جبل عامل – گوهری پدید آمد که سید محسن نام گرفت، روستای «شقرا» را شهرتی جاودان بخشید و سال ۱۲۸۴ ق. را به عنوان سال میلاد خویش، تاریخی به یاد ماندنی ساخت.

فهرست مندرجات

۱ – زندگینامه
۲ – سالهای تاریک
۳ – دیدار سبز
۴ – به سوی دریا
۵ – روزهای دشوار
۶ – هجرت به دمشق
۷ – مرجع وحدت و استقلال
۸ – اساتید
۹ – شاگردان
۱۰ – آثار
۱۱ – وفات
۱۲ – منبع

زندگینامه

سید محسن قرآن، نوشتن، شنا و اسب دوانی را به یاری پدر، مادر و خویشاوندان آموخت. چون به ۶ سالگی گام نهاد، به نحو و خوشنویسی روی آورد و از محضر دانشوران قبیله کامیاب شد. در ۱۲۹۷ ق. به روستای «عیثاالزط» شتافت و از سید جواد مرتضی دانشمند آن سامان بهره گرفت.
توقف در «عیثاالزط» تا حدود ۱۳۰۰ ق. به درازا کشید و با هجرت سید جواد به عراق پایان پذیرفت. سید محسن در این روستا با پرهیزگاری به نام شیخ محمد دبوق آشنا شد. مردی هوشمند، پارسا، شیفته‌ دانش و ادیب که سید محسن آشنایی با او را نعمتی الهی می‌دانست. شرح قطر، صرف، شرح ابن ناظم بر الفیه، شرح جاربردی بر کافیه و مغنی از اندوخته‌های فرزند عبدالکریم در «عیثاالزط» بود.
با مهاجرت سید جواد نوجوان «شقرا» در پی استادی دیگر برآمد، سرانجام در ۱۳۰۱ ق. به بنت جبیل رفت و هماره شیخ محمد دبوق از محضر سید نجیب فضل الله حسنی عیناثی و شیخ موسی شراره بهره برد. در این سالها دوست صمیمی‌اش شیخ محمد دبوق به خدمت نظام فرا خوانده شد و سید محسن دیگر بار تنها ماند. حضور در بنت جبیل تا ۱۳۰۴ ادامه یافت. در این سال شیخ موسی شراره دیده از جهان فرو بست و فرزند عبدالکریم که تا بحث استصحاب معالم پیش رفته بود. ناگزیر در جستجوی استادی دیگر برآمد. استادی که هرگز نیافت و چون توان مالی نداشت، هوای جنوب از سر برون کرده به گوشه‌نشینی، تدریس و مطالعه روی آورد. ولی دریغ که سرنوشت آسودگی بروی نمی‌پسندید. ستاره «شقرا» به خدمت نظام فرا خوانده شد و برای گریز از این امر سفری دراز آغاز کرد. او پس از مدتی به وطن بازگشت تا رنج سفر ناخواسته از پیکر برون سازد، ولی با بیماری مرگ مادر روبرو شد.

سالهای تاریک

بی‌تردید مرگ مادر برای دانشجوی جوان «شقرا» بسیار دشوار بود ولی هنوز امید به آموختن و پیشرفت در وجودش شعله می‌کشید. امیدی که با درد دیدگان پدر و نابینایی وی به نومیدی گرایید. سرپرستی دو خواهر و پدر پیر، تنگدستی و ناداری، جوان «شقرا» را به کارهای مادی، که هیچ تجربه‌ای در آن نداشت، کشید. البته در کنار همه این نامرادیها فراخوانی دوباره به خدمت نظام نیز به فشار روانی فرزند عبدالکریم می‌افزود. مشکلی که سرانجام به یاری شیخ ابوالخیر خطیب دمشقی، قاضی صور، از میان برداشته شد. او مدرسه‌ حیدریه «عیثاالزط» را به صورت مدرسه‌ای معتبر و رسمی در آورد و دانشجویان شرکت کننده در آزمون سالانه را از گواهی تحصیلی برخوردار ساخت.
از رنجهای سرپرستی خانواده و دوری از استادان دانشور که بگذریم در این روزگار خبری دانشجوی جوان جبل عامل را شادمان ساخت. سرانجام تلاشهای بزرگان بنت جبیل به بار نشست و سید مهدی حکیم از نجف بدان سامان گام نهاد. شاگردان شیخ موسی شراره دیگر بار به مدرسه‌ آن مرحوم بازگشتند تا از محضر دانشور تازه وارد بهره برند. سید محسن نیز همراه همسرش به بنت جبیل روی آورد، ولی دریغ که روش استاد فرزانه‌ جدید با شیخ موسی تفاوت داشت. او همه توانش را در ارشاد مردم به کار می‌گرفت و اندک اندک سید محسن دریافت که هر چند بنت جبیل فقیهی شایسته یافته، ولی روزگار طلایی درس دیگر تکرار نخواهد شد؛ پس به «شقرا» بازگشت.
در این هنگام گروهی از دانش‌آموزان جبل عامل و حمص، که آوازه شهرت گوهر «شقرا» بدانها رسیده بود، به آستان وی روی آوردند تا از خرمن اندوخته‌هایش بهره گیرند. سید محسن در کنار تدریس از مطالعه و پژوهش غافل نبود و در این سالها شرح نهج‌البلاغه ابن ابی الحدید را، که ارمغان یکی از سفرهای پدرش به شمار می‌آمد، مورد بررسی و مطالعه عمیق قرار داد. او بدین شیوه از زندگی خو گرفته بود که دیدار یک دوست همه چیز را دگرگون ساخت.

دیدار سبز

در یکی از روزهای سال ۱۲۰۸ ق. شیخ حسین مغنیه به دیدار سید محسن شتافته، تصمیم گروهی از دانشجویان جبل عامل را با وی میان نهاد. او گفت: ما برآنیم که سمت عراق رویم، تو نیز بیا!
سید محسن که سالها در انتظار چنین فرصتی بود، نومیدانه پاسخ داد: بدین سفر شوقی شگفت دارم، ولی حال پدرم را مشاهده می‌کنی، با او در این باره گفتگو کن!
پدر که بیش از هر چیز به نیکبختی فرزند می‌اندیشید، پسر را به استخاره فرا خواند. استخاره سفر را نیک نمایاند و بدین ترتیب سید محسن در واپسین روزهای رمضان ۱۳۰۸، بی‌هیچ درهمی، رهسپار عراق شد.

به سوی دریا

کاروان عاملیان پس از چند ماه به نجف رسید. سید محسن در نخستین فرصت خانه‌ای در محل «حویش» اجاره کرد و در درس بزرگان حوزه حضور یافت. سید علی بن سید محمود عاملی، سید احمد کربلایی، شیخ محمد باقر نجم ‌آبادی، شیخ الشریعه اصفهانی گروهی از استادان نجف عنوان پیوند شمرده می‌شدند که ستاره‌ «شقرا» را در آموختن کتابهای شرح لمعه، قوانین و رسائل یاری دادند. سید محسن سپس در درس خارج اصول شیخ محمد کاظم خراسانی شرکت جسته، یک دروه اصول فقه از آن بزرگمرد بهره برد و در کنار آن از درس فقه حاج آقا رضا همدانی و شیخ محمد طه نجف نیز کامیاب شد.
هر چند ستاره جبل عامل دانشجویی تهیدست بود و حتی نان خویش را از نیک مردی به نام حاج احمد نسیه می‌خرید ولی پاکدلی و اخلاص در دانش اندوزی را با هیچ ثروتی عوض نمی‌کرد. بنابراین هنگامی که برخی از آشنایان از وی خواستند تا در درس استادی که توانایی مادی بسیار داشت حضور یابد، بی‌درنگ گفت: هر چند آن استاد دانشوری گرانقدر است ولی نمی‌توانم خود را راضی کرده، در درسی حاضر شوم که بهره‌مندی از ثروت استاد می‌تواند یکی از انگیزه‌های آن شمرده شود.

روزهای دشوار

سالهای زندگی سید محسن در نجف، سالهایی دشوار بود. تنگدستی جانگزا، درگیری دو قبیله‌ مهم شهر با یکدیگر و از همه مهم‌تر انتشار بیماری واگیر و در پی آن خشکسالی هر یک به گونه‌ای خاص، دانش پژوهان را آزرده ساخته، آنها را از دانش اندوزی باز می‌داشت. بیماری واگیر که با تب شدید همراه بود،‌ بسیاری از ساکنان شهر را گرفتار ساخت. در این شرایط سید محسن، شیخ موسی قبلان را به یاری خواند و رسیدگی به اوضاع دانشجویان بیمار جبل عامل را وظیفه خود قرار داد. این کار بسیار دشوار و توانفرسا بود. ستاره ‌جبل عامل برای آنکه شیخ موسی خسته نگردد و در نتیجه از ادامه این امر مهم چشم نپوشد. کارهای دشواری چون شستن ظرفها، پاکیزه ساختن اتاق بیمار، آماده سازی و خوراندن دارو را خود به عهده می‌گرفت و مردگان را به یاری شیخ موسی به گورستان رساخره، دفن می‌کرد. در این گردباد مرگ بسیاری از ساکنان حریم آسمانی امیر مؤمنان به دیار جاودانگی شتافتند سید جواد عاملی، از نوادگان صاحب مفتاح الکرامه و خویشاوندان نزدیک سید محسن، نیز در شمار آنها جای داشت. فرزند «شقرا» در سوگ سید جواد بسیار اندوهگین شده، مرثیه‌ای غمبار سرود.
چون تب بیماری واگیر فرو نشست، رنجوری همسر، دانش پژوه خسته‌ جبل عامل را در نگرانی فرو برد. او اینک علاوه بر کارهای روزانه‌ خویش باید به تیمار نوزاد و همسر بیمارش نیز می‌پرداخت. هر چند سرانجام توفان دردها و ناتوانیها فرو نشست، ولی نگرانی و اندوه دانشور «شقرا» پایان نیافت. نامه عبدالکریم کهنسال که در آن سید محسن را به گزینش یکی از دو کار زندگی در «شقرا» و یا انتقال پدر به نجف ناگزیر ساخته بود، پژوهشگر تهیدست جبل عامل را در غمی جانکاه فرو برد.
او نه یارای دل بریدن از نجف داشت و نه توان مالی انتقال پدر، ناگزیر به حرم امیر مؤمنان علی ـ علیه السلام ـ پناه برد، امام را به یاری فرا خواند. این توسل سرانجام مؤثر افتاد، نامه دیگری از «شقرا» رسید و عبدالکریم، فرزند را به تلاش در دانش اندوزی و فراموش کردن دشواریهای زندگی پدر فرا خواند. البته کرامت علوی بدین نامه محدود نبود چند سال بعد سید عبدالکریم بی‌آنکه هزینه‌ای بر فرزند تحمیل کند، همراه گروهی از نیکان سمت نجف رهسپار شد.
مسافران جبل عامل چنان عبدالکریم کهنسال را از احترام و خدمت برخوردار ساختند که او بعدها به فرزندش گفت:‌ اگر گروهی از فرزندان همراهم بودند، هرگز اینگو

  راهنمای خرید:
  • لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.