پاورپوینت شتر صالح


در حال بارگذاری
23 اکتبر 2022
فایل فشرده
2120
6 بازدید
۶۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت شتر صالح دارای ۵۷ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت شتر صالح،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت شتر صالح :

پاورپوینت شتر صالح

حضرت صالح (علیه‌السّلام) هم چنان به دعوت خود ادامه می‌داد، ولی روز به روز بر کارشکنی قوم می‌افزود، صالح (علیه‌السّلام) که در شانزده سالگی به پیامبری رسیده بود و قوم را به سوی یکتا پرستی دعوت می‌کرد، حدود صد سال در میان آن قوم ماند و همچنان به راهنمایی آنها پرداخت، ولی (جز اندکی) نه تنها به او ایمان نیاوردند، بلکه با انواع آزارها، روی در روی او قرار گرفتند.

فهرست مندرجات

۱ – پیشنهاد صالح به قوم خود
۱.۱ – تقاضای صالح از بتها
۱.۲ – تقاضای قوم ثمود از صالح
۲ – عدم قبول معجزه صالح
۳ – شتر عجیب، معجزه صالح
۴ – تقسیم آب برای مردم و ناقه
۵ – کشتن ناقه به دست یاغیان
۶ – چگونگی قتل ناقه
۶.۱ – نظر اول
۶.۲ – نظر دوم
۷ – عناوین مرتبط
۸ – پانویس
۹ – منبع

پیشنهاد صالح به قوم خود

حضرت صالح (علیه‌السّلام) آخرین اقدام خود را برای نجات آنها نمود و به آنها چنین پیشنهاد کرد:
«من در شانزده سالگی به سوی شما فرستاده شدم، اکنون ۱۲۰ سال از عمرم گذشته است، پس از آن همه تلاش، اینک (برای اتمام حجت) پیشنهادی به شما دارم، و آن این که: اگر بخواهید من از خدایان شما (بتهای شما) تقاضایی می‌کنم، اگر خواسته مرا بر آوردند، از میان شما می‌روم (و دیگر کاری به شما ندارم) و شما نیز تقاضائی از خدای من بکنید، تا خدای من به تقاضای شما جواب دهد، در این مدت طولانی هم من از دست شما به ستوه آمده‌ام و هم شما از من به ستوه آمده‌اید (اکنون با این پیشنهاد کار را یکسره و یک طرفه کنیم). قوم ثمود: پیشنهاد شما، منصفانه است.

تقاضای صالح از بتها

بنابراین شد که نخست، حضرت صالح (علیه‌السّلام) از بتهای آنها تقاضا کند، روز و ساعت تعیین شده فرا رسید، بت پرستان به بیرون شهر کنار بتها رفتند، و خوراکی‌ها و نوشیدنی‌های خود را به عنوان تبرک کنار بتها نهادند، و سپس آن خوراکی‌ها را خوردند و نوشیدند، سپس از درگاه بتها به دعا و التماس و راز و نیاز پرداختند، حضرت صالح (علیه‌السّلام) در آن جا حاضر شده بود، آنگاه آنها به صالح (علیه‌السّلام) گفتند: «آن چه تقاضا داری از بتها بخواه» صالح (علیه‌السّلام) اشاره به بت بزرگ کرد و به حاضران گفت: «نام این بت چیست؟!» گفتند: فلان! صالح به آن بت بزرگ خطاب کرد و گفت: تقاضای مرا برآور، ولی بت جوابی نداد. صالح به قوم گفت: پس چرا این بت جواب مرا نمی‌دهد؟ گفتند: از بت دیگر، تقاضایت را بخواه. صالح، متوجه بت دیگر شد، و تقاضای خود را درخواست کرد، ولی جوابی نشنید. قوم ثمود به بتها رو کردند و گفتند: «چرا جواب صالح (علیه‌السّلام) را نمی‌دهید؟»
سپس (قوم ثمود به عقیده خودشان برای جلب عواطف بتها) برهنه شدند و در میان خاک زمین در برابر بتها غلطیدند، و خاک را بر سرشان می‌ریختند، و به بتهای خود گفتند: «اگر امروز به تقاضای صالح جواب ندهید، همه ما رسوا و مفتضح می‌شویم»، آن گاه صالح را خواستند و گفتند: اکنون تقاضای خود را از بتها بخواه، صالح تقاضای خود را از آنها خواست، ولی جوابی نشنید.

تقاضای قوم ثمود از صالح

صالح به قوم فرمود: ساعات اول روز، گذشت و خدایان شما، به تقاضای من جواب ندادند، اکنون نوبت شما است که تقاضای خود را از من بخواهید، تا از درگاه خداوند بخواهم و همین ساعت، تقاضای شما را بر آورد. هفتاد نفر از بزرگان قوم ثمود، سخن صالح (علیه‌السّلام) را پذیرفتند، و گفتند: «ای صالح! ما تقاضای خود را به تو می‌گوییم، اگر پروردگار تو تقاضای ما را برآورد، تو را به پیامبری می‌پذیریم و از تو پیروی می‌کنیم، و با همه مردم شهر با تو تبعیت می‌نماییم».
صالح: آن چه می‌خواهید تقاضا کنید.
قوم ثمود: با ما به این کوه (که در اینجا پیداست) بیا. حضرت صالح (علیه‌السّلام) با آن هفتاد نفر به بالای آن کوه رفتند. در این هنگام، آن هفتاد نفر به صالح (علیه‌السّلام) گفتند: «ای صالح! از خدا بخواه! تا در همین لحظه شتر سرخ رنگی که پر رنگ و پر پشم است و بچه ده ماهه در رحم دارد، و عرض قامتش به اندازه یک میل می‌باشد، از همین کوه، خارج سازد.»
صالح گفت: تقاضای شما برای من بسیار عظیم است، ولی برای خدایم، آسان می‌باشد. همان دم صالح (علیه‌السّلام) به درگاه خدا متوجه شد و عرض کرد: «در همین مکان شتری چنین و چنان خارج کن».
ناگاه همه حاضران دیدند کوه شکافته شد، به گونه‌ای که نزدیک بود از شدت صدای آن، عقل‌های حاضران از سرشان بپرد، سپس آن کوه مانند زنی که درد زایمان گرفته باشد مضطرب و نالان گردید، و نخست سر آن شتر از شکم زمین کوه بیرون آمد، هنوز گردنش بیرون نیامده بود که آن چه از دهانش بیرون آمده بود، فرو برد، و سپس سایر اعضای پیکر آن شتر بیرون آمد، و روی دست و پایش به طور استوار بر زمین ایستاد. وقتی که قوم ثمود، این معجزه عظیم را دیدند، به صالح گفتند: «خدای تو چقدر سریع، تقاضایت را اجابت کرد، از خدایت بخواه، بچه‌اش را نیز برای ما خارج سازد». صالح، همین تقاضا را از خدا نمود. ناگاه آن شتر، بچه‌اش را انداخت، و بچه آن، در کنارش به جنب و جوش در آمد. صالح (علیه‌السّلام) در این هنگام به آن هفتاد نفر خطاب کرد و گفت: «آیا دیگر تقاضایی دارید؟» گفتند: «نه، بیا با هم نزد قوم خود برویم، و آن چه دیدیم به آنها خبر دهیم، تا آنها به تو ایمان بیاورند».

عدم قبول معجزه صالح

صالح (علیه‌السّلام) همراه آن هفتاد نفر به سوی قوم ثمود، حرکت کردند، ولی هنوز به قوم نرسیده بودند که ۶۴ نفر از آنها مرتد شدند و گفتند: «آن چه دیدیم سحر و جادو و دروغ بود».
وقتی که به قوم رسیدند، آن شش نفر باقیمانده، گواهی دادند که: «آن چه دیدیم حق است»، ولی قوم سخن آنها را نپذیرفتند، و اعجاز صالح (علیه‌السّلام) را به عنوان جادو و دروغ پنداشتند، عجیب آن که یکی از آن شش نفر نیز شک کرد و به گمراهان پیوست، و همان شخص (بنام «قدار») آن شتر را پی کرد و کشت.

[۱] کلینی، محمد بن یعقوب، روضه الکافی، ص۱۸۵-۱۸۶.

شتر عجیب، معجزه صالح

در قرآن هفت بار سخن از این شتر با واژه «ناقه» (شتر ماده) آمده است، آفرینش و شیوه زندگی و اوصاف این ناقه از عجائب خلقت است، کوتاه سخن آن که: قوم ثمود با کمال گستاخی به صالح (علیه‌السّلام) گفتند: «تو از افسون شدگان هستی و عقلت را از دست داده‌ای، تو مانند ما بشر هستی، اگر راست می‌گویی معجزه و نشانه‌ای بیاور.»

[۲] شعراء/سوره۲۶، آیه۱۵۳.

[۳] شعراء/سوره۲۶، آیه۱۵۴.

و چنان که گفته شد، حضرت صالح (علیه‌السّلام) به قوم سرکش خود پیشنهاد کرد که من دارای معجزه هستم و همین معجزه نشانه صدق و راستی من است، و به شما پیشنهاد می‌کنم که هر تقاضایی دارید از من بخواهید تا من از خدای خود بخواهم و آن تقاضا تحقق یابد.
نمایندگان قوم ثمود که «هفتاد نفر» از برگزیدگان آنها بودند، صالح (علیه‌السّلام) را کنار کوهی بردند و گفتند: «تقاضای ما این است که از خدا بخواه در کنار همین کوه ناگهان شتری را که بسیار بزرگ و سرخ پر رنگ و دارای بچه ده ماهه در رحم باشد، همین لحظه از دل کوه بیرون آید. صالح تقاضای آنها را پذیرفت و ناگاه حاضران دیدند کوه شکافته شد، و شتری عظیم از دل آن بیرون آمد، و دارای همه آن ویژگی‌هایی بود که آنها می‌خواستند.
بعضی نوشته‌اند: این ناقه از میان همان سنگی که قوم ثمود آن را تعظیم می‌کردند، و در مقابلش قربانی‌ها می‌نمودند، به اذن خدا و شفاعت حضرت صالح (علیه‌السّلام) بیرون جهید، هنگامی که آن سنگ شکافته شد، صدای بسیار بلند و وحشت انگیزی که نزدیک بود عقل‌ها را از سر خارج سازد برخاست، و کوه به لرزه در آمد، نخست سر شتر از میان سنگ بیرون آمد و سپس به تدریج بقیه اعضای او، تا این که تمام پیکر شتر خارج شد، و روی زمین ایستاد.
بت پرستان قوم ثمود که انتظار آن را نداشتند تا به این زودی معجزه صالح (علیه‌السّلام) آشکار گردد، شگفت زده گفتند: «از خدا بخواه که بچه شتر را نیز از رحمش بیرون آورد.» حضرت صالح از خدا خواست، در همان لحظه بچه آن ناقه از رحم او جدا شد، و به دور مادرش گردش کرد. به این ترتیب، حضرت صالح (علیه‌السّلام) معجزه صدق پیامبری خود را به طور کامل به آنها نشان داد.

[۴] تاریخ انبیاء، ص۲۶۳.

در این هنگام آنها چاره‌ای جز این ندیدند که ایمان بیاورند، اظهار ایمان کردند و تصمیم گرفتند تا نزد قوم خود رفته و معجزه حضرت صالح (علیه‌السّلام) را به آنها خبر دهند و آنان را به سوی ایمان دعوت کنند، ولی ۶۴ نفر از آنها در مسیر راه مرتد شدند، و یک نفر نیز در شک و تردید افتاد، و در نتیجه تنها پنج نفر در ایمان خود پابرجا باقی ماندند.

[۵] کلینی، محمد بن یعقوب، روضه الکافی، ص۱۸۶.

[۶] عروسی حویزی، عبدعلی بن جمعه، تفسیر نور الثقلین، ج۲، ص۴۸ -۴۹.

ناقه صالح دارای ویژگی‌هایی بود، که هر کدام از آنها می‌توانست قلوب مردم را جذب کند و باعث ایمان آنها به حضرت صالح شود، از این رو مخالفان سعی داشتند این معجزه را نابود کنند.

تقسیم آب برای مردم و ناقه

خداوند به صالح (علیه‌السّلام) وحی کرد که: «ما ناقه را برای امتحان و آزمایش قوم می‌فرستیم، و به مردم خبر ده که آب شهر باید در میان آنها تقسیم شود، یک روز از برای ن

  راهنمای خرید:
  • لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.