پاورپوینت شبهه پشت در رفتن حضرت فاطمه


در حال بارگذاری
23 اکتبر 2022
فایل فشرده
2120
5 بازدید
۶۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت شبهه پشت در رفتن حضرت فاطمه دارای ۶۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت شبهه پشت در رفتن حضرت فاطمه،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت شبهه پشت در رفتن حضرت فاطمه :

پشت در رفتن حضرت فاطمه

برخی معتقدند در ماجرای شهادت حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها)، با وجود حضرت علی (علیه‌السّلام)، نباید ایشان پشت در می‌رفت؛ بنابراین چنین واقعه‌ای دروغ و کذب است. این مقاله به جواب این شبهه می‌پردازد.

فهرست مندرجات

۱ – دلالت برخی روایات
۲ – عدم جواز دخول به منزل بدون اذن
۲.۱ – خانه فاطمه، برتر از خانه پیامبران
۲.۲ – احترام دخت رسول اکرم
۳ – سیره پیامبر
۳.۱ – امّ سلمه و باز کردن دَر برای علی
۳.۲ – عائشه و باز کردن دَر برای علی
۳.۳ – هم‌سفره بودن عایشه و عمر
۴ – نتیجه‌گیری
۵ – پانویس
۶ – منبع

دلالت برخی روایات

آن چه که از برخی از روایات استفاده می‌شود: حضرت فاطمه (سلام‌الله‌علیها) نزدیک در ورودی منزل نشسته بود و با دیدن عمر و همراهان وی، در را به روی آنان بست.
مرحوم عیاشی در تفسیر، شیخ مفید در الاختصاص و… نوشته‌اند:
قال: قال عمر قوموا بنا الیه فقام ابو بکر وعمر وعثمان وخالد بن الولید و المغیره بن شعبه وابو عبیده بن الجراح وسالم مولی ابی حذیفه وقنفذ وقمت معهم فلما انتهینا الی الباب فراتهم فاطمه صلوات الله علیها اغلقت الباب فی وجوههم وهی لا تشک ان لا یدخل علیها الا باذنها، فضرب عمر الباب برجله فکسره، وکان من سعف، ثم دخلوا فاخرجوا علیا (علیه‌السّلام) ملببا….
عمر گفت: برخیزید تا پیش او (علی) برویم، پس ابوبکر، عمر، عثمان، خالد بن ولید، مغیره بن شعبه، ابوعبید جراح، سالم مولی ابوحذیفه، قنفذ و من به همراه او راه افتادیم، چون نزدیک خانه رسیدیم، فاطمه آنان را دید و لذا در را بست و شک نداشت که بدون اجازه وارد نخواهند شد، عمر در را که از شاخه‌های خرما ساخته شده بود، با لگد شکست، سپس وارد خانه شدند و علی را بیرون آوردند در حالی که کمرهای خود را بسته بودند.

[۱] السمرقندی المعروف بالعیاشی، ابی النضر محمد بن مسعود بن عیاش السلمی (متوفای۳۲۰ه)، تفسیر العیاشی، ج۲، ص۶۶-۶۷، تحقیق:تحقیق وتصحیح وتعلیق:السید‌هاشم الرسولی المحلاتی، ناشر:المکتبه العلمیه الاسلامیه – طهران.

[۲] الشیخ المفید، محمد بن محمد بن النعمان ابن المعلم ابی عبدالله العکبری، البغدادی (متوفای۴۱۳ه)، الاختصاص، ص۱۸۶، تحقیق:علی اکبر الغفاری، السید محمود الزرندی، ناشر:دار المفید للطباعه والنشر والتوزیع – بیروت، الطبعه:الثانیه، ۱۴۱۴ه – ۱۹۹۳ م.

[۳] المجلسی، محمد باقر (متوفای ۱۱۱۱ه)، بحار الانوار، ج۲۸، ص۲۲۷، تحقیق:محمد الباقر البهبودی، ناشر:مؤسسه الوفاء – بیروت – لبنان، الطبعه:الثانیه المصححه، ۱۴۰۳ – ۱۹۸۳ م.

و در روایت سلیم نیز آمده:
ثُمَّ اَقْبَلَ حَتَّی انْتَهَی اِلَی بَابِ عَلِیٍّ وَ فَاطِمَهُ (علیهما‌السّلام) قَاعِدَهٌ خَلْفَ الْبَابِ قَدْ عَصَبَتْ رَاْسَهَا وَنَحَلَ جِسْمُهَا فِی وَفَاهِ رَسُولِ اللَّهِ (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فَاَقْبَلَ عُمَرُ حَتَّی ضَرَبَ الْبَابَ ثُمَّ نَادَی یَا ابْنَ اَبِی طَالِبٍ (افْتَحِ الْبَابَ) فَقَالَتْ فَاطِمَهُ یَا عُمَرُ مَا لَنَا وَلَکَ لَا تَدَعُنَا وَمَا نَحْنُ فِیهِ قَالَ افْتَحِی الْبَابَ وَاِلَّا اَحْرَقْنَاهُ عَلَیْکُمْ فَقَالَتْ یَا عُمَرُ اَمَا تَتَّقِی اللَّهَ عَزَّ وَجَلَّ تَدْخُلُ عَلَی بَیْتِی وَتَهْجُمُ عَلَی دَارِی فَاَبَی اَنْ یَنْصَرِفَ ثُمَّ دَعَا عُمَرُ بِالنَّارِ فَاَضْرَمَهَا فِی الْبَابِ فَاَحْرَقَ الْبَابَ.
عمر آمد تا به خانه رسید، فاطمه پشت در نشسته بود، سرش را بسته بود و بدنش از غم از دست دادن پدر نحیف و لاغر شده بود، عمر در را کوبید و گفت: ‌ای پسر ابوطالب! در را باز کن، فاطمه فرمود: ‌ای عمر به ما چه کار داری؟ ما را با مصیبتی که گرفتارش شده‌ایم تنها بگذار. عمر گفت: در را باز کن وگرنه آن را به آتش می‌کشم. فاطمه فرمود: آیا از خداوند نمی‌ترسی که وارد خانه ما می‌شوی، عمر بازنگشت و آتش خواست و آتش را بر در خانه افکند و آن را سوزاند.

[۴] الهلالی، سلیم بن قیس (متوفای۸۰ه) کتاب سلیم بن قیس، ص۳۸۶.

عدم جواز دخول به منزل بدون اذن

حضرت صدیقه شکی نداشت که جمعیت بدون اذن داخل منزل نخواهند شد؛ چون نص قرآن است که بدون اجازه وارد خانه کسی نشوید:
«یَاَیهَُّا الَّذِینَ ءَامَنُواْ لَا تَدْخُلُواْ بُیُوتًا غَیرَْ بُیُوتِکُمْ حَتیَ تَسْتَاْنِسُواْ وَتُسَلِّمُواْ عَلیَ اَهْلِهَا ذَالِکُمْ خَیرٌْ لَّکُمْ لَعَلَّکُمْ تَذَکَّرُونَ. فَاِن لَّمْ تجَِدُواْ فِیهَا اَحَدًا فَلَا تَدْخُلُوهَا حَتیَ یُؤْذَنَ لَکمُ ْ وَاِن قِیلَ لَکُمُ ارْجِعُواْ فَارْجِعُواْ هُوَ اَزْکیَ لَکُمْ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ عَلِیم؛

[۵] نور/سوره۲۴، آیه۲۷-۲۸.

‌ای افرادی که ایمان آورده‌اید! در خانه‌هایی غیر از خانه خود وارد نشوید تا اجازه بگیرید و بر اهل آن خانه سلام کنید این برای شما بهتر است شاید متذکّر شوید! و اگر کسی را در آن نیافتید، وارد نشوید تا به شما اجازه داده شود و اگر گفته شد: «بازگردید!» بازگردید این برای شما پاکیزه‌تر است و خداوند به آنچه انجام می‌دهید آگاه است.»

خانه فاطمه، برتر از خانه پیامبران

و از طرفی خانه انبیاء احترام ویژه‌ای دارد که کسی حق ورود بدون اجازه ندارد:
«یَاَیُّهَا الَّذِینَ ءَامَنُواْ لاتَدْخُلُواْ بُیُوتَ النَّبِیِ ّ اِلا اَن یُؤْذَنَ لَکُمْ؛

[۶] احزاب/سوره۳۳، آیه۵۳.

‌ای افرادی که ایمان آورده‌اید! در خانه‌های پیامبر داخل نشوید مگر به شما اذن داده شود.»
و شکی نیست که خانه حضرت صدیقه طاهره خانه پیغمبر محسوب می‌شود همانطوری که در تفاسیر متعدد اهل سنت ذیل آیه شریفه:
«فِی بُیُوتٍ اَذِنَ اللَّهُ اَن تُرْفَعَ وَیُذْکَرَ فِیهَا اسْمُهُ و یُسَبِّحُ لَهُ و فِیهَا بِالْغُدُوِّ وَالْاَصَالِ؛

[۷] نور/سوره۲۴، آیه۳۶.

در خانه‌هایی که خدا رخصت داده که (قدر و منزلت) آن‌ها رفعت یابد و نامش در آن‌ها یاد شود. در آن (خانه) ها هر بامداد و شامگاه او را نیایش می‌کنند.»
سیوطی و دیگران از قول ابوبکر از نبی مکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) نقل کرده‌اند که خانه علی و زهرا (علیهما‌السّلام) از با فضیلت‌ترین خانه‌های انبیاء محسوب می‌شود:
واخرج ابن مردویه عن انس بن مالک وبریده قال: قرا رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) هذه الآیه (فی بیوت اذن الله ان ترفع) فقام الیه رجل فقال: ‌ای بیوت هذه یا رسول الله قال: بیوت الانبیاء. فقام الیه ابو بکر فقال: یا رسول الله هذا البیت منها ـ البیت علی وفاطمه ـ قال: نعم من افاضلها.
رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) این آیه را تلاوت فرمود، شخصی پرسید: این کدام خانه‌ها است؟ فرمود: خانه‌های پیامبران. ابوبکر پرسید: آیا خانه علی و فاطمه هم از همان خانه‌ها است؟ فرمود: بلی، از بر‌ترین آن است.

[۸] السیوطی، عبد الرحمن بن الکمال جلال الدین (متوفای۹۱۱ه)، الدر المنثور، ج۶، ص۲۰۳، ناشر:دار الفکر – بیروت – ۱۹۹۳ م.

[۹] الثعلبی النیسابوری ابو اسحاق احمد بن محمد بن ابراهیم (متوفای۴۲۷ه) الکشف و البیان، (متوفای ۴۲۷ ه – ۱۰۳۵م)، ج۷، ص۱۰۷، تحقیق:الامام ابی محمد بن عاشور، مراجعه و تدقیق الاستاذ نظیر الساعدی، ناشر:دار احیاء التراث العربی – بیروت، الطبعه:الاولی، ۱۴۲۲ه-۲۰۰۲م.

[۱۰] الثعالبی، عبد الرحمن بن محمد بن مخلوف (متوفای۸۷۵هـ)، الجواهر الحسان فی تفسیر القرآن، ج۷، ص۱۰۷، ناشر: مؤسسه الاعلمی للمطبوعات – بیروت.

[۱۱] الآلوسی البغدادی، العلامه ابی الفضل شهاب الدین السید محمود (متوفای۱۲۷۰ه)، روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم والسبع المثانی، ج۱۸، ص۱۷۴، ناشر:دار احیاء التراث العربی – بیروت.

احترام دخت رسول اکرم

افزون بر این، تصور این بود که با توجه به موقعیت حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) و احترام رسول اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) مردم با دیدن حضرت صدیقه خجالت بکشند و متعرض نشوند همچنان که عدّه‌ای با شنیدن صدای حضرت صدیقه برگشتند.
قام عمر فمشی ومعه جماعه حتی اتوا باب فاطمه فدقوا الباب، فلما سمعت اصواتهم نادت باعلی صوتها باکیه: یا رسول الله ما ذا لقینا بعد ابی من ابن الخطاب وابن ابی قحافه! فلما سمع القوم صوتها وبکاءها انصرفوا باکین، فکادت قلوبهم تتصدع واکبادهم تنفطر، وبقی عمر معه قوم.
عمر همراه عده‌ای به طرف خانه فاطمه آمد و در را کوبید، فاطمه با شنیدن سر وصدای جمعیت با صدای بلند و همراه گریه فریاد زد: ‌ای رسول خدا چه مصیبت‌هایی پس از تو از پسر خطاب و پسر ابوقحافه می‌بینیم. گروهی با شنیدن گریه فاطمه دلشان به درد آمد و با گریه آنجا را ترک کردند؛ اما عمر با گروهی دیگر باقی ماندند.

[۱۲] الدینوری، ابو محمد عبدالله بن مسلم ابن قتیبه (متوفای۲۷۶ه)، الامامه والسیاسه، ج۱، ص۳۰.

بنابراین حضرت صدیقه طاهره، هنگام هجوم، با دیدن عمر و همراهانش در را بست و نزدیک دَر ایستاده بود و احتمال نمی‌داد که با وجود آن حضرت متعرض خانه شوند و این بی‌شرمی مهاجمان بود که حرمت خانه و اهل آن را رعایت نکردند و به قول سلمان فارسی (رضوان الله تعالی علیه)، کردید و نکردید و ندانستید که چه کردید.

سیره پیامبر

نگاهی به روش پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) وسلم در موضوع مورد بحث، بهترین دلیل بر محکومیت شبهه‌انگیزان است؛ چرا که موارد گوناگونی در کتاب‌های شیعه و اهل سنت وجود دارد که رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) به همسرانش اجازه می‌داد تا درب خانه را به روی دیگران (نامحرمان) باز کنند.

امّ سلمه و باز کردن دَر برای علی

عن علقمه عن عبدالله قال خرج رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) من بیت زینب بنت جحش واتی بیت‌ام سلمه فکان یومها من رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فلم یلبث ان جاء علی فدق الباب دقا خفیفا فانتبه النبی (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) للدق وانکرته‌ام سلمه فقال رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) قومی فافتحی له
رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) از خانه زینب دختر جحش بیرون آمد و وارد خانه امّ سلمه شد؛ چون آن روز نوبت آمدن آن حضرت به خانه وی بود، مدتی نگذشته بود که علی آهسته دقّ الباب کرد، رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) بیدار شد، امّ سلمه پاسخ نداد، پیامبر فرمود: بلند شو و در را باز کن….

[۱۳] ابن عساکر الدمشقی الشافعی، ابی القاسم علی بن الحسن ابن هبه الله بن عبدالله، (متوفای۵۷۱ه)، تاریخ مدینه دمشق وذکر فضلها وتسمیه من حلها من الاماثل، ج۴۲، ص۴۷۰، تحقیق:محب الدین ابی سعید عمر بن غرامه العمری، ناشر:دار الفکر – بیروت – ۱۹۹۵

[۱۴] الرافعی القزوینی، عبد الکریم بن محمد (متوفای۶۲۳ ه)، التدوین فی اخبار قزوین، ج۱، ص۸۸-۸۹، ناشر:دار الکتب العلمیه – بیروت تحقیق:عزیز الله العطاری، ۱۹۸۷م.

عائشه و باز کردن دَر برای علی

وعن جعفر بن محمد الصادق (علیه‌السّلام) عن ابیه عن آبائه عن علی (علیه‌السّلام) قال: کنت انا ورسول الله (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فی المسجد بعد ان صلی الفجر، ثم نهض ونهضت معه، وکان رسول الله (صلی‌الل

  راهنمای خرید:
  • لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.