پاورپوینت سیدنعمتالله جزائری
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت سیدنعمتالله جزائری دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت سیدنعمتالله جزائری،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت سیدنعمتالله جزائری :
سیدنعمتالله جزایری
جزایری، سید نعمتاللّه، فقیه، محدّث و ادیب امامی قرن یازدهم و دوازدهم میباشد. وی سرسلسله خاندان مشهور علمی و دینی سادات جزایری بود که سه قرن در منطقه خوزستان ، بهویژه شوشتر ، خدمات ارزندهای کردند.
[۱] اعتمادالسلطنه، ج ۱، ص ۷۰۳ـ ۷۰۵.
[۲] محمد جزایری، شجره مبارکه یا برگی از تاریخ خوزستان: در بیان انساب و احوال سادات نوریه (خاندان جزائری) و بزرگان خوزستان، ج ۱، ص ۲۲، ج ۱،) اهواز ۱۳۹۷ (.
فهرست مندرجات
۱ – نسب
۲ – پسر بزرگ ایشان
۳ – محل ولادت
۴ – تحصیلات
۵ – تدریس علوم دینی
۶ – سفر به عتبات عالیات
۷ – آغاز نگارش شرح تهذیبالاحکام
۸ – اقامت در حویزه
۹ – اقامت در شوشتر
۹.۱ – مناصب ایشان در شوشتر
۹.۲ – مجالست با سلاطین
۹.۳ – نشر علوم در شوشتر
۱۰ – وفات و محل دفن
۱۱ – اساتید ایشان
۱۱.۱ – در جزایر
۱۱.۲ – در شیراز
۱۱.۳ – در اصفهان
۱۱.۴ – سایر اساتید
۱۲ – شاگردان
۱۳ – اجازه روایت از جزایری
۱۴ – آرای سیدنعمتاللّه جزایری
۱۵ – روش سیّد جزایری در استنباط
۱۵.۱ – دلایل نسبت طریقه وسطا در استنباط به سیّد
۱۵.۱.۱ – سخنان سید جزایری در آثارش
۱۵.۱.۲ – نظر سید درباره شبهه تحریمیه
۱۵.۲ – نظرات موافق سید با اخباریان
۱۵.۳ – دیدگاه اخباری بودن ایشان
۱۵.۴ – دیدگاه وی درباره تقلید ابتدایی از مجتهد میت
۱۵.۵ – دیدگاه شهید ثانی درباره تقلید ابتدایی از مجتهد میت
۱۵.۶ – فتوا و حدیث از دیدگاه شهید ثانی
۱۵.۷ – دیدگاه جزایری درباره فتوا و حدیث
۱۵.۸ – نقد دیدگاه شهید ثانی توسط جزایری
۱۶ – کتاب مُسکِّن الشُجُون سید جزایری
۱۶.۱ – موضوع کتاب
۱۶.۲ – چینش ابواب کتاب
۱۶.۳ – دلایل بروز طاعون
۱۶.۳.۱ – ارتکاب و شیوع فحشا
۱۶.۳.۲ – ترک امر به معروف و نهی از منکر
۱۶.۴ – نظر حکما درباره طاعون
۱۶.۵ – وجوب فرار از طاعون
۱۶.۶ – طاعون عذاب کافران و امتحان مومنان
۱۶.۷ – وظیفه عالمان در بروز طاعون
۱۶.۸ – گفتمان درباره بیماری وبا
۱۶.۹ – دیدگاه سید جزایری درباره بیماری وبا
۱۷ – تألیفات و آثار علمی
۱۷.۱ – کثرت تألیفات
۱۷.۲ – شرحها و حاشیهنویسیها
۱۷.۳ – الانوار النعمانیه
۱۷.۳.۱ – موضوع
۱۷.۳.۲ – ابواب کتاب
۱۷.۳.۳ – مؤخره کتاب
۱۷.۳.۴ – ترجمه مؤخره کتاب
۱۷.۳.۵ – چاپهای آن
۱۷.۳.۶ – ترجمه کتاب
۱۷.۴ – انیس الوحید
۱۷.۴.۱ – نامهای دیگر انیس الوحید
۱۷.۴.۲ – یکسان بودن محتوای انیس الوحید و نورالبراهین
۱۷.۴.۳ – نسخ نورالبراهین
۱۷.۵ – جواهر الغوالی
۱۷.۵.۱ – نام دیگر کتاب
۱۷.۵.۲ – موضوع این کتاب
۱۷.۶ – حاشیه شرح جامی بر کافیه در نحو
۱۷.۶.۱ – نامهای دیگر کتاب
۱۷.۶.۲ – ناتمام بودن این حاشیه
۱۷.۶.۳ – ویژگیهای این حاشیه
۱۷.۶.۴ – شرحهای متعدد جزایری در نحو
۱۷.۷ – حواشی املالا´مل
۱۷.۷.۱ – موضوع
۱۷.۷.۲ – بهره رجالنویسان از این کتاب
۱۷.۷.۳ – شرح حال بزرگان در این کتاب
۱۷.۸ – حواشی نهجالبلاغه
۱۷.۹ – ریاض الابرار
۱۷.۱۰ – زَهْر الربیع
۱۷.۱۰.۱ – موضوع
۱۷.۱۰.۲ – اثر مشهور
۱۷.۱۰.۳ – محتوای کتاب
۱۷.۱۰.۴ – ترجمه کتاب
۱۷.۱۱ – شرح صحیفه سجادیه
۱۷.۱۱.۱ – شرحهای سید نعمتاللّه بر صحیفه
۱۷.۱۲ – غایه المرام
۱۷.۱۲.۱ – موضوع
۱۷.۱۲.۲ – اهمیت این کتاب
۱۷.۱۲.۳ – عناوین مهم
۱۷.۱۲.۴ – جایگاه غایه المرام
۱۷.۱۲.۵ – محل تألیف و نسخ این کتاب
۱۷.۱۳ – کشف الاسرار
۱۷.۱۴ – مقامات النجاه
۱۷.۱۵ – النور المبین
۱۷.۱۶ – هدیه المؤمنین و تحفه الراغبین
۱۷.۱۷ – اجازات متعدد
۱۸ – فهرست منابع
۱۹ – پانویس
۲۰ – منبع
نسب
نسب آنها به عبداللّه بن موسی بن جعفر ، فرزند امام کاظم علیهالسلام، میرسد.
[۳] عبداللّه بن نورالدین جزایری، کتاب تذکره شوشتر، ج۱، ص ۷۵، اهواز: کتابفروشی صافی.
[۴] جعفربن محمد اعرجی، مناهل الضرب فی انساب العرب، ج۱، ص ۴۹۸ـ ۴۹۹، چاپ مهدی رجائی، قم ۱۳۷۷ ش.
پسر بزرگ ایشان
بزرگترین فرزندِ پسرِ سید نعمتاللّه، سید نورالدین بود که نسب عموم سادات جزایری به وی میرسد، از اینرو آنان به سادات نوریه نیز مشهورند.
[۵] محمد جزایری، نابغه فقه و حدیث: سیدنعمتاللّه جزائری، ج۱، ص ۳۵۵، قم ۱۴۱۸.
برخی از فرزندان و اعقاب وی در شوشتر ماندند و برخی در هند ، نجف و اماکن دیگر ساکن شدند. عبداللطیف شوشتری در تحفه العالم
[۶] عبداللطیف بن ابیطالب شوشتری، تحفه العالم، ج۱، ص ۹۶ـ۱۶۲.
و سیدمحمد جزایری در کتاب شجره مبارکه شرح حال مفصّلی از این خاندان آوردهاند.
محل ولادت
سید نعمتاللّه، به نوشته خودش،
[۷] نعمتاللّه بن عبداللّه جزایری، الانوار النعمانیه، ج ۴، ص ۳۰۲، بیروت ۱۴۰۴/۱۹۸۴.
در ۱۰۵۰ در روستای صَباغیه از جزایر بصره ، محلی میان دجله و فرات ، بهدنیا آمد.
[۸] نعمتاللّه بن عبداللّه جزایری، کشف الاسرار فی شرح الاستبصار، ج ۱، مقدمه موسوی جزائری، ص ۱۵، چاپ طیب موسوی جزائری، قم ۱۴۰۸.
تحصیلات
در پنج سالگی به مکتب رفت و قرآن را ختم کرد و قصاید و اشعار بسیاری فراگرفت.
[۹] نعمتاللّه بن عبداللّه جزایری، الانوار النعمانیه، ج ۴، ص ۳۰۳، بیروت ۱۴۰۴/۱۹۸۴.
سپس به آموختن صرف و نحو همت گماشت و برای ادامه تحصیل به حُوَیزه رفت.
[۱۰] نعمتاللّه بن عبداللّه جزایری، الانوار النعمانیه، ج ۴، ص ۳۰۴، بیروت ۱۴۰۴/۱۹۸۴.
وی
[۱۱] نعمتاللّه بن عبداللّه جزایری، الانوار النعمانیه، ج ۴، ص ۳۰۴ـ ۳۰۶، بیروت ۱۴۰۴/۱۹۸۴.
روزهای سخت این دوره از زندگی تحصیلی خود را با نثری زیبا و خواندنی وصف کرده است. سپس به همراه برادرش سیدنجمالدین، و عموزادهاش سید عزیزاللّه، به شیراز که از مراکز علمی آن روزگار بود، عزیمت کرد و در مدرسه منصوریه اقامت گزید.
[۱۲] نعمتاللّه بن عبداللّه جزایری، الانوار النعمانیه، ج ۴، ص ۳۰۷، بیروت ۱۴۰۴/۱۹۸۴.
[۱۳] محمد جزایری، نابغه فقه و حدیث: سیدنعمتاللّه جزائری، ج۱، ص ۲۸، قم ۱۴۱۸.
سید نعمتاللّه نه سال در شیراز اقامت کرد و در این مدت به تکمیل دانش خود در ادبیات، علوم عقلی و نقلی پرداخت. در آنجا معیشت چنان بر او تنگ آمد که ناگزیر، به درخواست خانوادهاش، به زادگاهش باز گشت.
[۱۴] نعمتاللّه بن عبداللّه جزایری، الانوار النعمانیه، ج ۴، ص ۳۰۹ـ ۳۱۲، بیروت ۱۴۰۴/۱۹۸۴.
اشتیاق به تحصیل موجب سفر مجدد او به شیراز شد، اما پس از یک ماه، به علت فوت پدرش و آتش گرفتن مدرسه منصوریه، به اصفهان رفت و چهار سال نزد علامه محمدباقر مجلسی (متوفی ۱۱۱۰) به تحصیل حدیث و علوم شرعی پرداخت.
[۱۵] نعمتاللّه بن عبداللّه جزایری، الانوار النعمانیه، ج ۴، ص ۳۱۲، بیروت ۱۴۰۴/۱۹۸۴.
تدریس علوم دینی
میرزا تقی دولتآبادی در مجاورت حمام شیخ بهایی مدرسهای بنا کرد و وظیفه تدریس در آن را برعهده سیدنعمتاللّه گذاشت. سیدنعمتاللّه جزایری هشت سال در این مدرسه به تدریس علوم دینی ، تألیف و همکاری با مجلسی در تألیف و تدوین بحارالانوار مشغول شد.
[۱۶] عبداللّه بن نورالدین جزایری، الاجازه الکبیره، ج۱، ص ۷۳، چاپ محمد سمامی حائری، قم ۱۴۰۹.
[۱۷] عبداللطیف بن ابیطالب شوشتری، تحفه العالم، ج۱، ص۱۰۰.
سفر به عتبات عالیات
پس از آن، به ضعف بینایی مبتلا گردید و برای شفا و زیارت ، از طریق کرمانشاه عازم عتبات عالیات شد.
[۱۸] نعمتاللّه بن عبداللّه جزایری، الانوار النعمانیه، ج ۴، ص ۳۱۳، بیروت ۱۴۰۴/۱۹۸۴.
در آنجا با چند تن از عالمان و فقیهان ملاقات کرد.
آغاز نگارش شرح تهذیبالاحکام
سپس به زادگاهش، جزایر، بازگشت و سه ماه در آنجا اقامت کرد. سید نعمتاللّه در همین زمان نوشتن اثر عظیم خود، شرح تهذیبالاحکام (مقصود الانام فی شرح تهذیب الاحکام)، را آغاز کرد.
[۱۹] نعمتاللّه بن عبداللّه جزایری، الانوار النعمانیه، ج ۴، ص ۳۱۶ـ ۳۱۸، بیروت ۱۴۰۴/۱۹۸۴.
اقامت در حویزه
در ۱۰۷۹، حسین پاشا، حاکم بصره، بر سلطان محمد عثمانلو، وزیر بغداد ، شورش کرد. سلطان محمد لشکری را برای جنگ با وی روانه بصره ساخت. حاکم بصره به جزایر رفت و در آنجا به دفاع از خود پرداخت، اما پس از چهار ماه مقاومت و محاصره جزایر، سرانجام لشکریان بغداد او را شکست دادند و او به سوی هندوستان گریخت. مردم جزایر، که از یاران پاشا بودند، از بیم جان به حویزه و شهرهای مجاور گریختند؛ سید نعمتاللّه نیز یکی از آنان بود. سیدعلی بن مولیخلف موسوی فلاحی (متوفی ۱۰۸۸)، از سادات مشعشعیان، مقدم وی را بسیار گرامی داشت.
[۲۰] نعمتاللّه بن عبداللّه جزایری، الانوار النعمانیه، ج ۴، ص ۳۱۸ـ۳۱۹، بیروت ۱۴۰۴/۱۹۸۴.
[۲۱] عبداللطیف بن ابیطالب شوشتری، تحفه العالم، ج۱، ص ۱۰۰ـ۱۰۱.
سیدعلی آثار علمی فراوانی داشته، تا آنجا که افندی
[۲۲] عبداللّه بن عیسی افندی اصفهانی، ریاض العلماء و حیاض الفضلاء، ج ۴، ص ۸۰، چاپ احمد حسینی، قم ۱۴۰۱.
مدعی است بسیاری از مطالب علمی کتابهای سید نعمتاللّه از آثار سیدعلی گرفته شده است. سیدعلی به سید نعمتاللّه ارادتی تام داشت و تا زمان مرگش ارتباط با او را حفظ کرد.
[۲۳] نعمتاللّه بن عبداللّه جزایری، مسکّنالشجون فی حکم الفرار من الطاعون، ج۱، ص۳۷، نسخه خطی کتابخانه آیه اللّه مرعشی نجفی، ش ۳۴۴۲.
اقامت در شوشتر
جزایری، پس از چند ماه اقامت در حویزه، عازم اصفهان شد اما در میانه راه به شوشتر رفت و به درخواست اهالی، در آنجا اقامت کرد.
مناصب ایشان در شوشتر
حاکم وقت شوشتر، فتحعلیخان، که از گماشتگان دولت صفوی (حک: ح ۹۰۶ـ ۱۱۳۵) بود، در تکریم سید نعمتاللّه نهایت تلاش را بهکار بست و در کنار مسجدجامع برای وی خانهای تدارک دید و تمام مناصب شرعی شوشتر و بلاد مجاور، از جمله تدریس علوم دینی، تولیت مسجدجامع و امامت جمعه و امر به معروف و نهی از منکر ، را به او واگذار کرد.
[۲۴] عبداللّه بن نورالدین جزایری، کتاب تذکره شوشتر، ج۱، ص ۷۳ـ۷۴، اهواز: کتابفروشی صافی.
[۲۵] عبداللطیف بن ابیطالب شوشتری، تحفه العالم، ج۱، ص ۱۰۱.
مجالست با سلاطین
سید نعمتاللّه با عالمان و نیز حاکمان مناسبات خوبی داشت تا آنجا که وی را، به سبب کثرت مجالست با سلاطین، نکوهش کردهاند.
[۲۶] یوسف بن احمد بحرانی، لؤلؤه البحرین، ج۱، ص ۱۱۱، چاپ محمدصادق بحرالعلوم، قم.
نشر علوم در شوشتر
سید نعمتاللّه در شوشتر به نشر علوم و معارف دینی پرداخت و مجلس درس پر رونقی برپا کرد.
[۲۷] عبداللّه بن نورالدین جزایری، کتاب تذکره شوشتر، ج۱، ص ۱۵۷، اهواز: کتابفروشی صافی.
وفات و محل دفن
وی در ۱۱۱۱ برای زیارت به مشهد رفت و در راه بازگشت به شوشتر، در خرّمآباد بیمار شد و در پلدختر درگذشت و در همانجا به خاک سپرده شد. آرامگاه او در آنجا معروف است. وفات وی را در ۲۳ شوال ۱۱۱۲ ذکر کردهاند.
[۲۸] عبداللّه بن نورالدین جزایری، کتاب تذکره شوشتر، ج۱، ص ۷۶، اهواز: کتابفروشی صافی.
[۲۹] عبداللطیف بن ابیطالب شوشتری، تحفه العالم، ج۱، ص ۱۰۵.
[۳۰] خوانساری، ج ۸، ص ۱۵۹.
اساتید ایشان
جزایری در جزایر بصره، حویزه، شیراز و اصفهان نزد عالمان بسیاری به تحصیل علوم دینی پرداخت.
[۳۱] خوانساری، ج ۸، ص ۱۵۰.
در جزایر
وی در جزایر نزد این اشخاص علوم دینی را فراگرفت: یوسف بن محمد بناء جزایری (متوفی پیش از ۱۰۷۰)، عالم و قاضی
[۳۲] عبداللّه بن نورالدین جزایری، الاجازه الکبیره، ج۱، ص ۷۱، چاپ محمد سمامی حائری، قم ۱۴۰۹.
[۳۳] محمد جزایری، نابغه فقه و حدیث: سیدنعمتاللّه جزائری، ج۱، ص ۲۳۲، قم ۱۴۱۸.
محمد بن سلمان/ سلیمان جزایری (متوفی بعد از ۱۰۷۰)، فقیه و ادیب.
[۳۴] عبداللّه بن نورالدین جزایری، الاجازه الکبیره، ج۱، ص ۷۱، چاپ محمد سمامی حائری، قم ۱۴۰۹.
[۳۵] محمد جزایری، نابغه فقه و حدیث: سیدنعمتاللّه جزائری، ج۱، ص ۲۱۱ـ۲۱۲، قم ۱۴۱۸.
[۳۶] علیحسین جابری، الفکر السلفی عند الشیعه الاثنیعشریه، بیروت ۱۹۷۷، چاپ افست قم ۱۳۶۷ ش.
[۳۷] نعمتاللّه بن عبداللّه جزایری، الانوار النعمانیه، ج ۴، ص ۳۰۵، بیروت ۱۴۰۴/۱۹۸۴.
[۳۸] عبداللّه بن نورالدین جزایری، الاجازه الکبیره، ج۱، ص ۷۱، چاپ محمد سمامی حائری، قم ۱۴۰۹.
در شیراز
استادان و مشایخ سیدنعمتاللّه در شیراز، به گفته خودش، بیست تن بودند
[۳۹] محمد جزایری، نابغه فقه و حدیث: سیدنعمتاللّه جزائری، ج۱، ص ۱۳۹، قم ۱۴۱۸.
که از آن جملهاند: میرزا ابراهیم فرزند صدرالمتألهین شیرازی (متوفی ۱۰۷۰)
[۴۰] نعمتاللّه بن عبداللّه جزایری، زهرالربیع، جزء ۱، ص ۲۸۵، بیروت: دارالجنان، ۱۴۱۴/۱۹۹۴، جزء ۲، بیروت: مؤسسه البلاغ، ۱۴۲۰/۱۹۹۹.
[۴۱] عبداللّه بن نورالدین جزایری، الاجازه الکبیره، ج۱، ص ۷۲، چاپ محمد سمامی حائری، قم ۱۴۰۹.
و جعفر بن کمالالدین بحرانی (متوفی ۱۰۹۱
[۴۲] عبداللّه بن نورالدین جزایری، الاجازه الکبیره، ج۱، ص ۸۰ ۸۱، چاپ محمد سمامی حائری، قم ۱۴۰۹.
[۴۳] محمد جزایری، نابغه فقه و حدیث: سیدنعمتاللّه جزائری، ج۱، ص ۱۷۱، قم ۱۴۱۸.
)؛ صالح بن عبدالکریم کَرزکّانی بحرانی (متوفی ۱۰۹۸
[۴۴] عبداللّه بن نورالدین جزایری، الاجازه الکبیره، ج۱، ص ۷۲، چاپ محمد سمامی حائری، قم ۱۴۰۹.
)؛ و عبدعلی بن جمعه عروسی حویزی، مؤلف تفسیر نورالثقلین (متوفی بین سالهای ۱۰۸۹ و ۱۰۹۷
[۴۵] نعمتاللّه بن عبداللّه جزایری، زهرالربیع، جزء ۱، ص ۲۴۸، بیروت: دارالجنان، ۱۴۱۴/۱۹۹۴، جزء ۲، بیروت: مؤسسه البلاغ، ۱۴۲۰/۱۹۹۹.
[۴۶] نعمتاللّه بن عبداللّه جزایری، الانوار النعمانیه، ج ۴، ص ۳۰۹، بیروت ۱۴۰۴/۱۹۸۴.
). سه تن اخیر در زمره مشایخ حدیث وی نیز به شمار میآیند، چنانکه او خود در اجازه روایت به شیخحسین بن محییالدین جامعی عاملی، به آنان اشاره کرده است.
[۴۷] محمد جزایری، نابغه فقه و حدیث: سیدنعمتاللّه جزائری، ج۱، ص ۲۶۴، قم ۱۴۱۸.
در اصفهان
سید نعمتاللّه در اصفهان نزد این استادان به تحصیل علوم دینی پرداخت: محمدباقر مجلسی
[۴۸] عبداللّه بن نورالدین جزایری، الاجازه الکبیره، ج۱، ص ۷۳، چاپ محمد سمامی حائری، قم ۱۴۰۹.
که از مشایخ مهم او بود
[۴۹] عبداللّه بن نورالدین جزایری، الاجازه الکبیره، ج۱، ص ۷۸، چاپ محمد سمامی حائری، قم ۱۴۰۹.
و سه اجازه به سید نعمتاللّه داد که مبسوطترین آنها در پایان نسخهای از نهجالبلاغه ، به خط خود مجلسی نوشته شده است
[۵۰] برای متن این اجازه رجوع کنید به، محمد جزایری، ج۱، ص ۱۵۷ـ ۱۶۳، نابغه فقه و حدیث: سیدنعمتاللّه جزائری، قم ۱۴۱۸.
محمدباقربن محمد مؤمن خراسانی ( محقق سبزواری ؛ متوفی ۱۰۹۰
[۵۱] عبداللّه بن نورالدین جزایری، الاجازه الکبیره، ج۱، ص ۷۸، چاپ محمد سمامی حائری، قم ۱۴۰۹.
[۵۲] محمد جزایری، نابغه فقه و حدیث: سیدنعمتاللّه جزائری، ج۱، ص ۱۶۳، قم ۱۴۱۸.
)؛ آقاجمال فرزند آقاحسین خوانساری
[۵۳] خوانساری.
متوفی ۱۰۹۹
[۵۴] عبداللّه بن نورالدین جزایری، الاجازه الکبیره، ج۱، ص ۸۱، چاپ محمد سمامی حائری، قم ۱۴۰۹.
[۵۵] محمد جزایری، نابغه فقه و حدیث: سیدنعمتاللّه جزائری، ج۱، ص ۱۷۹، قم ۱۴۱۸.
)؛ محمد بن مرتضی کاشانی مشهور به ملا محسن فیض کاشانی (متوفی ۱۰۹۱
[۵۶] نعمتاللّه بن عبداللّه جزایری، زهرالربیع، جزء ۱، ص ۲۸۴، بیروت: دارالجنان، ۱۴۱۴/۱۹۹۴، جزء ۲، بیروت: مؤسسه البلاغ، ۱۴۲۰/۱۹۹۹.
[۵۷] یوسف بن احمد بحرانی، لؤلؤه البحرین، ج۱، ص ۱۳۰، چاپ محمدصادق بحرالعلوم، قم.
[۵۸] محمد جزایری، نابغه فقه و حدیث: سیدنعمتاللّه جزائری، ج۱، ص ۲۱۵، قم ۱۴۱۸.
) که سید نعمتاللّه جزایری از ملازمان و شاگردان خاص او بود
[۵۹] عبداللّه بن نورالدین جزایری، التحفه السنیه فی شرح نخبه المحسنیه، ج۱، ص ۳۳۹، نسخه خطی کتابخانه آستان قدس رضوی، ش ۲۲۶۹.
شیخ حرّ عاملی (متوفی ۱۱۰۴
[۶۰] نعمتاللّه بن عبداللّه جزایری، غایه المرام فی شرح تهذیب الاحکام، ج ۱، ص ۳۶۱، نسخه خطی کتابخانه مجلس شورای اسلامی، ش ۷۷۰۳ـ۷۷۰۴.
[۶۱] محمد جزایری، نابغه فقه و حدیث: سیدنعمتاللّه جزائری، ج۱، ص ۲۰۲ـ۲۰۳، قم ۱۴۱۸.
) که جزایری بخشی از احادیث را نزد وی خوانده و او را به انصاف ستوده است. حرّ عاملی اذعان میکرده که اشکالاتِ گونهای از قیاس ، از جمله قیاسِ منصوص العله و اولویت، را از سید نعمتاللّه آموخته است.
[۶۲] نعمتاللّه بن عبداللّه جزایری، غایه المرام فی شرح تهذیب الاحکام، ج ۱، ص ۳۶۱، نسخه خطی کتابخانه مجلس شورای اسلامی، ش ۷۷۰۳ـ۷۷۰۴.
سایر اساتید
در منابع، از کسان دیگری در زمره مشایخ سید نعمتاللّه یاد شده است که صحیح نیست.
[۶۳] محمد جزایری، نابغه فقه و حدیث: سیدنعمتاللّه جزائری، ج۱، ص ۱۷۰، قم ۱۴۱۸.
[۶۴] محمد جزایری، نابغه فقه و حدیث: سیدنعمتاللّه جزائری، ج۱، ص۱۹۲ـ۱۹۴، قم ۱۴۱۸.
[۶۵] محمد جزایری، نابغه فقه و حدیث: سیدنعمتاللّه جزائری، ج۱، ص۲۰۰ـ۲۰۱، قم ۱۴۱۸.
از برخی استادان او نیز، به دلیل اشاره نکردن وی به نامهایشان یا ذکر نشدن شرححال آنها در منابع، اطلاع چندانی در دست نیست.
[۶۶] نعمتاللّه بن عبداللّه جزایری، الانوار النعمانیه، ج ۴، ص ۳۰۳ـ۳۰۴، بیروت ۱۴۰۴/۱۹۸۴.
[۶۷] نعمتاللّه بن عبداللّه جزایری، الانوار النعمانیه، ج ۴، ص۳۰۸، بیروت ۱۴۰۴/۱۹۸۴.
[۶۸] محمد جزایری، نابغه فقه و حدیث: سیدنعمتاللّه جزائری، ج۱، ص ۱۹۸، قم ۱۴۱۸.
شاگردان
شاگردان سید نعمتاللّه جزایری پرشمارند. سید عبداللّه جزایری، نوه وی، در تذکره شوشتر
[۶۹] عبداللّه بن نورالدین جزایری، کتاب تذکره شوشتر، ج۱، ص ۱۵۷ـ۱۶۳، اهواز: کتابفروشی صافی.
و محمد جزایری در نابغه فقه و حدیث ،
[۷۰] محمد جزایری، نابغه فقه و حدیث: سیدنعمتاللّه جزائری، ج۱، ص ۲۵۲ـ۳۲۶، قم ۱۴۱۸.
به ترتیب الفبا، نام آنان را ذکر کردهاند، از جمله آناناند: ابوالحسن بن محمد زمان بن عنایتاللّه تستری (متوفی ۱۱۴۳)
[۷۱] عبداللّه بن نورالدین جزایری، کتاب تذکره شوشتر، ج۱، ص ۱۵۷، اهواز: کتابفروشی صافی.
[۷۲] عبداللّه بن نورالدین جزایری، الاجازه الکبیره، ج۱، ص ۱۲۳، چاپ محمد سمامی حائری، قم ۱۴۰۹.
[۷۳] محمد جزایری، نابغه فقه و حدیث: سیدنعمتاللّه جزائری، ج۱، ص ۲۵۲ـ۲۵۳، قم ۱۴۱۸.
ابوالقاسم بن محمد مرعشی شوشتری
[۷۴] عبداللّه بن نورالدین جزایری، کتاب تذکره شوشتر، ج۱، ص ۱۵۸ـ ۱۵۹، اهواز: کتابفروشی صافی.
عبدالحسین بن خواجه کلبعلی گَرگَری شوشتری (متوفی ۱۱۴۱) که نزد سید نعمتاللّه زبده الاصول را خواند و از وی اجازه روایت اخذ کرد
[۷۵] محمد جزایری، نابغه فقه و حدیث: سیدنعمتاللّه جزائری، ج۱، ص ۲۷۱، قم ۱۴۱۸.
[۷۶] علیحسین جابری، الفکر السلفی عند الشیعه الاثنیعشریه، بیروت ۱۹۷۷، چاپ افست قم ۱۳۶۷ ش.
[۷۷] محمد جزایری، نابغه فقه و حدیث: سیدنعمتاللّه جزائری، ج۱، ص ۲۷۴ـ ۲۷۵، قم ۱۴۱۸.
عنایتاللّه بن محمد زمان تستری (متوفی ۱۱۴۷)
[۷۸] عبداللّه بن نورالدین جزایری، الاجازه الکبیره، ج۱، ص ۱۵۷، چاپ محمد سمامی حائری، قم ۱۴۰۹.
[۷۹] محمد جزایری، نابغه فقه و حدیث: سیدنعمتاللّه جزائری، ج۱، ص۲۷۷ـ۲۷۹، قم ۱۴۱۸.
مجدالدین بن قاضی شفیعالدین دزفولی (متوفی پیش از ۱۱۶۵)
[۸۰] عبداللّه بن نورالدین جزایری، الاجازه الکبیره، ج۱، ص ۱۷۲، چاپ محمد سمامی حائری، قم ۱۴۰۹.
فتحاللّه بن علوان کعبی دَوْرَقی (متوفی)
[۸۱] عبداللّه بن نورالدین جزایری، الاجازه الکبیره، ج۱، ص ۱۵۸، چاپ محمد سمامی حائری، قم ۱۴۰۹.
محمدهادی بن سیدمحمد مرعشی تستری (متوفی ۱۱۳۷)
[۸۲] عبداللّه بن نورالدین جزایری، الاجازه الکبیره، ج۱، ص ۱۸۹، چاپ محمد سمامی حائری، قم ۱۴۰۹.
یعقوب بن ابراهیم بختیاری حویزی (متوفی ۱۱۵۰)، که نخست در شیراز و سپس در شوشتر نزد سیدنعمتاللّه به تحصیل علم پرداخت
[۸۳] عبداللّه بن نورالدین جزایری، الاجازه الکبیره، ج۱، ص ۱۹۲، چاپ محمد سمامی حائری، قم ۱۴۰۹.
و محمد بن علی نجّار شوشتری (متوفی ۱۱۴۰ یا ۱۱۴۱) که از شاگردان بزرگ سید نعمتاللّه بود و از طرف او به امامت جماعت نیز منصوب شد،
[۸۴] محمد جزایری، نابغه فقه و حدیث: سیدنعمتاللّه جزائری، ج۱، ص ۳۰۱، قم ۱۴۱۸.
در علوم شرعی، بهویژه تجوید و تفسیر ، یگانه بود و کتاب مجمعالتفاسیر از آثار اوست.
[۸۵] عبداللّه بن نورالدین جزایری، الاجازه الکبیره، ج۱، ص ۱۷۸، چاپ محمد سمامی حائری، قم ۱۴۰۹.
[۸۶] عبداللّه بن نورالدین جزایری، کتاب تذکره شوشتر، ج۱، ص ۱۶۱، اهواز: کتابفروشی صافی.
[۸۷] محمد جزایری، نابغه فقه و حدیث: سیدنعمتاللّه جزائری، ج۱، ص ۳۰۴، قم ۱۴۱۸.
او یادداشتهای تفسیری سیدنعمتاللّه را نیز در کتابی با عنوان عقودالمرجان گردآوری کرده است.
[۸۸] محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعه: الکواکب المنتشره فیالقرن الثانی بعد العشره، ج۱، ص ۷۰۶، چاپ علینقی منزوی، تهران ۱۳۷۲ ش.
[۸۹] محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج ۱۵، ص ۳۰۵، چاپ علینقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
اجازه روایت از جزایری
کسان دیگری نیز از جزایری اجازه روایت حدیث دریافت کردهاند، گرچه از شاگردان او نبودهاند، مانند شریف ابوالحسن بن محمدطاهر اصفهانی غَرَوی (متوفی ۱۱۳۸)
[۹۰] محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج ۱۵، ص ۴۸، چاپ علینقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
[۹۱] محمد جزایری، نابغه فقه و حدیث: سیدنعمتاللّه جزائری، ج۱، ص ۲۳۸، قم ۱۴۱۸.
و شمسالدین بن صفر جزایری (متوفی ح۱۱۴۰).
[۹۲] عبداللّه بن نورالدین جزایری، الاجازه الکبیره، ج۱، ص ۱۴۱، چاپ محمد سمامی حائری، قم ۱۴۰۹.
[۹۳] محمد جزایری، نابغه فقه و حدیث: سیدنعمتاللّه جزائری، ج۱، ص ۲۶۸، قم ۱۴۱۸.
همچنین سیدنعمتاللّه به حسین بن محییالدین جامعی عاملی، از هم دورههای خود، اجازه روایت داد و از او نیز اجازهای اخذ کرد
[۹۴] محمد جزایری، نابغه فقه و حدیث: سیدنعمتاللّه جزائری، ج۱، ص ۲۵۹، قم ۱۴۱۸.
که اصطلاحاً به آن اجازه مدبّج گفته میشود.
[۹۵] عبداللّه بن نورالدین جزایری، الاجازه الکبیره، ج۱، ص ۴۸ـ۴۹، چاپ محمد سمامی حائری، قم ۱۴۰۹.
محمد جزایری
[۹۶] محمد جزایری، نابغه فقه و حدیث: سیدنعمتاللّه جزائری، ج۱، ص ۲۶۳ـ۲۶۶، قم ۱۴۱۸.
متن اجازه سیدنعمتاللّه را به طور کامل نقل کرده است.
آرای سیدنعمتاللّه جزایری
روش سیّد جزایری در استنباط
محققان در این باب اتفاق نظر دارند که مسلک جزایری در استنباط احکام نه اصولی بوده نه اخباری صرف، بلکه او میانهرو بوده و به تعبیر مشهور، طریقه وسطا را برگزیده بوده است.
[۹۷] خوانساری، ج ۸، ص ۱۵۰.
[۹۸] محمد جزایری، نابغه فقه و حدیث: سیدنعمتاللّه جزائری، ج۱، ص ۳۳۰ـ ۳۳۲، قم ۱۴۱۸.
[۹۹] محمدتقی حکیم، «شرح زندگانی فقیه عالی مقام و محدث بزرگوار علامه سیدنعمتاللّه جزایری قدسسره»، ج۱، ص ۹۶، مجله دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران، سال ۲۷، ش ۳ـ۴ (پاییز و زمستان ۱۳۶۸).
[۱۰۰] نعمتاللّه بن عبداللّه جزایری، کشف الاسرار فی شرح الاستبصار، ج ۱، مقدمه موسوی جزائری، ص ۳۹ـ۴۰، چاپ طیب موسوی جزائری، قم ۱۴۰۸.
دلایل نسبت طریقه وسطا در استنباط به سیّد
سخنان سید جزایری در آثارش
منبع محققان در این داوری، سخنان جزایری در کتابها و رسالههای متعدد او بوده که در آنها به اخذ مسلک و طریقه وسطا تصریح و آن را روش استادش محمدباقر مجلسی ذکر کرده است.
[۱۰۱] نعمتاللّه بن عبداللّه جزایری، غایه المرام فی شرح تهذیب الاحکام، ج ۱، ص۴۰، نسخه خطی کتابخانه مجلس شورای اسلامی، ش ۷۷۰۳ـ۷۷۰۴.
[۱۰۲] نعمتاللّه بن عبداللّه جزایری، غایه المرام فی شرح تهذیب الاحکام، ج ۲، ص۱۴۰، نسخه خطی کتابخانه مجلس شورای اسلامی، ش ۷۷۰۳ـ۷۷۰۴.
[۱۰۳] برای اطلاع بیشتر در باره مسلک مجلسی رجوع کنید به، محمدباقربن محمدتقی مجلسی، ج۱، ص ۱۲۲، رساله مجلسی در باره حکما، اصولیین و صوفیه، در کیهان اندیشه، ش ۳۳ (آذر و دی ۱۳۶۹).
[۱۰۴] یوسف بن احمد بحرانی، الحدائق الناضره فی احکام العتره الطاهره، ج ۱، ص ۱۴ـ ۱۵، قم ۱۳۶۳ـ۱۳۶۷ ش.
[۱۰۵] حسن طارمیراد، علامه مجلسی، ج۱، ص ۲۰۰ـ۲۰۲، تهران ۱۳۷۵ ش.
مراد جزایری از طریقه وسطا، آن گونه که خود در مقدمه کتاب غایه المرام فی شرح تهذیب الاحکام
[۱۰۶] نعمتاللّه بن عبداللّه جزایری، غایه المرام فی شرح تهذیب الاحکام، ج ۱، ص ۴۰، نسخه خطی کتابخانه مجلس شورای اسلامی، ش ۷۷۰۳ـ۷۷۰۴.
توضیح داده، اعتقاد به حجیت ظواهر قرآن در تشریع است و آن را طریقی دانسته که نه مانند طریق مجتهدان اصولی است که به قواعد و استنباط و استدلالهای عقلی تکیه زدهاند و نه مانند اخباریهایی چون محمدامین استرآبادی که هرگونه استنباط مبتنی بر قواعد ظنی را انکار کرده و عمل به ظواهر قرآن را از مصادیق آن شمردهاند.
[۱۰۷] محمدامین بن محمدشریف استرآبادی، الفوائد المدنیه، ج۱، ص ۲۶۹ـ۲۷۱، چاپ رحمه اللّه رحمتی اراکی، قم ۱۴۲۴.
[۱۰۸] محمدامین بن محمدشریف استرآبادی، الفوائد المدنیه، ج۱، ص۳۳۶ـ ۳۳۸، چاپ رحمه اللّه رحمتی اراکی، قم ۱۴۲۴.
جزایری
[۱۰۹] نعمتاللّه بن عبداللّه جزایری، غایه المرام فی شرح تهذیب الاحکام، ج ۱، ص ۱۶، نسخه خطی کتابخانه مجلس شورای اسلامی، ش ۷۷۰۳ـ۷۷۰۴.
پس از نقل سخنان محمدامین استرآبادی در الفوائد المدنیه و تصدیق تمام سخنان وی، تنها بر رأی او مبنی بر عدم حجیت ظواهر کتاب خرده گرفته است.
نظر سید درباره شبهه تحریمیه
علاوه بر این، یکی از دلایلی که سبب شده تا محققان، جزایری را میانهرو بدانند، نظر وی در باره پارهای از موارد شبهه تحریمیه، مانند نوشیدن قهوه و مصرف دخانیات، است که در حرمت آنها نصّی وارد نشده است.
[۱۱۰] محمد جزایری، نابغه فقه و حدیث: سیدنعمتاللّه جزائری، ج۱، ص ۳۳۲، قم ۱۴۱۸.
[۱۱۱] نعمتاللّه بن عبداللّه جزایری، کشف الاسرار فی شرح الاستبصار، ج ۱، همان مقدمه، ص ۴۱، چاپ طیب موسوی جزائری، قم ۱۴۰۸.
[۱۱۲] محمدتقی حکیم، «شرح زندگانی فقیه عالی مقام و محدث بزرگوار علامه سیدنعمتاللّه جزایری قدسسره»، ج۱، ص ۹۷ـ ۹۸، مجله دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران، سال ۲۷، ش ۳ـ۴ (پاییز و زمستان ۱۳۶۸).
اخباریها در این گونه موارد، بنا بر احتیاط ، قائل به عدم جوازند، اما جزایری از این نظر عدول کرده، قائل به اباحه شده است.
[۱۱۳] نعمتاللّه بن عبداللّه جزایری، الانوار النعمانیه، ج ۴، ص ۵۵ ۶۰، بیروت ۱۴۰۴/۱۹۸۴.
[۱۱۴] جزء ۱، ص ۴۸۴، نعمتاللّه بن عبداللّه جزایری، زهرالربیع، جزء ۱، بیروت: دارالجنان، ۱۴۱۴/۱۹۹۴، جزء ۲، بیروت: مؤسسه البلاغ، ۱۴۲۰/۱۹۹۹.
نظرات موافق سید با اخباریان
با این همه، سید نعمتاللّه جزایری در بسیاری موارد دیگر مطابق رأی اخباریان نظر داده، از جمله در باب منابع تشریع، فقط کتاب و سنّت را معتبر شمرده و اجماع ، استصحاب ، عقل و تمام گونههای قیاس ، از جمله قیاس منصوصالعله و اولویت، را باطل دانسته است
[۱۱۵] نعمتاللّه بن عبداللّه جزایری، غایه المرام فی شرح تهذیب الاحکام، ج ۱، ص۱۱ـ۱۵، نسخه خطی کتابخانه مجلس شورای اسلامی، ش ۷۷۰۳ـ۷۷۰۴.
[۱۱۶] نعمتاللّه بن عبداللّه جزایری، غایه المرام فی شرح تهذیب الاحکام، ج ۱، ص۲۲، نسخه خطی کتابخانه مجلس شورای اسلامی، ش ۷۷۰۳ـ۷۷۰۴.
[۱۱۷] نعمتاللّه بن عبداللّه جزایری، غایه المرام فی شرح تهذیب الاحکام، ج ۱، ص۳۷، نسخه خطی کتابخانه مجلس شورای اسلامی، ش ۷۷۰۳ـ۷۷۰۴.
[۱۱۸] نعمتاللّه بن عبداللّه جزایری، غایه المرام فی شرح تهذیب الاحکام، ج ۱، ص۵۹ـ۶۱، نسخه خطی کتابخانه مجلس شورای اسلامی، ش ۷۷۰۳ـ۷۷۰۴.
[۱۱۹] نعمتاللّه بن عبداللّه جزایری، غایه المرام فی شرح تهذیب الاحکام، ج ۲، ص۵۱، نسخه خطی کتابخانه مجلس شورای اسلامی، ش ۷۷۰۳ـ۷۷۰۴.
[۱۲۰] نعمتاللّه بن عبداللّه جزایری، زهرالربیع، جزء ۱، ص ۴۸۵، بیروت: دارالجنان، ۱۴۱۴/۱۹۹۴، جزء ۲، بیروت: مؤسسه البلاغ، ۱۴۲۰/۱۹۹۹.
[۱۲۱] نعمتاللّه بن عبداللّه جزایری، زهرالربیع، جزء ۱، ص ۵۱۴، بیروت: دارالجنان، ۱۴۱۴/۱۹۹۴، جزء ۲، بیروت: مؤسسه البلاغ، ۱۴۲۰/۱۹۹۹.
(برای اطلاع از نظر اخباریها به این منابع رجوع کنید
[۱۲۲] محمدامین بن محمدشریف استرآبادی، الفوائد المدنیه، ج۱، ص ۱۸۱، چاپ رحمه اللّه رحمتی اراکی، قم ۱۴۲۴.
[۱۲۳] محمدامین بن محمدشریف استرآبادی، الفوائد المدنیه، ج۱، ص ۲۴۱ـ۲۴۲، چاپ رحمه اللّه رحمتی اراکی، قم ۱۴۲۴.
[۱۲۴] محمدامین بن محمدشریف استرآبادی، الفوائد المدنیه، ج۱، ص ۲۶۵ـ ۲۹۹، چاپ رحمه اللّه رحمتی اراکی، قم ۱۴۲۴.
). همچنین در صورت تعارض نقل با ادله عقلی، اعم از قواعد عملی یا قواعد نظری (چون «امر به شیء مستلزم نهی از ضد عام است» و «مامِنْ عامٍّ اِلاّ و قَدْ خُصّ»)، نقل را مقدّم دانسته است.
[۱۲۵] نعمتاللّه بن عبداللّه جزایری، غایه المرام فی شرح تهذیب الاحکام، ج ۱، ص۳۵ـ۳۶، نسخه خطی کتابخانه مجلس شورای اسلامی، ش ۷۷۰۳ـ۷۷۰۴.
وی بر خلاف علامه مجلسی
[۱۲۶] محمدباقربن محمدتقی مجلسی، نظماللئالی، ج۱، ص ۱۳ـ۱۴، معروف بسؤال و جواب گردآورنده محمدبن احمد حسینی لاهیجانی، چاپ مهدی رجائی، قم ۱۴۱۱.
که تقلید از میت را جایز نمیدانسته، همانند اخباریها قائل به جواز تقلید از میت بوده است.
دیدگاه اخباری بودن ایشان
در هر حال به نظر میرسد که بدون ارائه نظریهای انتقادی در باب ماهیت فقه و کارکرد منابع تشریع، نمیتوان صرفاً با تکیه بر پارهای از نقلقولها، مسلک جزایری را در استنباط احکام مشخص کرد. مفهوم طریقه وسطا نیز مبهم است، البته این ابهام حتی در باب مدلول عموم مفاهیم و مسائل مورد نزاع اخباریها و اصولیان وجود دارد و این به دلیل فقدان نظریهای انتقادی و تحلیلی و تاریخی از مفاهیم فقه و فرآیند تکامل آن، و روشن نبودن مفهوم سنّت و معنای عقل است که ظاهراً در مقابل آن قرار دارد.
[۱۲۷] محمدتقی کرمی، «ماهیت و وظیفه عقل در فقه شیعه»، ج۱، ص ۲۶۱ـ ۲۷۵، نقد و نظر، سال ۷، ش ۳ و ۴ (تابستان و پاییز ۱۳۸۰).
از سوی دیگر، در سخنان جزایری برداشتی از ماهیت احکام شرعی و نحوه استنباط آنها را میتوان استخراج کرد که دست کم تا صورتبندی نهایی آرای فقهی و اصولیاش، وی را باید در زُمره اخباریها دانست، زیرا وی از سویی فقه را نه مجموعهای از قواعد کلی، بلکه انبوهی از روایات جزئی دانسته است که یگانه ملاک معتبر استنباط و مبنای عملاند
[۱۲۸] نعمتاللّه بن عبداللّه جزایری، غایه المرام فی شرح تهذیب الاحکام، ج ۱، ص ۳۵ـ۳۶، نسخه خطی کتابخانه مجلس شورای اسلامی، ش ۷۷۰۳ـ۷۷۰۴.
[۱۲۹] نعمتاللّه بن عبداللّه جزایری، غایه المرام فی شرح تهذیب الاحکام، ج ۲، ص۹۵، نسخه خطی کتابخانه مجلس شورای اسلامی، ش ۷۷۰۳ـ۷۷۰۴.
و از سوی دیگر، برای غنی کردن منابع روایت و محدود کردن دامنه استنباط عقلی، علاوه بر نقد نظریه تقسیم چهارگانه احادیث (صحیح، حسن، موثق و ضعیف)، که مستلزم مناقشه در باره بسیاری از احادیث است،
[۱۳۰] نعمتاللّه بن عبداللّه جزایری، غایه المرام فی شرح تهذیب الاحکام، ج ۱، ص ۲ـ۴، نسخه خطی کتابخانه مجلس شورای اسلامی، ش ۷۷۰۳ـ۷۷۰۴.
بر وثاقت بسیاری از کتابهای حدیثی، چون عیون اخبار الرضا اثر شیخ صدوق ، الاحتجاج طَبْرِسی و الفقه الرضوی، صحه گذاشته است.
[۱۳۱] نعمتاللّه بن عبداللّه جزایری، غایه المرام فی شرح تهذیب الاحکام، ج ۱، ص۸، نسخه خطی کتابخانه مجلس شورای اسلامی، ش ۷۷۰۳ـ۷۷۰۴.
[۱۳۲] نعمتاللّه بن عبداللّه جزایری، لوامع الانوار فی شرح عیون الاخبار، ج۱، ص۵، نسخه خطی کتابخانه آیه اللّه مرعشی نجفی، ش ۲۱۶.
دیدگاه وی درباره تقلید ابتدایی از مجتهد میت
در آغاز عصر صفوی، با حضور مؤثر فقیهان در اداره جامعه، بحث در باره جایگاه و وظایف مجتهدان و رابطه آنان با مقلدان و نیز نقش مرجعیت دینی، یکی از مسائل اساسی شد. مسئله جواز یا عدم جواز تقلید از مجتهدِ میت از آن جمله بود که دست کم در این دوره، ۳۵ رساله مستقل در این باب نگاشته شد.
[۱۳۳] محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج ۴، ص ۳۹۱ـ۳۹۳، چاپ علینقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
[۱۳۴] محمدرضا حسینی جلالی، المؤلفات فی مسأله تقلید المیت، ج۱، ص ۵۹ـ۷۳، در احمدبن محمد مقدس اردبیلی، هفده رساله (عربی و فارسی)، قم ۱۳۷۵ ش.
از جمله این نوشتهها، رساله منبع الحیاه و حجیه قول المجتهد من الاموات سید نعمتاللّه جزایری بود. البته وی در دیگر آثار خود نیز به بررسی این مسئله پرداخته است.
[۱۳۵] نعمتاللّه بن عبداللّه جزایری، کنز الطالب و وسیله الراغب، ج۱، ص۸۱- ۸۶، نسخه خطی کتابخانه آیه اللّه مرعشی نجفی، ش ۲۱۱۸.
[۱۳۶] نعمتاللّه بن عبداللّه جزایری، کشف الاسرار فی شرح الاستبصار، ج ۲، ص ۷۶ـ۹۳، چاپ طیب موسوی جزائری، قم ۱۴۰۸.
[۱۳۷] نعمتاللّه بن عبداللّه جزایری، الانوار النعمانیه، ج ۳، ص ۳۶۸ـ۳۶۹، بیروت ۱۴۰۴/۱۹۸۴.
[۱۳۸] نعمتاللّه بن عبداللّه جزایری، مسکّنالشجون فی حکم الفرار من الطاعون، ج۱، ص۸۵ -۸۶، نسخه خطی کتابخانه آیه اللّه مرعشی نجفی، ش ۳۴۴۲.
غالب فقیهان اصولی، بهویژه متأخران، تقلید ابتدایی از میت را جایز نمیدانند.
[۱۳۹] محمد بن علی طباطبایی، مفاتیح الاصول، ج۱، ص ۶۱۸ـ۶۱۹، چاپ سنگی) تهران (، چاپ افست قم: آلالبیت.
[۱۴۰] محمدکاظم بن عبدالعظیم طباطبائی یزدی، العروه الوثقی، ج ۱، ص ۵، مسئله ۹، بیروت ۱۴۰۴/۱۹۸۴.
در مقابل، برخی فقیهان اصولی و عموم اخباریها، از جمله فیض کاشانی
[۱۴۱] محمد بن شاه مرتضی فیض کاشانی، مفاتیح الشرائع، ج ۲، ص ۵۲، چاپ مهدی رجائی، قم ۱۴۰۱.
و به تبع او سیدنعمتاللّه جزایری، تقلید از میت را جایز دانسته، شرط حیات مجتهد را غیر معتبر و بدون دلیل ذکر کردهاند. به نظر میرسد این نزاع مسائل مهمی را در باب ماهیت فقه و بنیادهای شریعت مطرح کرده که امروزه بررسی آنها ارزش علمی و تاریخی دارد و دوره مهمی از فرآیند تکامل دانش فقه و اصول فقه را نشان میدهد.
سید نعمتاللّه جزایری در رساله منبعالحیاه، نخست به نقد آرای مجتهدان اصولی در باب مجاز نبودن تقلید از مجتهد میت، خاصه آرای شهید ثانی در رساله تقلید المیت و رساله مشکاه القول السدید فیالاجتهاد و التقلید از فرزند شهید ثانی، شیخحسن بن زینالدین صاحب معالم، پرداخته
[۱۴۲] نعمتاللّه بن عبداللّه جزایری، منبعالحیاه، ج۱، ص ۶ـ۳۳، در محمدبن شاه مرتضی فیض کاشانی، الشهاب الثاقب فی وجوب صلاه الجمعه العینی، چاپ رؤوف جمالالدین، قم ۱۴۰۱.
و در ادامه از مجتهدان اصولی در باب تقسیم مکلفان به مجتهد و مقلد انتقاد کرده
[۱۴۳] نعمتاللّه بن عبداللّه جزایری، منبعالحیاه، ج۱، ص ۳۳ـ۴۰، در محمدبن شاه مرتضی فیض کاشانی، الشهاب الثاقب فی وجوب صلاه الجمعه العینی، چاپ رؤوف جمالالدین، قم ۱۴۰۱.
و در پایان، برخی مسائل مورد اختلاف میان مجتهدان و اخباریان، خاصه اختلاف بر سر مبانی و ماهیت فقه و کارکردهای اجتهاد، را بیان نموده است.
[۱۴۴] نعمتاللّه بن عبداللّه جزایری، منبعالحیاه، ج۱، ص۴۰ـ۸۳، در محمدبن شاه مرتضی فیض کاشانی، الشهاب الثاقب فی وجوب صلاه الجمعه العینی، چاپ رؤوف جمالالدین، قم ۱۴۰۱.
دیدگاه شهید ثانی درباره تقلید ابتدایی از مجتهد میت
شهید ثانی
[۱۴۵] زینالدین بن علی شهید ثانی، رسائل الشهید الثانی، ج ۱، ص ۴۳، قم ۱۳۷۹ـ۱۳۸۰ ش.
با تصریح به اینکه منابعِ شرع ظنیاند و به تنهایی موجب علم به احکام نمیشوند یا مبنای عمل قرار نمیگیرند، نتیجه میگیرد که این گونه منابع باید با استنباط فقیهانی همراه شوند که به مقام افتا رسیدهاند. بی دلیل نیست که حکم به حلال یا حرام بودن کاری و صحت یا فساد هر امری باید مبتنی بر طریق و منبعی معتبر باشد
[۱۴۶] زینالدین بن علی شهید ثانی، رسائل الشهید الثانی، ج ۱، ص ۲۷، قم ۱۳۷۹ـ۱۳۸۰ ش.
و مقلد موظف است آن حکم را یا به گونهای مستقیم یا از طریق راویان عادل از مجتهدی معین اخذ کند.
[۱۴۷] زینالدین بن علی شهید ثانی، رسائل الشهید الثانی، ج ۱، ص ۲۸، قم ۱۳۷۹ـ۱۳۸۰ ش.
در همین زمینه، شیخ حسن، صاحب معالم، پس از اشاره به شرط اخیر در نقل فتوا ، با استناد به ادله عقلی و نقلی، تقلید را جایز نمیشمارد، جز در مواردی معدود که تقلید از مجتهد زنده از آن جمله است،
[۱۴۸] نعمتاللّه بن عبداللّه جزایری، کشف الاسرار فی شرح الاستبصار، ج ۲، ص ۷۷، چاپ طیب موسوی جزائری، قم ۱۴۰۸.
اما تقلید از میت، به علت وجود نداشتن دلیل قطعی بر صحت آن، جایز نیست.
[۱۴۹] نعمتاللّه بن عبداللّه جزایری، کشف الاسرار فی شرح الاستبصار، ج ۲، ص ۷۸، چاپ طیب موسوی جزائری، قم ۱۴۰۸.
فتوا و حدیث از دیدگاه شهید ثانی
شهید ثانی
[۱۵۰] زینالدین بن علی شهید ثانی، رسائل الشهید الثانی، ج ۱، ص ۲۹، قم ۱۳۷۹ـ۱۳۸۰ ش.
به تفاوت ماهوی فتوا و حدیث و به تبع آن شرایط ویژه هر یک اشاره کرده و افزوده است که اجازه مشایخ در نقل فتوا یا کتابهای پیشینیان در حکم جواز اخذ فتواهای آنان نیست، زیرا اجازه و نظایر آن تنها راهنمای نقل روایتاند نه ملاک یا مبنای عمل. بر همین اساس است که شرایط فتوا در قیاس با روایت احادیث، پیچیدهتر و دقیقتر بهنظر میرسد؛ بدین معنا که اگر در نقل حدیث، زن و مرد ، حر و عبد و فقیه و عامی بودن شرط صحت روایات به شمار نمیروند، در فتوا چنین نیست و اخذ آن جز از فقیه جامعالشرایط جایز نیست
[۱۵۱] زینالدین بن علی شهید ثانی، رسائل الشهید الثانی، ج ۱، ص ۳۱، قم ۱۳۷۹ـ۱۳۸۰ ش.
و بر فرض اینکه فتوای فقهایی تنها از طریق اجازه و نظایر آن نقل شود، لازمهاش این است که عدالت تمام واسطهها از طریق روشهای معتبر اثبات شود. این جرح و تعدیل در باب راویان احادیث تحقق یافته اما در زمینه مورد بحث، یعنی فتوای فقیهان، توثیق واسطهها تحقق نیافته و روایت از مجتهدان عملاً غیر مقدور است.
[۱۵۲] زینالدین بن علی شهید ثانی، رسائل الشهید الثانی، ج ۱، ص ۳۰، قم ۱۳۷۹ـ۱۳۸۰ ش.
دیدگاه جزایری درباره فتوا و حدیث
در مقابل، سید نعمتاللّه جزایری مطابق نظر اخباریها، فقه را مجموعهای از دلایل شرعی و فتوای فقهی را همتراز روایت احادیث دانسته است. در واقع، اولی ترجمان دومی است و همانگونه که روایات پیشینیان معتبر است، نقل فتواهای آنان نیز معتبر است و میتواند مبنای عمل قرار گیرد.
[۱۵۳] نعمتاللّه بن عبداللّه جزایری، منبعالحیاه، ج۱، ص ۶ـ۷، در محمدبن شاه مرتضی فیض کاشانی، الشهاب الثاقب فی وجوب صلاه الجمعه العینی، چاپ رؤوف جمالالدین، قم ۱۴۰۱.
[۱۵۴] نعمتاللّه بن عبداللّه جزایری، منبعالحیاه، ج۱، ص۱۱، در محمدبن شاه مرتضی فیض کاشانی، الشهاب الثاقب فی وجوب صلاه الجمعه العینی، چاپ رؤوف جمالالدین، قم ۱۴۰۱.
[۱۵۵] نعمتاللّه بن عبداللّه جزایری، منبعالحیاه، ج۱، ص۳۱، در محمدبن شاه مرتضی فیض کاشانی، الشهاب الثاقب فی وجوب صلاه الجمعه العینی، چاپ رؤوف جمالالدین، قم ۱۴۰۱.
[۱۵۶] محمدتقی بروجردی، نهایه الافکار، ج ۴، قسم۲، ص۲۵۸، تقریرات درس آیه اللّه عراقی، ج ۴، قم: مؤسسه النشر الاسلامی.
مطابق این برداشت، مجتهد در تعریف صحیح تنها ناقل احکام الاهی است
[۱۵۷] نعمتاللّه بن عبداللّه جزایری، منبعالحیاه، ج۱، ص ۱۷ـ ۱۸، در محمدبن شاه مرتضی فیض کاشانی، الشهاب الثاقب فی وجوب صلاه الجمعه العینی، چاپ رؤوف جمالالدین، قم ۱۴۰۱.
و کتابهای فقهی چیزی جز شرح کتابهای حدیث و بیان نظاممند آنها نیستند. اختلاف میان فقیهان پیشین نیز ریشه در اختلاف خود احادیث یا برداشت آنها دارد و به طور کلی میان نگارش کتابهای فقهی و گردآوری متون حدیثی فرقی نیست.
[۱۵۸] نعمتاللّه بن عبداللّه جزایری، منبعالحیاه، ج۱، ص ۳۱، در محمدبن شاه مرتضی فیض کاشانی، الشهاب الثاقب فی وجوب صلاه الجمعه العینی، چاپ رؤوف جمالالدین، قم ۱۴۰۱.
[۱۵۹] علیحسین جابری، الفکر السلفی عند الشیعه الاثنیعشریه، ج۱، ص ۳۷۱، بیروت ۱۹۷۷، چاپ افست قم ۱۳۶۷ ش.
تنها ملاک عمل در فقه دلیل شرعی است که با مرگ مجتهدان نیز باطل نمیشود.
[۱۶۰] نعمتاللّه بن عبداللّه جزایری، منبعالحیاه، ج۱، ص ۲۲، در محمدبن شاه مرتضی فیض کاشانی، الشهاب الثاقب فی وجوب صلاه الجمعه العینی، چاپ رؤوف جمالالدین، قم ۱۴۰۱.
[۱۶۱] محمدامین بن محمدشریف استرآبادی، الفوائد المدنیه، ج۱، ص ۲۹۹، چاپ رحمه اللّه رحمتی اراکی، قم ۱۴۲۴.
نقد دیدگاه شهید ثانی توسط جزایری
بر این اساس، جزایری
[۱۶۲] نعمتاللّه بن عبداللّه جزایری، منبعالحیاه، ج۱، ص ۱۸، در محمدبن شاه مرتضی فیض کاشانی، الشهاب الثاقب فی وجوب صلاه الجمعه العینی، چاپ رؤوف جمالالدین، قم ۱۴۰۱.
پس از اشاره به برداشت شهید ثانی از مفهوم اجتهاد و تقلید ،
[۱۶۳] زینالدین بن علی شهید ثانی، رسائل الشهید الثانی، ج ۱، ص ۳۹ـ۴۰، قم ۱۳۷۹ـ۱۳۸۰ ش.
به نقد آن پرداخته است. به نظر وی،
[۱۶۴] نعمتاللّه بن عبداللّه جزایری، کشف الاسرار فی شرح الاستبصار، ج۲، ص۸۰، چاپ طیب موسوی جزائری، قم ۱۴۰۸.
دو مفهوم مذکور اصطلاحاتی حادث هستند و در دوران امامان و حتی دورههای بعد ناشناخته بودند. کاربرد آنها به زمان شیخ طوسی و رواج آنها به زمان علامه حلّی باز میگردد. در زمان امامان کتابهای محدّثان متداول بود که به زودی مبنای عمل گشت. اجتهاد به معنای فهم اخبار منقول و ترجیح یکی بر دیگری در مقام تعارض و تمیز صحیح از ضعیف آنها بود که خود گونهای از اجتهاد است.
[۱۶۵] نعمتاللّه بن عبداللّه جزایری، منبعالحیاه، ج۱، ص ۲۸، در محمدبن شاه مرتضی فیض کاشانی، الشهاب الثاقب فی وجوب صلاه الجمعه العینی، چاپ رؤوف جمالالدین، قم ۱۴۰۱.
جزایری
[۱۶۶] نعمتاللّه بن عبداللّه جزایری، کشف الاسرار فی شرح الاستبصار، ج ۲، ص ۸۹ -۹۰، چاپ طیب موسوی جزائری، قم ۱۴۰۸.
افزوده است که عمل به جرح و تعدیل پیشینیان، که مجتهدان اصولی نیز بر مبنای آن عمل میکنند، خود از مصادیق تقلید از فتاوی مجتهدان میت است که اصولیان آن را به طور ضمنی پذیرفتهاند. وی با تأکید بر جواز تقلید از مجتهد مرده، دلیل عمده قائلان به منع را اجماع دانسته است.
[۱۶۷] نعمتاللّه بن عبداللّه جزایری، کشف الاسرار فی شرح الاستبصار، ج ۲، ص ۸۱، چاپ طیب موسوی جزائری، قم ۱۴۰۸.
[۱۶۸] نعمتاللّه بن عبداللّه جزایری، غایه المرام فی شرح تهذیب الاحکام، ج ۱، ص۳۸، نسخه خطی کتابخانه مجلس شورای اسلامی، ش ۷۷۰۳ـ۷۷۰۴.
با ملاحظه آرای پیشینیان میتوان دریافت، چنانکه دیدیم این مسئله مورد اتفاق عالمان نیست. از سوی دیگر، بسیاری از فقیهان منکر اعتبار اجماعهایی از این دست هستند، چنانکه شهید ثانی در رساله مخالفه الشیخ الطوسی لاجماعات نفسه
[۱۶۹] زینالدین بن علی شهید ثانی، رسائل الشهید الثانی، ج۲، ص۸۴۷ – ۸۵۷، قم ۱۳۷۹ـ۱۳۸۰ ش.
مواردی را نقل کرده که شیخ طوسی، با ادعای اجماع بر آنها، در آثار دیگرش به نقض آنها پرداخته است.
[۱۷۰] نعمتاللّه بن عبداللّه جزایری، منبعالحیاه، ج۱، ص ۲۰ـ۲۱، در محمدبن شاه مرتضی فیض کاشانی، الشهاب الثاقب فی وجوب صلاه الجمعه العینی، چاپ رؤوف جمالالدین، قم ۱۴۰۱.
دوم اینکه، این گونه اجماعها از طریق خبر واحد نقل شده که دلیلی ظنی است و مفید قطع و یقین نیست. سوم اینکه، استناد به اجماع خود از مصادیق تقلید از میت است.
[۱۷۱] نعمتاللّه بن عبداللّه جزایری، کشف الاسرار فی شرح الاستبصار، ج ۲، ص ۸۱ -۸۲، چاپ طیب موسوی جزائری، قم ۱۴۰۸.
کتاب مُسکِّن الشُجُون سید جزایری
موضوع کتاب
سیدنعمتاللّه جزایری کتابی با عنوان مُسکِّن الشُجُون فی حکم الفرار من الطاعون نوشته که در آن به شرح بیماری طاعون و شیوع آن در بغداد ، جزایر و حویزه پرداخته است. این واقعه در ۱۱۰۲ در شام ، آسیای صغیر و عراق و بخشهای جنوب شرقی ایران
[۱۷۲] نعمتاللّه بن عبداللّه جزایری، مسکّنالشجون فی حکم الفرار من الطاعون، ج۱، ص۶۳، نسخه خطی کتابخانه آیه اللّه مرعشی نجفی، ش ۳۴۴۲.
رخ داد که عده بسیاری بر اثر آن درگذشتند. وی در این کتاب علل وقوع و راههای پیشگیری از این بیماری را از منظر دینی و با نگاه ویژه و ادیبانه خود بررسی کرده که شایان تأمل است.
چینش ابواب کتاب
کتاب مسکّنالشجون دارای پنج باب و یک خاتمه است. باب اول در بیان مرگ و نقل پارهای از عجایب آن است. جزایری با تکیه بر آموزههای دینی و استناد به برخی احادیث، درخواست مرگ یا تعجیل آن را جایز ندانسته است.
[۱۷۳] نعمتاللّه بن عبداللّه جزایری، مسکّنالشجون فی حکم الفرار من الطاعون، ج۱، ص۲، نسخه خطی کتابخانه آیه اللّه مرعشی نجفی، ش ۳۴۴۲.
[۱۷۴] محمدباقربن محمدتقی مجلسی، بحارالانوار، ج ۶، ص ۱۲۴ـ۱۳۹، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
وی سپس به تأویل بعضی احادیث پرداخته است که در آن حضرت آدم ، ادریس ،
[۱۷۵] نعمتاللّه بن عبداللّه جزایری، مسکّنالشجون فی حکم الفرار من الطاعون، ج۱، ص ۳، نسخه خطی کتابخانه آیه اللّه مرعشی نجفی، ش ۳۴۴۲.
ابراهیم
[۱۷۶] نعمتاللّه بن عبداللّه جزایری، مسکّنالشجون فی حکم الفرار من الطاعون، ج۱، ص۴، نسخه خطی کتابخانه آیه اللّه مرعشی نجفی، ش ۳۴۴۲.
و موسی
[۱۷۷] نعمتاللّه بن عبداللّه جزایری، مسکّنالشجون فی حکم الفرار من الطاعون، ج۱، ص۵، نسخه خطی کتابخانه آیه اللّه مرعشی نجفی، ش ۳۴۴۲.
علیهمالسلام از خداوند مرگ خویش را خواستهاند.
دلایل بروز طاعون
ارتکاب و شیوع فحشا
در باب دوم، بیماری طاعون و اسباب بروز و گسترش آن بررسی شده است. نخستین دلیل بروز این بیماری به نظر جزایری،
[۱۷۸] نعمتاللّه بن عبداللّه جزایری، مسکّنالشجون فی حکم الفرار من الطاعون، ج۱، ص۱۵، نسخه خطی کتابخانه آیه اللّه مرعشی نجفی، ش ۳۴۴۲.
ارتکاب و شیوع فحشا است.
[۱۷۹] سلیمان بن احمد طبرانی، مسندالشامیین، ج ۲، ص ۳۹۰ـ۳۹۱، چاپ حمدی عبدالمجید سلفی، بیروت ۱۴۱۷/۱۹۹۶.
[۱۸۰] محمدباقربن محمدتقی مجلسی، بحارالانوار، ج ۷۰، ص۳۶۷ـ ۳۶۸، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
وی در این باره به یک حدیث نیز استناد کرده که در آن گفته شده است اگر در قومی فحشا شایع شود، خداوند سپاهی از اهریمنان را بر آدمیان مسلط میکند تا آدمیان را با نیزه در ورطه هلاکت میافکنند.
[۱۸۱] نعمتاللّه بن عبداللّه جزایری، مسکّنالشجون فی حکم الفرار من الطاعون، ج۱، ص۱۵، نسخه خطی کتابخانه آیه اللّه مرعشی نجفی، ش ۳۴۴۲.
ترک امر به معروف و نهی از منکر
از اسباب دیگر شیوع طاعون، اجرا نکردن فریضه امر به معروف و نهی از منکر است که مطابق آن بیگناهان نیز، بهسبب اهمال در اجرای فریضه مذکور، سرنوشت گناهکاران را پیدا میکنند و طاعون دامنگیر آنان نیز خواهد شد.
[۱۸۲] نعمتاللّه بن عبداللّه جزایری، مسکّنالشجون فی حکم الفرار من الطاعون، ج۱، ص۱۷، نسخه خطی کتابخانه آیه اللّه مرعشی نجفی، ش ۳۴۴۲.
جزایری به فتوای برخی فقیهان استناد کرده است که مؤمنان را موظف کردهاند در صورت ناتوانی در اقامه شعائر دین اسلام ، از بلاد کفر هجرت کنند.
[۱۸۳] نعمتاللّه بن عبداللّه جزایری، مسکّنالشجون فی حکم الفرار من الطاعون، ج۱، ص۱۸، نسخه خطی کتابخانه آیه اللّه مرعشی نجفی، ش ۳۴۴۲.
نظر حکما درباره طاعون
جزایری در ادامه به تلقی حکما از بیماری طاعون و اسباب آن اشاره کرده است.
[۱۸۴] نعمتاللّه بن عبداللّه جزایری، مسکّنالشجون فی حکم الفرار من الطاعون، ج۱، ص۱۹، نسخه خطی کتابخانه آیه اللّه مرعشی نجفی، ش ۳۴۴۲.
مطابق نظر حکما، بیماری وبا در حکم پاکسازی ( تنقیه ) طبیعت از آمیختگی نیک و بد است. وی گفته میرفندرسکی (متوفی ۱۰۵۰) را در این زمینه نقل کرده که روزگار را به انسان تشبیه کرده است؛ همانطور که آدمی برای تنقیه، ادویه مسهل را به کار میبرد، طاعون نیز با میراندن آدمیان موجب اعتدال مزاج روزگار میشود.
[۱۸۵] نعمتاللّه بن عبداللّه جزایری، مسکّنالشجون فی حکم الفرار من الطاعون، ج۱، ص۲۰، نسخه خطی کتابخانه آیه اللّه مرعشی نجفی، ش ۳۴۴۲.
وجوب فرار از طاعون
باب سوم کتاب به وجوب یا حرمت فرار از طاعون اختصاص دارد. جزایری پس از ذکر مقدمهای در باب وجوب حفظ و رعایت نفوس و ابدان از وقوع در هلاکت و اهتمام شریعت به این امر و تشریع پارهای از احکام در همین سیاق، به تحلیل و بررسی روایاتی منقول از پیامبر اکرم پرداخته که عموماً در منابع اهل سنّت نقل شده و بنا بر آنها فرار از طاعون جایز شمرده نشده است.
[۱۸۶] محمد بن اسماعیل بخاری، صحیح البخاری، ج۷، ص۲۰ـ۲۲،) چاپ محمد ذهنی افندی (، استانبول ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
[۱۸۷] مسلم بن حجاج، صحیح مسلم، ج ۲، ص ۱۷۳۷ـ۱۷۴۲، چاپ محمدفؤاد عبدالباقی، استانبول ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
در برخی از این روایات آمده شخصی که با این بیماری به هلاکت برسد، شهید است.
[۱۸۸] سلیمان بن داود طیالسی، مسند ابیداود الطیالسی، ج ۳، ص ۵۸۲، چاپ محمدبن عبدالمحسن ترکی، جیزه ۱۴۱۹ـ۱۴۲۰.
[۱۸۹] محمد بن اسماعیل بخاری، صحیح البخاری، ج ۷، ص ۲۲،) چاپ محمد ذهنی افندی (، استانبول ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
[۱۹۰] مسلم بن حجاج، صحیح مسلم، ج ۲، ص ۱۵۲۲، چاپ محمدفؤاد عبدالباقی، استانبول ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
با این همه، جزایری با استناد به پارهای از روایات امامیه ، که در آنها نهی پیامبر به وجود شرایط خاصی تفسیر شده است،
[۱۹۱] کلینی، وسائل الشیعه، ج ۸، ص ۱۰۸.
حکم به وجوب فرار از طاعون داده است.
[۱۹۲] نعمتاللّه بن عبداللّه جزایری، مسکّنالشجون فی حکم الفرار من الطاعون، ج۱، ص۲۵، نسخه خطی کتابخانه آیه اللّه مرعشی نجفی، ش ۳۴۴۲.
جزایری همچنین سخنان غزالی در احیاء علومالدین،
[۱۹۳] محمد بن محمد غزالی، احیاءعلومالدین، ج ۴، ص ۳۰۳ـ ۳۰۸، بیروت ۱۴۰۶/۱۹۸۶.
را به تفصیل نقد و بررسی کرده است. به نظر غزالی فرار از طاعون با مقام توکل سازگار نیست، هر چند وی احادیث را به نهی ارشادی ، نه تحریمی ، تفسیر کرده است.
طاعون عذاب کافران و امتحان مومنان
جزایری در بخش دیگری از کتاب، اظهار داشته که بیماری طاعون عذابی برای کافران و امتحانی برای مؤمنان است
[۱۹۴] محمدباقربن محمدتقی مجلسی، بحارالانوار، ج ۸، ص ۲۸۶، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
[۱۹۵] محمدباقربن محمدتقی مجلسی، بحارالانوار، ج ۶۵، ص ۱۸۰، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
و قرائنی نیز بر سخن خود ارائه کرده است.
[۱۹۶] نعمتاللّه بن عبداللّه جزایری، مسکّنالشجون فی حکم الفرار من الطاعون، ج۱، ص۳۲، نسخه خطی کتابخانه آیه اللّه مرعشی نجفی، ش ۳۴۴۲.
وظیفه عالمان در بروز طاعون
وی در ادامه به بررسی مفهوم اجل و پارهای از معضلات کلامی در باره مشیت الهی و اختیار آدمی پرداخته و فرار از طاعون را با مشیت الاهی ناسازگار ندیده است.
[۱۹۷] نعمتاللّه بن عبداللّه جزایری، مسکّنالشجون فی حکم الفرار من الطاعون، ج۱، ص۴۴، نسخه خطی کتابخانه آیه اللّه مرعشی نجفی، ش ۳۴۴۲.
در آخر، به شرح و بیان وظایف عالمان و حاکمان به هنگام وقوع حوادث عظیم، مانند شیوع طاعون، پرداخته و چون این بیماری را نتیجه گناه آدمیان دانسته، گفته است که برای پیشگیری از وقوع آن، عالمان دین وظیفه دارند خلق را ارشاد کنند و به هنگام شیوع این بیماری باید به مردم امر کنند که پارهای از مناسک دینی، همچون نماز و روزه ، را به جای آورند.
[۱۹۸] نعمتاللّه بن عبداللّه جزایری، مسکّنالشجون فی حکم الفرار من الطاعون، ج۱، ص۴۸، نسخه خطی کتابخانه آیه اللّه مرعشی نجفی، ش ۳۴۴۲.
حاکمان نیز باید منقاد عالمان دین و در اجرای احکامالاهی کوشا باشند.
[۱۹۹] نعمتاللّه بن عبداللّه جزایری، مسکّنالشجون فی حکم الفرار من الطاعون، ج۱، ص۴۴، نسخه خطی کتابخانه آیه اللّه مرعشی نجفی، ش ۳۴۴۲.
جزایری در کتابهای دیگر خود
[۲۰۰] نعمتاللّه بن عبداللّه جزایری، لوامع الانوار فی شرح عیون الاخبار، ج۱، ص۵۰، نسخه خطی کتابخانه آیه اللّه مرعشی نجفی، ش ۲۱۶.
[۲۰۱] نعمتاللّه بن عبداللّه جزایری، مقامات النجاه، ج۱، ص۳۲۱، نسخه خطی کتابخانه آیه اللّه مرعشی نجفی، ش ۳۴۹۶.
نیز شیوع طاعون در ۱۱۰۲ را ذکر کرده است.
گفتمان درباره بیماری وبا
به نظر میرسد در باره بیماری وبا، دست کم تا قرن یازدهم، سه گفتمان عمده وجود داشته است: گفتمان پزشکی دوره اسلامی
[۲۰۲] محمد بن زکریا رازی، تقاسیم العلل: کتاب التقسیم و التشجیر، ج۱، ص ۶۹۲ـ۶۹۴، تحقیق و ترجمه صبحی محمود حمامی، حلب ۱۴۱۲/۱۹۹۲.
[۲۰۳] محمد بن زکریا رازی، المنصوری فی الطب، ج۱، ص ۴۸۷ـ ۴۸۸، چاپ حازم بکری صدیقی، کویت ۱۴۰۸/۱۹۸۷.
[۲۰۴] اسماعیل بن حسن جرجانی، کتاب ذخیره خوارزمشاهی، بخش ۱، ص ۷۳، چاپ محمدرضا محرری، تهران ۱۳۸۰ ش.
گفتمان طب نبوی مبتنی بر مجموعهای از احادیث در باره خواص دارویی برخی گیاهان یا غذاها و نحوه معالجه بعضی بیماریها
[۲۰۵] عبداللطیف بن یوسف عبداللطیف بغدادی، الطّبّ من الکتاب و السنّه، ج۱، ص ۲۱۶ـ ۲۲۰، چاپ عبدالمعطی امین قلعجی، بیروت ۱۴۰۹/۱۹۸۸.
[۲۰۶] عبدالرحمان بن ابیبکر سیوطی، الرحمه فیالطب و الحکمه، ج۱، ص ۱۱۵ـ۱۱۷، بیروت ۱۴۱۱/۱۹۹۱.
گفتمان فقهی حدیثی در باره برخی بیماریها با نگرش دینی.
گفتمان اخیر اگر چه با گفتمان دوم قرابت دارد، مستقل و آمیزهای از احکام فقهی و اخلاقی است.
دیدگاه سید جزایری درباره بیماری وبا
دیدگاه جزایری را با توجه به گزارشی که از بیماری وبا بیان کرده، میتوان در گفتمان سوم جای داد. نگرش وی به بیماری وبا کاملاً آیینی است و ریشه در متون حدیثی دارد که بر اساس آنها وبا نمادی از عذاب الاهی است که نخست بر قوم بنیاسرائیل نازل شد.
[۲۰۷] مسلم بن حجاج، صحیح مسلم، ج ۲، ص۱۷۳۷، چاپ محمدفؤاد عبدالباقی، استانبول ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
در این نگرش، میان گناهان و شیوع وبا پیوندی استوار است. در جامعه انباشته از گناه، بیماری طاعون نماد ظلم است و با آن، جامعه نظمی دوباره میگیرد. بیدلیل نیست که واژه تنقیه در گزارش جزایری معنایی استعاری دارد و به یکسان انسان و زمان را تطهیر میکند. وی همچنین در این کتاب بین طاعون و مکان، پیوند خاصی برقرار کرده به نحوی که شیوع بیماری طاعون در برخی مناطق را امری نامتعارف دانسته و در این باره دست به تأویل آشکار زده و آن را گونهای امتحان الاهی قلمداد کرده است، البته ایمنی برخی شهرها یا مکانهای خاص در برابر شیوع بیماریها ریشه در احادیث نبوی دارد.
[۲۰۸] محمد بن اسماعیل بخاری، صحیح البخاری، ج ۷، ص ۲۲،) چاپ محمد ذهنی افندی (، استانبول ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
[۲۰۹] محمد بن عیسی ترمذی، سنن الترمذی، ج ۴، ص ۵۱۴، استانبول ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
[۲۱۰] محمد بن عیسی ترمذی، سنن الترمذی، ج ۴، ص۵۱۵، استانبول ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
[۲۱۱] برای نمونهای از کاربرد این روایات در مضمون سیاسی، به ویژه از سوی عباسیان رجوع کنید به، ج۱، ص ۱۲۴، محمد حداد، حفریات تأویلیه فیالخطاب الاصلاحی العربی، بیروت ۲۰۰۲.
در مجموع میتوان گفت که آرای جزایری در باب طاعون نمونه آشکار تفسیر دینی رویدادهاست و این گفتمان دینی امکانات تازهای را در ادبیات مرگ ابداع کرده است.
تألیفات و آثار علمی
کثرت تألیفات
کتابها، رسالهها و حواشی به جامانده از سیدنعمتاللّه جزایری فراوان است، چنانکه وی را به سرعت قلم و کثرت تألیفات وصف کردهاند.
[۲۱۲] عبداللّه بن نورالدین جزایری، کتاب تذکره شوشتر، ج۱، ص ۷۶، اهواز: کتابفروشی صافی.
[۲۱۳] محمد جزایری، نابغه فقه و حدیث: سیدنعمتاللّه جزائری، ج۱، ص ۴۶، قم ۱۴۱۸.
شرحها و حاشیهنویسیها
وی بر غالب کتابها و متون حدیثی شرحها و حاشیههای متعدد نگاشته است.
[۲۱۴] عبداللّه بن نورالدین جزایری، الاجازه الکبیره، ج۱، ص۷۴، چاپ محمد سمامی حائری، قم ۱۴۰۹.
با مراجعه به تعدادی از این آثار میتوان دریافت که هدف عمده جزایری، چنانکه اشاره شد، منابع حدیثی و در واقع نقدی بر آرای مجتهدان اصولی بوده است.
[۲۱۵] نعمتاللّه بن عبداللّه جزایری، لوامع الانوار فی شرح عیون الاخبار، ج۱، ص۵، نسخه خطی کتابخانه آیه اللّه مرعشی نجفی، ش ۲۱۶.
[۲۱۶] نعمتاللّه بن عبداللّه جزایری، نورالبراهین، ج ۱، ص ۴۶، او، انیس الوحید فی شرح التوحید، چاپ مهدی رجائی، قم ۱۴۱۷.
شرحها و حاشیهنویسیها در آغاز به صورت یادداشتهایی بوده که سید نعمتاللّه بر کتابهای مختلف نگاشته و سپس آنها را به قلم خود یا شاگردانش بازنویسی و مدون کرده است.
[۲۱۷] عبداللّه بن نورالدین جزایری، الاجازه الکبیره، ج۱، ص۷۴، چاپ محمد سمامی حائری، قم ۱۴۰۹.
جزایری همچنین بر کتابهایی چون تفسیر بیضاوی ، قاموساللغه فیروزآبادی و کتابهای چهارگانه حدیث که در ایام تحصیل خوانده و آنها را استنساخ کرده بود، نیز حاشیه نوشته است.
[۲۱۸] عبداللّه بن نورالدین جزایری، کتاب تذکره شوشتر، ج۱، ص ۷۶، اهواز: کتابفروشی صافی.
[۲۱۹] عبداللطیف بن ابیطالب شوشتری، تحفه العالم، ج۱، ص ۱۰۰.
الانوار النعمانیه
که گاه به اشتباه آن را انوار نعمانی معرفی کردهاند.
[۲۲۰] محمد جزایری، نابغه فقه و حدیث: سیدنعمتاللّه جزائری، ج۱، ص ۴۷، قم ۱۴۱۸.
موضوع
این کتاب در شرح احوالات آدمی از پیش از تولد تا پس از مرگ است.
ابواب کتاب
این کتاب در سه باب تدوین شده است، به این ترتیب: در احوال پیش از تولد، از تولد تا وفات و احوال پس از مرگ و عالم آخرت .
مؤخره کتاب
کتاب مؤخرهای نیز دارد که سید نعمتاللّه جزایری
[۲۲۱] نعمتاللّه بن عبداللّه جزایری، الانوار النعمانیه، ج ۴، ص ۳۰۲ـ۳۲۶، بیروت ۱۴۰۴/۱۹۸۴.
در آن به شرح احوال و سوانح زندگانی استادان و مشایخ خود پرداخته است و در شناخت وی و نیز دورهای که در آن میزیسته منبعی مهم و معتبر به شمار میآید.
ترجمه مؤخره کتاب
این بخش کتاب به فارسی و انگلیسی نیز ترجمه شده است.
[۲۲۲] محمد بن سلیمان تنکابنی، قصص العلماء، ج۱، ص۴۳۶ـ ۴۵۵، تهران: انتشارات علمیه اسلامیه.
[۲۲۳] کامران فانی، «زندگی طلبگی در قرن یازدهم»، ج۱، ص ۳ـ۱۳، نشر دانش، سال ۵، ش ۱ (آذر و دی ۱۳۶۳).
جزایری در ۱۰۸۹ از نگارش این کتاب فارغ شده است.
[۲۲۴] محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج ۲، ص ۴۴۶، چاپ علینقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
چاپهای آن
این کتاب نخستین بار در ۱۲۷۱ در تهران چاپ سنگی شد و پس از آن نیز بارها منتشر گردید.
[۲۲۵] خانبابا مشار، مؤلّفین کتب چاپی فارسی و عربی، ج ۶، ستون ۶۲۹، تهران ۱۳۴۰ـ۱۳۴۴ ش.
چاپ چهار جلدی حروفی آن، که نخست در ۱۳۳۸ ش در تبریز منتشر شده، متداولترین چاپ آن است.
ترجمه کتاب
از این کتاب به طور کامل یا گزیده دست کم دو ترجمه وجود دارد: نخست ترجمهای است با عنوان ترجمه انوار نعمانی که دو مترجم به نامهای سید عبدالرحمان و ابوتراب کرمانشاهانی، به فرمان محمدعلی میرزا قاجار آن را در ۲۲ رمضان ۱۲۲۶ ترجمه کردند
[۲۲۶] محمدتقی دانشپژوه، فهرست میکروفیلمهای کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران، ج ۱، ص ۴۹، ج ۱، تهران ۱۳۴۸ ش.
دیگری ترجمهای است از سید زینالعابدین بن حسن رضوی خوانساری (متوفی ۱۳۰۷)، از عالمان و ائمه جماعت اصفهان، که مشتمل بر ۴۲ نور (فصل) و نزدیک به نصف تمام کتاب است. این ترجمه به اشتباه به نام شیخ محمد تقی بن عبدالرحیم اصفهانی معرفی شده است.
[۲۲۷] محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج ۴، ص ۸۲، چاپ علینقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
[۲۲۸] خانبابا مشار، مؤلّفین کتب چاپی فارسی و عربی،ج ۳، ستون ۲۶۳، تهران ۱۳۴۰ـ۱۳۴۴ ش.
انیس الوحید
انیس الوحید فی شرح التوحید، که شرحی است بر کتاب التوحید ابن بابویه، مشهور به شیخ صدوق (متوفی ۳۸۱).
نامهای دیگر انیس الوحید
جزایری خود در کتاب زهرالربیع
[۲۲۹] نعمتاللّه بن عبداللّه جزایری، زهرالربیع، جزء ۲، ص ۲۳۷، بیروت: دارالجنان، ۱۴۱۴/۱۹۹۴، جزء ۲، بیروت: مؤسسه البلاغ، ۱۴۲۰/۱۹۹۹.
از آن با نام انیسالفرید یاد کرده است. عبداللّه افندی
[۲۳۰] عبداللّه بن عیسی افندی اصفهانی، ریاض العلماء و حیاض الفضلاء، ج ۵، ص ۲۵۴، چاپ احمد حسینی، قم ۱۴۰۱.
و، به تَبَع وی، آقابزرگ طهرانی
[۲۳۱] نعمتاللّه بن عبداللّه جزایری، زهرالربیع، ج ۲، ص ۳۶۸ـ ۳۶۹، جزء ۱، بیروت: دارالجنان، ۱۴۱۴/۱۹۹۴، جزء ۲، بیروت: مؤسسه البلاغ، ۱۴۲۰/۱۹۹۹.
آن را انسالوحید نامیدهاند که اشتباه است و ظاهراً افندی آن را با کتاب محمدعلی، نایبالصداره قم، که با همین عنوان و در شرح توحید است، خلط کرده است.
[۲۳۲] محمد جزایری، نابغه فقه و حدیث: سیدنعمتاللّه جزائری، ج۱، ص ۵۰ ۵۱، قم ۱۴۱۸.
یکسان بودن محتوای انیس الوحید و نورالبراهین
سید نعمتاللّه کتاب دیگری نیز با عنوان نورالبراهین فی اخبار الساده المرسلین دارد که ظاهراً شرح دیگری بر کتاب التوحید است
[۲۳۳] محمد جزایری، نابغه فقه و حدیث: سیدنعمتاللّه جزائری، ج۱، ص ۵۱، قم ۱۴۱۸.
[۲۳۴] نعمتاللّه بن عبداللّه جزایری، کشف الاسرار فی شرح الاستبصار، ج ۱، مقدمه موسوی جزائری، ص ۱۱۷ـ ۱۱۸، چاپ طیب موسوی جزائری، قم ۱۴۰۸.
[۲۳۵] نعمتاللّه بن عبداللّه جزایری، کشف الاسرار فی شرح الاستبصار، ج ۱، مقدمه موسوی جزائری، ص۲۳۱ـ۲۳۲، چاپ طیب موسوی جزائری، قم ۱۴۰۸.
اما، مهدی رجائی، مصحح کتاب نورالبراهین،
[۲۳۶] نعمتاللّه بن عبداللّه جزایری، نورالبراهین، ج ۱، مقدمه، ص ۳۳، او، انیس الوحید فی شرح التوحید، چاپ مهدی رجائی، قم ۱۴۱۷.
با مقایسه نسخههای خطی دو کتاب مذکور به این نتیجه رسیده که مطالب و محتوای آنها جز در مقدمه، که یکی طولانیتر از دیگری است، عیناً با هم مطابقت دارند. آقابزرگ طهرانی
[۲۳۷] محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج ۲۴، ص ۳۶۳، چاپ علینقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
نیز این دو را یکی دانسته است. با این همه، محمد جزایری
[۲۳۸] محمد جزایری، نابغه فقه و حدیث: سیدنعمتاللّه جزائری، ص۵۱، قم ۱۴۱۸.
بر آن است که سید نعمتاللّه خود تصرفاتی در شرح نخستین به وجود آورده و پس از حذف مقدمه آن، مقدمه دیگری بر آن نوشته است.
نسخ نورالبراهین
از نورالبراهین دو نسخه خطی موجود است. جزایری در پایان هر دو شرح، تاریخ اتمام آنها را ۱۰۹۹ و در شهر حویزه ذکر کرده است.
[۲۳۹] محمد جزایری، نابغه فقه و حدیث: سیدنعمتاللّه جزائری، ج۱، ص ۵۲، قم ۱۴۱۸.
جواهر الغوالی
جواهر الغوالی فی شرح عوالی اللئالی، که شرحی است بر عوالیاللئالی ابن ابیجمهور احسایی (متوفی ح ۹۰۷)
[۲۴۰] عبداللّه بن نورالدین جزایری، کتاب تذکره شوشتر، ج۱، ص ۷۵، اهواز: کتابفروشی صافی.
[۲۴۱] عبداللّه بن عیسی افندی اصفهانی، ریاض العلماء و حیاض الفضلاء، ج ۵، ص ۲۵۴ـ۲۵۵، چاپ احمد حسینی، قم ۱۴۰۱.
).
نام دیگر کتاب
جزایری
[۲۴۲] نعمتاللّه بن عبداللّه جزایری، زهرالربیع، جزء ۲، ص ۲۳۷، بیروت: دارالجنان، ۱۴۱۴/۱۹۹۴، جزء ۲، بیروت: مؤسسه البلاغ، ۱۴۲۰/۱۹۹۹.
از این کتاب با عنوان مدینه الحدیث یاد کرده است.
موضوع این کتاب
موضوع این کتاب دو جلدی شرح روایات فقهی از طهارت تا دیات است.
[۲۴۳] محمد جزایری، نابغه فقه و حدیث: سیدنعمتاللّه جزائری، ج۱، ص ۵۴، قم ۱۴۱۸.
جزایری در جلد نخست به دفاع از وثاقت روایات عوالی، که عموماً مرسلاند، پرداخته است.
[۲۴۴] محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج ۵، ص ۲۷۳ـ۲۷۴، چاپ علینقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
جلد دوم از مبحث نکاح آغاز و به مبحث دیات ختم میشود. مؤلف در رجب ۱۱۰۵ از تألیف آن فارغ شده است.
[۲۴۵] محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج ۵، ص ۲۷۴، چاپ علینقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
[۲۴۶] محمد جزایری، نابغه فقه و حدیث: سیدنعمتاللّه جزائری، ج۱، ص ۵۵، قم ۱۴۱۸.
حاشیه شرح جامی بر کافیه در نحو
نامهای دیگر کتاب
جزایری
[۲۴۷] نعمتاللّه بن عبداللّه جزایری، زهرالربیع، جزء ۲، ص ۲۳۷، بیروت: دارالجنان، ۱۴۱۴/۱۹۹۴، جزء ۲، بیروت: مؤسسه البلاغ، ۱۴۲۰/۱۹۹۹.
آن را حاشیه مدونه علی شرح الجامی نامیده است. آقابزرگ طهرانی
[۲۴۸] محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج ۶، ص ۵۷، چاپ علینقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
[۲۴۹] محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج ۱۴، ص ۳۱، چاپ علینقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
نیز از این کتاب با عنوان الحاشیه علی الجامی و شرح الکافیه یاد کرده است. تنکابنی
[۲۵۰] محمد بن سلیمان تنکابنی، قصص العلماء، ج۱، ص ۴۵۲، تهران: انتشارات علمیه اسلامیه.
آن را تعلیقه بر شرح جامی دانسته که البته مقصود یکی است.
ناتمام بودن این حاشیه
حاشیه مذکور ناتمام است و تا آخر مبحث اسم را در بر میگیرد
[۲۵۱] محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج ۶، ص ۵۷، چاپ علینقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
و نخست در قالب حاشیههایی بوده که مؤلف در ایام تحصیل بر شرح جامی مینوشته و سپس آن را در قالب کتابی تنقیح و تدوین کرده است.
[۲۵۲] نعمتاللّه بن عبداللّه جزایری، حاشیه سیدنعمه اللّه بر شرح جامی، ج۱، ص ۲ـ۳، چاپ سنگی.
ویژگیهای این حاشیه
این حاشیه بسیار مشهور و در میان طلاب علوم دینی متداول بوده و بارها به چاپ رسیده است.
[۲۵۳] ج ۶، ستون ۶۲۹، خانبابا مشار، مؤلّفین کتب چاپی فارسی و عربی، تهران ۱۳۴۰ـ۱۳۴۴ ش.
حاشیه بر شرح جامی محققانه و عالمانه است و از دانش گسترده و عمیق و نیز ممارست طولانی سید نعمتاللّه جزایری در نحو حکایت دارد.
شرحهای متعدد جزایری در نحو
جزایری علاوه بر این حاشیه، حواشی و شرحهای متعددی نیز در علم نحو نوشته است.
[۲۵۴] محمد جزایری، نابغه فقه و حدیث: سیدنعمتاللّه جزائری، ج۱، ص ۵۳، قم ۱۴۱۸.
[۲۵۵] محمد جزایری، نابغه فقه و حدیث: سیدنعمتاللّه جزائری، ج۱، ص۵۷ – ۵۸، قم ۱۴۱۸.
[۲۵۶] محمد جزایری، نابغه فقه و حدیث: سیدنعمتاللّه جزائری، ج۱، ص۷۲، قم ۱۴۱۸.
[۲۵۷] محمد جزایری، نابغه فقه و حدیث: سیدنعمتاللّه جزائری، ج۱، ص۷۴، قم ۱۴۱۸.
[۲۵۸] محمد جزایری، نابغه فقه و حدیث: سیدنعمتاللّه جزائری، ج۱، ص۷۶ـ۷۷، قم ۱۴۱۸.
[۲۵۹] محمد جزایری، نابغه فقه و حدیث: سیدنعمتاللّه جزائری، ج۱، ص۹۶ـ۹۸، قم ۱۴۱۸.
[۲۶۰] محمد جزایری، نابغه فقه و حدیث: سیدنعمتاللّه جزائری، ج۱، ص۱۱۳ـ۱۱۷، قم ۱۴۱۸.
[۲۶۱] محمد جزایری، نابغه فقه و حدیث: سیدنعمتاللّه جزائری، ج۱، ص۱۲۲، قم ۱۴۱۸.
[۲۶۲] محمد جزایری، نابغه فقه و حدیث: سیدنعمتاللّه جزائری، ج۱، ص۱۲۴، قم ۱۴۱۸.
[۲۶۳] محمد جزایری، نابغه فقه و حدیث: سیدنعمتاللّه جزائری، ج۱، ص۱۳۱، قم ۱۴۱۸.
حواشی املالا´مل
موضوع
این حواشی متضمن شرح احوال تعدادی از دانشمندان معاصر جزایری است که در متن کتاب املالا´مل ذکر نشدهاند و در واقع استدراکی بر کتاب مذکور به شمار میآید. بر اساس این کتاب و کتابهای دیگر رجالی، آقابزرگ طهرانی
[۲۶۴] محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، مصفی المقال فی مصنفی علم الرجال، ج۱، ص ۴۸۳ـ۴۸۴، چاپ احمد منزوی، تهران ۱۳۳۷ ش.
سید نعمتاللّه جزایری را در شمار عالمان رجالی و تذکرهنویسان ذکر کرده است.
بهره رجالنویسان از این کتاب
سید عبداللّه جزایری، نوه سیدنعمتاللّه جزایری، بعدها در کتاب الاجازه الکبیره از همین شیوه پیروی کرده و به شرح احوال برخی معاصران خود پرداخته است.
[۲۶۵] عبداللّه بن نورالدین جزایری، الاجازه الکبیره، ج۱، ص ۱۱۷ـ۱۹۳، چاپ محمد سمامی حائری، قم ۱۴۰۹.
[۲۶۶
- لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.