پاورپوینت سیدمحمدباقر بن سیدمحمدنقی شفتی بیدآبادی اصفهانی


در حال بارگذاری
23 اکتبر 2022
فایل فشرده
2120
5 بازدید
۶۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت سیدمحمدباقر بن سیدمحمدنقی شفتی بیدآبادی اصفهانی دارای ۸۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت سیدمحمدباقر بن سیدمحمدنقی شفتی بیدآبادی اصفهانی،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت سیدمحمدباقر بن سیدمحمدنقی شفتی بیدآبادی اصفهانی :

حجهالاسلام‌ سیدمحمدباقر شفتی

سیدمحمدباقر شَفتی، معروف به «حجهالاسلام‌» از بزرگترین و منتفذترین علمای ایران در قرن دوازدهم و سیزدهم هجری است.

فهرست مندرجات

۱ – معرفی اجمالی
۲ – محل تولد
۳ – تحصیلات و اجتهاد
۴ – هجرت
۵ – ارمغان نجف
۶ – در آسمان اصفهان
۷ – فعالیتهای سیاسی و مذهبی
۷.۱ – کمک به فقرا
۷.۲ – اجرای حدود الهی
۷.۳ – اقامه نماز جماعت
۷.۴ – مقابله با ظلم حکام
۸ – شاگردان
۹ – آثار علمی
۱۰ – حجه الاسلام
۱۱ – سفر به حجاز
۱۲ – بنیاد الهی
۱۳ – نامه اهریمن
۱۴ – واپسین توطئه
۱۵ – وفات
۱۶ – پانویس
۱۷ – منبع

معرفی اجمالی

سید محمد نقی از نوادگان امام موسی بن جعفر ـ علیه السّلام ـ بود و راهنمایی دین باوران روستای چرزه را بر عهده داشت

[۱] الکرام البرره، آقا بزرگ تهرانی، ج ۱، ص ۱۹۳.

خانه گلین این کشاور نیک نهاد در ۱۱۷۵ ق. با تولد نوزادی، که محمد باقر نام گرفت،

[۲] معارف الرجال فی تراجم العلماء و الادباء، محمد حرزالدین، ج ۲، ص ۱۹۵.

در نور و شادمانی فرو رفت.
محمد باقر اندک اندک بالید و توانست درس زندگی و کمال از پدر فراگیرد، بهره‌گیری از محضر پدر سالها به درازا کشید و حتی پس از هجرت ۱۱۸۲ ق. نیز ادامه یافت. در این سال سید محمد نقی همراه خانواده‌اش رهسپار شفت شد تا خواسته برخی از مؤمنان آن دیار را اجابت کند و راهنمای آنان باشد.

[۳] . اختران تابناک، ذبیح الله محلاتی، ج ۱، ص ۳۹۴.

این هجرت نه تنها برای مردم شفت بلکه برای سید محمد باقر نیز پربار و مبارک بود؛ او در این شهر از محضر دانشوران بهره گرفته، سرانجام خود را از آموزشهای آنان بی‌نیاز احساس کرد و رهسپار عراق شد.

محل تولد

سیدمحمدباقر شفتی، در روستای چرزه دیده به جهان گشود و در اینکه وی در این مکان تولد یافته اختلافی نیست، اما برخی او را اصالتا رشتی و برخی زنجانی دانسته‌اند؛ چنانکه صاحب روضات الجنات وی را “الرشتی الجیلانى الاصل” دانسته است.

[۴] خوانساری، سیدمحمدباقر، روضات الجنات فی احوال العلما و السادات، ج۲، ص۹۹.

آقا بزرگ تهرانی نیز او را با همین عناوین توصیف می‌کند.

[۵] آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج۲۵، ص۳۱.

برخی نیز وی را اصالتا زنجانی دانسته‌اند؛ سیدمصلح‌الدین مهدوی از جمله افرادی است که او را تولد یافته روستای چرزه از نواحی طارم علیا معرفی می‌کند.

[۶] مهدوی، سیدمصلح‌الدین، اعلام اصفهان، ج۱، ص۳۷۲.

به نظر می‌رسد این اختلاف ناشی از این باشد که روستای چرزه از توابع ناحیه طارم علیا، یا از توابع شفت محسوب گردد. مولف مرآت البلدان می‌نویسد: «قریه‌ای است قدیم النسق از قرای طارم واقع در میان کوه و بیست وپنج خانوار سکنه دارد که بزبان فرس قدیم تکلم می‌کنند. هوایش معتدل است. زراعتش از آب رودخانه مشروب می‌شود و گردنه ناهموار و راهی صعب‌العبور دارد».

[۷] اعتمادالسلطنه، محمدحسن، مرآت البلدان، ج۴، ص۲۲۰.

در کتاب فرهنگ جغرافیایی ایران آمده است: «دهی جزء دهستان طارم بالا بخش سیردان شهرستان زنجان که در ۴۲هزارگزی شمال باختر سیردان و ۱۰هزارگزی راه مالرو عمومی واقعست . کوهستانی و سردسیر است و ۱۶۷ تن سکنه دارد. آبش از چشمه ، محصولش غلات، فندق، گردو و عسل، شغل اهالی زراعت، مکاری و بافتن گلیم، جاجیم و شال و راهش مالرو و صعب‌العبور است».

[۸] رزم‌آرا، حسین‌علی، فرهنگ جغرافیایی ایران، ج۲.

بر این اساس “چرزه” روستایی است در ناحیه طارم علیا که آن را از آبادی‌های منطقه زنجان شمرده‌اند و در ۵۰ کیلومتری این شهر واقع است. البته فاصله این آبادی تا شفت که درجنوب غربی رشت واقع شده، ۶۰ کیلومتر است. به هر حال ایشان ملقب به سیدمحدباقر “شفتی” هستند و در منابع نیز با این عنوان معرفی شده‌اند،

[۹] امین عاملی‌، سیدمحسن، اعیان الشّیعه، ج۱۰، ص۱۹۴.

[۱۰] صدر، سیدحسن، تکمله امل الامل، ج۵، ص۲۳۸.

[۱۱] مامقانی، عبدالله، تنقیح المقال فی علم الرجال، ج۲۲، ص۴۲.

[۱۲] اقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج۱۴، ص۲۱۸.

و از آنجا که شفت، از توابع استان گیلان محسوب شده است، عده‌ای او را شفتی گیلانی دانسته‌اند؛

[۱۳] خوانساری، سیدمحمدباقر، روضات الجنات فی احوال العلما و السادات، ج۲، ص۹۹.

[۱۴] آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج۲۵، ص۳۱.

ولی روستای چرزه که محل دقیق تولد وی است، از روستاهای طارم و از توابع استان زنجان محسوب می‌شود.
بنابراین سیدمحمدباقر از آنجا که مشهور به “شفتی” شده، لقب گیلانی درباره ایشان به کار رفته و از آنجا که روستای چرزه از توابع استان زنجان محسوب می‌شود، می‌توان ایشان را زنجانی دانست و از آنجا که بعدها در اصفهان سکنی گزدیدند، وی را اصفهانی هم گفته‌اند.

[۱۵] صدر، سیدحسن، تکمله امل الامل، ج۵، ص۲۳۸.

تحصیلات و اجتهاد

وی در ۱۱۷۵ ق در قریه شفت از روستاهای رشت به دنیا آمد. مقدمات علوم دینی را در زادگاه خود نزد پدرش و دیگر استادان آنجا گذراند. سپس برای ادامه تحصیل به عراق مهاجرت کرد و در کربلا ساکن شد تا از محضر درس وحید بهبهانی استفاده کند. سپس در درس آقا سید علی طباطبایی (صاحب ریاض) شرکت کرد و پس از آن به نجف اشرف رفت و از محضر استادانی چون سید مهدی بحرالعلوم و شیخ جعفر نجفی (کاشف الغطاء) استفاده نمود. در کاظمین نیز از درس سید محسن اعرجی بهره‌مند شد و در ۱۲۰۰ ق پس از اخذ درجه اجتهاد به قم آمد و به محضر درس میرزای قمی‌ پیوست و سپس از درس حاج ملا مهدی نراقی در کاشان استفاده کرد و در ۱۲۰۶ به اصفهان عزیمت نمود.

هجرت

در غروب یکی از روزهای سال ۱۱۹۲ ق. فرزند تهی‌دست چرزه به کربلا رسید

[۱۶] معارف الرجال، ج ۱، ص ۱۹۵.

و در جمع شاگردان حضرت سید علی طباطبایی جای گرفت. زندگی در حریم سالار شهیدان یک سال به درازا کشید. محمد باقر در این مدت از پژوهشهای پرارزش محقق برجسته شیعه حضرت وحید بهبهانی بهره برد و از حمایتهای پیدا و پنهان استاد گرانقدرش سید علی طباطبایی برخوردار شد. آن گوهر شناس گرانمایه بزودی ارج شاگردی که با کفشهای پاره در درس حضور می‌یافت باز شناخت و کسی را مأمور ساخت تا هر روز دو گرده نان برای ظهر و شام سید شفتی آماده سازد.

[۱۷] قصص العلماء، محمد تنکابنی، ص ۱۴۰.

۱۱۹۳ ه‌.ق. سال دومین هجرت علمی دانش پژوه تهیدست شفت بود. او راه نجف پیش گرفت و خود را به امواج خروشان دریای بی‌پایان علوم، حضرت سید مهدی طباطبایی بروجردی، سپرد، دانشور پارسای نجف با نگاه نافذ خویش مروارید یگانه چرزه را باز شناخت و باران عنایتش را بر سر وی فرو بارید.

[۱۸] قصص العلماء، محمد تنکابنی، ص ۱۴۰.

البته سید محمد باقر تنها به درس آن مرجع پرهیزگار بسنده نکرد و ازاندوخته‌های گرانقدر دیگر دانشوران آن سامان نیز بهره برد. بزرگانی که بی‌تردید باید حضرت شیخ جعفر کاشف الغطاء را در شمار آنان جای داد.

ارمغان نجف

نجف نیز معنویت و دانش ارمغان دیگری نیز به سید بخشید. ارمغان گرانبهایی که تا پایان عمر در کنار سید باقی ماند. این هدیه پر ارج محمد ابراهیم کلباسی بود. دانشجوی سخت کوش چرزه در محفل درس علامه بحرالعلوم با این دانش پژوه پرهیزگار آشنا شد.

[۱۹] قصص العلماء، محمد تنکابنی، ص ۱۴۰.

و او را رازدار گنجینه اسرار خویش ساخت.
هر چند تاریخ از ثبت گفتگوها و آمد و شدهای این دوستان صمیمی خودداری کرده است اما تنها خاطره بازمانده از آن روزها می‌تواند نشان دهنده زندگی سید دانشجویان شفت در نجف باشد:
روزی محمد ابراهیم به حجره سید محمد باقر شتافت و با جانگدازترین تصویر سالهای دانش اندوزی‌اش روبه رو شد. کتابها نیمه باز در کف اتاق پراکنده بود، کوزه آب گوشه‌ای بر زمین غلتیده، دوست گرانقدرش چون مردگان بر حصیر کهنه فرو افتاده می‌نمود.
محمد ابراهیم، که از شرایط زندگی سید محمد باقر آگاه بود، نیک دریافت که جوانی چون وی جز به سبب گرسنگی چنین ناتوان و زمین‌گیر نمی‌شود. پس به بازار شتافته، غذایی مناسب فراهم آورد و دوست عزیزش را از چنگال مرگ رهایی بخشید.

[۲۰] قصص العلماء، محمد تنکابنی، ص ۱۴۰.

زندگی در نجف تا ۱۲۰۴ ه‌. ق. ادامه یافت.

[۲۱] اعیان الشیعه، محسن امین، ج ۹، ص ۱۸۸.

در این سال بیماری سید را فرا گرفت و روانه بغداد ساخت.

[۲۲] قصص العلماء ص ۱۳۶.

او چهار ماه در بغداد زیست. در این مدت از درد رهایی یافت، کتاب نفیس «الحلیه اللامعه» را به رشته نگارش کشید

[۲۳] اعیان الشیعه، ج ۹، ص ۱۸۸.

و سرانجام برای بهره‌گیری از محضر دانشور برجسته سید محسن اعرجی رهسپار کاظمین شد.

[۲۴] روضات الجنات فی احوال العلماء و السادات، محمد باقر موسوی خوانساری، ج ۲، ص ۱۰۰.

جاذبه کاظمیه و استاد شهره‌اش گوهر چرزه را یک سال در آن دیار ماندگار ساخت. سپس بار سفر بست و در حدود ۱۲۰۵ ه‌. ق. راه ایران پیش گرفت.

در آسمان اصفهان

سید محمد باقر در حالی که جز یک جلد کتاب و سفره‌ای نان چیزی همراه نداشت

[۲۵] الروضه البهیه فی طرق الشفیعیه، محمد شفیع جاپلقی، چاپ سنگی.

در مدرسه چهار باغ مسکن گزید ولی بزودی دریافت که محفل درسش سرپرست مدرسه را آزرده خاطر کرده است بنابراین به مدرسه دیگر کوچید

[۲۶] قصص العلماء، ص ۱۴۳ و ۱۴۴.

و بساط تدریس و تحقیق گسترد.

فعالیتهای سیاسی و مذهبی

از جمله فعالیتهای سیاسی و مذهبی وی می‌توان کمک به فقرا، اجرای حدود الهی، اقامه نماز جماعت و مقابله با ظلم حکام را نام برد.

کمک به فقرا

حجه الاسلام شفتی در اصفهان به سبب شهامت، درستکاری و بی پروایی در اجرای احکام شرع با اقبال مردم روبرو شد و نفوذ و محبوبیت فراوانی کسب کرد. علاوه بر آن یکی از تجار مال فراوانی به او بخشید تا از عواید آن به نیازمندان کمک کند. او نیز چنین کرد و املاک بسیار خرید و ثروت فراوانی به دست آورد و از آن طریق به فقرا کمک می‌نمود.

اجرای حدود الهی

وی احکام حدود را جاری و در برخی موارد خود اجرا می‌کرد که شمار آنها را از هفتاد تا صد و بیست مورد نوشته اند. او در اصفهان مسجد بزرگی بنا کرد که هرچند تأمین هزینه آن بر او سنگینی می‌کرد، اما حاضر نشد کمک مالی فتحعلی شاه را در اتمام مسجد بپذیرد. این مسجد پس از تأسیس به نام خودش به «مسجد سید» معروف شد.

اقامه نماز جماعت

وی نماز جماعت برپا می‌کرد و هزاران نفر در نماز او شرکت می‌کردند. در مجلس درس وی نیز طلاب زیادی حضور می‌یافتند که در میان مشهورترین آنان می‌توان از این کسان نام برد: حاج محمد مهدی کلباسی، حاج ملا محمدرفیع گیلانی، ملامحمدکاظم هزار جریبی، سیدمحمد شفیع جاپلقی، میرزا محمد باقر خوانساری (مؤلف روضات الجنات) و ملا محمد جعفر فشارکی اصفهانی.

مقابله با ظلم حکام

حجه الاسلام شفتی در برابر زورگویی‌های حاکم اصفهان مقاومت می‌کرد و با وجود مخالفت‌های دولت، همچنان بر اجرای حدود شرعی تأکید می‌ورزید. فتحعلی شاه قاجار تا زنده بود احترام او را پاس می‌داشت اما محمدشاه با قدرت کوشید تا از نفوذ او بکاهد و از اینرو هواداران وی را در اصفهان سرکوب کرد.
در ۱۲۵۳ ق دولت ایران برای الحاق هرات به‌ ایران، بدانجا لشکر کشید، اما با مخالفت انگلستان رو به رو شد. سرجان ماکنیل، وزیر مختار انگلستان در ایران، ضمن اتمام حجت شدید به دولت ایران، از کشور خارج شد و برای بدبین کردن علما و مردم نسبت به مقاصد شاه‌ ایران، نامه‌ای به حجه الاسلام ـ که می‌پنداشت به علت اختلاف و کدورتی که با شاه و صدر اعظم، میرزا آقاسی، دارد با او همکاری خواهد کرد ـ نوشت، ‌اما شفتی در پاسخ نامه وی، ضمن تأیید اقدامات دولت ایران، به وی تذکر داد که بهتر است در این قبیل موارد با اُمنای دولت ایران مذاکره کند.
در ۱۲۹۵ که سپاه عثمانی به فرماندهی نجیب پاشا، ‌به بهانه سرکوب لوطیان کربلا، هزاران تن از مردم آن شهر را ـ حتی آنان که به مرقد مطهر پناه برده بودند قتل عام کرد، حاج سید محمدباقر، جداً از محمدشاه خواست تا به عثمانی اعلام جنگ دهد که او را پذیرفت.

شاگردان

۱. شیخ محمد مهدی بن حاج محمد ابراهیم کلباسی.
۲. میرزا ابوالقاسم بن حاج سید مهدی کاشانی (متوفی: ۱۲۸۱ ه‌. ق.).
۳. حاج محمد جعفر آباده‌ای.
۴. محمد شفیع جاپلقی (متوفی: ۱۲۸۰ ه‌. ق.).
۵. صفر علی لاهیجی.
۶. ملا صالح برغانی قزوینی.
۷. ملا جعفر نظرآبادی.
۸. محمد تنکابنی.
۹. سید محمد باقر خوانساری.
۱۰. سید علی طباطبایی زواره‌ای (علویجه‌ای)
و ده‌ها شاگرد دیگر.

[۲۷] احسن الودیعه، محمد مهدی موسوی، ص ۲۹ ـ ۳۸.

[۲۸] قصص العلماء، محمد تنکابنی، ص ۷۱.

[۲۹] قصص العلماء، محمد تنکابنی، ص ۹۱.

[۳۰] قصص العلماء، محمد تنکابنی، ص۱۳۶.

[۳۱] قصص العلماء، محمد تنکابنی، ص۱۸۳.

[۳۲] تذکره القبور، عبدالکریم جزی، ص ۳۱، ۱۵۹.

[۳۳] لباب الالقاب فی القاب الاطیاب، حبیب الله شریف کاشانی، ص ۷۸.

آثار علمی

وی کتاب‌ها و رساله‌های متعدد تألیف کرده، از جمله: تحفه الابرار (فارسی)، الزهره البارقه، القضاء و الشهادات، ‌جوابات المسائل، مناسک حج (فارسی)، ر

  راهنمای خرید:
  • لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.