پاورپوینت سرزمین حبشه


در حال بارگذاری
23 اکتبر 2022
فایل فشرده
2120
8 بازدید
۶۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت سرزمین حبشه دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت سرزمین حبشه،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت سرزمین حبشه :

حبشه

حبشه، سرزمینی کهن در مشرق قاره افریقا که مشتمل بر کشورهای کنونی اتیوپی، اریتره، جیبوتی و سومالی می‌شد. در حال حاضر بزرگ‌ترین بخش آن، کشور اتیوپی را تشکیل می‌دهد.
همچنین«حبشه» به معنای جماعتی است که از قبیله واحدی نیستند و از آنجا که ملت حبشه از قبایل واحدی نبودند، به آنها «احابیش» اطلاق می‌شده است.

[۱] فروخ، ‌عمر، تاریخ الجاهلیه، بیروت، ‌دارالعلم للملایین، ۱۹۶۴م.، چاپ اول، ص۱۴۷.

فهرست مندرجات

۱ – وجه تسمیه
۲ – پیشینه
۳ – رویدادهای تاریخی
۳.۱ – رواج آیین مسیحیت
۳.۲ – تصرف یمن
۴ – حبشه در زمان ظهور پیامبر
۴.۱ – نخستین هجرت مسلمانان
۴.۲ – دومین هجرت مسلمانان
۵ – ویژگی‌های جغرافیایی
۵.۱ – شهرها
۶ – شاهان حبشه در یمن
۷ – ویژگی‌های سیاسی
۷.۱ – دوره اسلامی و معاصر
۷.۲ – جنگ اوفات و حکومت حبشه
۷.۳ – حکومت ملوک عَدَل
۷.۴ – هم‌پیمانی با پرتغالی‌ها
۷.۵ – جنگ‌های داخلی
۷.۶ – استقلال
۸ – فهرست منابع
۹ – پانویس
۱۰ – منبع

وجه تسمیه

ظاهراً نام حبش بر قومی در جنوب سرزمین اعراب اطلاق می‌شد که به قسمت غربی یمن ( تهامه) و از آن‌جا به افریقا رفتند و با کوشی‌های جنوب افریقا که در هزاره دوم قبل از میلاد از طریق حبشه به قسمت‌هایی که امروزه کنیا و تانزانیا خوانده می‌شود وارد شده بودند درآمیختند.
آنان در آغاز مسیحیت به دو گروه تقسیم شدند: گروهی به زندگی مبتنی بر گردآوری خوراک و شکار ادامه دادند و گروه دیگر، که از لحاظ فرهنگی برتری داشتند، ارتفاعات را به اشغال خود درآوردند و به نگهداری دام و تا حدی کشاورزی پرداختند.
هجرت‌های « سبئیون » در سده‌های ششم و پنجم قبل از میلاد را باید از جمله این مهاجرت‌ها دانست. با ورود سبئیون در قرن ششم قبل از میلاد، به منطقه‌ای در «اریتره» به نام «تعزیه» پایه‌های اولین دولت حبشه شکل گرفت.

[۲] جواد علی، المفصل فی تاریخ العرب، ‌ج۶، ص۱۴۰.

گفته شده اسم حبشه بر گرفته از کوهی است در یمن، به نام «حبُیش» که با ساکن شدن یمنی‌ها در حبشه، اسم آن بر این سرزمین نیز اطلاق شده است.

[۳] جواد علی، المفصل فی تاریخ العرب، ‌ج۶، ص۱۳۹.

پیشینه

منطقه‌ای که این دولت در آن پایه‌گذاری شده، غالباً به نام حبشه اولی شناخته می‌شد که شامل مناطق چهارگانه «تیجری»، ‌ «امهرا»، «جوجام» و «شوا» می‌شد.

[۴] غیث، ‌فتحی، الاسلام و الحبشه عبر التاریخ، ‌الطباعه الفنیه المتحده، ص۲۱.

هر یک از این مناطق از استقلال درونی برخوردار بوده و پادشاهی مستقل داشتند. پایتخت آن «اکسوم» نام داشت، از این‌رو به مملکت اکسوم نیز شناخته می‌شد.

[۵] جواد علی، المفصل فی تاریخ العرب، ‌چاپ اول، ‌ج۶، ص۱۴۱.

شاه آن «ملک الملوک» این سرزمین بوده

[۶] یعقوبی، ابن واضح، تاریخ یعقوبی، ‌ترجمه محمدابراهیم ‌آیتی، تهران، ‌انتشارات علمی، ‌۱۳۷۴، چاپ هفتم، ‌ج۱، ص۲۳۵.

و بسیاریشان « نجاشی » خوانده می‌شدند.

[۷] ابن خلدون، تاریخ ابن خلدون، ج۷، ص۱۹۹.

بنابر کتاب‌های تاریخ

[۸] طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۱، ص۱۹۳.

[۹] محمد بن قاسم نویری اسکندرانی، کتاب الالمام بالاعلام فیما جرت به الاحکام و الامور المقضیه فی وقعه الاسکندریه، ج۳، ص۳۴۰، ج ۳، چاپ عزیز سوریان عطیه، حیدرآباد، دکن ۱۳۹۰/۱۹۷۰.

حضرت نوح علیه‌السلام زمانی که سرزمین‌ها را بین فرزندانش تقسیم می‌کرد، حبشه و نوبه و هند و سند را به پسرش، حام، بخشید و اولاد کوش بن حام پس از طوفان نوح عازم افریقا شدند و قسمتی از این قاره را تصرف کردند.

[۱۰] نعوم شقیر، تاریخ السودان، ج۱، ص۱۰، چاپ محمدابراهیم ابوسلیم، بیروت ۱۹۸۱.

آنان نخست به صورت قبیله‌ای زندگی می‌کردند و پیوسته با هم جدال داشتند.
از جمله این قبایل، اوئایو، مازایو، پوانیت و دنقس‌بودند.

[۱۱] نعوم شقیر، تاریخ السودان، ج۱، ص۱۰، چاپ محمدابراهیم ابوسلیم، بیروت ۱۹۸۱.

رویدادهای تاریخی

در دوران حکومت خاندان ششم مصریان (حک: ۳۷۰۳ـ ۳۵۰۰ق‌م)، منوسوفیس (پادشاه مصر ) سپاهی را به جنگ در سرزمین پوانیت فرستاد که پس از شکست دادن آن‌ها با غنایمی مثل بخور و آبنوس و عاج و پوست از حبشه بازگشتند.

[۱۲] نعوم شقیر، تاریخ السودان، ج۱، ص۱۱، چاپ محمدابراهیم ابوسلیم، بیروت ۱۹۸۱.

در دوران خاندان دوازدهم مصریان (حک: ۳۰۶۴ـ۲۸۵۱ق‌م) نیز اوسترتس اول لشکری به سرزمین پوانیت فرستاد که آن‌ها نیز با مالیات ی از بخور به مصر بازگشتند.

[۱۳] نعوم شقیر، تاریخ السودان، ج۱، ص۱۱ـ۱۲، چاپ محمدابراهیم ابوسلیم، بیروت ۱۹۸۱.

به نوشته هرودوت، در دوره پادشاهی پسامتیک اول (۶۶۳ـ ۶۰۹ق م)، عده زیادی از مصریان، به سبب ستم او، به اتیوپی گریختند و مردم اتیوپی تحت‌تأثیر رفتار مصریان قرار گرفتند و مترقی‌تر شدند.
کمبوجیه (حک: ۵۳۰ـ ۵۲۲ق م)، پسر کوروش هخامنشی، پس از غلبه بر مصر، به حبشه حمله کرد، ولی ناکام ماند.
در قرن دوم قبل از میلاد گروهی از اقوام حمیر حبشه را مستعمره خود ساختند و به گسترش فرهنگ سامی پرداختند و با سیاه‌پوستان حبشی درآمیختند.

[۱۴] ویلیام جیمز دورانت، تاریخ تمدن، ج۴، بخش ۱، ص۱۹۹، ج :۴ عصر ایمان، بخش ۱، ترجمه ابوطالب صارمی، ابوالقاسم پاینده، و ابوالقاسم طاهری، تهران ۱۳۸۲ش.

با مهاجرت حامی‌ها از آسیای صغیر و سامی‌ها از جزیره العرب در قرن هفتم قبل از میلاد در حبشه از ترکیب نژادهای حامی و سامی تمدنی پدید آمد.

[۱۵] محمد عتریس، معجم‌بلدان العالم: آخر التطورات السیاسیه، ج۱، ص۱۲، أحدث البیانات الاحصائیه، قاهره ۱۴۲۲/۲۰۰۲.

در ابتدای قرن چهارم میلادی در زمان حکومت “عیزان” (ازانا) حبشیان به اوج قدرتشان رسیدند.

[۱۶] غیث، ‌فتحی، الاسلام و الحبشه عبر التاریخ، ‌الطباعه الفنیه المتحده، ص۳۸.

در این زمان حبشه از سیطره حکومت «یمن» بیرون آمده و ‌» کتابت آفریقایی» را برای خود برگزید. در این قرن در راستای سیاست‌های دولت روم در گسترش «آیین مسیحیت» در سرتاسر جهان، ‌مبشرانی از سوی “کنستانتین اول” قیصر روم، ‌راهی پاورپوینت سرزمین حبشه شدند که عوامل آن دو مسیحی بودند، به نام‌های “فرومنتیوس” و “ایدیسیوس”.

[۱۷] غیث، ‌فتحی، الاسلام و الحبشه عبر التاریخ، ‌الطباعه الفنیه المتحده، ص۳۹.

با تلاش‌های فرومنتیوس، ‌در سال ۳۵۰ میلادی، ‌نجاشی عیزان، ‌به آیین مسیحیت گردن نهاد. از آن پس مسیحیت، دین رسمی ‌در حبشه اعلام شد و بسیاری از مردم حبشه نیز به آیین مسیحیت گرویدند.

[۱۸] جواد علی، المفصل فی تاریخ العرب، ج۶، ص۱۴۶.

به دستور “کنستانتین دوم”، ‌”نجاشی عیزان” در سال ۳۷۸م. ‌به یمن حمله برد

[۱۹] فروخ، ‌عمر، تاریخ الجاهلیه، بیروت، ‌دارالعلم للملایین، ۱۹۶۴م.، چاپ اول، ص۷۴.

و توانست به سرعت آن را تصرف کرده، ‌خود را شاه «اکسوم»، «حمیر»، «ریدان»، «سبا» و «سلحن» بنامد

[۲۰] جواد علی، المفصل فی تاریخ العرب، ‌بیروت، ‌ج۶، ص۱۴۶.

؛ اما این پیروزی چندان طول نکشید و یمنی‌ها توانستند، در سال ۳۸۷م. به رهبری “تبع کرب” و “یهامن” حبشی‌ها را شکست داده و از یمن بیرون کنند.

[۲۱] فروخ، ‌عمر، تاریخ الجاهلیه، بیروت، ‌دارالعلم للملایین، ۱۹۶۴م.، چاپ اول، ص۷۴.

در سال ۵۲۳م. نیز، ‌یمن صحنه جنگ دیگری بین حبشیان و یمنی‌ها بود. در این سال “نجاشی کالب” (کلب)

[۲۲] غیث، ‌فتحی، الاسلام و الحبشه عبر التاریخ، ‌الطباعه الفنیه المتحده، ص۴۰.

در پی واقعه « اخدود » به دستور “یوستینیوس اول”،

[۲۳] ابن العبری، ‌تاریخ مختصر الدول، ‌تحقیق انطون صالحانی الیسوعی، ‌بیروت، ‌ دارالشرق، ۱۹۹۲، چاپ سوم، ص۸۷.

امپراطور روم ‌که به شدت از عمل ” ذونواس ” ‌حاکم یهودی یمن در کشتار مسیحیان نجران به خشم آمده بود، ‌بار دیگر به یمن حمله برد و آنجا را به تصرف خود در آورد. سلطه حبشی‌ها بر یمن، هفتاد و دو سال به درازا کشید.

[۲۴] ابن هشام حمیری، عبدالملک، السیره النبویه، ج۱، ص۳۷.

عزانا/ عیزنا، از پادشاهان معروف اکسوم، پس از آن‌که مسیحی شد (در ۳۳۰ یا ۳۳۵ میلادی)، دین مسیحیت را در ۳۴۱ میلادی در مملکت خود رسمی کرد.

رواج آیین مسیحیت

می‌توان گفت حبشه اولین کشور افریقایی بود که در آن مسیحیت دین رسمی شد

[۲۵] پانویس، روبرت هارتمان، ج۱، ص۱۰۴، الحبشه و المناطق الساحلیه الشرقیه الاخری من افریقیا، الترجمه عن الالمانیه برهان شاوی، ابوظبی ۱۴۲۵/۲۰۰۴.

[۲۶] حوریه توفیق مجاهد، الاسلام فی افریقیا و واقع المسیحیه و الدیانه التقلیدیه، ج۱، ص۸۴، (قاهره) ۲۰۰۲.

سکه‌های یافته شده در حبشه نیز حاکی از رواج مسیحیت در نیمه اول قرن چهارم است.

تصرف یمن

پادشاهان پیشین حبشه خود را از اعقاب منلیک اول، پسر ملکه سبا و حضرت سلیمان، به شمار می‌آوردند، که مملکت اکسوم را تأسیس کرده بود.

[۲۷] محمد عتریس، معجم‌بلدان العالم: آخر التطورات السیاسیه، ج۱، ص۱۲، أحدث البیانات الاحصائیه، قاهره ۱۴۲۲/۲۰۰۲.

[۲۸] روبرت هارتمان، الحبشه و المناطق الساحلیه الشرقیه الاخری من افریقیا، ج۱، ص۱۰۷، الترجمه عن الالمانیه برهان شاوی، ابوظبی ۱۴۲۵/۲۰۰۴.

نجاشی (پادشاه حبشه) با ذونواس (آخرین شاه یهودی‌ مذهب یمن) نبردی کرد که به شکست ذونواس انجامید و حبشیان یمن را تصرف کردند.

[۲۹] احمد بن داوود دینوری، الاخبار الطِّوال، ج۱، ص۶۱ـ۶۲، چاپ عبدالمنعم عامر، مصر (۱۳۷۹/ ۱۹۵۹)، چاپ افست بغداد (بی‌تا).

متن کتیبه سنگی حصْن غُراب نشان می‌دهد که در ۶۴۰ حمیری /۵۲۵ میلادی حبشه‌ای‌ها سرزمین حمیر را فتح کردند.

[۳۰] جواد علی، المفصل فی تاریخ‌ العرب قبل‌ الاسلام، ج۴، ص۲۴۶.

حبشیان، پس از کشتن شاه حمیر، صلاح ندیدند که خود بر یمن حکومت برانند، بلکه یکی از حمیریان وفادار به‌خود را به فرمانروایی آن‌جا گماشتند.

[۳۱] محمد عبدالقادر بافقیه، تاریخ الیمن القدیم، ج۱، ص۱۵۹، بیروت ۱۹۸۵.

حبشه در زمان ظهور پیامبر

با ظهور اسلام، پادشاهی اکسوم، به عنوان قدرتی بزرگ در دریای سرخ، رو به ضعف گذاشت.
از این تاریخ، آثار مسیحیت از سواحل دریای سرخ رخت بربست، راه‌های مواصلاتی اکسوم به‌دست مسلمانان افتاد، و مسیحیان حبشه به ارتفاعات رفتند و تا مدتی با بقیه جهان بی‌ارتباط بودند، تا این‌که در سده دهم/ شانزدهم مناسبات تازه‌ای با اروپا برقرار کردند.

[۳۲] عبدالعزیز کامل، جغرافیه ظهور الاسلام، ج۱، ص۷۱، قاهره ۱۴۲۷/۲۰۰۶.

در هنگام ظهور اسلام، ‌حبشه یکی از ممالک بزرگ و قدرتمند جهان به شمار می‌آمد و سرزمین وسیعی را در برداشت. همزمان با بعثت پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) پادشاه عادل و دادگستری به نام ” اصحمه ” مشهور به نجاشی بر آن حاکم بود.

[۳۳] طبری، ‌محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۲، ص۶۵۲.

[۳۴] بن خلدون، تاریخ ابن خلدون، ج۳، ص۳۶.

این سرزمین از دیر باز محل آمد و شد‌ قریشیان جهت امور تجاری بود

[۳۵] یعقوبی، ابن واضح، تاریخ یعقوبی، ‌ترجمه محمدابراهیم ‌آیتی، تهران، ‌انتشارات علمی، ‌۱۳۷۴، چاپ هفتم، ‌ج۱، ص۳۱۵.

[۳۶] طبری، ‌محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۲، ص۲۵۲.

و ” هاشم ” نخستین کسی بود که سفر تجاری زمستانی قریش را به حبشه بنیان نهاده بود.

[۳۷] طبری، ‌محمد بن جریر، تاریخ طبری، ترجمه ابوالقاسم پاینده‌، تهران، ‌اساطیر، ۱۳۷۵، چاپ پنجم، ج۳‌، ص۸۰۳.

[۳۸] ابن هشام حمیری، عبدالملک، السیره النبویه، ترجمه‌هاشم رسولی، تهران، کتابچی، چاپ پنجم، ج۱، ص۶۳.

مورخان، این سرزمین را محل تجارت قریش و مسکن تجارتشان معرفی کرده‌اند. آنان در آن دیار رزق خود را به آسانی در می‌یافته و روابط تجاری استورای با مردم و امرای آن ناحیه داشتند.

[۳۹] ابن هشام حمیری، عبدالملک، السیره النبویه، ترجمه‌هاشم رسولی، تهران، کتابچی، چاپ پنجم، ج۱، صص۶۳ـ ۷۰.

نخستین هجرت مسلمانان

در سال پنجم بعثت، زمانی که آزار و اذیت به اصحاب پیامبر شدت گرفت، آن حضرت گروهی از آنان را به‌همراه پسرعموی خود، جعفر بن ابی‌طالب، به حبشه فرستاد. در جریان هجرت مسلمین به حبشه، ‌این سرزمین پذیرای مهاجرین مسلمان گشت. پاورپوینت سرزمین حبشه به فرموده پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) «سرزمین درستی و صداقت بود؛ چراکه در آنجا پادشاهی حکومت می‌کرد که در سایه حمایت او به کسی ظلم نمی‌شد. »

[۴۰] ابن هشام حمیری، عبدالملک، السیره النبویه، ج۱، ص۳۲۱.

از این‌رو عده‌ای از مسلمانان به این سرزمین پناه برده و در حبشه در کمال آرامش بودند، نسبت به دین خود در امان بوده و خدا را عبادت می‌کردند و آزاری نمی‌دیدند و ناسزایی نمی‌شنیدند.

[۴۱] ابن سعد، طبقات الکبری، ترجمه محمود دامغانی، تهران، فرهنگ و‌اندیشه، ۱۳۷۴، ج۱، ص۱۹۰.

این واقعه به « مهاجرت نخست مسلمانان» معروف است.

[۴۲] ابن هشام حمیری، عبدالملک، السیره النبویه، ج۱، ص۳۲۱.

[۴۳] ابن سعد، الطبقات الکبری (بیروت)، ج۱، ص۲۰۳۲۰۶.

[۴۴] یعقوبی، تاریخ، ج۲، ص۲۹.

دومین هجرت مسلمانان

مهاجرت دوم نیز پیش از هجرت به مدینه به‌ وقوع پیوست؛ مهاجران ۸۳ مرد و ۱۱ زن قریشی و ۷تن غیر قریشی بودند.

[۴۵] ابن سعد، الطبقات الکبری (بیروت)، ج۱، ص۲۰۷۲۰۸.

ویژگی‌های جغرافیایی

در اواسط قرن سوم، ابن خرداذبه

[۴۶] ابن خرداذبه، ابوالقاسم، المسالک و الممالک، ج۱، ص۱۴۵.

نوشته است که چهار پادشاه از حبشه، ۷۲ سال در یمن حکومت کردند.
در اواخر همین قرن، ابن رسته

[۴۷] ابن رسته، احمد، الاعلاق‌ النفیسه، ج۱، ص۹۶.

حبشه را از اقلیم اول ضبط کرده است.
اصطخری

[۴۸] اصطخری، أبو إسحق إبراهیم، المسالک والممالک، ج۱، ص۱۱.

می‌نویسد: «حبشه بر کنار بحر قُلزُم ( دریای سرخ ) است.
حدی از آن تا به بلاد زنگیان می‌رسد و حدی دیگر به بیابانی که میان نوبه و بحر قلزم است و حدی دیگر به بجه و بیابانی که کس در آن نتواند رفتن».
در اواسط قرن چهارم، مسعودی

[۴۹] مسعودی، علی بن حسین، مروج الذهب، (بیروت)، ج۲، ص۱۲۷.

نوشته که مملکت حبشه در کنار دریای حبشی (دریای سرخ) است. وی

[۵۰] مسعودی، علی بن حسین، التنبیه و الاشراف، ص۱۷۳.

از تسلط حبشه بر یمن سخن رانده است.

شهرها

در کتاب حدودالعالم،

[۵۱] پیشاوری، ابویوسف (نویسنده احتمالی)، حدود العالم، ج۱، ص۲۰۳.

درباره ناحیه حبشه و شهرهای آن، آمده که در مشرق آن بعضی زنگیان ساکن‌اند و در جنوب و مغرب آن بیابان، و در شمالش دریا و قسمتی از خلیج بربر واقع است.
اهالی آن سیاه‌پوست و با همت و فرمان‌بردار پادشاه خود هستند و بازرگانان عمان و حجاز و بحرین به آن‌جا رفت و آمد دارند.
از شهرهای آن راسُن، محل استقرار ملک، سوار، محل استقرار لشکر پادشاه، و رین (زیلَع) شهری است که سپاهِ سالار و لشکرش در آن‌جا هستند.
در جای دیگر این کتاب

[۵۲] پیشاوری، ابویوسف (نویسنده احتمالی)، حدود العالم، ج۱، ص۷۳.

آمده است: همه آبادانی جهان ۵۱ ناحیت است که ۵ ناحیت آن در جنوب خط استواست و از آن جمله حبشه است.
ناصر خسرو در قرن پنجم

[۵۳] ناصرخسرو، سفرنامه حکیم ناصرخسرو قبادیانی مروزی، ج۱، ص۱۰۳.

می‌نویسد در سوق القنادیل در مصر، پوستی از گاو حبشه‌ای آورده بودند که همچون پوست پلنگ بود و از آن نعلین می‌دوختند.
ادریسی در قرن ششم

[۵۴] ادریسی، محمد بن محمد، کتاب نزهه المشتاق فی اختراق الآفاق، ج۱، ص۴۲۴۶، بیروت ۱۴۰۹/۱۹۸۹.

از شهرهای حبشه چنین نام برده است: جنبیه، مرکطه، نجاغه، زالغ، منقونه، اقنت و باقطی. وی می‌افزاید اهالی حبشه از شیر شتر استفاده می‌کنند.

شاهان حبشه در یمن

مسعودی

[۵۵] مسعودی، علی بن حسین، التنبیه و الاشراف، ص۲۲۶.

همه شاهان حبشه را، که در یمن حکومت داشتند، چهار تن ضبط کرده است: اَریات (یا به قولی اَبرَهه اشرم)، اَبرَهه، یکْسوم و مسروق.

ویژگی‌های سیاسی

در قرن هفتم، قزوینی

[۵۶] قزوینی، زکریا بن محمد، آثار البلاد و اخبار العباد، ج۱، ص۲۰، بیروت ۱۴۰۴/۱۹۸۴.

حبشه را سرزمینی وسیع وصف می‌کند که در شمال آن خلیج بربر، در مشرق آن زنج و در مغرب آن بجه واقع شده و جنوب آن خشکی است، اکثر اهالی آن نصارا و مسلمانان آن کم‌اند.
جمعیت آن زیاد است و سرزمینشان، به علت کمبود آب و باران، صحرایی است.
موز و انگور از محصولات آنجاست و از حیوانات فیل و زرافه دارد و از گاو مثل اسب برای سواری استفاده می‌کنند.
به نوشته حمداللّه‌مستوفی در سده‌هشتم،

[۵۷] مستوفی، حمد اللّه، نزهه القلوب، ج۱، ص۲۰۱.

[۵۸] مستوفی، حمد اللّه، نزهه القلوب، ج۱، ص۲۶۷ـ ۲۶۸.

دارالملک آن‌جا جرمی است، بجه و زیلع و عَیذاب از شهرهای مهم آن‌اند، و در آن‌جا معادن طلا وجود دارد.
دمشقی (قرن هفتم و هشتم)

[۵۹] دمشقی، محمد بن ابی‌طالب، کتاب نخبه الدهر فی عجائب البرّ و البحر، ج۱، ص۲۴، چاپ مهرن، لایپزیگ ۱۹۲۳، چاپ افست بغداد (بی‌تا).

نوشته است که اسکندر سرزمین‌های آبادان را به چهارپاره بخش کرد که حبشه جزو پاره دوم آن بود.
وی

[۶۰] دمشقی، محمد بن ابی‌طالب، کتاب نخبه الدهر فی عجائب البرّ و البحر، ج۱، ص۱۰۵، چاپ مهرن، لایپزیگ ۱۹۲۳، چاپ افست بغداد (بی‌تا).

[۶۱] دمشقی، محمد بن ابی‌طالب، کتاب نخبه الدهر فی عجائب البرّ و البحر، ج۱، ص۲۷۴، چاپ مهرن، لایپزیگ ۱۹۲۳، چاپ افست بغداد (بی‌تا).

از درختی در حبشه نام برده که زهر کشنده داشته و افزوده است که اهالی حبشه سبزه، گندمگون و سیاه‌اند.
در قرن هشتم، ابوالفداء

[۶۲] ابوالفداء، اسماعیل بن علی، تقویم‌ البلدان، ج۱، ص۱۵۳، چاپ رنو و دسلان، پاریس ۱۸۴۰.

می‌نویسد ساحل پاورپوینت سرزمین حبشه مقابل سرزمین یمن است.
در این کشور نخل وجود ندارد و شهرهای زیاد دارد.
در سده نهم حافظ ابرو،

[۶۳] حافظ‌ ابرو، عبداللّه بن لطف اللّه، جغرافیای حافظ‌ ابرو، ج۱، ص۲۸۷، چاپ صادق سجادی، تهران ۱۳۷۵ـ ۱۳۷۸ش.

[۶۴] حافظ‌ ابرو، عبداللّه بن لطف اللّه، جغرافیای حافظ‌ ابرو، ج۱، ص۳۱۳، چاپ صادق سجادی، تهران ۱۳۷۵ـ ۱۳۷۸ش.

[۶۵] حافظ‌ ابرو، عبداللّه بن لطف اللّه، جغرافیای حافظ‌ ابرو، ج۱، ص۳۱۹، چاپ صادق سجادی، تهران ۱۳۷۵ـ ۱۳۷۸ش.

در ذکر بلاد مصر، از دیار حبشه نام برده و افزوده است تجار مصری بسیاری به حبشه می‌روند و عیذاب بندرگاه تجار حبشه است.

دوره اسلامی و معاصر

در دوره اسلامی، چندین امارت اسلامی، معروف به امارات الطراز الاسلامی، در حبشه تأسیس شد.
توسعه تدریجی این امارات از زمانی آغاز شد که مهاجرت از جزیره العرب در قرن اول به‌سوی این منطقه آغاز گردید.
حکام مسلمان این امارت‌ها از شاهان حبشه تبعیت می‌کردند.
در بین امارات هفت‌ ‌گانه مسلمانان، امارت اوفات از دیگر امارات نیرومندتر بود و از این‌رو توانست خود را از تبعیت پادشاه حبشه رها سازد و دین اسلام را تا بندر زیلع در ساحل خلیج عدن توسعه دهد.
به طور کلی کانون گسترش اسلام در حبشه، اوفات بود.

[۶۶] الموسوعه العربیه، هیئه الموسوعه العربیه، دمشق، ج۱، ص۳۵۹، ۱۹۹۸ـ، ذیل «اثیوبیه (دولهـ)».

جنگ اوفات و حکومت حبشه

وقتی حکومت حبشه به سلیمانی‌ها رسید، درگیری میان اوفات و حکومت حبشه آغاز شد که چند قرن طول کشید.
مهم‌ترین نبرد میان آن‌ها، جنگ نجاشی (پادشاه حبشه، معروف به عمدهصهیون، ۷۱۳ـ ۷۴۵/ ۱۳۱۳ـ۱۳۴۴) و حق‌الدین اول (سلطان اوفات) بود.
پس از حق‌الدین، برادرانش (صبرالدین و جلال‌الدین) با دیگر امارات مسلمانان متحد شدند، ولی پیروزی با نجاشی بود که شهرهای اسلامی را غارت کرد و مساجد آنان را آتش زد.
حق‌الدین دوم، برای انتقام‌گیری، با دیگر امارت‌های اسلامی هم پیمان شد و آنان توانستند سپاه شاه حبشه، سیف ارعد، را شکست دهند.
پس از کشته شدن حق‌الدین دوم، برادرش سعدالدین ابوالبرکات توانست پادشاه حبشه را شکست دهد.
وی در ۸۱۸/ ۱۴۱۵ کشته شد و بدین ترتیب سلطنت اوفات خاتمه یافت.

[۶۷] الموسوعه العربیه، هیئه الموسوعه العربیه، دمشق، ج۱، ص

  راهنمای خرید:
  • لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.