پاورپوینت سخره
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت سخره دارای ۱۱۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت سخره،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت سخره :
استهزاء
یکی از محرّمات (که از عوامل غیبت هم به شمار میرود.) مسخرهکردن و استهزاء است و شک نیست که سخریّه و استهزاء یکی از عواملی است که بسیاری از اوقات انسانهای ضعیفالایمان را وادار به غیبت میکند. آیات که در قرآن سخن از استهزا به میان آورده بیشتر مربوط به حوزه عقیده و دین بوده که در آن، جبهه مخالفِ انبیای الهی، مؤمنان، وحی، آیات قرآن، احکام عبادی، معاد، پیامبران و حتی خداوند را به تمسخر گرفته و از استهزا بهصورت حربهای برای رویارویی با دین الهی بهره میجستند.
فهرست مندرجات
۱ – مفهومشناسی استهزاء
۱.۱ – اقسام استهزاء
۲ – واژهشناسی
۳ – استهزاء در قرآن
۳.۱ – استهزاء از محرمات
۴ – حکم استهزاء
۵ – استهزاءگران
۵.۱ – استهزاء حضرت نوح
۵.۲ – شرایط استهزاءگران
۶ – استهزاء دین
۶.۱ – اوامر و نواهی الهی
۶.۲ – فلسفه تشریع احکام الهی
۷ – قرآن و اسلوب استهزاء
۷.۱ – شیوه اسلوب استهزاء
۸ – استهزاء در فقه
۸.۱ – استهزاگر خدا و رسول
۸.۲ – ائمه
۸.۳ – دین و ضروریات دین
۸.۴ – مؤمن
۸.۵ – عقود و ایقاعات
۸.۶ – شهادتین گفتن کافر
۸.۷ – سلام از روی استهزاء
۹ – معیار ارزشها نزد خدا
۹.۱ – مقام مؤمن در پیشگاه خدا
۹.۲ – حرمت مؤمن
۹.۳ – تذکّر لازم
۱۰ – فرق استهزاء و سخریه
۱۱ – سخریه از منظر روایات
۱۱.۱ – یاوهسرایی و خسران ابدی
۱۲ – خنده مومنان
۱۳ – نتیجه بحث
۱۴ – پانویس
۱۵ – منبع
مفهومشناسی استهزاء
استهزاء از ریشه «ه ـ زـ ء» و در لغت به معنای طلب تحقیر است، با هر وسیلهای که صورت گیرد.
[۱] مصطفوی، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن، ج۱۱، ص۲۵۶، «هزء».
در اصطلاح عبارت است از مسخرهکردن افراد یا برخی امور با گفتار، یا کردار؛ مانند اشاره با چشم و دیگر اعضای بدن.
[۲] نراقی، محمدمهدی، جامع السعادات، ج۲، ص۲۹۷.
اقسام استهزاء
استهزاء مذموم؛ این عمل بیشتر به قصد تحقیر و توهین به دیگران صورت میگیرد و گاهی نیز با اهدافی دیگر مانند فراهمکردن زمینه خوشحالی خود و دیگران.
[۳] نراقی، احمد، معراجالسعاده، ص۵۰۲.
، تقویت روحیه خود و تضعیف روحیه دشمن، جبران کمبود شخصیت، ارضای روحیه دیگر آزاری و غیره انجام میپذیرد.
استهزاء ممدوح؛ در مواردی نیز هدف، مجازات یا تربیت فرد یا جامعه است که در این صورت ممدوح است؛ نه مذموم.
[۴] صادقی تهرانی، محمد، تفسیر الفرقان، ج۲۶ـ۲۷، ص۲۴۴.
واژهشناسی
این مفهوم در قرآن کریم با واژههای «هُزْء» و مشتقات آن ۳۴ بار و «سُخْر» و مشتقاتش ۱۶ بار بهکار رفته است که بیشتر لغویان این دو واژه را به یک معنا دانستهاند.
[۵] ابن منظور، محمد بن مکرم، لسانالعرب، ج۱، ص۱۸۳.
[۶] طریحی، فخرالدین، مجمعالبحرین، «هزأ»، ج۴، ص۴۲۵.
افزون بر این، واژههای «ضِحْک» به معنای خنده،
[۷] مؤمنون/سوره۲۳، آیه۱۱۰.
[۸] زخرف/سوره۴۳، آیه۴۷.
[۹] مطفّفین/سوره۸۳، آیه۲۹.
و «غَمْز» به معنای اشاره با چشم و ابرو،
[۱۰] فیومی، احمد بن محمد، المصباح المنیر، ص۲۳۵.
[۱۱] مصطفوی، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن، ج۷، ص۲۶۷، «غمز».
[۱۲] مطفّفین/سوره۸۳، آیه۳۰.
و «هَمْز» به معنای عیبجویی در غیاب،
[۱۳] همزه/سوره۱۰۴، آیه۱.
و «لَمْز» به معنای عیبجویی در حضور و مسخرهکردن
[۱۴] زمخشری، محمود بن عمر، الکشاف، ج۴، ص۷۹۵.
[۱۵] مصطفوی، حسن، التحقیق، ج۱۰، ص۲۳۳، «لمز».
[۱۶] توبه/سوره۹، آیه۵۸.
[۱۷] حجرات/سوره۴۹، آیه۱۱.
[۱۸] همزه/سوره۱۰۴، آیه۱.
با استهزاء مرتبط است. همچنین جملاتی مانند «اَصَلوتُک تَأمُرُک اَن نَترُک ما یعبُدُ ءاباؤُنا.»
[۱۹] هود/سوره۱۱، آیه۸۷.
«اَهـذا الَّذی بَعَثَ اللّهُ رَسولا.»
[۲۰] فرقان/سوره۲۵، آیه۴۱.
که به دنبال همزه استفهام آمده و با قصد تحقیر بیان شده
[۲۱] ابن عاشور، التحریر و التنویر، ج۱۹، ص۳۲.
از دیگر تعبیراتی است که در برخی موارد در استهزا بهکار رفتهاست.
استهزاء در قرآن
آیات که در قرآن سخن از استهزا به میان آورده بیشتر مربوط به حوزه عقیده و دین بوده که در آن، جبهه مخالفِ انبیای الهی، مؤمنان، وحی، آیات قرآن، احکام عبادی، معاد، پیامبران و حتی خداوند را به تمسخر گرفته و از استهزا بهصورت حربهای برای رویارویی با دین الهی بهره میجستند.
[۲۲] یس/سوره۳۶، آیه۳۰.
در آیاتی نیز استهزا درحوزه اخلاق مطرح شده که درآن خداوند مؤمنان را از تمسخر یکدیگر منع کرده است.
[۲۳] حجرات/سوره۴۹، آیه۱۱.
، افزون بر این، در آیاتی دیگر خداوند سبکشمردن دین و نادیدهگرفتن احکام الهی از جانب مسلمانان را نوعی استهزا دانسته،
[۲۴] بقره/سوره۲، آیه۲۳۱.
و آنان را از چنین برخوردی برحذر داشته است. در مجموع این آیات، قرآن ضمن بیان حکم استهزا و منشأ آن، آثار و پیامدهای این صفت مذموم اخلاقی را برشمرده و راههای مقابله با استهزاگران را به مؤمنان گوشزد کرده است.
استهزاء از محرمات
یکی از محرّمات (که از عوامل غیبت هم به شمار میرود.) مسخرهکردن و استهزاء است و شک نیست که سخریّه و استهزاء یکی از عواملی است که بسیاری از اوقات انسانهای ضعیفالایمان را وادار به غیبت میکند. آری، هستند کسانی که به منظور بیاعتبارکردن دیگران از عامل تمسخر بهره میگیرند و برای مجلس آرایی و خنداندن حاضران از آبرو و حیثیت دیگران مایه میگذارند و با کارهایی از قبیل تقلید در راهرفتن، سخنگفتن، غذاخوردن و خلاصه به هر طریقی از اشاره و کنایه و دیگران را به مسخره میگیرند و از این راه حس خودپسندی و انتقامجویی خویش را اشباع میکنند و حداقلّ با خرجکردن آبروی دیگران مستمعان و دوستان خود را راضی میسازند و بدین جهت است که قرآن کریم از این عمل شدیدا نهی کرده و آن را به عنوان ظلم و ستم مورد توبیخ و تهدید قرار داده است و امر به توبه میکند و میفرماید:
«یا ایُّهَا الَّذینَ امَنُوا لا یَسْخَرْ قَوْمٌ مِنْ قَوْمٍ عَسی انْ یَکُونُوا خَیْرا مِنْهُم وَ لا نِساءٌ مِنْ نِساءٍ عَسی انْ یَکُنَّ خَیْرا مِنْهُنَّ وَ لا تَلْمِزُوا انْفُسَکُمْ وَ لا تَنابَزُوا بِالالْقابِ بِئْسَ الاسْمُ الْفُسُوقُ بَعْدَ الایمانِ وَ مَنْ لَمْ یَتُبْ فَاولئِکَ هُمُ الظّالِمُونَ؛
[۲۵] حجرات/سوره۴۹، آیه۱۱.
ای کسانی که ایمان آوردهاید نباید گروهی از مردان شما گروه دیگر را استهزاء کنند، شاید آنها که مورد استهزاء واقع میشوند بهتر از مسخرهکنندگان باشند.» و همچنین زنان یکدیگر را مسخره نکنند، زیرا ممکن است زنان مسخره شده از آنها که مسخره میکنند بهتر باشند. و مبادا از یکدیگر عیبجویی کنید و زنهار از اینکه یکدیگر را با القاب زشت و ناپسند یاد کنید که پس از ایمانآوردن، نامی که نشان از فسق و فجور دارد بسیار زشت است و هر کس که از این رفتار توبه نکند ستمگر و ظالم است.
برخی از مفسّران در شان نزول آیه فوق گفتهاند: این آیه در باره ثابت بن قیس بن شماس نازل شده است. ثابت گوشهایش سنگین بود و هنگامی که وارد مسجد میشد برای او راه باز میکردند تا برود نزدیک پیامبر (صلّیاللّهعلیهوآلهوسلم) بنشیند و سخنان حضرت را بشنود. یک روز وارد مسجد شد در حالی که مردم از نماز صبح فارغ شده و هر کدام در جایی نشسته بودند. ثابت نیز طبق روش هر روز سعی میکرد نزدیک پیامبر (صلّیاللّهعلیهوآلهوسلم) بنشیند، به این جهت جمعیت را میشکافت و میگفت جا بدهید، جا بدهید تا خدمت پیامبر بروم.
سر انجام یکی از آنها گفت همین جا بنشین. او نیز همانجا نشست ولی از اینکه راهش ندادند تا نزدیک پیامبر بنشیند به شدت ناراحت شد. پس از اینکه هوا روشن شد ثابت از روی ناراحتی گفت: این مرد کیست؟ گفت: من فلان کس هستم. ثابت گفت: فرزند فلان زن؟ و نام مادر او را طوری بر زبان جاری کرد که در آن دوران (دوران جاهلیت) این گونه تعبیر را مایه سرزنش و ملامت میدانستند. آن مرد شرمنده شد و از خجالت سر به زیر افکند، سپس این آیه نازل شد.
بنابراین، با توجه به اینکه استهزا از مصادیق «ظلم» و «منکر» شمردهشده و با توجه به آیات متعددی که در آن، انسانها از استهزای مؤمنان، آیات الهی و دین نهی شدهاند و به مرتکبان این عمل وعده عذاب الهی داده شده برمیآید که استهزا ابتداءً عملی حرام است که خداوند آن را قبیح و ناپسند و استهزاگران را مجرم شمرده است.
[۲۶] صادقی تهرانی، محمد، تفسیر الفرقان، ج۱۳ـ۱۴، ص۱۳۹.
[۲۷] هاشمی رفسنجانی، علی اکبر، تفسیر راهنما، ج۹، ص۱۷۴.
: «ما یأتِیهِم مِن رَسول اِلاّ کانوا بِهِ یستَهزِءون کذلِک نَسلُکهُ فی قُلوبِ المُجرِمین.»
[۲۸] حجر/سوره۱۵، آیه۱۲-۱۱.
[۲۹] توبه/سوره۹، آیه۶۶-۶۵.
حکم استهزاء
استهزای دیگران ظلم است. قرآن در آیه ۱۱ سوره حجرات،
[۳۰] حجرات/سوره۴۹، آیه۱۱.
مسلمانان را از تمسخر یکدیگر منع کرده و در پایان میگوید: اگر اینان از عمل خویش توبه نکنند ظالماند: «یـاَیهَا الَّذینَ ءامَنوا لایسخَر قَومٌ مِن قَوم… ومَن لَمیتُب فَاُولـئِک هُمُ الظّــلِمون.» همچنین خداوند در آیهای دیگر استهزاگران آیات الهی را ستمکار شمرده و پیامبر را از همنشینی با آنان منع کرده است:«فَلاتَقعُد بَعدَ الذِّکری مَعَالقَومِ الظّــلِمین.»
[۳۱] صادقی تهرانی، محمد، تفسیر الفرقان، ج۱۳ـ۱۴، ص۱۳۹.
[۳۲] هاشمی رفسنجانی، علی اکبر، تفسیر راهنما، ج۹، ص۱۷۴.
افزون بر این، استهزا از منکرات است، چنانکه در مورد اعمال قوم لوط آمده: «و تَأتونَ فی نادیکمُ المُنکرَ؛ شما در مجالس خود اعمال ناپسند انجام میدادید.»
[۳۳] عنکبوت/سوره۲۹، آیه۲۹.
که طبق روایت پیامبراکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم)، یکی از کارهای زشت آنان مسخرهکردن مؤمنان بود.
[۳۴] طبری، محمد بن جریر، جامع البیان، ج۲۰، ص۲۹.
[۳۵] قرطبی، محمد بن احمد، الجامع لاحکام القرآن، ج۱۳، ص۳۴۲.
استهزاءگران
اما اگر به عنوان مقابله به مثل، یا با هدف مجازات استهزاگران صورت گیرد با شرایط و حدودی جایز است، چنانکه نوح در برابر کسانی که او و پیروانش را به تمسخر گرفته بودند گفت: اگر ما را مسخره کنید ما نیز شما را مسخره خواهیم کرد: «اِن تَسخَروا مِنّا فَاِنّا نَسخَرُ مِنکم کما تَسخَرون.»
[۳۶] هود/سوره۱۱، آیه۳۸.
استهزاء حضرت نوح
برخی مفسران استهزای نوح را همان مجازات خداوند و شماتت مشرکان هنگام غرقشدن
[۳۷] مجمعالبیان، ج۵، ص۲۷۱.
دانستهاند؛ اما گروهی دیگر استهزای نوح را به معنای حقیقی و دلیل بر جواز مقابله به مثل این عمل دانستهاند.
[۳۸] طباطبایی، سیدمحمدحسین، المیزان، ج۱۰، ص۲۲۵.
شرایط استهزاءگران
و در تعیین حدّ و زمان چنین استهزایی برخی گفتهاند: مقابله به مثل زمانی جایز است که به عناد استهزاکننده یقین داشته باشیم و برای هدایت و توجهدادن او به اشتباه از همه راهها ناامید شویم که در این صورت نه تنها استهزا ناپسند نیست، بلکه نیکو و حتی واجب خواهد بود.
[۳۹] صادقی تهرانی، محمد، تفسیر الفرقان، ج۲۶ـ۲۷، ص۲۴۴.
استهزاء دین
در استهزا و سبکشمردن دین مسلمان نباید به احکام و قوانین دینی بیاعتنایی کرده، یا آن را سبک بشمارد، زیرا بیاعتنایی یا سبکشمردن دین از نگاه قرآن به منزله استهزای آن است.
قرآن در آیه ۲۳۱ سوره بقره،
[۴۰] بقره/سوره۲، آیه۲۳۱.
به مسلمانانی که همسرانشان را طلاق میدهند سفارش میکند که یا آنان را به خوبی رها سازند، یا در خانه به خوبی و خوشی نگه دارند. سپس میگوید: آیات الهی را به تمسخر نگیرید: «ولاتَتَّخِذُوا ءایـتِ اللّهِ هُزُوًا.» مراد از «آیات خدا» اوامر و نواهی خداوند است.
[۴۱] قرطبی، محمد بن احمد، الجامع لاحکام القرآن، ج۳، ص۱۵۷.
اوامر و نواهی الهی
استهزای اوامر و نواهی خدا بیاعتنایی و ترک آنهاست؛ بدین معنا که اگر وجوب یا حرمت تکلیفی به مسلمان برسد و او آن را ترک گوید گویا آن حکم را به تمسخر گرفته است.
[۴۲] فخررازی، محمد بن عمر، التفسیر الکبیر، ج۶، ص۴۵۳.
نیز کسی که به اهمیت احکام الهی واقف باشد؛ ولی آن را سبک بشمارد گویا آن را به مسخره گرفته است.
[۴۳] ابن عاشور، التحریر و التنویر، ج۲، ص۴۲۴.
فلسفه تشریع احکام الهی
برخی گفتهاند: احکام الهی در واقع برای اصلاح مفاسد جامعه تشریع شده است، بنابراین، اگر کسی به ظاهر احکام عمل کرده بدون اینکه اثری بر آن مترتب کند احکام خدا را استهزا کرده است.
[۴۴] طباطبایی، سیدمحمدحسین، المیزان، ج۲، ص۲۳۷.
قرآن و اسلوب استهزاء
استهزا گرچه بیشتر به عنوان رذیلهی اخلاقی و صفتی مذموم مطرح است؛ امّا بشر گاهی از آن به عنوان ابزاری در راه هدایت و اصلاح دیگران استفاده کرده است، چنانکه در عصر کنونی این روش در جامعه رواج بیشتری پیدا کرده و برخی، به ویژه اصحاب قلم و جراید برای تربیت افراد و آگاهکردن آنان برخطای خویش از شیوه طنز، کاریکاتور و غیره استفاده میکنند. قرآن کریم نیز چون بر طبق همان اسلوب و روشهای بشری گام برداشته و میخواهد بشر را بهوسیله ابزارها و روشهای خودش هدایت کند گاه از عنصر استهزا برای تربیت و هدایت انسانها سود جسته است.
[۴۵] قدری، عثمان، من اسالیبالتربیه فیالقرآن، ص۱۵۱ـ۱۵۸.
[۴۶] خفنی، عبدالحلیم، اسلوب السخریه، ص۲۸.
شیوه اسلوب استهزاء
اسلوب استهزا در قرآن بیشتر در قالب تشبیه و تمثیل بهکار رفته است؛ با این بیان که قرآن در مواردی مشرکان خطاکار یا اعمال آنان را با اسلوبی استهزاگونه به برخی از امور یا اشیا تشبیه کرده یا مَثَل میزند، تا آنان را از روشها یا کارهای خطایی که در پیش گرفتهاند باز دارد. چنانکه در آیات ۵۰ـ۵۱ سوره مدثر،
[۴۷] مدثّر/سوره۷۴، آیه۵۱-۵۰.
مشرکان را در قیامت به گورخرانی تشبیه میکند که از جلو شیر فرار میکنند: «کاَنَّهُم حُمُرٌ مُستَنفِرَه فَرَّت مِن قَسوَرَه»، یا آن دسته از احبار یهود را که به مضمون تورات عمل نمیکنند به درازگوشی تشبیهکرده که باری از کتاب بر پشت خود حملمیکند که برای آنان جز زحمت بارکشی سودی ندارد: «مَثَلُ الَّذینَ حُمِّلوا التَّورهَ ثُمَّ لَمیحمِلوها کمَثَلِ الحِمارِ یحمِلُ اَسفارًا.»
[۴۸] جمعه/سوره۶۲، آیه۵.
گاهی نیز بهصورت استهزاگونه واژه بشارت در مورد عذاب بهکار میبرد: «فَبَشِّرهُم بِعَذاب اَلیم.»
[۴۹] آلعمران/سوره۳، آیه۲۱.
، حال آنکه بشارت معمولا در اخبار خوشایند بهکار میرود.
[۵۰] مکارم شیرازی، ناصر، تفسیرنمونه، ج۲، ص۴۸۰.
استهزاء در فقه
بر استهزاء به خداوند، پیامبر (صلّیاللّهعلیهوآلهوسلم)، مقام رسالت، امامان (علیهمالسّلام)، دین و مؤمن، احکامی مترتّب است.
استهزاگر خدا و رسول
استهزای مسلمان به خداوند، رسول خدا (صلّیاللّهعلیهوآلهوسلم) و مقام رسالت، موجب ارتداد میشود.
[۵۱] نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام ج۴۱، ص۶۰۰.
ائمه
استهزاء به ائمّه (علیهمالسّلام) اگر به استهزای به خداوند یا پیامبر و یا رسالت برگردد، حکم پیشین را دارد. استهزای توأم با دشنام به آن بزرگواران موجب ثبوت حدّ قتل است.
[۵۲] نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام ج۴۱، ص۴۳۵.
و از آن جهت که مستلزم نصب است، موجب کفر میشود،
[۵۳] طباطبایی یزدی، سیدمحمدکاظم، العروه الوثقی ج۱، ص۶۹.
لیکن در این که صرف استهزاء موجب ارتداد و کفر میشود یا نه، اختلاف است.
[۵۴] نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام ج۴۱، ص۶۰۲.
دین و ضروریات دین
استهزاء به دین و آنچه که نزد مسلمانان ضروری دین به شمار میرود، موجب ارتداد و کفر است.
[۵۵] نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام ج۴۱، ص۶۰۰-۶۰۱.
مؤمن
مسخرهکردن مؤمن، حرام،
[۵۶] نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۴۱، ص۵۹.
بلکه از گناهان کبیره شمرده شده است.
[۵۷] نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام ج۱۳، ص۳۱۴.
عقود و ایقاعات
قصد جدّی در هم عقود و ایقاعات معتبر است. از این رو، عقد یا ایقاعی که از روی تمسخر واقع شود، نافذ نیست.
[۵۸] سبزواری، عبدالأعلی، مهذّب الاحکام، ج۱۶، ص۲۷۸.
شهادتین گفتن کافر
همچنین اگر کافر به استهزاء شهادتین بگوید، حکم به اسلام او نمیشود.
[۵۹] بحرانی، یوسف، الحدائق الناضره، ج۷، ص۳۳۴.
سلام از روی استهزاء
اگر کسی از روی تمسخر سلام کند، جواب سلام او واجب نیست.
[۶۰] طباطبایی یزدی، محمدکاظم، العروه الوثقی، ج۳، ص۲۶.
معیار ارزشها نزد خدا
«انَّ اکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللّهِ اتْقیکُمْ؛
[۶۱] حجرات/سوره۴۹، آیه۱۳.
ملاک و میزان و معیار ارزشها نزد خدای متعال تقوا و پاکدامنی است.» از این رو هیچ کس حق ندارد دیگری را کوچک بشمرد و با چشم حقارت به او بنگرد، چه بسا همین شخص پیش خدا آبرومند باشد.
مقام مؤمن در پیشگاه خدا
بنده مؤمن نزد خداوند متعال بسیار عزیز و محترم است. خداوند بندگان مؤمن را دوست میدارد و عزت و سربلندی را از آن مؤمنان میداند، چنانکه میفرماید: «وَ لِلّهِ الْعِزَّه وَ لِرَسُولِهِ وَ لِلْمُؤمِنینَ؛
[۶۲] منافقون/سوره۶۳، آیه۸.
عزّت و سرفرازی تنها از آن خدا و پیامبر و مؤمنان است.» و به همین جهت در سوره حجرات آیه «لا یَسْخَرْ قَوْمٌ مِنْ قَوْمٍ؛
[۶۳] حجرات/سوره۴۹، آیه۱۱.
فرمود هر کس مؤمنان را مسخره کند یا با القاب زشت از آنها یاد کند در زمره ستمکاران محسوب میشود.» و در جای دیگر میفرماید: «الَّذینَ یَلْمِزُونَ المُطَّوِّعینَ مِنَ الْمُؤمِنینَ فِی الصَّدَقاتِ وَ الَّذینَ لا یَجِدُونَ الا جُهْدَهُمْ فَیَسْخَرُونَ مِنْهُمْ سَخِرَ اللَّهُ مِنْهُمْ وَ لَهُمْ عَذابٌ الیمٌ؛
[۶۴] توبه/سوره۹، آیه۷۹.
آنان که از مؤمنان متعبّد و متعهّد به خاطر صدقاتی که در راه خدا میدهند انتقاد و عیبجویی میکنند و نیز افراد بیبضاعتی را که حد اکثر توانشان را در طب
- لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.