پاورپوینت ساکن شدن


در حال بارگذاری
23 اکتبر 2022
فایل فشرده
2120
5 بازدید
۶۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت ساکن شدن دارای ۵۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت ساکن شدن،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت ساکن شدن :

سکنی

سکونت دادن کسى در ملک خود به رایگان و اقامت گزیدن در مکانى را سُکنى‌ گویند. از سکنی به معنای اول در بابهای مختلف مثل هبه و وقف و حبس سخن گفته‌اند. از سکنى‌ به معناى دوم در بابهاى مختلف، همچون حج، تجارت و ا حیاء موات سخن گفته‌اند.

فهرست مندرجات

۱ – سکنی به معنای اول
۲ – تعریف رقبی و عمری
۳ – نسبت بین سکنی و رقبی و عمری
۴ – تعریف دوم از سکنی و رقبی و عمری
۵ – تعریف سوم از سکنی و رقبی و عمری
۶ – تعریف چهارم از سکنی و رقبی و عمری
۷ – عقد سکنی‌
۸ – قبض
۹ – قصد قربت
۱۰ – لزوم عقد سکنی
۱۱ – خارج نشدن ملک از ملکیت مالک با عقد سکنی
۱۲ – اگر مدت سکنی عمر مالک باشد
۱۳ – اگر مدت سکنی عمر ساکن شونده باشد
۱۴ – مقتضای عقد سکنی و رقبی و عمری
۱۴.۱ – سه احتمال و تفاوت آن سه
۱۴.۱.۱ – احتمال اول
۱۴.۱.۲ – احتمال دوم
۱۴.۱.۳ – احتمال سوم
۱۵ – سکنی به معنای دوم
۱۶ – سکنی‌ و منفعت
۱۷ – سکنی‌ و حق اولویت
۱۸ – سکنی‌ و خانه‌های مکه
۱۹ – پانویس
۲۰ – منبع

سکنی به معنای اول

سکنى‌ به معناى نخست در کلمات فقها همراه دو عنوان عُمری و رُقبی‌ به کار رفته و عبارت است از مسلط کردن دیگرى بر ملک خود جهت بهره برداری خاص (سکونت) از آن به رایگان، با بقاى ملک بر ملکیت مالک آن.

[۱] عاملی جبعی، علی بن احمد، مسالک الأفهام، ج۵، ص۴۱۸.

[۲] بحرانی، یوسف، الحدائق الناضره، ج۲۲، ص۲۷۵.

تعریف رقبی و عمری

سکنى‌ اگر مقید به زمانى خاص- مثلا یک سال- باشد، رقبى‌ و چنانچه به عمر مالک یا سکونت کننده مقید باشد عمرى‌ نامیده مى‌شود.

نسبت بین سکنی و رقبی و عمری

بنابر این، سکنى‌ اعم از رقبى‌ و عمرى‌ است. البته این در صورتى است که در متن عقد لفظ سکنى‌ به کار رفته باشد، مانند آنکه مالک بگوید: سکونت این خانه، تا من زنده‌ام از آن تو باشد؛ اما اگر لفظ به کار رفته در عقد، رقبى‌ یا عمرى‌ باشد، عقد، سکنى‌ نامیده نمى‌شود، بلکه بر آن تنها عمرى‌ یا رقبى‌ اطلاق مى‌گردد. در نتیجه، نسبت بین سکنى‌ و آن دو، عموم و خصوص من وجه خواهد بود؛ زیرا با اشتمال عقد بر لفظ سکنى‌ و تقید آن به زمانى خاص، هر دو عنوان سکنى‌ و رقبى‌ بر آن اطلاق مى‌شود و با اشتمال عقد بر لفظ رقبى‌، تنها رقبى‌ به آن اطلاق مى‌گردد. از سوى دیگر، با اشتمال عقد بر لفظ سکنى‌ و تقید سکنى‌ به عمر مالک یا سکونت کننده، هر دو عنوان سکنى‌ و عمرى‌ بر آن اطلاق مى‌شود و در این صورت چنانچه در متن عقد لفظ عمرى‌ به کار رفته باشد، تنها عمرى‌ به آن اطلاق مى‌گردد. البته عمرى‌ و رقبى‌ از جهت متعلّق اعم از سکنى‌ هستند؛ زیرا متعلق سکنى‌ تنها مسکن است؛ در حالى که متعلق رقبى‌ و عمرى‌ اعم از مسکن و دیگر اعیانی است که انتفاع از آنها با حفظ بقاى آنها امکان پذیر است، مانند زمین، وسیله نقلیه، اثاث و ابزار. از این رو، برخى گفته‌اند: تعریف جامعى که هر سه عقد را دربر گیرد عبارت است از: تملیک رایگان منفعت عینى مشخص به دیگرى، در مدتى معین.
آنچه در نسبت میان سه عقد یاد شده ذکر شد به اکثر فقها نسبت داده شده است؛

[۳] حلی، محمد بن مقداد، التنقیح الرائع، ج۲، ص۳۳۲.

[۴] عاملی جبعی، علی بن احمد، مسالک الأفهام، ج۵، ص۴۱۸-۴۱۹.

لیکن برخى گفته‌اند: نسبت میان عقود سکنى‌، رقبى‌ و عمرى‌ تباین است. بنابر این، در صورت اشتمال عقد بر لفظ سکنى‌، تنها سکنى‌ صادق است؛ هرچند مقید به زمانى خاص یا عمر مالک یا ساکن شونده آن باشد و در صورت اشتمال بر لفظ رقبى‌ یا عمرى‌، تنها رقبى‌ یا عمرى‌ صادق خواهد بود.

[۵] حلی، حسن بن یوسف، تحریر الأحکام، ج۳، ص۳۲۲.

[۶] نجفی جواهری، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۲۸، ص۱۳۶.

تعریف دوم از سکنی و رقبی و عمری

برخى فقها، سکنى‌ را به سکونت دادن دیگری در ملک خود در زمانى مشخص، به رایگان، و رقبى‌ را به اسکان دیگرى در ملک خود به مدت عمر مالک و عمرى‌ را به مدت طول عمر سکونت کننده تعریف کرده‌اند.

[۷] الکافی فی الفقه، حلبی، ابوصلاح، ص۳۶۳-۳۶۴.

تعریف سوم از سکنی و رقبی و عمری

بعضى دیگر، سکنى‌ را به سکونت دادن دیگرى در خانه خود به مدت عمر مالک یا سکونت کننده و عمرى‌ را به قرار دادن منفعت خانه یا باغ و یا زمین براى کسى به مدت حیات او یا مالک و رقبى‌ را به قرار دادن رقبه ملک براى دیگرى در مدتى مشخص تعریف کرده‌اند.

[۸] طوسی، ابن حمزه، الوسیله، ص۳۸۰.

تعریف چهارم از سکنی و رقبی و عمری

برخى نیز سکنى‌ را به معناى عام تعریف نموده، لیکن رقبى‌ و عمرى‌ را یکى دانسته‌اند؛ هرچند لفظ آن دو مختلف است.

[۹] حلی، ابن ادریس، السرائر، ج۳، ص۱۶۸-۱۶۹.

البته به تصریح برخى، اختلافات مطرح در تعریف این سه عقد، لفظى است که ثمره‌اى بر آن مترتب نمى‌باشد.

[۱۰] حلی، حسن بن یوسف، مختلف الشیعه، ج۶، ص۳۳۴.

سکنى‌ همراه رقبى‌ و عمرى‌ در بسیارى از کتابهای فقهی عنوان بابى مستقل و کوچک است که از احکام آنها در این باب سخن گفته‌اند؛ لیکن برخى، احکام آن را در ذیل باب هبه،

[۱۱] حلبی، ابن زهره، غنیه النزوع، ص۳۰۲.

[۱۲] بیهقی کیدری، قطب الدین، إصباح الشیعه، ص۳۵۰-۳۵۱.

بعضى دیگر در ذیل باب وقف،

[۱۳] حلی، حسن بن یوسف، تذکره الفقهاء، ج۲، ص۴۴۸.

برخى نیز تحت عنوان سکنی‌ و حبس

[۱۴] حلی، جعفر بن حسن، شرائع الإسلام، ج۲، ص۴۵۵.

مطرح کرده‌اند.

عقد سکنى‌

سکنى‌ از عقود است؛ از این رو، به ایجاب و قبول نیاز دارد و شرایط عمومی عقد، همچون لزوم مقدم بودن ایجاب بر قبول بنابر قولى؛ موالات عرفی میان ایجاب و قبول؛ منجز بودن صیغه عقد و بلوغ و عقل در دو طرف عقد (متعاقدان) در آن معتبر است.
ایجاب عقد سکنى‌ با هر لفظى که در نظر عرف بیانگر مفاد سکنى‌ (مسلط کردن دیگرى بر ملک خود جهت سکونت رایگان در آن) باشد، تحقق مى‌یابد، مانند «أسکنتُک هذهِ الدار؛ تو را در این خانه سکونت دادم» یا «لَک سُکنى‌ هذهِ الدار؛ سکونت در این خانه از آن تو است». قبول آن نیز توسط طرف مقابل، با هر لفظى که بیانگر پذیرش سکنى‌ باشد، محقق مى‌گردد.
البته بنا بر قول به جریان معاطات در عقود، ایجاب و قبول فعلی نیز کفایت مى‌کند، مانند اینکه مالک به قصد اسکان کسى کلید خانه خود را به او بدهد، او نیز آن را بگیرد.
در عقدهاى رقبى‌ و عمرى‌، ایجاب هم با لفظ «أسکنتُک» و مانند آن محقق مى‌شود و هم با لفظ «أعْمَرتُک» و «أرقَبتُک» و هم با فعل بیانگر آن.

[۱۵] نجفی جواهری، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۲۸، ص۱۳۴.

[۱۶] نجفی جواهری، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۲۸، ص۱۳۷-۱۳۸.

[۱۷] سبزواری، عبدالاعلی، مهذب الأحکام، ج۲۲، ص۱۱۱-۱۱۲.

قبض

آیا در سکنى‌ قبض (تحویل گرفتن مسکن) شرط است یا نه؟ و بنابر شرط بودن آیا شرط صحت عقد است یا شرط لزوم؟ بر شرط بودن قبض در سکنى‌ ادعای اجماع شده است؛ لیکن در اینکه شرط صحّت است یا لزوم، اختلاف است. قول نخست به ظاهر کلام اکثر فقها نسبت داده شده است.

[۱۸] نجفی جواهری، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۲۸، ص۱۳۴-۱۳۵.

[۱۹] خمینی، روح الله، تحریر الوسیله، ج۲، ص۸۸.

[۲۰] خویی، ابوالقاسم، منهاج الصالحین، ج۲، ص۲۵۴.

بنابر این قول، با مرگ مالک قبل از قبض، عقد باطل مى‌شود.

[۲۱] موسوی گلپایگانی، محمدرضا، هدایه العباد، ج۲، ص۱۶۳.

قصد قربت

آیا قصد قربت در سکنى‌ شرط است یا نه؟ و بنابر اشتراط، آیا شرط صحّت است یا لزوم؟ مسئله اختلافی است. قول به عدم اشتراط- نه در صحّت و نه در لزوم- به ظاهر کلمات اکثر یا مشهور فقها نسبت داده شده است.

[۲۲] صیمری بحرانی، مفلح، غایه المرام، ج۲، ص۳۹۱.

[۲۳] نجفی جواهری، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۲۸، ص۱۳۵.

برخى، قصد قربت را شرط صحّت

[۲۴] طوسی، ابن حمزه، الوسیله، ص۳۸۰.

[۲۵] حلی، حسن بن یوسف، قواعد الأحکام، ج۲، ص۴۰۲.

و گروهى، شرط لزوم عقد

[۲۶] حلبی، ابوصلاح، الکافی فی الفقه، ص۳۶۳.

[۲۷] حلبی، ابن زهره، غنیه النزوع، ص۳۰۲.

[۲۸] بیهقی کیدری، قطب الدین، إصباح الشیعه، ص۳۵۰.

[۲۹] حلی، یحیی بن سعید، الجامع للشرائع، ص۳۶۷.

دانسته‌اند.

لزوم عقد سکنى

‌عقد سکنى‌- چون رقبى‌ و عمرى‌- از عقود لازم است. بنابر این- پس از تحقق- بر هم زدن آن جز با رضایت دوطرف عقد جایز نیست؛ هرچند در اینکه قصد قربت یا قبض، شرط لزوم است یا نه اختلاف مى‌باشد، چنان که گذشت. البته لزوم عقد در صورتى است که عقد محدود به زمانى مشخص یا عمر مالک و یا سکونت کننده باشد؛ اما اگر مطلق و نامحدود به زمانى باشد، در اینکه عقد در این صورت نیز لازم است؛ بدین معنا که عقد به مقدار تحقق عنوان و صدق مسماى سکونت لازم است، و پس از تحقق آن، مالک مى‌تواند سکونت کننده را بیرون کند، یا اینکه عقد در این صورت اصلًا- حتى به اندازه صدق مسماى سکونت- لزوم ندارد، اختلاف است.

[۳۰] حلی، حسن بن یوسف، تذکره الفقهاء، ج۲، ص۴۵۰.

[۳۱] عاملی جبعی، علی بن احمد، مسالک الأفهام، ج۵، ص۴۲۳-۴۲۶.

[۳۲] بحرانی، یوسف، الحدائق الناضره، ج۲۲، ص۲۸۶-۲۸۷.

[۳۳] نجفی جواهری، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۲۸، ص۱۳۸.

[۳۴] نجفی جواهری، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۲۸، ص۱۴۶.

خارج نشدن ملک از ملکیت مالک با عقد سکنی

با عقد سکنى‌- و نیز رقبى‌ و عمرى‌- مسکن از ملک مالک خارج نمى‌شود و او مى‌تواند آن را بفروشد و فروختن موجب بطلان عقد سکنى‌ نمى‌گردد؛ لیکن اگر عقد محدود به زمانى مشخص یا عمر مالک یا سکونت کننده باشد، عقد به قوّت خود باقى است و خریدار نمى‌تواند قبل از آن زمان یا پیش از مرگ مالک یا ساکن، سکونت کننده را بیرون کند. البته در صورت جهل خریدار به آن، وى میان فسخ عقد و امضاى معامله مخیر خواهد بود.

[۳۵] حلی، حسن بن یوسف، تذکره الفقهاء، ج۲، ص۴۵۱.

[۳۶] بحرانی،

  راهنمای خرید:
  • لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.