پاورپوینت سادات طباطبایی عراق


در حال بارگذاری
23 اکتبر 2022
فایل فشرده
2120
7 بازدید
۶۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت سادات طباطبایی عراق دارای ۵۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت سادات طباطبایی عراق،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت سادات طباطبایی عراق :

آل طباطبای عراق

حکومت دولت آل طباطبای کوفه در ۱۹۹ ق/۸۱۵ م آغاز شد و حدود ۲ سال ادامه یافت، از این خاندان علمای زیادی در عراق ظهور کردند.

فهرست مندرجات

۱ – محمد بن ابراهیم
۱.۱ – قیام
۱.۲ – درگذشت
۱.۳ – جانشین
۱.۴ – شکست قیام
۱.۵ – انگیزه قیام
۲ – قیام‌های دیگر
۳ – عالمان طباطبایی در عراق
۳.۱ – یحیی بن محمد
۳.۲ – جعفر بن محمد
۳.۳ – محمد بن تاج‌الدین
۳.۳.۱ – پدر
۳.۳.۲ – نقابت علویان
۳.۳.۳ – سفرها
۳.۴ – صاحب ریاض
۳.۵ – مهدی بن علی
۳.۶ – ابراهیم طباطبایی
۴ – فهرست منابع
۵ – پانویس
۶ – منبع

محمد بن ابراهیم

بنیادگذار آن ابوعبداللـه محمد بن ابراهیم بن اسماعیل (۱۷۳-۱۹۹ ق/۷۸۹-۸۱۵ م) مشهور به ابن طباطباست. او فقیه، محدث، خطیب، ادیب، شاعر، منجم و انقلابی بود.

قیام

محمد در مدینه زاده شد و تقریباً هم زندگی کوتاهش را در همان شهر گذراند و مانند دیگر سادات علوی در فعالیت‌های سیاسی ـ انقلابی روزگار خود دست داشت.
محمد در سال‌های پس از درگذشت هارون الرشید (۱۴۸-۱۹۳ ق/۷۶۵-۸۰۹ م) که میان دو پسر او امین (د ۱۹۸ ق/۸۱۴ م) و مأمون (۱۷۰-۲۱۸ ق/۷۸۶-۸۳۳ م) بر سر خلافت جنگ درگرفت، سر به شورش برداشت و مردم را به بیعت با «الرِضا مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ (ص)» فرا خواند.
گفته‌اند که نصر بن شبیب (شَبَث)، که خود از مخالفان حکومت عباسیان بود، با وی دیدار کرد و او را از دیگر شخصیت‌های علوی مخالف عباسیان مانند عبداللـه بن موسی بن عبداللـه بن حسن و علی بن عبیداللـه بن حسن بن حسن (ع) که ظاهراً چندان اعتقادی به جنگ نداشتند، برتر دانست و او را به قیام بر ضد خلافت تشویق کرد.
محمّد برای گسترش جنگ و یاری خواستن از پیروان و طرفداران نصر به عراق آمد، اما یاران نصر در کوفه به دعوت او پاسخ ندادند و خود نصر نیز به خاطر مخالفت قبیله و یارانش از همکاری با محمد پوزش خواست.

[۱] اصفهانی، ابوالفرج، مقاتل الطالبیین، ص۴۲۵.

وی ناگزیر آهنگ مدینه کرد، اما در میان راه در «عانات» با ابوالسرایا (سری بن منصور شیبانی)، که از سرداران هرثمه بن اعین بود و از او جدا شده و دست‌اندر کار سازماندهی شورش بر ضد عباسیان بود، دیدار کرد و این دو که به یاری هم سخت نیاز داشتند، هم‌پیمان شدند تا بر ضد مأمون که در این ایام بر اثر چیرگی بر برادر و کشتن او فرمان‌روای بی‌رقیب جهان اسلام بود، قیام کنند.
ابوالسرایا و محمد سپاهیانی که جام سبز بر تن کرده بودند، گرد آوردند و در ۱۹۹ ق/۸۱۵ م با یک تهاجم سریع و غافلگیرانه وارد کوفه شدند و این شهر را گشودند.
مردم از آنان استقبال و با محمد به عنوان امیرالمؤمنین و خلیفه بیعت کردند.

[۲] ابن کثیر، اسماعیل بن عمر، البدایه و النهایه، ج۱۰، ص۲۴۴، قاهره، ۱۳۵۱ ق/۱۹۳۲ م.

[۳] ابن کثیر، اسماعیل بن عمر، البدایه و النهایه، ج۱۰، ص۲۷۰.

گشایندگان شهر فضل بن عباس حاکم کوفه را به بیعت فرا خواندند، اما او تن در نداد و ناگزیر به بغداد گریخت.
حسن بن سهل (د ۲۰۳ ق/۸۱۸ م)، فرمان‌روای عراق از سوی مأمون، زهیر بن مسیب را با ۰۰۰‘۱۰ مرد جنگی برای سرکوب کردن شورش کوفه گسیل داشت، اما شکست خورد و واپس نشست.

[۴] العیون و الحدائق، ج۳، ص۳۴۵، به کوشش دخویه، لیدن، بریل، ۱۸۶۹ م.

درگذشت

در همین اوان که قیام کوفه رو به گسترش بود و دولت نوبنیاد ابن طباطبا آغاز می‌شد، ناگهان محمد درگذشت.
اکثر تاریخ‌نگاران اسلامی آورده‌اند که او به دست ابوالسرایا مسموم گشت.
انگیز این اقدام را نیز چنین یاد کرده‌اند: محمد از ابوالسرایا گله کرد که چرا قبل از آن‌که طبق سنت اسلامی مردم کوفه را به تسلیم بخواند، با شبیخون و هجوم ناگهانی وارد کوفه شده است. این گفته بر ابوالسرایا گران آمد.
نیز گفته‌اند او از ابوالسرایا خواست تا تمام اموال غارت شد کوفیان را برگرداند، اما ابوالسرایا به مخالفت برخاست.

[۵] گردیزی، عبدالحی بن ضحاک، تاریخ، به کوشش عبدالحی حبیبی، تهران، ۱۳۶۳ش.

هم‌چنین گفته‌اند که وی از نفوذ و محبوبیت ابن طباطبا هراسان بود و او را مانع سلطه‌جویی خویش می‌دید.

[۶] ابن اثیر، عزالدین، الکامل، ج۶، ص۳۰۵، بیروت، ۱۳۸۵ ق/۱۹۶۵ م.

[۷] اصفهانی، ابوالفرج، مقاتل الطالبیین، ص۵۳۱، به کوشش احمد صقر، قاهره، ۱۳۶۸ق.

به نظر می‌رسد که تمام این عوامل ابوالسرایا را که از خوارج بود و مدتی نیز سردست عده‌ای از راهزنان بود،

[۸] گردیزی، عبدالحی بن ضحاک، تاریخ، به کوشش عبدالحی حبیبی، تهران، ۱۳۶۳ش.

برآن داشت تا محمد را از سر راه خود بردارد.

جانشین

محمد در واپسین دم حیات وصیت کرد که پس از او علی بن عبیدالله امامت مردم را به عهده گیرد، اما او نپذیرفت و ابوالسرایا محمد بن محمد بن زید بن علی را که نوجوانی کم سال بود، به جانشینی ابن طباطبا برگزید.

[۹] اصفهانی، ابوالفرج، مقاتل الطالبیین، ص۵۳۲، به کوشش احمد صقر، قاهره، ۱۳۶۸ق.

با این انتخاب، ابوالسرایا عملاً فرمان‌روای قدرتمند و بی‌رقیب شد و بر هم امور مسلّط گردید.

شکست قیام

مأمون فرمانده بنام خود هزیمه بن اعین را برای خواباندن شورش کوفه فرستاد.
در ۲۰۰ ق/۸۱۶ م جنگ سختی میان وی و سپاهیان ابوالسرایا روی داد. ابوالسرایا شکست خورد و همراه محمد بن محمد دستگیر شد.
هرثمه آن دو را نزد حسن بن سهل به بغداد فرستاد. حسن، ابوالسرایا را کشت و محمد را نزد مأمون به خراسان فرستاد. پس از چندی محمد نیز درگذشت.

[۱۰] اشعری، ابوالحسن، مقالات الاسلامیین، ج۱، ص۸۱، به کوشش هلموت ریتر، ویسبادن، ۱۴۰۰ق.

انگیزه قیام

در انگیز شورش ابن طباطبا برخی گفته‌اند که نصر بن شبیب، با انگیزه‌های شخصی، او را وادار به قیام و شورش کرد و برخی دیگر بر این باورند که رفتار خشن حسن بن سهل (۱۵۴-۲۰۲ ق/۷۷۱-۸۱۷ م) در عراق با مردم و بنی هاشم و علویان، محمد را به شورش برانگیخت.

[۱۱] ابن اثیر، عزالدین، الکامل، ج۶، ص۳۰۲، بیروت، ۱۳۸۵ ق/۱۹۶۵ م.

هر چند ممکن است این گمان‌ها درست باشند، اما با توجه به ناسازگاری دیرین علویان با دستگاه خلافت و بر حق دانستن خود برای فرمان‌روایی، بدیهی است که انگیز نخستین و مهم این شورش، برانداختن خلافت ظالم و احراز قدرت سیاسی بوده است. از این‌رو، محمد پس از پیروزی بر کوفه، خود را امیرالمؤمنین و خیلفه خواند و از مردم برای خود بیعت گرفت.
شعار او اجرای احکام قرآن و عمل به سنت نبوی بود و آی قرآنی «اِنَّ اللـهَ یُحِبُّ الَّذینَ یُقاتِلُونَ فی سَبیلِه صَفَّاً کَأَنَّهُمْ بنیانٌ مَرْصُوصٌ»

[۱۲] صف/سوره۶۱، آیه۴.

را بر خاتم خود نقش کرده بود.

[۱۳] مقدسی، مطهر بن طاهر، البدء و التاریخ، ج۶، ص۱۰۹، به کوشش کلمان هوار، پاریس، ۱۹۱۶ م.

این‌که او در جریان کار با وجود امام رضا (ع) در مدینه، برای خود بیعت گرفت و خلافت اسلامی را به نام خود رقم زد، نشان این است که شورش او به صورت مستقل صورت گرفته و دست کم ارتباط مستقیمی با امام رضا (ع) نداشته است.

قیام‌های دیگر

در همان سال که ابن طباطبا در کوفه سر از اطاعت مأمون برتافت، مردم مدینه نیز به سرکردگی علوی دیگر، محمد بن سلیمان بن داوود بن حسن بن حسن بن علی (ع)، بر ضد خلافت قیام کردند.
شورش دیگری نیز در همین اوان در مدینه با رهبری حسین بن حسن بن علی (اصغر) بن حسین بن علی (ع) معروف به ابن افطس پدید آمد.
او در آغاز از محمد بن ابراهیم جانب‌داری می‌کرد، اما پس از آن‌که محمد درگذشت، مردم را به بیعت با خود فرا خواند.

[۱۴] مسعودی، علی بن حسین، مروج الذهب، ج۳، ص۳۳۹-۴۴۰، بیروت، ۱۹۶۶.

هم‌زمان با این شورش‌ها مردم یمن به رهبری ابراهیم بن موسی بن جعفر بن محمد بن علی بن حسین (ع) به پا خاستند و شورش دیگری در بصره با فرماندهی علی بن محمد بن جعفر بن محمد بن علی بن حسین (ع) آغاز شد.

[۱۵] مسعودی، علی بن حسین، مروج الذهب، ج۳، ص۴۳۹، بیروت، ۱۹۶۶.

[۱۶] اشعری، ابوالحسن، مقالات الاسلامیین، ج۱، ص۸۱، به کوشش هلموت ریتر، ویسبادن، ۱۴۰۰ق.

عالمان طباطبایی در عراق

عراق از حدود ۳۶ ق/۶۵۶ م که امام علی بن ابی طالب (ع) مقر فرمان‌روایی خود را از مدینه به کوفه انتقال داد، پیوسته مرکز شیعیان و علویان بود، اما پس از آن‌که محمد بن ابراهیم در کوفه شورش کرد و دولتی بنیاد نهاد، سادات و شیعیان در آن رو به فزونی نهادند و به رغم نامساعد بودن اوضاع سیاسی و اجتماعی علویان، در سده‌های بعد نیز اینان در کوفه و بصره و بغداد ساکن شدند و از میان آنان عالمان، فقیهان، نویسندگان و ادیبان بسیاری ظهور کردند.
محمد بن ابراهیم بن سلیمان بن قاسم رسی ملقب به توزون در بصره ساکن شد و فرزندان او به «بنی توزون» شهرت یافتند.

[۱۷] ابن عنبه، احمد بن علی، عمده الطالب، ج۱، ص۱۷۶، نجف، ۱۳۸۰ ق/۱۹۶۱ م.

گروهی از این سادات نسبشان به محمد بن ابراهیم می‌رسد و از این‌رو به طباطبایی شهرت دارند.
برخی از سادات مشهور طباطبایی عراق اینانند:

یحیی بن محمد

ابوالمعمّر یحیی بن محمد بن قاسم بن محمد بن طباطبا (د ۴۷۸ ق/۱۰۸۵ م)، نحوی، ادیب، متکلم، شاعر و نسب‌شناس.
وی شیعی امامی بود و در بغداد می‌زیست.
دانش را از استادانی چون علی بن عیسی ربعی و ابوالقاسم ثمانینی فرا گرفت. کسانی چون ابوالسعادات هبه اللـه الشّجری از او علم آموختند.
انباری گوید او را کتابی در فن شعر بوده است؛ نیز کتابی در شرح اللمع تألیف ابن جنی در نحو از او یاد شده است.

  راهنمای خرید:
  • لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.