پاورپوینت روضه تاسوعا


در حال بارگذاری
23 اکتبر 2022
فایل فشرده
2120
3 بازدید
۶۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت روضه تاسوعا دارای ۷۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت روضه تاسوعا،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت روضه تاسوعا :

روضه شب و روز نهم

نام‌گذاری شب‌های محرم به طور تعینی و با گذشت زمان صورت گرفته است. این کار از ناحیه‌ ذاکران اهل بیت (علیهم‌السّلام) به تقلید از شب‌های خاصی مانند: عاشورا و تاسوعا انجام گرفته است. شب نهم محرم یا شب تاسوعا مختص به قمر بنی‌هاشم، علمدار کربلا و بزرگ‌ترین یار و یاور امام حسین (علیه‌السّلام) است.

فهرست مندرجات

۱ – عباس بن علی
۲ – بصیرت و ایثار
۳ – رد امان‌نامه دشمن
۴ – سقایی خیام
۵ – رجزهای حماسی
۶ – شهادت علمدار
۷ – امام بر نعش برادر
۸ – پانویس
۹ – منبع

عباس بن علی

یکی از شخصیت‌های برجسته‌ای که از نقش‌آفرینان اصلی وقایع عاشورا بود و صحنه‌های جاودانه‌ای از وفاداری و جانبازی در راه دفاع از حجت خدا و اطاعت از فرمان امام خویش به یادگار گذاشت، حضرت عباس بن علی (علیه‌السّلام) است. وی از یک طرف در صحنه نبرد، چنان رشادت و حماسه از خود نشان داد که عرصه را بر دشمن تنگ کرد؛ و از طرف دیگر، نسبت به امام حسین (علیه‌السّلام) چنان مطیع و وفادار بود که در طول تاریخ، از او به عنوان قهرمانی فداکار و برادری وفادار یاد می‌شود. عباس به معنای چهره درهم کشیده است و این نام نشان از صلابت و توانمندی سقای کربلا دارد. وی فرزند علی (علیه‌السّلام) و برادر حسین (علیه‌السّلام) بود، با این حال هرگز برادر خود را به نام صدا نزد. عباس (علیه‌السّلام) این ادب و فروتنی را تا لحظه آخر بر خود واجب می‌دانست. رشادت، وفاداری و فروتنی عباس (علیه‌السّلام) یکی دیگر از برگ‌های زرین عاشورا است که همه را به شگفتی واداشته است.
حضرت اباالفضل العباس (علیه‌السّلام) در واقعه کربلا ۳۴ سال داشت و از این مدت، چهارده سال در رکاب پدرش امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) و نُه سال همراه برادرش امام مجتبی (علیه‌السلام) و یازده سال در خدمت امام حسین (علیه‌السلام) زیست.

[۱] امین، محسن، اعیان‌ الشیعه، ج۷، ص۴۲۹.

القاب آن حضرت قمر بنی‌هاشم،

[۲] ابوالفرج اصفهانی، علی بن حسین، مقاتل الطالبین، ج۱، ص۹۰.

سقّاء،

[۳] ابوالفرج اصفهانی، علی بن حسین، مقاتل الطالبین، ج۱، ص۸۹.

علمدار،

[۴] ابوالفرج اصفهانی، علی بن حسین، مقاتل الطالبین، ج۱، ص۹۰.

العبد الصالح

[۵] قمی، ابن قولویه، کامل الزیارات، ج۱، ص۴۴۱.

المواسی الصابر،

[۶] شیخ مفید، محمد بن محمد، المزار، ج۱، ص۱۲۴.

و المحتسب

[۷] مظفر، عبدالواحد، بطل العلقمی، ج۲، ص۷۰.

شمرده شده است.

بصیرت و ایثار

امام صادق (علیه‌السلام) در وصف عبّاس می‌فرماید: «کانَ عَمُّنَا الْعَبَّاسَ نافِذَ البَصیرَهِ، صَلْبَ الْایمانِ، جاهَدَ مَعَ اَبی‌ عَبْدِاللَّهِ (علیه‌السلام) وَاَبْلی بَلاءً حَسَناً وَمَضی شَهیدا؛ عموی ما عباس (علیه‌السلام) دیده‌ای تیزبین و ایمانی استوار داشت. همراه حسین (علیه‌السلام) جهاد کرد و از امتحان سرافراز بیرون شد و سرانجام به شهادت رسید.»

[۸] ابن عنبه، احمد بن علی، عمده الطالب، ج۱، ص۳۵۶.

[۹] موسوی مقرّم، سید عبدالرزاق، العباس (علیه‌السّلام)، ص۱۷۸.

[۱۰] محمدی ری‌شهری، محمد، دانشنامه امام حسین (علیه‌السّلام) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج۷، ص۸۸.

[۱۱] شوشتری، محمدتقی، قاموس الرجال، ج۶، ص۲۹.

[۱۲] امین عاملی، سیدمحسن، اعیان الشیعه، ج۷، ص۴۳۰.

[۱۳] ابو‌مخنف کوفی، لوط بن یحیی، مقتل الحسین (علیه‌السّلام)، ص۱۷۶.

[۱۴] قمی، شیخ عباس، نفس المهموم، ص۳۰۲.

امام سجاد (علیه‌السلام) عموی خود عباس را چنین توصیف می‌فرماید: «رَحِمَ اللَّهُ عَمِیَّ الْعَبَّاسَ فَلَقَدْ آثَرَ واَبْلی وفَدی اَخاهُ بِنَفْسِهِ حَتَّی قُطِعَتْ یَداهُ فَاَبْدَلَهُ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ مِنْهُما جِناحَیْن یَطیرُ بِهِما مَعَ الْمَلائِکَهِ فی‌ الْجَنَّهِ کَما جُعِلَ لِجَعْفَرِ بْنِ اَبی‌ طالِبْ علیه السلام؛ وَانَّ لِلْعَبّاسِ عِنْدَ اللَّهِ تَبارَکَ وَتَعالی مَنْزِلَهٌ یَغبِطَهُ بِها جَمیعَ الشُّهدَاءِ یَوْمَ القِیامَهِ؛ خدایْ عمویم عباس را رحمت کند که ایثار کرد و خود را به سختی افکند و در راه برادرش جانبازی کرد، تا آن‌که دست‌هایش از پیکر جدا گردید. آن‌گاه خداوند به جای آن‌ها دو بال به وی عنایت فرمود که در بهشت همراه فرشتگان پرواز کند؛ همان‌سان که برای جعفر طیار قرار داد. عباس نزد خداوند مقامی دارد که همه شهدا در قیامت بدان غبطه می‌خورند.»

[۱۵] صدوق، محمد بن علی، الخصال، ج۱، ص۶۸.

[۱۶] شیخ صدوق، محمد بن علی، الخصال، ص۶۸، ذیل حدیث شماره ۱۰۱.

[۱۷] شیخ صدوق، محمد بن علی، الامالی، ص۵۴۸.

[۱۸] علامه مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۲۲، ص۲۷۴.

[۱۹] علامه مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۴۴، ص۲۹۸.

رد امان‌نامه دشمن

نخستین ماموریت حضرت عباس (علیه‌السلام) در واقعه کربلا عصر روز نهم انجام شد که به فرمان برادر به نزد دشمنان رفت و از آنان خواست که شب را به آنان مهلت دهند تا با خداوند به راز و نیاز بپردازند.

[۲۰] ابن اثیر جزری، ابوالحسن علی بن ابی‌الکرم، الکامل فی التاریخ، ج۴، ص۵۶.

در همین هنگام کزمان، غلام عبداللَّه بن ابی‌محل که دائی‌زاده حضرت ابوالفضل (علیه‌السّلام) بود، امان‌نامه‌ای را که شمر و عبداللَّه ابن ابی ‌المحل از ابن‌ زیاد گرفته بودند برای او و برادرانش آورد. هنگامی که چشم فرزندان ام‌البنین به امان‌نامه افتاد گفتند: سلام ما را به دایی‌مان برسان و بگو ما نیازی به امان شما نداریم، امان خدا از امان زاده سمیه بهتر است.

[۲۱] طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۵، ص۴۱۵.

بنا به روایتی شمر که خود نیز از قبیله بنی‌ کلاب بود پشت خیمه‌ها آمد و بانگ برآورد کجایند خواهرزادگانم؟! فرزندان علی (علیه‌السلام) او را جواب ندادند. امام (علیه‌السلام) فرمود: او را پاسخ دهید، هر چند فاسق باشد.

[۲۲] سماوی، محمد بن طاهر، ابصار العین، ج۱، ص۵۸.

عباس و جعفر و عثمان بیرون شدند و پرسیدند تو را چه شده است؟ و چه می‌خواهی؟ گفت: ‌ای خواهرزادگانم، سوی من آیید، چون در امان هستید و خویش را با حسین به کشتن مدهید!

[۲۳] ابن‌ طاووس، علی بن موسی، الملهوف فی قتلی الطفوف، ج۱، ص۱۴۹.

آنان او را ناسزا داده، گفتند: خدای لعنت کند تو و امان‌نامه‌ات را! آیا چون دایی ما هستی ما را امان می‌دهی؟! ولی فرزند رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در امان نباشد؟ آیا به ما فرمان می‌دهی از ملعون و ملعون‌زاده‌ها اطاعت کنیم؟ شمر خشمگین گشت و از آنجا دور شد.

[۲۴] طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۵، ص۴۱۶.

شب عاشورا، امام (علیه‌السلام) یارانش را فراخواند و ضمن ایراد خطبه، بیعت خود را از آنان برداشت و فرمود: بروید، اینان با من کار دارند. در این هنگام نخستین کسی که اظهار وفاداری کرد، عباس بن علی (علیه‌السلام) بود. وی عرض کرد: چرا چنین کنیم؟ آیا برای این‌که پس از تو زنده بمانیم؟ خداوند هیچ‌گاه آن روز را نیاورد و به ما نشان ندهد!

[۲۵] طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۵، ص۴۱۹.

سقایی خیام

یکی از شئون و افتخارات حضرت عباس (علیه‌السّلام) در کربلا، سقایی یعنی تهیه و تامین آب برای اردوی حسینی بود؛ زیرا از روز هفتم، آب را به روی آن‌ها بسته بودند. به همین مناسبت، یکی از القاب او «سقا» بود.

[۲۶] زبیری، مصعب بن عبدالله، نسب قریش، ص۴۳.

[۲۷] ابن ابی‌الدنیا، محمدعبید بغدادی، مقتل الامام امیرالمومنین، ص۱۲۰.

[۲۸] ابن‌ حِبّان‌ بُستی، ابوحاتم محمد بن حبان، الثقات، ج۲، ص۳۱۰.

[۲۹] ابوالفرج اصفهانی، علی بن حسین‌، مقاتل الطالبیین، ص۱۱۷.

[۳۰] خوارزمی، موفق بن احمد، مقتل الحسین (علیه‌السّلام)، ج۱، ص۳۴۷.

مصراعی از رجزهای حضرت عباس (علیه‌السّلام) مؤید این امر است. (انی انا العباس اغدو بالسقا)
بعد از اینکه یاران امام کشته شدند و اهل حرم نیاز شدید به آب داشتند و تشنگی امام حسین (علیه‌السّلام) شدت یافته بود. امام و برادرش عباس (علیه‌السّلام) در صدد تهیه آب برآمدند. با هم وارد میدان جنگ شدند و به سمت فرات حرکت کردند.

[۳۱] شیخ مفید، محمد بن محمد، الارشاد فی معرفه حجج الله علی العباد، ج۲، ص۱۰۹.

(انّ الحسین (علیه‌السّلام) لمّا غلب علی عسکره العطش رکب المسناه یرید الفرات….)

[۳۲] طوسی، محمد بن علی، الثاقب فی المناقب، ص۳۴۱.

عباس (علیه‌السّلام)، همچنان پیشاپیش حسین (علیه‌السّلام) حرکت می‌کرد و می‌جنگید و به هر سو که حسین (علیه‌السّلام) می‌رفت، او نیز به همان سو می‌رفت.

[۳۳] ابوحنیفه دینوری، احمد بن داوود، الاخبار الطوال، ص۲۵۷.

در این هنگام امام حسین (علیه‌السّلام) روی سیل بند کنار فرات رفته، به سمت فرات روانه شد و سپاهیان عمر بن سعد از حرکت او جلوگیری کردند. مردی از قبیله بنی دارم

[۳۴] خوارزمی، موفق بن احمد، مقتل الحسین (علیه‌السّلام)، ج۲، ص۱۰۴.

[۳۵] ابن اعثم کوفی، ابومحمد احمد بن اعثم، الفتوح، ج۵، ص۱۱۷.

[۳۶] ابن نما حلی، جعفر بن محمد، مثیر الاحزان، ص۷۱.

گفت: میان او و آب حایل و مانع شوید و نگذارید او به آب دسترسی پیدا کند.

[۳۷] شیخ صدوق، محمد بن علی، الامالی، ص۲۲۶.

[۳۸] فتال نیشابوری، محمد بن احمد، روضه الواعظین، ج۱، ص۱۸۹.

حسین بن علی (علیه‌السّلام) مرد دارمی را نفرین کرد و گفت: خداوندا، تشنه‌اش گردان. راوی گوید: به خدا سوگند، چیزی نگذشت که خداوند، عطش را در جان آن مرد ریخت؛ هرچه می‌نوشید سیراب نمی‌شد، به گونه‌ای که چیزی نگذشت که شکمش همچون شکم شتر مرده ترکید.

[۳۹] طبری، محمد بن محمد، تاریخ الامم والملوک، ج۵، ص۴۵۰.

[۴۰] ابن سعد بغدادی، محمد بن سعد، ترجمه الحسین و مقتله، ص۷۴.

[۴۱] طوسی، محمد بن علی، الثاقب فی المناقب، ص۳۴۱.

[۴۲] خوارزمی، موفق بن احمد، مقتل الحسین (علیه‌السّلام)، ج۲، ص۱۰۴.

آن مرد از نفرین امام خشمگین شد، و تیری رها کرد که بر گلوی حضرت اصابت کرد. امام حسین (علیه‌السّلام)، تیر را بیرون آورد، آنگاه دست‌هایش را زیر گلو گرفت و پر از خون شد و آن را پاشید؛ آنگاه گفت: «خدایا، به درگاهت شکایت می‌کنم از آنچه با پسر دختر پیامبرت می‌کنند». (اللهم انّی اشکو الیک ما یفعل بابن بنت نبیک)

[۴۳] طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم والملوک، ج۵، ص۴۴۹-۴۵۰.

[۴۴] بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۳، ص۲۰۱.

رجزهای حماسی

آن‌گاه لشکر دشمن، عباس را از هرطرف محاصره و او را از امام حسین (علیه‌السّلام) جدا کردند. حضرت عباس (علیه‌السّلام) که از برادرش جدا شده بود، به تنهایی با آنان جنگید.

[۴۵] شیخ مفید، محمد بن محمد، الارشاد فی معرفه حجج الله علی العباد، ج۲، ص۱۰۹.

او در حالی که حمله می‌کرد این رجز را می‌خواند: «اقسمت بالله الاعز الاعظم وبالحُجُون صادقاً وزمزم•••وذوالحَطیم والفناء المُحرم•••لیخضیّن الیوم جسمی بالدم•••امام ذی الفضل وذی التکرمِ ذاک حسین ذو الفخار الاقدم؛ سوگند به خدای بزرگ و ارجمند، و سوگند راستین به حجون و زمزم، سوگند به خدای صاحب حطیم و آستانه مقدس در کعبه، امروز در حضور مرد با فضیلت و با کرامت، یعنی حسین (علیه‌السّلام) که دارای افتخارات دیرین است، پیکرم به خون، رنگین خواهد شد.»

[۴۶] ابن اعثم کوفی، ابومحمد احمد بن اعثم، الفتوح، ج۵، ص۱۱۴.

[۴۷] خوارزمی، موفق بن احمد، مقتل الحسین (علیه‌السّلام)، ج۲، ص۳۴.

خوارزمی می‌گوید: حضرت عباس (علیه‌السّلام) در حالی که برای آوردن آب عازم شده بود، این‌گونه رجز می‌خواند: «لاارهب الموت اذا الموت زقا•••حتی اُواری فی المصالیت لقا••• نفسی لنفس المُصطفی الطهر وقا••• انّی انا العبّاس اغدو بالسقا•••و لا اخاف الشر یوم المُلتقی؛ آنگاه که پرنده مرگ صدا کند، هراسی از مرگ ندارم تا آنکه در دریایی از مردان چابک و شتابنده فرو روم و ناپدید شوم. جان من فدای (حسین) برگزیده پاک باد. من عباس هستم و هر بامداد، کارم سقایی است. آن روز که با شر رو به رو گ

  راهنمای خرید:
  • لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.