پاورپوینت روایات ایمان حضرت ابوطالب


در حال بارگذاری
23 اکتبر 2022
فایل فشرده
2120
4 بازدید
۶۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت روایات ایمان حضرت ابوطالب دارای ۱۰۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت روایات ایمان حضرت ابوطالب،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت روایات ایمان حضرت ابوطالب :

ایمان حضرت ابوطالب (روایات)

حضرت ابوطالب (علیه‌السّلام) در انتشار اسلام و حمایت از رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) نقش جدی و بسزائی داشت و نه تنها مسلمان و مؤمن بوده است بلکه با بررسی آثار علمی و ادبی که از او مانده است، همچنین طرز رفتار و کردار او در میان جامعه و عقیده دوستان و نزدیکان او، در درجه بالایی از ایمان بوده به گونه‌ای که ایمان ایشان بر تمامی مردم برتری دارد. البته، تصریح به ایمان ابوطالب (علیه‌السّلام) محدود به روایات اهل‌بیت (علیهم‌السّلام) نیست، بلکه در بعضی از کتاب‌های علمای اهل‌سنت نیز می‌توان شواهد و اعترافات روشنی بر ایمان ابوطالب (علیه‌السّلام) یافت.

فهرست مندرجات

۱ – درآمد
۲ – بررسی آثار علمی حضرت ابوطالب
۳ – طرز رفتار و کردار حضرت ابوطالب در جامعه
۴ – موضع حضرت ابوطالب در آغاز بعثت
۵ – عقیده دوستان و نزدیکان حضرت ابوطالب
۵.۱ – گزارش اول
۵.۲ – گزارش دوم
۵.۳ – گزارش سوم
۵.۴ – گزارش چهارم
۵.۵ – گزارش پنجم
۵.۶ – گزارش ششم
۵.۷ – گزارش هفتم
۵.۸ – گزارش هشتم
۵.۹ – گزارش نهم
۵.۱۰ – گزارش دهم
۵.۱۱ – گزارش یازدهم
۵.۱۲ – گزارش دوازدهم
۵.۱۳ – گزارش سیزدهم
۵.۱۴ – گزارش چهاردهم
۶ – ایمان حضرت ابوطالب در کتب اهل‌سنت
۷ – پانویس
۸ – منبع

درآمد

اعمال و رفتار و موضع گیری‌های اجتماعی هر فردی حکایت از باورهای اعتقادی او دارد. حال اگر این جهت گیری‌ها در راستای تحقق آرمان‌های دینی در جوی مملو از خفقان صورت پذیرد، به‌طور قطع کاشف از عمق باورهای دینی فرد مذکور است؛ در چنین شرایطی نسبت دادن عدم پایبندی به دین و کفر و شرک به چنین شخصی، نشان از جهل و یا غرض‌ورزی و کینه‌توزی اشخاص نسبت دهنده، می‌باشد. حضرت ابوطالب (علیه‌السّلام) شخصیتی است که از ناحیه بعضی از افراد مورد بی‌مهری قرار گرفته است.
وقتی دین مبین اسلام در شبه جزیره توسط رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) ظهور نمود، با مخالفت‌های سران مشرکان مکه مواجه شد زیرا مواضع خود را در خطر می‌دیدند و اسلام به‌طور مستقیم جایگاه و فرهنگ غلط آنها را هدف قرار داده بود؛ مشرکان برای مقابله با پیامبر رحمت (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) از هیچ راهی فروگذار نکردند و برای خاموش کردن نور پر فروغ این دین الهی راه‌هایی همچون تطمیع و تهدید را پیش گرفتند. در این بین حضرت خدیجه و حضرت ابوطالب (علیهما‌السّلام) تنها حامیان محکم حضرت محمد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) بودند که به انحاء مختلف برای به ثمر رساندن نهال نوپای اسلام از هیچ تلاشی دریغ نکردند.
در برخی از کتب مخالفان تشیع، جملاتی در مورد حضرت ابوطالب دیده می‌شود، که حکایت از کم‌لطفی یا سیاست‌ورزی نویسندگان آن کتاب‌ها؛ نسبت به شخصیت حضرت ابوطالب (علیه‌السّلام) دارد. جای شک نیست که اگر یک دهم گواه‌هایی که بر ایمان و اسلام حضرت ابوطالب (علیه‌السّلام) نقل شده است، درباره هر فرد دیگری آمده بود، همگی بالاتفاق اسلام و ایمان او را تصدیق می‌کردند؛ ولی چگونه است که با وجود ده‌ها شاهد محکم بر ایمان او، باز گروهی وی را تکفیر کرده‌اند و حکم به کفر و عذاب او نموده‌اند و گفته‌اند که برخی از آیات که درباره عذاب است، در حق ابوطالب نازل گردیده است؟
به راحتی می‌توان فهمید که هدف از طرح این مساله، جز طعن فرزندان ابوطالب، به ویژه امیرمؤمنان «علی (علیه‌السلام)» چیز دیگری نیست. برخی از نویسندگان اهل تسنن برای این که بهتر بتوانند ابوطالب را تکفیر کنند، دامنه بحث را به پدران پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) کشانیده‌اند و پدر و مادر آن حضرت را نیز کافر قلمداد نموده‌اند. مسلم است که در موضوع نسب و نژاد، بعد از شخص خاتم الانبیاء (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) کسی به شرافت امیرالمومنین (علیه‌السّلام) نمی‌رسد. روایتی در کتب اهل‌سنت نقل شده است که به همین مضمون اشاره می‌کند:

ابا الحسن احمد بن القاسم بن الریان قال: سمعت عبدالله بن احمد بن حنبل، یقول: حدث ابی بحدیث سفینه فقلت: یا ابه، ما تقول فی التفضیل؟ قال: فی الخلافه ابو بکر وعمر وعثمان. فقلت: فعلی بن ابی طالب؟ قال: یا بنی، علی بن ابی طالب من اهل‌بیت لا یقاس بهم احد.

[۱] ابن الجوزی، عبدالرحمن بن علی، مناقب الامام احمد، ج۱، ص۲۱۹، تحقیق:د. عبدالله بن عبد المحسن الترکی، دار النشر:دار هجر، ‌ الطبعه:الثانیه، ۱۴۰۹ ه.

احمد بن قاسم بن ریان می‌گوید: از عبداللّه بن احمد بن حنبل شنیدم که گفت: «پدرم به حدیث سفینه سخن گفت، وقتی در مورد فضیلت صحابه از پدرم، احمد بن حنبل سؤال کردم، گفت: ابوبکر، عمر و عثمان. گفتم: پس جایگاه علی ابن ابی طالب (علیه‌السّلام) کجاست؟ پدرم گفت: علی (علیه‌السّلام) از اهل‌بیت پیامبر است و صحابه را نباید با او قیاس کرد.

از طرف دیگر، طبق آنچه که از کتب تاریخی و انساب استخراج می‌شود، نیاکان حضرت امیرالمومنین (علیه‌السّلام) برخلاف دیگران، همگی تا آدم ابوالبشر (علیه‌السّلام) موحد و خدا پرست بودند و در صلب و رحم ناپاکی قرار نگرفتند.

طرز تفکر و عقیده هرشخصی را از چند راه می‌توان به دست آورد:
الف: بررسی آثار علمی و ادبی که از او مانده است.
ب: طرز رفتار و کردار او در میان جامعه
ج: عقیده دوستان و نزدیکان او
عقیده و ایمان ابوطالب را از سه راه یاد شده می‌توان اثبات کرد:

بررسی آثار علمی حضرت ابوطالب

اشعار و سروده‌های (علیه‌السّلام) کاملاً بر ایمان و اخلاص او گواهی می‌دهد. اشعار ابوطالب گنجینه‌ای علمی و ادبی است که دارای مضامین عالی توحیدی می‌باشد. برای نمونه به چند بیت آن اشاره می‌شود:
لیعلم خیار الناس انّ محمّدا•• • وزیر لموسی و المسیح بن مریم‌
اتانا بهدیمثل‌مااتیابه‌• • • فکلّ بامر اللّه یهدی و یعص

[۲] طبرسی، احمد بن علی، الاحتجاج، ج۱، ص۲۳۳، تحقیق:تعلیق وملاحظات:السید محمد باقر الخرسان، ناشر:دار النعمان للطباعه والنشر – النجف الاشرف، ۱۳۸۶ – ۱۹۶۶ م.

اشخاص شریف و فهمیده بدانند که محمد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) بسان موسی و مسیح، پیامبر است. او هدایت را برای ما به ارمغان آورد، همان‌گونه که مسیح و موسی و تمام پیامبران به فرمان خدا مردم را راهنمایی و از گناه باز می‌دارند

تمنّیتم ان تقتلوه و انّما• • • امانیّکم ‌هذی‌ کاحلام نائم‌
نبیّ اتاه الوحی من عند ربّه‌• • • و من قال: لا یقرع بها سنّ نادم‌

[۳] سید بن طاوس، علی بن موسی، الطرائف، ص۴۵۴.

سران قریش! تصور کرده‌اند، که می‌توانید بر او دست بیابید، در صورتی که آرزوئی را که در سر می‌پرورانید، کمتر از خواب‌های آشفته نیست!. .. او پیامبر است وحی از ناحیه خدا بر او نازل می‌گردد و کسی که بگوید نه، انگشت پشیمانی به دندان خواهد گرفت.

وَ اللَّهِ لَنْ یَصِلُوا اِلَیْکَ بِجَمْعِهِمْ‌• • • حَتَّی اُوَسَّدَ فِی‌ التُّرَابِ‌ دَفِیناً
فَاصْدَعْ بِاَمْرِکَ مَا عَلَیْکَ غَضَاضَهٌ• • • وَ انْشُرْ بِذَاکَ وَ قَرَّ مِنْکَ عُیُونا

[۴] ابن شهرآشوب، محمد بن علی، مناقب آل ابی طالب، ج۱، ص۵۳، تحقیق:لجنه من اساتذه النجف الاشرف، ناشر:المکتبه والمطبعه الحیدریه، ۱۳۷۶ه ۱۹۵۶م.

‌ای برادر زاده‌ام هرگز قریش به تو دست نخواهند یافت و تا آن روزی که لحد را بستر کنم و در میان خاک بخوابم، دست از یاری تو برنخواهم داشت. آنچه را ماموری، آشکار کن و از هیچ چیز مترس و بشارت ده و چشمانی را روشن ساز.

وَ دَعَوْتَنِی وَ زَعَمْتَ اَنَّکَ‌ نَاصِحِی‌• • • وَ لَقَدْ صَدَقْتَ وَ کُنْتَ قَبْلُ اَمِیناً
وَ عَرَضْتَ دِیناً لَا مَحَالَهَ اَنَّهُ‌• • • مِنْ خَیْرِ اَدْیَانِ الْبَرِیَّهِ دِینا

[۵] ابن بطریق، یحیی بن حسن، عمده عیون صحاح الاخبار فی مناقب امام الابرار، ص۴۱۱، ناشر:مؤسسه النشر الاسلامی التابعه لجماعه المدرسین بقم المشرفه:جمادی الاولی ۱۴۰۷.

مرا به آئین خود خواندی و می‌دانم تو پند دهنده من هستی و در دعوت خود امین و درست‌کاری. حقا که کیش محمد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) از بهترین آیین‌هاست!

از اشعار معروف ابوطالب که دلالت بر ایمان او دارد، قصیده‌های «لامیه» و «میمنه» او می‌باشد:
لعمری لقد کلفت وجدا باحمد• • • و احببته حب‌ الحبیب‌ المواصل‌
وجدت بنفسی دونه و حمیته• • • و دارات عنه بالذرا و الکلاکل‌
فایده رب العباد بنصره‌• • • و اظهر دینا حقه غیر باطل

[۶] کراجکی، محمد بن علی، ‌کنز الفوائد، ج‌۱، ص۷۸.

به جان خودم! به قدری به واسطه وجود احمد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در وجد و سرور غوطه ورم که وجد را به زحمت آورده‌ام؛ زیرا او را به قدری دوست می‌دارم مانند کسی که دوست خود را به سینه گرفته باشد. جان خود را نثار او کنم و حمایت از او نمایم به اعضای رئیسه و غیر رئیسه خود. خداوند او را پاینده بدارد که جمال اهل دنیا است و نقمت دشمنان و زینت هر کوی و محفل است. پروردگار بندگان او را با توفیقات خود تایید و یاری نمود و ظاهر و محقق کرد دین حقی را که باطل در او راه نداشت.

از دیگر اشعار او که صراحت بر ایمان ابوطالب دارد، شعری است که ابن ابی الحدید در جلد سوم شرح نهج البلاغه آورده است:

انّی علی دین النّبیّ احمد
یا شاهد اللّه علیّ فاشهد
من ضلّ فی الدّین فانّی مهتد

[۷] ابن ابی الحدید، عبدالحمید بن‌ هبهالله‌، شرح نهج البلاغه، ج۲، ص۲۷۸، محقق:ابراهیم، محمد ابوالفضل‌، ناشر:مکتبه آیه الله المرعشی النجفی.

‌ای گواهان! شاهد باشید که من بر دین پیغمبر خدا احمد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) استوارم. هرکس از آن خارج است، باشد. من به او هدایت شدم.
هر بخش از این اشعار، حکایت از عقائد استوار حضرت ابوطالب دارد که هر یک به تنهایی در اثبات ایمان و اخلاص گوینده آن کافی است. ‌

طرز رفتار و کردار حضرت ابوطالب در جامعه

راه دوم، نوع رفتار حضرت ابوطالب (علیه‌السّلام) با پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و نحوه فداکاری و دفاع او از ساحت اقدس رسول خداست. هر کدام از آن خدمات می‌تواند آیینه فکر و روشنگر روحیات او باشد.
پایه اعتقاد او به فرزند برادر، تا آن حد است که او را همراه خود به مصلّی برد و خدا را به مقام او قسم داد و باران رحمت طلبید. وی در راه حفظ رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) از پای ننشست و سه سال زندگی در شکاف کوه و اعماق دره را بر ریاست و سیادت مکه ترجیح داد، تا آن‌جا که این وضعیت او را فرسوده ساخت و باعث رحلت او گردید.
ایمان ایشان به رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) به قدری محکم بود که راضی شد تمام فرزندانش کشته شوند، ولی پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) زنده بماند.
ابوطالب شب‌ها علی (علیه‌السّلام) را در رخت‌خواب پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) می‌خوابانید تا اگر سوء قصدی در کار باشد، به پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) اصابت نکند. او حاضر شد تمام سران قریش به‌عنوان انتقام کشته شوند و طبعاً تمام قبیله بنی‌هاشم نیز کشته می‌شد.

موضع حضرت ابوطالب در آغاز بعثت

روزی که پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) تمام خویشاوندان خود را جمع کرد و آیین اسلام را بر آنان عرضه نمود، ابوطالب به او گفت: «برادر زاده‌ام! قیام کن! تو والامقامی! حزب تو گرامی‌ترین حزب‌هاست! تو فرزند مرد بزرگی هستی! هرگاه زبانی تو را آزار دهد، زبان‌های تیزی به دفاع تو برمی‌خیزد. به خدا سوگند! اعراب مانند خضوع بچه حیوان نسبت به مادرش در پیشگاه تو خاضع خواهند شد.»

[۸] سبحانی تبریزی، جعفر، فروغ ابدیت، ج۱، ص۳۰۳.

ایشان در هر حالتی از حضرت رسول اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)، دفاع می‌کردند، و اسناد تاریخی بهترین گواه و شاهد بر این ادعا می‌باشد، کتب اهل‌سنت نیز بر این مدعا مهر تایید زده و پشتیبانی ابوطالب (علیه‌السّلام) را از پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) را با اسناد متعددی نقل کرده‌اند.

ابویعلی در این زمینه چنین نقل می‌کند:
حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ نُمَیْرٍ، حَدَّثَنَا یُونُسُ بْنُ بُکَیْرٍ، حَدَّثَنَا طَلْحَهُ بْنُ یَحْیَی، عَنْ مُوسَی بْنِ طَلْحَهَ، حَدَّثَنَا عَقِیلُ بْنُ اَبِی طَالِبٍ قَالَ: جَاءَتْ قُرَیْشٌ اِلَی اَبِی طَالِبٍ فَقَالُوا: اِنَّ ابْنَ اَخِیکَ یُؤْذِینَا فِی نَادِینَا، وَفِی مَسْجِدِنَا، فَانْهَهُ عَنْ اَذَانَا، فَقَالَ: یَا عَقِیلُ: ائْتِنِی بِمُحَمَّدٍ، فَذَهَبْتُ فَاَتَیْتُهُ بِهِ، فَقَالَ: یَا ابْنَ اَخِی، اِنَّ بَنِی عَمِّکَ یَزْعُمُونَ اَنَّکَ تُؤْذِیهِمْ فِی نَادِیهِمْ، وَفِی مَسْجِدِهِمْ، فَانْتَهِ عَنْ ذَلِکَ قَالَ: فَحَلَّقَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ بَصَرَهُ اِلَی السَّمَاءِ فَقَالَ: «اَتَرَوْنَ هَذِهِ الشَّمْسَ؟». قَالُوا: نَعَمْ قَالَ: «مَا اَنَا بِاَقْدَرَ عَلَی اَنْ اَدَعَ لَکُمْ ذَلِکَ عَلَی اَنْ تَسْتَشْعِلُوا لِی مِنْهَا شُعْلَهً». قَالَ: فَقَالَ اَبُو طَالِبٍ: مَا کَذَبَنَا ابْنُ اَخِی، فَارْجِعُوا [حکم حسین سلیم اسد]: اسناده قوی.

[۹] ابویعلی موصلی، احمد بن علی، مسند ابی یعلی، ج۱۲، ص۱۷۶، تحقیق:حسین سلیم اسد، ناشر:دار المامون للتراث – دمشق، الطبعه:الاولی، ۱۴۰۴ ه – ۱۹۸۴م.

عقیل بن ابی‌طالب می‌گوید: عده‌ی از قریش نزد حضرت ابوطالب (علیه‌السّلام) آمدند و گفتند: پسر برادر تو ما را در مسجد و محل اجتماعمان آزار می‌دهد، از او بخواه از اذیت ما خودداری کند، ابوطالب (علیه‌السّلام) فرمود‌ ای عقیل محمد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) را برای من بیاور، عقیل گوید محمد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) را آوردم، ابوطالب فرمود؛ ‌ای پسر برادرم، پسر عموهای تو گمان می‌کنند که شما آنها را آزار می‌دهی پس از آن اجتناب کن، سپس حضرت رسول اکرم نگاه به آسمان کردند، و گفتند آیا خورشید را می‌بینید؟ گفتند بله، فرمودند من نمی‌توانم آنچه را برای شما آوردم ترک کنم حتی در مقابل اینکه شعله‌ی از این خورشید را برای من بیاورید، پس ابوطالب فرمود برادر زاده‌ی من دروغ نمی‌گوید، برگردید.

همچنین در بعضی از سروده‌های ابوطالب که در کتب اهل‌سنت نقل شده، این مساله به روشنی نمایان شده و حکایت از دفاع مجدانه ابوطالب از برادرزاده خویش دارد:
فلسنا و رب البیت نسلم احمدا••• لعزاء من عض الزمان و لا کرب

[۱۰] ابن کثیر الدمشقی، اسماعیل بن عمر، البدایه و النهایه، ج۳، ص۳۱۰.

قسم به خدای بیت الله الحرام که ما رسول اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) را تسلیم شما نخواهیم کرد. هرچه که بر ما فشار بیاورید و مشکلات بر ما افزوده شود.

عقیده دوستان و نزدیکان حضرت ابوطالب

از آن‌جا که اهل خانه بهتر می‌دانند که در خانه چیست و چه می‌گذرد، ایمان ابوطالب را باید از زبان اهل‌بیت (علیهم‌السّلام) شنید:

گزارش اول

حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ مُوسَی بْنِ الْمُتَوَکِّلِ رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَی الْعَطَّارُ قَالَ حَدَّثَنَا سَهْلُ بْنُ زِیَادٍ الْآدَمِیُّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ عَمْرِو بْنِ ثَابِتٍ عَنْ حَبِیبِ بْنِ اَبِی ثَابِتٍ رَفَعَهُ قَالَ: دَخَلَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) عَلَی عَمِّهِ اَبِی طَالِبٍ وَ هُوَ مُسَجًّی فَقَالَ یَا عَمِّ کَفَّلْتَ‌ یَتِیماً وَ رَبَّیْتَ صَغِیراً وَ نَصَرْتَ کَبِیراً فَجَزَاکَ اللَّهُ عَنِّی خَیْراً ثُمَّ اَمَرَ عَلِیّاً (علیه‌السّلام) بِغُسْلِهِ.

[۱۱] شیخ صدوق، محمد بن علی، الامالی، ص۴۸۹، تحقیق و نشر:قسم الدراسات الاسلامیه – مؤسسه البعثه – قم، الطبعه:الاولی، ۱۴۱۷ه.

حضرت رسول اکرم بر ابوطالب وارد شدند و فرمودند: ای عمو در کوچکی مرا تربیت نمودی و در یتیمی مرا کفالت کردی و در بزرگی‌ام مرا یاری نمودی پس خداوند بهترین پاداش‌ها را به تو عنایت کند. سپس به حضرت امیرالمومنین (علیه‌السّلام) امر فرمودند که او را غسل دهند.

گزارش دوم

حضرت امیرالمومنین (علیه‌السّلام) فرمودند:
عن الصادق عن آبائه (علیهم‌السّلام) ان امیرالمؤمنین کان ذات یوم جالسا فی الرحبه، والناس حوله مجتمعون، فقام الیه رجل فقال: یا امیرالمؤمنین انت بالمکان الذی انزلک الله به وابوک معذب فی النار؟ فقال له علی بن ابی طالب: مه فض الله فاک، والذی بعث محمدا بالحق نبیا لو شفع ابی فی کل مذنب علی وجه الارض لشفعه الله فیهم، ابی معذب فی النار وابنه قسیم الجنه والنار؟! والذی بعث محمدا بالحق نبیا ان نور ابی یوم القیامه لیطفئ انوار الخلایق کلهم الا خمسه انوار: نور محمد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)، ونوری، ونور الحسن، ونور الحسین، ونور تسعه من ولد الحسین، فان نوره من نورنا خلقه الله تعالی قبل ان یخلق آدم (علیه‌السّلام) بالفی عام.

[۱۲] شیخ طوسی، محمد بن حسن، الامالی، ص۳۰۵، تحقیق:قسم الدراسات الاسلامیه – مؤسسه البعثه، ناشر:دار الثقافه قم، الطبعه:الاولی، ۱۴۱۴ه.

امام صادق از پدر گرامی‌شان نقل کرد که روزی امیرالمومنین در فضای مسجد نشسته بود و مردم گرد او جمع بودند که مردی برخاسته و گفت: ‌ای امیرالمومنین چگونه است که شما در مکانی هستی که خداوند شما را در آن مکان قرار داده، در حالیکه پدرت به آتش دوزخ در غذاب است؟
حضرت فرمود: خدا زبانت را ببرد! به

  راهنمای خرید:
  • لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.