پاورپوینت روابط سیاسی با آمریکا
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت روابط سیاسی با آمریکا دارای ۱۱۵ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت روابط سیاسی با آمریکا،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت روابط سیاسی با آمریکا :
پاورپوینت روابط سیاسی با آمریکا
با حکم انفصال “دکتر مصدق” و انتصاب “سرلشگر زاهدی” در ۲۲ مرداد ۳۲ دورهای جدید برای ایران رقم میخورد. و روابط جدیدی بین ایران و ایالات متحده آمریکا به وجود آمد، که در این نوشتار به آنها پرداخته شده است.
فهرست مندرجات
۱ – زاهدی و سقوط مصدق
۱.۱ – صندوق مشترک ایران و ایالات متحده
۱.۲ – قرارداد دوستی ایران و آمریکا
۲ – زمامداری حسینعلاء
۳ – منوچهر اقبال
۴ – تاسیس ساواک
۵ – روی کار آمدن کندی
۶ – علم به جای امینی
۷ – ترور کندی و ادامه راه او در دولت منصور
۷.۱ – سرآغاز بهبود روابط ایران و آمریکا
۷.۲ – روابط شاه با ایالات متحده
۸ – فورد بعد از نیکسون
۹ – آغاز بحران در روابط ایران و آمریکا
۱۰ – آغاز بحران اقتصادی در ایران
۱۱ – آمریکاییها و فساد رژیم شاه
۱۲ – انتقاد از سیاست اختناق رژیم شاه
۱۳ – سیاست کارتر در مورد فروش اسلحه
۱۴ – بحران
۱۵ – آخرین سفر رسمیشاه به آمریکا
۱۶ – پانویس
۱۷ – منبع
زاهدی و سقوط مصدق
زاهدی در زمان “رزمآرا” سمت کل ریاست شهربانی را داشت و در زمان مصدق جزء نمایندگان مجلس سنا و از جناح راست سیاست ایران بود. زاهدی برای اینکه مجددا با کمونیستها روبرو نشود و وضع مانند زمان مصدق نباشد حزب توده را غیرقانونی اعلام کرد. بلافاصله در شهریور “آیزنهاور” رییس جمهور وقت آمریکا یک کمک فوری ۴۵ میلیون دلاری برای تامین کسر بودجه به ایران تخصیص داد. پرداخت این کمک تا مدت سه سال بعد از سقوط مصدق به هر ماه پنج ماه پنج میلیون دلار ادامه داشت. از سوی دیگر کمک فنی “اصل چهار ترومن” نیز تا دو سال بعد از زمامداری زاهدی مانند دوره مصدق پرداخت میشد. بنابراین پس از سقوط مصدق که آمریکاییان نسبت به پرداخت وام تعلل کردند، آمریکاییها این بار ایران را تنها نگذاشتند و سعی کردند که ایران را از این ورشکستگی اقتصادی نجات دهند. پس از دریافت وام زاهدی نامهای به آیزنهاور مینویسد و اظهار میدارد که ایران برای انعقاد یک موافقتنامه درباره نفت موافق است. یک هفته بعد ایالات متحده آمریکا اعلام کرد که علاوه بر بیشتر از ۲۰ میلیون دلار که قبلا از طریق “اصل چهار” پرداخت شده بود، ۴۷ میلیون دلار به ایران وام میدهد. در ۱۷ اکتبر ۱۹۵۳ (۲۵ مهر ۳۲) وزارت خارجه آمریکا اعلام کرد که “هربرت هوور” مشاور مخصوص از طرف آمریکا برای یک ماموریت ویژه که مربوط به اختلافات نفتی ایران و انگلیس میشود، به تهران میآید. در بیانیه وزارت خارجه ذکر شده بود که “هوور” هیچگونه اختیاری برای مذاکره نداشته و هیچگونه پیشنهادی با خود همراه ندارد.
[۱] هوشنگ مهدوی، غلامرضا، تاریخ روابط خارجی ایران در دوره پهلوی، ص۲۲، تهران، البرز، ۱۳۷۳.
بالاخره مسئله نفت به این ترتیب حل میشود که قرارداد جدیدی برای ایجاد یک کنسرسیوم بینالمللی نفت منعقد گردد. کنسرسیوم مزبور متشکل از ۸ کمپانی بود که ۴۰ درصد سهام را “بریتیش پترولیوم” و ۳۵ درصد دیگر را پنج کمپانی آمریکایی و ۵ سهم را ۹ کمپانی آمریکایی دیگر دارا بودند. به این ترتیب اختلاف ایران با انگلیس با مداخله آمریکاییها این گونه حل میشود.
[۲] سمسون، آنتونی، هفت خواهران نفتی، ص۷۰، مترجم ذبیح الله منصوری، تهران، امیرکبیر، ۲۵۳۶.
صندوق مشترک ایران و ایالات متحده
در اردیبهشت ۳۳ صندوق مشترک ایران و ایالات متحده آمریکا به وجود میآید تا از طریق آن به توسعه اقتصادی و صنعتی ایران کمک شود. در همین سال واشنگتن اعلام میکند که ایالات متحده میتواند، ۱۲۷ میلیون دلار برای برنامه هفت ساله دوم ایران خرج کند و توصیه میکند که عملیات باید زیر نظر “ابوالحسن ابتهاج” هزینه شود. در این سالها چند موسسه نمونه آمریکایی؛ از جمله “انستیتو فرانکلین” تاسیس مامور میشوند تا به چاپ و انتشار آثار آمریکایی بپردازد؛ اما نه آثاری که جوانان را به سوی کمونیزم سوق دهد.
[۳] صداقت کیش، جمشید، روابط ایران و آمریکا، ص۷۴، تهران، دهخدا، ۱۳۵۷.
قرارداد دوستی ایران و آمریکا
در فوریه ۱۹۵۵ ترکیه و عراق، “پیمان بغداد” را امضا میکنند و در طی سال ۱۹۵۴ و ۱۹۵۵ شوروی از ترس اینکه ایران وارد این پیمان گردد، در ایران چندان فعالیتی نمیکند. در اردیبهشت ۳۴ سناتور “لیندون جانسون” رهبر اکثریت سنای آمریکا در کنفرانسی که در کاخ سفید ترتیب میدهد، جزئیات کمک آمریکا به کشورهای مختلف را مطرح ساخت. این پیشنهاد قبلا توسط آیزنهاور پیشنهاد شده بود. طبق این طرح مبلغ کمک پیشنهادی برای ایران ۴۵ میلیون دلار بود که در اختیار ایران قرار داده شده بود. در ۱۵ مرداد ۳۴ بین ایران و آمریکا یک قرارداد دوستی و روابط اقتصادی و حقوقی و کنسولی در تهران امضا شد. مذاکرات این قرارداد از سال ۱۹۴۸ شروع شده بود. در آبان همین سال هیئت پارلمانی ایالات متحده مرکب از ۸ نفر که عضو کمیته روابط خارجی مجلس بودند به همراهی نماینده وزارت دفاع ایالاتمتحده وارد تهران شدند و با شاه و زاهدی به مذاکره نشستند. در آبان همان سال قراردادی بین دولت ایران و آمریکا در زمینه خرید کالا و وسایل کشاورزی از جانب ایران منعقد شد. همچنین در اسفند ۳۴ قرارداد ۵ ساله برای برنامه صنعتی خوزستان بین ایران و متخصصین آمریکایی در تهران امضا شد. کمی بعد در ۱۶ فروردین ۳۵ زاهدی از سمت خود استعفا داد و جای خود را به حسین علا داد.
[۴] صداقت کیش، جمشید، روابط ایران و آمریکا، ص۷۵ـ۸۰، تهران، دهخدا، ۱۳۵۷.
زمامداری حسینعلاء
در طی زمامداری علاء ایالات متحده کمکهای اقتصادی خود را ادامه میدهد و نفوذ بیشتری را در ایران دارد. ضمنا در اسفند ۳۴ قراردادی بین ایران و ایالات متحده منعقد میگردد که طبق آن استفاده از انرژی اتمی را برای مقاصد صلحآمیز متذکر میشود. در این دوره ریچارد نیکسون معاون ریاست جمهوری آمریکا در فروردین ۳۶ از ایران بازدید به عمل میآورد. علا به دلایلی که از عهده اجرای برنامهها برنیامد با مخالفت شدید مواجه شد و استعفا داد.
[۵] صداقت کیش، جمشید، روابط ایران و آمریکا، ص۸۰، تهران، دهخدا، ۱۳۵۷.
منوچهر اقبال
کمی بعد از نخستوزیری “منوچهر اقبال” در خرداد ۳۶ بین ایران و آمریکا عهدنامه مودت و روابط اقتصادی و حقوقی به اجرا درآمد. طبق این قرارداد دولت ایران تعهد نمود که در صورت ملی شدن سرمایهها و یا صنایع آمریکایی در ایران دولت خسارت وارده به آمریکا را جبران نماید. تقریبا یک ماه بعد نیز بین ایران و آمریکا موافقتنامهای منعقد شد. این موافقتنامه درباره تجهیزات و مواد مربوط به کمک دفاعی متقابل بین ایران و آمریکا میباشد. کمی بعد یک هیئت برجسته آمریکایی جهت شناخت موقعیت سیاسی و اقتصادی ایران وارد ایران شد و به موجب قراردادی که بین دو دولت منعقد گردید. سرمایهگذاران خصوصی آمریکایی به سرمایهگذاری در ایران تشویق و ترغیب شدند. در اسفند ۳۶ نماینده “چیسمانهاتانبانک” و “براداران لازارد” بانک توسعه صنعتی و بانک ایران و خاورمیانه را در ایران تاسیس کردند. بدین ترتیب در این سالها نمودار نفوذ آمریکا در ایران به لحاظ مسائل سیاسی، اقتصادی و دفاعی از اوایل این دهه حالت صعودی به خود میگیرد و به همین ترتیب این صعود و افزایش از حالت دوستی تغییر مسیر میدهد و روز به روز امتیازات آمریکا در ایران افزوده میشود. این سالها را میتوان یکی از پربارترین سالها برای آمریکا دانست. به عبارت دیگر در زمان اقبال زمینه مهیا و آماده گشت تا نتایج بیشتری برای آنها به ثمر برسد.
[۶] عاقلی، باقر، روزشمار تاریخ ایران، ص۸۶۸، تهران، گفتار، ۱۳۷۶.
تاسیس ساواک
سازمان امنیت و اطلاعات کشور (ساواک) در سال ۱۳۳۶ ایجاد شد. پس از کودتا و حضور مستقیم امریکا در سیاست ایران و تصمیم بر اینکه ایران به عنوان پایگاه اصلی آمریکا در منطقه باشد، به این امر توجه کردند و به سازمان دادن سیستم اطلاعاتی و امنیتی پرداختند. توجه آنها ابتدا معطوف به ایجاد سازمان قوی و فعال ضداطلاعات در ارتش شد و سپس به تاسیس ساواک پرداخته شد. در سال ۱۳۳۵ لایحه تشکیل ساواک توسط مجلس تصویب و در سال ۳۶ رسما تاسیس شد.
[۷] نجاتی، غلامرضا، تاریخ سیاسی ۲۵ ساله ایران، ص۹۲ـ۹۳، تهران، رسا، ۱۳۷۱، ج۱.
سازمان ساواک مامور سرکوب و مقابله با مخالفان رژیم و مبارزات سیاسی بود. این سازمان که در واقع اداره مرکزی سیا در خاورمیانه بود، تیمهای تعقیب و مراقبت متعدد داشت و به تدریج به یک سازمان مخوف تبدیل شد. ایالات متحده و سیا در تاسیس و سازماندهی آن نقش اساسی داشتند. یک سخنگوی کاخ سفید در همان سالها تایید نمود که ۱۷۵ ساواکی در حال حاضر مشغول گذراندن دوره تعلیماتی در مرکز سیا در “مکلین ویرجینیا” میباشند.
[۸] انوشه، سازمان سیا علیه مصدق، ص۴۶.
در دیماه ۳۸ اعلام شد که آمریکاییها پرداخت ۲۰ درصد کسر بودجه ایران را به عهده میگیرد. چند روز بعد؛ یعنی ۲۶ دی اردشیر زاهدی به سمت سفیر جدید ایران در ایالات انتخاب میشود و رهسپار آمریکا میگردد. انتخاب زاهدی را میتوان یکی از عوامل بسیار مهم حسن رابطه ایران و آمریکا دانست. به سخن دیگر تغییر رابطه دوستانه را به یک دستوری محض در نتیجه فعالیتهای زاهدی میتوان دید. در ۲۱ ژانویه رییس اتحادیه مطبوعات آمریکا “مونتگومری” وارد تهران میشود. این موضوع جامعه مطبوعات ایران را تحت تاثیر قرار داد و “روزنامه اطلاعات” مطالبی درباره گزارشگران مطبوعات آمریکایی مینویسد و اضافه میکند که اخباری که این گروه مینویسد، خلاف واقع است. این موضوع بالا میگیرد به نحوی که شاه، اول بهمن ۳۸ از مقالاتی که بر علیه ایران در پارهای از مطبوعات آمریکا منتشر میشود، انتقاد میکند.
[۹] روبین، باری، جنگ قدرتها در ایران، ص۹، ترجمه محمود مشرقی، تهران، آشتیانی، ۱۳۶۳.
از دیگر مسائل دوره اقبال بازدید شاه از انگلیس و آمریکا است. آیزنهاور نیز از ایران دیدار میکند و حمایت خود را نشان میدهد. دکتر اقبال همچنان بر سر کار است؛ اما اوضاع اقتصادی ایران به نحو شدیدی سخت و دشوار میشود. بنابراین دولت اقبال با مخالفت جمعی از نمایندگان ساقط میشود.
[۱۰] صداقت کیش، جمشید، روابط ایران و آمریکا، ص۷۶، تهران، دهخدا، ۱۳۵۷.
روی کار آمدن کندی
انتخاب کندی به ریاست جمهوری آمریکا در آبان ۳۹ تکان شدیدی به رژیم ایران داد. رژیم کودتا با کمک جمهوریخواهان روی کار آمده بود. مادام که آیزنهاور زمام امور را در دست داشت آسوده خاطر بود، کمکهای نظامی و مالی آمریکا به سوی ایران سرازیر بود و شاه به خودش اجازه میداد که با شورویها سرشاخ شود و حتی با آمریکاییها قرارداد دفاعی ببندد. همان طور که گفته شد همه چیز بر طبق دوستی و حمایت پیش میرفت؛ اما روی کارآمدن کندی همه معادلات را به هم میزد. او با سر دادن شعارهای آزادی، انتخابات، آزادی فعالیتهای سیاسی شاه را نگران کرده بود. دکتر “علی امینی” نیز که در سال ۳۷ به دنبال مصاحبهای در واشنگتن گفته بود که بهتر است درآمد کشورهای نفتخیز خاورمیانه در صندوقی جمعآوری و به نسبت جمعیت کشورهای مزبور بین آنان تقسیم شود، غضب شاه را بر انگیخته بود و احضار شده بود. جریانات سیاسی با توجه به نقش علی امینی و ارتباطات او با پرزیدنت کندی منجر به جوی علیه شاه و به سود امینی شد. در اواخر اسفند ۳۹ کندی، “هریمن” نماینده ویژه خود را به تهران فرستاد تا به شاه بگوید که اصلاحات اجتماعی در ایران ضروری است. همچنین آنها برای شاه روشن ساخته بودند که امینی را بهترین گزینه برای انجام اصلاحات میدانند. در ۱۶ اردیبهشت “شریف امامی” استعفا داد و علی امینی نخستوزیر شد. امینی در ابتدا یک وام ۷۵۰ میلیون دلاری از آمریکا درخواست کرد که واشنگتن آن را موکول به اجرای اصلاحات ارضی کرد.
[۱۱] روبین، باری، جنگ قدرتها در ایران، ص۹۰، ترجمه محمود مشرقی، تهران، آشتیانی، ۱۳۶۳.
چهارمین سفر شاه به واشنگتن در اواخر فروردین ۴۱ در واقع بسیار حساس و سرنوشت ساز بود و در رویدادهای بعدی ایران تاثیر فراوان داشت؛ زیرا اصولا کندی از شاه و طرز حکومت او خوشش نمیآمد؛ اما شاه، حفظ موقعیت خود را در گرو مذاکره با کندی میدانست. کندی از شاه خواست بخشی از هزینههای نظامی خود را صرف بهبود وضع اقتصادی کشور کند و ارتش ۲۰۴ هزار نفری خود را در یک دوره دو یا سه ساله به ۱۵۰ هزار نفر کاهش دهد. پذیرفتن این پیشنهاد برای شاه بسیار دشوار بود؛ اما به ظاهر آن را پذیرفت. در عوض شاه از کندی خواست از حمایت علی امینی دست بکشد؛ چرا که اصلاحات امینی برای او اعتبار قابل ملاحظهای کسب کرده بود تا این حد که این موقعیت را داشت که شاه را به مبارزه بطلبد. پس شاه زمینه برکناری او را فراهم نمود.
[۱۲] گازیوروسکی، مارک، ص۳۰۱ـ۳۹۹.
اما در این مبارزه ناتوانی امینی در رویارویی با نارضایتی طبقه متوسط که تجلی آن در دانشگاه تهران روی داد، نمایان شد. شاه دستور یک حمله نظامی به دانشگاه را داد و فجایعی را به بار آورد که به آمریکاییها بگوید آزادی مورد نظر شما به این اعتراضات میانجامد. چرا که شاه اجرای دموکراسی غربی را در کشورهایی مانند ایران غیر ممکن میدانست و کوششهای آمریکا را در جهت بستن پر و بال خود میدانست.
[۱۳] سالینجر، پیر، آمریکا در بند، ص۹۴، تهران، کتابسرا، ۱۳۶۲.
علم به جای امینی
شاه چند ماه بعد نسخهای را که کندی به عنوان نسخه اصلاحاتی برای کشورهای جهان سوم و آمریکای لاتین تهیه کرده بود به عنوان “انقلاب سفید” اعلام کرد و “اسدالله علم” را که مهرهای انگلیسی بود به جای امینی روی کار آورد و دوباره آمریکا، شاه را به عنوان دیکتاتور مصلح مورد حمایت قرار داد و به این نتیجه رسید که تاکید بیش از حد بر فضای باز سیاسی منافع آنها را تامین نمیکند.
[۱۴] مسعودانصاری، احمدعلی، پس از سقوط، ص۹۷ـ۹۸، تهران، موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، بیتا.
در نتیجه آزادیهای سیاسی کوتاه مدت دوره شریف امامی و امینی جنبشهای ملی و مذهبی جدیدی آغاز شد که بیشتر خواست قانونی و علنی داشت؛ اما تنها حرکت گسترده ضد رژیم در پایان این دوره در سال ۴۲ به رهبری امام خمینی آغاز شد که تا قیام ۱۵ خرداد ادامه داشت.
[۱۵] خلجی، عباس، اصلاحات آمریکایی و قیام ۱۵ خرداد، ص۶۱، تهران، مرکز اسناد انقلاب، ۱۳۸۱.
ترور کندی و ادامه راه او در دولت منصور
با ترور کندی پیش از پایان دوره ریاست جمهوری، وی در سال ۴۲ “لیندون جانسون” جانشین او شد.
[۱۶] عاقلی، باقر، روزشمار تاریخ ایران، ص۱۶۵، تهران، گفتار، ۱۳۷۶.
او همان دکترین کندی را دنبال کرد، با این تفاوت که نیروی نظامی کشورهای زیر سلطه را نیز در دستور کار خود قرارداد. روابط ایران و ایالاتمتحده در این دوره ابعاد بسیار گستردهای به خود گرفت. از این رهگذر در حالی که آمریکا به شدت تمام، اجزای حکومت شاه را به زیر سلطه خود درمیآورد، وزارت دفاع این کشورها مدتها بود که ایران را برای اعطای مصونیت سیاسی به نظامیان آمریکایی مامور در ایران و وابستگانشان تحت فشار قرار داده بود. بنابراین در ۲۶ آبان ۴۲ دولت علم لایحه اعطای مصونیت قضایی نظامیان آمریکایی در ایران را به مجلس سنا تقدیم کرد؛ اما پس از آن لایحه از نخستوزیری برکنار شد و منصور به جای او نشست. منصور با پافشاری این لایحه را تصویب کرد و آمریکا پس از تصویب اعطای مصونیت با پرداخت وام به ایران موافقت کرد.
[۱۷] ملک محمدی، حمیدرضا، ژاندارم و ژنرال، ص۱۵۰، تهران، مرکز اسناد، ۱۳۸۵.
اما کارشناسان آمریکایی خود متوجه میشدند، این روند به یک انقلاب گسترده منجر خواهد شد. “پرفسور کویلریانگ” وابسته سابق سفارت آمریکا در تهران در گزارشی که به سمینار مشکلات معاصر ایران تسلیم کرده بود، گفته بود: «از سال ۳۲ به بعد به استثنای ۱۵ ماهی که حکومت در دست دکتر امینی بود، شاه همواره تمام امور کشور را در اختیار داشت و اکنون نیز حکومت ایران مسئلهای است، مربوط به شخص او و دیکتاتوری او… من ادعا نمیکنم که روزهای حکومت شاه به سر رسیده است؛ اما به درستی میتوان گفت که سالهای او شمرده شده است. یک قیام یا یک تصادم برای واژگون کردن این حکومت اجتنابناپذیر است. این واقعیت را نمیتوان منکر شد که تندروان چپ و راست دارند در ایران با هم متحد میشوند و نتیجه هر چه باشد به نفع آمریکا نخواهد بود، بنابراین برمیگردیم به این که بایست برنامه و روش ما در ایران تغییر یابد.
[۱۸] آل احمد، جلال، در خدمت و خیانت روشنفکران، ص۱۰۲، تهران، خوارزمی، ۱۳۵۷، چاپ۲
سرآغاز بهبود روابط ایران و آمریکا
مرگ نابهنگام “کندی” و حکومت “لیندون جانسون” سرآغاز بهبود روابط ایران و آمریکا بود. “محمدرضا شاه” در دوران حکومت “جانسون” دو بار در سالهای ۴۳ و ۴۷ به طور رسمی از ایالاتمتحده آمریکا بازدید کرد و مورد استقبال قرار گرفت. به رغم گرمی روابط مابین “محمدرضا شاه” و “پرزیدنت جانسون” بین ایران و آمریکا بر سر خرید جنگ افزار اختلاف نظرهایی وجود داشت، چرا که اشتهای شاه در انبار کردن سلاحهای مدرن پایانناپذیر بود.
[۱۹] سفری، محمد، قلم و سیاست، ص۷۸، بی جا، نامک، ۱۳۷۱.
از سوی دیگر در اواسط دهه ۴۰ دولت ایران با کنسرسیوم بر سر میزان سهمیه خرید نفت کشمکش پیدا کرد. شاه خواستار فروش هر چه بیشتر نفت و تحصیل پول برای اجرای برنامههای مدرنیزه کردن کشور و نیز خرید جنگ افزار بود. سرانجام با مداخله دولت آمریکا کمپانیهای آمریکایی با افزایش تولید و خرید نفت ایران موافقت کردند؛ ولی تحویل جنگ افزارهای آمریکایی به خصوص هواپیمای مدرن به علت مخالفت کنگره با بنبست روبهرو شد. در تابستان ۴۵ شاه به دوست قدیمیخود “روزولت” متوسل شد و در مذاکرات سه ساعته با او از روش آمریکاییها در بیتوجهی به خواستههایش گله کرد و گفت: از این که مانند بچههای مدرسه با او رفتار میشود، خسته شده است. سرانجام پس از مذاکرات طولانی و به رغم مخالفتهای چند تن از سناتورها که در راس آنها “ویلیام فولبرایت” رییس کمیته خارجی سنای آمریکا قرار داشت، دولت “جانسون” با فروش دو اسکادران هواپیمای “اف ـ ۴” و جنگ افزارهای دیگر تحت شرای
- لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.