پاورپوینت رساله حی بن یقظان
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت رساله حی بن یقظان دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت رساله حی بن یقظان،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت رساله حی بن یقظان :
پاورپوینت رساله حی بن یقظان
حی بن یقظان، عنوان مشترک داستان عرفانی ابنسینا و قصه فلسفی ابنطفیل است که هر دو به عربیاند.
فهرست مندرجات
۱ – حی بن یقظان
۲ – حیبن یقظان نوشته ابنسینا
۲.۱ – رساله حیبن یقظان حکایت سیروسلوک نفس انسان
۲.۲ – تفسیر و تاویل این نام
۲.۳ – اختلافنظر درباره مضمون این رساله
۲.۳.۱ – نظر گواشون
۲.۳.۲ – نظر کوربن
۲.۳.۳ – حیبن یقظان تجلی قدسی عقل فعال
۲.۳.۴ – پورنامداریان موافق با نظر کوربن
۲.۴ – رمزگشایی این حکایت تمثیلی
۲.۵ – مشترکات رساله حیبن یقظان و داستانهای رمزی عرفانی
۳ – جایگاه و بازتاب رساله حیبن یقظان ابنسینا
۳.۱ – نظر کوربن
۳.۲ – نشر پاورپوینت رساله حی بن یقظان
۳.۳ – ترجمهها و شروح متعدد
۳.۳.۱ – خطای مشترک این شروح
۴ – حی بن یقظان نوشته ابنطفیل
۴.۱ – حیبن یقظان اثر فلسفی
۴.۲ – زبان اشاره و رمز
۴.۳ – طی مراحل زندگی انسانی
۴.۴ – راههای وصول به حقیقت ثابت و پایدار
۴.۵ – نقد رای فارابی
۴.۶ – بخش داستانی این رساله
۴.۷ – رشد و تکامل حیبن یقظان در هفت مرحله
۴.۸ – اختلاف در تأویل برخی از رموز داستان
۴.۸.۱ – نظر سعید شیخ
۴.۸.۲ – جزیره متروکه نماد عالم طبیعت بکر
۴.۸.۳ – موضوع اصلی هماهنگی دین و فلسفه
۴.۸.۴ – نظر گودمن
۴.۸.۵ – نظر دیگر در موضوع رساله
۴.۸.۶ – نظر بورگل
۴.۸.۷ – نظر ابراهیمی دینانی
۴.۹ – استفاده از منابع دینی فلسفی عرفانی و ادبی
۴.۱۰ – داستان حیبن یقظان شبیه کتاب ایمن ذریس
۴.۱۱ – تأثیر انسان تنهای ابنباجه بر این رساله
۴.۱۲ – جنبه محتوا و زیرساختهای فلسفی
۵ – جایگاه و بازتاب رساله حیبن یقظان ابنطفیل
۵.۱ – توجه به جنبه محتوایی این رساله
۵.۲ – نظر ابراهیمی دینانی
۶ – چاپها و ترجمهها
۷ – مقایسه دو رساله با یکدیگر
۷.۱ – جنبه مشابهت و تفاوت
۷.۲ – حیبن یقظان نماد دو حقیقت متفاوت
۷.۳ – تفاوتهای دیگر
۸ – فهرست منابع
۹ – پانویس
۱۰ – منبع
حی بن یقظان
بنابه گفته کوربن
[۱] ابنسینا، حی بن یقظان، ترجمه و شرح فارسی منسوب به جوزجانی، مقدمه، ص دوازده، چاپ هانری کوربن، تهران ۱۳۶۶.
درباره رساله سومی به همین نام که به ابنسینا منسوب است، سخنان و تردیدهایی مطرح شده است که همگی از اشتباه ابنخلدون در انتساب رساله ابنطفی ل به ابنسینا ناشی شدهاند.
حیبن یقظان به فارسی یعنی زنده پسر بیدار.
حی و یقظان هر دو صفتاند و در این عبارت، اضافه بنوت برقرار است.
پس بنابر قاعده زبان فارسی که نام پسر به پدر اضافه میشود، میتوان آن را زنده بیدار ترجمه کرد.
[۲] ضیاءالدین سجادی، قصه حی بن یقظان: به روایت ابوعلی سینا، ج۱، ص۹، سهروردی، ابنطفیل، و قصه سلامان و اَبسال: به روایت ابوعلی سینا، ابنطفیل، خواجهنصیر، محمودبن میرزاعلی، عبدالرحمن جامی، تهران ۱۳۷۴ش.
اگرچه ابنطفیل در تألیف این رساله از جهاتی تحت تأثیر ابنسینا و رساله او به همین نام است، اثر او تفاوتهای عمدهای با اثر ابنسینا دارد، نظیر اینکه در این دو رساله شخصیت حیبن یقظان متفاوت است.
ازاینرو، این مقاله در سه بخش عرضه میشود: ۱) حی بن یقظان، نوشته ابنسینا؛ ۲) حیبن یقظان، نوشته ابنطفیل؛ ۳) مقایسه دو رساله با یکدیگر.
حیبن یقظان نوشته ابنسینا
اگرچه در آغاز رساله نام مؤلف ذکر نشده، اما تاکنون هیچ تردیدی درباره انتساب این رساله به ابنسینا اظهار نشده است.
چنانکه از عبارات آغاز رساله
[۳] ابنسینا، حی بن یقظان، ترجمه و شرح فارسی منسوب به جوزجانی، ، ص ۲ـ۳، چاپ هانری کوربن، تهران ۱۳۶۶.
برمیآید، ابنسینا بنابه درخواست دوستانش، به توضیح و بیان قصه حیبن یقظان مبادرت کرده است.
او این رساله را هنگام حبس در قلعه فردجان ، از قرای همدان ، نگاشته است.
[۴] علیبن یوسف قفطی، تاریخالحکماء، ج۱، ص۴۲۱، و هو مختصر الزوزنی المسمی بالمنتخبات الملتقطات من کتاب اخبارالعلماء باخبار الحکماء، چاپ یولیوس لیپرت، لایپزیگ ۱۹۰۳.
زبان رساله چندان ساده نیست، زیرا در قالب خاصی به نگارش درآمده است.
به نظر کوربن
[۵] ابنسینا، حی بن یقظان، ترجمه و شرح فارسی منسوب به جوزجانی، ، مقدمه، ص نه چاپ هانری کوربن، تهران ۱۳۶۶
حیبن یقظان در قالب رمز و تمثیل نگاشته شده نه مجاز و استعاره .
به گفته پورنامداریان ،
[۶] تقی پورنامداریان، رمز و داستانهای مرزی در ادب فارسی: تحلیلی از داستانهای عرفانی ـ فلسفی ابنسینا و سهروردی، ج۱، ص۲۲۱ـ۲۲۳، تهران ۱۳۶۴ش.
رسالههایی چون حیبن یقظان ابنسینا و رسالههای نظیر آن از وی، سهروردی و دیگران، مانند رسالهالطیر سلامان و ابسال ، عقل سرخ و قصهالغربه الغریبه ، از جمله داستانهای رمزی بهشمار میروند.
آنها حکایت واقعههای روحانیاند که در سطح جهانی فوقِ احساس تجربه شده و در قالب داستانی به نگارش درآمدهاند. به همین سبب نباید آنها را با تمثیل اشتباه کرد.
درواقع، عنوان داستان رمزی، هم به صورت ظاهر و هم به نوع تجربه و موضوعِ مطرح شده اشاره دارد.
در عین حال، این آثار را غالباً از آثار تمثیلی دانستهاند.
رساله حیبن یقظان حکایت سیروسلوک نفس انسان
رساله حیبن یقظان، حکایت سیروسلوک نفس انسان است که به مدد و دستگیری حی بن یقظان، پیر سالخوردهای که جز شکوه پیران نشانی از سالخوردگی ندارد، به معرفت عوالم هستی و اطراف و اکناف آن راهنمایی میشود.
شهر او بیتالمقدس است و چنانکه در رساله از زبان او بیان میشود، پیشهاش سیاحت بر گرد جهان است تا بر احوال آن آگاه باشد و رو به سوی پدر یعنی بیدار
[۷] چاپ احمد امین، (قاهره) : دارالمعارف، (۱۹۵۲).
دارد که منشأ و مبدأ اوست و همه علم خود و کلید همه علوم را از او گرفته است
[۸] ابنسینا، حی بن یقظان، ج۱، ص۳، ترجمه و شرح فارسی منسوب به جوزجانی، چاپ هانری کوربن، تهران ۱۳۶۶.
[۹] ابنسینا، حی بن یقظان، ترجمه و شرح فارسی منسوب به جوزجانی، ص ۹، چاپ هانری کوربن، تهران ۱۳۶۶.
تفسیر و تاویل این نام
در تفسیر و تأویلِ نام حیبن یقظان، رأی مشترک اغلب شارحان قدیم و جدید این است که او همان عقل فعال در اصطلاح فلسفه یا فرشته (دهمین فرشته از سلسله فرشتگان کروبی ) یا جبرئیل در زبان شرع است.
حیبن یقظان با افشای نامش، فرشتگی خود را آشکار میسازد.
حی اشاره به نامیرایی فرشته و یقظان به معنای راه نداشتن خواب به قلمرو زندهای است که عقل صرف است.
یقظان یعنی پدرِ حی، بنابر شرح جوزجانی ، اشاره به عقل اول و بنابر شرح ابنزیله اشاره به مبادی اول، یعنی خدا و دیگر عقول فعال بین او و خداست.
بیتالمقدس همان مشرقی است که حیبن یقظان، سالک را با رموز آن آشنا خواهد کرد و اشاره به عالم عقول است که دارای گوهری مقدس و به دور از حلول مادّه در آن است
[۱۰] ابنسینا، حی بن یقظان، ج۱، ص۱۰، ترجمه و شرح فارسی منسوب به جوزجانی، چاپ هانری کوربن، تهران ۱۳۶۶.
[۱۱] ابنسینا، رسائل، ج۱، شرح ابنزیله، ص۱ـ۳، ج :۱ پاورپوینت رساله حی بن یقظان، چاپ آوگوست فردیناند میکال مهرن، آمستردام ۱۹۷۹.
[۱۲] یادداشتهای کوربن، ص۹۰ـ۹۲، ابنسینا، حی بن یقظان، ترجمه و شرح فارسی منسوب به جوزجانی، چاپ هانری کوربن، تهران ۱۳۶۶.
[۱۳] ابنسینا، ج۱، ص۴، پانویس ۱، پاورپوینت رساله حی بن یقظان، در رسالات حی بن یقظان، ترجمه برهانالدین حمدی سنندجی، سنندج ۱۳۵۵.
چنانکه سالک در رساله حکایت میکند
[۱۴] ابنسینا، حی بن یقظان، ج۱، ص۲۴، ترجمه و شرح فارسی منسوب به جوزجانی، چاپ هانری کوربن، تهران ۱۳۶۶.
و بنابر آنچه از شرح جوزجانی
[۱۵] ابنسینا، حی بن یقظان، ج۱، ص۲۶، ترجمه و شرح فارسی منسوب به جوزجانی، چاپ هانری کوربن، تهران ۱۳۶۶.
به دست آمده است، سیاحتی که سالک از پیر میخواهد تا او را بدان راهنمایی کند، سفر به سوی مشرق و به تعبیر روشنتر، رسیدن به مرتبه دانش شهودی ( علم فراست ) است که عقول از آن برخوردارند و وصول به آن منوط به تجرد از ماده و عوارض آن است.
اختلافنظر درباره مضمون این رساله
درباره مضمون این رساله و اینکه تا چه اندازه با آموزههای مشهور و شناختهشده ابنسین ا در نوشتههای دیگرش همسویی و همخوانی دارد، میان محققان فلسفه سینایی اختلافنظر است.
نظر گواشون
گواشون با استناد به گفتههای جوزجانی، شارح فارسی رساله،
[۱۶] ابنسینا، حی بن یقظان، ج۱، ص۸۷، ترجمه و شرح فارسی منسوب به جوزجانی، چاپ هانری کوربن، تهران ۱۳۶۶.
کوشیده است که مضمون این رساله را به یاری نوشتههای عمده فلسفی ابنسینا توضیح دهد
او
[۱۷] ابنسینا، حی بن یقظان، ج۱، ص۹، ترجمه و شرح فارسی منسوب به جوزجانی، چاپ هانری کوربن، تهران ۱۳۶۶.
هرگونه تفسیر عرفانی، باطنی و غنوصی/ گنوسی از رساله حیبن یقظان را منکر شده و در نهایت به این نتیجه رسیده است که همه معانی متن اگر جمله به جمله و غالباً واژه به واژه مقابله شوند، در آثار فلسفی ابنسینا یافت میشوند و او در همه اینها نشانی از گنوس نمییابد.
به نظر شرفالدین خراسانی
[۱۸] دائرهالمعارف بزرگ اسلامی، ج ۴، ص ۲۷ ،زیرنظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران ۱۳۶۷ .
نیز، ابنسینا اندیشههای غنوصی نداشته است، بلکه او فیلسوفی عقلگرا بوده و عرفانی که به او نسبت داده میشود، زاییده مستی عقل است؛ عقلی که از محدودیتهای خود آگاه و برآشفته است و میکوشد تا خود را از چنگ مقال برهاند و به خیال پناه برد.
نظر کوربن
در مقابل، کوربن بر این نظر که رساله مذکور دربرگیرنده دیدگاه عرفانی ابنسیناست تأکید بسیار کرده و گفته است در میان آثار ابنسینا ، با یک دور از تمثیلهای عرفانی مشتمل بر سه رساله حیبن یقظان، رسالهالطیر ، و سلامان و ابسال مواجه میشویم که موقعیت ابنسینا را به عنوان انسان در عالمی تعیین میکند که این فیلسوف گاهی در آثار بزرگی چون شفا و گاهی در رسالههای کوچک و بزرگ بسیار تشریح کرده است.
اهمیت این تمثیلها به دلیل سیمای متفاوتی است که از فلسفه سینایی نشان میدهند.
در بازخوانی روشمندانه این سه رساله، حیبن یقظان باید در مرتبه نخست قرار گیرد.
در این رساله، هم موقعیت فلسفی انسان در نظام سینایی، هم سیمای متفاوتی از فلسفه او و هم موقعیت تحقیق ابنسینا در عالم نظامهای فلسفی، در میان است.
حیبن یقظان تجلی قدسی عقل فعال
به گفته کوربن، شخصیت حیبن یقظان به عنوان تجلی قدسی عقل فعال، ظاهراً خویش را بر حیات باطنی ابنسینا تحمیل کرده، جزء مکمل حیات معنوی وی در مقام فیلسوف شده و برطبق تعالیم این حکایت، ابنسینا در معیت او به عنوان راهنمای روحانی روزگار گذرانده است.
ازاینرو، کوربن در کتاب ابنسینا و تمثیل عرفانی، با نگاه تأویلی به تحقیق و بررسی در مضامین رمزی رسالههای یادشده پرداخته و نکات شایان توجهی را اظهار کرده است.
سخن سهروردی
[۱۹] یحییبن حبش سهروردی، مجموعه مصنّفات شیخاشراق، ج۲، ص۲۷۵، چاپ هانری کوربن، تهران ۱۳۸۰ش.
را که در آغاز قصهالغربه الغریبه درباره حیبن یقظان ابنسینا گفته است (هرچند شامل سخنان روحانی شگفت و اشارتهای عمیق است، اما عاری از تلویحاتی است که به « طور اعظم » یعنی «طامّه کبری» اشاره کند، که در نامههای خداوندی مخزون و در رموز حکما مکنون و نیز در داستان سلامان و ابسال ابنسینا مخفی است، مگر در آخر رساله حیبن یقظان)، تأییدی بر نظر کوربن میتوان دانست.
پورنامداریان موافق با نظر کوربن
پورنامداریان
[۲۰] تقی پورنامداریان، رمز و داستانهای مرزی در ادب فارسی: تحلیلی از داستانهای عرفانی ـ فلسفی ابنسینا و سهروردی، ج۱، ص۲۳۸ـ۲۴۰، تهران ۱۳۶۴ش.
نیز موافق با نظر کوربن، اظهار کرده است که سه داستان رمزی ابنسینا، حیبن یقظان، رسالهالطیر و سلامان و ابسال، دوره کاملی از سلوک عرفانی و اشراقی را نشان میدهند.
در داستان اول، سالک ضمن دیدار فرشته ، مسیرِ سفر بازگشت به مشرق و موانع آن را میشناسد و فرشته پس از بیان تعالیم خود از وی دعوت میکند که اگر میخواهد به دنبالش برود.
در داستان دوم، سالک که اکنون به عمق غربت و گرفتاری خود پی برده است، سفر را همراه مرغان دیگر آغاز میکند و به درگاه ملک میرسد و از ملک میخواهد که بقایای بند را از پایش بردارد؛ اما این دیدار وطن اصلی، گذراست و هنوز اسارت وی و نجات همیشگیاش از غرب فرا نرسیده است.
در داستان سوم، با مرگ ابسال ــکه همان سالک داستان اول و مرغ واصل داستان دوم است که اکنون در عرفان به درجه کمال رسیده است ــ آزادی جاودان و بازگشت دائمی تحقق میپذیرد و دوره سلوک نفس به پایان میرسد.
رمزگشایی این حکایت تمثیلی
کوربن در رمزگشایی این حکایت تمثیلی هفت پرده متوالی را قابل تشخیص دانسته است که عبارتاند از:
۱) مواجهه با فرشته
[۲۱] ابنسینا، حی بن یقظان، ج۱، ص۲ـ۹، ترجمه و شرح فارسی منسوب به جوزجانی، چاپ هانری کوربن، تهران ۱۳۶۶.
۲) تشرف یا به تعبیر بهتر سرآغاز تشرف
[۲۲] ابنسینا، حی بن یقظان، ج۱، ص۱۱ـ۲۱، ترجمه و شرح فارسی منسوب به جوزجانی، چاپ هانری کوربن، تهران ۱۳۶۶.
۳) طلب شرق و روی آوردن به شرق
[۲۳] ابنسینا، حی بن یقظان، ج۱، ص۲۴ـ۳۸، ترجمه و شرح فارسی منسوب به جوزجانی، چاپ هانری کوربن، تهران ۱۳۶۶.
۴) مغرب
[۲۴] ابنسینا، حی بن یقظان، ج۱، ص۴۰ـ۴۹، ترجمه و شرح فارسی منسوب به جوزجانی، چاپ هانری کوربن، تهران ۱۳۶۶.
۵) به سوی مشرق
[۲۵] ابنسینا، حی بن یقظان، ج۱، ص۵۴ـ۵۵، ترجمه و شرح فارسی منسوب به جوزجانی، چاپ هانری کوربن، تهران ۱۳۶۶.
۶) مشرق
[۲۶] ابنسینا، حی بن یقظان، ج۱، ص۵۸ـ۷۹، ترجمه و شرح فارسی منسوب به جوزجانی، چاپ هانری کوربن، تهران ۱۳۶۶.
۷) ختم مقال.
[۲۷] ابنسینا، حی بن یقظان، ج۱، ص۸۱ـ ۸۷، ترجمه و شرح فارسی منسوب به جوزجانی، چاپ هانری کوربن، تهران ۱۳۶۶.
به نظر کوربن، این رساله دعوتی به شرق و روی کردن به شرق است و معنای شرق از زبان فرستادهای از خود شرق، برای سالک بیان شده است.
فرستادهای که جهت را به او نشان میدهد، مراحل دشوار سفر به آنجا و شرایط مبادرت به این سفر را توصیف و طرح میکند و در نهایت با این دعوت خاتمه مییابد که «اگر خواهی که با من بیایی، سپسِ من بیای».
به نظر گودمن، ابنسینا در این داستان به عقل انسان زنده اشاره میکند که تحت تأثیر عقل فعال همیشه بیدار است، یعنی اُقْنومی که خدا از طریق او حقیقت خود را به عقل آدمی میشناساند و درواقع، هرگونه نظم و معقولیت را به طبیعت میبخشد.
مشترکات رساله حیبن یقظان و داستانهای رمزی عرفانی
احساس غربت و غریبه بودن در عالم محسوس و خاکی، میل بازگشت به موطن اصلی، واقعه شهود و مواجهه با فرشته راهنما که مسیر سفر بازگشت را به سالک، یعنی نفس آدمی، نشان میدهد، از جمله مضامین مشترک میان رساله حیبن یقظان و داستانهای رمزی عرفانی آیینهای مختلف از قبیل مزدایی ، مانوی ، گنوسی و نوشتههای منسوب به هرمس و نیز تمثیلها و داستانهای رمزی دیگر از ابنسینا ، سهروردی ، بایزید ، سنایی و مانند ایشان از اندیشمندان مسلمان است.
از نمونههای مقدّم بر نوشتههای رمزی ابنسینا، سفر زردشت به «ایران ـ ویج» و حصول پیامبری او و ارداویرافنامه را میتوان نام برد.
[۲۸] تقی پورنامداریان، رمز و داستانهای مرزی در ادب فارسی: تحلیلی از داستانهای عرفانی ـ فلسفی ابنسینا و سهروردی، ج۱، ص۲۳۸ـ۲۷۵، تهران ۱۳۶۴ش.
جایگاه و بازتاب رساله حیبن یقظان ابنسینا
این رساله در نوع خود نه تنها در میان آثار ابنسیان بدیع بوده، بلکه در سنّت نگارشهای فلسفی مسلمانان نیز تازگی داشته است و پس از آن، سهروردی و ابنطفیل هریک به نوعی در بیان مقاصد فکری خود از آن متأثر شدهاند.
امینالدین فضل الله روزبهان خنجی اصفهانی مشهور به خواجهملا ، مؤلف تاریخ امینی، هم کتابی داشته است به نام بدیعالزمان فی قصه حیبن یقظان ، به فارسی در شرح تدرج نفس ناطقه در مراحل حکمت نظری و عملی که در تألیف آن تحت تأثیر رساله ابنسینا بوده است.
[۲۹] حاجیخلیفه ، ج ۱، ستون ۲۳۶،.
[۳۰] ضیاءالدین سجادی، قصه حی بن یقظان: به روایت ابوعلی سینا، ج۱، ص۲۷، سهروردی، ابنطفیل، و قصه سلامان و اَبسال: به روایت ابوعلی سینا، ابنطفیل، خواجهنصیر، محمودبن میرزاعلی، عبدالرحمن جامی، تهران ۱۳۷۴ش.
نظر کوربن
به نظر کوربن
[۳۱] ابنسینا، حی بن یقظان، ترجمه و شرح فارسی منسوب به جوزجانی، مقدمه، ص نه ، چاپ هانری کوربن، تهران ۱۳۶۶
، این تمثیل نخستین منبع برای تشخیص و شناخت طرح ابنسینا در حکمت مشرقی است که در آن شهود شرق بهروشنی و صراحت بیان شده است.
به همین دلیل، این رساله سندی حائز اهمیت برای ارزیابی مناسبات ایجابی میان ابنسینا و سهروردی به شمار میرود، زیرا رساله تمثیلی قصهالغربه الغریبه سهروردی نقطه عزیمت خوشی را بر سخن پایانی آن بنا نهاده و انگیزهای برای اوجگیری یافته است.
اینکه چه مقدار از الهام سینایی در دور تمثیلهای سهروردی تلویحاً یا حتی به تصریح آمده است، پرسشی درخور توجه و پیجویی در عرصه مطالعه و تحقیق درباره حکمت اشراقی سهروردی است.
به هر حال، چنین رابطهای به صراحت تصدیق شده است و نه فقط برای مفهوم شرق و مفهوم فلسفه مشرقی، بلکه برای همه جهتیابی معنویت ایرانی در سدههای بعدی نیز اهمیتی بسزا داشته است.
آنچه سهروردی
[۳۲] یحییبن حبش سهروردی، مجموعه مصنّفات شیخاشراق، ج۲، ص۲۷۵، چاپ هانری کوربن، تهران ۱۳۸۰ش.
در آغاز قصهالغربه الغریبه درباره حیبن یقظان ابنسینا اظهار کرده، از جمله شواهد دالّ بر همان مناسبات ایجابی میان اندیشه عرفانی اشراقی ابنسینا سهروردی است که کوربن اظهار کرده است.
نشر پاورپوینت رساله حی بن یقظان
رساله حیبن یقظان بارها چاپ و منتشر شده است.
نخستین بار آن را آوگوست فردیناند میکال مهرن در > مجموعه رسائل عرفانی ابنسینااحمد امین نیز در ضمن حیبن یقظان لابن سینا و ابنطفیل و السهروردی در قاهره در ۱۳۳۱ش/۱۹۵۲ این رساله را منتشر کرده است.
چاپهای دیگری از آن در قاهره وجود دارد، که از آن جمله چاپ آن ضمن کتاب جامعالبدایع (۱۳۳۰) است.
[۳۳] خانبابا مشار، فهرست کتابهای چاپی عربی، تهران ۱۳۴۴.
ترجمهها و شروح متعدد
ترجمهها و شروح متعددی نیز از این رساله وجود دارد که از آن جملهاند: ۱) اثر منسوب به ابوعبید جوزجانی که از قدیمیترین ترجمهها و شروح این رساله بهشمار میرود و به درخواست علاءالدوله، حاکم اصفهان، نوشته شد.
[۳۴] مقدمه جوزجانی، ص ۲، ابنسینا، حی بن یقظان، ترجمه و شرح فارسی منسوب به جوزجانی، چاپ هانری کوربن، تهران ۱۳۶۶.
ترجمه و شرح منسوب به جوزجانی را کوربن در ۱۳۳۱ش در تهران چاپ و منتشر کرد و پس از آن بارها تجدید چاپ شد. ۲) شرح حسینبن طاهربن زیله اصفهانی ، یکی دیگر از شاگردان ابنسینا، به عربی.
مهرن این شرح را تقریباً به صورت کامل در حاشیه رساله، به همراه تلخیص و ترجمهای آزاد از رساله، به فرانسه چاپ و منتشر ساخته است. ۳) شرح عبدالرئوف مناوی، به عربی. ۴) شرح میرداماد درباره برخی تمثیلات رساله، در پاسخ به پرسشهایی درباره رموز این رساله.
به گفته کوربن، این شرح در مجموعه طباطبایی به شماره ۱۲۸۴ در کتابخانه مجلس نگهداری میشود. ۵) ترجمه و شرح برهانالدین حمدی سنندجی ، که تاریخ نگارش آن معلوم نیست و با عنوان رسالات حیبن یقظان به همراه ترجمه قصهالغربه الغربیه سهروردی و خلاصه حیبن یقظان ابنطفیل در ۱۳۵۵ش در سنندج چاپ و منتشر شد. ۶) ترجمه کوربن از متن رساله و شرح منسوب به جوزجانی به فرانسه که در تهران در ۱۳۳۱ش چاپ و منتشر گردید.
گفتنی است که رساله حیبن یقظان را هبهاللهبن عبدالواحد بغدادی و ابنالهبّاریه ملقب به نظامالدین، معاصر خواجهنظامالملک، به عربی در قالب قصیده به نظم درآوردهاند.
این دو اثر منظوم را صادق کمونه در بغداد چاپ و منتشر ساخته است.
در الذریعه
[۳۵] الذریعه، ج ۷، ص ۱۲۸ـ۱۲۹، پانویس ۱.
شرحی به فارسی از افضلالدین کاشانی گزارش شده است.
خطای مشترک این شروح
به گفته کوربن خطای مشترک همه این شروح آن است که میکوشند با کمک اصول و نظامنامه مشخصی به رمزگشایی این رساله مبادرت کنند.
این شروح بهجای آنکه حکایت را در مرحله تبدیل عرفانی یا معرفتی آن در نظر بگیرند، گویی آن را با تنزل دادن ادراکات رمزیاش به بداهتها و عبارتهای رسالههای تعلیمی مجبور به عقبگرد میکنند.
با انواع و اقسام تلاشها برای بازگرداندن رمزهای حکایت به بداهت عقلی، در نهایت این مرزها را به مجاز تنزل میدهند.
در این میان، جوزجانی هرچند در اغلب موارد تسلیم چنین تلاشی شده است، در عین حال این خطای واضح در اثر او کمتر از شارحان دیگر به چشم میخورد.
حی بن یقظان نوشته ابنطفیل
این رساله ابنطفیل را با عنوان رساله حیبن یقظان فی اسرار الحکمه المشرقیه نیز خواندهاند.
به نظر میرسد که عبارت فیاسرار الحکمه المشرقیه برگرفته از عبارات آغاز مقدمه رساله
[۳۶] ابنطفیل، پاورپوینت رساله حی بن یقظان، ج۱، ص۱۷، چاپ محمد عزت نصرالله، بیروت ۱۹۷۰.
است.
ابنطفیل این داستان را در پاسخ به درخواست یکی از دوستانش نوشته است تا اسرار حکمت مشرقی را که ابنسینا مطرح کرده، برایش بیان کند.
در انتهای مقدمه هم خطاب به وی نوشته که در اجابت خواسته او قصه حیبن یقظان و سلامان و ابسال ابنسینا را برایش شرح خواهد داد.
[۳۷] ابنطفیل، پاورپوینت رساله حی بن یقظان، ج۱، ص۱۷، چاپ محمد عزت نصرالله، بیروت ۱۹۷۰.
[۳۸] ابنطفیل، پاورپوینت رساله حی بن یقظان، ج۱، ص۲۷، چاپ محمد عزت نصرالله، بیروت ۱۹۷۰.
حیبن یقظان اثر فلسفی
رساله حیبن یقظان یگانه اثر فلسفی در دست از ابنطفیل است که آن را در قالب داستان به نگارش درآورده و مشتمل است بر یک مقدمه و متن داستان.
این رساله را معمولا رمان فلسفی بهشمار آوردهاند، هرچند ابنطفیل بر آن بوده است درباره موضوعی بحث کند که برتر از فلسفه است و با عقل و استدلال منطقی فراچنگ نمیآید.
درواقع، بنابر آنچه ابنطفیل در مقدمه
[۳۹] ابنطفیل، پاورپوینت رساله حی بن یقظان، ج۱، ص۲۱ـ۲۲، چاپ محمد عزت نصرالله، بیروت ۱۹۷۰.
بیان کرده، چیزی که او در این متن بدان پرداخته است، در قالب کلمات بیانکردنی نیست زیرا به مقوله و عالمی دیگر تعلق دارد.
زبان اشاره و رمز
ابنطفیل صراحتاً نگفته است که از زبان اشاره و رمز در این رساله برای بیان مقصودش استفاده میکند.
او از اصطلاح اشاره در جایی
[۴۰] ابنطفیل، پاورپوینت رساله حی بن یقظان، ج۱، ص۸۰ـ۸۱، چاپ محمد عزت نصرالله، بیروت ۱۹۷۰.
سخن گفته که قهرمان داستانش بالاترین مرتبه دانش را به دست آورده و از مرحله استنتاج منطقی به مرحله شهود عرفانی گذر کرده است.
ابنطفیل
[۴۱] ابنطفیل، پاورپوینت رساله حی بن یقظان، ج۱، ص۸۱، چاپ محمد عزت نصرالله، بیروت ۱۹۷۰.
مخاطبش را ترغیب میکند که اشارتهای او را با گوش دل دریابد و با دقت نظر عقلی آنها را درک کند، زیرا در اینجا مجال گفتن و شنیدن نیست و بیان آنچه در قالب کلمات نمیگنجد، مخاطرهآمیز است.
به نظر بورگل، مسئله وساطت زبان در بیان حقایق رمزی، که چه حقایقی و با چه ابزارهای زبانی بیان کردنی است، از نکات مهم و اساسی این کتاب بهشمار میآید.
برخی از مفاهیمی که ابنطفیل در بحث از این مسئله بهکار برده است، خصوصآ رمز و اشاره، اصطلاحات مشهوریاند که از پیش سابقه داشتهاند.
با این حال، حیبن یقظانِ ابنطفیل را نمونهای از یک متن رمزی نمیتوان دانست.
طی مراحل زندگی انسانی
قهرمان داستان مراحل زندگی انسانی را طی میکند.
لباس پوشیدن، سلاح ساختن، کشف و بهکار بردن آتش ، آموختن شکار از حیوانات، آموختن دفاع از خود و مانند اینها، همه نمونههایی از مراحل رشد عمومی انساناند و در بیان هیچیک از آنها اشاره و رمزی بهکار نرفته است.
در واقع، ابنطفیل تکامل فردی انسان را نه در قالب رمز و اشاره، بلکه در قالب این داستان نمونهسازی کرده است و آنچه در لفافه بیان کرده انتقادهایی است که به چهارچوبهای دینی جامعه اندلس و مغرب عربی روزگارش داشته است.
[۴۲] حسن محمود عباس، حی بن یقظان و روبنسون کروزو: دراسه مقارنه، ج۱، ص۶۹ـ۷۲، بیروت ۱۹۸۳.
راههای وصول به حقیقت ثابت و پایدار
راههای وصول به حقیقت ثابت و پایدار، به دور از هرگونه شک و تردید، از دغدغههای اصلی ابنطفیل در این رساله است و او کوشیده است هم در مقدمه و هم در متن داستان با تشریح مراحل رشد و تکامل انسان، به تبیین و توضیح آن بپردازد.
او به دو شیوه اهل نظر و استدلال، و اصحاب کشف و شهود در وصول به حقیقت اشاره کرده و در مقدمه به اجمال از شیوه برخی فلاسفه انتقاد کرده است.
برای نمونه، او به خردهگیری از ابنباجه پرداخته و گفته که ابنباجه وصول به حقیقت را از طریق علم نظری و بحث و استدلال میسر دانسته و به این درجه از معرفت نظری و استدلالی نایل شده اما فراتر از آن نرفته است، یعنی به مرتبه کشف و شهود حقیقت نرسیده است.
نقد رای فارابی
ابنطفیل همچنین به اجمال، رأی فارابی را درباره سعادت انسان و نبوت نقد کرده و معتقد بوده است که سخنان فارابی در این باره در آثارش یکدست نیستند.
ارزیابی اجمالی اندیشه و روش غزالی نیز بخشی دیگر از سخنان ابنطفیل در مقدمه این اثر است.
به نظر او، شیوه غزالی در بیان عقایدش یکسان نبوده، چون برخی کتابهای خود را برای عامه مردم و خطاب به آنان نوشته و در کنار آن، برخی کتابها را برای خواص تألیف کرده است؛ زیرا به نظر غزالی برخی آرا و عقاید از آن قسماند که میان انسان و دل او میگذرند و انسان بین خود و خدای خود بدانها عقیده دارد و جز پیش کسانی که همعقیده اویند نباید سخنی درباره آنها بگوید و این متفاوت است با آنچه به موافقت با درک و اعتقاد توده مردم اظهار میشود.
در مقابل این دسته از فیلسوفان، ابنطفیل توجه خاصی به ابنسینا داشته و در تبیین راههای وصول به حقیقت به سخن او استناد کرده است.
[۴۳] ابنطفیل، پاورپوینت رساله حی بن یقظان، ج۱، ص۱۸ـ۲۶، چاپ محمد عزت نصرالله، بیروت ۱۹۷۰.
بخش داستانی این رساله
ابنطفیل در بخش داستانی این رساله، جریان تولد و رشد تدریجی حیبن یقظان را در جزیرهای دورافتاده، از جزایر هند و نزدیک به خط استوا ، که در آن هیچ انسانی زندگی نمیکند، به تصویر کشیده است.
به گفته ابنطفیل، درباره نحوه تولد حی به دو گونه سخن گفتهاند و ابنطفیل هر دو قول را بیان کرده است.
بنابه قولی، حیبن یقظان از قطعه گلی تخمیر شده، بیوجود پدر و مادر ، متولد شده است.
به قولی دیگر، او ثمره ازدواجی پنهانی در جزیره دیگری بوده و مادرش از بیم برادر خود که حاکم همان جزیره بوده است، او را در صندوقی مینهد و به دریا میسپارد و امواج دریا او را به ساحل جزیره پیشگفته میبرند.
حی را ابتدا ماده آهویی که عقاب بچهاش را شکار کرده است، تغذیه و تربیت میکند و چندی بعد که ماده آهو میمیرد، او به تنهایی و با اتکا به هوش و قوای ادراکی خود به تجربه و شناخت محیط اطراف و همچنین شناخت و ساخت آنچه برای ادامه حیات ، از خوراک و پوشاک و دفاع در مقابل خطرات، ضروری است، میپردازد.
این داستان همچنین بیان میکند که چگونه حیبن یقظان در مسیر یادگیری و اندیشه و تأمل و شناخت جهان اطرافش از محسوسات به معقولات و از جزئیات به کلیات گذر میکند و در نهایت به تکوین اندیشه خود درباره خدا و ملأاعلی نایل میشود.
آنگاه به ریاضت و مجاهده با نفس میپردازد تا به « طور ولایت » میرسد.
رشد و تکامل حیبن یقظان در هفت مرحله
ابنطفیل جریان رشد و تکامل حیبن یقظان را در هفت مرحله که هریک هفت سال به طول میانجامد، ترسیم کرده است.
در نهایت، وقتی که حیبن یقظان به پنجاه سالگی میرسد، بخش پایانی داستان آغاز میشود که جریان آشنایی حی با ابسال است.
ابسال عالم دینداری است که در باطن شریعت به ژرفنگری میپردازد و به تأویل معتقد است، برخلاف دوستش سلامان که به حفظ ظاهر شریعت مایل است و از تأویل خودداری میکند.
ابسال برای غور در حقایق، از اجتماع خود عزلت میگزیند و اتفاقاً به جزیرهای سفر میکند که حیبن یقظان در آن ساکن است.
آنان نخست از یکدیگر میگریزند اما بهتدریج به شناخت یکدیگر و در نهایت به مصاحبت باهم راغب میشوند.
ابسال به حی سخن گفتن میآموزد.
در اثنای مصاحبتهای آنان، ابسال درمییابد که آنچه درباره خدا و ملائکه و کتابهای آسمانی و معارف دینی در شریعت و آیین او آمده، مثال و نموداری است از آنچه حی به نیروی تعقل و طریق مشاهده یافته است.
درنتیجه، بر ابسال آشکار میشودکه حقایق معقول و منقول مطابق یکدیگرند و اختلافی میان آنها نیست.
حیبن یقظان نیز با شنیدن آنچه ابسال از حقایق و معارف شریعت بر او آشکار میسازد، میفهمد که هیچیک از آنها برخلاف مشاهدات و دریافتهای شهودیاش نیستند.
آنگاه درباره فرایض و اعمال عبادی و وظایف دینی از ابسال میپرسد و خود را به انجام دادن آنها ملتزم میسازد.
درواقع، ابنطفیل در بخش پایانی، نظر خود را درباره نسبت آموزههای دینی و یافتههای عقل/spanlt;refانی بشر و نیز نقش آنها در نیل به حقیقت اظهار کرده است.
اختلاف در تأویل برخی از رموز داستان
میان کسانی که داستان حیبن یقظان ابنطفیل را رمزی دانستهاند، در تأویل برخی از رموز اصلی داستان اختلافنظر هست.
برای مثال، برخی بر آن بودهاند که حی اشاره به عقل فعال یا نفس مَلَکی مُفّکر است و فرزند یقظان بودن کنایه از صدور حی از خداست، اما این تأویل متناسب با حیبن یقظانِ رساله ابنسیناست و در داستان ابنطفیل، حیبن یقظان اشاره به انسان فیلسوف است.
[۴۴] حسن محمود عباس، حی بن یقظان و روبنسون کروزو: دراسه مقارنه، ج۱، ص۷۲ـ۷۳، بیروت ۱۹۸۳.
نظر سعید شیخ
به نظر سعید شیخ، حیبن یقظان رمزِ اشاره به این حقیقت است که عقل آدمی از خداوند نشئت گرفته است و ازاینرو استعداد درک کنه حقایق را، مستقل از الهامات نبوی که در صحف الهی آمدهاند، دارد.
ابنطفیل کلمه عقل را در مفهوم وسیعی بهکار برده است و کلا به جنبه شهود عرفانی آن نظر دارد.
همچنین گفته شده که شخصیت ابسال اشاره به موقعیت انسانی است میان درک فلسفی و فقه ظاهری که به تفسیر باطنی از یک سو و ایمان و تسلیم کامل به شریعت از سوی دیگر، مایل است.
شخصیت سلامان نیز نماد انسانی است اهل فقه و ظاهری که تأویل و تفسیرباطنی آموزههای دینی را برنمیتابد.
[۴۵] حسن محمود عباس، حی بن یقظان و روبنسون کروزو: دراسه مقارنه، ج۱، ص۷۳، بیروت ۱۹۸۳.
جزیره متروکه نماد عالم طبیعت بکر
جزیره متروکه نمادِ عالم طبیعت بکر است که انسان برای نخستین بار در آن پیدا شد، و جزیره دیگر که ابسال و سلامان در آن زندگی میکردند، نماد اجتماع انسانی است با ویژگیهای جامعهای که ابنطفیل در آن زندگی میکرده است.
[۴۶] حسن محمود عباس، حی بن یقظان و روبنسون کروزو: دراسه مقارنه، ج۱، ص۷۳، بیروت ۱۹۸۳.
موضوع اصلی هماهنگی دین و فلسفه
به نظر لئون گوتیه ، بدیعالزمان فروزانفر ، احمد امین و عبدالرحمان بدوی ، موضوع اصلی این رساله هماهنگی دین و فلسفه (از مسائل مهم در فلسفه اسلامی) است و باتوجه به شرایط فرهنگی، اجتماعی و سیاسی روزگار مؤلف، مقصود او نیز تبیین این هماهنگی است.
گارسیا گومز و فن گرونباوم بدون ذکر دلیل و جورج حورانی با دلایل مفصّل، نظر گوتیه را رد کردهاند.
[۴۷] ابن طفیل، زنده بیدار (حی بن یقظان)، ج۱، ص۱۰، ترجمه بدیعالزمان فروزانفر، تهران ۱۳۶۰.
[۴۸] حی بن یقظان لابنسینا و ابنطفیل و السهروردی، چاپ احمد امین، (قاهره) : دارالمعارف، (۱۹۵۲).
[۴۹] عبدالرحمان بدوی، موسوعه الفلسفه، ج۱، ص۷۵، بیروت۱۹۸۴.
نظر گودمن
به نظر گودمن نیز، ابنطفیل در این داستان فلسفی راه حلی برای مسئله دین و فلسفه عرضه کرده است و
- لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.