پاورپوینت ردیهنویسی دینی در صفویه
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت ردیهنویسی دینی در صفویه دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت ردیهنویسی دینی در صفویه،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت ردیهنویسی دینی در صفویه :
ردیهنویسی دینی در عصر صفویه و قاجاریه
در دوران صفویه و آغاز قاجاریه، بسیاری از مسیحیان و یهودیان در ایران زندگی میکردند، چنانکه شمار آنان از زرتشتیان ایرانینژاد بیشتر بود.
به علت وضعیت سیاسی خاص این دوران شمار بسیاری از سفرا و نمایندگان سیاسی اروپا به ایران میآمدند و معمولاً هیئتهای تبلیغی مسیحی نیز آنها را همراهی میکردند. این هیئتها به تبلیغ آئین مسیحیت پرداخته همچنین زمینه را برای حکومتهای استعماری آماده میکردند. یکی از مهمترین فعالیتهای آنها نوشتن کتابهایی بر ضد اسلام و در دفاع از حقانیت مذهب خودشان بود. علمای مسلمان و نیز مسلمانان (جدیدالاسلامها) کتابهای زیادی بر ضد آنها نوشتند، چنانکه ادبیات گستردهای در اینزمینه به وجود آمد. این مقاله این ادبیات را در عصر صفویه و قاجاریه مورد بررسی قرار میدهد.
فهرست مندرجات
۱ – پیشینه ردیهنویسی در صفویه
۲ – وضعیت پیروان مسیح و یهود در ایران
۳ – مبلّغین اروپائی در ایران و آثارشان
۳.۱ – لویی دهی
۳.۲ – ژروم گزاویه
۳.۲.۱ – نسخه و تلخیص کتاب
۳.۲.۲ – ردیه علیه کتاب
۳.۳ – شزو
۳.۴ – گبرائیل افرنجی
۳.۵ – هنری مارتین
۳.۶ – فاندر
۴ – فعالیّت مبلّغان یهودی
۵ – تغییر کیش و نوع تفکّر جدیدالاسلامها
۵.۱ – مسیحیان
۵.۲ – یهودیان
۶ – روابط صفویه با اقلیتهای مذهبی
۷ – تالیف کتاب توسط تبلیغگران اروپائی ضدّ اسلام
۸ – تلاش مبلّغین اروپائی بعد از صفویّه و ایجاد جنبش ردنویسی
۸.۱ – ردیهنویسی علیه هنری مارتین
۸.۱.۱ – ردیه ملاّاحمد نراقی
۸.۱.۲ – ردیه ملاّعلی نوری
۸.۱.۳ – ردیه آقامحمّدرضا همدانی
۸.۱.۴ – ردیه میرزا بزرگ قائم مقام
۹ – افراد و عوامل تغییر کیش یهودیان و مسیحیان
۹.۱ – علیقلی جدیدالاسلام
۹.۲ – حسینقلی داغستانی
۹.۳ – محمّدصادق فخرالاسلام
۹.۴ – محمّداسماعیل جدیدالاسلام
۹.۵ – محمدرضای جدیدالاسلام
۱۰ – پانویس
۱۱ – منبع
پیشینه ردیهنویسی در صفویه
بحث و مناظره بین مسلمانان و یهودیان و نصاری و رد نوشتن بر آئین یکدیگر پیشینهای طولانی در تاریخ اسلام دارد. در ایران از عصر صفویّه به بعد بحثهای کلامی و اعتقادی میان پیروان این ادیان رشد بیشتری کرد و آثاری گسترده در زمینه رد نویسی، در جامعه مسلمانان بوجود آورد. این ردیّهها بطور کلی به دو دسته تقسیم میشوند:
۱. مناقضاتی که توسّط علماء و صاحبنظران مسلمان نوشته شدهاند.
۲. ردودی که جدیدالاسلامها بعد از مسلمانی بر ضد آئین خود نگاشتهاند.
این نوشتار در صدد آن است که بعنوان پیش درآمدی، زمینهها و چگونگی رد نویسی در ایران عصر صفویّه و دوران نخستین حکومت قاجار را بررسی کند. البتّه این مطالب بدین جهت مطرح نمیگردد که اختلافات بین مسیحیان و یهودیان و مسلمانان را آشکار کند، بلکه هدف آن این است که از یک سو با نوع فعالیتهای مبلغین اروپائی و نقشی که آنان و دولتهایشان در این دو قرن در بوجود آمدن کتب رد نویسی داشتهاند آشنا شده و از سوی دیگر نگرش و نقش جدیدالاسلامها را در این زمان روشن کند.
همانطور که ذکر شد این نوشته مقدمهای است بر یک بحث اساسی در تاریخ تفکّر مذهبی ـ اجتماعی این مرز و بوم و ادبیّاتی که در این زمینه خلق شدهاند. برای این منظور وضعیّت پیروان کیش مسیح و یهود در ایران؛ مبلغین اروپائی در ایران و آثارشان؛ واکنش اندیشمندان مسلمان ایرانی در برابر آنها؛ وضعیّت تغییر کیش و نوع تفکّر جدیدالاسلامها مطرح شدهاند.
وضعیت پیروان مسیح و یهود در ایران
وسعت سرزمین ایران در روزگار صفویّه و موقعیّت خاص جغرافیائی و سیاسی آن سبب گردید که تعداد زیادی مسیحی و یهودی کنار مسلمین زندگی کنند؛ بطوریکه جمعیت پیروان این ادیان بسیار فزونتر از زرتشتیان گردید که پیروان دین رسمی ایران قبل از اسلام بودند. (ارنست اورسل که در عصر قاجاریّه از ایران دیدن کرد جمعیّت زردشتیان ایران را کمتر از ۸۵۰۰ نفر ذکر میکند در حالیکه مسیحیان ارمنی ۴۵۰۰۰ نفر و مسیحیان نسطوری ۲۳۰۰۰ نفر و یهودیان ۱۹۰۰۰ نفر بودند. البته تعداد یهودیان در زمان صفویّه بیش از این بود و از بعد فتحعلی شاه تعداد آنها به این مقدار تقلیل یافت.
[۱] اورسل، ارنست، سفرنامه اورسل، ص۲۲۴، ترجمه علیاصغر سعیدی.
)
شاه عباس اول (سلطنت ۱۰۳۸-۹۹۶/۱۶۲۹-۱۵۸۹) بعد از تسخیر گرجستان، یهودیان شهر زعم را که نسبت به شاه ایران اظهار اطاعت کرده بودند به مازندران
[۲] لوی، حبیب، تاریخ یهود ایران، ج۳، ص۱۰۵۱.
و مسیحیان را از گرجستان و ارمنستان به اصفهان و مازندران منتقل کرد. جمعیّت یهود ایران را در زمان سلطنت شاه عباس یکم سیصد هزار تن ذکر کردهاند که بهتدریج این جمعیّت به عالی، چون از دست دادن نواحی یهودینشین، کُشت و کشتار، تغییر کیش و مهاجرت تقلیل یافت؛ بطوریکه در آغاز سلطنت فتحعلی شاه (۱۲۵۰-۱۲۱۲/۱۸۳۴-۱۷۹۶) به پنجاه هزار تن رسیدند.
[۳] لوی، حبیب، تاریخ یهود ایران، ج۳، ص۱۰۵۱.
مسیحیان نیز جمعیّت زیادی را تشکیل میدادند. شهر ارمنینشین جلفا در نزدیکی اصفهان ابتدا با بیست هزار نفر توسّط شاه عباس تشکیل گردید. این عدّه بهسرعت افزایش یافت. در سال ۱۱۱۰/۱۶۹۹ جمعیّت آن به حدود چهل هزار تن رسید.
[۴] لاکهارت، لارنس، انقراض سلسله صفویه، ص۵۶۷.
ژوبر(Joubert) فرانسوی که در دوران سلطنت فتحعلی شاه به ایران آمد، جمعیّت ارامنه را هفتاد هزار تن ذکر کرده است. (به نقل از رائین
[۵] به نقل از رائین، اسماعیل، ایرانیان ارمنی، ص۴.
)
همسایگی و رفت و آمد معتقدین به این ادیان با مسلمانان در تشویق علماء به نوشتن کتاب درباره مسیحیّت و یهودیّت نقش داشت. امّا مساله اساسی که زمینه رشد و نوشتن کتاب بر ضد آراء مسیحیان و یهودیان را فراهم کرد، گسترش روابط بین ایران و اروپا از عصر صفویّه به بعد بود.
مبلّغین اروپائی در ایران و آثارشان
ایران در این زمان هر روز پذیرای سفراء و نمایندگان سیاسی کشورهای اروپائی بود که اکثراً با یک هیات تبلیغاتی همراهی میشدند. این گروه تبلیغاتی مذهبی، همچون بازوی کشورهای اروپائی در کشورهای شرقی عمل کردند و زمینه را برای منافع استعماری آنها فراهم میآوردند. دکتر عبدالهادی حائری در کتاب نخستین رویاروئیهای اندیشهگران ایران با دو رویه تمدّن بورژوازی غرب، ثابت کرده است که چگونه کلیسای کاتولیک، کشیشان آزموده خود را با برخورداری از پشتیبانی پادشاهان اروپا به دربار ایران و کشورهای خاور زمین فرستاد، تا آن حاکمان بتوانند از راههای متعدد به خواستهای استعماری دست یابند.
[۶] حائری، عبدالهادی، نخستین رویارویی های اندیشه گران ایران با دو رویه تمدن بورژوازی غرب، فصلهای ۱۱-۱۲.
در اواخر قرن ۹ / ۱۵ م، پاپ سرزمینهای کشف و فتح شده را بین اسپانیا و پرتغال تقسیم کرد با این شرط که آن دو دولت استعمارگر در مسیحی ساختن مردم این سرزمینها کوشش کنند.
لویی دهی
پادشاه فرانسه، لویی سیزدهم به فرستاده خود لویی دهی (Lovies des Hags) که در سال ۱۰۳۶/۱۶۲۶ به ایران اعزام شده بود، صریحاً خاطرنشان ساخت که علّت حقیقی که آقای دهی برای آن فرستاده میشود، برقراری مذهب کاتولیک در ایران و به دست آوردن تجارت و تفوق فرانسه در این کشور است.
[۷] حائری، عبدالهادی، نخستین رویارویی های اندیشه گران ایران با دو رویه تمدن بورژوازی غرب، ص۴۷۶.
تاسیس کمپانی فرانسوی هند شرقی مدیون اطّلاعات و تجربیات یکی از همین کشیشان به نام رافائل دومان بود که سالها در ایران بسر برد (۱۱۰۸-۱۰۵۵/۱۶۹۶-۱۶۴۵) و منافع سیاسی دولت استعماری فرانسه را فراهم کرد.
وی آگاهیهای خود را بصورت کتابی به نام کشور ایران در سال ۱۰۷۱/۱۶۶۰ به رشته تحریر درآورد و در اختیار دولت فرانسه گذاشت.
[۸] میراحمدی، مریم، دین و مذهب در عصر صفویه، ص۱۱۳.
پس از این مبلّغین مسیحی وارد خاور زمین شدند. این مبلّغین از فرقههای اگوستین: شاخهای از دومینکنها، کاپوسین: شاخهای از فرانسیسکنها، و کرملی بودند که بتدریج کشیشان پروتستان و یسوعی نیز به آنها اضافه گردیدند. این مبلّغین اروپائی کتبی به نفع آئین یهود و نصارا و مخالفت با اسلام تالیف کردند. علمای مسلمان هم در برابر آنها واکنش نشان دادند، در نتیجه یک سلسله ادبیات کلامی در زمینه ردّ آئین مسیح و یهود بوجود آمد.
ژروم گزاویه
از مشهورترین مبلّغین مسیحی که در عصر صفویّه برای اثبات دین خویش و ردّ بر اسلام به فارسی کتاب نوشت ژروم گزاویه (Jerome ×avier) (متوفی ۱۶۱۷ م) بود. وی کتابی به نام آئینه حقنما نوشت و آن را به این جهت آئینه حقنما نامید که انسان خردمند و کنجکاو، بدی و خوبی مذهب خود را میتواند در آن مشاهده نماید. گزاویه که همراه هیات تبلیغی به هند رفته بود زمان درازی را در دربار جلالالدّین اکبر پادشاه مغولی هندوستان گذراند. وی اکبر شاه را تشویق به ترجمه کتب مهم دین نصاری به زبان فارسی کرد. کتاب گزاویه دارای پنج باب است که هر باب فصول متعدد دارد.
شیوه کتاب به اینصورت است که حکیم مسلمان با پادری مسیحی وارد بحث میشود و سؤالات خود را مطرح میسازد. شخص دیگری هم وجود دارد که ملاّ خوانده میشود، او نیز از پادری سؤال کرده بر آئین مسیح ایراد وارد میکند، امّا استدلال پادری بارها ملاّ را به این اظهارات «خوب ثابت کردید.»، «بسیار بسیار پسندیده مینماید مرا آنچه از شما استماع نمودیم» وادار میکند. سرانجام حقّانیّت سخنان پادری را پذیرفته و مسیحی میشوند. آنگاه پادری میگوید:
«منت مر خدای را که چشم ایقان شما را توتیائی بینائی بخشید و به نور ایمان منوّر گردانیده بسوی خود کشید. اکنون امیدواری به عنایت باری چنانست که توفیق بخشید شما را تا استقامت در راه این دین که از همه اولی و اصوب است به تمام اطاعت و کوشش بلیغ نمایید زیرا که بیشک و شبه از این راه به دستیاری حضرت مسیح صاحب ما و به استمداد و استعانت دعاهای حضرت بیبی مریم مبارک پارسا که والده او و خداوند ماست به فردوس برین خواهید رسید.».
[۹] گزاویه، ژروم، آئینه حقنما، نسخه خطی.
نسخه و تلخیص کتاب
نسخهای از کتاب «آئینه حقنما» در کتابخانه آستان قدس رضوی موجود است که مؤلف آن ناشناس ذکر گردیده است. امّا در فهرست کتب خطّی آن کتابخانه، نویسنده کتاب، پادری زیر و نیمو شاویر ذکر شده است،
[۱۰] ولایی، مهدی، فهرست خطی کتابخانه آستان قدس رضوی، ص۱.
، که ظاهراً همان گزاویه است. (دکتر حائری در قسمت یادداشتها ضمن توضیح در مورد اصل کلمه گزاویه ذکر میکند که در کتاب آئینه حقّنما خود نویسنده نام خویش را شاویر خوانده است. ولی تلّفظ گزاویه هرچند بیدلیل به شیوهای همهگیر و فراگیر در نوشتههای فارسی به کار رفته است.)
[۱۱] حائری، عبدالهادی، نخستین رویارویی های اندیشه گران ایران با دو رویه تمدن بورژوازی غرب، ص۵۰۲.
کتاب آئینه حقنما توسّط مؤلف آن تلخیص گردیده و به نام منتخب آئینه حقنما معروف است. (فهرست کتابخانه موزه بریتانیا. شیرو نیمر سوایر را خلاصه کننده کتاب «آئینه حقّ نما» معرّفی کرده است. قبلاً ذکر کردیم که این شخص ظاهراً همان گزاویه است.
[۱۲] Rieu chartes catalogue of the persian،ج۱، ص۴، manuscripts in the british museum، london 1966.
ردیه علیه کتاب
سیّداحمد علوی یکی از علمای اصفهان بر این کتاب ردّیّهای به نام مصقل صفا در تجلیه آئینه حقنما در ردّ تثلیث نصاری نوشت. علوی از علمای عصر صفویّه و شاگرد و داماد میرداماد و نواده محقّق کرکی بود. وی تالیفاتی در زمینههای گوناگون از جمله فلسفه دارد، حدود چهل کتاب از او ذکر شده است.
[۱۳] علوی عاملی، سیداحمد، مصقل صفا در نقد کلام مسیحیت، ص۱۰۲-۹۹.
پروفسور هانری کربن معتقد است که او به زبان عبری مسلط بوده و توانسته است کتاب عهد عتیق را شرح کند. وی احتمال میدهد که علوی ارتباط محرمانه با علمای یهود و احبار ایشان داشته است؛ به این دلیل توانسته به خوبی زبان عبری را بداند.
[۱۴] علوی عاملی، سیداحمد، مصقل صفا در نقد کلام مسیحیت، ص۲۲.
(هانری کربن سال رحلت سیّداحمد علوی را که صاحب الذریعه بین سالهای ۱۰۵۴ تا ۱۰۶۰ / ۱۶۵۰ تا ۱۶۴۴ آورده، به اشتباه سال تألیف «مصقل صفا» ذکر کرده است.
[۱۵] علوی عاملی، سیداحمد، مصقل صفا در نقد کلام مسیحیت، ص۲۱.
).
سیّداحمد علوی دو کتاب دیگر نیز در ردّ بر مذهب یهود و مسیحیّت تالیف کرده بود به نامهای صواعق رحمان در ردّ مذهب یهودیان و اللوامع الربّانیّه فی ردّ شبه النصرانیّه. کتاب نخست در ردّ مذهب یهودیان و در بیان تغییر تورات و زبور و سایر کتابهای ایشان است. سال نوشتن این کتاب معلوم نیست، ظاهراً باید قبل از تالیف مصقل صفا باشد. فعلاً اطّلاع بیشتری در مورد این کتاب نداریم. کتاب دیگر اللوامع الربّانیّه در ردّ یکی از «قسیسان فرنگیان» نگاشته شده است و تاریخ تالیف آن محرم سال ۱۰۳۱ /۱۶۱۲ میباشد. نام قسیس فرنگی مشخص نشده است.
[۱۶] آریان، قمر، چهره مسیح در ادبیات فارسی، ص۱۵۹.
کتاب گزاویه بوسیله مبلّغان مسیحی (نام دو مبلّغ مسیحی را پادری جوان (Padre Juan) و پادری بریو (Padre Brio) ذکر کرده است.
[۱۷] علوی عاملی، سیداحمد، مصقل صفا، تصحیح ناجی، ص ۱۱۶.
در نسخه خطّی «مصقل صفا» که به ش ۲۵۶ در کتابخانه مرکزی آستان قدس رضوی موجود است، مطلب به گونهای نوشته شده است که نمیتوان تشخیص داد که اینان دو پادری بودهاند زیرا لفظ جوان که در فارسی متضاد پیر است خواننده را به اشتباه میافکند. دقت کنید: «بعضی علمای نصاری مانند سخن سنج نکتهدان پادری جوان و عارف روابط الفاظ و معانی توی بریو پادری بریو از مصنّفات…» در فهرست کتابخانه بریتانیا هم نام دو پادری جداگانه ذکر شده است.
[۱۸] Rieu chartes catalogue of the persian،ج۱، ص۴، manuscripts in the british museum، london 1966.
) به دست سیّداحمد علوی میرسد و او که بنا به نوشته خودش حضرت مهدی صاحب الزّمان (علیهالسّلام) را در خواب دیده و مامور شده بود که کتب نصاری را پاسخ گوید؛ اقدام به تالیف کتبی بر ضد تبلیغات مسیحیان از جمله کتاب گزاویه میکند. زمان تالیف کتاب سال ۱۰۳۲ / ۱۶۲۲ است و در آن سخنان گزاویه را در کتاب آئینه حقنما، «خزعبلات» و «تُرّهات» میخواند. وی مینویسد چون «آن آئینه به کدورت شبه و شکوک غبار آلود» بود «فلامحاله آن را حاجت به مصقلی افتاد که رنگش را حک و تجلیّه و غبارش را محو و تصفیه کند.» کتاب مصقل صفا دارای یک مقدّمه و سه فصل میباشد و با خطاب «یا معشر النصاری» کتب مقدّس و باورهای مسیحیان را نقد میکند.
[۱۹] علوی عاملی، سیداحمد، مصقل صفا، تصحیح ناجی، نسخه خطی.
کتاب علوی بر ضدّ مسیحیّت مورد توجه نصاری واقع شد تا آنجا که مسیحیان کارملی (Carmelites) را به فکر پاسخ انداخت. به این جهت کتاب او را به رم فرستادند؛ چندی بعد از آن یکی از مسیحیان فرقه فرانسیسکن به نام فیلیپ گواد گندلی (Philippo Guadagnolo) پاسخی بر کتاب وی نوشت که در سال ۱۰۴۱ / ۱۶۱۳ م، در رم منتشر شد. شخص دیگری به نام بوناوانتور مال والیا(Bona Vanture malvalia) در همان ایّام در سال ۱۰۳۸/۱۶۲۸ نیز جوابی بر ضدّ مصقل صفا نگاشت.
[۲۰] آریان، قمر، چهره مسیح در ادبیات فارسی، ص۱۵۸.
یکی از دوستان گزاویه هم کتابی در ردّ مصقل صفا نوشت به نام «آلایشهای مصقل صفا» و ضمن ردّ سخنان علوی گفت که علوی کتاب آئینه حقنما را ندیده است و جوابهای او متکّی بر متخب آن کتاب بوده است.
[۲۱] آریان، قمر، چهره مسیح در ادبیات فارسی، ص۱۵۹.
کتاب فیلیپ گواد گندلی به ایران آمد و مجدّداً محرّک علماء برای نوشتن کتابهائی در ردّ مسیحیّت گردید. بطوریکه سیصد سال پس از او هم علماء از او یاد کرده و مطالبش را ردّ کردند.
[۲۲] کاشانی تهرانی، آخوند ملامحمدتقی، هدایه المسترشدین.
شزو
مبلّغ دیگری که بر ضدّ اسلام کتاب نوشت شزو (Chesavit) کشیش فرانسوی بود. وی که نخستین سرپرست بنگاه یسوعیین بشمار میرفت، کتابی در اثبات دین مسیح به فارسی نوشت و آنرا به اعتماد الدّوله (وزیر اعظم صفوبیّه) تقدیم کرد.
[۲۳] شاردن،سیاحتنامه شاردن، ص۹۱.
اعتمادالدّوله نیز از علماء خواست تا مجالس مناظره با شزو ترتیب دهند. این مناظرات به مدّت چند سال (۱۰۷۰-۱۰۶۳/۵۹-۱۶۵۲) طول کشید.
[۲۴] حائری، عبدالهادی، نخستین رویارویی های اندیشه گران ایران با دو رویه تمدن بورژوازی غرب، ص۴۸۵.
گبرائیل افرنجی
گبرائیل افرنجی نیز مسیحی دیگری بود که کتابی در اثبات دین مسیح نوشت. او که مدّتها در اصفهان و تبریز بسر برده بود، با زبان ترکی و عربی و فارسی آشنا بود، کتاب خود را به زبان عربی نوشت و از ادلّه عقلیّه و نقلیّه برای احقاق عقاید نصارا استفاده کرد. بر ردّ کتاب او، ظهیرالدّین تفرشی از علمای عصر شاه سلیمان صفوی که مدّتی نیز در گرجستان پیشنماز بود کتاب نصره الحقّ را نوشت. تفرشی از روش مناظره و سؤال و جواب برای ابطال آئین مسیح و اثبات دین اسلام استفاده کرد. این کتاب ابتداء مانند رساله افرنجی به عربی بود و چون شاه از تفرشی خواست که آن را به فارسی ترجمه کند او نیز این کار را انجام داد. بین تفرشی و افرنجی مجلس مناظرهای هم در گرجستان صورت گرفت.
[۲۵] حائری، عبدالهادی، نخستین رویارویی های اندیشهگران ایران با دو رویه تمدن بورژوازی غرب، ص۷-۴۸۶.
هنری مارتین
«ردّ پادری» کتابی است که سیّدمحمّدحسین بن میرعبدالباقی خاتونآبادی (متوّفی ۱۲۳۳/۱۸۱۸) بر ضدّ مارتین نوشته است. مؤلّف الذریعه نام شش کتاب دیگر، از نویسندگان مختلف را ذکر میکند که به همین نام هستند.
[۲۶] آقا بزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعه، ج۱۰، ص۲۱۵-۲۱۴.
اثبات النّوه الخاصّه دیدگاههای یهودیان و مسیحیان را درباره اسلام و پیامبر آن نادرست میخواند. نویسنده این کتاب ظاهراً حاج محمّدجعفر همدانی ملّقب به مجذوبعلی شاه کبوتر آهنگی (متوفی ۱۲۳۹/۱۸۲۳) است.
نصرهالدّین از حاج محمّدکریمخان (متوّفی ۱۲۸۸/۱۸۷۱) کتابی است بر ضدّ عقاید مسیحیان از جمله مارتین و یک پادری دیگر که در سال ۱۲۵۲ قمری نوشته شده است.
[۲۷] کرمانی، محمدخان، حسامالدین در اثبات تحریف تورات و انجیل، ص۴.
هدایه الجاحدین و هدایه المسترشدین دو کتاب از ملاّتقی کاشانی هستند که بر ضدّ تبلیغات پادریان و سؤالاتی که آنان در ذهن مردم القاء کردهاند، میباشد. کاشانی از فقهای شیعه بود که به زبان عبری و یونانی آشنائی داشت. کتاب هدایه الجاحدین را در سال ۱۳۰۵/۱۸۸۷ تالیف کرد و در آن به هفت سؤال پاسخ داد که برخی از سؤالات در کتاب پادری فرنگی میزان الحقّ مطرح شده بود.
[۲۸] فاضل کاشانی، ملاتقی، هدایه الجاحدین، چاپ سنگی.
کتاب هدایه المسترشدین هم در جواب مارتین و پادری فیلیپ است که سیصد سال قبل رسالهای بر ردّ قرآن و دین نگاشته بود.
[۲۹] فاضل کاشانی، ملاتقی، هدایه المسترشدین، ص۴.
فاندر
یکی دیگر از مبلّغین اروپائی که در نوشتههای اسلامی به نام فاندر یا فندر(Pfander) یاد شده است، کتابی به نام میزا الحقّ یعنی همنام کتاب هنری مارتین دارد. (همنامی کتاب مارتین و فاندر این شبهه را ایجاد کرده است که شاید فاندر همان فیلیپ بوده است که مارتین کتابش را بر اساس کتاب او تنظیم کرده است.
[۳۰] علوی عاملی، سیداحمد، مصقل صفا، تصحیح ناجی، ص ۳۳، قسمت پانوشت.
؛ امّا با توجّه به مناظرهای که بین شیخ رحمتالله هندی در سال ۱۲۷۰ و فاندر وجود داشته، مشخّص میشود که او نمیتواند فیلیپ (که سالها قبل از مارتین (متوّفی ۱۲۲۷) میزیست)باشد.)
این کتاب و کتاب دیگر فاندر به نام طریق الحیاه و مفتاح الاسرار، که در اثبات دین مسیح بودند، مورد نقد علمای مسلمان قرار گرفتند. چون این دو کتاب ابتدا در کلکته چاپ شدند، نخست علمای ساکن هند به پاسخگوئی پرداختند. سیّدعلی حسن از اندیشمندان ساکن هند کتابی به نام استفسار بر ردّ فندر نوشت که در سال ۱۲۶۱/۱۸۴۴ چاپ شد.
فعالیّتهای فاندر در هندوستان سبب گردید که شیخ رحمتالله هندی از او دعوت به مناظره کند. مجلس مناظره در شهر اکبرآباد در سال ۱۲۷۰ / ۱۸۵۳ م. برقرار گردید. کتاب اظهار الحقّ حاصل این مناظرات است که به زبان اردو تنظیم شده بود و بوسیله شیخ رفاعی الخولی به عربی ترجمه گردید. اساس بحث دربارؤ تحریف و نسخ است.
[۳۱] الخولی، شیخ رفاعی، اظهار الحق، چاپ ۱۴۱۲ ق.
در ایران هم افرادی به کتاب فاندر پاسخ گفتند از جمله میرزا یوسف قرهداغی تبریزی است که کتابی به نام لسان الحقّ فی اثبات مظالم المسیحین به زبان فارسی نوشت و در سال ۱۳۳۶ قمری در ایران چاپ شد. مطالب آن در نقد و ردّ سخنان فندر و کتاب میزان الحقّ او و نورتن(نورتن از متعصّبین مسیحی بود که کتابی در سال ۱۸۳۷ م در بوستن چاپ کرد و در آن حتی المقدور از انجیل و کتب مقدّس حمایت کرده است.
[۳۲] میرزا یوسف تبریزی، لسان الحقّ فی اثبات مظالم المسیحیین، تبریز، اسکندانی، ۱۳۳۶، ص ۲-۲۲۱.
) یکی دیگر از پادریان فرنگ است.
فعالیّت مبلّغان یهودی
فعالیّت مبلّغان اروپائی در دوران پنجاه سال سلطنت ناصرالدین شاه همچنین در عصر مظفرالدّین شاه ادامه داشت. کتابهائی هم بر ضدّ اسلام پراکندند. که این بحث مجال پرداختن به آنها را ندارد. ولی نکتهای که لازم است تذکّر داده شود این است که: آنچه ذکر شد مربوط به فعالیّت مبلّغان مسیحی بود و نامی از یهودیان برده نشد. مشخص است که دین یهود جزء ادیان غیر تبلیغی (ماکس مولر شش دین بزرگ جهان را به دو دسته تقسیم کرده است که این تقسیم بندی امروز نیز مورد استفاده قرار میگیرد. یکی از ادیان تبلیغی و دیگری ادیان غیر تبلیغی که در ذیل دسته اوّل بودائیّت، مسیحیّت و اسلام است و تحت عنوان دوّم یهودیّت، برهمایی و زردشتی است.
[۳۳] آرنولد، توماس، چگونگی گسترش اسلام، ترجمه حبیب الله عاشوری، سلمان، بیتا.
) است که بیشتر جهت حفظ و نگهداری خود کوشش میکند و تاکید دارد که نژادها و ادیان دیگر آمیخته با یهودیان نگردند. (در اسرائیل بین خاخام بزرگ و دولت اسرائیل نزاع بر سر اینکه چه کسی یهودی است درگرفت از نظر حکومت و دیوانهای اسرائیل هر اسرائیلی یهودی محسوب میشد. ولی خاخام بزرگ هر یهودی را که از پدر و مادر یهودی و مورد قبل کنیسه سنّتی، زاده نشده باشد بی اعتبار دانست.
[۳۴] ظفرالاسلام خان، نقد و نگرش بر تلمود، ص۳۶، ح.
) به این علّت نامی از مبلّغین یهودی برده نشد، البّته مامورین روحانی یهود در دوران صفویّه و قاجاریّه به ایران آمدند و با یهودیان تماس گرفتند. چنانچه ربی مشه اهل صفات در سال ۱۰۰۲/۱۵۹۳ ابتدای حکومت شاه عباس اوّل به ایران آمد و با یهودیان ایران قرار گذاشت که هر مرد یهودی از بیست سال به بالا سالی نیم مثقال نقره برای امور مذهبی به نام (حص شقل) بپردازد. این موضوع تا اواخر عصر احمد شاه باقی بود.
[۳۵] لوی، حبیب، تاریخ یهود ایران، ج۳، ص۵۱۵.
در سالهای بعد هم افراد دیگری آمدند از جمله در سال ۱۱۹۳/۱۷۷۹ م مامورین روحانی یهودی که به ایران آمدند در مورد نماز به یهودیان تعلیماتی دادند.
[۳۶] لوی، حبیب، تاریخ یهود ایران، ج۳، ص۴۸۵.
یکسال قبل از سلطنت آقا محمّدخان قاجار هم یکی از مامورین روحانی ارض مقدّس وارد ایران شد و اصلاحاتی در ارتباط با دین یهودیان انجام داد که اثرات آن تا امروز باقی مانده است.
[۳۷] لوی، حبیب، تاریخ یهود ایران، ج۳، ص۵۱۱.
[۳۸] لوی، حبیب، تاریخ یهود ایران، ج۷، ص۵۱۴۵.
گرچه خود یهودیان به تبلیغ دین خویش نپرداختند امّا با توجّه به اینکه مسیحیان تورات را قبول دارند، تبلیغگران مسیحی در بحثهای خود به تورات هم استناد میکردند.
غیر از علمای مسلمان که در صدد پاسخگوئی به تبلیغات پادریان اروپائی برآمدند و آثاری در زمینه ردنویسی آفریدند، نو مسلمانان که ابتدا مسیحی یا یهودی بودند هم به خلق کتبی در این زمینه پرداختند.
تغییر کیش و نوع تفکّر جدیدالاسلامها
برغم فعالیّت گسترده مبلغان اروپائی و مسیحی که ذکر شد، تغییر کیش دستهجمعی و خانوادگی از سوی مسلمانان به مسیحیّت دیده نشده است. فقط افراد انگشت شماری مسیحی شدند. آنهم کسانی بودند که به اروپا رفته تحت تاثیر فرهنگ آنجا قرار گرفتند. عکس قضیه یعنی مسلمان شدن مسیحیان و یهودیان در تاریخ ایران مکرر اتّفاق افتاده است. در عصر صفویّه و بعد از آن نیز همچنان تغییر کیش وجود داشت. این افراد ملّقب به جدیدالاسلام میگردیدند. در مورد اینکه چه عواملی سبب تغییر کیش این افراد گردیده دیدگاههای متفاوتی وجود دارد. برخی عامل فشار را علّت اصلی اسلام آوردن این اقلیتها بهویژه یهودیان در عصر صفویّه و قاجاریّه دانستهاند.
مسیحیان
مسیحیان اگرچه در اواخر عصر صفویّه گاه فشارهائی را متحمّل میشدند، ولی در مجموع، منابع از آزادی نسبی ارامنه در ایران سخن گفتهاند. این آزادی در زمان قاجاریّه نیز وجود داشت. پیتر دولاواله، رافائل دومان و شاردن جهانگردان و ماموران اهل اروپا هستند که از ایران در عصر صفویّه دیدن کردهاند و وضع مسیحیان را خوب توصیف کردهاند.
[۳۹] رائین، اسماعیل، اییرانیان ارمنی، ص۳۴-۳۰.
(رائین از قول دکتر کتابچی از ارامنه معروف تهران نقل میکند: «ایران همیشه درباره رعایای غیر مسلمانش و مخصوصاً ارامنه دارای سیاست آزادانهای بوده است که دولتهای اروپائی خوب بود آن را سرمشق قرار دهند.» این مقاله در سال ۱۹۱۷ چاپ شد و بعد توسّط تقی زاده به فارسی ترجمه گردید.
[۴۰] رائین، اسماعیل، ایرانیان ارمنی، ص۱۵.
) مادام دیولافوا که در عصر قاجاریّه در ایران بوده است نیز از آزادی نسبی مسیحیان سخن گفته است.
[۴۱] آریان، قمر، چهره مسیح در ادبیات فارسی، ص۹۵.
یهودیان
یهودیان در ایران کمتر مورد توجّه بودند. شاید خصومت اروپائیان با یهودیان و حمایت دولت عثمانی از یهودیان در این مورد نقش داشته است.
[۴۲] ملکم، سرجان، تاریخ ایران، ج۲، ص۱۴۹.
ولی آنچه برخی از نویسندگان چون حبیب لوی در مورد بدی وضع یهودیان در ایران نوشتهاند بدون شک خالی از اغراق نیست. لوی از مسلمان شدن اجباری مردم شهرهای مختلف بهویژه در زمان شاه عباس دوّم یاد میکند.
[۴۳] ملکم، سرجان، تاریخ ایران، ج۳، ص۳۲۲-۳۱۳.
وی به اشعار بابایی لطف که از یهودیان عصر شاه عباس ثانی بود و کتابش را در سال ۱۶۵۵ م/ ۱۰۶۶ نوشته است، استناد میکند. در صورتیکه اشعار بابائی لطف با توجّه به اسناد تاریخی چندان درست نمیباشد.
روابط صفویه با اقلیتهای مذهبی
منابع روابط شاه عباس اوّل را با اقلیتهای مذهبی خوب ذکر کردهاند. در مورد شاه عباس ثانی بیشتر منابع از عدم تعصّب او صحبت کردهاند. سرجان ملکم نوشته است که نسبت به هیچیک از مذاهب تعصّب نداشت. کروسینسکی نیز عدم تعصب شاه عباس دوم را در مسائل مذهبی ستوده است. لکهارت هم درباره آنچه در تاریخ یهود اثر منظوم لطفی و فرهاد از تعقیب و آزار کلیمیها و اسلامآوردن اجباری آنها آمده، مینویسد: «چون این نویسندگان کلیمی مطالب را به زبان شعر گفتهاند، لذا در بیان تعقیب و آزار یهودیان در زمان شاه عباس دوّم مبالغه کردهاند.».
[۴۴] لکهارت، لارنس، انقراض سلسله صفویه، ص۳۳-۳۲..
آنچه مسلم است تغییر مذهبی که از روی فشار باشد حقیقی نیست و این افراد تمایلی به نوشتن کتاب بر ضدّ دین خود و حقّانیّت دین جدید ندارند و هر زمان که آزادی پیدا کنند دوباره به دین اجدادی خود برخواهند گشت.
یادآوری این نکته لازم است که علل مذهبی تنها محرّک تعقیب کلیمیها نبود. همانطور که شاردن جهانگرد فرانسوی نوشته است، این عدّه گاهی متّهم به جادوگری میشدند.
[۴۵] لوی، حبیب، تاریخ یهود ایران، ج۳، ص۴۲۰.
تالیف کتاب توسط تبلیغگران اروپائی ضدّ اسلام
کتاب دیگری که بر ضدّ اسلام بوسیله تبلیغگران اروپائی نوشته شد مقاله فی الاسلام به زبان عربی است. نویسنده آن جرجس سال انگلیسی (متوّفی ۱۱۴۹/۱۷۳۶ م) بود البتّه اصل کتاب به انگلیسی بوده و شخصی به نام هاشم آن را به عربی ترجمه کرده است. ترجمه کتاب بوسیله جمعیه الهدایه در مصر منتشر گردید. بعدها این کتاب نیز به ایران آمد و نویسندگانی بر ضد مطالب آن کتاب نوشتند. از جمله میرزا صادق فخرالاسلام که بعد از این درباره او صحبت میکنیم کتاب بیان الحقّ را در جواب او نوشت. شیخ محمّدجواد بلاغی نیز کتاب الهدی الی دین المصطفی را در اثبات دین اسلام بر ضد باورهای جرجیس نوشت.
[۴۶] آریان، قمر، چهره مسیح در ادبیات فارسی، ص۲-۱۶۱.
بلاغی از علمائی است که چندین کتاب بر ضدّ مسیحیّت و یهودیّت نوشته است. وی به زبان عبری نیز وارد بوده است. کتاب دیگر او الرحله المدرسیه او المدرسیه السیّاره هم در ردّ این دو مذهب و فعالّیتهای کشیشان مسیحی است. (این کتاب به فارسی هم ترجمه شده است:، الشیخ محمّد جواد البلاغی، مدرسه سیار، ترجمه الرحله المدرسه السیّاره، ترجمه ع. و. (بیجا، نصر، بیتا)).
تلاش مبلّغین اروپائی بعد از صفویّه و ایجاد جنبش ردنویسی
با حمله افغانها به ایران و انقراض سلطنت صفویّه اوضاع کشور به شدّت آشفته شد. بعد از به حکومت رسیدن نادرشاه، سیاست این پادشاه نزدیک کردن ادیان به یکدیگر بود. نادر دستور داد که چهار کتاب مقدّس، یعنی تورات و زبور و اناجیل و قرآن به فارسی ترجمه شوند و افرادی را تعیین کرد که این کتابها را برای او بخوانند.
[۴۷] لوی، حبیب، تاریخ یهود ایران، ص۴۷۰.
انجمن مسیح که از سالها قبل در دوران صفویّه در ایران فعالیّت میکرد؛ جامعه یهود تهران هم در این زمان (۱۱۵۸/۱۷۴۵ م) تاسیس گردید. (لوی از یادداشتهای شلمو کهن صدق نقل میکند که تأسیس جامعه یهود تهران در سال ۵۵۹۶ عبری / ۱۷۴۵ م در عصر نادرشاه انجام شد.
[۴۸] لوی، حبیب، تاریخ یهود ایران، ص۴۷۱.
) مبلّغین اروپائی علیرغم اوضاع نابسامان ایران دست از فعالیّت برنداشتند. دکتر شعبانی مینویسد که روابط ایران و فرانسه از نظر سیاسی در عصر افشاریّه نتیجهای نداشت امّا روابط مذهبی شامل این مقوله نمیشود. چه در این بخش کماکان فرانسه به عنوان «دختر بزرگ کلیسا» نقش «متفوق و مرجحی در ایران داشت.».
[۴۹] شعبانی، رضا، تاریخ اجتماعی ایران در عصر افشاریه، ص۴۸۲.
کشیشان پرتلاش ژزوئیّت همچنان فعالیّت میکردند. پربازن (Per Bazen) کشیش فرانسوی نقش مؤثّری در دربار و بین طبقات عامی مسیحی ایران داشت. او که در سالهای (۶۰-۱۱۵۴ / ۱۷۴۷-۱۷۴۱) در ایران میزیست برای تبلیغ آئین مسیحیّت به ایران آمده بود، امّا نزد نادرشاه به دروغ خود را پزشک معرّفی کرد و نفوذش تا آنجا بالا گرفت که عنوان «طبیب اوّل» یافت.
[۵۰] حائری، عبدالهادی، نخستین رویارویی های اندیشهگران ایران با دو رویه تمدن بورژوازی غرب، ص۱۶۳.
در عصر زندیّه فرمانهائی از فرمانروایان این سلسله کریمخان و علی مرادخان وجود دارد که آزادیهای مسیحیان و مبلّغین آنها را تامین میکند. «عمده المسی
- لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.