پاورپوینت دیدگاههای مختلف معتزله بصره و معتزله بغداد


در حال بارگذاری
23 اکتبر 2022
فایل فشرده
2120
7 بازدید
۶۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت دیدگاههای مختلف معتزله بصره و معتزله بغداد دارای ۹۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت دیدگاههای مختلف معتزله بصره و معتزله بغداد،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت دیدگاههای مختلف معتزله بصره و معتزله بغداد :

معتزله بغداد و معتزله بصره

معتزله گروهی عقل‌گرا بودند که در جامعه آن زمان تحولی فکری را به وجود آوردند. آن‌ها در عین وحدت در اصول پنج‌گانه، دارای اختلافاتی نیز بودند. معتزله بغداد و معتزله بصره از جمله مهم‌ترین تقسیمات برای معتزله بصری‌ها و بغدادی‌ها می‌باشد. این تقسیم اشاره به دو مدرسه در دو شهر بغداد و بصره دارد.

فهرست مندرجات

۱ – مقدمه
۲ – اصول معتزله
۳ – تاسیس مدرسه بصره
۴ – تاسیس مدرسه بغداد
۵ – علل جدایی دو مدرسه
۶ – مهمترین ویژگی‌های مدرسه بغداد
۶.۱ – تفضیل امیرالمومنین بر دیگران
۶.۲ – میل به تشیّع
۶.۳ – محنه القرآن
۶.۴ – چند مساله مورد اختلاف
۷ – علمای دو مکتب
۸ – اعتقادات دو گروه
۹ – طبقات معتزله
۱۰ – پانویس
۱۱ – منبع

مقدمه

پیدایش گروه معتزله در قرون اوّلیه اسلام و عقل‌گرایی افراطی آنان، حادثه مهمی در تاریخ‌ اندیشه‌های اسلامی به شمار می‌رود. این گروه در ابعاد مختلف فرهنگی، اعتقادی و حتی سیاسی نقش به سزایی در تاریخ اسلام داشته‌اند.
هرچند که گروه معتزله در میان خود به فرقه‌های گوناگونی منشعب شدند و هر کدام از متفکران بزرگ آن‌ها برای خود مکتب خاصی بنیاد نهاد، امّا همگی به اصول پنجگانه (اصول پنجگانه معتزلیان عبارت است از: ۱. توحید؛ ۲. عدل؛ ۳. منزله بین المنزلتین؛ ۴. وعد و وعید؛ ۵. امر به معروف و نهی از منکر.) خود وفادار ماندند. آن‌چه هم اکنون در صدد بیان آن هستیم این است که دانشمندان و بزرگان معتزله در عین حال که میان خود اختلافات فکری فراوانی داشتند امّا همه آن‌ها پیروان یکی از دو مکتب یا به اصطلاح دو مدرسه (تعبیر «مدرسه بصره» و «مدرسه بغداد» تنها یک اصطلاح است و به خاستگاه این دو خط فکری مربوط می‌شود. وگرنه پیروان مدرسه بصره نیز بعدها به بغداد آمدند و هر دو مدرسه در بغداد و در کنار یکدیگر بودند.) بودند:
الف: مدرسه بصره.
ب: مدرسه بغداد.
البته می‌دانیم که خاستگاه اعتزال بصره بود و بنیان‌گذاران مکتب اعتزال (واصل بن عطا و عمرو بن عبید) در بصره زندگی می‌کردند. پس از آن‌ها، متفکرانی چون ابراهیم نظّام و جاحظ که در تقویت مبانی اعتزال کوشیدند نیز در بصره بودند ولی بعدها بعضی از بزرگان و سران آن‌ها در بغداد رحل اقامت‌ انداختند و به‌طوری که خواهیم دید مکتب یا مدرسه بغداد را به وجود آوردند.
موسس مدرسه بغداد «بشر بن معتمر» بود و تا زمان او اصطلاح دو مدرسه در میان نبود؛ ولی او با مخالفت با اسلاف خود در مسائل مهم و اصولی، مکتب جدیدی بنا نهاد که در عین وفاداری به اصول پنج‌گانه اعتزال و مبانی اساسی آن، حرف‌های جدیدی را ارائه داد که او و پیروانش را از دیگران متمایز می‌کرد. از همین زمان بود که معتزله دو گروه شدند: معتزلیان بصره که نماینده اعتزال سنتی و وفادار به اسلاف؛ و معتزلیان بغداد که نماینده خطّ فکری جدید و تجدید نظر در برخی از مسائل کلامی، بودند.
معتزله بغداد در مقام مخالفت با پیشینیان خود، از لحاظ فکری دارای ویژگی‌هایی بودند که ما اکنون مهم‌ترین آن‌ها را مطرح می‌کنیم و سپس به بعضی از اختلافات غیر مهم نیز اشاره خواهیم کرد.

اصول معتزله

معتزله گروهی فکری بودند که به ذهنیات علاقه فراوانی داشتند، و تلاش خود را صرف جمع بین عقل و دین کردند. آن‌ها برای اینکه محدوده این گروه را مشخص کنند اصولی را وضع کردند و کسانی را که به این اصول پایبند نبودند، جزو معتزله نمی‌شمردند. به همین جهت تمام معتزلیان با هر گرایش و فکری که بودند، خود را پایبند به این اصول می‌دانستند. این اصول عبارتند از:
۱. توحید
۲. عدل
۳. وعد و وعید
۴. منزلی میان دو منزل
۵. امر به معروف و نهی از منکر.
اما آن‌ها دارای منش‌های متفاوتی نیز بودند و از استدلالات عقلی که خود بدان می‌رسیدند، پیروی می‌کردند، و این موجب بروز عقاید متفاوت و حتی گاهی متضاد می‌شد. این اختلافات، شروعی برای به وجود آمدن گروه‌های مختلف در درون خود معتزله شد.

تاسیس مدرسه بصره

از جمله مهم‌ ترین گروه‌ها در معتزله تقسیمی است که آنان را به دو مدرسه به نام مدرسه بصره و مدرسه بغداد تقسیم می‌کند. بصره مکانی است که معتزله در آنجا در اوائل قرن دوم هجری تاسیس شد.

[۱] فرمانیان، مهدی، فرق تسنن، ص۳۱۱، نشر ادیان، ۱۳۸۶، قم.

موسس این مدرسه را می‌توان موسس معتزله نامید، که غالبا آن‌را واصل بن عطاء می‌دانند. معتزله در این شهر جان گرفت و حتی شاید بتوان گفت که دوران بلوغ و شکوفا شدن معتزله در این شهر بوده است.

تاسیس مدرسه بغداد

مدرسه بغداد نیز در اواخر قرن دوم هجری به وجود آمد. این مدرسه توسط بشر بن معتمر تاسیس شد. او در بصره در نزد بشر بن سعید و ابوعثمان زعفرانی که از دوستان واصل بودند، اعتزال را آموخت.

[۲] فیومی، محمد ابراهیم، المعتزله تکوین العقل العربی، ص۳۳۸، دارالفکر العربی، ۲۰۰۲، قاهره.

سپس به بغداد مهاجرت کرده و مدرسه بغداد را تاسیس کرد و مردم را به این مکتب خواند. درباره او نقل کرده‌اند که در شعر یک استاد مسلم بود.

[۳] عمرجی، احمد شوقی، المعتزله فی بغداد و اثرهم فی الحیاه الفکریه و السیاسیه، ص۱۴۹، مکتب مدبولی ۲۰۰۲، قاهره.

علل جدایی دو مدرسه

اما اینکه چه چیزی باعث جدا شدن این دو گروه شده است، و باعث شد عده‌ای از معتزلیان، بصره را به مقصد بغداد ترک کنند، منابع چندانی در کار نیست. بلکه باید از لابه‌لای متون به این علل پی برد. اما به‌طور قطع یکی از مهم‌ترین علل برای این جدایی، اختلافات سیاسی بوده که تاثیر بسیاری در عقاید دو گروه داشته است. غالب معتزلیان علاوه بر نظریات اعتقادی که داشتند در مسائل سیاسی نیز دارای آرائی بودند. اصل امر به معروف و نهی از منکر آن‌ها را مجبور می‌کرد که در مسائل سیاسی سکوت را ترک کرده و اعتقاد خود را بیان دارند. به عنوان مثال واصل بن عطاء درباره جنگ جمل و صفین که میان دو گروه از مسلمانان در گرفته بود معتقد بود که یکی از طرفین لابعینه (بدون این‌که ما آن را بدانیم) خطا کرده است.

[۴] فیومی، محمد ابراهیم، المعتزله تکوین العقل العربی، ص۳۵۳.

این نظریه و نظریات این چنینی برای شیعه‌های معتزلی که خطاکار بودن علی (علیه‌السّلام) را نمی‌توانستند بپذیرند، گران آمد و باعث اختلافاتی شد که سهم به‌سزایی در جدا شدن دو گروه داشته است.
در کل می‌توان اینگونه استنباط کرد که گرایش شیعی در میان معتزله بغداد به مراتب بیشتر از معتزله بصره بوده است تا حدی که نقل شده جعفرین و اسکافی زیدی‌مذهب بوده‌اند.

[۵] فیومی، محمد ابراهیم، المعتزله تکوین العقل العربی، ص۱۳۵.

اما این ادعا که اختلاف دو گروه را تنها در مسائل سیاسی و آنچه مرتبط با آن است بدانیم، ادعای نابجایی است بلکه این تنها یکی از دلایلی است که سبب جدایی دو گروه شد، بعدها دو گروه در مسائل مورد استنباط خود اختلافات زیادی پیدا کردند.

مهمترین ویژگی‌های مدرسه بغداد

مهم‌ترین ویژگی‌های مدرسه بغداد عبارت است از:

تفضیل امیرالمومنین بر دیگران

از دیر باز یکی از مسائل مهم و اساسی در باب امامت این بود که پس از رسول خدا، افضل مردم در میان صحابه چه کسی بوده است؟
شیعه معتقد بود که امیرالمومنین علی (علیه‌السّلام) از همه افضل و برتر است ولی مخالفان آن‌ها، ابوبکر را افضل مردم و پس از او عمر و پس از او عثمان و سپس علی را افضل می‌دانستند و هر دو گروه عقیده خود را درباره این‌که امام و خلیفه پس از رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) ‌کیست به این مساله مبتنی کرده بودند. در این میان، معتزلیان تا زمان پیدایش مدرسه بغداد به افضل بودن ابوبکر معتقد بودند ولی معتزله بغداد در این مساله با اسلاف خود مخالفت کرده، علی را افضل از ابوبکر دانستند. (هرچند که برای توجیه خلافت ابوبکر، تقدیم مفضول بر فاضل را جایز شمردند.)
ابن ابی‌الحدید که خود از پیروان مدرسه بغداد است در این زمینه می‌گوید:
معتزله بغداد، علی را افضل و اولی به امامت می‌دانند. ابوالقاسم بلخی (یکی از سرانِ مدرسه بغداد) و شاگردان او گفته‌اند: اگر علی‌بن‌ابی‌طالب بلافاصله پس از وفات پیامبر قیام می‌کرد، ما او را حق و مخالفانش را باطل می‌دانستیم همان‌گونه که چون خود را (پس از قتل عثمان) آشکار کرد، ما به حقانیّت او و هلاکت و بطلان مخالفانش حکم کردیم امّا چون پس از وفات پیامبر در مقابل خلفا قیام نکرد، ما آن‌ها را امام دانستیم و در اخبار صحیحه آمده است که: قال رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و سلم: «علیّ مع الحقّ‌ و الحقّ مع علیّ یدور حیثما دار»، علی با حق و حق با علی است و هر کجا که او میل کند حق در آنجاست.

[۶] ابن ابی‌الحدید، عبدالحمید بن هبه‌الله، شرح نهج‌البلاغه، ج۲، ص۲۹۶.

و همو می‌گوید: بشر بن معتمر (بنیان‌گذار مدرسه بغداد) از قدمای شیوخ ما به تفضیل علی‌بن‌ابی‌طالب قائل بود و می‌گفت: او شجاع‌ترین و سخی‌ترین مردم بود. و این عقیده از بشر بن معتمر به همه بغدادیون و بعضی از بصریون سرایت کرد.

[۷] ابن ابی‌الحدید، عبدالحمید بن هبه‌الله، شرح نهج‌البلاغه، ج۳، ص۲۸۸.

و در جای دیگر می‌گوید: قول به تفضیل علی‌بن‌ابی‌طالب، قول عام و شایع میان بغدادیون از اصحاب ماست ولی ابوجعفر اسکافی در این قول شدیدتر و با اخلاص‌تر است.

[۸] ابن ابی‌الحدید، عبدالحمید بن هبه‌الله، شرح نهج‌البلاغه، ج۴، ص۶۳.

در تایید گفته ابن ابی‌الحدید خاطر نشان می‌کنیم که ابوجعفر اسکافی کتاب مستقلی درباره افضلیت حضرت علی (علیه‌السّلام) نوشته که تحت عنوان «المعیار و الموازنه» چاپ شده است. وی در این کتاب با استدلال‌های زیاد اثبات می‌کند که علت افضل دانستن دیگران از علی (علیه‌السّلام) حقد و کینه و حسد نسبت به آن بزرگوار است.

[۹] ابوجعفر اسکافی، محمد بن‌ عبدالله‌، المعیار و الموازنه، ص۱۷.

ظاهراً کتاب المعیار و الموازنه غیر از کتابی است که مسعودی به ابوجعفر اسکافی نسبت داده و گفته که او کتابی در نقض عثمانیه جاحظ نوشت و در آن به تفضیل علی و قول به امامت مفضول پرداخت

[۱۰] مسعودی، علی بن حسین، مروج الذهب، ج۳، ص۲۵۳.

زیرا بررسی کتاب المعیار والموازنه نشان می‌دهد که این کتاب در نقض کسی نوشته نشده بلکه کتاب مستقلی می‌باشد.
همچنین ابن ابی‌الحدید در مقام بیان محبت و ارادت معتزله بغداد نسبت به امیرمومنان (علیه‌السّلام) نقل می‌کند که بغدادیون وقتی نام علی را ذکر می‌کردند «صلی‌الله‌علیه» نمی‌گفتند ولی «صلوات‌الله‌علیه» می‌گفتند؛ اوّلی را مخصوص پیامبر و دوّمی را مشترک میان آن دو می‌دانستند و جز پیامبر و علی بر هیچ کس صلوات نمی‌فرستادند.

[۱۱] ابن ابی‌الحدید، عبدالحمید بن هبه‌الله، شرح نهج‌البلاغه، ج۶، ص۱۴۵.

و نیز می‌نویسد:
معتزله بغداد مانند: ابوالقاسم بلخی، ابوالحسین خیاط، بشر بن معتمر و جعفر بن مبشر، علی را افضل مردم پس از پیامبر می‌دانند و من (ابن ابی‌الحدید) در این‌باره چنین سروده‌ام:
و خیر خلق الله بعد المصطفی •••• اعظمهم یوم الفخار شرفا
السید المعظم الوصی •••• بعل البتول المرتضی علی

[۱۲] ابن ابی‌الحدید، عبدالحمید بن هبه‌الله، شرح نهج‌البلاغه، ج۱۱، ص۱۲۰.

و این چنین بود که معتزله بغداد نسبت به امام علی (علیه‌السّلام) محبت و ارادت داشتند و این در حالی است که معتزله بصره نه تنها علی (علیه‌السّلام) را افضل نمی‌دانستند بلکه از او عیب‌جویی هم می‌کردند.
بغدادی گفته است:
واصل بن عطا (از سران معتزله بصره) درباره علی و اصحاب جمل معتقد بود که یکی از دو طرف فاسق است ولی بعینه مشخص نیست و می‌گفت: اگر پیش من علی و طلحه و یا علی و زبیر و یا مردی از اصحاب علی و مردی از اصحاب جمل به چیزی شهادت بدهند، شهادت آن‌ها را رد می‌کنم؛ چون می‌دانم که یکی از دو شاهد فاسق است.

[۱۳] بغدادی، عبدالقاهر بن طاهر، الفرق بین الفِرَق، ص۱۰۰.

همچنین ابراهیم نظّام یکی دیگر از سران معتزله بصره انتقادهایی نسبت به امیرمومنان کرده که مرحوم شیخ مفید آن‌ها را با پاسخ‌های متقن آورده است.

[۱۴] مفید، محمد بن محمد، ر. ک الفصول المختاره، ص۲۱۱.

قابل ذکر است که در میان پیروان مدرسه بصره به خصوص متاخران آن‌ها نیز کسانی بودند که مانند معتزله بغداد به تفضیل علی (علیه‌السّلام) معتقد بودند مانند ابوعلی جبّائی که در اواخر عمر به این موضوع معتقد شد و مانند ابوعبیدالله بصری و قاضی عبدالجبار معتزلی که به تفضیل علی (علیه‌السّلام) عقیده داشتند.

[۱۵] ابن ابی‌الحدید، عبدالحمید بن هبه‌الله، شرح نهج‌البلاغه، ج۱، ص۸.

میل به تشیّع

ویژگی دیگر معتزله بغداد این است که آن‌ها تمایل خاصی به شیعه داشتند و این شاید ناشی از مساله قبلی باشد و تفضیل علی (علیه‌السّلام) بر دیگران می‌تواند وجه مشترکی میان آنان و شیعه باشد.
میل معتزله بغداد به تشیّع به حدّی بود که بشر بن معتمر بنیان‌گذار مدرسه بغداد را به جرم تشیّع زندانی کردند. بدون شک بشر بن معتمر شیعه نبود ولی از شیعیان به خصوص از قیام علویان در مقابل‌ هارون الرشید دفاع می‌کرد.

[۱۶] سزگین، فواد، تاریخ التراث العربی، ج۱، جزء ۴۰، ص۶۲.

گاهی از پیروان مدرسه بغداد به «متشیعه المعتزله» نام برده می‌شد تا از معتزله بصره متمایز شوند. مثلاً خیّاط در کتاب خود، ابوجعفر اسکافی را از «متشیعه معتزله» می‌شمارد.

[۱۷] ابوالحسین خیّاط، عبدالرحیم‌ بن محمد، الانتصار، ص۱۰۰.

شاید بتوان گفت که میل به تشیّع در میان معتزله بغداد از یک تاثیر اقلیمی برخوردار بود؛ زیرا بشر بن معتمر موسس مدرسه بغداد در کوفه که مهد تشیّع بود به دنیا آمد و بزرگ شد و سپس به بغداد رفت و می‌دانیم که میان بصره و کوفه رقابت‌ها و درگیری‌های فکری عمیقی وجود داشت که حتی در ادبیات و علم نحو نیز تاثیر گذاشته بود. حوزه‌های ادبی کوفه و بصره هرکدام رجال قدرتمند و فحول علم و ادب داشتند. از ادبای مکتب بصره می‌توان از خلیل بن احمد و سیبویه و اخفش نام برد و از ادبای مکتب کوفه می‌توان از کسائی و فرّا یاد کرد. اختلاف میان این دو حوزه ادبی، جوهری بود

[۱۸] برای آشنایی بیشتر مراجعه شود به کتاب، جعفری، یعقوب، مسلمانان در بستر تاریخ.

و این اختلاف به مسائل فکری و عقیدتی نیز کشیده شد و بشر بن معتمر که از یک اصل کوفی بود با اسلاف خود که در بصره بودند مخالفت کرد و مدرسه‌ای را در اعتزال بنیاد نهاد که به اصول و مبانی شیعه نزدیک بود.
البته پیش از بشر بن معتمر، کوفه به تشیّع معروف بود و بصره به عثمانیه شهرت داشت. بنابراین، می‌توان میل به تشیّع را که یکی از ویژگی‌های مدرسه بغداد است ناشی از همین مساله دانست.
در مقابل مدرسه بغداد، معتزله مدرسه بصره با شیعه خصومت داشتند. عقیده ناروای واصل بن عطا و نظّام را در مورد امام علی (علیه‌السّلام) پیش از این نقل کردیم. همچنین جاحظ که یکی از سران مدرسه بصره است با شیعه دشمنی خاصی داشت. او کتاب عثمانیه را نوشت و شیعه را محکوم کرد. جاحظ خوارج را بهتر از شیعه می‌دانست

[۱۹] ابوالحسین خیّاط، عبدالرحیم‌ بن محمد، الانتصار، ص۱۴۱.

و حتی شیعه را مخالف اسلام قلمداد می‌کرد.

[۲۰] ابوالحسین خیّاط، عبدالرحیم‌ بن محمد، الانتصار، ص۱۰۴.

خصومت معتزله بصره با شیعه به حدّی بود که آن‌ها حتی با زیدیه از شیعه که اصول خود را از معتزله گرفته بودند و از لحاظ اعتقاد با آن‌ها هماهنگی‌هایی داشتند، مخالفت می‌کردند. مثلاً زیدیه با منصور عباسی در ستیز بودند و همو بود که نفس زکیّه و برادرش را کشت و این در حالی بود که ائمّه معتزله بصره (واصل بن عطا و عمرو بن عبید) با منصور میانه خوبی داشتند و حتی پیش از آن، معتزله بصره یزید بن ولید اموی را یاری کردند تا او بر مخالفانش پیروز شد و خلافت را به دست گرفت

[۲۱] بلخی، ابوالقاسم، فضل الاعتزال و طبقات المعتزله، ص۱۱۷.

در حالی که شیعه هیچ‌گاه

  راهنمای خرید:
  • لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.