پاورپوینت دولت اسلامی
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت دولت اسلامی دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت دولت اسلامی،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت دولت اسلامی :
حکومت اسلامی
حکومت اسلامی، حکومتی است که علاوه برآنکه همهی قوانین و مقررات اجرایی آن برگرفته از احکام اسلام است ، مجریان آن نیز مستقیماً از طرف خدا منصوبند یا به اذن خاص یا عام معصوم منصوب شدهاند.
فهرست مندرجات
۱ – پیشینه
۲ – ضرورت وجود حکومت
۲.۱ – گرایشها
۲.۲ – دلیل بر عدم لزوم دولت
۲.۳ – دلیل بر لزوم حکومت
۲.۴ – جهانی و همگانی بودن
۲.۵ – تداوم اسلام تا روز قیامت
۲.۶ – جامعیت شریعت اسلام
۲.۷ – نصوص قرآنی
۲.۸ – سیره اجتماعی و سیاسی پیامبر
۲.۹ – نقد نظریه دولت گریزی
۲.۱۰ – نتیجه
۳ – سیره انبیا
۴ – دیدگاه اسلام
۵ – فقهای شیعه و عدم مشروعیت حکومتها
۶ – تفاوت اصطلاح امامت یا خلافت
۷ – راههای انعقاد امامت از دیدگاه اهل سنت
۸ – انعقاد امامت از دیدگاه شیعیان غیرامامی
۹ – مشروعیت حکومت
۱۰ – مقبولیت حکومت
۱۱ – نقش مردم در حاکمیت در عصر غیبت
۱۲ – اهداف حکومتداری در اسلام
۱۲.۱ – کمال معنوی و اخلاقی مردم
۱۲.۲ – برقراری عدالت به دست مردم
۱۳ – اوصاف ضروری والی در بیان امام علی
۱۴ – حقوق مردم بر حکومت در جامعه اسلامی
۱۵ – دیدگاه دانشمندان و فرق اسلامی
۱۶ – معیار تحدید آزادی و خواسته های افراد
۱۷ – شرایط قانونگذار
۱۸ – رفع شبهات
۱۹ – جایگاه حکومت در نظام ارزشی اسلام
۲۰ – نقش ولایت و حکومت در کمال دین
۲۰.۱ – نکته
۲۱ – فهرست منابع
۲۲ – پانویس
۲۳ – منابع
پیشینه
موضوع حکومت اسلامی و ولایت فقیه از دیر زمان مورد بحث اندیشمندان و فقهای اسلامی بود است و شاید بتوان گفت زمان آن به دوران صدر اسلام بر میگردد.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی این مساله بهطور جدی در سطح جهانی مورد توجه واقع شد و در این زمینه از طرف صاحب نظران بحثهای مدونی صورت گرفت.
ضرورت وجود حکومت
در برخی جوامع گذشته، از جمله سومر، بابِل و مصر حکومت جنبه الهی داشته است.
[۱] فتحیه نبراوی و محمدنصر مهنا، تطور الفکر السیاسی فی الاسلام، ج۱، ص۲۷ـ۴۳، قاهره ۱۹۸۲ ـ ۱۹۸۴.
یکی از مسائل قابل بحث، در دورههای مختلف حیات علمی بشر، که از دیر باز مورد کنکاش و گفتگو قرار گرفته است، مساله نیاز جامعه به حکومت است.
گرایشها
در این زمینه دو گرایش عمده و متضاد، وجود داشته است:
الف. گرایش گریز از دولت ، با این اعتقاد که جامعه انسانی نیاز به حکومت ندارد.
ب. گرایش طرفداری از وجود حکومت، با این اعتقاد که جامعه انسانی بدون حکومت نمیتواند پایدار بماند.
دولت گریزان، الزاما انسان را پاک سرشت میدانند، ولی طرفداران لزوم حکومت بعضا به طبیعت انسان بد بین میباشند.
دلیل بر عدم لزوم دولت
طرفداران گرایش اول جهت اثبات مدعای خویش میتوانند به وجوه زیر استدلال کنند:
۱. تاریخچه حکومت در طول تاریخ بشر بیانگر این است که دولت و حکومت نه تنها انسان را به اهداف و مطلوباتش که همان سعادت است، نرسانده است، بلکه مشکل زا نیز بوده است.
۲. هر چند دولت (در این بخش حکومت و دولت معنای مترادف دارند که آن مجموعه نظام اداره کشور میباشد.) برای پاکی و تعالی انسان بوجود آمده است ولی وجود آن همواره عکس این مطلوب را نتیجه داده است، زیرا در طول تاریخ همواره مبنای حکومتها بر اساس زور بوده است و انسان در تحت فشار و زور مسخ شده هویت خود را از دست میدهد.
۳. وجود حکومت همواره منشا طبقاتی شدن جامعه و نیز موجب تضاد بین دولتمردان و مردم تحت حکومت آنان بوده است، چرا که دولتمردان در صدد حفظ منافع خود بوده در این راستا برای جلب آراء مردم همواره افراد همراه با خود را از امتیازات کافی بهره مند میکردهاند تا به آسانی به منافع خود دست یابند.
۴. انسان فطرتا پاک سرشت و سلیم النفس است، و فساد در جامعه ناشی از فشار و زور میباشد و از آنجایی که دولت معادل با زور و فشار است، اگر دولت و حکومتی وجود نداشته باشد، جامعه سالمی پدید خواهد آمد.
۵. حکومت یعنی حق تصرف در شئون دیگران و این خلاف اصل اولیه عقل است، چرا که هر انسانی آزاد و مستقل خلق شده و مالک شئون زندگی خود و صاحب اختیار آزادی اش میباشد، و کسی حق ندارد بدون اجازه در امور وی دخالت نماید، و الا و تعدی بشمار میآید.
دلیل بر لزوم حکومت
در مقابل این گروه بر طبیعت انسان بد بین هستند میگویند:
الف: تعدی و تجاوز به حقوق انسانها رد جوامع بشری، واقعیتی است انکار ناپذیر که از خود محوری افرادی سرچشمه میگیرد، بنابراین باید با زور، مردم را تعدیل کرد و در نتیجه دولت نه تنها لازم است که، باید قوی نیز باشد.
ب: انسان باید واقعیتگرا باشد نه آرمانگرا، واقعیت خارجی بیانگر این است که با وجود حکومت و بودن زور و فشار این همه تجاوز و خیانت به همنوع صورت گرفته است، حال اگر انسان یک سره آزاده ورها گردد، به نابودی نسل انسان منجر خواهد شد و ظلم و جنایت به مراتب بیشتر و بدتر از وضع کنونی میگردد.
جهانی و همگانی بودن
جهانی و همگانی بودن، که تحقق آن، یعنی هدایت شدن همگان به توحید و یکتاپرستی و پرهیز از بندگی غیر خدا، مستلزمِ وجود سازوکارهایی مناسب از جمله تشکیل حکومت است تا صاحبان قدرت و مال که بهطور طبیعی در برابر تحقق همهجانبه آرمان توحید مقاومت میکنند، نتوانند مانع جامه عمل پوشیدن آن شوند.
به همین دلیل است که پیامبر اکرم، علاوه بر شأن رسالت و ابلاغ پیام الهی، از جایگاه
رهبری اجتماعی و سیاسی و به تعبیر قرآن
[۲] احزاب/سوره۳۳، آیه۶.
ولایت بر مؤمنان هم برخوردار بوده است؛
تداوم اسلام تا روز قیامت
تداوم اسلام تا روز قیامت، که به اقتضای آن باید دارد که همه شئون رسول خدا از جمله شأن ولایت و حکومت (جز شأن نبوت که قطعاً پایان پذیرفته است) پس از رحلت ایشان استمرار داشته باشد.
از آیه ۱۴۴ سوره آلعمران
[۳] آلعمران/سوره۳، آیه۱۴۴.
نیز میتوان دریافت که مرگ یا شهادت پیامبر نباید موجب تعطیل سنّت و سیره او شود.
بر این اساس، تعیین جانشین برای پیامبر اکرم که در آیه ۶۷ سوره مائده، همسنگ با اصل رسالت و در آیه ۳ سوره مائده، «اکمال دین» و «اتمام نعمت» خوانده شده، ضرورتی انکارناپذیر دارد و مذاهب اسلامی در اصل ضرورت آن (نه مصداق ) اتفاقنظر دارند.
جامعیت شریعت اسلام
جامعیت شریعت اسلام که مجموعهای هماهنگ با تمامی نیازهای فردی، اجتماعی، مادی و معنوی بشر و در گسترهای وسیع، شامل همه ابعاد روابط انسان با خدا، خود و دیگران و حتی با طبیعت است.
تحقق یافتن اهداف شریعت در ابعاد گوناگون بدون توجه به حکومت و ویژگیهای ضروریِ آن، امکانپذیر نیست و احکام و قوانین حقوقی، قوانین اجتماعی اجتماعی، قوانین سیاسی سیاسی و قوانین کیفری کیفری در یک جامعه تنها در پرتو اقتدار حکومتِ شایسته، جامه عمل میپوشد.
به تعبیر احادیث، ولایت و امامت حافظ همه فریضهها و سنّتهاست.
[۴] ابن بابویه، عللالشرایع، ج۱، ص۳۰۴، نجف ۱۳۸۵ ۱۳۸۶، چاپ افست قم (بیتا).
[۵] حرّعاملی، وسائل الشیعه، ج۱، ص۱۸.
[۶] محمدحسین طباطبائی، «ولایت و زعامت»، ج۱، ص۸۰، در بحثی درباره مرجعیت و روحانیت، تهران: شرکت سهامی انتشار، (۱۳۴۱ش).
[۷] امام خمینی، ولایت فقیه (حکومت اسلامی)، ج۱، ص۲۶ـ۳۳، تهران ۱۳۵۷ش.
[۸] حسینعلی منتظری، دراسات فی ولایه الفقیه و فقه الدوله الاسلامیه، ج۱، ص۵۰۰ـ۵۰۱، ج۱، قم ۱۴۰۹.
نصوص قرآنی
در قرآن نیز واژگان متعدد ناظر به موضوع حکومت، به کار رفته، مانند امامت، خلافت، مُلک، ولایت، اولوالامر، حُکْم و بیعت .
[۹] محمدفؤاد عبدالباقی، المعجم المفهرس لألفاظ القرآن الکریم، ذیل همین واژهها، قاهره ۱۳۶۴، چاپ افست تهران (۱۳۹۷ ).
در قرآن، خداوند مالک و فرمانروای آسمانها و زمین
[۱۰] بقره/سوره۲، آیه۱۰۷.
[۱۱] آلعمران/سوره۳، آیه۱۸۹.
تنها حاکم واقعی و سرپرست مؤمنان خوانده شده
[۱۲] بقره/سوره۲، آیه۲۵۷.
[۱۳] انعام/سوره۶، آیه۵۷.
و اوست که مُلک و فرمانروایی را به اراده خود به افراد معین میدهد یا از آنها بازمیستاند.
[۱۴] بقره/سوره۲، آیه۲۴۷.
[۱۵] آلعمران/سوره۳، آیه۲۶.
خدا به مؤمنان صالح وعده حاکمیت بر زمین را داده است .
[۱۶] نور/سوره۲۴، آیه۵۵.
در برخی آیات از حکمرانیِ ( مُلک ) شماری از مؤمنان و پیامبران، به اذن و جعل الهی از جمله آلابراهیم و طالوت، یوسف، داود و سلیمان سخن به میان آمده و برای داودِ نبی تعبیر خلیفه بهکار رفته است .
[۱۷] بقره/سوره۲، آیه۲۴۷.
[۱۸] بقره/سوره۲، آیه۲۵۱.
[۱۹] نساء/سوره۴، آیه۵۴.
[۲۰] یوسف/سوره۱۲، آیه۲۲.
[۲۱] انبیاء/سوره۲۱، آیه۷۹.
[۲۲] ص/سوره۳۸، آیه۲۰.
[۲۳] ص/سوره۳۸، آیه۲۶.
[۲۴] ص/سوره۳۸، آیه۳۵.
و خلافت به جعل الهی، که به بندگان خاص خدا داده شده، اقتضا دارد که خلیفه آراسته به اخلاق الهی باشد .
[۲۵] محمدحسین طباطبائی، المیزان فی تفسیرالقرآن، ذیل آیه۲۶ سوره ص، بیروت ۱۳۹۰ـ ۱۳۹۴/ ۱۹۷۱ـ۱۹۷۴.
همچنین در قرآن به ویژگیهای شماری از حاکمان و حکومتهای ستمگر و نامطلوب از جمله فرعون اشاره شده
[۲۶] اعراف/سوره۷، آیه۱۲۷.
[۲۷] یونس/سوره۱۰، آیه۸۳.
[۲۸] قصص/سوره۲۸، آیه۴.
و بر ضرورت فرمانبرداری نکردن از استبدادگران و اعتماد نورزیدن به ستمگران و حرمت پذیرش ولایت « طاغوت » تأکید شده است
[۲۹] بقره/سوره۲، آیه۲۵۷.
[۳۰] هود/سوره۱۱، آیه۱۱۳.
[۳۱] سبأ/سوره۳۴، آیه۳۱۳۳.
سیره اجتماعی و سیاسی پیامبر
سیره اجتماعی و سیاسی پیامبر اکرم نیز خود بهترین گواه بر اهمیت و ضرورت وجود حکومتِ شایسته در جامعه اسلامی است.
آن حضرت پس از دو بار بیعت با رؤسا و نمایندگان قبایل مدینه به این شهر مهاجرت کرد و زمینه تأسیسِ حکومت را در آنجا فراهم ساخت
[۳۲] طبری، تاریخ (بیروت)، ج۲، ص۳۵۵۳۶۸.
[۳۳] محمد باقر مجلسی (علامه)، بحار الانوار، ج۱۹، ص۲۳ـ۲۶، تهران، المکتبه الاسلامیه.
ولایت و سرپرستی ده ساله پیامبر بر جامعه مسلمانان، شیوهای جدید برای اداره جامعهای بود که پیشتر به شکل قبیلهای اداره میشد و در واقع، اولین حکومت اسلامی بود.
آن حضرت به اقتضای ولایتِ سیاسی خود، که از جانب خداوند به او واگذار شده بود، به کارهای مهمی میپرداخت که از شئون حکومت به شمار میروند، مانند:
دفاع از مدینه در برابر مشرکان، جهاد با کافران و منافقان
[۳۴] توبه/سوره۹، آیه۵.
[۳۵] تحریم/سوره۶۶، آیه۹.
، عقد قرارداد اجتماعی ـ حقوقی با یهودیان مدینه
[۳۶] محمد حمیداللّه، مجموعه الوثائق السیاسیه للعهد النبوی و الخلافه الراشده، ج۱، ص۵۷ـ۶۴، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
قضاوت و داوری میان مردم برای رفع اختلافها
[۳۷] نساء/سوره۴، آیه۱۰۵.
گردآوری زکات و خمس و غنایم و ثبت و ضبط و مصرف کردن آن در موارد معین
[۳۸] محمدحسن بن باقر نجفی، جواهرالکلام فی شرح شرائع الاسلام، ج۱۶، ص۱۷۸، بیروت ۱۹۸۱.
[۳۹] علی احمدی میانجی، مکاتیب الرسول (صلیاللّه علیه وآلهوسلم)، ج۱، ص۱۷۳، تهران ۱۴۱۹.
[۴۰] علی احمدی میانجی، مکاتیب الرسول (صلیاللّه علیه وآلهوسلم)، ج۱، ص۲۹۲، تهران ۱۴۱۹.
اعزام کارگزاران خود به شهرها و مناطق گوناگون،
[۴۱] علی احمدی میانجی، مکاتیب الرسول (صلیاللّه علیه وآلهوسلم)، ج۲، ص۶۸۴، تهران ۱۴۱۹.
[۴۲] علی احمدی میانجی، مکاتیب الرسول (صلیاللّه علیه وآلهوسلم)، ج۲، ص۵۱۹، تهران ۱۴۱۹.
[۴۳] علی احمدی میانجی، مکاتیب الرسول (صلیاللّه علیه وآلهوسلم)، ج۲، ص۵۹۴، تهران ۱۴۱۹.
[۴۴] علی احمدی میانجی، مکاتیب الرسول (صلیاللّه علیه وآلهوسلم)، ج۲، ص۶۹۰، تهران ۱۴۱۹.
نصب فرماندهان سپاه
[۴۵] علی احمدی میانجی، مکاتیب الرسول (صلیاللّه علیه وآلهوسلم)، ج۲، ص۵۱۰، تهران ۱۴۱۹.
و ارسال بخشنامههای سیاسی و حکومتی به کارگزاران خود و دریافت انواع مالیاتها
[۴۶] علی احمدی میانجی، مکاتیب الرسول (صلیاللّه علیه وآلهوسلم)، ص۶۱۴۶۱۶، تهران ۱۴۱۹.
بسیاری از نویسندگانِ اسلامشناس غربی هم به تحقق پاورپوینت دولت اسلامی در عصر پیامر اکرم و وجود نظام سیاسی در اسلام اذعان دارند، به نوشته لمتون پایه پاورپوینت دولت اسلامی پیامبر اسلام، اعتقادی بود نه سیاسی یا قومی و مهمترین هدف حکومت او دفاع از عقیده و پاسداشت آن بود.
پیامبر اکرم پیش از رحلت، در سال دهم هجرت در غدیرخم از مردم برای ولایت حضرت علی بیعت گرفت.
[۴۷] محمد باقر مجلسی (علامه)، بحار الانوار،ج۳۷، ص۱۲۷ـ۱۳۳ تهران، المکتبه الاسلامیه.
نقد نظریه دولت گریزی
۱. اشکالات دولت گریزان به اصل حکومت ، عمدتا به نوع حکومت بر میگردد نه اصل حکومت، یعنی اثرات زیان باری که طرفداران این گرایش بر شمردند زائیده اصل حکومت نیست، بلکه نوع و شکل خاصی از حکومت است که دارای این اثرات میباشد بنابراین میتوان حکومتی از نوع دیگر داشت که دارای این آثار نباشد.
توضیح انکه حکومتی که غیر متکی به مردم است و از مردم نیست و حکام و زمامداران آن صالح و لایق نیستند همواره با اعمال زور همراه بوده، موجب پیدایش تضاد طبقاتی، دور کننده انسان از سعادت و تعالی، تباه کننده منافع مردم و منشاء فساد در جامعه میباشد.
اما حکومتی از مردم و برای مردم و دارای حکامی صالح و شایسته باشد چنین اثرات مضری را نخواهد داشت و زیرا نه نیازمند به اعمال زور میباشد و نه در راستای منافع خود قدم بر میدارد و نه انسان را از هدفش باز میدارد.
چنین حکومتی خلاف اصل اولیه عقل نیست، زیرا اگر چه عقل حکم به آزادی و استقلال هر فردی میکند و برای هیچ فردی علیه سایر افراد ولایت قائل نیست، ولی همین عقل در مواردی نه تنها تصرف و دخالت در شوون دیگری و ولایت بر او را جایز بلکه آن را لازم میشمارد و آن در جایی است که این تصرف و ولایت به مصلحت مولی علیه و به اذن خدای متعال باشد.
۲. همانطور که طرفداران گرایش دوم معتقدند جامعه ممکن نیست بدون حکومت پایدار بماند (گرچه ما طبیعت انسان را شرور و بد نمیدانیم بلکه معتقدیم که انسان دارای فطرتی است حق جو و حق طلب که دنبال ارزشهای انسانی و الهی میباشد.) بلکه حتی ممکن نیست انسان در جامعه بدون حکومت به منافع فردی خوبش دست یابد زیرا:
اولا: انسان موجودی است اجتماعی (در اینکه انسان منی بالطبع است یا مدنی بالضروره بین اندیشمندان اختلاف است، ولی این اختلاف در اصل مساله مورد نظر تاثیری ندارد.) که بدون زندگی در اجتماع نمیتواند به حیات خود ادامه دهد، باید در میان مردم و همراه با دیگر همنوعان خود زندگی نماید.
ثانیا: انسان قطرتا قانع نیست و همواره بی نهایت طلب است و بنابراین متمایل است به همه خواستههایش بهطور مطلق جامه عمل بپوشاند، بدیهی است اجرای کامل و مطلق خواستههای یک فرد در جامعه مزاحم با اجرای کامل و مطلق خواستههای سایر افراد است، بنابراین آزادی مطلق یک فرد موجب سلب آزادی مطلق دیگران میشود و این خود نزاع و در گیری را بدنبال خواهد داشت، پس برای بهره برداری بهتر از امیال و غرائز باید خواستهها و آزادی افراد محدود شود، و این محدودیت لازم الاجرا خواهد بود و الا منجر به نابودی زندگی اجتماعی انسان و در نتیجه از بین رفتن بشر میگردد.
به عباردت دیگر جامعه انسانی را میتوان به یک جاده تشبیه نمود که حرکت در آن به نحو دلخواه بگونه ای که هر فردی بخواهد صرفا اراده خود را اعمال نماید منجر به برخورد، تصادف و تلف شدن خود و دیگران میگردد، بنابراین برای دست یابی به اهداف و دور ماندن از خطر تصادف و نابودی به نظم و قانونی نیاز است که حرکت در جاده را نتظیم نماید تا همه بتوانند از خطرات مصون مانده و به مقصد برسند.
واضح است اجرای چنین نظمی، محدود شدن آزادی افراد و حرکت کنندگان در این مسیر را بدنبال خواهد داشت.
به این نکته نیز باید توجه داشت که عقل بهطور مطلق محدودیت را ضد ارزش نمیداند بلکه هر فردی در زندگی روزمره خود برای دستیابی به اهداف خویش باید محدودیتهای را بر خود هموار ساخته از چیزهایی که مانع رسیدن وی به هدف است حذر نماید، نیز از دست یابی به چیزهایی که لازمه رسیدن به هدف است ولو بر خلاف او باشد کوتاهی نورزد.
۳. طبیعت زندگی اجتماعی، نیازمندیهایی را بدنبال دارد که بر آورده شدن آنها از یک فرد ممکن نیست و نیاز به برنامه و همکاری عمومی دارد و جز با مساعدت و مشارکت همه افراد جامعه ممکن نیست.
مانند مسائل بهداشتی، برنامه ریزی برای مسائل اجتماعی و غیره، بنابراین اجرا و بر آورده شدن این نیازمندیها به برنامه ریزی و مدیریت سالم و نیز مشارکت تمام افراد محتاج است.
۴. لازمه زندگی اجتماعی ایجاد ارتباط انسان با دیگر افراد است بدیهی است سلامت روابط افراد مرهون این است که این ارتباطات تحت نظم خاصی صورت گیرد بگونه ای که هیچکس از آن تخلف ننماید و در صورت تخلف مجازات شود، بنابراین باید فرد یا افرادی ناظر بر اجرای این قوانین بوده و برخورد قانونی با متخلف داشته باشند.
نتیجه
اولا: حکومت و دولت زائیده زندگی اجتماعی است.
بنابراین هر موجود اجتماعی نیازمند به حکومت است و حتی نمونه آن را در زندگی حیوانات اجتماعی از قبیل زنبور عسل ، مورچه نیز مشاهده میکنیم، چرا که زندگی اجتماعی مستلزم نظم ، انضباط و تحدید خواستهها و ارادههای افراد آن جامعه است و تحقق نظم و انضباط نیز مستلزم فرد یا افرادی است که مسئول اجرای نظم و مدیر و ناظر بر امور باشد.
ثانیا: جون حکومت برای دفع ضررهای احتمالی ناشی از زندگی اجتماعی است و نیز برای بر آوردن نیازمندیها و برنامه ریزی برای دستیابی به اهداف بلند مدت جامعه است، بنابراین اگر فرض کنیم که جامعه ای ایده آل به بالاترین حد از رشد اخلاقی برسد، باز نیازمند به نظام و دستگاهی است که نیازهای جمعی آن را فراهم سازد.
سیره انبیا
بسیاری از پیامبران، از جمله برخی از انبیای بنیاسرائیل مانند یوسف، موسی، داود و سلیمان علیهمالسلام عهدهدار حکومت هم بودهاند.
[۴۸] کتاب مقدس عهد عتیق،کتاب امثال سلیمان، ۱:۱.
[۴۹] کتاب مقدس عهد عتیق،کتاب اول پادشاهان، ۱:۱، ۱۲:۲ـ۱۳.
[۵۰] کتاب مقدس عهد عتیق سفر پیدایش، ۴۱: ۴۳ـ۴۴.
قدیس آوگوستینوس (متوفی ۴۳۰ میلادی) در کتاب شهر خدا از دو نوع حکومت سخن به میان آورد:
۱) حکومت دنیوی یا شهر زمینی که هدف آن ایجاد امنیت و نظم است؛ ۲) حکومت آسمانی یا شهر خدا که برعهده قدّیسان و هدف آن، صلح و آرامش حقیقی است
[۵۱] قدیس آوگوستین، مدینهالله للقدّیس أَوغسْطِینُس، نقله الیالعربیه یوحنّا حلو، ج۲، ص۶، بیروت ۲۰۰۲.
[۵۲] قدیس آوگوستین، مدینهالله للقدّیس أَوغسْطِینُس، نقله الیالعربیه یوحنّا حلو، بج ۳، ص۱۴۴ـ۱۴۶، یروت ۲۰۰۲.
[۵۳] قدیس آوگوستین، مدینهالله للقدّیس أَوغسْطِینُس، نقله الیالعربیه یوحنّا حلو، ج۲، ص۲۱۱ـ۲۱۲، بیروت ۲۰۰۲.
دیدگاه اسلام
مساله لزوم حکومت و دولت در اسلام، از بدیهیات است و میتوان به راحتی آن را از آیات قرآن کریم و روایات وارده از پیامبر اکرم و اهلبیت عصمت و طهارت (علیهم السلام) بدست آورد، که استقصاء کامل آنها نیاز به مجالی بیشتر دارد و ما تنها به چند نمونه زیر اشاره میکنیم،
۱. «اطیعوا الله و اطیعو الرسول و اولی الامر منکم»
[۵۴] نساء/سوره۴، آیه۵۹.
۲. «یا داود انا جعلناک خلیفه فی الارض فاحکم بین الناس بالحق…»
[۵۵] ص/سوره۳۸، آیه۲۶.
۳. حدیث غدیر که مورد پذیرش شیعه و سنی است.
[۵۶] محمد باقر مجلسی (علامه)، بحار الانوار، ج۳۷، ص۱۸۰، تهران، المکتبه الاسلامیه.
با توجه به اینکه در آیه اول دستور به اطاعت از پیامبر و اولی الامر میدهد این امر ناظر به دستورات ولایتی پیامبر و اولی الامر است نه اوامر شرعی نازل شده و در غیر این صورت اگر مراد اطاعت از همان احکامی باشد که بوسیله وحی بر پیامبر نازل شده است این در حقیقت اطاعت از خدا است نه اطاعت پیامبر یا اولی الامر، در حالیکه اسناد وجوب اطاعت ، به دستورات پیامبر و اولی الامر است.
و در ایه دوم به حضرت داود دستور داده میشود که بعنوان نتیجه خلافت خدا در زمین بر اساس حق بین مردم حکومت نماید و در حدیث غدیر پیامبر (ل الله علیه و آله) امیرالمومنین(علیه السلام)را به عنوان ولی امر بعد از خود معرفی مینماید.
بدیهی است این امور بعد از قبول اصل حکومت و پذیرش لزوم آن است و الا اگر اسلام اصل حکومت را ضروری نمیدانست، دستور به اطاعت از اوامر ولایتی و حکومتی پیامبر و اولی الامر و نصب ولی لغو میبود.
۴. روایتی از امیرالمومنین (علیه السلام)که اگر امر دائر بشود بین هرج و مرج یا پذیرش حکومت فردی مستبد و ظالم، پذیرش حکومت ظالم بر هرج و مرج برتری و ترجیح دارد، «وال ظلوم غشوم، خیر من فتنه تدوم »
[۵۷] غرر و درر، ج۱، ص۲۳۶،حدیث ۱۰۱۰۹.
۵. تمام احکامی که در اسلام اجراء آنها مستلزم وجود حکومت است از قبیل احکام قضایی، جزائی و غیره اشعار دارند به اینکه وجود حکومت از نظر اسلام ضروری است.
شیعیان بدین استناد فقط حضرت علی را پس از پیامبر اسلام سزاوار سرپرستیِ مسلمانان و حاکمیت بر جامعه اسلامی میدانند.
ولی در عمل سرنوشت دیگری برای حکومت رقم خورد و عدهای در سقیفه بنیساعده گرد آمدند و با ابوبکر به عنوان جانشین پیامبر بیعت کردند، او در هنگام مرگ عمر بن خطّاب را به جانشینی خود تعیین کرد، خلیفه دوم پس از ده سال حکمرانی، امر خلافت را به شورایی خاص واگذار کرد که حاصل آن خلافت عثمان بن عفان بود.
[۵۸] مسعودی، مروج الذهب، ج۴، ص۱۸۲ـ ۱۸۳، (پاریس).
[۵۹] مسعودی، مروج الذهب، ج۴، ص۲۵۰ـ۲۵۱، (پاریس).
[۶۰] مسعودی، مروج الذهب، ج۴، ص۱۹۰، (پاریس).
با نفوذ امویان در ارکان پاورپوینت دولت اسلامی و بروز انحرافات و به تبع آن،اعتراضهای بسیار و شورش مردم برخی سرزمینها از جمله مصر، خلیفه به قتل رسید و با هجوم مردم به خانه حضرت علی و اصرار بر بیعت کردن با او، آن حضرت به خلافت رسید.
[۶۱] طبری، تاریخ (بیروت)، ج۴، ص۴۲۷۴۲۸.
[۶۲] ابن شهر آشوب، مناقب آل ابیطالب، ج۳، ص۱۹۵، چاپ هاشم رسولی محلاتی، قم (بیتا).
اصرار امیرمؤمنان بر عمل به کتاب و سیره پیامبر و رعایت اصول و ضوابطی مانند سپردن مسئولیتها به افراد شایسته، تقسیم عادلانه بیتالمال و تسلیم نشدن در برابر مطالبات زیادهخواهان، آن حضرت را با مشکلاتی مواجه ساخت و حکومت پنج ساله او با سه جنگ ناخواسته با ناکثین، قاسطین و مارقین سپری شد.
[۶۳] حسن ابراهیم حسن، تاریخالاسلام: السیاسی و الدینی و الثقافی و الاجتماعی، ج۱، ص۲۶۷ـ۲۶۸، ج۱، قاهره ۱۹۶۴، چاپ افست بیروت (بیتا).
حکومت کوتاهمدت امام حسن علیهالسلام نیز به سبب کارشکنی ها و دشمنیهای معاویه و پیمانشکنی مردم به ترک مخاصمهای انجامید که بر پایه آن حکومت بهطور موقت به معاویه سپرده شد.
[۶۴] راضی آلیاسین، صلحالحسن علیهالسلام، ج۱، ص۲۵۹۲۶۲، بیروت ۱۴۱۲/۱۹۹۲.
[۶۵] راضی آلیاسین، صلحالحسن علیهالسلام، ج۱، ص۳۶۷۳۶۸، بیروت ۱۴۱۲/۱۹۹۲.
انتقال خلافت به بنیامیه، حکومت را در اسلام وارد مرحله جدیدی کرد که مهمترین شاخص آن، تبدیل خلافت به سلطنت و موروثی نمودن رهبریِ سیاسی اجتماعی بود.
[۶۶] ابن ابیالحدید، شرح نهجالبلاغه، ج۱۶، ص۴۸۴۹، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره ۱۳۸۵۱۳۸۷/ ۱۹۶۵۱۹۶۷، چاپ افست بیروت (بیتا).
[۶۷] محمد ابوزهره، تاریخالمذاهب الاسلامیه، ج۱، ص۹۴، قاهره (۱۹۷۶).
امام حسین علیهالسلام که در اعتراض به انتقال موروثی خلافت از معاویه به فرزندش یزید ــبه سبب آنکه خلاف معاهده معاویه بود و یزید به فساد اخلاق و انحراف آشکار از دین نیز مشهور بودــ قیام کرد، در حادثه خونین کربلا به شهادت رسید.
خلفای بعدی، چه امویان و چه عباسیان، از دیدگاه امامان شیعه غاصب و ستمکار بهشمار میرفتند.
ازاینرو، امامان از آنان دوری میجستند و خود و شیعیانشان در موارد خاص به روش تقیه رفتار میکردند.
[۶۸] یوسف بن احمد بحرانی، الحدائق النّاضره فی احکام العتره الطاهره، ج۱، ص۵، قم ۱۳۶۳۱۳۶۷ش.
[۶۹] محسن امین، نقضالوشیعه، ج۱، ص۱۹۸ـ ۲۰۰، او، الشیعه بینالحقائق و الأوهام، بیروت ۱۴۰۳/ ۱۹۸۳.
فقهای شیعه و عدم مشروعیت حکومتها
براین اساس، فقهای شیعه ــ بهویژه فقهای متقدم ــ حکومتها را در جوامع اسلامی اصولا فاقد مشروعیت میدانستند و با عنوان « حاکم جائر » (ستمکار) از آنان یاد و از همکاری با این حکومتها منع میکردند، مگر در مواردی که وجود مصالحی (مثلاً گرهگشایی از مشکلات شیعیان) همکاری با حکومت را ایجاب میکرد.
[۷۰] احمد بن محمد مقدس اردبیلی، مجمع الفائده و البرهان فی شرح ارشاد الاذهان، ج۱۲، ص۱۱، چاپ مجتبی عراقی، علی پناه اشتهاردی، و حسین یزدی اصفهانی، ج۱۲، قم ۱۴۱۴.
[۷۱] محمدحسن بن باقر نجفی، جواهرالکلام فی شرح شرائع الاسلام، ج۲۲، ص۱۸۲، بیروت ۱۹۸۱.
تفاوت اصطلاح امامت یا خلافت
مفهوم اصطلاح امامت (به تعبیر شیعه ) یا خلافت (به تعبیر اهل سنّت ) فراتر از حکومت ظاهری بر جامعه اسلامی و عبارت است از « ریاست فراگیر بر دین و دنیای مردم »، ولی قطعاً سلطنت و حکومت ظاهری از جمله مهمترین شئون امامت (یا خلافت) به شمار میرود.
[۷۲] علی بن محمد ماوردی، الاحکام السلطانیه و الولایات الدینیه، ج۱، ص۵، بغداد ۱۴۰۹/۱۹۸۹.
[۷۳] محمد بن حسن فخرالمحققین، ایضاح الفوائد فی شرح اشکالات القواعد، ج۴، ص۲۹۳، چاپ حسین موسوی کرمانی، علی پناه اشتهاردی، و عبدالرحیم بروجردی، قم ۱۳۸۷۱۳۸۹، چاپ افست ۱۳۶۳ش.
به نظر شیعیان امامی، جانشین پیامبر اکرم با نص او و هر امام با نص امام قبلی مشخص میشود، ولی اهل سنّت بر این باورند که پیا مبر کسی را به جانشینی خود برنگزیده و این امر مهم را به امت واگذار نموده است.
راههای انعقاد امامت از دیدگاه اهل سنت
باتوجه به شیوههای متفاوتی که در انتخاب خلفای نخستین بهکار برده شد، متکلمان اهل سنّت برای انعقاد امامتِ یک شخص راههای گوناگونی ذکر کردهاند و در این باره اختلافنظر بسیار دارند: برخی امامت را با استیلا یافتن ( تغلّب ) فرد بر جامعه اسلامی (حتی اگر فاسق باشد) انعقاد یافته میدانند، ولی بیشتر اهل سنّت به اجماع یا توافق گروهی که اصطلاحاً « اهل حلّ و عقد » نامیده شده، قائلاند و درباره تعداد افرادی که با بیعت کردن آنها امامت یک نفر منعقد میشود، دیدگاههای متفاوتی ابراز کردهاند.
[۷۴] محمد بن عمر فخررازی، اصولالدین و هوالکتاب المسمّی معالم اصولالدین، ج۱، ص۷۱ـ۷۲، چاپ طه عبدالرؤوف سعد، بیروت ۱۴۰۴/ ۱۹۸۴.
[۷۵] جعفر سبحانی، الالهیات علی هدی الکتاب و السنه والعقل، ج۴، ص۲۰۲۳، به قلم حسن محمد مکی عاملی، ج۴، قم ۱۴۱۲.
انعقاد امامت از دیدگاه شیعیان غیرامامی
دیدگاه زیدیان با شیعیان امامی تفاوتهایی دارد، از جمله آنکه به نظر برخی از زیدیان شرط امامت شخص، قیام کردن در برابر حاکمان غیرقانونی (« قائم بالسیف» بودن) است.
اسماعیلیان نیز به دو گونه امام قائلاند: ۱) امام حقیقی یا مُسْتَقَر ؛ ۲) امام مُسْتَودَع، که در واقع سپری برای محافظت از امام حقیقی است
[۷۶] عبدالقاهر بن طاهر بغدادی، الفرق بین الفرق، ج۱، ص۳۰ـ۳۱، چاپ محمد محییالدین عبدالحمید، بیروت: دارالمعرفه، (بیتا).
مشروعیت حکومت
به رغم تفاوتهای موجود در مذاهب مختلف اسلامی، بهویژه میان شیعه و اهل سنّت، درباره شرایط و شیوه گزینش حاکم، همه آنان در این زمینه که منشأ مشروعیت در حکومت نبوی الهی بوده است، اتفاقنظر دارند.
[۷۷] عبدالقاهر بن طاهر بغدادی، الفرق بین الفرق، ج۱، ص۳۴۹، چاپ محمد محییالدین عبدالحمید، بیروت: دارالمعرفه، (بیتا).
[۷۸] حسینعلی منتظری، البدرالزاهر فی صلاه الجمعه و المسافر، ج۱، ص۵۲، تقریرات درس آیتاللّه بروجردی، قم ۱۳۶۲ش.
براین اساس، از آنجا که بشر برای هدایت و رسیدن به کمال و سعادت به ارشاد و هدایت الهی نیاز دارد، حاکمیت در جامعه اسلامی نیز هنگامی دارای مشروعیت است که ناشی از اراده خداوند باشد، ازاینرو قرآن گردن نهادن انسان را به اراده غیرخدا، پیروی از طاغوت و مردود دانسته است.
[۷۹] نساء/سوره۴، آیه۶۰.
مقبولیت حکومت
ولی از سوی دیگر، کارآمدیِ حکومت به پذیرش مردم بستگی دارد و بدون خواست مردم، حاکمیتِ مشروع تحققپذیر نخواهد بود، به ویژه آنکه حاکمیت تحمیلی و استبداد ی بر پایه متون و منابع اسلامی (جز به رأی شماری از اهل سنّت) مشروع و جایز به شمار نمیرود.
[۸۰] محمدحسین نائینی، تنبیه الامه و تنزیهالمله، ج۱، ص۵۱ـ۵۹، چاپ جواد ورعی، قم ۱۳۸۲ش.
بدون همراهی و مشارکت مردم، حتی امیرمؤمنان علیهالسلام نیز نمیتواند زمام امور را به دست گیرد و جامعه را به گونه شایسته اداره کند.
نقش مردم در حاکمیت در عصر غیبت
در این دیدگاه شیعی که در عصر غیبت حاکمیت به فقیه عادل سپرده شده ( ولایت فقیه )، نقش مردم پررنگتر و بیشتر است، زیرا به جای اشخاص حقیقی ( منصوص )، شخصی حقوقی که از پیش معین نشده (غیرمنصوص)، عهدهدار این مسئولیت است.
ازاینرو، برخی فقها مشروعیت حکومت اسلامی را در عصر غیبت بر دو پایه استوار دانستهاند: خدا و مردم؛ در نتیجه، بدون رضایت مردم، حتی فقیه عادل امکان حکومت کردن ندارد.
درواقع، حاکمیت مقبول و مشروع از دیدگاه اسلام تکلیف و مسئولیتی است با هدف اداره مطلوب مجتمع انسانی.
[۸۱] امام خمینی، ولایت فقیه (حکومت اسلامی)، ج۱، ص۴۳ـ۴۴، تهران ۱۳۵۷ش.
[۸۲] حسینعلی منتظری، دراسات فی ولایه الفقیه و فقه الدوله الاسلامیه، ج۱، ص۱۰، ج۱، قم ۱۴۰۹.
اهداف حکومتداری در اسلام
از سیره نبوی و علوی در باب حکومتداری چنین برمیآید که حکومت در اسلام علاوه بر اهداف مشترکی که در جوامع انسانی برای حکومت وجود دارد (مانند برقراری نظم و امنیت، تأمین نیازهای مادی و جسمی و آزادیهای اجتماعی و سیاسی )، دو هدف عمده دیگر را نیز باید پیگیری کند:
کمال معنوی و اخلاقی مردم
رشد و کمال معنوی و اخلاقی مردم، که از مهمترین مسئولیتهای زمامدار جامعه اسلامی است.
حضرت علی علیهالسلام انگیزه خود را از پذیرش حکومت، آشکارسازیِ نشانههای دین خدا و اصلاح در سرزمینهای اسلامی شمرده تا در پرتو آن ستمدیدگان احساس امنیت کنند و حدود تعطیل شده الهی اقامه شود .
[۸۳] علی بن ابیطالب (ع)، امام اول، نهجالبلاغه، خطبه ۱۳۱. چاپ صبحی صالح، قاهره ۱۴۱۱/۱۹۹۱.
برقراری عدالت به دست مردم
برقراری عدالت به دست مردم، که از مهمترین اهداف ارسال پیامبران خوانده شده است.
[۸۴] حدید/سوره۵۷، آیه۲۵.
[۸۵] ص/سوره۳۸، آیه۲۶.
[۸۶] شوری/سوره۴۲، آیه۱۵.
امیرمؤمنان هدف اصلی خود را از پذیرش مسئولیت، ستاندن حقوق ضعیفان و ستمدیدگان از اقویا و ستمپیشگان ذکر کرده است
[۸۷] علی بن ابیطالب (ع)، امام اول، نهجالبلاغه، خطبه ۳، چاپ صبحی صالح، قاهره ۱۴۱۱/۱۹۹۱.
وی حاضر نشد برای قانع کردن زیادهطلبان از اجرای عدالت چشم بپوشد، هر چند حکومتش با آشوب و جنگافروزی روبهرو شود.
به نظر او، بیتالمال باید به تساوی میان مسلمانان تقسیم شود .
[۸۸] علی بن ابیطالب (ع)، امام اول، نهجالبلاغه، خطبه ۱۲۶، چاپ صبحی صالح، قاهره ۱۴۱۱/۱۹۹۱.
؛ حتی عدالت بر بخشش برتری دارد، زیرا عدالت نه صرفآ ارزشی فردی، بلکه ارزشی اجتماعی است .
[۸۹] علی بن ابیطالب (ع)، امام اول، نهجالبلاغه، حکمت ۴۳۷، چاپ صبحی صالح، قاهره ۱۴۱۱/۱۹۹۱.
البته اجرای احکام الهی در ابعاد گوناگون خود مقدمه اجرای عدالت است و تلقی اسلام
- لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.