پاورپوینت دستورهای خداوند
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت دستورهای خداوند دارای ۸۷ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت دستورهای خداوند،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت دستورهای خداوند :
امر الهی
امر الهی، فرمان تشریعی خدا ، شأن (ایجاد) الهی است.
فهرست مندرجات
۱ – امر در لغت
۲ – معنا
۲.۱ – در آیات قرآن
۳ – فرمان تشریعی خداوند
۳.۱ – امر تشریعی در اصول فقه
۴ – اوصاف فرمان تشریعی
۵ – مصادیق فرمان تشریعی
۵.۱ – عدالت، احسان و انفاق به خویشاوندان
۵.۲ – اسلام و ایمان
۵.۳ – کفر به طاغوت
۵.۴ – پایداری در صراط مستقیم
۵.۵ – توحید در عبادت
۵.۶ – صله رحم و مانند آن
۵.۷ – بازگرداندن امانتها به صاحبانش
۵.۸ – جهاد
۵.۹ – قربانیکردن اسماعیل (علیهالسلام)
۵.۱۰ – اطاعت جنّیان از سلیمان (علیهالسلام)
۵.۱۱ – ذبح گاو به دست بنیاسرائیل
۶ – پانویس
۷ – منبع
امر در لغت
امر در لغت به دو صورت بهکار رفته است:
[۱] المصباح، ص۲۱.
[۲] مفردات، ص۸۸.
[۳] قاموس قرآن، ج۱، ص۱۰۹-۱۱۰، «امر».
۱. امری که جمع آن «اوامر» است. این امر ضد نهی
[۴] لسان العرب، ج۱، ص۲۰۳، «امر».
و به معنای طلب
[۵] المصباح، ص۲۱.
و فرمان بوده و به صورت مصدر و اسم مصدر کاربرد دارد.
[۶] قاموس قرآن، ج۱، ص۱۰۹، «امر».
۲. امری که جمع آن «امور» است. این امر همواره اسم مصدر است و برای آن معناهایی مانند شأن،
[۷] مفردات، ص۸۸.
حال،
[۸] المصباح، ص۲۱.
حادثه
[۹] لسان العرب، ج۱، ص۲۰۴.
[۱۰] القاموس المحیط، ج۱، ص۴۹۳.
[۱۱] تاجالعروس، ج۶، ص۳۲، «امر».
و شیء
[۱۲] المنجد، ص۱۸، «امر».
ذکر شده است. برخی گفتهاند: بعید نیست معنای اصلی امر معنای نخست بوده و سپس در معنای دوم بهکار رفته باشد.
[۱۳] المیزان، ج۸، ص۱۵۰-۱۵۱.
برخی نیز معنای واحد در مادّه «ا م ر» را، طلب و تکلیف همراه با استعلا دانستهاند.
[۱۴] التحقیق، ج۱، ص۱۴۴، «امر».
معنا
امر الهی دارای دو معناست: ۱. فرمان تشریعی خداوند. ۲. امر تکوینی و شأن الهی.
[۱۵] تفسیر صدرالمتالهین، ج۵، ص۴۶۹.
[۱۶] المیزان، ج۸، ص۱۵۱.
هرگاه خداوند خواستار تحقق چیزی باشد، اگر آن را به صورت فرمان به بندگان خود اعلام کند تا آنان با اراده خویش آن را محقق سازند، این فرمان، امر تشریعی خداست و اگر مستقیماً آن را ایجاد کند و اراده بندگان دخالتی در تحقق آن نداشته باشد، این ایجاد، امر تکوینی الهی است.
در آیات قرآن
واژه امر و مشتقات آن در آیات فراوانی به خداوند نسبت داده شده است و مضمون آن نیز از آیاتی پرشمار که مشتمل بر این واژه و مشتقات آن نیست استفاده میشود. این آیات گاهی با واژههایی دیگر مانند « حکم » و « قضاء » و گاهی با صیغه و هیئت امر، به امر الهی پرداختهاند. یکی از اسمای الهی که در برخی از دعاها وارد شده «آمر» است؛ مانند: «یا آمر» «یا آمراً بکلّ خیر» «یا آمراً بالطّاعه» و در دعایی صفت «ذی القدره والأمر» به خداوند نسبت داده شده است.
[۱۷] بحارالانوار، ج۸۸، ص۱۹۴.
در روایاتی نیز به امر الهی اشاره شده است.
[۱۸] الکافی، ج۱، ص۲۱۶.
[۱۹] الکافی، ج۸، ص۸.
فرمان تشریعی خداوند
فرمان تشریعی خداوند به عمل اختیاری برخی از موجودات مختار مانند انسان و جنّ تعلق گرفته و بدین معناست که خداوند خواستار تحقق آن عمل است. احکام دینی (واجبات و مستحبات) که در آیات قرآن بیان شده، از مصادیق امر الهی است: «ذلِکَ اَمرُ اللّهِ اَنزَلَهُ اِلَیکُم»،
[۲۰] طلاق/سوره۶۵، آیه۵.
[۲۱] مجمعالبیان، ج۱۰، ص۴۶۱.
چنانکه دین نیز امر خداوند است: «حَتّی جاءَ الحَقُّ وظَهَرَ اَمرُ اللّهِ»
[۲۲] توبه/سوره۹، آیه۴۸.
[۲۳] جامعالبیان، مج۶، ج۱۰، ص۱۸۹.
پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) از طرف خداوند مأمور شد تا فرمانهای الهی را به انسانها برساند: «فَاصدَع بِما تُؤمَرُ»
[۲۴] حجر/سوره۱۵، آیه۹۴.
قرآن بهصورتهایی گوناگون بر اجرای فرمان الهی تأکید کرده و انسانها را از مخالفت با آن برحذر داشته است. براساس آیهای اگر دو گروه از مؤمنان با یکدیگر درگیر شوند و یکی از آندو متجاوز باشد، مؤمنان دیگر وظیفه دارند با گروه متجاوز بجنگند تا به فرمان الهی باز گردد: «فَاِن بَغَت اِحدهُما عَلَی الاُخری فَقتِلوا الَّتی تَبغی حَتّی تَفیءَ اِلی اَمرِ اللّهِ»
[۲۵] حجرات/سوره۴۹، آیه۹.
در آیات دیگری خداوند کسانی را که با فرمان او مخالفت کنند از اینکه فتنهای دامنگیرشان شود یا عذابی دردناک به آنها برسد برحذر داشته است: «فَلیَحذَرِ الَّذینَ یُخالِفونَ عَن اَمرِهِ اَن تُصیبَهُم فِتنَهٌ اَویُصیبَهُم عَذابٌ اَلیم»
[۲۶] نور/سوره۲۴، آیه۶۳.
و برای عبرت آیندگان، سرگذشت گروهی از گذشتگان را بیان کرده که از فرمان الهی سرپیچی کرده و به عذاب او گرفتار شدند: «وکَاَیِّن مِن قَریَه عَتَت عَن اَمرِ رَبِّها و رُسُلِهِ فَحاسَبنها حِسابًا شَدیدًا وعَذَّبنها عَذابًا نُکرا… فاتَّقُوا اللّهَ یاُولِی الاَلببِ الَّذینَ ءامَنوا»،
[۲۷] طلاق/سوره۶۵، آیه۸ ۱۰.
«فَعَقَروا النّاقَهَ و عَتَوا عَن اَمرِ رَبِّهِم… فَاَخَذَتهُمُ الرَّجفَهُ»،
[۲۸] اعراف/سوره۷، آیه۷۷-۷۸.
«فَعَتَوا عَن اَمرِ رَبِّهِم فَاَخَذَتهُمُ الصّعِقَهُ»
[۲۹] ذاریات/سوره۵۱، آیه۴۴.
انسانی که با وجود نعمتهای گوناگون الهی، باز هم فرمان خداوند را مبنی بر خضوع برای ربوبیّت الهی یا شکر نعمت او یا تأمّل در دلایل قدرت و وحدانیت خدا ، نادیده گرفته و به کفر و معصیت رو آورد، مورد سرزنش قرآن است: «کَلاّ لَمّا یَقضِ ما اَمَرَه»
[۳۰] عبس/سوره۸۰، آیه۲۳.
[۳۱] تفسیرمراغی، مج۱۰، ج۳۰، ص۴۵-۴۶.
[۳۲] تفسیرقاسمی، ج۱۷، ص۶۰.
[۳۳] المیزان، ج۲۰، ص۲۰۸.
امر تشریعی در اصول فقه
در مورد امر تشریعی بهطور کلی مباحث گوناگونی وجود دارد که در علوم مختلف به ویژه علم اصول فقه، به قصد تبیین اوامر تشریعی خداوند به آن توجه ویژهای شده است؛ مانند:
۱. برای بیان امر تشریعی، گاهی از مادّه امر (ا م ر) استفاده میشود و گاهی از صیغه و هیئت امر (مانند وزن اِفعل).
[۳۴] کفایهالاصول، ص۶۱-۷۱.
بیشتر اوامر تشریعی الهی که از طریق قرآن و سنت به ما رسیده به صورت هیئت امر است.
۲. اوامر الهی اگر بدون قرینه باشد بر وجوب دلالت میکند و تنها در صورت وجود قرینه به معنای استحباب یا جواز است.
[۳۵] العده، ج۱، ص۱۷۲.
[۳۶] کفایهالاصول، ص۶۳.
[۳۷] کفایهالاصول، ص۷۰.
[۳۸] اصولالفقه، ج۱، ص۵۰.
[۳۹] اصولالفقه، ج۱، ص۵۳.
برخی برای اثبات این مطلب به آیه ۱۲ سوره اعراف
[۴۰] اعراف/سوره۷، آیه۱۲.
استدلال کردهاند: «قالَ ما مَنَعَکَ اَلاّ تَسجُدَ اِذ اَمَرتُکَ» در این آیه خداوند ابلیس را سرزنش کرده و علّت آن را سرپیچی از فرمان الهی دانسته است و اگر امر بر وجوب دلالت نمیکرد، سرپیچی از آن مستلزم سرزنش نمیبود؛
[۴۱] التفسیرالکبیر، ج۱۴، ص۳۲.
[۴۲] العده، ج۱، ص۱۷۴.
[۴۳] فوائد الاصول، ج۱، ص۱۳۴.
همچنین فرمان الهی در صورتی که قرینهای نداشته باشد، بر وجوب عینی (در مقابل کفایی) تعیینی (در برابر تخییری) و نفسی (در مقابل غیری) دلالت میکند.
[۴۴] اصولالفقه، ج۱، ص۶۱-۶۲.
[۴۵] کفایهالاصول، ص۷۶.
۳. اگر خداوند از عملی در شرایطی نهی و سپس به همان عمل در شرایط دیگری امر کند، آن امر بر جواز و اباحه دلالت میکند
[۴۶] اصول الفقه، ج۱، ص۵۴.
، چنانکه در آیه ۲۲۲ سوره بقره
[۴۷] بقره/سوره۲، آیه۲۲۲.
از آمیزش با همسر در حال حیض نهی کرده: «ولا تَقرَبوهُنَّ حَتّی یَطهُرنَ» و پس از آن، به آمیزش با آنان بعد از پاک شدن امر کرده است: «فَاِذا تَطَهَّرنَ فَأتوهُنَّ»؛ همچنین اگر مخاطب توهم کند که عملی ممنوع است و خداوند به آن عمل فرمان دهد، آن فرمان نیز بر جواز دلالت میکند،
[۴۸] اصول الفقه، ج۱، ص۵۴.
چنانکه خداوند به همه انسانها فرمان داده از آنچه حلال و پاکیزه است بخورند و معنای این امر، اباحه است،
[۴۹] مجمعالبیان، ج۱، ص۴۵۹.
زیرا مشرکان برخی از رزقهای حلال خدا را حرام میدانستند: «یاَیُّهَا النّاسُ کُلوامِمّا فِی الاَرضِ حَللاً طَیِّبًا»
[۵۰] بقره/سوره۲، آیه۱۶۸.
البته برخی از اصولیان این دو مطلب را نپذیرفتهاند.
[۵۱] العده، ج۱، ص۱۸۳-۱۸۵.
[۵۲] کفایهالاصول، ص۷۷.
۴. امر تشریعی خدا گاهی ارشادی است و گاهی مولوی. امر ارشادی فرمان دادن به چیزی است که عقل انسان نیز به آن حکم میکند و دستور شارع ، ارشاد به حکم عقل و تأکید آن است؛ مانند امر به اطاعت از خدا و پیامبر (صلیاللهعلیهوآله): «واَطیعوا اللّهَ واَطیعوا الرَّسولَ»
[۵۳] مائده/سوره۵، آیه۹۲.
ولی امر مولوی امری تأسیسی است که شارع به عنوان مولا آن را انشا کرده است.
[۵۴] اصول الفقه، ج۱، ص۱۸۲.
امر ارشادی در واجب یا مستحب بودن، تابع حکم عقل است.
[۵۵] کفایه الاصول، ص۳۴۵.
از دیگر مباحثی که اصولیان به آن پرداختهاند این است که آیا امر به چیزی، مقتضی نهی از ضدّ آن است؟
[۵۶] العده، ج۱، ص۱۹۶-۱۹۸.
[۵۷] کفایه الاصول، ص۱۲۹-۱۳۷.
[۵۸] فوائدالاصول، ج۱، ص۳۰۱-۳۱۶.
آیا برای امتثال امری که بدون قرینه است یک بار انجام دادن مأمورٌ به کافی است (دلالت امر بر مرّه یا تکرار) ؟
[۵۹] العده، ج۱، ص۱۹۹-۲۰۴.
[۶۰] کفایه الاصول، ص۷۷-۷۹.
[۶۱] فوائدالاصول، ج۱، ص۲۴۱.
آیا واجب است امر خالی از قرینه را فوری امتثال کرد (دلالت امر بر فور یا تراخی ) ؟
[۶۲] العده، ج۱، ص۲۲۵ ۲۳۲.
[۶۳] اصول الفقه، ج۱، ص۶۲-۶۳.
[۶۴] انوار الاصول، ج۱، ص۳۱۴-۳۱۵.
و….
اوصاف فرمان تشریعی
فرمان تشریعی خداوند دارای چند ویژگی است:
۱. فرمان خداوند متناسب با قدرت شخص مکلّف است: «لا یُکَلِّفُ اللّهُ نَفسًا اِلاّ وُسعَها»
[۶۵] بقره/سوره۲، آیه۲۸۶.
و خداوند کسانی را که ایمان آورده و کارهای نیکو انجام دهند، به اموری تکلیف میکند که برایشان دشوار نباشد: «و اَمّا مَن ءامَنَ و عَمِلَ صلِحًا فَلَهُ جَزاءً اَلحُسنی و سَنَقولُ لَهُ مِن اَمرِنا یُسرا»
[۶۶] کهف/سوره۱۸، آیه۸۸.
[۶۷] المیزان، ج۱۳، ص۳۶۲.
۲. فرمان دادن مخصوص خداوند است و کسی جز او قدرت صدور فرمانی را ندارد: «والاَمرُ یَومَئِذ لِلَّه»
[۶۸] انفطار/سوره۸۲، آیه۱۹.
[۶۹] روح البیان، ج۱۰، ص۳۶۲.
تخصیص این امر به روز قیامت در آیه مذکور، به اعتبار ظهور آن در قیامت است.
[۷۰] التفسیرالکبیر، ج۳۱، ص۸۶-۸۷.
[۷۱] المیزان، ج۲۰، ص۲۲۹.
این مطلب از روایتی نیز قابل استفاده است. براساس این روایت امام باقر (علیهالسلام) فرمان دادن را همواره حتی در دنیا ویژه خداوند دانستهاند.
[۷۲] مجمع البیان، ج۱۰، ص۶۸۳.
۳. فرمان تشریعی خداوند تخلّفپذیر است،
[۷۳] نور/سوره۲۴، آیه۶۳.
زیرا اطاعت کردن از فرمان تشریعی امری اختیاری است و انسان میتواند آن را امتثال یا با آن مخالفت کند.
[۷۴] تفسیر صدرالمتألهین، ج۵، ص۳۸۴.
مصادیق فرمان تشریعی
آیاتی که در آنها فرمانهای تشریعی خداوند آمده دو دسته است:
۱. آیاتی که در آنها واژه امر و مشتقات آن بهکار نرفته است. در این دسته گاهی با واژههای دیگری چون حکم و قضا به فرمانهای تشریعی الهی اشاره شده و بر انحصار فرمان در خداوند: «اِنِ الحُکمُ اِلاّ لِلّه…»
[۷۵] یوسف/سوره۱۲، آیه۴۰.
[۷۶] مجمع البیان، ج۵، ص۳۵۸.
و فرمان به پرستش نکردن غیر او: «و قضی ربّک ألاّ تعبدوا إلاّ إیّاه»
[۷۷] اسراء/سوره۱۷، آیه۲۳.
[۷۸] جامعالبیان، مج۹، ج۱۵، ص۸۰-۸۱.
[۷۹] المنیر، ج۱۵، ص۵۳.
و لزوم صبر در برابر فرمان الهی: «فَاصبِر لِحُکمِ رَبِّکَ»
[۸۰] انسان/سوره۷۶، آیه۲۴.
[۸۱] التفسیر الکبیر، ج۳۰، ص۲۵۸.
تأکید گشته است و گاهی نیز با صیغه و هیئت امر فرمانهای تشریعی خداوند بیان شده است؛ مانند دستور به برپایی نماز و پرداخت زکات ،
[۸۲] نور/سوره۲۴، آیه۵۶.
انفاق،
[۸۳] بقره/سوره۲، آیه۲۵۴.
تقوا ،
[۸۴] حشر/سوره۵۹، آیه۱۸.
صبر ،
[۸۵] آلعمران/سوره۳، آیه۲۰۰.
اطاعت از خدا و پیامبر و اولواالامر ،
[۸۶] نساء/سوره۴، آیه۵۹.
عدالت،
[۸۷] نساء/سوره۴، آیه۱۳۵.
ایمان،
[۸۸] نساء/سوره۴، آیه۱۳۶.
وفای به پیمان ،
[۸۹] مائده/سوره۵، آیه۱.
بودن با راستگویان،
[۹۰] توبه/سوره۹، آیه۱۱۹.
جهاد،
[۹۱] توبه/سوره۹، آیه۱۲۳.
یاد خدا،
[۹۲] احزاب/سوره۳۳، آیه۴۱.
یاری دین خداوند
[۹۳] صفّ/سوره۶۱، آیه۱۴.
و توبه .
[۹۴] تحریم/سوره۶۶، آیه۸.
شمار اینگونه آیات فراوان است.
۲. آیاتی که در آنها واژه امر یا مشتقات آن بهکار رفته است. در این دسته آیات نیز خداوند به مسائل گوناگونی فرمان داده است:
عدالت، احسان و انفاق به خویشاوندان
براساس آیه ۲۸ سوره اعراف
[۹۵] اعراف/سوره۷، آیه۲۸.
یکی از توجیهات مشرکان برای برخی از کارهای ناپسندشان این بود که خداوند به این کار فرمان داده است. قرآن به این توجیه مشرکان چنین پاسخ میدهد که خداوند هیچگاه به عمل ناپسند فرمان نمیدهد: «و اِذا فَعَلوا فحِشَهً قالوا… واللّهُ اَمَرَنا بِها قُل اِنَّ اللّهَ لا یَأمُرُ بِالفَحشاءِ» بسیاری از مفسران مراد از عمل ناپسند در این آیه را، طواف خانه خدا به صورت عریان دانستهاند که نزد مشرکان رایج بود.
[۹۶] مجمع البیان، ج۴، ص۶۳۳.
[۹۷] تفسیر قرطبی، ج۷، ص۱۲۰.
[۹۸] تفسیر ماوردی، ج۲، ص۲۱۶.
در عین حال ظاهر آیه مطلق بوده و هر عمل ناپسندی را که به عنوان عبادت انجام شود شامل میگردد.
[۹۹] اطیبالبیان، ج۵، ص۳۰۱.
[۱۰۰] الکاشف، ج۳، ص۳۱۸.
[۱۰۱] المیزان، ج۸، ص۷۳.
خداوند پس از بیان این مطلب که هیچگاه به عمل ناپسند فرمان نمیدهد در آیه بعدی این نکته را بیان داشته که پروردگار به قسط فرمان داده است: «قُل اَمَرَ رَبّی بِالقِسطِ» مراد از قسط عدل
[۱۰۲] جامعالبیان، مج۵، ج۸، ص۲۰۳.
[۱۰۳] التفسیر الکبیر، ج۱۴، ص۵۷.
و رعایت حدّ اعتدال در تمامی امور و پرهیز از دوطرف افراط و تفریط است.
[۱۰۴] التحریروالتنویر، ج۸، ص۸۶.
[۱۰۵] المیزان، ج۸، ص۷۴.
[۱۰۶] نمونه، ج۶، ص۱۴۳.
در آیه ۹۰ سوره نحل
[۱۰۷] نحل/سوره۱۶، آیه۹۰.
افزون بر عدل، به احسان و انفاق به خویشان نیز فرمان داده شده است: «اِنَّ اللّهَ یَأمُرُ بِالعَدلِ والاِحسنِ وایتایِ ذِی القُربی» در تفسیر «قسط»،
[۱۰۸] مجمع البیان، مج۸، ج۴، ص۶۳۴.
[۱۰۹] التفسیر الکبیر، ج۱۴، ص۵۷.
« عدل »، « احسان »
[۱۱۰] جامعالبیان، مج۸، ج۱۴، ص۲۱۳.
[۱۱۱] المیزان، ج۱۲، ص۳۳۱-۳۳۲.
و «ایتاء ذیالقربی»
[۱۱۲] جامعالبیان، مج۸، ج۱۴، ص۲۱۳.
[۱۱۳] مجمعالبیان، ج۶، ص۵۸۶.
[۱۱۴] المیزان، ج۱۲، ص۳۳۲.
نظراتی ارائه شده است. خداوند به پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) دستور داده است در دعوت انسانها به حق و دین یا در همه مسائل به عدالت رفتار کند: «واُمِرتُ لاَِعدِلَ بَینَکُم»
[۱۱۵] شوری/سوره۴۲، آیه۱۵.
[۱۱۶] مجمع البیان، ج۹، ص۳۸.
اسلام و ایمان
خداوند به مؤمنان فرمان داده که برای پروردگار جهانیان تسلیم شوند: «و اُمِرنا لِنُسلِمَ لِرَبِّ العلَمین»،
[۱۱۷] انعام/سوره۶، آیه۷۱.
چنانکه به پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآله) دستور داده از تسلیمشوندگان باشد: «واُمِرتُ اَن اَکونَ مِنَ المُسلِمین»،
[۱۱۸] یونس/سوره۱۰، آیه۷۲.
[۱۱۹] نمل/سوره۲۷، آیه۹۱.
[۱۲۰] غافر/سوره۴۰، آیه۶۶.
بلکه به آن حضرت امر شده
- لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.