پاورپوینت داستانهای بنیاسرائیلی
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت داستانهای بنیاسرائیلی دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت داستانهای بنیاسرائیلی،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت داستانهای بنیاسرائیلی :
اسرائیلیات
اِسْرائیلیّات، اصطلاحی در معارف اسلامی، به ویژه در زمینه تفسیر و علوم حدیث، و آن به دستهای از روایات و قصص و مفاهیم اشاره دارد که نه در قرآن و احادیث نبوی، بلکه در تعالیم امم سالفه به ویژه بنیاسرائیل ریشه دارند و حاصل جریانی است از داستانسرایی، اسطوره پردازی و وجوهی دیگر از تعالیم غیر اصیل که به ویژه در سدههای نخست هجری توسط گروهی – بیشتر از یهودیان اسلام آورده – صورت پذیرفته، و به حاشیه آموزشهای مسلمانان راه یافته است.
فهرست مندرجات
۱ – منشأ و سرچشمه اسرائیلیات
۲ – مفهوم واژه اسرائیلیات
۳ – کاربرد اصطلاح اسرائیلیات
۴ – تقسیمبندی اسرائیلیات
۵ – زمینه تاریخی
۶ – راههای ورود اسرائیلیات
۷ – رجوع به منابع اهل کتاب در احادیث
۸ – شخصیتهای مؤثر در شکلگیری اسرائیلیات
۸.۱ – ابواسحاق کعب بن ماتع حمیری
۸.۲ – عبدالله بن سلام
۸.۳ – عبید بن شریه جُرهُمی
۸.۴ – وهب بن منبه
۹ – عکرمه و مجاهد
۱۰ – اسرائیلیات در جریان تدوین
۱۱ – موضوعات اسرائیلیات
۱۱.۱ – داستانهایی از امم سالفه
۱۱.۲ – تفسیر مفاهیم اسلامی
۱۱.۳ – دعاها ومناجاتها، صحیفهها، اندرزها
۱۲ – دیدگاه مؤلفان مسلمان درباره فرزندان نوح
۱۳ – فهرست منابع
۱۴ – پانویس
۱۵ – منبع
منشأ و سرچشمه اسرائیلیات
نویسندگان مسلمان به هنگام نقل از منابع پیشینیان، گاه با استفاده از تعابیر صریحی چون «برخی از کتب پیشینیان» یا «کتب پیامبران» به بیان مطلب میپرداختهاند
[۱] جاحظ، عمرو، ج۲، ص۲۳۲، البیان و التبیین، به کوشش حسن سندوبی، قاهره، ۱۳۵۱ق/۱۹۳۲م.
[۲] ابن قتیبه، عبدالله، ج۱، ص۲۵، المعارف، به کوشش ثروت عکاشه، قاهره، ۱۹۶۰م.
[۳] سیوطی، «العرف الوردی»، ج۱، ص۳۸۴، ضمن مجموعه الامام المهدی عند اهل السنه، اصفهان، ۱۴۰۲ق.
البته در مواردی نیز بدون ذکر سرچشمه، سخن را به صورت گفتار صحابه و تابعان ، یا به عبارت دیگر به صورت احادیث موقوف نقل کردهاند. در مقام تشخیص منشأ و سرچشمه، باید در نظر داشت که میان این دوگونه روایات، تفاوتی اساسی وجود دارد، چه تنها گونه نخست است که برگرفته شدن آن از روایات ماقبل اسلامی به صراحت بازگو شده است. یافت نشدن ریشه این روایات در احادیث نبوی، گرچه بازدارندهای برای یک داوری قطعیاست، اما با شناخت شخصیت راویان و نیز با در دست داشتن نمونههای مشابه در نوشتههای یهود، میتوان به مطالعهای تطبیقی میان این روایات با نظایر یهودی آن پرداخت.
مفهوم واژه اسرائیلیات
واژه اسرائیلیات جمع اسرائیلیه و آن منسوب به اسرائیل است که نامی دیگر برای یعقوب پیامبر علیهالسلام بوده است.
[۴] ابن بابویه، محمد، ج۱، ص۴۴، علل الشرائع، نجف، ۱۳۸۵ق/۱۹۶۶م.
[۵] برای به کارگیری واژه «اسرائیلیه»، به مفهوم «یعقوبیه»، شاخهای از مسیحیت نک:، ابوالقاسم حکیم سمرقندی، اسحاق، ج۱، ص۱۶۳،السواد الاعظم، ترجمه کهن فارسی، به کوشش عبدالحی حبیبی، تهران، ۱۳۴۸ش.
[۶] برای به کارگیری واژه «اسرائیلیه»، به مفهوم «یعقوبیه»، ج۱، ص۱۶۳، شاخهای از مسیحیت نک، حبیبی، عبدالحی، تعلیقات بر السواد الاعظم (نک: هم، ابوالقاسم حکیم).
کاربرد اصطلاح اسرائیلیات
در جست و جو از قدیمترین نمونههای کاربرد اصطلاح اسرائیلیات، نخستین نمونه احتمالی تألیفی با همین عنوان از وهب بن منبه (د ۱۱۴ق) است و تردید از آن روست که در برخی از منابع کتاب شناختی از این اثر با عناوینی دیگر یاد شده است. اگر چه فهارس کتاب شناختی موجود، ذکری از این اثر به میان نیاوردهاند، ولی پاره اقتباس شده از این اثر توسط ونشریسی با ذکر عنوان کامل کتاب، به روشنی نشان میدهد که گویا این اثر در موضوع مورد بحث تألیف شده بوده است
[۷] ونشریسی، احمد، ج۱۳، ص۳۸۲، المعیار المعرب، به کوشش محمد حجی، بیروت، ۱۴۰۱ق.
[۸] دوری، عبدالعزیز، ج۱، ص۱۰۷، بحث فی نشأه علم التاریخ عند العرب، بیروت، ۱۹۸۳م.
از نمونههای صریح کاربرد تاریخی اصطلاح، نخست باید به مسعودی اشاره کرد که در سده ۴ق، این واژه را به مفهوم اصطلاحی آن و در حدی وسیع که روایات مسیحی را نیز در بر گیرد، به کار برده است؛ او این دسته از روایات را اخباری به روایت اصحاب حدیث دانسته است که نه میتوان آنها را قبول، و نه رد کرد. مسعودی در ادامه سخن از اسرائیلیات، به ذکر نمونههایی از این دست اخبار پرداخته است.
[۹] مسعودی، علی، ج۲، ص۲۱۶ به بعد، مروج الذهب، به کوشش یوسف اسعد داغر، بیروت، ۱۳۸۵ق/ ۱۹۶۶م.
در اوایل سده ۷ ق یاقوت حموی این واژه را با بیانی آشکار به مفهوم «کتب قدیمه» و آثار امم سالفه به کار گرفته است.
[۱۰] یاقوت، ادبا، ج۱۹، ص۲۵۹.
[۱۱] ذهبی، محمد، ج۴، ص۳۵۲، میزان الاعتدال، به کوشش علیمحمد بجاوی، بیروت، ۱۳۸۲ق/۱۹۶۳م.
با گذشت حدود یک سده، کسانی چون ابن تیمیه ، و با تعریفی روشنتر ابن کثیر با ارائه مفهومی از این اصطلاح، هماهنگ با مفهوم امروزی آن، به تبیین اقسام روایات اسرائیلیات پرداخته، و به نقد محتوایی آنها دست یازیدهاند.
[۱۲] ابن تیمیه، احمد، ج۱، ص۱۰۰، مقدمه فی اصول التفسیر، به کوشش عدنان زرزور، کویت/بیروت، ۱۳۹۲ق/۱۹۷۲م.
[۱۳] ابن کثیر، البدایه، ج۱، ص۶.
تقسیمبندی اسرائیلیات
ابن تیمیه از نقادان سده ۸ق، در مباحث خود در اصول تفسیر، با مطرح کردن این اصل که نقل اسرائیلیات تنها به عنوان استشهاد – و نه از روی اعتقاد – باید باشد، این دست از روایات را بر ۳ گونه دانسته است: گونه نخست، آن بخش از روایات منقول از منابع یهود است که صحت آن با منابع اسلامی از کتاب و سنت نبوی تأیید میگردد و پذیرش مضمون آن نیز از همین روست؛ گونه دیگر آنهایی است که با منابع اسلامی مغایرت دارد و اساساً ناپذیرفته است؛ و در باره گونه آخر، یعنی آنچه در منابع اصیل اسلامی از آن سخنی نیامده است، نه میتوان به درستی و نه به نادرستی آن.
[۱۴] ابن کثیر، البدایه، ج۱، ص۶-۷.
زمینه تاریخی
در اوان ظهور اسلام با نزول تدریجی آیات قرآنی، گروندگان به اسلام با انبوهی از مفاهیم و قصص در قرآن کریم مواجه شدند که بخشی از آنها از تعالیم مشترک ادیان آسمانی بود و پیشتر به نوعی در کتب عهدین و دیگر کتب دینی مطرح شده بود و یهودیان و مسیحیان بیش و کم با آنها آشنا بودهاند. این مفاهیم و قصص که گاه در کتب یهودیان با تفصیل بدانها پرداخته شده بود، در قرآن کریم پردازشی اجمالی و گذرا داشت. ایجاز و گزیدهگویی قرآن کریم از یک سو و کنجکاوی مسلمانان اهل کاوش از سوی دیگر انگیزهای بود تا آنان در پی یافتن جزئیات مسائل و نیز پی بردن به نکات ریز برخی مفاهیم قرآنی همچون آفرینش، رستاخیز و نظایر آن، در صدد جست و جو در منابع پیشینیان برآیند. ابن خلدون در مقام تحلیل این پدیده، بر آن است که عرب پیش از اسلام با برخورداری از دانشی محدود، برای فراگیری و فهم برخی پرسشهای اساسی دینی، به همسایگان یهودی و مسیحی خود روی میآورد و پاسخگویان نیز بر پایه دریافتهای خویش از آثار دینی، پرسشها را جواب میگفتند.
[۱۵] ابن خلدون، مقدمه، ج۱، ص۵۵۴ – ۵۵۵، به کوشش سهیل زکار، بیروت، ۱۴۰۱ق/۱۹۸۱م.
راههای ورود اسرائیلیات
در باره مسیحیان گفتنی است که آنان بجز برخی مفاهیم اساسی دینی، تنها در موضوعاتی چون داستان حضرت مریم و حضرت عیسی علیهالسلام و نیز داستان اصحاب کهف]] ، مطالبی جاذب برای مسلمانان داشتهاند و طبیعی است که محافل و تعالیم آنان در بسیاری از مسائل، برای پرسشگران کششی نداشته است. از آنجا که یهودیان برپایه کتب عهد عتیق و دیگر منابع دینی خود، در باره بسیاری از قصص مطرح شده در قرآن کریم و حدیث نبوی، سابقه ذهنی و آشنایی تفصیلی داشتهاند و افزون بر آن، ارتباط جمعیتهای یهودی ساکن در شبه جزیره با اعراب مسلمان شده از گذشته ارتباطی نزدیک بوده است، این تأثیر پذیری، در باره یهود بیشتر مصداق داشتهاست.
با انتقال مقر مسلمانان به مدینه – شهری که یهودیان بسیاری در آن و همسایگی آن میزیستند – ارتباط مسلمانان با یهودیان اسلام آورده و نیاورده افزونتر گشت.
[۱۶] قطان، مناع، ج۱، ص۳۵۴- ۳۵۵، مباحث فی علوم القرآن، بیروت، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
بر پایه برخی روایات، نسخههایی از تورات و کتب پیشینیان که در دسترس مسلمانان قرار گرفته بود، خود یکی از راههای ورود اسرائیلیات به محافل آنان بود؛ چنانکه ابوسلمه از ابوهریره نقل میکند که اهل کتاب ، تورات را خود به عبری میخواندند و سپس برای مستمعان عربزبان به عربی ترجمه میکردند.
[۱۷] ابن حجر عسقلانی، احمد، ج۸، ص۱۳۸، فتح الباری، قاهره، ۱۳۴۸ق.
[۱۸] ابن حجر عسقلانی، احمد، ج۱۳، ص۴۴۲، فتح الباری، قاهره، ۱۳۴۸ق.
همچنین روایت شده که عمر صحیفهای را که ترجمهای (؟) از تورات بوده است، در اختیار داشته، و پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله از این امر ابراز ناخرسندی کرده است.
[۱۹] ابن شاذان، فضل، ج۱، ص۱۶۸، الایضاح، بیروت، ۱۴۰۲ق/۱۹۸۲م.
رجوع به منابع اهل کتاب در احادیث
در احادیث منقول از پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله مضامینی در نهی از مراجعه به منابع اهل کتاب دیده میشود؛ در حدیثی چنین آمده است که از اهل کتاب پرسش نکنید، چه آنها شما را هدایت نمیکنند و به باطل رهنمون میشوند،
[۲۰] ابن شاذان، فضل، ج۱، ص۱۶۸، الایضاح، بیروت، ۱۴۰۲ق/۱۹۸۲م.
و در حدیثی دیگر چنین گفته شده که آنچه اهل کتاب میگویند، نه قبول و نه رد کنید.
[۲۱] احمد بن حنبل، مسند، ج۴، ص۱۳۶، قاهره، ۱۳۱۳ق.
[۲۲] برای نمونههای دیگر، نک:صنعانی، عبدالرزاق، ج۱۱، ص۱۱۰-۱۱۱، المصنف، به کوشش حبیب الرحمان اعظمی، بیروت، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
و چه بسا که اینگونه احادیث موجب آن شد تا در دوره صحابه این روایات و قصص از آن ارج و منزلتی که بعدها در دوره تابعین یافت، برخوردار نباشد و کمتر مورد توجه قرار گیرد.
[۲۳] ابن تیمیه، احمد، ج۱، ص۵۸، مقدمه فی اصول التفسیر، به کوشش عدنان زرزور، کویت/بیروت، ۱۳۹۲ق/۱۹۷۲م.
[۲۴] ابوزهره، محمد، ج۱، ص۵۹۲، المعجزه الکبری القرآن، قاهره، دارالفکر العربی.
با توجه به آنچه اکنون از جریانهای دوره صحابه در دست است، باید در نظر داشت که اگرچه در پارهای از روایات از زبان ابن مسعود و ابن عباس ، از رجوع به اهل کتاب نهی شده است،
[۲۵] ابن عبدالبر، یوسف، ج۲، ص۵۰ -۵۳، جامع بیان العلم و فضله، بیروت، دارالفکر.
ولی از سوی دیگر روایاتی در دست است که ابن عباس و برخی دیگر از مفسران متقدم، درباره تفسیر برخی از آیات، اشکالی در پرسش از یهودیان اسلام آورده نمیدیدهاند.
[۲۶] ۴۸، ابولیث سمرقندی، «بستان العارفین»، در حاشیه تنبیه الغافلین همو (هم).
[۲۷] ابن قیم جوزیه، محمد، ج۱، ص۱۴۴، الروح، قاهره، مکتبه المتنبی.
بههر حال، از منابع چنین برمیآید که در دوره صحابه، مسلمانان با برخی از سنن یهود کمابیش آشنا بودهاند
[۲۸] صنعانی، عبدالرزاق، ج۱۱، ص۳۶۹، المصنف، به کوشش حبیب الرحمان اعظمی، بیروت، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
نمونهای بارز از این دست تأثیرپذیریها در روایات صحابه، حکایتی از تورات با این مضمون است: « برکت غذا با وضو ساختن پیش از صرف آن افزون میگردد»
[۲۹] ابولیث سمرقندی، «بستان العارفین»، ج۱، ص۷۷، در حاشیه تنبیه الغافلین همو (هم).
که ریشه آن در منابع یهودی آشکارا دیده میشود.
شخصیتهای مؤثر در شکلگیری اسرائیلیات
توجه به تفصیلات امم پیشین در باره آنچه در قرآن کریم و حدیث نبوی وارد شده بود، در دوره تابعان با اهمیتی ویژه تلقی میشد و به هنگام بررسی تاریخی، نام چند تن از مشاهیر تابعان که برخی از آنان دارای اصلی یهودی بوده، و برخی تنها از منابع یهودی بهره گرفته بودهاند، به طور شاخص به چشم میخورد؛ شخصیتهایی که در جوانب گوناگون شکلگیری اسرائیلیات، خواه وارد ساختن روایات از منابع بیگانه و خواه پردازش آنها نقش مؤثری را ایفا کردهاند.
ابواسحاق کعب بن ماتع حمیری
در این میان، شخصیت ابواسحاق کعب بن ماتع حمیری، ملقب به کعب الاحبار (د ۳۲ ق) بسیار حائز اهمیت است؛ وی از بزرگان یهود یمن بود که در زمان خلافت ابوبکر به مدینه آمد و به دین اسلام گروید. رجالشناسان او را در طبقه نخست تابعان اهل شام نام بردهاند و صحابیان و تابعانی چون ابن عباس، ابوهریره، مالک بن ابی عامر و عطاء بن ابی رباح از او نقل روایت میکردهاند.
[۳۰] ابن حجر عسقلانی، احمد، ج۸، ص۴۳۸- ۴۳۹، تهذیب التهذیب، حیدرآباد دکن، ۱۳۲۶ق.
کعب که در محافل یهودیان حمیر، از مرتبهای شاخص برخوردار، و از محتوای کتب یهود آگاه بود، پس از اسلام آوردن، در برخی محافل مسلمانان نیز پاسخگوی پرسشهای کنجکاوان بود. در این میان، تعلق خاطر عمر و به ویژه معاویه به داستانهای کعب تأثیر شایانی بر هموار کردن راه، برای تداول روایات او در میان مسلمانان داشت، تا آنجا که گاه به تفسیر آیاتی از قرآن کریم نیز میپرداخت.
[۳۱] ابن قتیبه، عبدالله، ج۱، ص۲۵، المعارف، به کوشش ثروت عکاشه، قاهره، ۱۹۶۰م.
[۳۲] مسعودی، علی، ج۳، ص۳۱، مروج الذهب، به کوشش یوسف اسعد داغر، بیروت، ۱۳۸۵ق/ ۱۹۶۶م.
[۳۳] مسعودی، علی، ج۱، ص۴۲۶، مروج الذهب، به کوشش یوسف اسعد داغر، بیروت، ۱۳۸۵ق/ ۱۹۶۶م.
[۳۴] ۱۴۱، ابولیث سمرقندی، ج۱، ص۱۹-۲۰، تنبیه الغافلین، دهلی، کتابخانه اشاعه الاسلام.
[۳۵] ثعلبی، احمد، ج۱، ص۱۴۴ به بعد، قصص الانبیاء، بیروت، دارالرائد العربی.
آزادی کعب در پردازش داستانهای گوناگون و نقل روایات، بدانجا انجامید که برخی صحابه چون ابن عباس را به ستوه آورد؛ از جمله باید به حکایتی اشاره کرد مبنی بر اینکه کعب روایتی غریب درباره خورشید و ماه بازگو کرده بود و آنگاه که ابن عباس از مضمون گفته او آگاه شد، وی را تکذیب، و از بابت وارد ساختن آراء یهودی در تعالیم اسلامی سرزنش کرد و با تمسک به آیهای از قرآن کریم و حدیثی از رسول اکرم صلیاللهعلیهوآله، به شرح درباره موضوع پرداخت. پس از آن چون عکرمه شاگرد ابنعباس، قصه خشم او را برای کعب بازگو کرد، وی زیرکانه گفته خود را به کتابی منسوخ نسبت داد و سخن ابن عباس را تأیید کرد و به استغفار پرداخت.
[۳۶] ثعلبی، احمد، قصص الانبیاء، بیروت، دارالرائد العربی.
عبدالله بن سلام
منابع روایی به شخصیت دیگری به نام عبدالله بن سلام در عهد صحابه اشاره دارند
[۳۷] ابن اثیر، علی، ج۳، ص۱۷۶- ۱۷۷، اسدالغابه، قاهره، ۱۲۸۰-۱۲۸۶ق.
که مطابق روایات از یهودیانی بوده است که در زمان حضرت رسول صلیاللهعلیهوآله اسلام آورده بوده است. بر پایه منابع رجالشناختی کسانی چون ابوهریره، انس، عطاء بن یسار و دیگران از او روایت کردهاند.
[۳۸] برای شرح حال او، نک: ابن عساکر، علی، ج۱، ص۹۲، تاریخ مدینه دمشق، عبدالله بن سالم به بعد، به کوشش مطاع طرابیشی، دمشق، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۶م.
مطابق روایات، اسلام آوردن وی در پی مجموعهای از پرسش و پاسخها از پیامبر صلیاللهعلیهوآله بوده است. متن این پرسش و پاسخ در اثری با عنوان مسائل عبدالله بن سلام به گونهای گاه افسانهوار بازتاب یافته است.
[۳۹] الاختصاص، منسوب به شیخ مفید، ج۱، ص۴۲، به کوشش علیاکبر غفاری، قم، جماعه المدرسین.
[۴۰] مجلسی، محمدباقر، ج۵۷، ص۲۴۱، بحار الانوار، بیروت، ۱۴۰۳ق.
در متن یاد شده، در قالب پاسخهای منتسب به حضرت رسول صلیاللهعلیهوآله، مضامینی مطرح شده است که گاه میتوان آنها را متأثر از اندیشههای یهود دانست. در این پاسخها حتی آیهای از قرآن کریم، به عنوان نقلی از تورات توسط حضرت رسول صلیاللهعلیهوآله انگاشته شده است.
[۴۱] مجلسی، محمدباقر، ج۵۷، ص۲۵۱، بحار الانوار، بیروت، ۱۴۰۳ق.
عبید بن شریه جُرهُمی
پس از اینان باید از عبید بن شریه جُرهُمی (د ۸۶ق) یاد کرد که بر اخبار پیشینیان آگاهی گستردهای داشت و همین امر سبب گردید تا معاویه او را نزد خود فرا خواند و داستان سرایِ خویش سازد.
[۴۲] ابن ندیم، الفهرست، ج۱، ص۱۰۲.
آگاهی عبید از تاریخ قدیمِ عرب، به ویژه مردمان یمن، به حدی وسیع بود که مسعودی در بخش اخبار یمن و عرب عاربه، غالباً بر گزارشهای عبید تکیه داشته است.
[۴۳] مسعودی، علی، ج۲، ص۶۰ -۶۲، مروج الذهب، به کوشش یوسف اسعد داغر، بیروت، ۱۳۸۵ق/ ۱۹۶۶م.
[۴۴] مسعودی، علی، ج۲، ص۱۱۳، مروج الذهب، به کوشش یوسف اسعد داغر، بیروت، ۱۳۸۵ق/ ۱۹۶۶م.
[۴۵] مسعودی، علی، ج۲، ص۱۱۴، مروج الذهب، به کوشش یوسف اسعد داغر، بیروت، ۱۳۸۵ق/ ۱۹۶۶م.
[۴۶] مسعودی، علی، ج۱، ص۸۲، التنبیه و الاشراف، به کوشش دخویه، لیدن، ۱۸۹۴م.
گستردگی وقوف ابن شریه بر اخبار یمن، این اندیشه را تقویت میکند که او بخشی از این روایات و قصص را از یهودیان یمن برگرفته است (برای اسرائیلیات در روایات او به این منابع رجوع کنید
[۴۷] «اخبار عبید»، منسوب به ابن شریه، ج۱، ص۳۱۳-۳۱۴، همراه التیجان (نک: هم، ابن هشام).
[۴۸] «اخبار عبید»، منسوب به ابن شریه، ج۱، ص۳۱۵، همراه التیجان (نک: هم، ابن هشام).
[۴۹] «اخبار عبید»، منسوب به ابن شریه، ج۱، ص۳۲۲، همراه التیجان (نک: هم، ابن هشام).
[۵۰] «اخبار عبید»، منسوب به ابن شریه، ج۱، ص۴۱۴، همراه التیجان (نک: هم، ابن هشام).
).
وهب بن منبه
به عنوان نقطه عطفی در رواج اسرائیلیات باید از وهب بن منبه (د ح ۱۱۰ق) یاد کرد که اصل خاندان او از خراسان و از ابناء فارس، و خود زاده یمن بود
[۵۱] ذهبی، محمد، ج۴، ص۵۴۴، سیر اعلام النبلاء، به کوشش شعیب ارنؤوط و دیگران، بیروت، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۶م.
او که به عقیده برخی از پژوهشگران با زبانهای عبری و سریانی آشنا بود،
[۵۲] دوری، عبدالعزیز، ج۱، ص۱۰۶، بحث فی نشأه علم التاریخ عند العرب، بیروت، ۱۹۸۳م.
بسیاری از مضامین کتب پیشینیان را در محیط یمن رواج داد.
[۵۳] یاقوت، ادبا، ج۱۹، ص۲۵۹.
[۵۴] ذهبی، محمد، ج۴، ص۳۵۲، میزان الاعتدال، به کوشش علیمحمد بجاوی، بیروت، ۱۳۸۲ق/۱۹۶۳م.
او خود بارها به استفاده از کتب پیشینیان، تصریح داشته است.
[۵۵] ابن بابویه، محمد، ج۱، ص۱۱۰، علل الشرائع، نجف، ۱۳۸۵ق/۱۹۶۶م.
[۵۶] ابن قتیبه، عبدالله، ج۱، ص۳۰، المعارف، به کوشش ثروت عکاشه، قاهره، ۱۹۶۰م.
[۵۷] ابن قتیبه، عبدالله، ج۱، ص۵۵، المعارف، به کوشش ثروت عکاشه، قاهره، ۱۹۶۰م.
روایات وهب در دورههای بعد در سطحی گسترده در سرزمینهای دیگر رواج یافت. این داستانهای منقول و پرداخته، سرانجام، وسیلهای شد تا برخی از قصاص کمدانش در محافل و مساجد کسانی را گرد خود فراهم آورده، به داستانسرایی پردازند (برای اطلاعات بیشتر به این منابع رجوع کنید
[۵۸] جاحظ، عمرو، ج۱، ص۲۸۴- ۲۸۵، البیان و التبیین، به کوشش حسن سندوبی، قاهره، ۱۳۵۱ق/۱۹۳۲م.
[۵۹] ابونعیم اصفهانی، احمد، ج۲، ص۳۰۹، حلیه الاولیاء، قاهره، ۱۳۵۲ق/۱۹۲۳م.
[۶۰] ابونعیم اصفهانی، احمد، ج۲، ص۳۱۳، حلیه الاولیاء، قاهره، ۱۳۵۲ق/۱۹۲۳م.
[۶۱] کلینی، محمد، ج۷، ص۲۶۳، الکافی، به کوشش علیاکبر غفاری، تهران، ۱۳۹۱ق.
[۶۲] جعفریان، رسول، ج۱، ص۱۳۹، «نقش قصه پردازان در تاریخ اسلام»، کیهان اندیشه، تهران، ۱۳۶۹ش، شم ۳۰.
).
عکرمه و مجاهد
گرایش به اخبار پیشینیان که از دوره صحابه آغاز گردیده بود، با وجود کسانی چون عکرمه و مجاهد در اواخر سده نخست هجری تا حدودی گستردهتر شد.
[۶۳] برای نقد برخی از این روایات رجوع کنید به، ابن جوزی، ج۱، ص۱۹۰-۲۰۳، عبدالرحمان، الموضوعات، به کوشش عبدالرحمان محمد عثمان، بیروت، دارالفکر.
اسرائیلیات در جریان تدوین
در سده ۲ق با روی آوردن عالمان اسلامی به تدوین، و پدید آمدن نخستین آثار مدون در تفسیر، حدیث و دیگر زمینهها، به طور طبیعی برخی از اینگونه روایات نیز در آثار مدون جای گشود. گفتنی است که به موازات گسترش جریان تدوین، در محافل راویان و محدثان سده ۳ق، نیاز به ذکر اسانید به عنوان عاملی بازدارنده از رواج بر ساختهها بیشتر احساس میگردید.
[۶۴] مسلم بن حجاج، صحیح، ج۱، ص۱۵، به کوشش محمد فؤاد عبدالباقی، قاهره، ۱۹۵۵م.
[۶۵] ترمذی، محمد، ج۵، ص۷۴۰، سنن، به کوشش احمد محمد شاکر و دیگران، قاهره، ۱۳۵۷ق/۱۹۳۸م.
در همان روزگار، برخی از نقادان متکلم نیز همچون ابراهیم نظام از معتزله و فضل بن شاذان از امامیه ، در آثار خود اسناد بسیاری از اخبار و احادیث متداول، از جمله روایات ناظر بر اسرائیلیات را به نقد گرفتند.
[۶۶] ابن شاذان، فضل، ج۱، ص۱۳، الایضاح، بیروت، ۱۴۰۲ق/۱۹۸۲م.
[۶۷] ابن قتیبه، عبدالله، ج۱، ص۲۹، تأویل مختلف الحدیث، به کوشش محمد زهری نجار، بیروت، دار الجیل.
با این حال، گاه در مقام استشهادهای ذوقی
[۶۸] جاحظ، عمرو، ج۲، ص۲۳۲، البیان و التبیین، به کوشش حسن سندوبی، قاهره، ۱۳۵۱ق/۱۹۳۲م.
[۶۹] جاحظ، عمرو، ج۱، ص۲۶۶-۲۶۷، البرصان و العرجان، به کوشش محمد موسی خولی، بیروت، ۱۴۰۷ق/.
یا مناسبتهایی خاص
[۷۰] ابن سعد، محمد، ج۱، ص۲۸- ۲۹، کتاب الطبقات الکبیر، به کوشش زاخاو و دیگران، لیدن، ۱۹۰۴- ۱۹۱۵م.
اینگونه اخبار نقل میشدهاند.
نگرشی مقایسهای بر مقاله سوم از الفهرست ابن ندیم درباره آثار اخباریان نسبشناس، نشان میدهد که چگونه روند پرداخت نویسندگان مسلمان، حتی اخباریان به اسرائیلیات، در سده ۳ق نسبت به عصر پیشین رونق خود را از دست داده است. به عنوان نمونهای ویژه و قابل تأمل در اواخر سده ۳ق، باید از کار محمد بن جریر طبری (د ۳۱۰ق) یاد کرد که با هدف گردآوری مجموعهای گسترده مشتمل بر روایات گوناگون مرتبط با تفسیر آیات قرآنی، پارهای از روایات برگرفته از امم سالفه را به مناسبتهای موضوعی در تفسیر روایی خود جای داده است. در توضیح باید افزود که وادارنده طبری بر درج اینگونه روایات در کتاب تفسیر خود، وجود آنها در متون تفسیری متقدم بود که از اسرائیلیات به دور نبودهاند. بر خلاف اینکه وی در کتاب دیگرش، تاریخ، به تصریح خود،
[۷۱] طبری، تاریخ، ج۱، ص۷- ۸.
بدون آنکه بر احراز درستی گفتار مصرّ باشد، در بخش مربوط به تاریخ یهود، بر نقلیات آگاهان از اخبار امم سالفه بسیار پرداخته است،
[۷۲] طبری، تاریخ، ج۱، ص۴۵۷.
در کتاب تفسیر که در بر دارنده تعالیم دینی است، از چنین روشی در استفاده از منابع غیر اسلامی پیروی نکرده است.
با گسترش فرهنگ واعظانه در مشرق زمین از سده ۴ق، زمینهای مساعد پیدا شد تا در آثار تألیف شده – که تقیدی نیز به ذکر اسانید روایی نبوده است – برخی از نمونههای اسرائیلیات اعم از قصص و مفاهیم، مطرح گردند؛ در این میان از سده ۴ق به ویژه باید از آثار ابولیث سمرقندی ، چون «بستان العارفین» و
[۷۳] ابولیث سمرقندی، «بستان العارفین»، در حاشیه تنبیه الغافلین همو (هم).
[۷۴] ابولیث سمرقندی، «بستان العارفین»، ج۱، ص۱۲۹، در حاشیه تنبیه الغافلین همو (هم).
[۷۵] ابولیث سمرقندی، «بستان العارفین»، ج۱، ص۱۵۸، در حاشیه تنبیه الغافلین همو (هم).
و تفسیر
[۷۶] ابولیث سمرقندی، نصر، ج۱، ص۴۸۶، تفسیر القرآن، به کوشش عبدالرحیم احمد زقر، بغداد، ۱۴۰۵-۱۴۰۶ق/۱۹۸۵- ۱۹۸۶م.
[۷۷] ابولیث سمرقندی، نصر، ج۱، ص۵۶۲، تفسیر القرآن، به کوشش عبدالرحیم احمد زقر، بغداد، ۱۴۰۵-۱۴۰۶ق/۱۹۸۵- ۱۹۸۶م.
یاد کرد. در سده ۵ق و پس از آن در نوشتههایی چون قصص الانبیاء کسایی ، آثاری با همین نام از ثعلبی و ربغوزی ، و قصص قرآن مجید نوشته ابوبکر عتیق نیشابوری نمونههایی بارز از این گرایش به چشم میخورد. در مغرب اسلامی نیز نسخههای کهن آثار راویان اسرائیلیات چون وهب رواج داشته، و نمونه آن در فهرسه ابن خیر اشبیلی
[۷۸] ابن خیر اشبیلی، محمد، ج۱، ص۲۹۱، فهرسه، به کوشش فرانسیسکو کودرا، بغداد، ۱۹۶۳م.
به ثبت آمده است.
گفتنی است که از سده ۴ق، عالمان مسلمان به شکلی مستند و مستقیم، در پی شناخت آثار دینی و تاریخی یهود برآمده، گاه از متن آنها به زبان اصلی و گاه از ترجمههای عربی آنها بهره جستهاند؛ بدیهی است که اینگونه استفادههای علمی از منابع یهود را نمیتوان به معنی وارد ساختن اسرائیلیات تلقی کرد. از جمله در همان سده به فرمان خلیفه مستنصربالله ، ترجمهای از کتاب «تاریخ» اروسیوس صورت گرفت که در آن بخشی مفصل به تاریخ کهن یهود اختصاص داشت.
[۷۹] اروسیوس، تاریخ العالم، ج۱، ص۹۴، ترجمه کهن عربی، به کوشش عبدالرحمان بدوی، بیروت، ۱۹۸۲م.
[۸۰] بدوی، عبدالرحمان، ج۱، ص۱۰، مقدمه بر تاریخ العالم (نک: هم، اروسیوس).
با کنار هم گذاردن اسناد موجود از سده ۴ق، تصویر روشنی از آشنایی علمی مسلمانان با افکار و تعالیم یهودی پیش روی قرار میگیرد. در جست و جو از میان منابع برجای مانده از سده ۴ق، از عالمانی خبر داریم که بر نوشتههای دینی سلف، شناخت و آگاهی نسبتاً دقیقی داشتهاند. برای نمونه باید از حمزه اصفهانی یاد کرد که در ۳۰۸ق، در پی آشنایی با یکی از علمای یهود، بخش مهمی از اسفار دینی – تاریخی عهد عتیق را فراگرفته، و فهرستی از آنها را به دست داده است.
[۸۱] حمزه اصفهانی، تاریخ سنی ملوک الارض و الانبیاء، ج۱، ص۵۷، برلین، ۱۳۴۰ق/۱۹۲۲م.
ملاقات مسعودی با یک یهودی اهل شوشتر در بغداد و مناظراتی با وی، شاهدی دیگر میتواند بود.
[۸۲] مسعودی، علی، ج۱، ص۱۱۴، التنبیه و الاشراف، به کوشش دخویه، لیدن، ۱۸۹۴م.
در میانه سده ۴ق، مطهر بن طاهر مقدسی (د ۳۵۵ق) با آگاهی گسترده نسبت به اخبار و اندیشههای یهود و آشنایی به زبان عبری ، به بررسی موارد اختلاف میان مسلمانان و یهودیان میپردازد
[۸۳] مقدسی، مطهر، ج۲، ص۱۱۶، البدء و التاریخ، به کوشش کلمان هوار، پاریس، ۱۸۹۹م.
و درباره موضوعاتی چون اعتقادات مربوط به روح ، آراء یهود را از منابع ایشان نقل میکند.
[۸۴] مقدسی، مطهر، ج۲، ص۱۱۶- ۱۱۸، البدء و التاریخ، به کوشش کلمان هوار، پاریس، ۱۸۹۹م.
در اواخر همان سده، ابن ندیم در مقدمه اثر پر ارزش خود الفهرست،
[۸۵] ابن ندیم، الفهرست، ج۱، ص۲۵.
به تقسیم بندی و یادکرد بسیار دقیقی از آثار دینی یهود پرداخته است؛ او بجز اسفار عهد عتیق، از مجموعه مشنا مشتمل بر قوانین و روایات شفاهی یهود، و همچنین تفاسیر برخی از اسفار عهد عتیق، یاد کرده است.
در سده ۵ق، بیرونی عالم بزرگ مشرق، در مصاحب
- لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.