پاورپوینت خون حضرت علیاصغر
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت خون حضرت علیاصغر دارای ۷۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت خون حضرت علیاصغر،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت خون حضرت علیاصغر :
پاورپوینت خون حضرت علیاصغر
واقعه عاشورا، غمبارترین واقعه تاریخی است که در اسلام اتفاق افتاده است. بنابر نقل منابع در روز عاشورا، امام حسین (علیهالسّلام) خون فرزندش حضرت علیاصغر را به سوی آسمان پرتاپ کردند و پاورپوینت خون حضرت علیاصغر (علیهالسّلام) به زمین باز نگشت. در این نوشتار این حادثه را با ذکر منابع و سند بیان خواهیم کرد.
فهرست مندرجات
۱ – ذکر دو کودک برای امام حسین در منابع
۱.۱ – قرائن دال بر وجود یک کودک برای امام حسین
۱.۱.۱ – گزارش یعقوبی
۲ – پاشیدن پاورپوینت خون حضرت علیاصغر در منابع
۲.۱ – پاشیدن خون به سوی آسمان و بر نگشتن آن
۲.۱.۱ – گزارش ابوالفرج اصفهانی
۲.۱.۲ – گزارش ابوالبرکات
۲.۱.۳ – گزارش ابنکثیر
۲.۱.۴ – گزارش خوارزمی
۲.۱.۵ – گزارش ابناعثم
۲.۱.۶ – گزارش ابنطاووس
۲.۱.۷ – گزارش علامه مجلسی
۲.۱.۸ – گزارش سیدمحسن امین
۲.۲ – پاشیدن خون به روی زمین
۲.۳ – قرائن عدم صحت این قول
۳ – بررسی سند روایات
۴ – پانویس
۵ – منبع
ذکر دو کودک برای امام حسین در منابع
در منابع فریقین، راجع به دو کودک امام حسین (علیهالسّلام) سرنوشت مشابهی همانند خوردن تیر در گلو، و به شهادت رسیدن آنها در آغوش امام و جلوی خیمهگاه، نقل شده است.
۱. برخی از منابع، نام این طفل را «علی» ذکر کردهاند.
۲. برخی منابع دیگر، نامش را «عبدالله» گفتهاند.
تعدد نام، این سؤال را در ذهن ایجاد میکند که آیا آنها دو نفر بودهاند و یا اینکه برای یک کودکِ امام، دو اسم نقل شده است.
قرائن دال بر وجود یک کودک برای امام حسین
از قرائن به دست میآید که جریان پاشیدن خون به طرف آسمان، تنها مربوط به حضرت علیاصغر (علیهالسّلام) است و اگر در برخی منابع، عبدالله ذکر شده، مراد همان علیاصغر است، زیرا:
اولا: طبق برخی گزارشی که نقل میشود، عبدالله بن الحسین را فرزند رباب ذکر کردهاند و روشن است که این خانم مکرمه، مادر حضرت علیاصغر (علیهالسّلام) است و بعید است که بعد از شش ماه نوزاد دیگری را به دنیا آورده باشد و نامش «عبدالله» باشد.
ثانیا: قرینه دیگر این است که امام حسین (علیهالسّلام)، پیکر فرزند نوزادش را بعد از شهادتش، در خیمهای که بدن شهدا قرار داشت آورد و آنجا گذاشت و پاشیدن خون درباره او نقل نشده است، اما بدن حضرت علیاصغر (علیهالسّلام) را دفن کردند.
ثالثا: درباره فرزند نوزاد نقل کردهاند که در روز عاشورا امام قبل از رفتن به میدان، میخواست در گوشش اذان بگوید و کامش را بردارد، در همان هنگام تیری به گلویش اصابت کرد و به شهادت رسید؛ اما درباره حضرت علیاصغر که شش ماهه بوده، اذان گفتن و کام برداشتن معنا ندارد.
با در نظر داشت این نکته، نقلی که در آن اسم مبارک «عبدالله» آمده، و شهادت ایشان را در آغوش پدر و پاشیدن خونش به سوی آسمان را بیان میکند، مربوط به حضرت علیاصغر است، و مورخان در هنگام نقل، به جای اسم حضرت علیاصغر، اسم عبدالله را آوردهاند.
گزارش یعقوبی
یعقوبی درباره سرنوشت فرزند نوزاد حضرت مینویسد:
«فانه لواقف علی فرسه اذ اتی بمولود قد ولد له فی تلک الساعه، فاذن فی اذنه، وجعل یحنکه، اذ اتاه سهم، فوقع فی حلق الصبی، فذبحه، فنزع الحسین السهم من حلقه، وجعل یلطخه بدمه ویقول: والله لانت اکرم علی الله من الناقه، ولمحمد اکرم علی الله من صالح! ثم اتی فوضعه مع ولده وبنی اخیه.»
«حسین (علیهالسّلام) بالای اسبش قرار داشت که فرزندش را که در همان ساعت به دنیا آمده بود نزد حضرت آوردند، در گوشهایش اذان گفت و کامش را برداشت. در همان وقت تیری آمد به گلوی این کودک نشست و حلقش را درید. امام حسین (علیهالسّلام) تیر را از گلویش بیرون آورد در حالی که او به خون خود آغشته شده بود، آن حضرت میفرمود: به خدا سوگند تو در نزد خداوند گرامیتر از ناقه صالح و پیامبر نزد خدا گرامیتر از صالح پیامبر است. پس از آن او را آورد در کنار بدنهای فرزندانش و فرزندان برادرش نهاد.»
[۱] الیعقوبی، احمد بن ابییعقوب بن جعفر بن وهب بن واضح، متوفای۲۹۲ق، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۲۴۵، ناشر:دار صادر، بیروت.
نکته قابل توجه دیگر اینکه بر فرض این که «عبدالله» نام همان نوزاد باشد، با وجود حضرت علیاصغر (علیهالسّلام) و جریان تیر خوردن، شهادت و پاشیدن خون ایشان منافاتی ندارد و وجودش را زیر سؤال نمیبرد، زیرا وجود ایشان در منابع تاریخی اثبات شده است. و ممکن است برای حضرت عبدالله نیز همان جریان تیر خوردن و شهادت او در آغوش پدر تکرار شده باشد.
نکته بالا را بخاطر این تذکر دادیم که برخی برای انکار وجود حضرت علیاصغر (علیهالسّلام) از این گزارشها استفاده کردهاند؛ در حالیکه طبق منابع شیعه و اهلسنت وجود آن حضرت یک امر مسلم و اثبات شده هست.
پاشیدن پاورپوینت خون حضرت علیاصغر در منابع
پاشیدن پاورپوینت خون حضرت علیاصغر (علیهالسّلام) در منابع، به دو صورت نقل شده است:
پاشیدن خون به سوی آسمان و بر نگشتن آن
بسیاری از گزارشهای تاریخی تصریح میکنند که امام حسین (علیهالسّلام) خون فرزندش حضرت علیاصغر (علیهالسّلام) را به سوی آسمان پاشید.
گزارش ابوالفرج اصفهانی
ابوالفرج اصفهانی یکی از مورخان بزرگ در کتاب «مقاتل الطالبین» از شاهدان ماجرا، نقل کرده است که امام حسین (علیهالسّلام) خون را به طرف آسمان میپاشید و چیزی از آن دوباره به زمین بر نمیگشت:
«حدثنی محمد بن الحسین الاشنانی قال: حدثنا عباد بن یعقوب قال: اخبرنا مورع بن سوید بن قیس قال: حدثنا من شهد الحسین، قال: کان معه ابنه الصغیر فجاء سهم فوقع فی نحره، قال: فجعل الحسین یاخذ الدم من نحره ولبته فیرمی به الی السماء فما یرجع منه شئ، ویقول: اللهم لا یکون اهون علیک من فصیل (ناقه صالح).»
«مورع بن سوید از شاهدان قضیه نقل کرده است: همراه حسین (علیهالسّلام) فرزندش کوچکش بود، تیری آمد به گلویش نشست. حسین (علیهالسّلام) خون را از گلو و پشت گردنش میگرفت و آن را به سوی آسمان پرتاپ میکرد و چیزی از آن خون بر نمیگشت در آن حال میفرمود: خدایا مقام فرزندم در نزد تو کمتر از ناقصه صالح نیست.»
[۲] الاصفهانی، ابوالفرج علی بن الحسین، متوفای۳۵۶ ق، مقاتل الطالبیین، ص۶۰، طبق برنامه الجامع الکبیر.
گزارش ابوالبرکات
ابوالبرکات دمشقی از مورخان اهل سنت، صاحب کتاب «جواهر المطالب»، مینویسد:
«واوتی (علیهالسّلام) بصبی صغیر من اولاده اسمه عبدالله فحمله وقبله فرماه رجل من بنی اسد فذبح ذلک الطفل! فتلقی الحسین دمه بیده والقاه نحو السماء؟ وقال: رب ان کنت حبست عنا النصر من السماء فاجعله لما هو خیر لنا، وانتقم لنا من الظالمین.»
«برای امام حسین (علیهالسّلام) کودکی خردسالی از فرزندانش آورده شد که نامش عبدالله بود. حضرت او را گرفت و بوسید، در این هنگام حرمله؛ مردی از قبیله بنیاسد او را با تیر زد و این طفل ذبح گردید. حسین (علیهالسّلام) خونش را با دستش را گرفت و به سوی آسمان پاشید و فرمود: خدایا اگر یاری (ظاهری) را از جانب آسمان از ما گرفتی، پس در عوض، بهتر از آنرا برای ما قرار بده و انتقام ما از ستمگران بگیر.»
[۳] شمسالدین ابیالبرکات الدمشقی الباعونی الشافعی، محمد بن احمد، جواهر المطالب فی مناقب الامام علی (علیهالسّلام) ابن الدمشقی، ج۲، ص۲۸۸.
گزارش ابنکثیر
ابنکثیر دمشقی یکی دیگر از علمای اهل سنت، از هانی بن ثبیت حضرمی نقل کرده است:
«قال ثم ان الحسین اعیا فقعد علی باب فسطاطه واتی بصبی صغیر من اولاده اسمه عبدالله فاجلسه فی حجره ثم جعل یقبله ویشمه ویودعه ویوصی اهله فرماه رجل من بنی اسد یقال له ابن موقد النار بسهم فذبح ذلک الغلام فتلقی حسین دمه فی یده والقاه نحو السماء.»
«سپس حسین (علیهالسّلام) خسته شد، در جلوی خیمهاش نشست. کودک خردسالی از فرزندانش را آوردند که نامش عبدالله بود. حضرت او را در بغلش نشاند، او را میبوسید و میبویید و با او خدا حافظی میکرد. به اهل بیتش در مورد او سفارش میکرد. در این هنگام مردی از بنیاسد که به او «ابنموقد النار» میگفتند، تیری را به سوی ایشان رها کرد، این بچه ذبح گردید. حسین (علیهالسّلام) خونش را در دستش گرفت و آنرا به سوی آسمان پاشید.»
[۴] ابنکثیر الدمشقی، ابوالفداء اسماعیل بن عمر القرشی متوفای۷۷۴ ق، البدایه والنهایه، ج۸، ص۲۰۲.
طبق هر دو گزارش بالا، نام این کودک، عبدالله ذکر شده، اما درباره اذان گفتن در گوش و کام برداشتن او چیزی نیامده است. این نکته نشان میدهد که این جریان مربوط به حضرت علیاصغر است و نام ایشان با نام عبدالله اشتباه شده است.
گزارش خوارزمی
خوارزمی یکی دیگر از علمای اهل سنت، علاوه بر اینکه پاشیدن خود را به طرف آسمان نقل کرده، تصریح میکند که نام این کودک، «علی» بوده است:
«ناولونی علیا الطفل حتی اودعه. فناولوه الصبی، فجعل یقبله ویقول: ویل لهؤلاء القوم اذا کان خصمهم جدک، وبینا الصبی فی حجره، اذ رماه حرمله بن الکاهل الاسدی فذبحه فی حجر الحسین (علیهالسّلام)، فتلقی الحسین دمه حتی امتلات کفه، ثم رمی به نحو السماء، وقال: اللهم ان حبست عنا النصر فاجعل ذلک لما هو خیر لنا. ثم نزل الحسین (علیهالسّلام) عن فرسه وحفر للصبی بجفن سیفه، ورمله بدمه، وصلی علیه.»
«امام فرمود: علی را بیاورید تا با او خدا حافظی کنم. آنرا کودک را به ایشان دادند، حضرت او را میبوسید و میفرمود: وای بر گروهی که دشمن آنها جد توست. هنگامیکه این کودک در آغوش امام بود، حرمله بن کاهل اسدی با رها کردن تیر او را در آغوش امام ذبح کرد. حسین (علیهالسّلام) خونش را جمع کرد تا کف دستش پر شد آنگاه به سوی آسمان پرتاب نمود و فرمود: خدایا اگر یاری (ظاهری) را از جانب آسمان از ما گرفتی، پس در عوض، بهتر از آن را برای ما قرار بده. آنگاه حسین (علیهالسّلام) از اسبش پیاده شد و با غلاف شمشیرش برای او قبری آماده ساخت و او را با خونش دفن کرد و بر او نماز خواند.»
[۵] الخوارزمی، الموفق بن احمد متوفای۵۶۸ ق، مقتل الحسین (علیهالسّلام)، ج۲، ص۳۷، تحقیق:الشیخ محمد السماوی، انوار الهدی.
گزارش ابناعثم
ابناعثم کوفی نیز اسم ایشان را «علی» آورده است:
«وله ابن آخر یقال له علی فی الرضاع، فتقدم الی باب الخیمه فقال: ناولونی ذلک الطفل حتی اودعه! فناولوه الصبی، فجعل یقبله…»
«(امام) حسین (علیهالسّلام) پسر دیگری داشت که نامش علی بود و شیرخوار بود….»
[۶] الکوفی، احمد بن اعثم متوفای۳۱۴ ق، کتاب الفتوح، ج۵، ص۱۱۵، تحقیق:علی شیری (ماجستر فی التاریخ الاسلامی)، ناشر:دار الاضواء للطباعه والنشر والتوزیع بیروت، الطبعه:الاولی، ۱۴۱۱ه.
گزارش ابنطاووس
مرحوم سید بن طاووس از مقتلنویسان مشهور شیعه در کتاب «لهوف»، بدون ذکر نام این کودک، ماجرای شهادتش را چنین نقل میکند:
«وَ لَمَّا رَاَی الْحُسَیْنُ (علیهالسّلام) مَصَارِعَ فِتْیَانِهِ وَ اَحِبَّتِهِ عَزَمَ عَلَی لِقَاءِ الْقَوْمِ بِمُهْجَتِهِ وَ نَادَی هَلْ مِنْ ذَابٍّ یَذُبُّ عَنْ حَر
- لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.