پاورپوینت خلیل بن فراهیدی
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت خلیل بن فراهیدی دارای ۷۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت خلیل بن فراهیدی،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت خلیل بن فراهیدی :
خلیل بن احمد فراهیدی
خلیل بن احمد فراهیدی از دانشمندان بنام عرصه ادبیات عرب و نیز از حکمای عصر خود بود.
فهرست مندرجات
۱ – ولادت
۲ – شخصیت علمی و اجتماعی
۳ – مذهب
۴ – روایات نقل شده از فراهیدی
۵ – سخنان حکیمانه فراهیدی
۶ – خلیل در کلام دیگران
۷ – مناظرات
۸ – علوم ابتکاری فراهیدی
۸.۱ – علم لغت
۸.۲ – علم عروض
۸.۳ – موسیقی
۸.۴ – علائم حروف
۸.۵ – قواعد ریاضی
۸.۶ – قواعد صرف و نحو
۹ – فرزندان
۱۰ – اساتید
۱۱ – شاگردان
۱۲ – تألیفات
۱۳ – وفات
۱۴ – پانویس
۱۵ – منبع
ولادت
خلیل بن احمد بن عمر بن تمیم، ابو عبدالرحمن، ابو الصفاى فراهیدى یحمدى عتکى أزدى باهلى بصرى نحوى عروضى، در سال ۱۰۰ هجرى در شهر بصره به دنیا آمد.
پدرش بنا بر نقل«شذرات» اولین کسى است که بعد از پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآله) نام او را احمد گذاردهاند.
او از کودکى به علم و دانش علاقه داشت و پدرش نیز، که خود از اهل علم بود، نخستین معلم او بود.
شخصیت علمى و اجتماعى
خلیل یکى از چهرههاى درخشان علم لغت است، ولى متاسفانه بسیارى از دانش پژوهان با گستر شخصیت علمى او آشنا نیستند و او را فقط به عنوان یکى از علماى بزرگ علم نحو مىشناسند.
او عالم نحو و فقه اللغه عرب و واضع علم عروض عربی است. علوم نحو و قرائت و حدیث را در بصره نزد اساتید خود آموخت و لغت را در میان قبائل بدوی یاد گرفت. آشنایی زیادی با علم موسیقی داشت و این آشنایی او منجر به اختراع و وضع قواعد برای علم عروض توسط او شد.
برخى نیز وی را فقط استاد سیبویه مىدانند که جایگاه مهمى را در «الکتاب» سیبوبه به خود اختصاص داده است و شگفتانگیز این که شخصیت علمى خلیل با وجود آنکه بسیارى از معاصران و علماى متاخر از علم و دانش او بهرههاى فراوان بردهاند، هنوز ناشناخته است.
او علاوه بر تخصص در علومى مانند عَروض و ادبیات و شعر و موسیقى، در علم لغت نیز استاد فن بوده است.
او اولین معجم عربی را نگاشته و بنابر اعتراف بسیارى از علما، مبتکر این علم بوده است.
خلیل بن احمد فراهیدى از علماى بزرگ شهر بصره و مورد احترام مردم و علما بود.
او ظاهرى ساده داشت و مانند مردم زندگی مىکرد. شاگردان فراوانى نزد او درس خوانده و به مقامات دنیوى رسیده بودند، اما او زندگى ساده خود را حفظ کرده بود.
حکام و پادشاهان از او دعوت به عمل مىآوردند، اما او نمىپذیرفت و با نشان دادن قطعه نانى خشک به آنان، بىنیازى خود را اعلام مىکرد.
روزى او قصد سفر به خراسان کرد. بیش از سه هزار نفر از مردم بصره به مشایعت او رفتند که در میان آنان علماى فراوانى نیز حاضر بودند.
مذهب
بسیارى از علما مذهب او را شیعه دانستهاند مانند: علام حلی، ابن ادریس، شیخ بهایی، علام مجلسی و علامه میرزا عبد الله افندی صاحب ریاض العلما.
در کتابهاى روایى شیعه نیز از او روایت نقل مىشود. شیخ صدوق در کتاب «الأمالی» و«علل الشرایع» روایتى از او آورده است. او مىگوید: روزى سعید بن اوس انصاری از خلیل بن احمد عروضی مىپرسد: چرا مردم از دور حضرت علی (علیهالسلام) پراکنده شدند، با وجود آنکه همه مقام و منزلت آن حضرت را در اسلام و نزد رسول خدا (صلىاللهعلیهوآله) مىدانستند؟
خلیل پاسخ مىدهد: به خدا سوگند نورانیت حضرت على (علیهالسلام) همه را مبهوت ساخته بود و آن حضرت از همه برگزیدگان مردم بالاتر بود، ولى مردم به کسانى مایلترند که به آنها شبیهتر باشد.
روایات نقل شده از فراهیدی
در کتابهاى روایى روایات فراوانى از او نقل شده که عموما روایات اخلاقى است.
از جمله او مىگوید: زیباترین کلام در فراگیرى علم و دانش سخن حضرت على (علیهالسلام) است که مىفرماید:« قیمه کل امرىء ما یحسن»، یعنى ارزش هر انسان به انداز چیزهایى است که به او زیبایی و نیکویى بخشیده است (از صفات و گفتار و کردار).
[۱] بحار الانوار، محلسی، محمد باقر،ج۷۴،ص۴۰۵
و در روایتى از حضرت رسول خدا (صلىاللهعلیهوآله) مىگوید:« أفضل العباده الفقه و أفضل الدین الورع»، یعنى بهترین عبادت اندیشیدن پیرامون دین و فهم و فراگیرى دین و بهترین دیانت و دیندارى پرهیزگاری و خویشتندارى است.
[۲] بحار الانوار، مجلسی، محمد باقر،ج۱،ص۱۶۷.
سخنان حکیمانه فراهیدی
سخنان حکمتآمیزى از خلیل نقل شده است که اینک به برخى از آنها اشاره مىشود:
۱- او در شأن حضرت على (علیهالسلام) گفته است: «بىنیازى او از همه و نیاز همه به او، دلیل بر این است که او امام همه است.»
[۳] موسوی خوانساری، سیدمحمدباقر، روضات الجنات، ج ۳، ص ۳۰۰
[۴] قمی، عباس، سفینهالبحار، ج ۲، ص ۷۲۱.
۲- همچنین در فضیلت حضرت على (علیهالسلام) سوال شد؛ که جواب داد: «چه میتوان گفت در حق کسی که دوستان و دشمنان فضائل وی را مخفی کردند؟ دوستان از ترس و دشمنان از حسادت. و با همه این ها فضائل و مناقبش شرق و غرب عالم را فرا گرفته است.»
[۵] موسوی خوانساری، سیدمحمدباقر، روضات الجنات، ج۳، ص ۳۰۰
۳- یونس بن حبیب می گوید:
از خلیل بن احمد سوال کردم: چرا اصحاب پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) گویا همگی فرزند یک مادر هستند و علی (علیهالسلام) فرزند مادری دیگر؟ خلیل پاسخ داد: زیرا آن حضرت را تقدّم در اسلام و برتری در عمل و شرف و علاقه به جهاد، از سایرین ممتاز ساخته است.
[۶] محدث الاربلی، کشف الغمه فی معرفه الائمه، ج ۱، ص ۳۹۳، الرضی.
۴- ابوزید نحوی انصاری میگوید:
از ابن احمد سوال کردم که چرا مردم علی را رها کردند در حالی که آن حضرت در پیشگاه پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و مسلمانان جایگاهی بلند داشت و خدماتش به اسلام بسیار زیاد بود؟
خلیل (در پاسخ گفت): زیرا خداوند او را از دیگران جدا کرده و مردم به اشباه و نظایر خود، متمایل هستند. آیا این شعر را شنیدهای:
هر گروهی به مانند و شبیه خود متمایل است؛ آیا ندیدی فیل را که با فیل الفت و تمایل دارد.
[۷] صدوق، محمد ابن علی، امالی، ج ۱، ص ۳۰۰.
۵- با کسى که با تو مساوى نیست، راه نرو و با کسى که او را دوست ندارى، همنشین نشو و درباره چیزى که فایدهاى براى تو ندارد، سخن نگو.
۶- علم، بخشى از خود را به تو نخواهد داد، مگر آنکه تو تمام وجودت را به او بدهى.
۷- باصفاترین لحظ ذهن انسان، وقت سحر است.
۸- کاملترین لحظه عمر انسان از نظر عقل و ذهن، چهل سالگى است و این سنى است که پیامبر (صلىاللهعلیهوآله) در آن به پیامبرى رسید.
۹- انسان مال را براى سه نفر دشمن جمع مىکند، شوهر آینده همسر، شوهر دختر و زن فرزند و انسان عاقل، زادى براى آخرت خود جمع مىکند نه براى اینها.
۱۰- پاسخ گو، قبل از پاسخ فکر مىکند، نه بعد از آن.
خلیل در کلام دیگران
۱- سفیان بن ثوری اظهار میدارد:
کسی که دوست دارد نگاه کند به مردی که از طلا و مشک آفریده شده، به خلیل بن احمد نظر کند.
[۸] حموی، یاقوت بن عبدالله، معجم الادباء، ج ۳، ص ۱۲۷۰.
۲- ابو طیب لغوی (متوفای ۳۵۱ هـ . ق) بیان داشته است:
مانند خلیل، یافت نشد؛ نه قبل از او و نه بعد از او.
[۹] اللغوی الحلبی، عبد الواحد بن علی، مراتب النحویین، ص ۲۷.
۳- جلال الدین سیوطی (متوفای ۹۱۱ هـ . ق) ادیب نامی جهان عرب و اسلام میگوید:
خلیل بن احمد ضرب المثل تقوا در زمان خود بود؛ چرا که همه مردم بر این باور بودند که بعد از صحابه رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) با تقواتر از وی وجود ندارد. او خیرخواه، متواضع و با عفت بود.
[۱۰] سیوطی، جلالالدین، بغیه الوعاه، ج ۱، ص ۵۵۸.
۴- نضر بن شمیل میگوید:
با آن که خلیل بصری میتوانست اموال زیادی گردآوری نماید در بعضی مواقع حتی یک فلس (پول رایج آن زمان) در بساط نداشت. او با تمام مشقت در نیستانهای بصره روزگار میگذراند و این در حالی بود که شاگردانش به وسیله علومی که از وی آموخته بودند توانستند ثروت زیادی جمعآوری نمایند. خلیل بن احمد، در فراسوی تعلیم و تعلم به مبارزه با خصم درون و برون نیز اشتغال داشت به گونه ای که یک سال به حج مشرف میشد و سال در جهاد شرکت میکرد.
[۱۱] حموی، یاقوت بن عبدالله، معجم الادباء، ج ۳، ص ۱۲۷۱.
۵- توجی (از ادیبان عرب) میگوید:
ادیبان تمام نواحی، در مکه گرد آمده بودیم و در مورد دانشمندان جهان عرب سخن میراندیم و هر کس در برتری ادیب شهر خود بر سایرین تکلم میکرد؛ تا آن که ذکر خلیل به میان آمد. آنگاه ملاحظه کردیم تمام ادیبان و دانشمندان حاضر در مجلس، او را با تقواترین مردم و کلید دانشها و به وجود آورنده تحول و دگرگونی در علوم دانستند.
[۱۲] مراتب النحویین، ص ۲۹
.
۶- ابن معتز (متوفای ۳۱۸ هـ . ق) میگوید:
خلیل ابن احمد، داناترین مردم در نحو و دیگر علوم و دقتش از همگان بیشتر است. وی استاد همه مردم زمان خود و بدون رقیب محسوب میگردد.
[۱۳] ابن المعتز، عبدالله بن محمد، طبقات الشعراء، ج ۱، ص ۹۵ .
۷- سیرافی، بزرگ ادیب عرب (متوفای ۳۶۸ ه. ق) بیان میدارد:
تخصص خلیل در نحو و استخراج مسائل آن به نهایت رسیده بود.
[۱۴] سیرافی، قاضی ابوسعید حسن بن عبدالله، اخبار النحویین و البصریین، ص ۳۱.
۸- حمزه بن حسن اصفهانی (متوفای ۴۶۰ هـ . ق) میگوید:
احمد بن طیب که فیلسوف زمان خود بود خلیل بن احمد را جزء فلاسفه اسلامی میشمرد.
[۱۵] اصفهانی، حمزه بن حسن، التنبیه علی حدوث التصحیف، ص ۱۹۵.
مناظرات
۱- خلیل مناظراتى نیز با علما داشته است. آوردهاند روزى خلیل و عبد الله بن مقفع با هم گفتگو مىکردند. پس از آن دیدار، از خلیل پرسیدند ابن مقفع را چگونه یافتى؟ او پاسخ داد علم او را بیش از عقلش یافتم. از ابن مقفع پرسیدند تو خلیل را چگونه یافتى؟ او پاسخ داد عقلش را بیش از علمش یافتم.
[۱۶] حموی، یاقوت بن عبدالله، معجم الادباء، ج ۳، ص ۱۲۶۸
۲- نضر بن شمیل می گوید: نزد یونس (از ادیبان عرب) نشسته بودیم که یکی از شاگردانش نزد وی آمد و مسألهای طرح کرد. وقتی او رفت ما در حالی که از سوالش تعجب کرده بودیم بر وی ایراد علمی گرفتیم. خلیل که در مجلس حاضر و تا آن زمان ساکت بود ما را مخاطب قرار داد و گفت: اگر او این ایراد را بر شما میگرفت چه میگفتید؟ گفتیم: چنین پاسخ میدادیم. و دوباره خلیل چنین گفت: اگر او چنین جواب میداد چه میگفتید؟ گفتیم: چنان پاسخ میدادیم. پیوسته خلیل بر ما اشکال گرفت تا از جواب عاجز ماندیم و همه محکوم شدیم. پس در فکر فرو رفتیم.
آن گاه خلیل گفت: برای پاسخ دهنده سزاوار نیست که بعد از پاسخ شروع به فکر کردن نماید و سپس اظهار داشت:
من هرگز پاسخ ندادم مگر بعد از آن که تمام جوانب و ایرادات و اعتراضاتی را که ممکن است تصور شود نیز ملاحظه کردم.
[۱۷] عبدالله بن أسعد، مرآه الجنان وعبره الیقظان فی معرفه ما یعتبر من حوادث الزمان، ج ۱، ص ۲۸۳
۳- وقتی خلیل وارد بصره شد تصمیم گرفت با ابوعمرو بن علا (ادیب بصره) مناظره نماید؛ ولی بعد از ورود در مجلس درس او، سکوت کرد و سپس از آن جا خارج شد. از وی سوال شد: چه چیز تو را از مناظره منع کرد؟
پاسخ داد: نگاه کردم و دیدم ابوعمرو مدت پنجاه سال است که ریاست حوزه درسی بصره را عهدهدار است. ترسیدم او از پاسخ گفتن به من عاجز شود و آبروی چندین سالهاش در این شهر از بین برود، بدین جهت سکوت کردم.
[۱۸] عبدالله بن أسعد، مرآه الجنان وعبره الیقظان فی معرفه ما یعتبر من حوادث الزمان، ج ۱، ص ۲۸۴
۴- خلیل بن احمد از کنار گروهی رد شد و شنید در مذمت وی سخن میگویند؛ اما بدون آن که کدورتی از آنان در دل گیرد اشعاری را زیر لب سرود که مضمون آنها این است:
نفس خود را وادار مینمایم تا از خطای دیگران بگذرد هر چند خطایشان زیاد باشد؛ چرا که تمام مردم یکی از سه گروه هستند: گروه برتر از من، که در این صورت رعایت حق آنان و ادب بر من لازم است. گروه مساوی با من، پس بخشش لغزش آنان موجب برتری من خواهد شد. گروه پایینتر از من که بخشیدن جرم آنان و خودداری از پاسخ، موجب حفظ آبروی من خواهد گردید، هر چند سرزنش کنندگان ملامتم نمایند.
[۱۹] مرزبانی، یوسف بن احمد، نورالقبس، ص ۵۷
۵- ایوب بن متوکل (استاد خلیل) اظهار میدارد:
هرگاه خلیل، مطلبی را به کسی تعلیم مینمود هرگز چنین وانمود نمیکرد؛ ولی اگر از کسی چیزی میآموخت، مینمایاند که از او استفاده کرده است.
[۲۰] شمسالدین، ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج ۷، ص ۴۳۰
علوم ابتکارى فراهیدی
خلیل از دانشمندان بزرگ دوران خود به شمار مىآید و اختراع برخى از علوم را به وى نسبت دادهاند، مانند:
علم لغت
وى با نگارش
- لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.