پاورپوینت خلوت (عرفان)


در حال بارگذاری
23 اکتبر 2022
فایل فشرده
2120
5 بازدید
۶۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت خلوت (عرفان) دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت خلوت (عرفان)،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت خلوت (عرفان) :

پاورپوینت خلوت (عرفان)

خلوت عرفانی، دوری‌ گزیدن از خلق برای متوجه ساختن دل و جان به حضرت حق و سخن‌گفتن با او برای نیل به مقام قرب است. در این مقاله به بررسی خلوت و مفاهیم مرتبط با آن از دیدگاه عرفان اسلامی پرداخته می‌شود.

فهرست مندرجات

۱ – چکیده
۲ – مقدمه
۳ – اقسام خلوت
۴ – فواید خلوت‌نشینی
۵ – مفاهیم مرتبط با خلوت عرفانی
۵.۱ – عزلت
۵.۲ – رهبانیت
۵.۲.۱ – معنای رهبانیت
۵.۲.۲ – کلام امیرالمومنین
۵.۳ – تفرید
۵.۴ – چله‌نشینی
۵.۴.۱ – ذکر دو مسأله
۵.۴.۲ – برداشت در عرف
۵.۵ – اعتکاف
۵.۵.۱ – آیات مربوط به اعتکاف
۶ – نتیجه‌گیری
۷ – فهرست منابع
۸ – پانویس
۹ – منبع

چکیده

در این مقاله به بررسی خلوت و مفاهیم مرتبط با آن از دیدگاه عرفان اسلامی پرداخته می‌شود. «خلوت» حصار عبودیت و بنای سلوک راه دین و از آداب و ارکان سلوک در عرفان است که در قرآن، سیره پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)، ائمه اطهار (علیهم‌السلام) و عارفان بزرگ به عنوان یکی از عوامل مهم در پرورش روح و تهذیب نفس با عناوینی از جمله: عزلت، چله‌نشینی، اعتکاف و. . . مطرح گردیده است. «خلوت» برای سالک، بستری مناسب جهت رهایی از آشفتگی‌ها و تعلقات دنیوی ایجاد می‌کند، تا متوجه‌ عالم غیب و وحدت گردد. از آن‌جا که دین اسلام دین میانه‌رویی است و با جدایی فرد از جامعه مخالف است، سالک حقیقی را کسی می‌داند که در بطن جامعه، آلوده نگردد، از این‌رو خلوت‌گزینی نادرست و به دور از مسئولیت‌های اجتماعی را مذموم می‌شمارد. معنای حقیقی و باطنی خلوت در واقع تمرین و تمرکز برای رهایی از تکثرات دنیوی و دائم‌الحضور بودن خداوند در تمامی عرصه‌های فردی و اجتماعی است.

مقدمه

از اعمالی که در حوزه فردی جهت تعالی روح اهمیت فراوانی دارد، درون‌نگری و خودشناسی است. این درون‌نگری در هر نوعی از عرفان روش و ویژگی‌های خاصی می‌طلبد، اما در عرفان اسلامی، خود‌شناسی با تزکیه درون و کسب معرفت صورت می‌گیرد. برای این منظور عارفان برپایه ی آموزه‌های قرآنی و عرفانی جهت رسیدن به این مقام، به سیر و سلوک و آدابی خاص اشاره کرده‌اند که از دامنه تعلقات حسی نفس می‌کاهد و قلب را از تشویش، تفرقه و تکثرات دنیوی می‌رهاند، تا دل با تمام وجود به خدای سبحان توجه و تمرکز پیدا کند. در واقع، هدف سلوک رسیدن به نقطه مرکزی اعتدال است. همه ی حکمت‌ها و توصیه‌های اهل عرفان جهت قراردادن طبع آدمی در هسته اعتدال است. در این میان، یکی از این ریاضت‌های «خلوت» است. خلوت عصاره‌ سیر و سلوک عرفانی است.
خلوت عارفانه، دوری‌گزیدن از خلق برای متوجه ساختن دل و جان به حضرت حق و سخن‌گفتن با او برای نیل به مقام قرب است. پس خلوت گزیدن از خلق برای قرب به حق است. البته تنها در خلوت دوری از خلق مراد نیست گاهی فرد در میان جمع است، اما در اثر تفکر در خویش، مراقبه نفسانی خاصی دارد که این عمل می‌تواند در میان جمع هم حاصل گردد. چنین نقل شده که خلوت عبارت است از: مجموعه‌ای از چند گونه مخالفت با نفس و تحمل ریاضت، از کم‌خوری طعام، کم‌گویی، روزه و مداومت بر ذکر و نفی خواطر.

[۱] سجادی، سیدجعفر، فرهنگ اصطلاحات و تعبیرات عرفانی، انتشارات طهوری، ص۳۵۹، (۱۳۸۹).

به گفته محی‌الدین ابن عربی «میراث خلوت شناخت دنیا، میراث کم‌گویی شناخت هوای نفس، میراث کم‌خوری شناخت شیطان و میراث کم‌خوابی معرفت نفس است».

[۲] ابن عربی، محی‌الدین، فرهنگ اصطلاحات عرفانی، ترجمه گل بابا سعیدی، تهران، نشر شفیعی، ص۳، (۱۳۸۳).

اقسام خلوت

خلوت ظاهر و خلوت باطن:
از شیوه‌های مناسب برای کسب انس با خداوند خلوت است. سالک، طالب خلوت و عزلت است. زیرا مصاحبت مردم، دل او را از توجه کامل به خدا مشغول می‌سازد. از معانی خلوت، دوری گزیدن ظاهری و باطنی از غافلان است. محی‌الدین در بیان انواع خلوت چنین می‌گوید: «عزلت را دو قسم است، عزلت مریدین بالاجسام از مخالطت اغیار و عزلت محققین به دل از اکوان».

[۳] حسینی طهرانی، سیدمحمدحسین، رساله لب اللباب در سیر و سلوک اولی‌الالباب، مشهد، نشرعلامه طباطبایی، ص۱۲۹، (۱۳۴۵).

به گفته اکثر بزرگان عرفان، این مطلب اشاره به خلوت عام و خاص دارد و قائل به دوگونه خلوت شده‌اند: خلوت ظاهر که همان خلوت فیزیکی است به قصد خودسازی و خلوت باطن که حفظ دل، جمعیت خاطر و در واقع دائم‌الحضور بودن است. موید دو قسم ظاهر و باطن در خلوت می‌تواند سخن نجم‌الدین کبری باشد که می‌گوید:
«و ارفع احوال عزلت، خلوت است حتی برملا اعلی؛ چراکه آن به قدر بعد توست از خلق که موجب قرب حق شود، ظاهراً و باطناً».

[۴] کبری شیخ، نجم‌الدین، اصول العشره، ترجمه و شرح عبدالغفور لاری، به کوشش نجیب مایل هروی، تهران، نشر مولی، ص۵۵، (۱۳۶۳).

خلوت باطنی و واقعی، انسان را به اعماق قلمروی معرفت می‌برد و به قلمروی خدمت باز می‌گرداند. چنانکه سالک پس از طی کردن این آداب و سیر و سلوک، به مقاماتی والا دست یافته و شایسته دریافت اسرار و حقایق می‌شود و با آشکار شدن علوم باطنی به کشف، شهود، بینش و بصیرت می‌رسد. زیرا در این سیر عرفانی، وی از دامنه تعلقات پا فراتر نهاده و روح و قلب خویش را با رهاندن از تشویش‌ها و آشفتگی‌ها برای وصال به معبود فراهم می‌سازد. از آنجایی که اسلام، دین میانه‌رویی است و با تفکیک فرد و گوشه‌گیری از جامعه مخالف است، سالک راه حق را کسی می‌داند که در بطن جامعه آلوده نگردد و به مسئولیت‌ها و وظایف اجتماعی عمل کند و در عین حال بتواند به جنبه باطنی خلوت اهتمام ورزد که زمینه‌ساز مقام و منزل مراقبه است.
خلوت از امور بنیادین و ارکان سیر و سلوک و دوری از خلق است تا انقطاع و جمعیت خاطر برای سالک میسر گردد. عارفان فواید بسیاری برای خلوت‌نشینی بر شمرده‌اند. در قرآن به بیان فواید خلوت کردن در دل شب اشاره شده و این‌که بیداری در شب بهتر و استوارتر است؛ چراکه در طول روز تمرکز و فرصت کافی برای خلوت وجود ندارد:
«اِنَّ نَاشِئَهِ الَلیلِ هِیَ اَشَدُّ وَطاً وَاَقوَمَ قِیلَا اِن لَکَ فِی النَّهارِ سَبحًا طَوِیلًا وَ اذکُرُ اسمِ رَبِّکَ وَ تَبَتَّل اِلَیهِ تَبتِیلَا؛

[۵] مزمل/سوره۷۳، آیه۵.

بی‌تردید عبادتی که در دل شب انجام می‌گیرد، پایدارتر و گفتار در آن استوارتر و درست‌تر است. تو را در روز (برای مشاغل فراوان معنوی و هدایت مردم و حل مشکلات نیازمندان) رفت‌وآمدی طولانی است، پس ساعت‌های شب برای عبادت فرصتی بهتر است».
در حدیث از امام صادق (ع) نیز درباره فایده خلوت چنین آمده است:
«صَاحِبُ العُزلَهِ مُتِحصِّنٌ بِحُصنِ اللهِ وَ مُحتَرِسٌ بِحِرَاسَتِهِ فَیَا طُوبَی لِمَن تَفَرَّدَ بِهِ سِرًّا وَ عَلاَنِیَّهٍ؛

[۶] مجلسی، محمد‌باقر، بحارالانوار لدرر اخبار الائمه الاطهار، تهران، نشر اسلامیه، ج۷۰، ص۱۱۰، (۱۳۷۷).

هرکه عزلت و گوشه‌گیری اختیار کرد، متحصن شد به حصار عافیت و خود را به حفظ و حراست الهی کشید، پس خوشا به حال کسی که متفرد و یگانه شد به خدای خود و به ظاهر و باطن، متوجه او شد و به او مستانس و از غیر او متوحش گردید. ».
بسته‌شدن درهای حواس پنج‌گانه، مهم‌ترین سازوکاری است که در هنگام خلوت‌نشینی، سالک را برای آغاز دریافت‌های عالی روحانی آماده می‌کند. «در خلوت، حواس آدمی از دریافت محرکاتی که موجب تهییج قلب می‌شوند، مصون می‌گردد و در نتیجه، ناچار به انجام اعمالی نمی‌گردد که این تحریکات داعی آن‌ها هستند».

[۷] ابوطالب مکی، محمد بن علی، قوت‌القلوب، قاهره، ناشرمطبعه الانوار المحمدیه، ج۲، ص ۹۸، (۱۴۰۵).

وقتی حواس ظاهر از عمل و فعالیت خود معزول می‌شوند، مجالی برای فعالیت بهتر حواس باطن پدید می‌آید و احتمال این بیش‌تر می‌شود که درهای غیب بر روی سالک گشوده شود.

فواید خلوت‌نشینی

فواید مختلف دیگری برای خلوت نشین یادآوری شده، که عبارت است از:
۱. رهایی‌یافتن از ریا؛
۲. رهایی‌یافتن از مردم و حفظ دین؛
۳. رهایی از گناهان مردم؛
۴. مجالی برای تمرکز و تفکر؛
۵. خودشناسی؛
۶. محاسبه.

مفاهیم مرتبط با خلوت عرفانی

از مفاهیمی که به انسان کمک می‌کند تا بستر مناسبی برای درک شناخت عمیق خداوند پیدا کند و از تعلقات دنیوی و منیّت خود دور شود خلوت است. مفهوم خلوت باید به خوبی تبیین گردد تا معنای آن با رهبانیت و گوشه‌نشینی مذموم، مشتبه نگردد. تا این‌که خلوت‌گزینی مقدمه‌ای باشد برای حضور در اجتماع نه این‌که عاملی گردد برای دور ماندن از مسئولیت‌های اجتماعی. در اینجا به تبیین برخی از مفاهیم مرتبط با خلوت عرفانی پرداخته می‌شود که عبارتند از: عزلت، رهبانیت، تفرید، چله‌نشینی و اعتکاف.

عزلت

ابن عربی خلوت و عزلت را گوشه‌گیری وکناره‌گیری و برکنارشدن می‌داند.

[۸] ابن عربی، محی الدین، فرهنگ اصطلاحات عرفانی، ترجمه گل بابا سعیدی، تهران، نشر شفیعی، ص۲۶۲، (۱۳۸۳).

«خلوت که در عرف دین و عرفان عزلت نیز نامیده می‌شود، یک صورت متعالی از تنهایی گزیدن و کناره‌گیری و دوری‌گزینی از خلق است؛ به گونه‌ای که سالک غیر خدای سبحان را نبیند».

[۹] کاشانی عزالدین، محمود بن علی، مصباح الهدایه و مفتاح الکفایه، تصحیح: استاد علامه جلال الدین همایی، نشر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ص۱۳۲.

در تعریف عزلت چنین گفته شده: «عزلت گوشه‌گیری و کناره‌گیری و برکنارشدن و منفصل‌شدن است و مشایخ طریقت، عزلت، خلوت، انقطاع و انزوا را از آن جهت اختیار کرده‌اند تا حواس ظاهر بسته شود و از اعمال خود معزول گردند، که هر حجابی که به روح انسانی رسد او را از مشاهده جمال مولی محجوب گرداند».

[۱۰] سجادی، سیدجعفر، فرهنگ اصطلاحات و تعبیرات عرفانی، انتشارات طهوری، ص۱۳۳، (۱۳۸۹).

برخی از محققان، خلوت و عزلت را مترادف هم دانسته‌اند و برخی نیز میان آن دو فرق نهاده و گفته‌اند: عزلت، عزلت از خلق و اغیار است. درحالی‌که خلوت، عزلت از نفس است

[۱۱] سهروردی، شیخ شهاب الدین ، عوارف المعارف، بیروت، نشردارالکتب العربیه. (۱۹۶۶)، ص ۴۲۴.

با این معنی می‌توان نتیجه گرفت که مرتبه عزلت بالاتر از خلوت است. در تعریف این واژه یکی از عارفان می‌گوید:
«خلوت صفت اهل صفوت است و عزلت از نشانه‌های وصلت و عزلت اندر حقیقت جدا باز شدن از خصلت‌های نکوهیده است؛ زیراکه تأثیر در بدل کردن صفات نکوهیده است به صفات پسندیده، نه دور شدن از وطن و برای این گفته‌اند که عارف کیست؟ گفتند: «کائنٌ بائنٌ» با مردمان بودن به ظاهر و از ایشان دور بودن به سرّ.

[۱۲] قشیری، شیخ ابوالقاسم، رساله قشیریه، ابوعلی حسن بن احمد عثمانی، تصحیح بدیع الزمان فروزانفر، تهران، نشرزوار، ص۱۵۴، (۱۳۸۸).

به این معنی که عارف هم دارای خلوت است و هم به عزلت می‌پردازد، عده‌ای از عرفا خلوت باطنی را همان عزلت می‌دانند. ابن عربی نیز چنین می‌گوید: «اما خلوت‌نشین را می‌باید که پیش از خلوت، عزلت اختیار کند و نفسش را به انفراد و قلت طعام و کلام و منام امتحان کند. وقتی که نفس را کامیاب یافت، آنگاه به خلوت درآید و به ذکر بپردازد و خاطر را جمع سازد تا آن‌که نفس ناطقه‌ او از هیکل جسمانی منسلخ گردد و در بحر محبت غرق گردد. پس مراد از عزلت (که مقدمه‌ خلوت است) تمرین نفس است بر انفراد و قلّت طعام و منام و کلام و حفظ قلب از خواطر متعلقه به اکوان».

[۱۳] ابن عربی، محی‌الدین، اسرار الخلوه، به کوشش نجیب مایل هروی، تهران، مولی، ص۹، (۱۳۸۲).

بنابراین با وجود مناسبت مفهومی میان عزلت و خلوت، سالک ابتدا باید عزلت اختیار کند و از خود و ماسوی‌الله فارغ شود و به مراقبه نفس و ریاضت بپردازد و سپس به خلوت رفته و آداب خلوت را انجام دهد. بنابراین اگر انسان از مشغله‌ها و تشویش‌های مختلف ذهنی و مادی رهایی یابد و با مراقبه، محاسبه، تفکر و عبادت صحنه قلب خویش را آماده کند، آنگاه به توفیق الهی نائل می‌آید و سالک الهی چیزی را می‌فهمد که او را آرام می‌کند و هیچ‌گاه از گوهر اصلی خود غافل نمی‌گردد. اما آنچه باید مورد عنایت قرار گیرد این است که مبادا خلوت و عزلت، رنگی از رهبانیت به خود بگیرد و سالک را از شریعت نورانی اسلام منحرف گرداند و به وادی ریاضت مذموم کشاند.

رهبانیت

درک صحیح از مفهوم رهبانیت در قرآن کریم و روایات ائمه (علیه‌السّلام) اهمیت فراوانی دارد. رهبانیت به معنای انزوا و گوشه‌نشینی است. در اسلام رهبانیت و گوشه‌نشینی مذموم وجود ندارد. آنچه در اسلام وجود دارد زهد و ریاضت است. ریاضت به معنای خودسازی، تعلیم و تربیت و جهاد با نفس است. اغلب ریاضت شرعی تحت عنوان زهد نامیده می‌شود که همان ساده‌زیستی و ترک کاری بر خلاف میل و رغبت است. این زهد و ریاضت با معنای رهبانیت مذموم در تعارض است. در برخی از آیات و روایات می‌یابیم که رهبانیت در مفهوم اصلی مورد مدح و تمجید قرار گرفته است. مصداق این مطلب، حدیث پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) است که می‌فرمایند: رهبانیت امت من هجرت، جهاد، روزه، حج و عمره است. اما باید دقت داشت مفهوم رهبانیت از آن دسته مفاهیمی است که در طول تاریخ در شرایط مختلف به معانی انحرافی و مذمومی دچار شده و در عرف تلقی ناپسندی از آن می‌رود. در واقع، این واژه دارای دو مفهوم مثبت و منفی است.

معنای رهبانیت

واژه رهبانیت در لغت‌نامه دهخدا آمده است: «به معنای زهد ترسایان که بازداشتن نفس باشد از حظوظ و لذات، چنانکه نکاح نکنند و غذای لذیذ و خوب نخورند».

[۱۴] دهخدا، علی‌اکبر، فرهنگ فارسی، تهران، ناشر موسسه انتشارات و چاپ دانشگاه تهران، ج۸، ص۱۰۹۷۵، (۱۳۷۳).

در خصوص واژه‌ رهبانیت در تفسیر نمونه و در آیه ۲۷ سوره «حدید»

[۱۵] حدید/سوره۵۷، آیه۲۷.

آمده است که:
«به نظر می‌رسد رهبانیت که از ماده رهبه به معنی ترس از خدا گرفته شده در آغاز مصداقی از زهد و بی‌اعتنایی نسبت به دنیا بود، اما سپس به تحریف‌های گسترده‌ای کشیده شد. از این آیه استفاده می‌شود که رهبانیت در آیین مسیح نبوده و پیروانش آن را بعد از او ابداع کردند، اما در آغاز نوعی زهدگرایی و از ابداع‌های نیک محسوب می‌شد، مانند بسیاری از مراسم و سنت‌های حسنه‌ای که هم اکنون در میان مردم رایج است و کسی نیز روی آن به عنوان تشریع و دستور خاص شرع تکیه نمی‌کند، اما این سنت در ادامه به انحراف گرایید و آلوده با اموری مخالف فرمان الهی و حتی گناهان زشتی شد».

[۱۶] مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، نشر دارالکتب الاسلامیه، ج۲۳، ص۳۹۷، (۱۳۷۴).

واژه ی رهبانیت و مشتق‌های آن دوازده بار در قرآن آمده‌اند که چهار مورد آن درخصوص رهبانیت مسیحی است. در آیه ۸۲ سوره مائده خداوند از راهبان حقیقت جو، زهد و تواضع‌شان تمجید می‌کند و آن‌ها را نزدیک‌ترین دوستان به پرهیزگاران معرفی و می‌فرماید: لَتَجَدَّنَّ اَشَدَّ النَّاسَ عَدَاوَهً لِلَّذِینَ آمَنُوا الیَهُودُ وَ الَّذِینَ اَشرِکَوا وَ لَتَجَدَنَّ اَقرَبَهُم مَوَدَّهً الِلَّذِینَ آمَنِوا الَّذِینَ قَالُوا اِنَّا نَصَارَی ذَلِکَ بِاَنَّ مِنهُم قِسِّیسِینَ وَ رُهبَانًا وَ اَنَّهُم لَایَستَکبَرُون.

[۱۷] مائده/سوره۵، آیه۸۲.

هرآینه دشمن‌ترین مردم نسبت به مسلمانان یهود و مشرکان را خواهی یافت و با محبت‌تر از همه کس با اهل ایمان آنان را که گویند ما نصرانی هستیم این دوستی نصاری نسبت به مسلمین بدین سبب است که برخی از آن‌ها دانشمند و پارسا هستند و آن‌ها تکبر و گردن‌کشی بر حکم خدا نمی‌کنند.

کلام امیرالمومنین

امیرالمومنین (علیه‌السّلام) نیز در وصف شیعیان می‌فرماید: آنان کسانی هستند که لبان‌شان از تشنگی خشکیده، شکم‌هایشان از گرسنگی به پشتشان چسبیده و چشم‌هایشان از شب زنده‌داری اشکی و ضعیف شده است؛ رهبانیت از وجودشان می‌تراود و خشیت همواره آنان‌را راهنمایی می‌کند.

[۱۸] مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار لدرر اخبار الائمه الاطهار، تهران، نشر اسلامیه، ج۲۶، ص۷۵، (۱۳۷۷)،

در روایت دیگر آمده است که امیرالمومنین علی (علیه‌السّلام) درباره ی اوصاف شیعه به نوف بکالی می‌فرمایند: ای نوف شیعیان من افراد حلیم، عالمان به خدا و دین او، عاملان به فرمان او و هدایت‌یافتگان به محبت اویند، رهبانیت در صورت‌ها و سیماهایشان پیدا است.

[۱۹] مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار لدرر اخبار الائمه الاطهار، تهران، نشر اسلامیه، ج۶۵، ص۱۷۷، (۱۳۷۷).

بنابراین این دسته از آیات و روایاتی هستند که در آن‌ها از رهبانیت تمجید شده و از آن به عنوان نشانه‌های فرد پرهیزگار یاد می‌کنند. اما در برخی از آیات قرآنی به مفهوم مذموم واژه رهبانیت اشاره می‌شود. مانند آیه ۲۷ سوره حدید که می‌فرماید : «ثمُ‌َّ قَفَّیْنَا عَلیَ ءَاثَارِهِم بِرُسُلِنَا وَ قَفَّیْنَا بِعِیسیَ ابْنِ مَرْیَمَ وَ ءَاتَیْنَهُ الْانجِیلَ وَ جَعَلْنَا فیِ قُلُوبِ الَّذِینَ اتَّبَعُوهُ رَأْفَهً وَ رَحْمَهً وَ رَهْبَانِیَّهً ابْتَدَعُوهَا مَا کَتَبْنَاهَا عَلَیْهِمْ إِلَّا ابْتِغَاءَ رِضْوَانِ اللَّهِ فَمَا رَعَوْهَا حَقَّ رِعَایَتِهَا فََاتَیْنَا الَّذِینَ ءَامَنُواْ مِنهُْمْ أَجْرَهُمْ وَ کَثِیرٌ مِّنهُْمْ فَاسِقُون؛

[۲۰] حدید/سوره۵۷، آیه۲۷.

سپس پیامبرانمان را پس از ایشان فرستادیم و عیسی بن مریم را از پی آن‌ها روانه کردیم و به او انجیل را دادیم و در دل پیروانش رأفت و رحمت نهادیم و رهبانیتی که به بدعت آورده‌اند ما برآنها مقرر نکرده‌ایم، اما در آن خشنودی خدا می‌جستند، ولی حق آن‌را بسزا نگذاردند. ما از آن میان به کسانی که ایمان آورده بودند، پاداش دادیم اما بیشترین‌شان نافرمان بودند».
در تفسیر این آیه از جمله بدعت‌های زشت مسیحیان در زمینه رهبانیت، تحریم ازدواج برای مردان و زنان تارکِ دنیا بود و دیگر انزوای اجتماعی و پشت پازدن به وظایف انسان در اجتماع و انتخاب صومعه‌ها و دیرهای دور‌ افتاده برای عبادت و زندگی در محیطی دور از اجتماع؛ سپس مفاسد زیادی در دیرها و مراکز زندگی رهبان‌ها به وجود آمد. بدین‌سان اسلام به شدت رهبانیت را محکوم کرد، چنانکه رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فرمود: خداوند متعال رهبانیت را برای امت من مقرر نداشته، رهبانیت امت من جهاد در راه خدا است».

[۲۱] مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، نشر دارالکتب الاسلامیه، ج۲۳، ص۳۹۹، (۱۳۷۴).

در حدیث معروفی می‌خوانیم: فرزند «عثمان بن مظعون» از دنیا رفته بود و او بسیار غمگین شد، تا آن‌جا که خانه‌اش را مسجد قرار داد و مشغول عبادت شد (و هر کاری را جزء عبادت ترک گفت) این خبر به رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) رسید، او را احضار کرده و فرمود: «یَا عُثمَان! اِنَّ اللهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی لَم یَکتُب عَلَینَا الرُّهبَانِیَّهِ، اِنَّمَا رُهبَانِیَّهِ اُمَّتِی الجَهادِ فِی سَبِیلِ اللهِ. ای عثمان! خداوند متعال رهبانیت را برای امت من مقرر نداشته، رهبانیت امت من جهاد در راه خداست».

[۲۲] مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار لدرر اخبار الائمه الاطهار، تهران، نشر اسلامیه، ج۷۰، ص۱۱۵، (۱۳۷۷).

در آیه ۸۲ سوره مائده، راهبان را نزدیک‌ترین دوستان مسلمانان معرفی می‌کند، اما بیان صفات مذموم برخی از راهبان در آیاتی از سوره توبه و آیات پایانی حدید از سیاق آیات معلوم است، چراکه نبود رعایت حق رهبانیت از انحرافاتی است که در روایات ناظر بر نفی رهبانیت آمده و از شواهدی است که ما را به نگاه دیگری از این مسأله سوق می‌دهد و آن این است که این مفاهیم دو‌گونه رهبانیت را مطرح می‌کنند: یکی رهبانیت ممدوح و یکی رهبانیت مذموم.
از مجموعه مطالب بالا می‌توان نتیجه گرفت که حدیث مشهور پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) که می‌فرمایند: «لَا رُهبَانِیِّهً فِی إِلاسلاَمِ».

[۲۳] شیخ صدوق، محمد بن علی، الامالی، آیت‌الله کمره‌ای، بی جا، انتشارات کتابخانه اسلامیه، ص۶۵۵، (۱۳۶۲).

نفی رهبانیت ناظر به نوع خاصی از رهبانیت است که همان شیوه افراطی آن بوده و در اسلام نهی شده است. در مقابل آن زهدگرایی و رهبانیت معقول و پسندیده جانبداری شده است. بنابراین در اسلام با رهبانیتی ممدوح که شاخص‌هایی مانند زهد، جهاد با نفس و اعتکاف داشته باشد نه تنها مخالفت نشده، بلکه تصدیق شده و از چنین کسانی تمجید نیز می‌شود.

تفرید

تفرید از جمله مفاهیم مرتبط با خلوت است. تفرید از روش‌های تربیتی در سیر و سلوک است. در لغت‌نامه دهخدا واژه تفرید چنین آمده است: «یگانه‌کردن و گوشه‌گرفتن و خلوت‌گزیدن جهت رعایت امر و نهی».

[۲۴] دهخدا، علی‌اکبر، فرهنگ فارسی، تهران، ناشر موسسه انتشارات و چاپ دانشگاه تهران، ج۴، ص ۵۹۹۹، (۱۳۷۳).

درباره تفرید نیز تعریف‌های زیادی بیان شده که به برخی از آن‌ها اشاره می‌کنیم: «تفرید از فرد است و فرد کسی است که یگانه باشد و تفرید آن است که از اَشکال خود فرد گردد، یعنی از امثال و اقران خود فرد گردد و با هیچ انسان نیآرامد؛ چنانکه مجنون که از محبت لیلی با وحوش و سبع مجانست گرفت و از مردمان نفرت گرفت».

[۲۵] سجادی،، سیدجعفر، فرهنگ اصطلاحات و تعبیرات عرفانی، انتشارات طهوری، ص۱۳۱، (۱۳۸۹).

نیز گفته‌اند: «تفرید به فتح اول در لغت به معنی یگانه‌کردن و تنها‌ گردانیدن است و در اصطلاح، قطع تعلقات باطنی و وقوف توست به حق با تو و این هنگامی است که حق به حکم و فرمان عین قوای عبد باشد چنان‌که رسول اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فرمود: کُنتُ سَمعاً وَ بَصَراً».

[۲۶] گوهرین، سیدصادق، شرح اصطلاحات تصوف، انتشارات زوار، ص ۲۴۱، (۱۳۶۸).

تفرید از معقولات و محبوب‌های معنوی گذشتن و به یکی رسیدن است؛ توحید، زاینده تفرید است. در تفرید ممکن است عارف در میان جمع باشد، اما جان و روحش در جای دیگر و در عوالم وحدت سیر کند. استوارترین ریسمان را تنها در تفرید می‌توان به دست آورد و بدان چنگ زد و سالک اگر تمام مراحل و مقامات عرفانی را طی کند و به این مقام توفیق یابد؛ به یقین و عروهالوثقی دست می‌یابد.

چله‌نشینی

در مورد چله‌نشینی، اربعین و شرایط آن احادیث زیادی به چشم نمی‌خورد، هرچند شواهدی در احادیث و سنت پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در برگزاری آن وجود دارد که مهم‌ترین آن‌ها حدیث اخلاص اربعین است: «هر بنده‌ای که چهل روز خود را برای خدا خالص کند، خداوند چشمه‌های حکمت را از قلبش بر زبانش جاری می‌کند». شاید نبود شیوع احادیث در مورد چله‌نشینی به علت قلیل‌بودن برگزاری اربعین توسط عامه مردم بوده است. در واقع، چله‌نشینی از آداب سیر و سلوک است که با رعایت آداب و شرایط در ایام خاصی صورت می‌گیرد. عارفان برای مراقبه‌های لازم – که در مدت چهل‌ شبانه‌روز باید رعایت شود دستورالعمل‌های خاصی توصیه کرده‌اند که به طورکلی شامل بیشترین پرهیز از خوردن، خوابیدن و سخن گفتن بوده است؛ در مقابل، همت سالک در این مدت باید مصروف در ذکر مدام و عبادت باشد. البته می‌دانیم که بر اساس آموزه‌های دینی، چنین رفتارهایی باید در تمام عمر انسان مورد عمل قرارگیرد و محدود کردن آن‌ها به چهل روز، تنها جنبه تمرین و تقویت روحی دارد.
دریافت صوفیان از آیه ۱۴۲ سوره اعراف در کنار حدیث اخلاص اربعین در باب چله‌نشینی از پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) موجب شد تا خلوت در بسیاری از نوشته‌های صوفیه، در کل عبارت از چله‌نشینی تلقی گردد. «از رسوم اهل سیر و سلوک است که با رعایت آداب خاصی چهل روز به ریاضت می‌پردازند».

[۲۷] سجادی، سیدجعفر، فرهنگ اصطلاحات و تعبیرات عرفانی، انتشارات طهوری، ص۳۰۵، (۱۳۸۹).

از نظر نسفی چله وسیله‌ای است برای استیلای سالک بر نفس خود که منتهی به کمال انسانی می‌شود. سالک به مدت چهل روز به ریاضت و عبادت مشغول می‌شود ضمن این‌که امتثال اوامر شیخ می‌کند.

[۲۸] نسفی، عزیز، سلوک صوفیانه، لوید وینست جان ریجون، دکتر مجد‌الدین کیوانی، نشر مرکز، ص۲۱۷، (۱۳۷۸).

«به دلیل آن‌که مدت خلوت صوفی چهل روز طول می‌کشد، آن‌را چهله یا اربعین می‌خوانند. اهل‌حق، به حدیث پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) که

  راهنمای خرید:
  • لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.