پاورپوینت خاندان رهنما
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت خاندان رهنما دارای ۵۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت خاندان رهنما،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت خاندان رهنما :
پاورپوینت خاندان رهنما
سردودمان این خاندان “حاج میرزا علیمحمد” معروف به “ملاباشی” میباشد که از دانشمندان و استادان حکمت و فقهای زمان خود بوده است که مدتی معلم “سلطان حسین میرزا جلالالدوله” فرزند ارشد “مسعود میرزا ظلالسلطان” بود که به این دلیل معروف به ملاباشی میشود. دو فرزند او “عبدالرحیم” و “غلامحسین” میباشند که در اینجا به زندگینامه هر دوی آنها پرداخته شده است و “زینالعابدین رهنما”، از نوههای ایشان میباشد و “دکتر مجید رهنما”، “دکتر حمید رهنما” از فرزندان “زینالعابدین” میباشند که به دلیل اهمیتشان در دوره پهلوی نیز به آنها پرداخته شده است.
فهرست مندرجات
۱ – عبدالرحیم رهنما
۲ – غلامحسین رهنما
۳ – زینالعابدین رهنما
۳.۱ – پیشنهاد به روزنامه ایران
۳.۲ – معاونت وزارت راه
۴ – مجید رهنما
۵ – حمید رهنما
۶ – پانویس
۷ – منبع
عبدالرحیم رهنما
“عبدالرحیم رهنما” فرزند “حاج میرزا علیمحمد” معروف به “ملاباشی” در سال ۱۲۵۲ش در شیراز به دنیا آمد. تحصیلات خود را در دارالعلم شیراز به اتمام رساند و در ادبیات فارسی و علوم معقول و منقول و فقه اسلامی و علم اصول تسلط پیدا کرد.
[۱] مرسلوند، حسن، زندگینامه رجال و مشاهیر ایران، تهران، الهام، ۱۳۶۹، ص۳۵۲.
عبدالرحیم مردی روشنفکر و آزادیخواه بود و به واسطه روحیه آزادی طلبی خود در سال ۱۳۲۵ ق در صدر مشروطیت “روزنامه رهنما” را تاسیس کرد
[۲] صدرهاشمی، محمد، تاریخ جراید و مجلات ایران، تهران، کمال، ۱۳۲۷، ج۲، ص۳۳۷.
که اولین شماره آن در ۲۶ جمادی الثانی ۱۳۲۵ق در تهران منتشر شد. پس از برقراری مشروطیت از طرف “وزارت عدلیه” به همراه “شیخالملک شهابی” مامور تاسیس دادگستری در فارس شد. عبدالرحیم رهنما در زمان پادشاهی دیکتاتوری “محمدعلیشاه” عبدالرحیم رهنما به انتشار “روزنامه رهنما” همت گماشت و به نشر مبانی آزادی و بیان حقایق اقدام نمود. رهنما در اواخر دیکتاتوری که از دادگستری جز نامی باقی نمانده بود، به واسطه ایمان به استقلال قضایی و تحت نفوذ واقع نشدن و حکم به حق از طرف وزیر وقت منتظر خدمت شده و چند سال آخر عمر خود را در انتظار خدمت به سر برد
[۳] صدرهاشمی، محمد، تاریخ جراید و مجلات ایران، تهران، کمال، ۱۳۲۷، ج۲، ص۳۳۷.
با اینکه بعد از سی سال خدمت قضایی در فارس و کرمان و خوزستان و آذربایجان و تهران از حیث معیشت سخت در مضیقه بود، حاضر به قبول قضاوت فرمایشی نشد. روزنامه رهنما در جمادی الاخر ۱۳۲۵ق شروع به انتشار نمود و بعد از آنکه قریب یک سال؛ یعنی تا تاریخ ۵ ربیع الاول ۱۳۲۶ انتشار یافت بواسطه روز استبداد صغیر به تعطیلی کشیده شد و ادارهاش از طرف مستبدین و سرباز “سیلاخوری” به تاراج رفت و مدیرش مدتی پنهان و متواری بود. رهنما بعد از فتح تهران و عزل “محمدعلیشاه” تصمیم داشت دوباره “روزنامه رهنما” را منتشر کند؛ ولی به اصرار “شیخالملک” برای تشکیل “عدلیه فارس” از طرف وزارت عدلیه مامور فارس شد و تا آخر عمر صادقانه به خدمت قضایی مشغول بود و از اجرای قصد خود بازماند. البته لازم به ذکر است، پس از شهریور ۱۳۲۰ توسط “مهدی رهنما” فرزند عبدالرحیم رهنما مجددا این روزنامه منتشر شد.
[۴] مرسلوند، حسن، زندگینامه رجال و مشاهیر ایران، تهران، الهام، ۱۳۶۹، ص۳۵۲.
رهنما در سال ۱۳۱۱ش رییس استیناف آذربایجان تبریز بوده است.
[۵] صدرهاشمی، محمد، تاریخ جراید و مجلات ایران، تهران، کمال، ۱۳۲۷، ج۲، ص۳۳۷.
عبدالرحیم رهنما در سال ۱۳۲۱ش در ۶۹ سالگی در تهران درگذشت.
[۶] بامداد، مهدی، شرح حال رجال ایران، تهران، زوار، ۱۳۵۷، ج۶، ص۱۴۳.
غلامحسین رهنما
“غلامحسین رهنما” فرزند “حاجمیرزا علیمحمد” معروف به “ملاباشی” بود، در ۱۲۵۹ش در شیراز به دنیا آمد و تحصیلات ابتدایی را در دارالفنون گذراند. در کنار استاد خود “حاجمیرزا عبدالغفارخان نجمالدوله” علوم ریاضی و علم هیات را یاد گرفت و در سال ۱۳۰۵ش مجمع نجومی آکادمی علوم فرانسه رهنما را به عضویت دائمی آن مجمع علمی انتخاب کرد. رهنما ۴۵ سال در مدرسههای “دارالفنون” و “علوم سیاسی” و “مدرسه عالی نظام” و “دارالمعلمین عالی” به تدریس ریاضی پرداخت. در سال ۱۳۱۳ش با نوشتن مقالهای در موضوع نسبت محیط دایره “عدد پی” درجه دکترا از طرف شورای عالی دانشگاه را به خود اختصاص داد در سال ۱۳۰۷ش معاون فرهنگ شد و در سال ۱۳۲۴ش در کابینههای “ابراهیم حکیمی”
[۷] مهدینیا، جعفر، زندگی سیاسی ابراهیم حکیمی، تهران، امید فردا، ۱۳۸۲، ص۲۴.
و “محسن صدر” وزیر فرهنگ شد.
[۸] بهنود، مسعود، نخست وزیران ایران، تهران، جاودان، ۱۳۷۱، ص۲۴۳.
رهنما در اردیبهشت ماه ۱۳۲۵ش در سن ۶۶ سالگی در گذشت.
[۹] بامداد، مهدی، شرح حال رجال ایران، تهران، زوار، ۱۳۵۷، ج۶، ص۱۷۳.
[۱۰] بامداد، مهدی، شرح حال رجال ایران، تهران، زوار، ۱۳۵۷، ج۶، ص۱۷۴.
زینالعابدین رهنما
“زینالعابدین رهنما” فرزند “شیخ علی شیخالعراقین” و نوه “آیتالله مازندارنی” در سال ۱۲۶۸ش به دنیا آمد. تحصیلاتش را در مدارس دینی عراق به پایان برد و در ۲۲ سالگی با لباس روحانی به ایران آمد هنگامی که به ایران آمد که فعالیت احزاب سیاسی پس از مشروطه در اوج خود بود و او نیز با عضویت در “حزب دموکرات” و مدیریت روزنامه “رهنما” کار سیاسی خود را آغاز کرد. این روزنامه آنقدر موجب شهرتش شد که جای نام فامیل او را گرفت. او نام خانوادگی خود را از این روزنامه برای خود انتخاب کرده بود؛ در حالی که که در آغاز مانند برادرش “رضا” نامخانوادگی “شیخالعراقین” را برای خود انتخاب کرده بود. پس از فرار “محمدعلی شاه” از ایران و مستقر شدن مشروطیت، جوانهایی را که با استعداد بودند به ویژه آنهایی که با زبان و مطبوعات عرب به خصوص با مطبوعات مصر و لبنان آشنا بودند در ایران به کار روزنامهنگاری پرداختند شیخ زینالعابدین یکی از این جوانها بود. او در سال ۱۲۹۹ش به انتشار روزنامه “رهنما” و مجله “رهنما” پرداخت. چون از این نشریات استقبال چندانی نشد، لذا او تصمیم گرفت امتیاز روزنامه قدیمی و نیمه رسمی “ایران” را بگیرد.
پیشنهاد به روزنامه ایران
در سال ۱۲۹۷ش “سیدحسین اردبیلی” آخرین مدیر روزنامه “ایران” فوت کرده بود و “ایران” بدون صاحب مانده بود؛ اما زینالعابدین با پیشنهاد جدیدی داوطلب انتشار روزنامه “ایران” شد. پیشنهاد او صرف نظر کردن از کمک مالی دولت بود و در مقابل روزنامه را با آزادی عمل در انتشار مطالب و انتخاب سبک و روش آن به دست آورد. از این تاریخ دوران شکوفایی روزنامه “ایران” آغاز شد. زینالعابدین توانست “ایران” را به صورت یکی از معتبرترین روزنامه کشور در آورد. روزنامه “ایران” تا موقعی که که یک روزنامه نیمه رسمی بود، هر نوبت ۱۵۰۰ شماره چاپ میشد و بیشتر مقالات آن اجتماعی و طبق نظر و سیاست دولتهای وقت نوشته میشد؛ اما بعد از آنکه از قید رسمی بودن آزاد شد و بیشتر مقالههای آن به امضای رهنما مدیر روزنامه میرسید، شامل مقالات مختلف و تمام اخبار داخل و خارج و در پاورقی روزنامه ترجمه رمانهای مختلف چاپ میشد.
[۱۱] صدرهاشمی، محمد، تاریخ جراید و مجلات ایران، تهران، کمال، ۱۳۲۷، ج۲، ص۳۱۴.
زینالعابدین رهنما در کنار کار روزنامهنگاری شغلهای دولتی را نیز از یاد نبرد. اول کارش را با استخدام در اداره “انتشارات و انطباعات” وزارت “معارف” شروع کرد؛ ولی بعد با نزدیک شدن به “سردار سپه” نخست وزیر آن زمان و پادشاه بعدی به وکالت مجلس رسید. رهنما در روزنامه “ایران” مقالهای تحت عنوان عقاید و اشخاص نوشت که در مورد طرفداری او از جمهوریت بود: «هیچ روح بیست سالهای نیست که جمهوری طلب نباشد و هیچ قلب پژمردهای وجود ندارد که حس فرمانبرداری و بندگی در آن نباشد. . . . من چرا در میان جنجال تیپ مخالفت خودم صدای همفکر خود و صاحبدلی را میشنوم که مانند من فکر میکند و احساسات دارد و نیز برعکس فرضا در میان کسانی که در یک خط با من راه میروند، چرا ضربات بطی در یک قلب پنچاه ساله و فکر غیر منبسط او را میشنوم و میبینم که این صدای ظریف و ادبی همفکر شما یک جوانی مانند شما که با صدای زمخت و عربده آسای یک قلب شصت ساله هم آهنگ گشته و احیانا بر علیه فکر شما شنیده میشود برای چیست والی آخر»
[۱۲] بهار، ملکالشعرای، تاریخ مختصر احزاب، تهران، امیرکبیر، ۱۳۷۱، ج۱، ص۱۷۵.
معاونت وزارت راه
از دیگر مشاغل او معاونت وزارت راه، معاوت رییس الوزرا و نمایندگی دولت در مجلس شورای ملی را میتوان اضافه کرد. بعد از آن که “سردار سپه” به سلطنت رسید از تعداد روزنامهها کاسته شد روزنامه “اطلاعات” به عنوان تنها روزنامه عصر با رعایت اصولی که شرایط حکومت جدید ایجاب میکرد رو به پیشرفت بود زینالعابدین رهنما تا سال ۱۳۱۴ گاهی در دولت، زمانی در مجلس و مدتی هم فقط در روزنامههایش سرگرم کار بود تا آنکه سرانجام نوبت او
- لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.