پاورپوینت خاندان بنی‌کعب


در حال بارگذاری
23 اکتبر 2022
فایل فشرده
2120
3 بازدید
۶۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت خاندان بنی‌کعب دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت خاندان بنی‌کعب،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت خاندان بنی‌کعب :

پاورپوینت خاندان بنی‌کعب

بنی کَعب، از عشایر مشهور و بسیار گسترده در خوزستان و جنوب عراق است.

فهرست مندرجات

۱ – کعب بن ربیعه
۱.۱ – فرزندان کعب
۱.۲ – کعبیان خوزستان
۱.۳ – وطن اصلی
۲ – ورود به خوزستان
۲.۱ – اوایل سلطنت شاه عباس
۲.۲ – پیشوای کعبیان
۳ – سکونت در خوزستان
۳.۱ – وفاداری پیشوای کعبیان
۳.۲ – خودمختاری قبایل
۴ – کعبیان در دوره افشاریه
۴.۱ – گوشمالی کعبیان
۴.۲ – اطاعت از ایران
۵ – گسترش قلمرو
۵.۱ – حفظ متصرفات
۵.۲ – مرکزیت فلاحیه
۵.۳ – استقلال نسبی
۶ – حمله کریم خان
۶.۱ – نتیجه جنگ
۶.۲ – گزارش کمپانی هند شرقی
۶.۳ – حمله بغداد
۶.۴ – ترغیب کریم خان
۶.۵ – فرار به دریا
۶.۶ – توافق با کریم خان
۷ – نیروی دریایی کعبیان
۷.۱ – شرکت در منازعات
۷.۲ – تاراج کشتی‌ها
۸ – یاری سپاهیان زندیه
۹ – تصرف بندر بوشهر
۱۰ – حمله به کویت
۱۱ – دوره اعتدال و توسعه
۱۲ – کعبیان در دوره قاجار
۱۲.۱ – پرهیز از پرداخت مالیات
۱۲.۲ – حمله فتحعلی شاه
۱۲.۳ – بهبود مناسبات با قاجار
۱۲.۴ – حکومت شیخ ثامر
۱۲.۵ – رونق اقتصادی کعبیان
۱۲.۶ – حمله والی بغداد
۱۲.۷ – زیان تجار
۱۲.۸ – مشکلات خوزستان
۱۳ – ماجرای خان بختیاری
۱۳.۱ – پناهندگی به شیخ ثامر
۱۳.۲ – اسارت خان بختیاری
۱۳.۳ – معاهده با حاکم فارس
۱۳.۴ – فرار شیخ ثامر
۱۴ – حاکمان بعدی کعبیان
۱۴.۱ – ضعف کعبیان
۱۵ – حکومت جابرخان بر خوزستان
۱۵.۱ – وفاداری به دولت مرکزی
۱۵.۲ – شکست مشعشعیان
۱۵.۳ – رقم سپاهیان کعب
۱۵.۴ – حاکم فلاحیه
۱۵.۵ – افزایش قدرت حاکم خوزستان
۱۵.۶ – اقدامات شیخ خزعل
۱۵.۷ – شرکت در جنگ اول جهانی
۱۵.۸ – تغییر نام فلاحیه
۱۵.۹ – حذف شیخ المشایخی
۱۶ – طوایف کعبی
۱۷ – فعالیت‌های بنی کعب
۱۷.۱ – تجارت و بافندگی عبا
۱۸ – فهرست منابع
۱۹ – پانویس
۲۰ – منبع

کعب بن ربیعه

در میان اعراب، کعب نام خاندان‌های متعدد و متفاوتی است که به وابستگان آن‌ها کعبی می‌گویند،

[۱] عبدالکریم بن محمد سمعانی، الانساب، ج۵، ص۷۹ـ۸۱، چاپ عبدالله عمر بارودی، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸.

اما منظور از کعبیانِ ساکن عراق و خوزستان، فرزندان کعب بن ربیعه است که نسب‌شان به عَدنان می‌رسد.

[۲] عباس عزّاوی، عشائر العراق، ج۴، ص۱۸۴، بغداد ۱۹۳۷ـ۱۹۵۶، چاپ افست قم ۱۳۷۰ ش.

[۳] حمید طرفی، «بنی کعب»، ج۱، ص۱۹، ذخائر انقلاب، ش ۱۰ (بهار ۱۳۶۹).

فرزندان کعب

کعب شش فرزند با نام‌های معاویه (حَریش)، جَعده، عُقیل، قَسر (قُشیر)، عبدالله و حبیب داشت.

[۴] ابن حزم، جمهره انساب العرب، ج۱، ص۲۸۸، چاپ عبدالسلام محمد‌هارون، قاهره (تاریخ مقدمه ۱۳۸۲/۱۹۶۲).

[۵] محمدامین سویدی، سبائک الذهب فی معرفه قبائل العرب، ج۱، ص۴۴ـ۴۵، بیروت.

فرزندان عقیل، قسر، حریش و جعده در دوره اسلامی، از اقامتگاه خویش، میان تهامه و مدینه و سرزمین شام، به شام کوچیدند، اما جز بنی عُقیل بقیّه منقرض شدند.

[۶] عمررضا کحاله، معجم قبائل العرب القدیمه و الحدیثه، ج۳، ص۹۸۵، بیروت ۱۴۱۲/ ۱۹۸۲.

کعبیان خوزستان

ظاهراً کعبیان خوزستان از نسل همین عقیل‌اند.
برخی نیز اینان را از بنی خَفاجِه و از فرزندان کعب بن خفاجه بن عمرو بن عقیل دانسته‌اند.

[۷] احمد کسروی، تاریخ پانصد ساله خوزستان، ج۱، ص۱۲۹، تهران ۱۳۶۲ ش.

[۸] ابن حزم، جمهره انساب العرب، ج۱، ص۲۹۱، چاپ عبدالسلام محمد‌هارون، قاهره (تاریخ مقدمه ۱۳۸۲/۱۹۶۲).

[۹] عمررضا کحاله، معجم قبائل العرب القدیمه و الحدیثه، ج۳، ص۱۲۰۳، بیروت ۱۴۱۲/ ۱۹۸۲.

وطن اصلی

بنی کعب پیش از ورود به عراق در ناحیه حفرالباطن میان حجاز و عراق ساکن بودند، اما براثر قحط و خشکسالی به العماره در عراق مهاجرت کردند.

[۱۰] عبود خالدی، سیره قبائل عرب ایران فی خوزستان، ج۲، ص۳۹، قم ۱۳۷۳ ش.

قلقشندی

[۱۱] احمد بن علی قلقشندی، نهایه الارب فی معرفه انساب العرب، ج۱، ص۳۶۴، بیروت ۱۴۰۵/ ۱۹۸۴.

در اوایل سده نهم، از نفرات و ساز و برگ قابل توجه آنان سخن گفته است.

ورود به خوزستان

درباره تاریخ ورود کعبیان به خوزستان، خبر قابل اطمینانی در دست نیست.

اوایل سلطنت شاه عباس

کسروی

[۱۲] احمد کسروی، تاریخ پانصد ساله خوزستان، ج۱، ص۱۳۰، تهران ۱۳۶۲ ش.

آن را با سال‌های آغازین سلطنت شاه عباس کبیر (۹۹۶ـ ۱۰۳۸) مقارن دانسته است؛ بدین ترتیب که افراسیاب پاشا، حکمران سلسله مستقل دیّریان بصره، شهر قُبان، میان خرمشهر و دهانه بهمنشیر، را تصرف کرد و برای حفظ امنیت مرز‌های قلمرو خویش، کعبیان را از عراق بدانجا کوچاند.

پیشوای کعبیان

پیشوای بنی کعب در این هنگام محمد بن ادریس بود که قبل از استقرار کامل کعبیان در جای جدید، از دنیا رفت و پسرش ناصر جای او را گرفت. در واقع نسب کعب اَلبوناصر، یکی از دو دودمان کعبیان خوزستان، به او می‌رسد.

[۱۳] جابر جلیل مانع، مسیره الی قبائل الاهواز، ج۱، ص۱۵۵، قم ۱۳۷۲ ش.

چنانکه نسب دودمان دیگر (البوکاسب) به مرداو بن علی بن کاسب می‌رسد.

[۱۴] جابر جلیل مانع، مسیره الی قبائل الاهواز، ج۱، ص۲۴۳، قم ۱۳۷۲ ش.

[۱۵] موسی سیادت، تاریخ جغرافیائی عرب خوزستان، ج۱، ص۵۹، تهران ۱۳۷۴ ش.

سکونت در خوزستان

به نوشته جابر جلیل مانع

[۱۶] جابر جلیل مانع، مسیره الی قبائل الاهواز، ج۱، ص۱۵۴، قم ۱۳۷۲ ش.

کعبیان پیش از ورود به قبان و بیرون راندن قبیله صقور از آنجا، در بالای رود جرّاحی، در کنار نهرالخان می‌زیسته‌اند.
اما بارون دوبد بر آن است که بنی کعب در آغاز فرمانروایی صفویان، در حوالی هویزه (حویزه)، کنار کرخه و جنوب دزفول اقامت داشتند و در پی آشفتگی‌های ناشی از مرگ شاه طهماسب اول (حک: ۹۳۰ـ ۹۸۴)، به شرق هویزه که در دست همسایگان افشاری آنان بود، تاختند و ایشان را از آن‌جا راندند تا این‌که شاه عباس کبیر در اواخر سلطنت خود، پس از خارج کردن بغداد و عراق از دست عثمانیان، سپاهی به سرداری امامقلی خان بیگلربیگی، برای فتح بصره و جنگ با علی پاشا دیری، حاکم بصره، فرستاد. در پی این لشکرکشی، کعبیان از متصرفات خویش در هویزه بیرون رفتند و خراجگزار پادشاه ایران شدند.

[۱۷] جابر جلیل مانع، مسیره الی قبائل الاهواز، ج۱، ص۳۱۸، قم ۱۳۷۲ ش.

[۱۸] احمد کسروی، تاریخ پانصد ساله خوزستان، ج۱، ص۱۳۱، تهران ۱۳۶۲ ش.

وفاداری پیشوای کعبیان

به دنبال محاصره طولانی قبان و بصره در این لشکرکشی، نزدیکان علی پاشا در نهان برای تسلیم شهر با امامقلی خان توافق کردند و برای شیخ بدر بن عثمان، پیشوای کعبیان نیز پیغام تسلیم فرستادند، اما وی همچنان از حمایت علی پاشا دست برنداشت.
در همین اثنا با رسیدن خبر مرگ شاه عباس، امامقلی خان به داخل ایران عقب نشست و علی پاشا نیز به پاداش جوانمردی‌های شیخ، قبان و جزایر حوالی آن را به او واگذار کرد.

[۱۹] احمد کسروی، تاریخ پانصد ساله خوزستان، ج۱، ص۱۳۱ـ۱۳۲، تهران ۱۳۶۲ ش.

خودمختاری قبایل

چند سال بعد، با غلبه ترکان عثمانی بر حسین پاشا، جانشین علی پاشا، کعبیان که از وابستگان دیریان بودند، از بیم ترکان، از قبان به معشور (بندر ماهشهر) کوچ کردند؛ اما به دلیل قحط زدگی به قبان بازگشتند.
از این پس ترکان عثمانی که دچار ضعف شده بودند، جنوب عراق را به حال خود واگذاشتند و به لشکرکشی‌های پراکنده اکتفا کردند.
ازینرو بیش‌تر قبایل عرب در این هنگام خودمختار می‌زیستند.

[۲۰] احمد کسروی، تاریخ پانصد ساله خوزستان، ج۱، ص۱۳۴ـ۱۳۵، تهران ۱۳۶۲ ش.

از ۱۱۰۲ تا ۱۱۳۵، چهارتن از فرزندان ناصر بن محمد کعبی حکومت قبان را در اختیار داشتند.

[۲۱] احمد کسروی، تاریخ پانصد ساله خوزستان، ج۱، ص۱۳۶، تهران ۱۳۶۲ ش.

کعبیان در دوره افشاریه

در دوران سلطنت نادرشاه (۱۱۴۸ـ۱۱۶۰) بنی کعب از شورش محمدخان بلوچ بهره بردند و نواحی دَورَق و سواحل رودخانه جراحی را غارت کردند.

[۲۲] جان ر پری، کریم خان زند، ج۱، ص۲۳۵، ترجمه علی محمد ساکی، تهران ۱۳۶۵ ش.

گوشمالی کعبیان

نادر برای سرکوب شورش محمدخان به خوزستان رفت و محمدحسین‌خان قاجار را برای گوشمالی آل کثیر و بنی کعب فرستاد.
وی دژ قبان را محاصره کرد و بر کعبیان چیره شد.

اطاعت از ایران

کعبیان تقریباً از همین زمان وابسته ایران شدند و تا پایان پادشاهی نادر در اطاعت این کشور بودند، اما گاهی نیز از حاکم بصره، به ملاحظه همسایگی حمایت می‌کردند؛ چنانکه در ۱۱۴۷ که میان شیخ قبیله مُنتَفق با حاکم بصره، جنگ روی داده بود، شیخ فرج‌الله کعبی، پیشوای کعبیان، به یاری بصریان شتافت و در همان جنگ نیز کشته شد. پس از وی، شیخ طَهماز و سپس شیخ سلمان (در برخی منابع سلیمان) به همراه برادرش عثمان بر کعبیان حکمروایی می‌کردند.
سلمان در ۱۱۵۶ در لشکرکشی خواجه‌خان، سردار نادر، به بصره شرکت کرد.

[۲۳] احمد کسروی، تاریخ پانصد ساله خوزستان، ج۱، ص۱۳۶ـ ۱۳۷، تهران ۱۳۶۲ ش.

گسترش قلمرو

در ۱۱۶۰ در پی انتشار خبر مرگ نادر، کعبیان البوناصر به فرماندهی شیخ سلمان به دورق تاختند و دسته‌های افشار را از آن‌جا بیرون راندند و به شهر‌های دیگر نیز دست اندازی کردند؛ تا آن‌جا که قلمرو آنان از هندیجان در سرحدّ فارس تا آن سوی شط العرب گسترش یافت.

[۲۴] احمد کسروی، تاریخ پانصد ساله خوزستان، ج۱، ص۱۳۸، تهران ۱۳۶۲ ش.

[۲۵] جابر جلیل مانع، مسیره الی قبائل الاهواز، ج۱، ص۱۵۹، قم ۱۳۷۲ ش.

[۲۶] جابر جلیل مانع، مسیره الی قبائل الاهواز، ج۱، ص۱۶۱، قم ۱۳۷۲ ش.

حفظ متصرفات

شیخ سلمان قبایلی را مأمور حفظ مناطق به دست آمده کرد؛ از جمله البوکاسب را که ابتدا در همیلی ساکن بودند و کشتی‌هایشان در طول ساحل کارون تا روستای کردلان تردد داشتند، در سمت راست کارون، محل کنونی خرمشهر، مستقر کرد.

[۲۷] جابر جلیل مانع، مسیره الی قبائل الاهواز، ج۱، ص۱۶۰، قم ۱۳۷۲ ش.

مرکزیت فلاحیه

وی بر امنیت و آبادانی این قلمرو گسترده همت گماشت؛ روستای فلاّحیه، از توابع دورق، را به شهر تبدیل کرد و بر گرد آن بارو کشید و مرکز حکومت خود قرار داد،

[۲۸] احمد کسروی، تاریخ پانصد ساله خوزستان، ج۱، ص۱۳۸، تهران ۱۳۶۲ ش.

در یکی از شعب کارون موسوم به سابله با چوب و پوشال و نی و گِل سدّی بزرگ برای آبیاری و توسعه کشاورزی ساخت.
به عقیده کینر که خرابه‌های این سد را دیده است، اگر کریم‌خان آن را خراب نکرده بود شاید قرن‌ها برجای می‌ماند.

[۲۹] جان ر پری، کریم خان زند، ج۱، ص۲۳۶، ترجمه علی محمد ساکی، تهران ۱۳۶۵ ش.

استقلال نسبی

بنی کعب تا ده سال پس از قتل نادرشاه، در کامرانی می‌زیستند.
درآمد فروش خرما و تسلّط بر رودخانه کارون و تجارت زمینی و دریایی، آنان را نیرومند کرده بود.
ازینرو شیخ سلمان که در میان دو قدرت ایرانی و عثمانی قرار گرفته بود، به هیچ‌کدام روی خوش نشان نمی‌داد و برای ندادن مالیات بهانه می‌تراشید.

[۳۰] جان ر پری، کریم خان زند، ج۱، ص۲۳۶، ترجمه علی محمد ساکی، تهران ۱۳۶۵ ش.

[۳۱] کارستن نیبور، سفرنامه کارستن نیبور، ج۱، ص۲۰۵ـ۲۰۶، ترجمه پرویز رجبی، تهران ۱۳۵۴ ش.

حمله کریم خان

در ۱۱۷۰، کریم خان پس از تصرّف فارس و بهبهان به کعبیان حمله برد. درباره نتایج این لشکرکشی اختلاف نظر‌هایی وجود دارد.

نتیجه جنگ

در حالی که منابع طرفدار کعبیان از ناکامی مهاجمان سخن رانده‌اند،

[۳۲] احمد کسروی، تاریخ پانصد ساله خوزستان، ج۱، ص۱۴۰، تهران ۱۳۶۲ ش.

از نوشته غفاری کاشانی،

[۳۳] ابوالحسن غفاری کاشانی، گلشن مراد، ج۱، ص۷۰ـ۷۱، چاپ غلامرضا طباطبایی مجد، تهران ۱۳۶۹ ش.

تاریخ‌نگار طرفدار زندیان، چنین برمی‌آید که کعبیان با پیش‌بینی پیروزی کریم‌خان، پس از شکستن سدّ سابله و تخریب آن حوالی، از آن‌جا گریختند و سپاه کریم‌خان نیازی به تخریب شهر ندید و به کشتار مردم اکتفا کرد.

گزارش کمپانی هند شرقی

اما ظاهراً حقیقت را گزارشگران کمپانی هند شرقی نوشته‌اند که انهدام سرزمین دورق به دست کریم‌خان، سلمان را واداشت که با پرداخت پنج هزار تومان رضایت کریم خان را به دست آورد.

[۳۴] جان ر پری، کریم خان زند، ج۱، ص۲۳۶، ترجمه علی محمد ساکی، تهران ۱۳۶۵ ش.

حمله بغداد

در ۱۱۷۵ پاشای بغداد، به کمک مولا مُطَّلب مُشَعشَعی به جنگ کعبیان آمد، اما ناکام بازگشت. دو سال بعد نیز پاشا با وجود حمایت انبوه لشکریان کرد و ترک و عرب نتوانست کاری از پیش ببرد.

[۳۵] احمد کسروی، تاریخ پانصد ساله خوزستان، ج۱، ص۱۴۱، تهران ۱۳۶۲ ش.

ترغیب کریم خان

ظاهراً در ۱۱۷۸ والی بغداد عمر پاشا که تاب جنگیدن با کعبیان را نداشت، کریم‌خان را که بر مدّعیان دیگر سلطنت در ایران فائق آمده بود، با وعده یاری ترغیب کرد که به قلمرو کعبیان حمله آورد، اما از ترس نزدیکیِ سپاه فراوان ایران به شهر بی‌دفاع بصره، از یاری کریم‌خان سر باز زد.

[۳۶] محمدصادق نامی اصفهانی، تاریخ گیتی گشا، ج۱، ص۵۳ـ۵۴، چاپ عزیزالله بیات، تهران ۱۳۶۸ ش.

[۳۷] جان ر پری، کریم خان زند، ج۱، ص۲۳۸، ترجمه علی محمد ساکی، تهران ۱۳۶۵ ش.

فرار به دریا

بنی کعب ناگزیر از برابر سپاه انبوه کریم‌خان به دریا گریختند در حالی که کشتی‌های حاکم بصره تعقیب‌شان می‌کرد.

[۳۸] احمد کسروی، تاریخ پانصد ساله خوزستان، ج۱، ص۱۴۴ـ ۱۴۵، تهران ۱۳۶۲ ش.

توافق با کریم خان

شیخ سلمان ناچار از کریم‌خان زینهار خواست و قول فرمانبری و پرداخت خراج داد.

[۳۹] محمدصادق نامی اصفهانی، تاریخ گیتی گشا، ج۱، ص۵۶، چاپ عزیزالله بیات، تهران ۱۳۶۸ ش.

ظاهراً چون کعبیان مذهب شیعه داشتند

[۴۰] محمدصادق نامی اصفهانی، تاریخ گیتی گشا، ج۱، ص۵۶، چاپ عزیزالله بیات، تهران ۱۳۶۸ ش.

و از سوی دیگر گرمای سخت خوزستان سپاه کریم‌خان را بی تاب کرده بود، وی درخواست شیخِ کعب را پذیرفت و بدین ترتیب برای مدتی کعبیان بر جای خویش آسودند.

[۴۱] احمد کسروی، تاریخ پانصد ساله خوزستان، ج۱، ص۱۴۴ـ۱۴۵، تهران ۱۳۶۲ ش.

به عقیده کسروی

[۴۲] احمد کسروی، تاریخ پانصد ساله خوزستان، ج۱، ص۱۴۵، تهران ۱۳۶۲ ش.

اگر کریم خان فریب والی بغداد را نمی‌خورد و به شیوه مسالمت آمیز فرمان‌برداری شیخ سلمان را می‌خواست، وی متابعت می‌کرد.

نیروی دریایی کعبیان

در همان سالِ هجوم کریم خان، شمار کشتی‌های سلمان به ده کشتی بزرگ و هفتاد کشتی کوچک رسیده بود.

[۴۳] احمد کسروی، تاریخ پانصد ساله خوزستان، ج۱، ص۱۴۶، تهران ۱۳۶۲ ش.

[۴۴] کلمنت اوگاستس دوبد، سفرنامه لرستان و خوزستان، ج۱، ص۳۲۲، ترجمه محمدحسین آریا، تهران ۱۳۷۱ ش.

شرکت در منازعات

وی با اتکا بر همین نیرو‌ها در منازعات نواحی خلیج فارس دخالت می‌کرد و با طرح ادعا‌هایی به دشمنی با شیخ سعدون، حکمران بوشهر، برخاست و به بحرین نیز یورش برد.

[۴۵] جان ر پری، کریم خان زند، ج۱، ص۲۳۷، ترجمه علی محمد ساکی، تهران ۱۳۶۵ ش.

تاراج کشتی‌ها

وی حتی چند کشتی انگلیسی را تاراج کرد که آوازه‌اش به اروپا نیز رسید.

[۴۶] جرج ناتانیل کرزن، ایران و قضیه ایران، ج۲، ص۳۹۲، ترجمه غ وحید مازندرانی، تهران ۱۳۷۳ ش.

انگلیسی‌ها با همدستی عثمانی‌ها به قصد بازستاندن کشتی‌ها به بنی کعب هجوم آوردند، اما شیخ سلمان کشتی‌ها را آتش زد و مهاجمان را در نزدیکی خورموسی بسختی شکست داد.
در پی این شکست‌ها نیروی دریایی انگلیس مدت دو سال راه بنی کعب را به دریا بست که با گشودن آن، بنی کعب باز آزادانه مزاحمت‌هایی برای عثمانی‌ها، انگلیسی‌ها و حتی ایرانی‌ها فراهم می‌آوردند.

[۴۷] آرنولد تالبوت ویلسون، خلیج فارس، ج۱، ص۲۱۷ـ ۲۱۸، ترجمه محمد سعیدی، تهران ۱۳۴۸ ش.

[۴۸] پرویز رجبی، کریم خان زند و زمان او، ج۱، ص۹۴ـ۹۵، تهران ۱۳۵۵ ش.

یاری سپاهیان زندیه

در ۱۱۸۸ تا ۱۱۸۹، کعبیان سپاه زندیان را در فتح بصره همراهی کردند.

[۴۹] احمد کسروی، تاریخ پانصد ساله خوزستان، ج۱، ص۱۴۷، تهران ۱۳۶۲ ش.

غفاری کاشانی

[۵۰] ابوالحسن غفاری کاشانی، گلشن مراد، ج۱، ص۳۳۶ـ ۳۳۷، چاپ غلامرضا طباطبایی مجد، تهران ۱۳۶۹ ش.

در بیان حوادث ۱۱۸۹ خبر داده است که شیخ برکات پیشوای کعبیان با سه هزار سپاهی در کنار جنگجویان ایرانی مأمور نگهبانی دهانه اروندرود شد و با کشتی‌های خوارج عمان که به یاری بصریان شتافته بودند، به مقابله برخاست.
به پاداش این خدمات، کریم‌خان هندیجان و توابع آن را تیول بنی کعب کرد.

[۵۱] کلمنت اوگاستس دوبد، سفرنامه لرستان و خوزستان، ج۱، ص۳۱۹، ترجمه محمدحسین آریا، تهران ۱۳۷۱ ش.

تصرف بندر بوشهر

پس از مرگ کریم‌خان در ۱۱۹۳، زندیان بصره را ر‌ها کردند، و در پی آن، شیخ برکات، حاکم بنی کعب به فلاّحیه آمد و با لشکرکشی‌های خویش از بندر بوشهر و عمان تا نزدیکی‌های بصره را باجگزار خویش کرد.

[۵۲] احمد کسروی، تاریخ پانصد ساله خوزستان، ج۱، ص۱۴۸، تهران ۱۳۶۲ ش.

[۵۳] جابر جلیل مانع، مسیره الی قبائل الاهواز، ج۱، ص۱۶۵، قم ۱۳۷۲ ش.

حمله به کویت

وی در اواخر ۱۱۹۷، با ناو‌های خود به کویت حمله کرد، اما به سبب جزر دریا، کشتی‌هایش به گل نشست و با تحمل خسارت‌های بسیار بازگشت

[۵۴] حسین خلف خزعل، تاریخ الکویت السیاسی، ج۱، ص۵۰ ـ۵۱، (بیروت) ۱۹۶۲.

و چند ماه بعد به قتل رسید.

[۵۵] جابر جلیل مانع، مسیره الی قبائل الاهواز، ج۱، ص۱۶۶، قم ۱۳۷۲ ش.

دوره اعتدال و توسعه

جانشین برکات، شیخ غضبان، که مردی معتدل و دوراندیش بود، علاوه بر ساماندهی و تجهیز سپاه، به کشت اراضی، تقویت بازرگانی، ایجاد امنیت و برقراری آشتی با قبایل متخاصم اهتمام ورزید.
این اقدامات کینه سلیمان پاشا، حاکم بغداد، را برانگیخت؛ ازینرو به همدستی شیخِ قبیله منتفق بر بنی کعب تاخت، اما با تحمل شکستی سخت، ناگزیر به عقب نشینی شد.
سرانجام، شیخ غضبان در ۱۲۰۷ به قتل رسید

[۵۶] جابر جلیل مانع، مسیره الی قبائل الاهواز، ج۱، ص۱۶۶ـ ۱۶۹، قم ۱۳۷۲ ش.

و چند تن از جانشینان وی هریک برای مدتی کوتاه به قدرت رسیدند.

کعبیان در دوره قاجار

در دوره فرمانروایی شیخ محمد بن برکات (۱۲۱۶ـ۱۲۲۷) فلاّ حیه رونق گرفت و به بازرگانی و کشاورزی و تعلیم و تربیت توجه خاصی شد.

[۵۷] جابر جلیل مانع، مسیره الی قبائل الاهواز، ج۱، ص۱۷۲ـ۱۷۳، قم ۱۳۷۲ ش.

پرهیز از پرداخت مالیات

وی از پرداخت مالیات به قاجاریان خودداری کرد و برای گریز از تبعات ناخواسته آن، از علمای نجف تقاضا کرد تا برای پیشگیری از هجوم قاجاریان، پادرمیانی کنند.

[۵۸] جابر جلیل مانع، مسیره الی قبائل الاهواز، ج۱، ص۱۷۲ـ۱۷۳، قم ۱۳۷۲ ش.

جانشین او، غیث بن غضبان، نیز روی خوش به قاجاریان نشان نداد.

حمله فتحعلی شاه

ازینرو فتحعلی شاه سپاهی انبوه برای نبرد با او فرستاد.
فرمانروای بهبهان نیز با لشکری مرکب از سی هزار تن به این سپاه پیوست، اما سرانجام کعبیان پیروز شدند.
در این سال‌ها، جنگ‌های خونینی میان کعبیان و حاکم کرمان و نیز میان بنی منتفق با همدستی بنی کعب با والیان عثمانی بغداد درگرفت.

[۵۹] جابر جلیل مانع، مسیره الی قبائل الاهواز، ج۱، ص۱۷۷ـ ۱۸۳، قم ۱۳۷۲ ش.

در دوره حکومت غیث، بندر خرمشهر که کوت المحمّره نام داشت، به دست حاج یوسف بن مرداو بوکاسب، احداث شد.

[۶۰] حمید طرفی، «بنی کعب»، ج۱، ص۲۷، ذخائر انقلاب، ش ۱۰ (بهار ۱۳۶۹).

[۶۱] موسی سیادت، تاریخ جغرافیائی عرب خوزستان، ج۱، ص۵۹، تهران ۱۳۷۴ ش.

بهبود مناسبات با قاجار

جانشین غیث، شیخ مبادر، به قاجاریان روی خوش نشان داد و در ۱۲۴۵ باپیشکش‌هایی به پیشواز فتحعلی شاه که به خوزستان سفر کرده بود، شتافت.

[۶۲] احمد کسروی، تاریخ پانصد ساله خوزستان، ج۱، ص۱۵۶، تهران ۱۳۶۲ ش.

حکومت شیخ ثامر

در همین سال، به دنبال انتقام گیری مبادر از قاتلان برادرش غیث، میان بنی کعب دودستگی پدید آمد.
در پی همین اختلافات، مبادر در ۱۲۴۷ خلع شد و پس از او بترتیب عبدالله بن محمد بن برکات و ثامر بن غضبان (۱۲۴۷ـ۱۲۵۳) قدرت را به دست گرفتند.

[۶۳] جابر جلیل مانع، مسیره الی قبائل الاهواز، ج۱، ص۱۸۸ـ ۱۸۹، قم ۱۳۷۲ ش.

رونق اقتصادی کعبیان

با آن‌که خیانت‌ها و جنایت‌های ثامر در آغاز فرمانروایی مایه بدنامی او شد، پس از تحکیم قدرت به آبادانی و ترویج کشاورزی و امنیت جاده‌ها اهتمام ورزید.
در همان زمان، حاج جابر بن مرداوِ بوکاسب که از جانب ثامر، بر محمّره فرمان می‌راند، محمّره را بندر آزاد اعلام کرد و بدین ترتیب تجارت خارجی رونق فراوان یافت.
کالا‌های وارده به این بندر، علاوه بر تأمین مصرف داخلی، به قلمرو عثمانی نیز صادر می‌شد؛ ازینرو بندر تجارتی بصره از رونق افتاد و عواید دولت عثمانی کاهش یافت.

[۶۴] موسی سیادت، تاریخ جغرافیائی عرب خوزستان، ج۱، ص۵۹، تهران ۱۳۷۴ ش.

[۶۵] اوستن هنری لایارد، سفرنامه لایارد، ج۱، ص۱۹۲، یا، ماجرا‌های اولیه در ایران، ترجمه مهراب امیری، تهران ۱۳۶۷ ش.

حمله والی بغداد

این‌ها همه خشم والی بغداد، علی رضا پاشا، را برانگیخت.
ازینرو وی با بهره‌گیری از اشتغال محمدشاه قاجار به محاصره هرات و احتمالاً به تحریک انگلیسی‌ها

[۶۶] احمد کسروی، تاریخ پانصد ساله خوزستان، ج۱، ص۱۶۷، تهران ۱۳۶۲ ش.

قصد حمله به محمّره کرد.
اما شیخ ثامر تهدید پاشای بغداد را جدّی نگرفت.

[۶۷] کلمنت اوگاستس دوبد، سفرنامه لرستان و خوزستان، ج۱، ص۳۲۱، ترجمه محمدحسین آریا، تهران ۱۳۷۱ ش.

در نتیجه این غفلت، حاج جابر، حاکم محمّره، فقط فرصت یافت که با فرار به فلاّحیه و از آن‌جا به رامهرمز، جان خود را سالم به در ببرد.

زیان تجار

زیان تجار ایرانی را در ماجرای انهدام محمّره به دست سپاه ترکان افزون بر شصت هزار تومان (حدود سی هزار لیره استرلینگ) برآورد کرده‌اند.

[۶۸] کلمنت اوگاستس دوبد، سفرنامه لرستان و خوزستان، ج۱، ص۳۲۱، ترجمه محمدحسین آریا، تهران ۱۳۷۱ ش.

کمی بعد عبدالرضا نامی، از خویشان ثامر، که از جانب پاشای بغداد به امارت کعب برگزیده شده بود، پس از دور شدن پاشا از آن حوالی، نتوانست در برابر کعبیان که با وی مخالف بودند مقاومت کند و به بغداد رفت و ثامر دوباره حاکم بنی کعب شد.

[۶۹] احمد کسروی، تاریخ پانصد ساله خوزستان، ج۱، ص۱۶۶، تهران ۱۳۶۲ ش.

مشکلات خوزستان

گستردگی کشتار طاعون در خوزستان و آوارگی و درماندگی مردم و هجوم ملخ‌ها به کشتزار‌ها و ناملایمات دیگر، این بار دولت قاجار را به فکر فشار بر کعبیان انداخت.
ازینرو منوچهرخان معتمدالدوله، حاکم فارس، از ثامر خواست تا جیره غذایی سربازان ایرانی را در اشغال فلاّحیه تأمین کند که ابتدا با واکنش سخت حاکم کعب روبرو شد، اما سرانجام به پرداخت آن تن داد.

[۷۰] جابر جلیل مانع، مسیره الی قبائل الاهواز، ج۱، ص۱۹۰ـ۱۹۱، قم ۱۳۷۲ ش.

ماجرای خان بختیاری

گرفتاری دیگر ثامر، ماجرای محمدتقی خان بختیاری بود.
وی از سال آخر سلطنت فتحعلی شاه (۱۲۴۹)، به راهزنی و جنگ و گریز با حکّام محلّی و سپاهیان دولتی مشغول بود و به تناسب قدرت یا ضعف دولت ایران، گاه با حکومت مرکزی کنار می‌آمد و گاه بر آن می‌شورید.

[۷۱] جابر جلیل مانع، مسیره الی قبائل الاهواز، ج۱، ص۱۹۲، قم ۱۳۷۲ ش.

[۷۲] احمد کسروی، تاریخ پانصد ساله خوزستان، ج۱، ص۱۵۸، تهران ۱۳۶۲ ش.

در این زمان که روابط ایران و انگلیس در پی جنگ‌های هرات ، تیره شده بود، انگلیسی‌ها علاوه بر آن‌که به جزیره خارک لشکر کشیده، و آماده حمله به ایران شده بودند، محمدتقی خان و شیخ ثامر را از طریق نمایندگان سیاسی خود، به شورش بر ضد حکومت مرکزی برمی انگیختند.

[۷۳] احمد کسروی، تاریخ پانصد ساله خوزستان، ج۱، ص۱۶۷، تهران ۱۳۶۲ ش.

[۷۴] جابر جلیل مانع، مسیره الی قبائل الاهواز، ج۱، ص۱۹۲، قم ۱۳۷۲ ش.

پناهندگی به شیخ ثامر

به دنبال شکست بختیاری‌ها در یکی از این جنگ‌ها، محمدتقی‌خان بختیاری در فلاّحیه به شیخ ثامر پناه برد.
دولت قاجار نیز خواستار بازگرداندن او شد، اما شیخ ثامر از امیر بحرین درخواست شفاعت برای محمدتقی‌خان کرد.
پس از وعده عفو، شیخ ثامر با محمدتقی خان نزد منوچهرخان، حاکم فارس، رفت.

اسارت خان بختیاری

اما پس از بازگشت، خبر گرفتاری محمدتقی‌خان را به دست منوچهرخان شنید. لشکرکشی شیخ ثامر و بختیاری‌ها به اردوگاه منوچهرخان، برای ر‌هایی محمدتقی‌خان، بی نتیجه بود. منوچهرخان مصمم شد تا به فلاّ حیه بتازد.

معاهده با حاکم فارس

شیخ ثامر از امرای قبایل مختلف عرب و نیز از والی بغداد درخواست کمک کرد، اما والی بغداد جانب منوچهرخان را گرفت و ثامر که در این میان تن‌ها مانده بود، ناگزیر برای بازداشتن منوچهرخان از حمله، علمای فلاّحیه را نزد او فرستاد و آمادگی خو

  راهنمای خرید:
  • لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.