پاورپوینت خاندان ابن منده
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت خاندان ابن منده دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت خاندان ابن منده،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت خاندان ابن منده :
خاندان ابنمنده
اِبْنِمَنْده، عنوان افراد خاندانی از محدثان حنبلی مذهب ایرانی که از سده ۳ تا ۷ق/۹ تا ۱۳م در اصفهان میزیستهاند.
فهرست مندرجات
۱ – نسب
۲ – شهرت منده
۳ – معروفترین افراد خاندان ابنمنده
۴ – ابوعبدالله محمد بن یحیی بن منده
۵ – اساتید وی
۶ – شاگردان وی
۷ – اثر
۸ – ابوعبدالله محمد بن اسحاق بن محمد
۹ – شروع استماع حدیث
۱۰ – آغاز سفر
۱۱ – مشایخ مهم ابنمنده
۱۲ – ازدواج
۱۳ – شاگردان محمد بن اسحاق
۱۴ – وضعیت اجتماعی
۱۵ – دیدگاه ابونعیم اصفهانی درباره ابنمنده
۱۶ – آثار چاپی
۱۷ – آثارخطی
۱۸ – آثار یافت نشده
۱۹ – ابوالقاسم عبدالرحمان بن محمد بن اسحاق
۲۰ – اساتید وی
۲۱ – شاگردان عبدالرحمان بن محمد
۲۲ – مبارزه با مخالفان
۲۳ – دیدگاه خواجه عبدالله انصاری درباره ابنمنده
۲۴ – دیدگاه ابناثیر درباره ابنمنده
۲۵ – وفات
۲۶ – آثار خطی
۲۷ – آثار یافت نشده
۲۸ – ابوعمرو عبدالوهاب بن محمد بن اسحاق
۲۹ – ازدواج
۳۰ – آثار
۳۱ – ابوزکریا یحیی بن عبدالوهاب بن محمد
۳۲ – شاگردان یحیی
۳۳ – آثار
۳۴ – فهرست منابع
۳۵ – پانویس
۳۶ – منبع
نسب
نسبت آنان به استندار فیروزان بن چهار بُخت از صاحب منصبان لشکری ساسانیان میرسد که در فتح اصفهان اسلام آورد.
شهرت منده
شهرت منده از لقب ابراهیم بن ولید بن سَنده، نتیجه (نسل سوم) بُطّه، پسر استندار فیروزان، گرفته شده است.
[۱] ابونعیم اصفهانی، احمد، ذکر اخبار اصبهان، ج۲، ص۲۲۲، لیدن، ۱۹۳۴م.
[۲] ذهبی، محمد، تذکره الحفاظ، ج۳، ص۱۰۳۱، حیدرآباد دکن، ۱۳۹۰ق/۱۹۷۰م.
ابراهیم نخستین محدث از این خاندان محسوب میشود. او احادیث کمی روایت کرد و در زمان خلافت معتصم عباسی (۲۱۸-۲۲۷ق) درگذشت.
[۳] ذهبی، محمد، تذکره الحفاظ، ج۳، ص۱۰۳۲، حیدرآباد دکن، ۱۳۹۰ق/۱۹۷۰م.
[۴] ذهبی، محمد، سیراعلام النبلاء، ج۱۴، ص۱۸۸، به کوشش شعیب ارنؤوط و محمد نعیم عرقسوسی، بیروت، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
یحیی پسر ابراهیم با زنی از عبدِیالیل به نام برّه ازدواج کرد و از این رو خاندان وی گاه عبدی نیز خوانده شدهاند.
[۵] ابونعیم اصفهانی، احمد، ذکر اخبار اصبهان، ج۲، ص۲۲۲، لیدن، ۱۹۳۴م.
[۶] حازمی همدانی، محمد، عجاله المبتدی، ج۱، ص۸۹، به کوشش عبدالله گنون، قاهره، ۱۳۸۴ق/۱۹۶۵م.
[۷] ابنخلکان، وفیات، ج۴، ص۲۸۹.
یحیی که ابونعیم
[۸] ابونعیم اصفهانی، احمد، ذکر اخبار اصبهان، ج۲، ص۳۵۹، لیدن، ۱۹۳۴م.
او را ثقفی خوانده، از عبدالله بن زبیر حُمَیدی حدیث شنید و ابوعلی صحاف از او نقل حدیث کرده است. خاندان ابنمنده محدثان بسیاری پرورد چنانکه ذهبی درباره آنان تألیف مستقلی نوشته است.
[۹] ذهبی، محمد، سیراعلام النبلاء، ج۱۷، ص۳۸، به کوشش شعیب ارنؤوط و محمد نعیم عرقسوسی، بیروت، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
معروفترین افراد خاندان ابنمنده
معروفترین افراد این خاندان به شرح ذیل میباشند:
ابوعبدالله محمد بن یحیی بن منده
ابوعبدالله محمد بن یحیی بن منده (ح ۲۲۰-۳۰۱ق/۸۳۵ – ۹۱۴)، وی از خردسالی به تحصیل پرداخت و در اصفهان و عراق استماع حدیث کرد .
اساتید وی
سپس در شمار اصحاب احمد بن حنبل درآمد و از او روایت کرد.
[۱۰] ابنابی یعلی، محمد، طبقات الحنابله، ج۱، ص۳۲۸، به کوشش محمد حامد الفقی، قاهره، ۱۳۷۱ق/۱۹۵۲م.
[۱۱] ذهبی، محمد، سیراعلام النبلاء، ج۱۴، ص۱۸۸، به کوشش شعیب ارنؤوط و محمد نعیم عرقسوسی، بیروت، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
همچنین از ابوکریب همدانی، هناد بن سرّی، محمد بن بشار، ابوسعید اشج و دیگران بهره برد.
[۱۲] ذهبی، محمد، سیراعلام النبلاء، ج۱۴، ص۱۸۸، به کوشش شعیب ارنؤوط و محمد نعیم عرقسوسی، بیروت، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
شاگردان وی
جمعی از محدثان مشهور از جمله ابوالشیخ اصفهانی، ابوالقاسم طبرانی، ابواحمد عسّال و نیز پسر خود وی اسحاق از او روایت کردهاند.
[۱۳] ابوالشیخ اصفهانی، عبدالله، طبقات المحدثین باصبهان، ج۱، ص۳۴۸، به کوشش عبدالغفور بلوشی، بیروت، ۱۴۰۷ق/۱۹۸۷م.
[۱۴] ابنماکولا، علی، الاکمال، ج۱، ص۳۳۲، به کوشش عبدالرحمان معلمی یمانی، حیدرآباد دکن، ۱۳۸۱ق.
[۱۵] ذهبی، محمد، تذکره الحفاظ، ج۲، ص۷۴۱، حیدرآباد دکن، ۱۳۹۰ق/۱۹۷۰م.
[۱۶] ذهبی، محمد، سیراعلام النبلاء، ج۱۴، ص۱۸۸، به کوشش شعیب ارنؤوط و محمد نعیم عرقسوسی، بیروت، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
اثر
ابنخلکان
[۱۷] ابنخلکان، وفیات، ج۴، ص۲۸۹.
از کتابی با عنوان تاریخ اصبهان تألیف وی نام برده که در حال حاضر اثری از آن در دست نیست.
ابوعبدالله محمد بن اسحاق بن محمد
ابوعبدالله محمد بن اسحاق بن محمد (۳۱۰- آخر ذیقعده ۳۹۵ق/۹۲۲-۷ سپتامبر ۱۰۰۵م)، از محدثان مشهور و نامدارترین فرد خاندان ابنمنده بود.
شروع استماع حدیث
او از پدر و عموی پدرش عبدالرحمان بن یحیی حدیث شنید
[۱۸] ابنابی یعلی، محمد، طبقات الحنابله، ج۲، ص۱۶۷، به کوشش محمد حامد الفقی، قاهره، ۱۳۷۱ق/۱۹۵۲م.
[۱۹] ذهبی، محمد، تذکره الحفاظ، ج۳، ص۱۰۳۲، حیدرآباد دکن، ۱۳۹۰ق/۱۹۷۰م.
و نیز از جمعی دیگر از مشایخ اصفهان مانند: محمد بن قاسم کرّانی، محمد بن عمر بن حفص و ابوعلی حسن بن محمد بن نَضْر استماع نمود.
[۲۰] ذهبی، محمد، سیراعلام النبلاء، ج۱۷، ص۲۹، به کوشش شعیب ارنؤوط و محمد نعیم عرقسوسی، بیروت، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
گفته شده است که ابنمنده پیش از ۱۷ سالگی از ابنابی حاتم (د ۳۲۷ق) اجازه روایت گرفت.
[۲۱] ذهبی، محمد، سیراعلام النبلاء، ج۱۷، ص۳۰، به کوشش شعیب ارنؤوط و محمد نعیم عرقسوسی، بیروت، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
در ۳۳۰ق، یا سالی پیش از آن،
[۲۲] ذهبی، محمد، تذکره الحفاظ، ج۳، ص۱۰۳۳، حیدرآباد دکن، ۱۳۹۰ق/۱۹۷۰م.
آغاز سفر
در جستوجوی حدیث سفری را آغاز کرد که ۴۵ سال طول کشید.او خود گفته که شرق و غرب را دوبار زیر پا گذاشته است.
[۲۳] ابنابی یعلی، محمد، طبقات الحنابله، ج۲، ص۱۶۷، به کوشش محمد حامد الفقی، قاهره، ۱۳۷۱ق/۱۹۵۲م.
ابنمنده نخست به نیشابور رفت.
[۲۴] ذهبی، محمد، تذکره الحفاظ، ج۳، ص۱۰۳۳، حیدرآباد دکن، ۱۳۹۰ق/۱۹۷۰م.
در آنجا از محمد بن حسین قطان، ابوعلی محمد ابن احمد میدانی، ابوالعباس اصم، ابوعبدالله ابن اخرم و دیگران حدیث شنید.
[۲۵] ابنمنده، محمد، «الرد علی الجهمیه»، مجله الجامعه الاسلامیه، ج۱، ص۳۵۷، به کوشش علی فقیهی، مدینه، ۱۴۰۰ق.
[۲۶] ابنمنده، محمد، «الرد علی الجهمیه»، مجله الجامعه الاسلامیه، ج۱، ص۳۶۰، به کوشش علی فقیهی، مدینه، ۱۴۰۰ق.
[۲۷] ذهبی، محمد، سیراعلام النبلاء، ج۱۷، ص۲۹-۳۰، به کوشش شعیب ارنؤوط و محمد نعیم عرقسوسی، بیروت، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
وی بجز نیشابور در دیگر شهرهای خراسان هم اقامت کرد.در بخارا نزد هیثم بن کُلیب شاشی و دیگران، صحیح بخاری را استماع نمود
[۲۸] ابنابی یعلی، محمد، طبقات الحنابله، ج۲، ص۱۶۷، به کوشش محمد حامد الفقی، قاهره، ۱۳۷۱ق/۱۹۵۲م.
[۲۹] ذهبی، محمد، سیراعلام النبلاء، ج۱۷، ص۳۰، به کوشش شعیب ارنؤوط و محمد نعیم عرقسوسی، بیروت، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
و نیز از محمد جوزجانی و هارون بن احمد جرجانی حدیث شنید.همچنین، در سرخس از عبدالله ابن محمد بن حنبل و در مرو از محمد بن احمد بن محبوب استماع نمود
[۳۰] ذهبی، محمد، سیراعلام النبلاء، ج۱۷، ص۳۰، به کوشش شعیب ارنؤوط و محمد نعیم عرقسوسی، بیروت، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
و به بلخ نیز سفر کرد.
[۳۱] ذهبی، محمد، میزان الاعتدال، ج۳، ص۴۷۹، به کوشش علی محمد بجاوی، قاهره، ۱۳۸۲ق/ ۱۹۶۳م.
احتمالاً اقامت اصلی ابنمنده در نیشابور بود و همواره بدانجا باز میگشت، چنانکه در ۳۳۹ق/۹۵۰م از نیشابور عازم عراق شد
[۳۲] ذهبی، محمد، سیراعلام النبلاء، ج۱۷، ص۳۶، به کوشش شعیب ارنؤوط و محمد نعیم عرقسوسی، بیروت، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
و چند سالی در نواحی عراق و شام به مسافرت پرداخت.در بغداد از اسماعیل بن محمد صفار نحوی و ابوجعفر ابن بُخْتَری رزّاز حدیث شنید.
[۳۳] ذهبی، محمد، سیراعلام النبلاء، ج۱۷، ص۳۰، به کوشش شعیب ارنؤوط و محمد نعیم عرقسوسی، بیروت، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
در ۳۴۴ق در دمشق بود و از ابوالقاسم نصیبی بهره گرفت.
[۳۴] یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۴، ص۷۸۹.
در ادامه سفر خود در طرابلس شام از خیثمه بن سلیمان قرشی، در غزه از علی بن عباس غزی و در بیتالمقدس از احمد بن زکریا مقدسی استماع نمود. احتمالاً وی پیش از سفرهایش به عراق و شام نخست به مکه رفته است، زیرا در آنجا پیش از ۳۴۰ق از ابوسعید ابن اعرابی (د ۳۴۰ق) استماع حدیث کرده و نیز در مدینه از جعفر بن محمد علوی حدیث شنیده است.
[۳۵] ذهبی، محمد، سیراعلام النبلاء، ج۱۷، ص۲۹، به کوشش شعیب ارنؤوط و محمد نعیم عرقسوسی، بیروت، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
ابنمنده همچنین در ادامه سفر به مصر رفت و در آنجا از ابوالقاسم حمزه بن محمد کنانی، احمد بن حسن بن عتبه رازی، محمد بن سعد باوردی، ابوطاهر احمد مدینی و جز آنان حدیث شنید.
[۳۶] ابنمنده، محمد، «الرد علی الجهمیه»، مجله الجامعه الاسلامیه، ج۱، ص۳۵۷، به کوشش علی فقیهی، مدینه، ۱۴۰۰ق.
[۳۷] ابنمنده، محمد، «الرد علی الجهمیه»، مجله الجامعه الاسلامیه، ج۱، ص۳۶۰، به کوشش علی فقیهی، مدینه، ۱۴۰۰ق.
[۳۸] ابنمنده، محمد، «الرد علی الجهمیه»، مجله الجامعه الاسلامیه، ج۱، ص۳۷۱، به کوشش علی فقیهی، مدینه، ۱۴۰۰ق.
[۳۹] ابنابی یعلی، محمد، طبقات الحنابله، ج۲، ص۱۶۷، به کوشش محمد حامد الفقی، قاهره، ۱۳۷۱ق/۱۹۵۲م.
[۴۰] ابننقطه، محمد، التقیید لمعرفه الرواه و السنن و الاسانید، ج۱، ص۲۰، حیدرآباد دکن، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
[۴۱] ابنصلاح، تقیالدین، مقدمه، ج۱، ص۱۱۰، به کوشش عائشه عبدالرحمان بنت الشاطی، قاهره، ۱۹۷۴م.
[۴۲] ذهبی، محمد، سیراعلام النبلاء، ج۱۷، ص۳۰، به کوشش شعیب ارنؤوط و محمد نعیم عرقسوسی، بیروت، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
در اقامت چند ساله خود در مصر به شهرهای مختلف از جمله اسکندریه،
[۴۳] ذهبی، محمد، تذکره الحفاظ، ج۳، ص۱۰۳۵، حیدرآباد دکن، ۱۳۹۰ق/۱۹۷۰م.
تنّیس
[۴۴] ذهبی، محمد، سیراعلام النبلاء، ج۱۷، ص۳۰، به کوشش شعیب ارنؤوط و محمد نعیم عرقسوسی، بیروت، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
و جزیره تونه
[۴۵] یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۱، ص۹۰۹.
برای استماع حدیث سفر کرد.
[۴۶] ذهبی، محمد، سیراعلام النبلاء، ج۱۷، ص۳۶، به کوشش شعیب ارنؤوط و محمد نعیم عرقسوسی، بیروت، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
به هر حال در ۳۶۱ق ابنمنده در بخارا بود و حاکم نیشابوری او را ملاقات کرد و در ۳۷۵ق که ابنمنده قصد بازگشت به اصفهان را داشت، همراه وی به نیشابور آمد.
[۴۷] ذهبی، محمد، تذکره الحفاظ، ج۳، ص۱۰۳۳، حیدرآباد دکن، ۱۳۹۰ق/۱۹۷۰م.
ابنمنده چون به موطن خود بازمیگشت، ۴۰ بار کتاب به همراه داشت که از ۷۰۰، ۱تن از مشایخ کتاب حدیث کرده بود.
[۴۸] ابننقطه، محمد، التقیید لمعرفه الرواه و السنن و الاسانید، ج۱، ص۲۱، حیدرآباد دکن، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
[۴۹] ذهبی، محمد، تذکره الحفاظ، ج۳، ص۱۰۳۲، حیدرآباد دکن، ۱۳۹۰ق/۱۹۷۰م.
در روایتی اغراقآمیز از قول ابنمنده گفته شده که وی ۳۰ هزار راوی حدیث را درک کرده و از هر یک حداقل ۱۰ حدیث داشته است.
[۵۰] ذهبی، محمد، سیراعلام النبلاء، ج۱۷، ص۳۵، به کوشش شعیب ارنؤوط و محمد نعیم عرقسوسی، بیروت، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
مشایخ مهم ابنمنده
از دیگر مشایخ مهم ابنمنده ابنحبان بستی، ابوعلی نیشابوری و ابوالقاسم طبرانی را میتوان برشمرد.
[۵۱] ذهبی، محمد، سیراعلام النبلاء، ج۱۷، ص۳۰، به کوشش شعیب ارنؤوط و محمد نعیم عرقسوسی، بیروت، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
ازدواج
ابنمنده در دوران سفر طولانی خود مجرد ماند و زن اختیار نکرد. چون به اصفهان بازگشت، اسماء دختر ابوسعد محمد شیبانی را به زنی گرفت و از وی صاحب ۴ پسر شد و آنان را عبدالرحمان، عبیدالله، عبدالرحیم و عبدالوهاب نامید.
[۵۲] ذهبی، محمد، میزان الاعتدال، ج۳، ص۴۷۹، به کوشش علی محمد بجاوی، قاهره، ۱۳۸۲ق/ ۱۹۶۳م.
[۵۳] ذهبی، محمد، سیراعلام النبلاء، ج۱۷، ص۳۷، به کوشش شعیب ارنؤوط و محمد نعیم عرقسوسی، بیروت، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
[۵۴] ذهبی، محمد، سیراعلام النبلاء، ج۱۷، ص۳۹، به کوشش شعیب ارنؤوط و محمد نعیم عرقسوسی، بیروت، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
شاگردان محمد بن اسحاق
گروه بسیاری از ابنمنده روایت کردهاند و ذهبی
[۵۵] ذهبی، محمد، سیراعلام النبلاء، ج۱۷، ص۳۰_۳۲، به کوشش شعیب ارنؤوط و محمد نعیم عرقسوسی، بیروت، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
نام بیش از ۵۵ تن از آنان را آورده است، اما در رأس آنان باید از مشایخ ابنمنده و دوستان او یاد کرد: ابوالشیخ اصفهانی، ابواسحاق ابراهیم بن حمزه اصفهانی، ابنمقری ابوبکر محمد بن ابراهیم، حاکم نیشابوری ، ابوعبدالله محمد بن احمد بخاری و ابوسعد احمد بن محمد ادریسی
[۵۶] ابننقطه، محمد، التقیید لمعرفه الرواه و السنن و الاسانید، ج۱، ص۲۰، حیدرآباد دکن، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
و سپس برخی چون ابونعیم اصفهانی و احمد ابن فضل باطرقانی
[۵۷] ذهبی، محمد، سیراعلام النبلاء، ج۱۷، ص۳۰، به کوشش شعیب ارنؤوط و محمد نعیم عرقسوسی، بیروت، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
و پسرانخوداو عبدالرحمان،
[۵۸] ابنابی یعلی، محمد، طبقات الحنابله، ج۲، ص۲۴۲، به کوشش محمد حامد الفقی، قاهره، ۱۳۷۱ق/۱۹۵۲م.
عبیدالله
[۵۹] ذهبی، محمد، سیراعلام النبلاء، ج۱۸، ص۳۵۵، به کوشش شعیب ارنؤوط و محمد نعیم عرقسوسی، بیروت، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
وعبدالوهاب.
[۶۰] ابننقطه، محمد، التقیید لمعرفه الرواه و السنن و الاسانید، ج۲، ص۱۳۹، حیدرآباد دکن، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
وضعیت اجتماعی
ابنمنده در اصفهان به حرمت و جاه میزیست و پیداست که نفوذ بسیاری در مردم و اولیای امور داشته است.
[۶۱] ذهبی، محمد، سیراعلام النبلاء، ج۱۷، ص۴۱، به کوشش شعیب ارنؤوط و محمد نعیم عرقسوسی، بیروت، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
چه معاصران او و چه محدثان بعد، او را بسیار ستودهاند.ظاهراً ستایشی که از ابنمنده صورت گرفته و آنچه شخصیت علمی او را ساخته است، ناشی از وسعت آگاهی او در حدیث بوده که با اتکا به حافظهای نیرومند شکل گرفته است. به گفته احمد بن جعفر که از افزون بر هزار تن حدیث نوشته، کسی را در میان آنان به قدرت حافظه ابنمنده ندیده بود.
[۶۲] ذهبی، محمد، تذکره الحفاظ، ج۳، ص۱۰۳۴، حیدرآباد دکن، ۱۳۹۰ق/۱۹۷۰م.
ذهبی نیز او را حافظ مشرق خوانده و اظهار داشته که کسی دیگر را نمیشناخته که به اندازه او استماع حدیث کرده و به پایه او حدیث گرد آورده باشد.
[۶۳] ذهبی، محمد، سیراعلام النبلاء، ج۲۲، ص۳۸۲، به کوشش شعیب ارنؤوط و محمد نعیم عرقسوسی، بیروت، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
[۶۴] ابنجزری، محمد، غایه النهایه، ج۲، ص۹۸، به کوشش گ برگشترسر، قاهره، ۱۳۵۱ق/۱۹۳۲م.
با اینهمه، ذهبی
[۶۵] ذهبی، محمد، سیراعلام النبلاء، ج۱۷، ص۴۱، به کوشش شعیب ارنؤوط و محمد نعیم عرقسوسی، بیروت، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
معتقد است که ابنمنده فقط در روایت حدیث استاد بود، اما چون به تبویب آن میپرداخت یا از خود سخنی میگفت، چیرگی لازم را نداشت.
دیدگاه ابونعیم اصفهانی درباره ابنمنده
ابونعیم اصفهانی نیز با آنکه ابنمنده را مردی بزرگ دانسته،
[۶۶] ذهبی، محمد، تذکره الحفاظ، ج۳، ص۱۰۳۳، حیدرآباد دکن، ۱۳۹۰ق/۱۹۷۰م.
معتقد است که وی در آخر عمر در نقل حدیث خلط میکرد و در امالی خود دچار لغزش و اشتباه میشد،
[۶۷] ابونعیم اصفهانی، احمد، ذکر اخبار اصبهان، ج۲، ص۳۰۶، لیدن، ۱۹۳۴م.
اما ذهبی
[۶۸] ذهبی، محمد، سیراعلام النبلاء، ج۱۷، ص۳۴، به کوشش شعیب ارنؤوط و محمد نعیم عرقسوسی، بیروت، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
سخن ابونعیم را رد کرده و بر خصومتی حمل نموده که میان ابونعیم و ابنمنده وجود داشته است.
آثار چاپی
۱. الایمان، که در ۲ مجلد به کوشش علی فقیهی در بیروت (۱۹۸۵م) به چاپ رسیده است. در این کتاب ۰۸۹، ۱حدیث در موضوع ایمان باببندی شده که طولانیترین آنها باب ۹۷ در وجوب ایمان به رؤیت خداوند است.
۲. الرد علی الجهمیه، ردی است بر جهمیه که قائل به تعطیل درباره صفات خداوند بودند. این اثر که شیوهای نقلی دارد، به کوشش علی فقیهی در مجله الجامعه الاسلامیه چاپ شده است.
۳. فتح الباب فی الکنی و الالقاب، که بخشی از آن به کوشش س. ددرینگ در اوپسالا (۱۹۲۷م) منتشر شده است.
۴. مسند احادیث ابراهیم بن ادهم الزاهد، که به کوشش مجدی سیدابراهیم در قاهره (۱۹۸۸م) چاپ شده است.
آثارخطی
۱. الاسامی و الکنی، موجود در کتابخانه چستربیتی.
۲. الامالی، که بخشهایی از آن در کتابخانه ظاهریه دمشق موجود است.
[۶۹] ظاهریه، خطی، ج۱، ص۱۱۹.
۳. تسمیه المشایخ، فهرستی از مشایخ بخاری در صحیح او، نسخهای از آن در کتابخانه چستربیتی موجود است.
۴. التوحید و معرفه اسماء الله تعالی، موجود در کتابخانه ظاهریه.
[۷۰] ظاهریه، خطی، ج۱، ص۱۱۹.
۵. ذکر عددما لکل واحد من الصحابه من الحدیث، موجود در کتابخانه ظاهریه.
۶. معرفه الصحابه، از معروفترین آثار ابنمنده که امروز از اصل آن فقط بخشهایی در کتابخانه ظاهریه و نیز در کتابخانه شیخالاسلام در مدینه در دست است. علاوه بر نسخ خطی، معرفه الصحابه از طریق نقل وسیع آن در اسد الغابه ابناثیر نیز باقی مانده است، زیرا یکی از ۴ مأخذ اساسی ابناثیر در تألیف این کتاب بوده است.
[۷۱] ابناثیر، اسد الغابه، ج۱، ص۳_۴، قاهره، ۱۳۸۰ق.
ابنحجر هم در تألیف الاصابه ازاین کتاب بهره برده است.
[۷۲] ابنحجر عسقلانی، احمد، الاصابه فی تمییز الصحابه، ج۵، ص۴۹، بیروت دارالکتب العلمیه.
[۷۳] ابنحجر عسقلانی، احمد، الاصابه فی تمییز الصحابه، ج۵، ص۶۸، بیروت دارالکتب العلمیه.
ابوموسی مدینی (ه م) نیز بر این کتاب ذیلی نوشته است.
آثار یافت نشده
۱. تاریخ اصبهان.
[۷۴] بغدادی، هدیه العارفین، ج۲، ص۵۷.
این اثر مورد استفاده یاقوت قرار گرفته است.
[۷۵] یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۴، ص۸۶۰.
۲. دلائل النبوه.
[۷۶] سخاوی، محمد، الاعلان بالتوبیخ، ج۱، ص۱۶۶، به کوشش فرانتس روزنتال، ترجمه صالح احمد العلی، بغداد، ۱۳۸۲ق/۱۹۶۳م.
۳. الناسخ و المنسوخ.
[۷۷] ابنکثیر، البدایه، ج۱۱، ص۳۳۶.
ابوالقاسم عبدالرحمان بن محمد بن اسحاق
ابوالقاسم عبدالرحمان بن محمد بن اسحاق (۳۸۱-۱۶ شوال ۴۷۰ق/۹۹۱-۲ مه ۱۰۷۸م)، پسر بزرگ محمد بن اسحاق بود.
اساتید وی
عبدالرحمان نخست از محضر پدر بهره برد و پس از آنکه در اصفهان از ابوبکر ابن مردویه، ابراهیم بن خُرَّشیذ، ابراهیم بن محمد جَلاّب، ابوذر ابن طبرانی، ابوجعفر ابن مرزبان ابهری و جز آنان حدیث شنید،
[۷۸] ابنجوزی، عبدالرحمان، المنتظم، ج۸، ص۳۱۵، حیدرآباد دکن، ۱۳۵۸ق.
[۷۹] ابنابی یعلی، محمد، طبقات الحنابله، ج۲، ص۲۴۲، به کوشش محمد حامد الفقی، قاهره، ۱۳۷۱ق/۱۹۵۲م.
[۸۰] ابننقطه، محمد، التقیید لمعرفه الرواه و السنن و الاسانید، ج۲، ص۸۶ -۸۷، حیدرآباد دکن، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
[۸۱] ذهبی، محمد، سیراعلام النبلاء، ج۱۸، ص۳۵۰، به کوشش شعیب ارنؤوط و محمد نعیم عرقسوسی، بیروت، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
راهی سفر شد. به نظر میرسد که نخست در ۴۰۶ق به سوی بغداد رفت.
[۸۲] ذهبی، محمد، سیراعلام النبلاء، ج۱۸، ص۳۵۰، به کوشش شعیب ارنؤوط و محمد نعیم عرقسوسی، بیروت، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
در آنجا از عمرو بن مهدی، ابومحمد ابن بیّع، ابنصلت اهوازی، ابواحمد فَرْضی و هلال حفار حدیث شنید
[۸۳] ابنصلاح، تقیالدین، مقدمه، ج۱، ص۳۲۳، به کوشش عائشه عبدالرحمان بنت الشاطی، قاهره، ۱۹۷۴م.
[۸۴] ذهبی، محمد، سیراعلام النبلاء، ج۱۸، ص۳۵۰، به کوشش شعیب ارنؤوط و محمد نعیم عرقسوسی، بیروت، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
[۸۵] ذهبی، محمد، تذکره الحفاظ، ج۳، ص۱۱۶۵، حیدرآباد دکن، ۱۳۹۰ق/۱۹۷۰م.
و آنگاه در سفرهایی که توالی آنها مشخص نیست به استماع حدیث پرداخت: در واسط از ابنخَرَفه واسطی، در مکه از ابوالحسن بن جهضم صوفی و ابننظیف فرّاء و در نیشابور از ابوسعید صیرفی و ابوبکر حیری.
[۸۶] ذهبی، محمد، سیراعلام النبلاء، ج۱۸، ص۳۵۰، به کوشش شعیب ارنؤوط و محمد نعیم عرقسوسی، بیروت، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
مشایخ دیگر او عبارتند از: ابوالحسن علی جرانی، ابوعبدالله حسین بن فنجویه دینوری، محمد بن علی نقاشی، محمد بن موسی بن فضل صیرفی،
[۸۷] ابننقطه، محمد، التقیید لمعرفه الرواه و السنن و الاسانید، ج۲، ص۸۶ -۸۷، حیدرآباد دکن، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
ابوعمر طلحی و محمد بن ابراهیم جرجانی.
[۸۸] ذهبی، محمد، سیراعلام النبلاء، ج۱۸، ص۳۵۰، به کوشش شعیب ارنؤوط و محمد نعیم عرقسوسی، بیروت، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
وی به همدان،
[۸۹] ابننقطه، محمد، التقیید لمعرفه الرواه و السنن و الاسانید، ج۲، ص۸۶ -۸۷، حیدرآباد دکن، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
دینور و شیراز
[۹۰] ذهبی، محمد، العبر، ج۲، ص۳۲۸، به کوشش محمد سعید زغلول، بیروت، ۱۴۰۵ق/ ۱۹۸۵م.
نیز مسافرت کرد. ابنمنده در روایت به اجازه بسیار اهمیت میداد و خود توانست به اخذ اجازه از حاکم نیشابوری، زاهر بن احمد سرخسی و دیگران نایل شود.
[۹۱] ذهبی، محمد، تذکره الحفاظ، ج۳، ص۱۱۶۵_۱۱۶۶، حیدرآباد دکن، ۱۳۹۰ق/۱۹۷۰م.
[۹۲] ذهبی، محمد، سیراعلام النبلاء، ج۱۸، ص۳۵۰-۳۵۱، به کوشش شعیب ارنؤوط و محمد نعیم عرقسوسی، بیروت، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
ابنمنده نخست در ۴۰۷ق، در حالی که هنوز بزرگان مشایخ او زنده بودند، به حدیث گفتن پرداخت.
[۹۳] ذهبی، محمد، سیراعلام النبلاء، ج۱۸، ص۳۵۴، به کوشش شعیب ارنؤوط و محمد نعیم عرقسوسی، بیروت، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
شاگردان عبدالرحمان بن محمد
کسانی چون حسین بن عبدالملک خلال، ابونصر احمد غازی و ابوسعد احمد بغدادی از او روایت کردهاند.
[۹۴] ابننقطه، محمد، التقیید لمعرفه الرواه و السنن و الاسانید، ج۲، ص۸۶، حیدرآباد دکن، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
[۹۵] ذهبی، محمد، سیراعلام النبلاء، ج۱۸، ص۳۵۱، به کوشش شعیب ارنؤوط و محمد نعیم عرقسوسی، بیروت، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
[۹۶] ابنرجب، عبدالرحمان، الذیل علی طبقات الحنابله، ج۱، ص۳۸، به کوشش هانری لائوست و سامی دهان، دمشق، ۱۳۷۰ق/۱۹۵۱م.
مبارزه با مخالفان
وی مردم را به پیروی از سنت تحریض میکرد و با کسانی که آنها را اهل بدعت میخواند، سرسختانه مقابله مینمود. ابنمنده در امر به معروف و نهی از منکر نیز سختگیر بود و از کسی پروا نداشت.
[۹۷] ابنابی یعلی، محمد، طبقات الحنابله، ج۲، ص۲۴۲، به کوشش محمد حامد الفقی، قاهره، ۱۳۷۱ق/۱۹۵۲م.
[۹۸] ابنجوزی، عبدالرحمان، المنتظم، ج۸، ص۳۱۵، حیدرآباد دکن، ۱۳۵۸ق.
وی همچون پدر از مخالفان اشعریان، بود، ازین رو از ابوبکر حیری که اشعری بود، حدیث شنید، اما از وی روایت نکرد.
دیدگاه خواجه عبدالله انصاری درباره ابنمنده
[۹۹] ذهبی، محمد، تذکره الحفاظ، ج۳، ۱۱۶۵، حیدرآباد دکن، ۱۳۹۰ق/۱۹۷۰م.
[۱۰۰] ذهبی، محمد، سیراعلام النبلاء، ج۱۸، ص۳۵۰، به کوشش شعیب ارنؤوط و محمد نعیم عرقسوسی، بیروت، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
گرچه سعد بن محمد زنجانی او و خواجه عبدالله انصاری را در زمان خود از پیشگامان مبارزه با اهل بدعت به شمار آورده،
[۱۰۱] ابنجوزی، عبدالرحمان، المنتظم، ج۸، ص۳۱۵، حیدرآباد دکن، ۱۳۵۸ق.
ولی به عللی که دقیقاً روشن نیست، خواجه عبدالله درباره ابنمنده گفته بود که ضرر او برای اسلام بیشتر از سود اوست.
[۱۰۲] ابننقطه، محمد، التقیید لمعرفه الرواه و السنن و الاسانید، ج۲، ص۸۸، حیدرآباد دکن، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
احتمالاً گفته خواجه عبدالله ناظر به نسبت تجسیم بود که گمان میرفت، ابنمنده به آن اعتقاد داشته است.
[۱۰۳] ذهبی، محمد، العبر، ج۲، ص۳۲۸، به کوشش محمد سعید زغلول، بیروت، ۱۴۰۵ق/ ۱۹۸۵م.
اما ذهبی
[۱۰۴] ذهبی، محمد، سیراعلام النبلاء، ج۱۸، ص۳۵۱، به کوشش شعیب ارنؤوط و محمد نعیم عرقسوسی، بیروت، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
به نقل از ابنمنده آورده که وی خود را از اعتقاد به تجسیم بری میشمرده است.
دیدگاه ابناثیر درباره ابنمنده
ابناثیر
[۱۰۵] ابناثیر، الکامل، ج۱۰، ص۱۰۸.
از گروهی در اصفهان به نام «عبد رحمانیه» یاد میکند که در اعتقادات، خود را به عبدالرحمان بن منده منتسب میدانستهاند، اما ابنرجب
[۱۰۶] ابنرجب، عبدالرحمان، الذیل علی طبقات الحنابله، ج۱، ص۳۸، به کوشش هانری لائوست و سامی دهان، دمشق، ۱۳۷۰ق/۱۹۵۱م.
آنها را اهل بدعت میداند و ابنمنده را از آنچه آنها میگویند و به او نسبت میدهند، مبرا میشمارد.
وفات
سرانجام ابنمنده در اصفهان وفات یافت و در تشییع جنازه او خلقی کثیر گرد آمدند.
[۱۰۷] ابنجوزی، عبدالرحمان، المنتظم، ج۸، ص۳۱۵، حیدرآباد دکن، ۱۳۵۸ق.
[۱۰۸] ذهبی، محمد، سیراعلام النبلاء، ج۱۸، ص۳۵۴، به کوشش شعیب ارنؤوط و محمد نعیم عرقسوسی، بیروت، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
آثار خطی
۱. التاریخ المستخرج من کتب الناس للتذکره و المستطرف من احوال الرجال للمعرفه.
[۱۰۹] کوپریلی، خطی، ج۱، ص۱۳۰.
۲. الرد علی من یقول «الم» حرف لینفی الالف و اللام و المیم عن کلام الله عزوجل، موجود در کتابخانه ظاهریه.
۳. الکفایه، موجود در کتابخانه ظاهریه؛
آثار یافت نشده
۱. تاریخ اصبهان.
[۱۱۰] ابناثیر، الکامل، ج۱۰، ص۱۰۸.
۲. تاریخ مکه
[۱۱۱] سخاوی، محمد، الاعلان بالتوبیخ، ج۱، ص۲۸۲، به کوشش فرانتس روزنتال، ترجمه صالح احمد العلی، بغداد، ۱۳۸۲ق/۱۹۶۳م.
۳. حرمهالدین.
[۱۱۲] ابنرجب، عبدالرحمان، الذیل علی طبقات الحنابله، ج۱، ص۳۸، به کوشش هانری لائوست و سامی دهان، دمشق، ۱۳۷۰ق/۱۹۵۱م.
۴. صیام یوم الشک.
[۱۱۳] ابنرجب، عبدالرحمان، الذیل علی طبقات الحنابله، ج۱، ص۳۸، به کوشش هانری لائوست و سامی دهان، دمشق، ۱۳۷۰ق/۱۹۵۱م.
۵. کتابی در وفیات که ذهبی آن را به جامعیت وصف کرده است.
[۱۱۴] سخاوی، محمد، الاعلان بالتوبیخ، ج۱، ص۳۳۴، به کوشش فرانتس روزنتال، ترجمه صالح احمد العلی، بغداد، ۱۳۸۲ق/۱۹۶۳م.
ابوعمرو عبدالوهاب بن محمد بن اسحاق
ابوعمرو عبدالوهاب بن محمد بن اسحاق (۳۸۸-۱۹ جمادی الاخره ۴۷۵ق/۹۹۸- ۱۵ نوامبر ۱۰۸۲م)، وی از پدر حدیث بسیار شنید
[۱۱۵] ابننقطه، محمد، التقیید لمعرفه الرواه و السنن و الاسانید، ج۲، ص۱۳۹، حیدرآباد دکن، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
[۱۱۶] ذهبی، محمد، سیراعلام النبلاء، ج۱۸، ص۴۴۰، به کوشش شعیب ارنؤوط و محمد نعیم عرقسوسی، بیروت، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
و نیز در موطن خود اصفهان از ابواسحاق ابراهیم بن خرشیذ، ابوعمر ابن عبدالوهاب سُلَمی، ابومحمد حسن بن یوه، جعفر بن محمد فقیه، محمد بن ابراهیم جرجانی و ابوبکر ابن مردویه، استماع حدیث کرد.
[۱۱۷] ذهبی، محمد، سیراعلام النبلاء، ج۱۸، ص۴۴۰، به کوشش شعیب ارنؤوط و محمد نعیم عرقسوسی، بیروت، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
فارسی
[۱۱۸] فارسی، عبدالغافر، تاریخ نیشابور، انتخاب صریفینی، ج۱، ص۵۳۹، به کوشش محمد کاظم محمودی، قم، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
از یک سفر او به نیشابور یاد میکند. وی در آنجا از ابوسعید محمد صیرفی حدیث شنیده است.
[۱۱۹] ذهبی، محمد، سیراعلام النبلاء، ج۱۸، ص۴۴۰، به کوشش شعیب ارنؤوط و محمد نعیم عرقسوسی، بیروت، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
فارسی
[۱۲۰] فارسی، عبدالغافر، تاریخ نیشابور، انتخاب صریفینی، ج۱، ص۵۳۹، به کوشش محمد کاظم محمودی، قم، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
به حدیث گفتن او در نیشابور نیز اشاره دارد. ظاهراً او مدتی هم در طوس اقامت کرد و در آنجا بود که ابنقیسرانی به دیدار او رفت.
[۱۲۱] ابننقطه، محمد، التقیید لمعرفه الرواه و السنن و الاسانید، ج۲، ص۱۳۹-۱۴۰، حیدرآباد دکن، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
وی سفرهایی نیز به شیراز ، همدان ، مکه و ری داشته است و در این سفرها مانند پدرش تجارت هم میکرد.
[۱۲۲] ذهبی، محمد، سیراعلام النبلاء، ج۱۸، ص۴۴۰، به کوشش شعیب ارنؤوط و محمد نعیم عرقسوسی، بیروت، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
پسرش یحیی بن عبدالوهاب، مؤتمن ساجی، اسماعیل بن محمد تیمی، ابونصر احمد غازی و برادرش خالد بن عمر، حسین بن عبدالملک خلال، حسن بن عباس رستمی، مسعود ثقفی و محمد بن احمد باغبان از او روایت کردهاند.
[۱۲۳] ابننقطه، محمد، التقیید لمعرفه الرواه و السنن و الاسانید، ج۲، ص۱۳۹-۱۴۰، حیدرآباد دکن، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
[۱۲۴] ذهبی، محمد، سیراعلام النبلاء، ج۱۸، ص۴۴۰، به کوشش شعیب ارنؤوط و محمد نعیم عرقسوسی، بیروت، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
ازدواج
وی با فاطمه دختر شیبانی ازدواج کرد و از
- لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.