پاورپوینت خاندان ابن فهد
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت خاندان ابن فهد دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت خاندان ابن فهد،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت خاندان ابن فهد :
خاندان ابنفهد
اِبْنِ فَهْد نام خاندانی بزرگ در مکه از فرزندان عبدالله بن محمد ابن عبدالله بن فهد است.
فهرست مندرجات
۱ – اصالت
۲ – شهرت
۳ – افراد مشهور
۳.۱ – نجمالدین ابوالنصر محمد
۳.۲ – تقیالدین ابوالفضل محمد
۳.۲.۱ – آثار چاپی
۳.۲.۲ – آثار خطی
۳.۲.۳ – آثار یافت نشده
۳.۳ – بدرالدین محمد ابوزرعه
۳.۳.۱ – آثار
۳.۴ – محبالدین ابوبکر احمد
۳.۵ – عبدالرحمان
۳.۶ – نجمالدین عمر
۳.۷ – آثار موجود
۳.۷.۱ – آثار یافت نشده
۳.۸ – محییالدین ابوزکریا یحیی
۳.۸.۱ – آثار
۳.۹ – عزالدین عبدالعزیز
۳.۹.۱ – آثار خطی
۳.۹.۲ – آثار یافت نشده
۳.۱۰ – محبالدین ابوالفضل محمد
۳.۱۰.۱ – آثار چاپی
۳.۱۰.۲ – آثار خطی
۳.۱۰.۳ – آثار یافت نشده
۴ – فهرست منابع
۵ – پانویس
۶ – منبع
اصالت
برای افراد این خاندان نسبتهای علوی، قُرَشی، هاشمی و مکی
[۱] سیوطی، نظم العقیان فی اعیان الاعیان، به کوشش فیلیپ حتی، ج۱، ص۱۷۰، نیویورک، ۱۹۲۷م.
[۲] فاسی، محمد، العقد الثمین فی تاریخ البلد الامین، به کوشش فؤد سید، ج۸، ص۲۵، بیروت، ۱۴۰۶ق.
برشمردهاند، و این شاید بدان سبب باشد که آنان را از فرزندان محمد بن حنفیه پسر علی بن ابیطالب (ع) خواندهاند، اما از آنجا که شمار پشتهای این خاندان تا علیبن ابی طالب (ع) از آنچه قاعده معروف نسبشناسی (در هر قرن سه پشت) اقتضا میکند، کمتر است، در صحت چنین انتسابی جای تردید میماند؛ به ویژه اگر دریابیم که مردم مکه نسب این دودمان را به عتبه بن ابی لهب میرساندند
[۳] سیوطی، نظم العقیان فی اعیان الاعیان، به کوشش فیلیپ حتی، ج۱، ص۱۷۱، نیویورک، ۱۹۲۷م.
و این نام به تنهایی انگیزه خوبی برای تغییر شجره نامه تواند بود. همه افراد شناخته شده این خاندان شافعی بودهاند، جز عطیه (د ۸۷۴ق/۱۴۷۰م) که سخاوی
[۴] سخاوی، محمد، الضوء اللامع، ج۵، ص۱۴۸، قاهره، ۱۳۵۵ق.
او را مالکی مذهب دانسته است.
شهرت
اشتهار این خاندان بیشتر در سدههای ۸ -۱۰ق/۱۴-۱۶م بود و در این دوره کسانی از آن خاندان در دانش و تجارت بلند آوازه شدند. دانشِ عالمان این خانواده بیشتر در جهت ضبط و ذکر اهمیت سرزمین حجاز (تاریخ محلی) به کار گرفته شده است. برخی از افراد این خانواده برای تجارت به مصر، شام، یمن و حتی هند سفر میکردند.
افراد مشهور
از فرزندان عبدالله افزون بر کسانی که درباره هر یک از آنان جداگانه سخن خواهد رفت، این افراد در خور ذکرند: حسن بن عبدالله (د پس از ۷۴۰ق) و برادر وی جمالالدین محمد (د ۷۳۶ق) که مدتی نایب [[|نجمالدین طبری]] قاضی مکه بود؛
[۵] فاسی، محمد، العقد الثمین فی تاریخ البلد الامین، به کوشش فؤد سید، ج۲، ص۸۰، بیروت، ۱۴۰۶ق.
[۶] فاسی، محمد، العقد الثمین فی تاریخ البلد الامین، به کوشش فؤد سید، ج۴، ص۸۲، بیروت، ۱۴۰۶ق.
احمد (د ۷۶۹ق) پسر جمالالدین محمد و قاضی جمالالدین ابوالخیر محمد (د ۷۲۳ق) برادر احمد
[۷] فاسی، محمد، العقد الثمین فی تاریخ البلد الامین، به کوشش فؤد سید، ج۲، ص۲۹۶، بیروت، ۱۴۰۶ق.
[۸] ابن حجر عسقلانی احمد، الدرر الکامنه، ج۵، ص۴۵۸، حیدرآباد دکن، ۱۳۹۶ق.
این قاضی جمالالدین ابوالخیر ۳ پسر داشت که دو تن از آنان به نامهای عبدالرحمان ملقب به الوجیه و ابوبکر
[۹] فاسی، محمد، العقد الثمین فی تاریخ البلد الامین، به کوشش فؤد سید، ج۵، ص۴۰۸، بیروت، ۱۴۰۶ق.
[۱۰] فاسی، محمد، العقد الثمین فی تاریخ البلد الامین، به کوشش فؤد سید، ج۸، ص۲۶، بیروت، ۱۴۰۶ق.
در طاعون مکه جان سپردند. (جمادی – الاول ۷۹۳)
اما بلند آوازهترین دانشمندان بنی فهد از نسل ابوالخیر محمد و از پسر دیگر او نجمالدین محمد هستند:
نجمالدین ابوالنصر محمد
نجمالدین ابوالنصر محمد (ح ۷۶۰-۱۲ ربیعالاول ۸۱۱ق/ ۱۳۵۹-۶ اوت ۱۴۰۸م) در مکه متولد شد و در همانجا تحصیل کرد و از بعضی مشایخ شام و قاهره و اسکندریه اجازه روایت حدیث یافت. از آنجا که جد مادری او شیخ نجمالدین املاک و خانه چندی در اَصفون (در مصر عُلیا) وقف فرزندان خود کرده بود، محمد چند سالی در اصفون اقامت گزید و از این رو فرزندانش، افزون بر نسبتهای پیشین، به اصفونی هم معروف شدند.
[۱۱] سخاوی، محمد، الضوء اللامع، ج۹، ص۲۸۱، قاهره، ۱۳۵۵ق.
وی در ۷۹۵ق/ ۱۳۹۳م به مکه بازگشت و هم در آنجا عمر به سر آورد.
[۱۲] فاسی، محمد، العقد الثمین فی تاریخ البلد الامین، به کوشش فؤد سید، ج۲، ص۳۳۴، بیروت، ۱۴۰۶ق.
تقیالدین ابوالفضل محمد
تقیالدین ابوالفضل محمد (۵ ربیعالثانی ۷۸۷-۷ ربیعالاول ۸۷۱ق/۱۶ مه ۱۳۸۵-۱۷ اکتبر ۱۴۶۶م)، پسر نجمالدین محمد است. وی در اصفون زاده شد و در ۷۹۵ق همراه پدر به مکه رفت و در آنجا به تحصیل علم پرداخت. او برای سماع حدیث به مدینه و یمن سفر کرد. از شیوخ او در مکه عبدالرحمان فاسی و ابوهریره بن نقاش ، در مدینه، رقیه دختر ابن مزروع و عبدالرحمان زرندی و در یمن مجد لغوی و علی بن ابوبکر ازرق بودهاند.
[۱۳] سخاوی، محمد، الضوء اللامع، ج۹، ص۲۸۱-۲۸۲، قاهره، ۱۳۵۵ق.
از استادان بسیاری اجازه گرفت و پسرش در این مورد معجم و فهرست ویژهای پرداخته است. تقیالدین، ابن حجر را در مکه دید و از دانش او بهرهمند شد. او الامتاع را نزد مقریزی خواند و نسخهای از آن را به خط فرزند خود نجمالدین عمر برای خود تهیه کرد. او در کسب علم و ضبط و استخراج مطالب از کتابها بلند آوازه شد و این منزلت برای پسر او نیز حاصل گشت. کسان بسیاری در حجاز از تقیالدین اخذ حدیث کردند.
[۱۴] سخاوی، محمد، الضوء اللامع، ج۹، ص۲۸۳، قاهره، ۱۳۵۵ق.
توجه به حدیث و سنت از او به فرزندانش منتقل شد و شاید از این روست که گاه در نسبت آنان «الاَثَری» هم دیده میشود. سخاوی در دو نوبت که مجاور مکه بود، او را دیده، از او بهره برده و بسیاری از نوشتههای خود را به او ارائه کرده است.
[۱۵] سخاوی، محمد، الضوء اللامع، ج۹، ص۲۸۳، قاهره، ۱۳۵۵ق.
تقیالدین پیوسته به کار مطالعه و نوشتن سرگرم بود. کتابخانه او در آن زمان در مکه نظیر نداشت و همگان از آن بهرهمند میشدند. او کتابخانهاش را وقف کرد تا پس از مرگش نیز مورد استفاده طالبان علم قرار گیرد. وی طبع شعر نیز داشت.
[۱۶] سخاوی، محمد، الضوء اللامع، ج۹، ص۲۸۳، قاهره، ۱۳۵۵ق.
آثار چاپی
لحظ الالحاظ ، تنها اثر از نوشتههای تقیالدین است که همراه ذیلهای حسینی دمشقی و سیوطی بر تذکره الحفاظ ذهبی چاپ شده است. لحظ در واقع ذیلی است بر ذیل ابوالمحاسن محمد بن علی علوی حسینی دمشقی و نام کامل آن لحظ الالحاظ بذیل طبقات الحفاظ است. در این ذیل تراجم به ترتیب زمان فوت صاحبان آنها آمده و بر ۱۲ ترجمه از کتاب ذهبی و ۸ ترجمه از ذیل حسینی مطالبی افزوده شده است.
[۱۷] ابن فهد، تقیالدین محمد، «لحظ الالحاظ»، ذیل تذکره الحفاظِ ذهبی، ج۱، ص ۷۱، ذیل تذکره الحفاظِ ذهبی، حیدرآباد دکن، ۱۳۷۶ق.
آثار خطی
۱. بُغیه الطالب الفالح من مشیخه قاضی طیبه ابی الفتح الصالح . نسخهای از آن در اسکندریه موجود است؛
۲. حدیث ابی علی الحسن بن عرفه ، یک نسخه از آن در رامپور نگهداری میشود؛
۳. رساله الکامل على تراجم المکیین و المدنیین الذین اخذ عنهم العلامه على بن خلیل اللُبودی ، نسخهای از آن در قاهره موجود است؛
۴. طرق الاصابه بما جاء فی فضائل الصحابه ،
[۱۸] شوکانی، محمد، البدر الطالع، ج۲، ص۲۶۰، قاهره، ۱۳۴۸ق.
نسخهای با نام مختصر اسماء الصحابه به خط مؤلف در الازهر وجود دارد.
[۱۹] ازهریه، فهرست، ج۵، ص۵۴۵.
که ظاهراً همین اثر باید باشد؛
۵. عُمده المُنتحِل و بُلغه المُرتحِل ، در اربعینیات، نسخهای از این کتاب به خط مؤلف در چستربیتی و نیز نسخهای دیگر در قاهره
[۲۰] خدیویه، فهرست، ج۷، ص۶۶۲.
موجود است؛
۶. الفتح الربانی لجمیع مرویات الشیخ ابی الفتح العثمانی ؛
[۲۱] ظاهریه، خطی (حدیث)، ج۱، ص۹۱.
۷. الدرر السَنّیه و الجواهر البَهیّه من الاحادیث النبویه . نسخهای از آن در کتابخانه ملی پاریس موجود است. در انتساب این اثر که به ابوالمحاسن یوسف عضدی اهدا شده، به تقیالدین تردید وجود دارد، زیرا به پسرش نجمالدین نیز نسبت داده شده است.
آثار یافت نشده
۱. الاِبانه مما ورد فی الجعرانه ؛
[۲۲] سخاوی، محمد، الضوء اللامع، ج۹، ص۲۸۲، قاهره، ۱۳۵۵ق.
۲. الاشراف علی جمیع النُکَت الظِراف ؛
[۲۳] شوکانی، محمد، البدر الطالع، ج۲، ص۲۶۰، قاهره، ۱۳۴۸ق.
۳. اقتطاف النور مماورد فی ثور ،
[۲۴] سخاوی، محمد، الضوء اللامع، ج۹، ص۲۸۲، قاهره، ۱۳۵۵ق.
بروکلمان آن را به محمد بن عبدالعزیز، نبیره تقیالدین نسبت داده است که درست نمینماید؛
۴. بُشری الوَری مماورد فی حرا ؛
[۲۵] سخاوی، محمد، الضوء اللامع، ج۹، ص۲۸۲، قاهره، ۱۳۵۵ق.
۵. بهجه الدماثه بماورد فی فضل المساجد الثلاثه ؛
[۲۶] سخاوی، محمد، الضوء اللامع، ج۹، ص۲۸۲، قاهره، ۱۳۵۵ق.
۶. تأمیل نهایه التقریب و تکمیل التهذیب بالتذهیب ؛
[۲۷] سخاوی، محمد، الضوء اللامع، ج۹، ص۲۸۲، قاهره، ۱۳۵۵ق.
۷. تحفه الاشراف بمعرفه الاطراف ، در ۳ مجلد؛
[۲۸] شوکانی، محمد، البدر الطالع، ج۲، ص۲۶۰، قاهره، ۱۳۴۸ق.
۸. تحفه العلماء الاتقیاء بماجاء فی قصص الانبیاء .
[۲۹] شوکانی، محمد، البدر الطالع، ج۲، ص۲۶۰، قاهره، ۱۳۴۸ق.
سخاوی عنوان این کتاب را نخبه العلماء… آورده است؛
[۳۰] سخاوی، محمد، الضوء اللامع، ج۹، ص۲۸۲، قاهره، ۱۳۵۵ق.
۹. تقریب البعید فیما ورد فی یومی العید ؛
[۳۱] کوثری، محمد، مقدمه بر ذیل تذکره الحفاظِ ذهبی، ج۱، ص۴، حیدرآباد دکن، ۱۳۷۶ق.
۱۰. الجُنه باذکار الکتاب و السنه ؛
[۳۲] سخاوی، محمد، الضوء اللامع، ج۹، ص۲۸۲، قاهره، ۱۳۵۵ق.
۱۱. الزوائد علی حیاه الحیوان للدمیری ؛
[۳۳] کوثری، محمد، مقدمه بر ذیل تذکره الحفاظِ ذهبی، ج۱، ص۴، حیدرآباد دکن، ۱۳۷۶ق.
۱۲. غایه القصد المراد من الاربعین العالیه الاسناد ؛
[۳۴] کوثری، محمد، مقدمه بر ذیل تذکره الحفاظِ ذهبی، ج۱، ص۴، حیدرآباد دکن، ۱۳۷۶ق.
۱۳. فی سیره الخلفاء و الملوک ، در ۲ مجلد؛
[۳۵] شوکانی، محمد، البدر الطالع، ج۲، ص۲۵۹، قاهره، ۱۳۴۸ق.
۱۴. المطالب السنیه العوالی بما لقریش من المفاخر و المعالی؛
[۳۶] شوکانی، محمد، البدر الطالع، ج۲، ص۲۶۰، قاهره، ۱۳۴۸ق.
۱۵. النور الباهر الساطع من سیره ذی البرهان القاطع ، در سیرت نبوی؛
[۳۷] سخاوی، محمد، الضوء اللامع، ج۹، ص۲۸۲، قاهره، ۱۳۵۵ق.
تقیالدین کتابهایی هم برای آموزش فرزندانش نوشته بود.
[۳۸] فاسی، محمد، العقد الثمین فی تاریخ البلد الامین، به کوشش فؤد سید، ج۲، ص۳۴۳، بیروت، ۱۴۰۶ق.
[۳۹] سخاوی، محمد، الضوء اللامع، ج۶، ص۱۲۶، قاهره، ۱۳۵۵ق.
[۴۰] سخاوی، محمد، الضوء اللامع، ج۱۱، ص۹۲، قاهره، ۱۳۵۵ق.
بدرالدین محمد ابوزرعه
بدرالدین محمد ابوزرعه (۸۰۸ -۸۲۶ق/۱۴۰۵-۱۴۲۳م)، پسر تقیالدین محمد است. او مکه به دنیا آمد و از پدرش و استادان دیگر حدیث و فقه آموخت. هوش و حافظه نیرومندی داشت و در جوانی در مکه درگذشت.
آثار
سه اثر به او نسبت دادهاند که موفق نشد آنها را پاکنویس کند:
۱. رباعیات صحیح مسلم ؛ ۲. معجمِ شیوخ خود؛ ۳. مناقب الامام الشافعی .
[۴۱] فاسی، محمد، العقد الثمین فی تاریخ البلد الامین، به کوشش فؤد سید، ج۲، ص۳۴۲-۳۴۴، بیروت، ۱۴۰۶ق.
محبالدین ابوبکر احمد
محبالدین ابوبکر احمد (۸۰۹ -۸۹۰ق/۱۴۰۷- ۱۴۸۵م)، پسر تقیالدین محمد است. وی در مکه زاده شد و در همانجا و نیز در مدینه تعلیم یافت. آنگاه به سیاحت پرداخت و به سرزمینهای مختلف، از جمله در ۸۴۰ق/۱۳۳۶م تا کالیکوت و بار دیگر در ۸۴۷ق تا کنبایه در هند رفت. در مکه برای پدر و برادرش و دیگران استنساخ میکرد و آثار بزرگی را به دست خود رونویس کرد.
[۴۲] سخاوی، محمد، الضوء اللامع، ج۱۱، ص۹۲، قاهره، ۱۳۵۵ق.
با خدیجه، دختر ابوبکر بن محمد معروف به توریزی (تبریزی) تاجر سلطان، ازدواج کرد.
[۴۳] سخاوی، محمد، الضوء اللامع، ج۴، ص۷۰، قاهره، ۱۳۵۵ق.
[۴۴] سخاوی، محمد، الضوء اللامع، ج۱۱، ص۹۳، قاهره، ۱۳۵۵ق.
او گاه روایت حدیث میکرد و سخاوی در مکه چیزهایی از وی آموخت، اما پس از مرگ برادرش از روایت حدیث خودداری میکرد. او در مکه درگذشت و در آرامگاه خانوادگی دفن شد.
[۴۵] سخاوی، محمد، الضوء اللامع، ج۱۱، ص۹۲-۹۳، قاهره، ۱۳۵۵ق.
عبدالرحمان
ملقب به ناصرالدین ابوالفرج (۸۴۱ -۸۷۳ق/ ۱۴۳۷-۱۴۶۹م)، پسر ابوبکر احمد، در کالیکوت هند زاده شد و در ۸۴۴ق همراه پدر به مکه آمد و در آنجا تحصیل کرد. از کسانی چون ابوالفتح مراغی و برهان زمزمی حدیث آموخت و از زرکشی، ابن طَحّان، ابن حجر ، مقریزی و جمال کازرونی اجازه گرفت. در ۸۶۵ق به قاهره رفت و از آنجا بارها به شام سفر کرد و به استماع حدیث پرداخت. وقتی در قاهره بود بسیاری از فضلای مکه به نزدش میرفتند. در نحو و سرودن شعر دست داشت. در قاهره درگذشت و در کنار مقابر صوفیان بَیْبَرسیّه به خاک سپرده شد.
[۴۶] سخاوی، محمد، الضوء اللامع، ج۴، ص۷۰-۷۱، قاهره، ۱۳۵۵ق.
نجمالدین عمر
نجمالدین عمر (محمد) (۸۱۲ – ۸۸۵ق/۱۴۰۹-۱۴۸۰م)، پسر دیگر تقیالدین و از سرشناسترین افراد این خاندان است. لقب دیگر او سراجالدین و کنیهاش ابوالقاسم بود. نام نخستین وی محمد بوده است، اما وی را بیشتر عمر میخواندند. در مکه متولد و بزرگ شد. مقدمات قرآن و حدیث و فقه را از پدر آموخت و از استادان مکه و دانشمندان مقیم یا مسافر آنجا، مانند ابوبکر مراغی، عبدالرحمان زرندی، جمالالدین ابن ظهیره و دیگران حدیث و علوم دیگر فراگرفت. پدرش از علمای سرزمینهای دیگر برای او اجازه خواست: از مشایخ اجازه او از مدینه رقیه دختر یحیی بن مزروع، از شام عایشه دختر محمد بن عبدالهادی و عبدالقادر اُرموی، از بیتالمقدس فاطمه دختر ابومحمود و برادرش برهان، از قاهره عزابن جماعه، از زَبید مجد لغوی و از تَعِز جمال ابن خیاط و کسان دیگر از جاهای دیگر بودند. در قاهره از ابن حجر استفاده کرد. در حلب از برهان حدیث شنید. مسافرتهای علمی متعدد به قاهره و حلب کرد و در این گشت و گذارها در هر جا از هر کس ممکن بود، حتی از کسانی که پایه علمی آنان پایینتر از خود او بود، بهره گرفت و در مکه از سخاوی استفاده کرد. نجمالدین از دانشمندانی است که مشایخ زیاد داشت و حدیث و روایت بسیار فرا گرفته بود.
[۴۷] سخاوی، محمد، الضوء اللامع، ج۶، ص۱۲۶- ۱۲۸، قاهره، ۱۳۵۵ق.
[۴۸] ابن طولون، محمد، القلائد الجوهریه فی تاریخ الصالحیه، به کوشش محمد احمد دهمان، ج۲، ص۴۵۳-۴۵۴، دمشق، ۱۴۰۱ق.
ابن حجر که با او مکاتبه داشت، از وی خواست تا پس از پدرش تقیالدین ضبط وفیات یمن و مکه را ادامه دهد و نوشتههای خود را در این مورد به نظر او برساند. مقریزی هم از نجمالدین و پدرش به عنوان دو محدث بسیار آگاه حجاز یاد کرده و برای نجمالدین آینده درخشانی پیشبینی کرده بوده است. تقی جراعی، از بزرگان علمای حنبلی مسند احمد بن حنبل را نزد او خواند. سخاوی نیز از نجمالدین استفاده کرد و میان آن دو تا پایان عمرِ نجمالدین مکاتبه برقرار بود.
[۴۹] سخاوی، محمد، الضوء اللامع، ج۶، ص۱۲۹-۱۳۱، قاهره، ۱۳۵۵ق.
وی با عایشه دختر عفیف عبدالرحمان بن محمد اصفهانی مکی معروف به عجمی ازدواج کرد.
[۵۰] سخاوی، محمد، الضوء اللامع، ج۴، ص۲۲۴، قاهره، ۱۳۵۵ق.
[۵۱] سخاوی، محمد، الضوء اللامع، ج۵، ص۵۹، قاهره، ۱۳۵۵ق.
در آخر عمر به اندک ضعف جسمانی و بینایی گرفتار شد و با اینهمه روش همیشگی خود را از دست نداد. نجمالدین در مکه درگذشت و در مقبره بنی فهد دفن شد.
[۵۲] سخاوی، محمد، الضوء اللامع، ج۶، ص۱۳۱، قاهره، ۱۳۵۵ق.
آثار موجود
نجمالدین عمر نوشتههای بسیار به جا گذاشت که بیشتر به صورت پیشنویس بود.
[۵۳] سخاوی، محمد، الضوء اللامع، ج۶، ص۱۲۹، قاهره، ۱۳۵۵ق.
نوشتههای او تاکنون چاپ نشده است.
۱. الالحاقات ، رسالهای است مشتمل بر ۱۱ اجازه که شیوخ مختلف نجمالدین برای او نوشتهاند و در هر اجازه نام مشایخ نویسنده آن هم آمده است. این نسخه در رامپور و مورخ ۸۳۹ق/۱۴۳۵م است. این اثر احتمالاً همان المُسَلسلات است که در الضوء سخاوی به آن اشاره شده است؛
[۵۴] سخاوی، محمد، الضوء اللامع، ج۶، ص۱۲۸، قاهره، ۱۳۵۵ق.
۲. المعجم ، مجموعه تراجم مشایخ حدیث و اجازات نجمالدین است. تاریخ تألیف این اثر ۸۶۱ق/۱۴۵۷م و تاریخ تحریر نسخه به خط عبدالعزیز فرزند مؤلف ۹۰۶ق است. نسخهای دیگر با ذیلی بر آن در برلین موجود است. سخاوی به این اثر اشاره کرده است.
[۵۵] سخاوی، محمد، الضوء اللامع، ج۶، ص۱۲۸، قاهره، ۱۳۵۵ق.
آثار یافت نشده
آثار یافت نشده نجمالدین عمر به این شرح است:
۱. اِتحاف الوری باخبار اُمّ القُری ؛
[۵۶] سخاوی، محمد، الاعلان بالتوبیخ لمن ذم التاریخ، به کوشش فرانتس روزنتال، ج۱، ص۷۲، بغداد، ۱۳۸۲ق.
۲. بذل الجهد فیمن سمی بفهد و ابن فهد ؛
[۵۷] سخاوی، محمد، الضوء اللامع، ج۶، ص۱۲۸، قاهره، ۱۳۵۵ق.
۳. التبیین للطبریین ؛
[۵۸] سخاوی، محمد، الضوء اللامع، ج۶، ص۱۲۸، قاهره، ۱۳۵۵ق.
۴. تذکره الناسی باولاد ابی عبدالله الفاسی ؛
[۵۹] سخاوی، محمد، الضوء اللامع، ج۶، ص۱۲۹، قاهره، ۱۳۵۵ق.
۵. الدُّر الکَمین بذیل العِقد الثَمین فی تاریخ البلد الامین ، ذیلی است بر تاریخ مکه فاسی؛
[۶۰] سخاوی، محمد، الاعلان بالتوبیخ لمن ذم التاریخ، به کوشش فرانتس روزنتال، ج۱، ص۷۱-۷۲، بغداد، ۱۳۸۲ق.
[۶۱] سخاوی، محمد، الاعلان بالتوبیخ لمن ذم التاریخ، به کوشش فرانتس روزنتال، ج۱، ص۲۸۲، بغداد، ۱۳۸۲ق.
۶. السر الظهیری باولاد احمد النویری ؛
[۶۲] سخاوی، محمد، الضوء اللامع، ج۶، ص۱۲۹، قاهره، ۱۳۵۵ق.
[۶۳] بغدادی، ایضاح، ج۲، ص۱۱.
۷. غایه الامانی فی تراجم اولاد القسطلانی ؛
[۶۴] سخاوی، محمد، الضوء اللامع، ج۶، ص۱۲۹، قاهره، ۱۳۵۵ق.
۸. الفهرست ؛
[۶۵] سخاوی، محمد، الضوء اللامع، ج۶، ص۱۲۸، قاهره، ۱۳۵۵ق.
۹. اللباب فی الالقاب ؛
[۶۶] شوکانی، محمد، البدر الطالع، ج۱، ص۵۱۳، قاهره، ۱۳۴۸ق.
۱۰. المُخَضرمین ؛
۱۱. المُغَیَّر اسمهم ؛
۱۲. المؤاخابینهم ؛
۱۳. المُدَلّسین ؛
[۶۷] شوکانی، محمد، البدر الطالع، ج۱، ص۵۱۲-۵۱۳، قاهره، ۱۳۴۸ق.
۱۴. مَشیخه ؛
[۶۸] نعیمی، عبدالقادر، الدارس فی تاریخ المدارس، به کوشش جعفر حسنی، ج۱، ص۵۶، دمشق، ۱۳۶۷ق.
۱۵. مورد الطالب الظَمی
[۶۹] ابن طولون، محمد، القلائد الجوهریه فی تاریخ الصالحیه، به کوشش محمد احمد دهمان، ج۲، ص۴۵۴، دمشق، ۱۴۰۱ق.
۱۶. نورالعیون بما تفرق من الفنون .
[۷۰] بغدادی، ایضاح، ج۲، ص۶۸۵.
گذشته از این آثار، نجمالدین استخراجات (تخریج) زیادی برای خود و دیگران به عمل آورده بود.
[۷۱] سخاوی، محمد، الضوء اللامع، ج۶، ص۱۲۸، قاهره، ۱۳۵۵ق.
از سودمندترین کارهای او ترتیب دادن فهارس الفبایی برای برخی کتابهای مهم تراجم مانند الحلیه ، المدارک ، تاریخ الاطباء ، طبقات الحنابله و تذکره الحفاظ و ذیلهای آن بود.
[۷۲] سخاوی، محمد، الضوء اللامع، ج۶، ص۱۲۹، قاهره، ۱۳۵۵ق.
محییالدین ابوزکریا یحیی
محییالدین ابوزکریا یحیی (۲۳ ربیع الا¸خر ۸۴۸ – ۲۵ ذیقعده ۸۸۵ق/۱۱ اوت ۱۴۴۴-۲۶ ژانویه ۱۴۸۱م)، پسر نجمالدین عمر، در زادگاهش مکه بزرگ شد و تحصیل کرد. پدرش او را به استفاده از بسیاری از علمای مکه واداشت و از گروهی از آنان برای او اجازه گرفت. یحیی بسیاری از نوشتههای سخاوی را از خود او فرا گرفت. به مدینه ، طایف ، قاهره و یمن تا عدن سفر کرد و از علمای هر محل بهره برد. مردی صالح و پرهیزکار بود و هر چند ثروتی نداشت، از پذیرفتن زکات و صدقات خودداری میکرد. شعرشناس بود و در این باب ذوق نیکویی داشت.
[۷۳] سخاوی، محمد، الضوء اللامع، ج۱۰، ص۲۳۸-۲۳۹، قاهره، ۱۳۵۵ق.
آثار
از آثار او مجموعههایی برگزیده از دیوانهای شعر و نکتهها و سخنان شگفت بوده است. این آثار را هم به او نسبت دادهاند:
۱. الدلائل الی معرفه الاوائل ؛
[۷۴] سخاوی، محمد، الضوء اللامع، ج۱۰، ص۲۳۸-۲۳۹، قاهره، ۱۳۵۵ق.
۲. مایکتب بالضاد و الظاء مع اختلاف المعنی ، که ۳ نسخه از آن در دارالکتب مصر (تیموریه) وجود دارد.
[۷۵] معیبد، محمد جبار، «کتب الضاد و الظاء عندالدارسین العرب»، مجله معهد المخطوطات العربیه، ج۱، ص۵۹۰، ذیقعده ۱۴۰۶- ربیعالا¸خر ۱۴۰۷.
وی مجمع الامثال میدانی را نیز تلخیص کرده است.
[۷۶] سخاوی، محمد، الضوء اللامع، ج۱۰، ص۲۳۸-۲۳۹، قاهره، ۱۳۵۵ق.
عزالدین عبدالعزیز
عزالدین عبدالعزیز (۲۶ شوال ۸۵۰ -۹۲۶ق/۱۳ ژانویه ۱۴۴۷- ۱۵۱۵م)، پسر نجمالدین عمر، مورخ و از معروفترین افراد دانشمند بنی فهد است. او در مکه به دنیا آمد و نخست ابوالخیر علی نام داشت و در پی خوابی که پدرش دید، ابوفارس عبدالعزیز نامیده شد. مقدمات را نزد پدر و جدش فراگرفت؛ از شیوخ مکه مانند ابولفتح مراغی و زمزمی و دیگران و نیز از ابن حجر دانش آموخت. در طلب حدیث کوشا بود. بارها برای سماع حدیث به مدینه و قاهره و شام و حلب و غزه رفت. همدرس سخاوی بود و در عین حال در قرائت و حدیث از او بهره گرفت. هنگامی که سخاوی در ۸۸۶ق در مکه مجاور شد، عبدالعزیز بسیاری از تألیفات او را که در میان کتابهای پدرش
- لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.