پاورپوینت خالد بن ولید از منظر عمر بن خطاب


در حال بارگذاری
23 اکتبر 2022
فایل فشرده
2120
20 بازدید
۶۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت خالد بن ولید از منظر عمر بن خطاب دارای ۴۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت خالد بن ولید از منظر عمر بن خطاب،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت خالد بن ولید از منظر عمر بن خطاب :

خالد بن ولید (دیدگاه عمر بن خطاب)

خالد بن ولید یکی از اصحاب پیامبر است که در سال شش یا هفت هجری بعد از صلح حدیبیه مسلمان شد وی قبل از مسلمان شدن فرماندهی از فرماندهان لشگر کفر در بدر احزاب و خندق بود و کسی بود که در جنگ احد با حمله به مسلمانان از شکاف کوه بزرگترین ضربه در احد را به اسلام وارد آورد؛ اما عده‌ای در دفاع از او، با دادن القابی مانند سیف الاسلام سعی در تغییر نظر مسلمانان نسبت به خالد دارند. در این مقاله برخی از برخوردها و واکنش‌های عمر بن الخطاب نسبت به خالد را ذکر می‌کنیم تا مشخص شود طبق نظر خلیفه دوم از خلفای راشدین نیز، این شخص فردی مذموم است و اعمال و رفتار او قابل دفاع نیست.

فهرست مندرجات

۱ – عزل خالد بن ولید
۲ – خیانت به بیت المال
۳ – شکستن پای عمر
۴ – لقب عدو الله
۵ – تعبیر به شمشیر ظلم
۶ – اعتراض به پوشیدن حریر
۷ – ریای خالد
۸ – مخالفت با خالد
۹ – درخواست عزل خالد از ابوبکر
۱۰ – پانویس
۱۱ – منبع

عزل خالد بن ولید

زمانی که عمر به خلافت رسید اولین کاری که انجام داد عزل خالد بن ولید از امارت شام بود.
ولما ولی سیدنا عمر رضی الله تعالی عنه الخلافه اول شیء بدا به عزل خالدا.

[۱] حلبی، أبوالفرج، سیره حلبیه، ج۳، ص۲۷۹.

[۲] ابن‌کثیر، اسماعیل بن عمر، البدایه و النهایه، ج۷، ص۲۳.

[۳] ذهبی، شمس‌الدین، تاریخ الاسلام، ج۳، ص۸۷.

[۴] صفدی، خلیل بن ایبک، الوافی بالوفیات، ج۱۶، ص۳۲۹.

زمانی که آقای ما عمر به خلافت رسید اولین کاری که انجام داد عزل خالد بود. دستور عمر به برداشتن عمامه از سر خالد و برگرداندن نصف مال او به بیت المال زمانی که عمر خالد را عزل کرد و ابوعبیده جراح را به جای او گمارد دستور داد اگر از کارش توبه نکرد عمامه را از سر او بردار:
وکتب عمر الی ابی‌عبیده ان اکذب خالد نفسه فهو امیر علی ما کان علیه، وان لم یکذب نفسه فهو معزول، فانزع عمامته عن راسه وقاسمه ماله نصفین. فلما قال ابوعبیده ذلک لخالد قال له خالد امهلنی حتی استشیر اختی، فذهب الی اخته فاطمه – وکانت تحت الحارث بن هشام – فاستشارها فی ذلک، فقالت له: ان عمر لا یحبک ابدا، وانه سیعزلک وان کذبت نفسک. فقال لها: صدقت والله. فقاسمه ابوعبیده حتی اخذ (احدی) نعلیه وترک له الاخری.

[۵] ابن‌کثیر، اسماعیل بن عمر، البدایه و النهایه، ج۷، ص۲۳.

[۶] حلبی، أبوالفرج، سیره حلبیه، ج۳، ص۲۷۹.

عمر نامه‌ای به ابوعبیده نوشت که اگر خالد اشتباهش را پذیرفت پس او بر امارت خود باقی است و اگر نپذیرفت پس او عزل می‌شود پس عمامه او را از سرش بردار و مال او را دو نصف کن. پس زمانی که ابوعبیده این مطلب را به خالد گفت خالد گفت مهلت بده تا با خواهرم مشورت کنم – خواهرش زن حارث بن هشام بود- پس با او مشورت کرد پس خواهرش به او گفت عمر تو را اصلا دوست ندارد و حتما تو را عزل خواهد کرد حتی اگر اشتباهت را بپذیری خالد به او گفت به خدا قسم راست گفتی. (واشتباهش را نپذیرفت) پس ابوعبیده مال او را تقسیم کرد حیت یک لنگه کفشش را برداشت و دیگری را گذاشت.

خیانت به بیت المال

وبلغه ان خالدا اعطی الاشعث بن قیس عشره آلاف وقد قصده ابتغاء احسانه فارسل لابی عبیده ان یصعد المنبر ویوقف خالدا بین یدیه وینزع عمامته وقلنسوته ویقیده بعمامته لان العشره آلاف ان کان دفعها من ماله فهو سرف وان کان من مال المسلمین فهی خیانه.

[۷] حلبی، أبوالفرج، سیره حلبیه، ج۳، ص۲۷۹.

به او خبر رسید که خالد به اشعث بن قیس ده هزار دینار هدیه داده است و این کار را از روی دوستی به او داده است پس به ابوعبیده نامه نوشت که بر منبر می‌روی و خالد را مقابلت قرار می‌دهی و عمامه و کلاه خود او را بر می‌داری و او را با عمامه‌اش می‌بندی چرا که اگر این ده هزار دینار را از مال خودش داده که اسراف است و اگر از مال مسلمانان است که خیانت است.

شکستن پای عمر

علمای اهل‌سنت نقل کرده‌اند که عمر و خالد که پسرخاله نیز بودند با هم کشتی گرفتند و خالد ساق پای عمر را شکست و همین مسئله موجب عداوت و کینه عمر شد:
اخبرنا ابوالحسن بن قبیس انا ابوالحسن بن ابی‌الحدید انا جدی ابوبکر انا ابومحمد بن زبر نا محمد بن سلیمان بن داود المنقری البصری نا ابوعثمان المازنی نا الاصمعی عن سلمه بن بلال عن مجالد بن سعید عن الشعبی قال اصطرع عمر بن الخطاب وخالد بن الولید وهما غلامان وکان خالدا ابن‌خال عمر فکسر خالد ساق عمر فعولجت وجبرت وکان ذلک سبب العداوه بینهما.

[۸] ابن‌عساکر، علی بن حسن، تاریخ مدینه دمشق، ج۱۶، ص۲۶۷.

[۹] ابن‌کثیر، اسماعیل بن عمر، البدایه و النهایه، ج۷، ص۱۳۱.

[۱۰] حلبی، أبوالفرج، سیره حلبیه، ج۳، ص۲۷۹.

مجالد بن سعید از شعبی نقل می‌کند که گفت: عمر و خالد بن ولید در کودکی با یکدیگر کشتی می‌گرفتند و خالد پسر خاله عمر بود پس خالد ساق پای عمر را شکست پس معالجه کردند و خوب شد و این مسئله موجب دشمنی بین آن دو شد.

لقب عدو الله

وقدم خالد علی ابی‌بکر فقال له عمر یا عدو الله قتلت امرا مسلما ثم نزوت علی امراته لارجمنک؛

[۱۱] ابن‌أثیر، عزالدین، اسد الغابه، ج۵، ص۴۸.

[۱۲] ذهبی، شمس‌الدین، تاریخ الاسلام، ج۳، ص۳۶.

خالد (پس از بازگشت از نقل مالک بن نویره) نزد ابوبکر آمد پس عمر به او گفت‌ ای دشمن خدا مردی از مسلمانان را کشتی و با همسرش همبستر شدی تو را سنگسار خواهم کرد.
همچنین طبری در تاریخش می‌نویسد:
واقبل خالد بن الولید قافلا حتی دخل المسجد وعلیه قباء له علیه صدا الحدید معتجرا بعمامه له قد غرز فی عمامته اسهما فلما ان دخل المسجد قام الیه عمر فانتزع الاسهم من راسه فحطمها ثم قال ارئاء قتلت امرءا مسلما ثم نزوت علی امراته والله لارجمنک باحجارک.

[۱۳] طبری، ابن‌جریر، تاریخ طبری، ج۲ ص۵۰۴.

[۱۴] ابن‌أثیر، عزالدین، الکامل فی التاریخ، ج۲، ص۳۵۹.

[۱۵] مقریزی، أحمد بن علی، امتاع الاسماع، ج۱۴، ص۲۳۹.

خالد بن ولید بدون توجه به مسجد آمد و روی دوش او قبایی بود که جای شمشیر در آن بود و عمامه‌ای پوشیده بود که در آن تیرهایی قرار داده بود پس زمانی که داخل مسجد شد عمر بلند شد و تیرها را از عمامه او در آورد و شکست سپس به او گفت آیا ریا می‌کنی مرد مسلمانی را کشتی و با همسرش همبستر شدی به خدا قسم تو را با سنگی که خود درست کردی سنگسار خواهم کرد.

تعبیر به شمشیر ظلم

وقال عمر لابی بکر ان فی سیف خالد رهقا فان لم یکن هذا حقا حق علیه ان تقیده.

[۱۶] طبری، ابن‌جریر، تاریخ طبری، ج۲، ص۵۰۳.

[۱۷] عسقلانی، ابن حجر، الاصابه، ج۵ ص۵۶۱.

[۱۸] ذهبی، شمس‌الدین، تاریخ الاسلام، ج۳، ص۳۷.

عمر به ابوبکر گفت به درستی که در شمشیر خالد ظل

  راهنمای خرید:
  • لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.