پاورپوینت حقوق کودک قبل از ازدواج


در حال بارگذاری
23 اکتبر 2022
فایل فشرده
2120
6 بازدید
۶۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت حقوق کودک قبل از ازدواج دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت حقوق کودک قبل از ازدواج،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت حقوق کودک قبل از ازدواج :

پاورپوینت حقوق کودک قبل از ازدواج

اصطلاح پاورپوینت حقوق کودک قبل از ازدواج به اموری گفته می‌شود که قبل از ازدواج در روایات به رعایت آن توصیه شده است و علما مسامحتاٌ به آن حقوق کودک می‌گویند، زیرا کودکی وجود ندارد تا حقوق او محسوب گردد، امّا رعایت آن‌ها در جهت پرورش صحیح کودک و ایجاد زمینه سعادت وی فوق‌العاده مؤثر و بسیار بااهمیت است، زیرا امام معصوم (علیه‌السّلام) که مرتبط به عالم غیب می‌باشد و به اموری آگاهی دارد که انسان‌های عادّی نمی‌توانند با عقل و تجربه به آن‌ها آگاهی داشته باشند، رعایت آن‌ها را مایه سعادت می‌داند.
در روایات وارد شده از ائمه معصومین (علیهم‌السّلام) و عبارات فقها برای ازدواج مستحباتی ذکر شده است، از جمله در بیان شرایط زوجین و وظایفی که هر یک از آن‌ها قبل از انعقاد نطفه و بعد از آن و در زمان بارداری زن تا زمان تولّد کودک دارند به نکات ظریف و دقیقی اشاره شده است. در ادامه به ذکر این‌گونه مستحبات که در حقیقت احکام اخلاقی مربوط به ازدواج محسوب می‌گردند بیان می‌کنیم، و با مسامحه آن را حقوق کودک می‌نامیم.

فهرست مندرجات

۱ – بهترین بنیان در اسلام
۲ – ثمرات ازدواج
۳ – حقِّ داشتن پدر و مادر شایسته
۴ – زمینه‌های رعایت حق کودک قبل از ازدواج
۴.۱ – دینداری
۴.۱.۱ – سفارش به دینداری زن
۴.۱.۲ – سفارش به دینداری مرد
۴.۲ – صالح و درست‌کردار بودن
۴.۳ – اصالت خانوادگی
۴.۴ – عفّت، پاکدامنی و باروری
۴.۵ – زیبایی و سلامتی جسمی
۴.۶ – سلامتی روحی و توافق اخلاقی
۴.۷ – آشنا به وظایف
۵ – ازدواج مکروه
۵.۱ – بد اخلاق
۵.۲ – فاسق و گناهکار
۵.۳ – شراب‌خوار
۵.۴ – ولد الزنا
۵.۵ – مشهور به زنا
۵.۶ – دیوانه
۵.۷ – احمق و کودن
۵.۸ – عقیم
۶ – نتیجه مباحث ازدواج
۷ – شبهه جلوگیری از ازدواج به نفع کودک
۸ – شرایط انعقاد نطفه و تشکیل جنین
۸.۱ – کراهت عقد ازدواج در برخی از زمان‌ها
۸.۲ – استحباب ذکر خدا و دعا در زناشویی
۸.۳ – استحباب آمیزش در شب‌های مخصوص
۹ – مکروهات آمیزش
۱۰ – حرمت آمیزش در ایّام حیض
۱۰.۱ – آثار منفی آمیزش در ایّام عادت
۱۱ – پانویس
۱۲ – منبع

بهترین بنیان در اسلام

خانواده محبوب‌ترین بنیاد و بنیان اجتماعی است. پدر و مادر بر اساس پیوند ازدواج در کنار هم قرار می‌گیرند و کانون پُر مهر و محبّت خانواده را تشکیل می‌دهند و کودک محصول این پیوند مقدّس خواهد بود. از دیدگاه اسلام، حکمت تشریع ازدواج و تاکید بر آن به‌عنوان یک سنّت الهی، در پاسخ‌گویی به نیاز فطری انسان و انس و محبّت زن و مرد نسبت به یکدیگر و هم‌چنین بقای نسل، نهفته است.

قرآن کریم در اشاره به این واقعیّت می‌فرماید: «وَ مِنْ ءَایَتِهِ اَنْ خَلَقَ لَکُم مِّنْ اَنفُسِکُمْ اَزْوَجاً لِّتَسْکُنُوا اِلَیْهَا وَجَعَلَ بَیْنَکُم مَّوَدَّهً وَرَحْمَهً اِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیاتٍ لِّقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ؛

[۱] روم/سوره۳۰، آیه۲۱.

یکی از آیات و نشانه‌های لطف الهی آنست که برای شما از جنس خودتان همسرانی بیافرید، تا در کنار او آرامش یافته و با هم انس بگیرید و میان شما ر‌أفت و رحمت برقرار نمود، همانا در این امر برای مردم بافکر، ادلّه، علم، و حکمت الهی، آشکار است.»

در این آیه، هدف از ازدواج سکونت و آرامش اعلام شده و با تعبیری پر معنی «لِتَسْکُنُوا» مسائل بسیاری را بیان می‌نماید. به‌راستی وجود همسران با ویژگی‌هایی که مورد نظر قرآن است برای انسان‌ها مایه آرامش زندگی است و یکی از مواهب الهی محسوب می‌شود. این آرامش از این‌جا ناشی می‌شود که این دو جنس مکمّل یکدیگر و مایه شکوفایی و نشاط و پرورش می‌باشند، به‌طوری که هریک بدون دیگری ناقص است و طبیعی است که میان دو موجود که هر یک مکمّل وجود دیگری می‌باشند، چنین جاذبه نیرومندی وجود داشته باشد. این آرامش و سکونت از نظر جسمی و روحی، فردی و اجتماعی است. مودّت و رحمت که در این آیه به آن‌ها اشاره شده، موجب بقای خانواده و هماهنگی و ارتباط بیش‌تر بین زن و مرد می‌باشد. خداوند که انسان را برای زندگی اجتماعی آفرید، این پیوند و ربط ضروری را نیز در جان آن‌ها ایجاد نموده است.

مودّت غالباً جنبه متقابل دارد، امّا رحمت یک جانبه و ایثارگرانه است، زیرا بقای خانواده گاه نیازمند خدمات متقابل است که سرچشمه آن مودّت است و گاه خدمات بدون عوض که با ایثار و رحمت پوشش داده می‌شود.

[۲] مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۶، ص۳۹۱ و بعد از آن.

[۳] طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۶، ص۱۶۶.

ثمرات ازدواج

آری، ازدواج، فاصله و جدایی زن و مرد را به پیوند تبدیل می‌کند و چنان هماهنگی و علاقه‌ی متقابل بین آن دو برقرار می‌کند که به منزله یک روح در دو قالب می‌شوند و در پناه آن از خطرات جنسی و اخلاقی محفوظ می‌مانند.

به همین‌جهت است که پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) ازدواج را تشویق و ترغیب و آن‌را سنّت خود معرّفی می‌نماید. و فرموده است: «اَلنّکاحُ سُنَّتی فَمَن رَغِبَ عَن سُنَّتی فَلَیسَ مِنِّی»

[۴] علامه مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۱۰۰، ص۲۲۰، ح۲۳.

ازدواج سنّت من است و کسی که از این سنّت روی گردان باشد، از من نیست.

هم‌چنین فرموده است: «خِیَارُ اُمَّتِی الْمُتَاَهِّلُونَ وَ شِرَارُ اُمَّتِی الْعُزَّابُ».

[۵] علامه مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۱۰۰، ص۲۲۱، ح۳۲.

بهترین امّت من در بین متاهلین و بدترین آن‌ها در بین عزاب و کسانی‌که به این سنّت الهی پشت پا می‌زنند، قرار دارند.

در روایت دیگری آمده است: «مَا بُنِیَ بِنَاءٌ فِی الْاِسْلَامِ اَحَبُّ اِلَی اللهِ تَعَالَی مِنَ التَّزْوِیجِ».

[۶] شیخ حرعاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۲۰، ص۱۴، باب ۱، من ابواب النکاح، ح۴.

هیچ بنایی در اسلام بنیان‌گذاری نشده که در نزد خداوند محبوب‌تر از بنیان ازدواج باشد.
و نیز فرموده‌اند: «مَنْ تَزَوَّجَ اَحْرَزَ نِصْفَ دِینِهِ وَ فِی حَدِیثٍ آخَرَ فَلْیَتَّقِ اللهَ فِی النِّصْفِ الْآخَرِ اَوِ الْبَاقِی».

[۷] شیخ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۵، ص۳۲۹، ح۲.

هر کس ازدواج کند نیمی از دین خود را حفظ کرده و باید در حفظ نیمه دیگر پرهیزکاری نماید.
کوتاه سخن این‌که، از دیدگاه اسلام هدف از ازدواج تنها پاسخ‌گویی به غریزه جنسی نیست، دستیابی به آرامش و سکون، وصول به زمینه‌های محبّت و مودّت، بقای نسل و تکامل انسانی و… نیز مدّنظر است.

حقِّ داشتن پدر و مادر شایسته

نخستین وظیفه زن و مرد برای صاحب فرزند شدن، رعایت حق کودک در داشتن پدر و مادر شایسته است که در نخستین گام با ازدواج قانونی و شرعی صورت می‌گیرد و در کانون مقدّس خانواده تجلّی می‌یابد.
تولّد فرزند خارج از این دایره، اوّلین تعدّی به حقوق کودک است که اسلام از آن نهی کرده است، کودکی که خود را محصول پیوندی بی‌هویّت و غیرمقدّس بداند در آینده دچار اختلال‌های عاطفی و رفتاری خواهد شد. بسیاری از کودکان بزه‌کار، نابهنجاری عاطفی و رفتاری خود را از این مساله به ارث برده‌اند. بنابراین هر کودکی حق دارد خود را متعلّق به نهادی مقدّس و قانونی داند. از سوی دیگر، خانواده نخستین کانون تربیت کودک و معمار اوّلیه شخصیّت اوست. در همین مدرسه تربیتی است که فرزندان به تدریج از رفتار پدر و مادر الگوبرداری می‌کنند، از این‌رو روش اخلاقی والدین در ساختن شخصیّت آینده فرزندان بسیار مؤثر است.

برای رسیدن به اهداف بزرگی که به آن اشاره گردید، اسلام تشکیل خانواده بر اساس محورهای دینی و قانونی را محترم و به انجام آن ترغیب و تشویق نموده و در مواردی لازم می‌داند. ائمه اطهار (علیهم‌السّلام) برای انتخاب همسران بهتر و شایسته دستوراتی صادر و شرایطی بیان نموده‌اند. فقیهان نیز در کتب فقهی به استحباب آن فتوا داده و انجام آن‌را محبوب و پسندیده دانسته‌اند.

[۸] محقق کرکی، علی ‌بن حسین، جامع المقاصد، ج۱۲، ص۸.

[۹] شهید ثانی، زین‌الدین بن علی، مسالک الافهام، ج۷، ص۹-۱۰.

[۱۰] نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۲۹، ص۱۲.

[۱۱] طباطبایی یزدی، سیدمحمّدکاظم، العروه الوثقی مع تعلیقات عده من الفقها، ج۵، ص۴۸۱.

زمینه‌های رعایت حق کودک قبل از ازدواج

رعایت این شرایط می‌تواند خانواده را برای زن و مرد با آرامش و مودّت و رحمت همراه سازد و آن‌ها را در جهت تربیت فرزندانی که خود سالم باشند و بتوانند در جهت ساختن جامعه سالم و مدینه فاضله که از دیر زمان خواست بشر بوده و هست، یاری دهند. بخشی از این شرایط در ادامه بیان می‌شود.

ابتدا لازم است یادآوری گردد، صفاتی که در روایات ذکر شده برای انتخاب زن و مرد هر دو می‌باشد، هر چند بیش‌تر به‌عنوان صفات زنان بیان گردیده است. به تعبیری دیگر، صفات مذکور برای طبیعت انسانی که قصد ازدواج دارد بیان شده اعمّ از این‌که مرد باشد و یا زن، ولی از آن‌جا که عرف و عادت، بلکه طبیعت (این‌که از قدیم الایام مردان به‌عنوان خواستگاری نزد زن می‌رفته‌اند از بزرگ‌ترین عوامل حفظ حیثیت و احترام زن بوده است، طبیعت، مرد را مظهر طلب و عشق آفریده است و زن را مظهر مطلوب بودن و معشوق بودن. طبیعت، زن را گل و مرد را بلبل، زن را شمع و مرد را پروانه قرار داده است. این یکی از تدابیر حکیمانه و شاهکارهای خلقت است که در غریزه مرد نیاز و طلب و در غریزه زن ناز و جلوه قرار داده است و ضعف جسمانی زن را در مقابل نیرومندی جسمانی مرد با این وسیله جبران کرده است. خلاف حیثیّت و احترام زن است که به‌دنبال مرد بدود. برای مرد قابل تحمّل است که از زنی خواستگاری کند و جواب ردّ بشنود … تا بالاخره زنی رضایت خود را به‌همسری با او اعلام کند، امّا برای زن که می‌خواهد محبوب و معشوق باشد و از قلب مرد سر درآورد تا بر سراسر وجود او حکومت کند قابل تحمّل و موافق غریزه نیست که مردی را به همسری خود دعوت کند و احیاناً جواب ردّ بشنود و سراغ مرد دیگری برود.

[۱۲] مطهری، مرتضی، نظام حقوق زن در اسلام، ص۴۷.

) چنین اقتضا دارد که غالباً مرد، زن را انتخاب می‌کند و اوست که ابتدا در مورد ازدواج تصمیم می‌گیرد، صفات به‌عنوان صفات زن مطرح گردیده است. در حالی‌که ازدواج مشترک بین هر دو می‌باشد و اولاد نیز از زن و مرد است و هر دو مسئولیّت تربیت آن‌را دارند.
دلیل این مدّعا روایاتی است که هم‌کفو بودن زن و مرد را لازم می‌شمرد. مانند آن‌که از پیغمبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) نقل شده است که فرموده‌اند: «اَنْکِحُوا الْاَکْفَاءَ وَ انْکِحُوا فِیهِمْ وَ اخْتَارُوا لِنُطَفِکُمْ»

[۱۳] شیخ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۵، ص۳۳۲، ح۳.

[۱۴] شیخ حرعاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۲۰، ص۴۸، باب ۱۳، من ابواب النکاح، ح۳.

با کفو (هماهنگی و توافق و تماثل در جسم و جان، روحیّه و اخلاق) خود ازدواج نمایید.

این احتمال نیز وجود دارد که رعایت بعضی صفات در زنان از اهمیّت بیشتری برخوردار باشد، زیرا در جای خود به اثبات رسیده است که صفات مادر از طریق شیر به فرزندان منتقل می‌شود.

دینداری

نقش و تاثیر باورهای دینی و اخلاقی در ایجاد آرامش در زندگی خانوادگی و تربیت صحیح آنها، قابل انکار نیست. بر این اساس است که قرآن کریم با صراحت، ازدواج با زنان و مردان مشرک را نهی می‌کند و ازدواج با آنان را منوط به ایمان آوردنشان می‌داند. در ضمن یادآور می‌شود که اگر زیبایی ظاهری یا ثروت و مکنت آنان مایه ‌اعجاب شما گردد، باز هم کنیز و برده مؤمن برای ازدواج شایسته‌تر از مرد و زن مشرک می‌باشد. «وَلَا تَنکِحُوا لْمُشْرِکَاتِ حَتَّی یُؤْمِنَّ وَلَاَمَهٌ مُّؤْمِنَهٌ خَیْرٌ مِّن مُّشْرِکَهٍ وَلَوْ اَعْجَبَتْکُمْ وَلَا تُنکِحُوا لْمُشْرِکِینَ حَتَّی یُؤْمِنُوا وَلَعَبْدٌ مُّؤْمِنٌ خَیْرٌ مِّن مُّشْرِکٍ؛

[۱۵] بقره/سوره۲، آیه۲۲۱.

» از آن‌جا که ازدواج پایه اصلی تکثیر نسل و گسترش جامعه است و محیط تربیتی خانواده در سرنوشت فرزندان بسیار مؤثر می‌باشد و شرک مایه انواع انحراف‌ها و در حقیت آتش سوزانی است در دنیا و آخرت، از این‌رو قرآن اجازه نمی‌دهد که مسلمانان خود را در این آتش سوزان بیافکنند و تاکید می‌کند که باید بنیان مقدّس ازدواج بر پایه باورهای دینی و اعتقادات مذهبی بنا گذارده شود.

خداوند در آیه دیگری چنین فرموده است: «لطَّیِّبَتُ لِلطَّیِّبِینَ وَلطَّیِّبُونَ لِلطَّیِّبَتِ؛

[۱۶] نور/سوره۲۴، آیه۲۶.

زنان پاکیزه و نیکو، لایق مردانی این‌چنین می‌باشند و مردان پاک و طیّب از آن زنانی این‌چنین می‌باشند.»

سفارش به ملاک عمل قرار دادن دینداری در انتخاب همسر، از نظر اسلام آن‌قدر با اهمیّت است که در این‌باره روایات در مورد زنان و مردان هر دو وارد شده و به آن‌ها تاکید می‌کند تا در وقت ازدواج رعایت گردند.

سفارش به دینداری زن

امام باقر (علیه‌السّلام) نقل می‌کند، مردی به محضر پیغمبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) شرفیاب شد و در امر ازدواج مشورت کرد، حضرت فرمود: همسری دیندار برای خود انتخاب کن تا بدین وسیله خیر و سعادت تو فراهم گردد. «انْکِحْ وَ عَلَیْکَ بِذَاتِ الدِّینِ تَرِبَتْ یَدَاکَ».

[۱۷] شیخ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۵، ص۳۳۲ ح۱.

[۱۸] شیخ حرعاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۲۰، ص۳۸، باب ۹، من ابواب النکاح، ح۲.

امام صادق (علیه‌السّلام) می‌فرماید: اگر مرد همسر خود را فقط با معیار جمال و زیبایی و مال و مکنت انتخاب نماید، به خود واگذار می‌شود (معلوم نیست از این ناحیه خیری به آنان برسد) ولی اگر ملاک انتخاب همسر، دینداری وی باشد، خداوند متعال جمال و مال را هم به آنان خواهد داد. «وَ اِذَا تَزَوَّجَهَا لِدِینِهَا رَزَقَهُ اللهُ الْجَمَالَ وَ الْمَالَ».

[۱۹] شیخ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۵، ص۳۳۳، ح۳.

پیغمبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) می‌فرماید: آن‌گاه که خداوند بخواهد خیر دنیا و آخرت را برای فردی جمع‌آورد او را از چهار نعمت ذیل برخوردار می‌سازد، قلبی که نسبت به عظمت خداوند خاشع باشد، زبانی که ذکر خدا گوید، جسمی که بر بلا و مصیبت صبر نماید و زن با ایمانی که اگر به او نظر افکند، شادمان گردد و ناموس خود و مال شوهر را در غیاب او حفظ نماید. «وَ زَوْجَهً مُؤْمِنَهً تَسُرُّهُ اِذَا نَظَرَ اِلَیْهَا وَ تَحْفَظُهُ اِذَا غَابَ عَنْهَا فِی نَفْسِهَا وَ مَالِهِ».

[۲۰] شیخ حرعاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۲۰، ص۴۰، باب ۹، من ابواب النکاح، ح۸.

در روایت دیگری نیز آمده است، بر شما باد ازدواج با دینداران. «فَعَلَیْکُمْ بِذَاتِ الدِّینِ».

[۲۱] شیخ حرعاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۲۰، ص۵۰، باب ۱۴، من ابواب النکاح، ح۴.

سفارش به دینداری مرد

بشار واسطی می‌گوید: به امام باقر (علیه‌السّلام) نامه‌ای نوشتم و در مورد ازدواج دخترم و این‌که شوهر آینده او دارای چه صفاتی باشد، مشورت کردم. آن حضرت در پاسخ من نوشت، اگر جوانی از دختر شما خواستگاری کرد، و از اعتقادات دینی و امانت‌داری وی رضایت داشتید دخترت را به ازدواج با او ترغیب کن، زیرا دختران اگر شوهر مناسب، آن‌ها را خواستگاری کند و به ازدواج با او رضایت ندهند، این امر موجب فتنه و فساد بزرگ خواهد شد. «فَکَتَبَ اِلَیَّ مَنْ خَطَبَ اِلَیْکُمْ فَرَضِیتُمْ دِینَهُ وَ اَمَانَتَهُ فَزَوِّجُوهُ اِلَّا تَفْعَلُوهُ تَکُنْ فِتْنَهٌ فِی الْاَرْضِ وَ فَسادٌ کَبِیرٌ».

[۲۲] شیخ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۵، ص۳۴۷، ح۱.

شبیه این مضمون در دو روایت دیگر از آن حضرت نقل شده است.

[۲۳] شیخ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۵، ص۳۴۷، ح۲۳.

صالح و درست‌کردار بودن

امام صادق (علیه‌السّلام) از پیغمبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) نقل می‌کند که فرموده است: از سعادت مرد است که زنی درست کردار داشته باشد. «مِنْ سَعَادَهِ الْمَرْءِ الزَّوْجَهُ الصَّالِحَهُ»

[۲۴] شیخ حرعاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۲۰، ص۴۱، باب ۹، من ابواب النکاح، ح۱۲.

از امام رضا (علیه‌السّلام) نقل شده که فرموده است، هیچ فایده‌ای برای بنده خدا بهتر از این نیست که زنی صالح و نیکو رفتار داشته باشد. زنی که هرگاه شوهر، او را ببیند مسرور گردد و در غیاب شوهر مال وی و ناموس خود را حفظ نماید. «مَا اَفَادَ عَبْدٌ فَائِدَهً خَیْراً مِنْ زَوْجَهٍ صَالِحَهٍ اِذَا رَآهَا سَرَّتْهُ وَ اِذَا غَابَ عَنْهَا حَفِظَتْهُ فِی نَفْسِهَا وَ مَالِهِ».

[۲۵] شیخ حرعاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۲۰، ص۳۹، ح۶.

به همین مضمون روایت دیگری نیز نقل شده است.

[۲۶] شیخ حرعاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۲۰، ص۳۹، ح۴.

هم‌چنین امام صادق (علیه‌السّلام) می‌فرماید: پنج خصلت است که اگر انسان یکی از آن‌ها را نداشته باشد، در زندگی احساس کمبود می‌کند، فکر ناراحت است و به‌خوبی نمی‌توان از آن استفاده کرد، و آن پنج چیز عبارتند از:

سلامتی جسمانی، امنیّت، گشایش در روزی، انیس موافق. از ایشان سؤال شد، مقصود از انیس موافق کیست؟ فرمودند: زن صالحِ (نیک رفتار) و فرزند صالح «الزَّوْجَهُ الصَّالِحَهُ وَ الْوَلَدُ الصَّالِحُ».

[۲۷] شیخ حرعاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۲۰، ص۵۱، باب ۱۴، من ابواب النکاح، ح۷.

اصالت خانوادگی

پیغمبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فرموده است: از گیاهانی که در لجن‌زار و مزبله می‌روید اجتناب کنید، از ایشان سؤال شد، این گیاهی که بر مزبله می‌روید چیست؟ فرمود: زن زیبایی که در خانواده پست و فرومایه که دارای سوء سابقه می‌باشند، پرورش یابد. «اِیَّاکُمْ وَ خَضْرَاءَ الدِّمَنِ قِیلَ یَا رَسُولَ اللهِ وَ مَا خَضْرَاءُ الدِّمَنِ قَالَ الْمَرْاَهُ الْحَسْنَاءُ فِی مَنْبِتِ السَّوْءِ».

[۲۸] شیخ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۵، ص۳۳۲، ح۴.

[۲۹] شیخ حرعاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۲۰، ص۴۸، باب ۱۴، من ابواب النکاح، ح۴.

بعضی از فقها فرموده‌اند: «مقصود از اصالت خانوادگی اینست که، پدر و مادر همسر، مسلمان، مؤمن و پرهیزگار باشند».

[۳۰] موسوی عاملی، سیدمحمد بن علی، نهایه المرام، ج۱، ص۳۹.

هم‌چنین از آن حضرت نقل شده که فرموده‌اند: از خانواده‌های با اصل و شایسته همسر برگزینید، زیرا ریشه‌ها سرایت کننده‌اند. «تَزَوَّجُوا فِی الْحُجْزِ الصَّالِح فَانَّ العِرْقَ دَسَّاسٌ».

[۳۱] متقی هندی، علی بن حسام، کنز العمّال، ج۱۶، ص۲۹۶، ح۴۴۵۵۹.

شخصی به نام ابراهیم کرخی می‌گوید، به امام صادق (علیه‌السّلام) عرض کردم، زنم فوت کرده از شخصی خواستگاری نمودم، او موافقت کرده است و تصمیم به ازدواج دارم، حضرت (علیه‌السّلام) فرمود: خوب فکر کن با چه کسی همبستر می‌شوی و چه کسی را در اموال خود شریک قرار می‌دهی و بر دین و اسرار درونی خویش مطّلع می‌سازی؟ اگر نیاز به زن داری، دختر باکره‌ای که منتسب به خانواده‌ای که اهل خیر و خوش خُلق باشند، انتخاب کن. «انْظُرْ اَیْنَ تَضَعُ نَفْسَکَ وَ مَنْ تُشْرِکُهُ فِی مَالِکَ وَ تُطْلِعُهُ عَلَی دِینِکَ وَ سِرِّکَ فَاِنْ کُنْتَ لَا بُدَّ فَاعِلًا فَبِکْراً تُنْسَبُ اِلَی الْخَیْرِ وَ اِلَی حُسْنِ الْخُلُقِ».

[۳۲] شیخ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۵، ص۳۲۳، ح۳.

[۳۳] شیخ طوسی، محمد بن حسن، تهذیب الاحکام، ج۷، ص۴۰۱، ح۱۶۰۱.

به‌نظر می‌رسد عامل وراثت، روشن‌ترین دلیل این توصیه‌ها است، کسانی که به آینده فرزندان خویش می‌اندیشند و می‌خواهند فرزندانی سالم، زیبا، خوش خلق و دیندار داشته باشند، باید قبل از ازدواج در موضوع اصالت خانوادگی و محیط رشد و نموّ همسر آینده خود دقّت کنند. مرد باید به هنگام انتخاب همسر دقّت کند که برای نطفه خود چه جایگاهی را انتخاب می‌کند و سرنوشت فرزند آینده‌اش را به‌دست چگونه زنی می‌سپارد، زیرا همسری که از خانواده اصیل و نجیب باشد، بهتر می‌تواند کودکان را تربیت کند. هم‌چنان‌که لازم است زن نیز دقّت نماید ناموس خود را در اختیار چگونه مردی قرار می‌دهد و نطفه چه پدری را در رحم خود پذیرا می‌گردد و آیا این پدر خواهد توانست حقوق پدری را برای فرزندش ادا نماید و به شایستگی او را سرپرستی کند.

عفّت، پاکدامنی و باروری

از جمله صفات پسندیده که در انتخاب همسر به آن تاکید شده و فقیهان شیعه

[۳۴] محقق حلی، جعفر بن حسن، شرائع الاسلام، ج۲، ص۴۹۲.

[۳۵] علامه حلی، حسن بن یوسف، قواعد الاحکام، ج۳، ص۵.

[۳۶] شهید ثانی، زین‌الدین بن علی، مسالک الافهام، ج۷، ص۱۶.

و اهل‌سنّت

[۳۷] خطیب شربینی، محمد بن احمد، مغنی المحتاج، ج۴، ص۳۱۶.

[۳۸] نووی، یحیی بن شرف، روضه الطالبین، ج۶، ص۱۴.

به استحباب آن تاکید نموده‌اند، این است که همسر، پاکدامن و عفیف باشد و از آلودگی و عدم عفّت پرهیز داشته باشد و بتواند صاحب فرزند شود. (عقیم و نازا نباشد).

جابر بن عبدالله انصاری می‌گوید از پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) شنیدم که فرمود: بهترین زن‌های شما آنانی هستند که می‌توانند بارور شوند، عفیف و پاکدامنند، با نزدیکان خود با عزّت زندگی می‌کنند، در مقابل شوهر خاضع و فروتن باشند، برای شوهر، خود را زیبا قرار می‌دهند، ولی از دید غیرشوهر، خود را مستور نگه می‌دارند… «اِنَّ خَیْرَ نِسَائِکُمُ الْوَلُودُ الْوَدُودُ الْعَفِیفَهُ الْعَزِیزَهُ فِی اَهْلِهَا الذَّلِیلَهُ مَعَ بَعْلِهَا…».

[۳۹] شیخ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۵، ص۳۲۴، ح۱.

[۴۰] شیخ حرعاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۲۰، ص۲۹، باب ۶، من ابواب النکاح، ح۲.

حکمت سفارش به این شرط معلوم است، زیرا با فرزند، نسل انسان باقی می‌ماند. فرزندان، مونس و امید آینده والدین می‌باشند و به‌همین دلیل است که حضرت زکریّا (علیه‌السّلام) از خداوند درخواست فرزند می‌کند تا او را از تنهایی برهاند و عرضه می‌دارد: «رَبِّ لاَ تَذَرْنِی فَرْداً وَ اَنْتَ خَیْرُ الْوَارِثِینَ؛

[۴۱] انبیاء/سوره۲۱، آیه۸۹.

پروردگارا مرا تنها و بی وارث مگذار و تویی بهترین وارث.»
هم‌چنین از آن حضرت (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) نقل شده که خطاب به ابن عباس فرموده است: «یَا ابْنَ عباس بَیْتٌ لاَ صِبیْانَ فِیهِ لاَ بَرَکَهَ فِیهِ».

[۴۲] متقی هندی، علی بن حسام، کنز العمّال، ج۱۶، ص۲۸۱، ح۴۴۴۷۱.

خانه‌ای که در آن کودکی نباشد، خیر و برکت ندارد. و نیز فرموده است: فرزند صالح گلی از گلهای بهشت است. «الْوَلَدُ الصَّالِحُ رَیْحَانَهٌ مِنْ رَیَاحِینِ الْجَنَّهِ».

[۴۳] محدث نوری، میرزا حسین، مستدرک الوسائل، ج۱۵، ص۱۱۳، باب۲، من ابواب احکام الاولاد، ح۱.

[۴۴] شیخ حرعاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۲۱، ص۳۵۸، باب ۲، من ابواب احکام الاولاد، ح۲.

زیبایی و سلامتی جسمی

هر چند عدم سلامت جسم و روان، موجب تحریم ازدواج نیست، ولی با توجّه به توصیه‌هایی که از سوی ائمه ‌اطهار (علیهم‌السّلام) نسبت به این موضوع در انتخاب همسر شده است، می‌توان آن‌را از جمله عوامل مؤثر در امر ازدواج و سرنوشت فرزندان دانست. به همین‌جهت است که برای شناخت سلامتی و تندرستی، اسلام به زن و مرد اجازه می‌دهد که قبل از ازدواج همدیگر را ببینند.

[۴۵] شهید ثانی، زین‌الدین بن علی، الروضه البهیه، ج۵، ص۹۷.

[۴۶] امام خمینی، سیدروح‌الله، تحریر الوسیله، ج۲، ص۲۴۵، مساله ۲۸.

در روایات بسیاری توصیه شده است که با کسانی ازدواج کنید که از لحاظ بدنی نیرومند، چهارشانه و قوی باشند. رعایت این امور در سلامتی فرزندان و شکل ظاهری، تاثیر غیر قابل انکار دارد. در ذیل به بعضی از روایاتی که در این زمینه صادر شده، اشاره می‌گردد:

۱. از حضرت امیرالمؤمنین (علیه‌السّلام) نقل شده که فرموده‌اند: با دخترانی ازدواج کنید که از نظر چهره متوسط بین سفید پوست و سیاه پوست، هیکل قوی، چشم مشکی و گشاده، و قد او نیز متوسط بین طویل و قصیر باشد، و به‌طور کلّی از نظر جسمانی، سالم و از نظر قیافه و شکل ظاهری زیبا باشد. قال: «تَزَوَّجُوا سَمْرَاءَ عَیْنَاءَ عَجْزَاءَ مَرْبُوعَهً…».

[۴۷] شیخ حرعاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۲۰، ص۵۶، باب ۱۸، من ابواب مقدمات النکاح، ح۱.

۲. از امام رضا (علیه‌السّلام) نقل شده که فرموده‌اند: از سعادت مرد است که با زن سفید چهره ازدواج کند و نقاب از روی او بردارد. «مِنْ سَعَادَهِ الرَّجُلِ اَنْ یَکْشِفَ الثَّوْبَ عَنِ امْرَاَهٍ بَیْضَاءَ».

[۴۸] شیخ حرعاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۲۰، ص۵۸، باب ۲۰، من ابواب مقدمات النکاح، ح۱.

۳. در روایتی امام صادق (علیه‌السّلام) می‌فرماید: زن زیبا بلغم (مقصود از بلغم، اخلاط جسد است. این کلمه اشاره به یکی از طبایع چهارگانه جسم است که بر اساس طبّ قدیم از آن بحث می‌شود.

[۴۹] ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج۱۲، ص۵۶.

) را از بین می‌برد. «الْمَرْاَهُ الْجَمِیلَهُ تَقْطَعُ الْبَلْغَمَ».

[۵۰] شیخ صدوق، محمد بن علی، المقنع، ص۳۰۶.

[۵۱] شیخ حرعاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۲۰، ص۵۹، باب ۲۱، من ابواب مقدمات النکاح، ح۱.

۴. هم‌چنین بر طبق حدیث دیگری فرموده است: آن‌گاه که خواستید با فردی ازدواج کنید از موهای او نیز سؤال کنید، همان‌گونه که از صورت ظاهری او سؤال می‌کنید. زیرا مو، یکی از دو زیبایی است. «اِذَا اَرَادَ اَحَدُکُمْ اَنْ یَتَزَوَّجَ فَلْیَسْاَلْ عَنْ شَعْرِهَا کَمَا یَسْاَلُ عَنْ وَجْهِهَا فَاِنَّ الشَّعْرَ اَحَدُ الْجَمَالَیْنِ».

[۵۲] شیخ حرعاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۲۰، ص۵۹، باب ۲۱، من ابواب النکاح، ح۳.

ناگفته نماند هر چند باید جمال و زیبایی ظاهری همسر در وقت ازدواج مورد توجّه قرار گیرد و این امر برای دختر و پسر با اهمیّت است، ولی همان‌گونه که در ذیل عناوین قبل توضیح داده شد، نباید تنها به این جنبه بسنده شود و ابعاد دیگر نیز نباید مورد غفلت قرار گیرد. در روایت صحیح، هشام بن حکم از امام صادق (علیه‌السّلام) نقل می‌کند که فرمود: اگر مرد به‌خاطر جمال و مال دختری، اقدام به ازدواج با او نماید به خودش واگذار می‌شود (نه مالی به‌دست می‌آورد و نه جمال و زیبایی باقی می‌ماند) ولی اگر در ازدواج جنبه دینداری همسر مورد توجّه قرار گیرد، خداوند زیبایی و مال را نیز عطا می‌فرماید.

[۵۳] شیخ حرعاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۲۰، ص۴۹-۵۰، باب ۱۴، من ابواب النکاح، ح۱.

سلامتی روحی و توافق اخلاقی

در روایات بر سلامتی روانی همسر تاکید فراوان شده و به دختر و پسر توصیه شده است در وقت ازدواج علاوه بر مورد توجّه قرار دادن ظاهر و جسم، به صفات روحی نیز دقّت کنند. شیخ کلینی در کتاب شریف اصول کافی، بابی را با عنوان بهترین زن‌ها آورده و در آن روایاتی جمع‌آوری نموده است. در این روایات از صفاتی سخن به میان آمده و به آن سفارش شده که اگر همسر آن‌ها را دارا باشد، دلیل بر سلامت روحی اوست و زمینه را برای توافق اخلاقی زوجین و آرامش خانواده فراهم می‌نماید، مانند:

۱. پیغمبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) می‌فرماید: بهترین زن‌های شما، آنهایی هستند که پاکیزه غذا طبخ کنند، بوی پاکیزه از آن‌ها استشمام شود، اگر مالی را انفاق کند در راه خیر و معروف باشد، و اگر سکوت کند سکوتش پسندیده و مناسب است، چنین زنی کردارش مورد رضایت خدا و کارگزار اوست و کسی که کارگزار خدا و به فرمان اوست، ناامید و محروم نمی‌گردد. «خَیْرُ نِسَائِکُمُ الطَّیِّبَهُ الطَّعَامِ، الطَّیِّبَهُ الرِّیحِ، الَّتِی اِنْ اَنْفَقَتْ اَنْفَقَتْ بِمَعْرُوفٍ، وَ اِنْ اَمْسَکَتْ اَمْسَکَتْ بِمَعْرُوفٍ، فَتِلْکَ عَامِلٌ مِنْ عُمَّالِ اللهِ وَ عَامِلُ اللهِ لاَ یَخِیبُ».

[۵۴] شیخ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۵، ص۳۲۵، ح۷.

همین مضمون از امام صادق (علیه‌السّلام) نیز روایت شده است.

[۵۵] شیخ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۵، ص۳۲۵، ح۶.

بوی پاکیزه در این روایت هر چند ظهور در بوی گل و گلاب و ریاحین دارد، در کنار طبخ غذا قرار گرفتن نیز قرینه بر اراده همین معنی است، ولی حمل آن بر اخلاق نیک نیز بعید به‌نظر نمی‌رسد، چرا که اخلاق نیک نیز فضای خانواده را معطّر می‌کند و موجب سکون و آرامش می‌گردد و در روحیّه و تربیت فرزندان، تاثیر فزاینده دارد. جمله‌های بعد هم قرینه برای معنی اخیر است. سکوت بجا و مناسب، عبارت دیگری از اخلاق، صبر و متانت و فهم برخورد در خانواده می‌باشد.
۲. امام صادق (علیه‌السّلام) از پیغمبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) نقل می‌کند که فرموده است: برای مرد مسلمان، بعد از اسلام هیچ فایده‌ای بیش‌تر از این نیست که دارای زن مسلمانی باشد، با این ویژگی‌ها، که چون به او نظر افکند مسرور گردد، اوامر شوهر را اطاعت کند، در غیاب شوهر ناموس خود را حفظ نماید. «مَا اسْتَفَادَ امْرُؤٌ مُسْلِمٌ فَائِدَهً بَعْدَ الْاِسْلَامِ اَفْضَلَ مِنْ زَوْجَهٍ مُسْلِمَهٍ تَسُرُّهُ اِذَا نَظَرَ اِلَیْهَا وَ تُطِیعُهُ اِذَا اَمَرَهَا وَ تَحْفَظُهُ اِذَا غَابَ عَنْهَا فِی نَفْسِهَا وَ مَالِهِ».

[۵۶] شیخ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۵، ص۳۲۷، ح۱.

بی‌تردید لازمه اطاعت از شوهر و حفظ عفاف و دامن در غیاب وی، توافق اخلاقی و پاکی و قداست معنوی است.

آشنا به وظایف

مستحب است همسر آشنا به تکالیف و وظایف خویش باشد. در روایتی امام صادق (علیه‌السّلام) از پیغمبر اکرم (علیه‌السّلام) نقل می‌کند که فرموده است: با زنانی ازدواج کنید که تیزبین و از فهم بالا برخوردارند و نسبت به وظایف همسرداری آشنایند.

ازدواج با چنین زن‌هایی، مایه برکت و خوشبختی است. «تَزَوَّجُوا الزُّرْقَ (زُرق بضم زاء و فتح راء مشدد، به معنی تیزبین و فهم بالاست.

[۵۷] کراع النمل، علی بن حسن، المنجد، ج۱، ص۶۶۱.

) فَاِنَّ فِیهِنَّ الْیُمْنَ».

[۵۸] شیخ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۵، ص۳۳۵، ح۶.

در روایت دیگری آمده است، ازدواج با چنین زن‌هایی دارای برکت است. «فَاِنَّ فِیهِنَّ الْبَرَکَهَ».

[۵۹] شیخ صدوق، محمد بن علی، من لا یحضره الفقیه، ج۳، ص۳۸۷، ح۴۳۶۱.

ازدواج مکروه

آنچه تاکنون ذکر شد، صفاتی است که فقها رعایت آن‌را در ازدواج مستحبّ دانسته‌اند، در مقابل بعضی از صفات است که اگر زوجین یا یکی از آن‌ها، دارا باشند ازدواج، مکروه و مورد نکوهش شمرده شده است. برخی از این صفات در ذیل بیان می‌گردد:

بد اخلاق

اخلاق نیکو اساس پرورش نسل سالم است و این امر چه در دوران جنین و شیرخوارگی و چه در دوران تربیت کودک و چه در ایجاد فضای مناسب، برای رشد تمامی اعضای خانواده تاثیر قابل ملاحظه‌ای دارد. ازدواج با فرد بد اخلاق چه زن و چه مرد زندگی را تلخ و فرزندان آن خانواده را دچار آسیب‌های روانی و جسمانی می‌کند. این امر در روایات مورد تاکید فراوان قرار گرفته است. مانند:

۱. فردی به نام بشار می‌گوید، در نامه‌ای از امام رضا (علیه‌السّلام) سؤال کردم، فامیلی دارم که به خواستگاری دخترم آمده ولی اخلاقش بد است، امام فرمودند: اگر بد اخلاق است دخترت را به ازدواج او در نیاور. «کَتَبْتُ اِلَی اَبِی الْحَسَنِ الرِّضَا (علیه‌السّلام) اَنَّ لِی قَرَابَهً قَدْ خَطَبَ اِلَیَّ وَ فِی خُلُقِهِ شَیْ‌ءٌ فَقَالَ لَا تُزَوِّجْهُ اِنْ کَانَ سَیِّئَ الْخُلُقِ».

[۶۰] شیخ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۵، ص۵۶۳، ح۳۰.

[۶۱] شیخ حرعاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۲۰، ص۸۱، باب ۳۰، من ابواب مقدمات النکاح، ح۱.

۲. هم‌چنین مفهوم روایتی که پیش‌تر از رسول اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) نقل گردید بر این معنی دلالت دارد. آن حضرت فرموده است: اگر فردی که دارای اخلاق پسندیده و مورد رضایت شماست، از دختر و یا دیگر بستگان شما خواستگاری نمود، با ازدواج او موافقت کنید. «اِذَا جَاءَکُمْ مَنْ تَرْضَوْنَ خُلُقَهُ وَ دِینَهُ فَزَوِّجُوهُ».

[۶۲] شیخ حرعاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۲۰، ص۷۶، باب ۲۸، من ابواب مقدمات النکاح، ح۱.

مفهوم روایت چنین می‌شود، اگر اخلاق مرد ناپسند و مورد رضایت نبود، سزاوار نیست زن به عقد او در آید.

فاسق و گناهکار

بسیاری از فقیهان بر این باورند که ازدواج زن پرهیزکار با مرد فاسق و گناهکار مکروه است،

[۶۳] محقق حلی، جعفر بن حسن، شرائع الاسلام، ج۲، ص۵۲۶.

[۶۴] علامه حلی، حسن بن یوسف، قواعد الاحکام، ج۳، ص۱۵.

[۶۵] شهید ثانی، زین‌الدین بن علی، مسالک الافهام، ج۷، ص۴۱۲.

[۶۶] محقق کرکی، علی ‌بن حسین، جامع المقاصد، ج۱۲، ص۱۴۰.

[۶۷] طباطبایی یزدی، سیدمحمدکاظم، العروه الوثقی، ج۵، ص۴۸۰.

زیرا زن، روش و آداب زندگی را از مرد می‌آموزد، مفهوم روایتی که در ذیل عنوان قبل از پیغمبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) نقل گردید، بر این معنی دلالت دارد. از آن روایت استفاده می‌شود اگر دینِ مرد مورد رضایت نبود با او ازدواج نکنید و فاسق چنین است.

[۶۸] فاضل هندی، محمد بن حسن، کشف اللثام، ج۷، ص۹۳.

[۶۹] طباطبایی، سیدعلی، ریاض المسائل، ج۱۰، ص۲۶۰.

زیرا باید از فاسق دوری گزید و نباید مورد احترام قرار بگیرد در حالی که ازدواج نوعی اکرام، مودّت و محبّت است. و نیز ازدواج با فاسق ایمن از اضرار به زن نیست دست‌کم احتمال آن وجود دارد. به‌علاوه این احتمال وجود دارد که زن نیک‌کردار، به فسق و گناه و تبهکاری روی آورد و به آن متمایل شود.

[۷۰] فاضل هندی، محمد بن حسن، کشف اللثام، ج۷، ص۹۳.

در مقابل، برخی از فقها از استدلال‌هایی که ذکر شد جواب داده و معتقدند تمام گناهان موجب کراهت تزویج نمی‌گردد،

[۷۱] نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۳۰، ص۱۱۴۱۱۵.

[۷۲] خوانساری، سیداحمد، ‌جامع المدارک، ج۴، ص۲۷۶-۲۷۷.

بلکه ازدواج با بعضی از گناهکاران مانند: شراب‌خوار، زناکار، قاتل و مرتکب گناهانی از این قبیل، مکروه است.

شراب‌خوار

۱. پیغمبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) می‌فرماید: کسی که شرب خمر نماید (بعد از آن‌که خداوند آن‌را به زبان من حرام نموده است) شایسته نیست به او زن داده شود. «مَنْ شَرِبَ الْخَمْرَ بَعْدَ مَا حَرَّمَهَا اللهُ عَلَی لِسَانِی فَلَیْسَ بِاَهْلٍ اَنْ یُزَوَّجَ اِذَا خَطَبَ».

[۷۳] شیخ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۵، ص۳۴۸، ح۳.

[۷۴] شیخ طوسی، محمد بن حسن، تهذیب الاحکام، ج۷، ص۳۹۸، ح۱۵۸۹.

۲. امام صادق (علیه‌السّلام) نیز می‌فرماید: کسی که دختر معصوم و مؤمن خود را به ازدواج شراب‌خوار درآورد، در حقیقت قطع رحم نموده است و او را از خود دور ساخته است. «مَنْ زَوَّجَ کَرِیمَتَهُ مِنْ شَارِبِ الْخَمْرِ فَقَدْ قَطَعَ رَحِمَهَا».

[۷۵] شیخ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۵، ص۳۴۷، ح۱.

[۷۶] شیخ حرعاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۲۰، ص۷۹، باب ۲۹، من ابواب مقدمات النکاح، ح۱.

ولد الزنا

در روایتی از امام صادق (علیه‌السّلام) سؤال شده است که آیا می‌توان با ولد الزنا ازدواج کرد؟ حضرت فرمود: منعی ندارد لیکن مکروه است، زیرا مردم ازدواج با او را زشت و نازیبا می‌دانند و این زشتی به فرزند وی نیز سرایت خواهدکرد. «قَالَ لَا بَاْسَ اِنَّمَا یُکْرَهُ ذَلِکَ مَخَافَهَ الْعَارِ وَ اِنَّمَا الْوَلَدُ لِلصُّلْبِ».

[۷۷] شیخ حرعاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۲۰، ص۴۴۳، باب ۱۴، من ابواب ما یحرم بالمصاهره، ح۸.

شبیه این عبارت در روایات

[۷۸] شیخ حرعاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۲۰، ص۴۴۱-۴۴۲، باب ۱۴، من ابواب ما یحرم بالمصاهره، ح۱-۵.

دیگری نیز آمده است.

مشهور به زنا

فقیهان ازدواج با زنانی که به زنا و ارتباط غیرمشروع مشهور می‌باشند را قبل از توبه و پشیمانی از عمل ناپسند خود، مکروه دانسته‌اند.

[۷۹] شهید ثانی، زین‌الدین بن علی، مسالک الافهام، ج۷، ص۳۴۱.

[۸۰] شهید ثانی، زین‌الدین بن علی، مسالک الافهام، ج۷، ص۴۲۵.

[۸۱] طباطبایی یزدی، سیدمحمدکاظم، العروه الوثقی، ج۵، ص۴۸۰.

[۸۲] فاضل لنکرانی، محمد، تفصیل الشریعه (کتاب النکاح)، ص۱۲.

زیرا در روایات از آن نهی شده است. از امام صادق (علیه‌السّلام) در مورد آیه شریفه «لزَّانِی لَا یَنکِحُ اِلَّا زَانِیَهً اَوْ مُشْرِکَهً وَلزَّانِیَهُ لَا یَنکِحُهَا اِلَّا زَانٍ اَوْ مُشْرِکٌ؛

[۸۳] نور/سوره۲۴، آیه۳.

» سؤال شد؟ حضرت فرمودند: مقصود زنان و مردانی است که به زنا مشهور می‌باشند. و در ادامه فرمود: کسی که حدّ زنا بر او جاری شده و یا متهم به زنا است، ازدواج با او سزاوار نیست، مگر این‌که توبه کرده باشد. «قَالَ هُنَّ نِسَاءٌ مَشْهُورَاتٌ بِالزِّنَا وَ رِجَالٌ مَشْهُورُونَ بِالزِّنَا شُهِرُوا وَ عُرِفُوا بِهِ وَ النَّاسُ الْیَوْمَ بِذَلِکَ الْمَنْزِلِ فَمَنْ اُقِیمَ عَلَیْهِ حَدُّ الزِّنَا اَوْ مُتَّهَمٌ بِالزِّنَا لَمْ یَنْبَغِ لِاَحَدٍ اَنْ یُنَاکِحَهُ حَتَّی یَعْرِفَ مِنْهُ التَّوْبَهَ».

[۸۴] شیخ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۵، ص۳۵۴، ح۱.

[۸۵] شیخ طوسی، محمد بن حسن، تهذیب الاحکام، ج۷، ص۴۰۶، ح۱۶۲۵.

این مضمون در روایات دیگری

[۸۶] شیخ حرعاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۲۰، ص۴۳۸-۴۴۰، باب ۱۳، من ابواب ما یحرم بالمصاهره، ح۱۵.

نیز آمده است.

لازم به یادآوری است، این حکم شامل دختران و پسرانی که به صورت نامشروع با یکدیگر ارتباط جنسی دارند نیز می‌گردد. به‌ویژه این‌که در روایت، متهم به زنا ذکر شده است.

دیوانه

در روایت صحیح از امام باقر (علیه‌السّلام) سؤال شده است که آیا مرد مسلمان می‌تواند با زن زیبایی که دیوانه است ازدواج نماید؟ حضرت فرمود: نمی‌تواند. «عَنِ الرَّجُلِ الْمُسْلِمِ تُعْجِبُهُ الْمَرْاَهُ الْحَسْنَاءُ اَ یَصْلُحُ لَهُ اَنْ یَتَزَوَّجَهَا وَ هِیَ مَجْنُونَهٌ قَالَ: لَا».

[۸۷] شیخ حرعاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۲۰، ص۸۵، باب ۳۴، من ابواب مقدّمات النکاح، ح۱.

البته نهی در این روایت حمل بر کراهت شده است.

[۸۸] بحرانی، شیخ‌یوسف، الحدائق الناضره، ج۲۴، ص۱۱۰.

[۸۹] طباطبایی یزدی، سیدمحمدکاظم، العروه الوثقی، ج۵، ص۴۸۰.

[۹۰] حکیم، سیدمحسن، مستمسک العروه الوثقی، ج۱۴، ص۸.

احمق و کودن

امام صادق (علیه‌السّلام) از امیرالمؤمنین علی (علیه‌السّلام) نقل می‌کند که فرموده است: از ازدواج با زن احمق (کودن) اجتناب کنید، زیرا مصاحبت با چنین زنی بلا است و فرزندانش نیز ضایع خواهند شد. «اِیَّاکُمْ وَ تَزْوِیجَ الْحَمْقَاءِ فَاِنَّ صُحْبَتَهَا بَلَاءٌ وَ وُلْدَهَا ضِیَاعٌ».

[۹۱] شیخ حرعاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۲۰، ص۸۴، باب ۳۳، من ابواب مقدمات النکاح، ح۱.

عقیم

امام رضا (علیه‌السّلام) از پیغمبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) نقل می‌کند که آن حضرت خطاب به مردی فرموده است: با زن سیاه چهره‌ای که می‌تواند صاحب فرزند شود ازدواج کن، ولی با زن زیبایی که عقیم و نازا است، ازدواج مکن، زیرا من به امّت خود در روز قیامت در مقابل دیگر امّت‌ها مباهات خواهم نمود. «تَزَوَّجْهَا سَوْداءَ وَلُوداً وَلا تَزَوَّجْهَا جَمِیلَهً حَسْنَاءَ عَاقِراً فَاِنِّی مُبَاهٍ بِکُمُ الْاُمَمَ یَوْمَ الْقِیَامَهِ».

[۹۲] شیخ حرعاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۲۰، ص۵۴، باب ۱۶، من ابواب مقدمات النکاح، ح۲.

نتیجه مباحث ازدواج

چنان‌که ملاحظه می‌شود در روایت‌ها و توصیه‌هایی که ذکر شد، نتیجه امر ازدواج که تولّد فرزند می‌باشد مورد توجّه قرار گرفته و برای برخورداری فرزند از سلامت جسم و روان و این‌که تربیت او در آینده دچار اشکال نگردد، این توصیه‌ها به عمل آمده است. به تعبیری دیگر، از دیدگاه اسلام، نگاه تک هدفی به ازدواج قابل قبول نیست، بلکه مجموعه اهدافی مانند آسایش و آرامش، ارضای غریزه جنسی، مشارکت در حیات مادّی و معنوی، بقای نسل و تربیت فرزندان را تعقیب می‌نماید که شاید مهم‌ترین آن‌ها دو هدف اخیر است.

قرآن کریم در آیه‌ای از همسر به‌عنوان کشت‌زار یاد کرده است و می‌فرماید: «نِسَاؤُکُمْ حَرْثٌ لَّکُمْ فَاْتُوا حَرْثَکُمْ اَنَّی شِئْتُمْ؛

[۹۳] بقره/سوره۲، آیه۲۲۳.

زنان شما کشتزار شما هستند، پس از هر جا و هرگونه که خواهید به کشت‌زار خود در آیید.»
سیّدقطب در تفسیر این آیه می‌نویسد: آیات قرآن رابطه زوجیّت را با تعابیری گوناگون در آیات مختلف بیان کرده است؛ گاه تعبیر «لباس»، گاه عنوان «سکونت و مودّت» و گاه عبارت «حرث» را به‌کار گرفته است. تعبیر حرث، نشان دهنده جانبی از علاقه زوجیّت است، یعنی تولید مثل و تکثیر نسل، و از این‌جا به ژرف‌نگری اسلام پی می‌بریم که انسان را با همه میل‌ها و نیازمندی‌ها پذیرفته است و تنها بخشی از نیازهای او را منظور نکرده است.

[۹۴] شاذلی، سید بن قطب، فی ظلال القرآن، ج۱، ص۲۴۲.

احادیثی نیز این مطلب را تایید می‌کند. امام باقر (علیه‌السّلام) از رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) نقل نموده که فرموده است: چه مانع می‌شود مؤمن را، از آن‌که همسری انتخاب کند، شاید خداوند نسلی به وی عطا کند که زمین را با ذکر لاَ اِلَهَ اِلاَّ اللهُ سنگین نماید. «مَا یَمْنَعُ الْمُؤْمِنَ اَنْ یَتَّخِذَ اَهْلًا لَعَلَّ اللهَ اَنْ یَرْزُقُهُ نَسَمَهً تُثْقِلُ الْاَرْضَ بِلاَ اِلَهَ اِلاَّ اللهُ».

[۹۵] شیخ حرعاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۲۰، ص۱۴، باب ۱، من ابواب مقدمات النکاح، ح۳.

شبهه جلوگیری از ازدواج به نفع کودک

ممکن است کسی بگوید حق ازدواج برای همه است، زن، مرد، عاقل، دیوانه، سالم و مریض و نمی‌توان جلوی حق مسلّم فرد را به نفع کودکی که هنوز تولّد نیافته است، گرفت؟

در پاسخ باید گفت: عدم سلامت بدن، و یا ضعف اعتقادات دینی و اخلاقی و ناتوانی‌های ذهنی چنان‌که بیان گردید از دیدگاه فقهی موجب تحریم ازدواج نیست، ولی خواسته یا ناخواسته در تداوم زندگی مشترک تاثیر منفی خواهد داشت. در مورد ویژگی‌های جسمانی و ظاهری نیز اصل بر این است که مرد و زن همدیگر را با شرایط موجود بپذیرند و جنبه‌هایی همچون ترحّم، مددکاری و دلسوزی سبب ازدواج نگردد. نازایی، ناتوانی جسمی و جنسی و سال‌خوردگی مانع ازدواج نخواهند بود، به شرط این‌که طرفین بدان آگاه و راضی باشند و تدلیس در میان نباشد.

هم‌چنین ناتوانی‌های ذهنی و اختلالات روانی و نیز ضعف اعتقادات (در مورد اعتقادات مذهبی و دینی، فقها مباحثی مطرح نموده‌اند. مانند این‌که ازدواج زن مؤمنه (شیعه) با مرد غیرشیعی مکروه و یا حرام دانسته شده و نیز در مورد ازدواج دائم مرد شیعی با زنان اهل کتاب (یهودی و نصرانی).) دینی و اخلاقی، هر چند مانع ازدواج نیستند، ولی نادیده گرفتن این موارد در حقیقت تن دادن به یک خطر است، زیرا چنین خانواده‌ای همواره در پرتگاه متلاشی شدن و تباه گردیدن است. امّا این ادّعا که حق مسلّم ازدواج را به سبب کودکی که هنوز توّلد نیافته است، نمی‌توان نادیده گرفت صحیح نیست. زیرا این توصیه‌ها از باب پیشگیری و علاج واقعه قبل از وقوع است، و به‌طور قطع اگر در این موارد احتیاط رعایت نشود، حقوق فرزندان در آینده تضییع خواهد شد. در آن صورت کار هم بر پدران و مادران و هم بر فرزندان مشکل خواهد شد. و چه بسا که والدین به‌دلیل عدم توجّه، در نزد خداوند مؤاخذه شوند.

[۹۶] وزیری، مجید، حقوق متقابل کودک و ولی در اسلام، ص۷۵-۷۶ به نقل از بهرام محمدیان.

[۹۷

  راهنمای خرید:
  • لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.