پاورپوینت حق (راستی)


در حال بارگذاری
23 اکتبر 2022
فایل فشرده
2120
7 بازدید
۶۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت حق (راستی) دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت حق (راستی)،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت حق (راستی) :

پاورپوینت حق (راستی)

‌حق، وصف و مصدری پربسامد در قرآن و حدیث و متون فقهی، دالّ بر راستی و واقعیت. این واژه در فلسفه و عرفان نیز کاربرد فراوان دارد.

فهرست مندرجات

۱ – معنای لغوی حق
۲ – مهم ‌ترین معانی حق
۳ – واژه حق در زبانهای سامی باستانی
۴ – واژه حق در قرآن
۵ – مهم‌ترین معنای واژه حق در قرآن
۶ – معرفی خداوند بعنوان عین حق در آیات قرآن
۷ – معرفی خداوند بعنوان عین حق در تفاسیر
۸ – وصف افعال خداوند بوسیله واژه حق در قرآن و تفاسیر
۹ – وعده‌های الهی بارزترین مصادیق قول خداوند
۱۰ – حق بودن وعده‌های الهی
۱۱ – حق، عقیده مطابق با واقع
۱۲ – درک کنندگان حق در قرآن
۱۳ – فعل حق از دیدگاه علامه طباطبائی
۱۴ – آثار پیروی از حق در قرآن
۱۵ – دلالت حقوقی واژه حق در قرآن
۱۶ – ساختار نحوی ویژه واژه حق در قرآن
۱۷ – تعبیر حَقُّ الیقین در قرآن
۱۸ – آثار متابعت از حق در روایات
۱۹ – عوامل بازدارنده انسان از حق
۲۰ – حق در کلام پیامبر
۲۱ – حق در کلام حضرت علی
۲۲ – بازگو نمودن حق در هر شرایطی
۲۳ – آمیختگی حق با باطل
۲۴ – توصیف اهل حق در احادیث شیعی
۲۵ – معنای حقوقی حق در احادیث
۲۶ – پانویس
۲۷ – منابع

معنای لغوی حق

برای ریشه حق، دو معنای اصلی ذکر شده است: یکی استحکام و استواری، چنان‌که «ثوب محقَّق» به معنای لباس یا پارچه‌ای با بافت محکم است؛ و دیگری موافقت و مطابقت، چنان‌که به حفره‌ای که پاشنه در، در آن قرار می‌گیرد و می‌ چرخد «حِقِّ الباب» و به محل اتصال دو استخوان «حُق» می‌گویند.

[۱] اسماعیل‌ بن حماد جوهری، الصحاح: تاج‌اللغه و صحاح‌العربیه، ذیل حق، چاپ احمد عبدالغفور عطار، بیروت، چاپ افست تهران ۱۳۶۸ش.

[۲] ابن‌فارس، مقاییس، ذیل حق،

[۳] حسین‌ بن محمد راغب‌اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، ذیل حق، چاپ محمد سیدکیلانی، تهران۱۳۳۲ش.

مهم‌ترین کاربردهای ریشه حق ق، نخست مصدرهای حق و حقیقت به‌معنای واقعیت است و دوم، صفت حق است در وصف اعتقاد یا حکمی که با واقعیت مطابقت دارد.

[۴] حسین‌ بن محمد راغب‌اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، ذیل حق، چاپ محمد سیدکیلانی، تهران۱۳۳۲ش.

[۵] محمداعلی‌ بن علی تهانوی، کشاف اصطلاحات الفنون، ج۱، ص۳۲۹، بیروت: دارصادر.

[۶] Toshihiko ایزوتسو، مفاهیم اخلاقی – دینی در قرآن، ج۱، ص۹۷، مونترال ۱۹۶۶.

مهم ‌ترین معانی حق

مشتقات اسمی و فعلی ریشه حق ق بر مفاهیم مختلف مادّی و انتزاعی دلالت دارد که مشهورترین این معانی عبارت‌اند از: نقیض باطل، موجود ثابت و انکارناپذیر، نامی برای خدا، وجوب، شایستگی، یقین، نصیب و بهره، خالص و محض هر شیء، وسط شیء، استوار و ظاهر ساختن، هر نوع بلوغ و رسیدن مانند رسیدن شتربچه به وضعی که بتوان بر او بار برد، فربه شدن شتر، طلوع خورشید، کامل شدن بهار و معانی‌ای با شهرت کم‌تر چون پرچم، سفر شبانه، خانه عنکبوت و ظرفی که بتوان بر روی آن حکاکی نمود.

[۷] خلیل‌ بن احمد، کتاب العین، ذیل حق، چاپ مهدی مخزومی و ابراهیم سامرائی، قم ۱۴۰۹.

[۸] محمد بن احمد ازهری، تهذیب اللغه، ذیل حق، ج ۳، چاپ عبدالحلیم نجار، قاهره.

[۹] اسماعیل‌ بن حماد جوهری، الصحاح: تاج‌اللغه و صحاح‌العربیه، ذیل حق، چاپ احمد عبدالغفور عطار، بیروت، چاپ افست تهران ۱۳۶۸ش.

[۱۰] ابن‌فارس، مقاییس ذیل حق.

[۱۱] ابن‌اثیر، النهایه فی غریب الحدیث و الاثر، ذیل حق، چاپ محمود محمد طناحی و طاهر احمد زاوی، بیروت ۱۳۸۳/۱۹۶۳، چاپ افست قم ۱۳۶۴ش.

[۱۲] ابن‌منظور، لسان العرب، ذیل حق

[۱۳] محمد بن محمد زبیدی، تاج‌العروس من جواهرالقاموس، ذیل حق، چاپ علی شیری، بیروت ۱۴۱۴/۱۹۹۴.

واژه حق در زبانهای سامی باستانی

در برخی دیگر از زبانهای سامی باستانی، مانند عبری، کنعانی، آرامی و سریانی، اصلِ «ح ق» به صورت‌ها و معانی گوناگون رایج بوده و در کتاب مقدّس عبری، ۲۵۰ واژه از این ریشه آمده است.

[۱۴] ادوین کالورلی، “اهل حق (حقیقت)، ج۱، ص۵۶ـ۵۷، جهان اسلام،۱۹۶۴

[۱۵] ویلهلم گزنیوس، ج۱، صCCCI، عبری Gesenius و واژگان Chaldee به کتاب مقدس عهد عتیق،ذیل “pp”، ترجمه با اضافات و اصلاحات از اصطلاحنامه نویسنده و دیگر آثار ساموئل Prideaux Tregelles، لندن ۱۸۸۴.

در عهد قدیم، اشتقاقهای حق (“PP”) به معنای حک کردن بر چوب، سنگ یا فلز

[۱۶] ابن‌منظور، لسان العرب، ذیل «حق»،

[۱۷] محمد بن محمد زبیدی، تاج‌العروس من جواهرالقاموس، ذیل «حق»، چاپ علی شیری، بیروت ۱۴۱۴/۱۹۹۴.

اشتقاقهای حُق و حَقه به معنای ظرفی که بتوان بر آن حکاکی کرد، ثبت کردن، ترسیم کردن، مقرر کردن، فرمان، قانون، سنّت متداول یا رسم مربوط به خدا یا انسانها، طبیعت ِ اشیا، حقوق و امتیاز به‌کار رفته است،

[۱۸] ادوین کالورلی، “اهل حق (حقیقت) “، ج۱، ص۶۰، جهان اسلام،۱۹۶۴ LIV (1964).

[۱۹] ویلهلم گزنیوس، ج۱، صCCCI، عبری Gesenius و واژگان Chaldee به کتاب مقدس عهد عتیق،ذیل “pp”، ترجمه با اضافات و اصلاحات از اصطلاحنامه نویسنده و دیگر آثار ساموئل Prideaux Tregelles، لندن ۱۸۸۴.

اما در میان همه زبانهای سامی، گسترده‌ترین حوزه معنایی و کامل‌ترین و عالی‌ ترین معانی حق و مشتقات آن را در زبان عربی می‌توان یافت که نه فقط بر افعال و اشیای مادّی، بلکه بر کیفیات، صفات و واقعیات غیرمادّی نیز دلالت دارد.

[۲۰] ادوین کالورلی، ج۱، ص۵۷، “اهل حق (حقیقت) “، جهان اسلام،۱۹۶۴

واژه حق در قرآن

واژه حق و مشتقات آن در قرآن ۲۸۷ بار، در حوزه‌های معنایی گوناگون، به‌کار رفته است.

[۲۱] محمدفؤاد عبدالباقی، المعجم المفهرس لالفاظ القرآن الکریم، ذیل حق، قم ۱۳۸۰ش.

مهم‌ترین معنای واژه حق در قرآن

مهم‌ترین زمینه معنایی واژه حق در قرآن، مربوط به مفاهیم وجود و هستی است. مطابق آیات قرآن، مصداق کامل و منشأ اصلی حق، خداوند است.

[۲۲] حج/سوره۲۲، آیه۶.

[۲۳] حج/سوره۲۲، آیه۶۲.

[۲۴] نور/سوره۲۴، آیه۲۵.

[۲۵] لقمان/سوره۳۱، آیه۳۰.

علاوه بر این، الحق یکی از اسماءالحسنی است.

[۲۶] طه/سوره۲۰، آیه۱۱۴.

[۲۷] مؤمنون/سوره۲۳، آیه۱۱۶.

معرفی خداوند بعنوان عین حق در آیات قرآن

آیاتی که خدا را عین حق دانسته یا با وصف حق توصیف کرده در دو زمینه اصلی بیان شده است: نخست آیاتی که بر قدرت عظیم خدا به عنوان منشأ هر ایجاد و تغییر و تحول در عالم هستی تأکید می‌کند، مانند آیات مربوط به مراحل خلقت انسان و تدبیر امور او، تدبیر روز و شب و تسخیر موجودات.

[۲۸] حج/سوره۲۲، آیه۵.

[۲۹] حج/سوره۲۲، آیه۶.

[۳۰] حج/سوره۲۲، آیه۶۲.

[۳۱] لقمان/سوره۳۱، آیه۳۰.

دسته دوم آیات مربوط به بعث، بازگرداندن انسان به سوی خدا و شهادت اعضا و جوارح بر اعمال انسان است.

[۳۲] انعام/سوره۶، آیه۶۲.

[۳۳] یونس/سوره۱۰، آیه۳۰.

[۳۴] نور/سوره۲۴، آیه۲۵.

[۳۵] قصص/سوره۲۸، آیه۷۵.

در آیات دسته نخست، حق در مقابل باطل یعنی همان بت‌ها و معبودهای مشرکان و هرگونه اختراع بی‌ بنیاد به‌معنای امری بسیار واقعی و نیرویی زنده مطرح می‌شود که در همه فرایندهای زندگی و مرگ در جهان هستی سریان دارد

[۳۶] Toshihiko ایزوتسو، مفاهیم اخلاقی – دینی در قرآن، ج۱، ص۹۷ـ۹۸، مونترال ۱۹۶۶.

و این حقیقتی است که به تصریح دسته دوم آیات، در آخرت بر همگان، حتی کافران و مشرکان، نیز آشکار می‌شود.

معرفی خداوند بعنوان عین حق در تفاسیر

تفسیر این حوزه معنایی حق، در آثار مفسران، عموماً صبغه‌های فلسفی دارد، چنان‌که مفسران، حق را در این آیات به معنای موجود ثابتی دانسته‌اند که نمی‌توان در وجود او تردید کرد و هیچ‌گونه باطلی، از نقص و تغییر و فنا، در او راه ندارد. در تحلیل این معنا، فخررازی

[۳۷] محمد بن عمر فخررازی، التفسیرالکبیر، ذیل رعد: ۱۴، قاهره، چاپ افست تهران.

توضیح می‌دهد که موجود، یا عدم می‌ پذیرد و باطل می‌شود، یا عدم و بطلان ندارد و بنابراین، واجب‌الوجود شایسته ‌ترین موجودی است که می‌ توان او را حق نامید. او یگانه موجود مطلق، غنی و قائم به ذات است که هستی همه موجودات دیگر از اوست و همه مسخَّر و نیازمند اویند و اوست که نظام حق را در عالم جاری می‌سازد.

[۳۸] محمد بن حسن طوسی، التبیان فی تفسیرالقرآن، ذیل طه: ۱۱۴، چاپ احمد حبیب قصیرعاملی، بیروت.

[۳۹] زمخشری، الکشاف، ذیل حج: ۶،

[۴۰] طبرسی، مجمع البیان، ذیل انعام: ۶۲

[۴۱] محمد بن عمر فخررازی، التفسیرالکبیر، ذیل حج: ۶، قاهره، چاپ افست تهران.

[۴۲] محمد بن احمد قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ذیل حج: ۶، بیروت ۱۴۰۵/۱۹۸۵.

[۴۳] طباطبائی، المیزان، ذیل حج: ۶

هم‌نشینی وصف حق با صفات ولایت

[۴۴] انعام/سوره۶، آیه۶۲.

[۴۵] کهف/سوره۱۸، آیه۴۴.

علوّ، سلطنت و مالکیت خدا

[۴۶] حج/سوره۲۲، آیه۶۲.

[۴۷] مؤمنون/سوره۲۳، آیه۱۱۶.

در آیات متعدد، مؤید این معناست. مفسران با این استدلال که هستی همه موجودات، جز خدا، به باطل، یعنی نقص و تغییر فنا، آمیخته است،

[۴۸] محمد بن احمد قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ذیل یونس: ۵۳، بیروت ۱۴۰۵/۱۹۸۵.

[۴۹] طباطبائی، المیزان، ذیل انبیاء: ۲۴

نشان می‌دهند که دریافت حقیقتِ مفهوم حق، مستلزم اثبات توحید حق است. به این بیان که حقِ حقیقی و محض، که به هیچ باطلی مشوب نیست، یگانه و همان ذات احدیت است؛ ازهمین‌رو، در تعابیر قرآنی «لاتَقُولوا علی اللّهِ اِلّا الحقَّ»

[۵۰] نساء/سوره۴، آیه۱۷۱.

و «لَه دَعَوهُ الحَقِّ»،

[۵۱] رعد/سوره۱۳، آیه۱۴.

قول حق و دعوت حق را همان اعتقاد به توحید، تنزیه خدا از شریک یا ادای عبارت تهلیل دانسته‌اند.

[۵۲] طبری، جامع البیان عن تاویل القرآن، ذیل رعد: ۱۴

[۵۳] محمد بن حسن طوسی، التبیان فی تفسیرالقرآن، ذیل رعد: ۱۴، چاپ احمد حبیب قصیرعاملی، بیروت.

[۵۴] زمخشری، الکشاف، ذیل نساء: ۱۷۱

[۵۵] طبرسی، مجمع البیان، ذیل رعد: ۱۴

چون از حق محض، جز حق صادر نمی‌شود

[۵۶] رعد/سوره۱۳، آیه۱۴.

[۵۷] بقره/سوره۲، آیه۱۴۷.

[۵۸] رعد/سوره۱۳، آیه۱۴.

[۵۹] آل‌عمران/سوره۳، آیه۶۰.

وصف افعال خداوند بوسیله واژه حق در قرآن و تفاسیر

همه افعال خدا در قرآن با تعبیر «بالحق» وصف می‌شود، از خلقت آسمان‌ها و زمین

[۶۰] انعام/سوره۶، آیه۷۳.

[۶۱] حجر/سوره۱۵، آیه۸۵.

[۶۲] روم/سوره۳۰، آیه۸.

و خورشید و ماه

[۶۳] یونس/سوره۱۰، آیه۵.

تا ارسال رُسُل،

[۶۴] نساء/سوره۴، آیه۱۷۰.

[۶۵] اعراف/سوره۷، آیه۴۳.

نزول قرآن بر پیامبر صلی الله علیه وآله

[۶۶] مائده/سوره۵، آیه۴۸.

[۶۷] اِسراء/سوره۱۷، آیه۱۰۵.

خروج پیامبر از مدینه برای جنگ بدر، ‌

[۶۸] انفال/سوره۸، آیه۵.

نزول فرشتگان،‌

[۶۹] حجر/سوره۱۵، آیه۸.

نزول عذاب،

[۷۰] مؤمنون/سوره۲۳، آیه۴۱.

داوری در روز قیامت

[۷۱] زمر/سوره۳۹، آیه۶۹.

[۷۲] زمر/سوره۳۹، آیه۷۵.

و موارد متعدد دیگر. به ‌رغم یکسانی تعبیر به‌کار رفته در این آیات، مفسران معانی مختلفی برای آن ذکر کرده‌اند که وجه اشتراک بیش‌تر آنها، توصیف این افعال به حکمت، به معنای فعل دارای هدف و غایت صحیح، یا وقوع حتمی است.

[۷۳] محمد بن حسن طوسی، التبیان فی تفسیرالقرآن، ذیل آل‌عمران: ۴، چاپ احمد حبیب قصیرعاملی، بیروت.

[۷۴] محمد بن حسن طوسی، التبیان فی تفسیرالقرآن، ذیل انعام: ۷۳، چاپ احمد حبیب قصیرعاملی، بیروت.

[۷۵] محمد بن حسن طوسی، التبیان فی تفسیرالقرآن، ذیل یونس: ۵، چاپ احمد حبیب قصیرعاملی، بیروت.

[۷۶] محمد بن حسن طوسی، التبیان فی تفسیرالقرآن، ذیل شوری: ۱۷، چاپ احمد حبیب قصیرعاملی، بیروت.

[۷۷] زمخشری، الکشاف، ذیل آل‌عمران: ۴

[۷۸] زمخشری، الکشاف، ذیل انعام: ۷۳

[۷۹] زمخشری، الکشاف، ذیل یونس: ۵

[۸۰] زمخشری، الکشاف، ذیل شوری: ۱۷

[۸۱] طبرسی، مجمع البیان، ذیل آل‌عمران: ۴

[۸۲] طبرسی، مجمع البیان، ذیل انعام: ۷۳

[۸۳] طبرسی، مجمع البیان، ذیل یونس: ۵

[۸۴] طبرسی، مجمع البیان، ذیل شوری: ۱۷

[۸۵] طباطبائی، المیزان، ذیل آل‌عمران: ۴

[۸۶] طباطبائی، المیزان، ذیل انعام: ۷۳

[۸۷] طباطبائی، المیزان، ذیل یونس: ۵

[۸۸] طباطبائی، المیزان، ذیل شوری: ۱۷

براساس آیات قرآن، «قول خدا» نیز، که عین فعل اوست، حق است.

[۸۹] انعام/سوره۶، آیه۷۳.

[۹۰] احزاب/سوره۳۳، آیه۴.

[۹۱] طباطبائی، المیزان، ذیل انعام: ۷۳

طباطبائی

[۹۲] طباطبائی، المیزان، ذیل احزاب: ۴

حق بودن قول خدا را به این معنا دانسته است که اگر از چیزی خبر دهد، مطابق با خبر الهی واقع می‌شود و اگر حُکمی را انشا کند، آثاری که با مصلحت واقعی مطابقت دارد، بر آن مترتب می‌شود. مفسران، اطلاق «حق» بر قرآن یا توصیف نزول آن به «حق» را در آیات متعدد به همین معنا دانسته‌اند.

[۹۳] آل‌عمران/سوره۳، آیه۳.

[۹۴] انعام/سوره۶، آیه۱۱۴.

[۹۵] اسراء/سوره۱۷، آیه۱۰۵.

[۹۶] زخرف/سوره۴۳، آیه۳۰۳۱.

[۹۷] محمد/سوره۴۷، آیه۲.

[۹۸] محمد بن حسن طوسی، التبیان فی تفسیرالقرآن، ذیل آل‌عمران: ۳، چاپ احمد حبیب قصیرعاملی، بیروت.

[۹۹] محمد بن حسن طوسی، التبیان فی تفسیرالقرآن، ذیل انعام: ۱۱۴، چاپ احمد حبیب قصیرعاملی، بیروت.

[۱۰۰] محمد بن حسن طوسی، التبیان فی تفسیرالقرآن، ذیل اسراء: ۱۰۵، چاپ احمد حبیب قصیرعاملی، بیروت.

[۱۰۱] محمد بن حسن طوسی، التبیان فی تفسیرالقرآن، ذیل زخرف: ۳۰ـ۳۱، چاپ احمد حبیب قصیرعاملی، بیروت.

[۱۰۲] محمد بن حسن طوسی، التبیان فی تفسیرالقرآن، ذیل محمد: ۲، چاپ احمد حبیب قصیرعاملی، بیروت.

[۱۰۳] زمخشری، الکشاف ذیل آل‌عمران: ۳

[۱۰۴] زمخشری، الکشاف،ذیل انعام: ۱۱۴

[۱۰۵] زمخشری، الکشاف،ذیل اسراء: ۱۰۵

[۱۰۶] زمخشری، الکشاف،ذیل زخرف: ۳۰ـ۳۱،

[۱۰۷] زمخشری، الکشاف، محمد: ۲

[۱۰۸] طبرسی، مجمع البیان، ذیل آل‌عمران: ۳

[۱۰۹] طبرسی، مجمع البیان، ذیل انعام: ۱۱۴

[۱۱۰] طبرسی، مجمع البیان، ذیل اسراء: ۱۰۵

[۱۱۱] طبرسی، مجمع البیان، ذیل زخرف: ۳۰ـ۳۱

[۱۱۲] طبرسی، مجمع البیان، ذیل محمد: ۲

همچنین، ترکیب اضافی «قَوْلَ الحَقِّ»

[۱۱۳] مریم/سوره۱۹، آیه۳۴.

درباره حضرت عیسی علیه‌السلام، عمومآ تعبیری دیگر از کلمهاللّه

[۱۱۴] آل‌عمران/سوره۳، آیه۴۵.

[۱۱۵] نساء/سوره۴، آیه۱۷۱.

تفسیر می‌شود

[۱۱۶] زمخشری، الکشاف،ذیل نساء: ۱۷۱

[۱۱۷] محمد بن عمر فخررازی، التفسیرالکبیر، ذیل نساء: ۱۷۱، قاهره، چاپ افست تهران.

که به نحوه خاص خلقت حضرت عیسی به واسطه یک کلمه خدا کُن

[۱۱۸] آل‌عمران/سوره۳، آیه۵۹.

مربوط است.

[۱۱۹] زمخشری، الکشاف، ذیل نساء: ۱۷۱

[۱۲۰] طباطبائی، المیزان، ذیل نساء: ۱۷۱

وعده‌های الهی بارزترین مصادیق قول خداوند

وعده‌های الهی، که از بارزترین مصادیق قول خداوند هستند، در آیات متعدد، با تعبیر «اِنَّ وَعْدَ اللّهِ حَقٌّ» (یونس: سوره: ۴؛ یونس: سوره: ۵۵؛

[۱۲۱] هود/سوره۱۱، آیه۴۵.

[۱۲۲] قصص/سوره۲۸، آیه۱۳.

[۱۲۳] روم/سوره۳۰، آیه۶۰.

[۱۲۴] لقمان/سوره۳۱، آیه۳۳.

[۱۲۵] غافر/سوره۴۰، آیه۵۵.

وصف شده‌اند.

حق بودن وعده‌های الهی

مانند نصرت و اعزاز دین پیامبر، برگشت انسان‌ها به سوی پروردگارشان، ثواب و عقاب یا برگرداندن موسی به مادرش، به معنای وقوع حتمی آنهاست

[۱۲۶] محمد بن حسن طوسی، التبیان فی تفسیرالقرآن، ذیل یونس: ۴، چاپ احمد حبیب قصیرعاملی، بیروت.

[۱۲۷] محمد بن حسن طوسی، التبیان فی تفسیرالقرآن، ذیل یونس: ۵۵، چاپ احمد حبیب قصیرعاملی، بیروت.

[۱۲۸] محمد بن حسن طوسی، التبیان فی تفسیرالقرآن، ذیل هود: ۴۵، چاپ احمد حبیب قصیرعاملی، بیروت.

[۱۲۹] محمد بن حسن طوسی، التبیان فی تفسیرالقرآن، ذیل قصص: ۱۳، چاپ احمد حبیب قصیرعاملی، بیروت.

[۱۳۰] محمد بن حسن طوسی، التبیان فی تفسیرالقرآن، ذیل روم: ۶۰، چاپ احمد حبیب قصیرعاملی، بیروت.

[۱۳۱] محمد بن حسن طوسی، التبیان فی تفسیرالقرآن، ذیل لقمان: ۳۳، چاپ احمد حبیب قصیرعاملی، بیروت.

[۱۳۲] محمد بن حسن طوسی، التبیان فی تفسیرالقرآن، ذیل غافر: ۵۵، چاپ احمد حبیب قصیرعاملی، بیروت.

[۱۳۳] زمخشری، الکشاف، ذیل یونس: ۴

[۱۳۴] زمخشری، الکشاف، ذیل یونس: ۵۵

[۱۳۵] زمخشری، الکشاف، ذیل هود: ۴۵

[۱۳۶] زمخشری، الکشاف، ذیل قصص: ۱۳

[۱۳۷] زمخشری، الکشاف، ذیل روم: ۶۰

[۱۳۸] زمخشری، الکشاف، ذیل لقمان: ۳۳

[۱۳۹] زمخشری، الکشاف،ذیل غافر: ۵۵

همچنین تعابیری مانند «حَقَّ عَلَیهِمُ القَولُ»،

[۱۴۰] فصلت/سوره۴۱، آیه۲۵.

«حَقَّ عَلیهِ کلمهُ العَذابِ»

[۱۴۱] زمر/سوره۳۹، آیه۱۹.

و مشابه این‌ها،

[۱۴۲] اعراف/سوره۷، آیه۳۰.

[۱۴۳] اِسراء/سوره۱۷، آیه۱۶.

[۱۴۴] حج/سوره۲۲، آیه۱۸.

حاکی از محقق شدن قولِ وعیدی خداوند درباره گمراهی و عذاب کافران در دنیا و آخرت است.

حق، عقیده مطابق با واقع

واژه حق، در دلالتی معرفتی، وصفی است برای عقیده.

[۱۴۵] حسین‌ بن محمد راغب‌اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، ذیل حق، چاپ محمد سیدکیلانی، تهران۱۳۳۲ش.

از این وجه، حوزه معنایی دیگر حق در قرآن، در زمینه عقیده و فعل انسان است. در آیات متعدد، عقیده مطابق با واقع، حق نامیده شده است.

[۱۴۶] انبیاء/سوره۲۱، آیه۲۴.

[۱۴۷] احقاف/سوره۴۶، آیه۳۰.

[۱۴۸] حسین‌ بن محمد راغب‌اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، ذیل حق، چاپ محمد سیدکیلانی، تهران۱۳۳۲ش.

[۱۴۹] محمد بن حسن طوسی، التبیان فی تفسیرالقرآن، ذیل حج: ۶، چاپ احمد حبیب قصیرعاملی، بیروت.

[۱۵۰] محمد بن حسن طوسی، التبیان فی تفسیرالقرآن، ذیل فرقان: ۲۶، چاپ احمد حبیب قصیرعاملی، بیروت.

[۱۵۱] طباطبائی، المیزان، ذیل رعد: ۱۷

[۱۵۲] طباطبائی، المیزان، ذیل انبیاء: ۱۸

در این معنا حق مقابل «ظن» و «ضلال» قرار می‌گیرد.

[۱۵۳] یونس/سوره۱۰، آیه۳۲.

[۱۵۴] یونس/سوره۱۰، آیه۳۶.

[۱۵۵] زمخشری، الکشاف، ذیل یونس: ۳۵

مثال معروف حق و باطل در آیه ۱۷ سوره رعد بیان می‌کند که موضع انسان‌ها در برابر حقیقت متفاوت است؛ برخی حق بودنِ حقایقی چون قرآن را درمی ‌یابند و برخی نسبت به آن کور و چشم بسته‌اند.

[۱۵۶] رعد/سوره۱۳، آیه۱۷۱۹.

مطابق این تمثیل، از آبی که خدا از آسمان فرو می‌فرستد،دشت‌ها به قدر خود مقداری از آب را در خود روان می‌ کنند و کف زائد را سیل می‌برد. همچنین زیورآلاتی که در آتش گداخته می‌شود، مادّه خالصی دارد که باقی می‌ماند و پس‌ مانده‌هایی که بی‌فایده است.

[۱۵۷] ابوالفتوح رازی، روض‌الجِنان و روح‌الجَنان فی تفسیر القرآن، ذیل رعد: ۱۷، چاپ محمدجعفر یاحقی و محمدمهدی ناصح، مشهد ۱۳۶۵ـ۱۳۷۶ش.

[۱۵۸] سیوطی، الاتقان، ذیل رعد: ۱۷

در این تمثیل، ویژگی مهم و مؤکد حق، ثبات و منشأ آثار بودن است و خصوصیت باطل، ظاهرنمایی و بی ‌ثمری است.

[۱۵۹] محمد بن حسن طوسی، التبیان فی تفسیرالقرآن، ذیل رعد: ۱۷، چاپ احمد حبیب قصیرعاملی، بیروت.

[۱۶۰] محمد بن احمد قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ذیل رعد: ۱۷، بیروت ۱۴۰۵/۱۹۸۵.

به همین ترتیب، در عالم هستی، موجودی حق است که ثابت باشد و هرچه ناپایدار و میرا باشد، از این جهت، باطل است.

[۱۶۱] طباطبائی، المیزان، ذیل رعد: ۱۷

براین اساس، اگر انسان معتقد به چیزی باشد که وجود خارجی ندارد، یا برای موجودات، خواص وجودی‌ای فرض کند که فاقد آن باشند، مانند استقلال یا بقا برای موجودات ممکن‌الموجود، یا اعتقاد به تجسد یافتن خدا در شخص انسانی، این عقاید باطل است.

[۱۶۲] عبدالرزاق کاشی، شرح فصوص‌الحکم، ج۱، ص۳۰۳، چاپ مجید هادی‌زاده، تهران ۱۳۸۳ش.

[۱۶۳] طباطبائی، المیزان، ذیل رعد: ۱۷

[۱۶۴] Toshihiko ایزوتسو، عرفان و تائویسم: یک مطالعه مقایسه‌ای از مفاهیم کلیدی فلسفی، ج۱، ص۳۳، توکیو ۱۹۸۳.

درک کنندگان حق در قرآن

قرآن افراد خاصی را به عنوان کسانی که حق (به‌طور خاص، حق بودنِ قرآن) را در می ‌یابند، معرفی کرده است: کسانی که از جانب خدا به ایشان علم داده شده، صاحبان خردهای ناب، برخی از اهل کتاب، و مؤمنان.

[۱۶۵] بقره/سوره۲، آیه۱۴۴.

[۱۶۶] مائده/سوره۵، آیه۸۳.

[۱۶۷] مائده/سوره۵، آیه۸۴.

[۱۶۸] رعد/سوره۱۳، آیه۱۹.

[۱۶۹] حج/سوره۲۲، آیه۵۴.

[۱۷۰] سبأ/سوره۳۴، آیه۶.

[۱۷۱] شوری/سوره۴۲، آیه۱۸.

این افراد به احوال اشک ریختن از سر معرفت حق، ایمان آوردن، نرم‌دلی و دارا بودن بصیرت، وصف شده‌اند.

[۱۷۲] مائده/سوره۵، آیه۸۳.

[۱۷۳] رعد/سوره۱۳، آیه۱۹.

[۱۷۴] حج/سوره۲۲، آیه۵۴.

[۱۷۵] شوری/سوره۴۲، آیه۱۸.

فعل حق از دیدگاه علامه طباطبائی

علاوه بر حوزه معرفت، به بیان طباطبائی

[۱۷۶] طباطبائی، المیزان، ذیل رعد: ۱۷

در حوزه افعال انسان‌ها نیز هر فعل هنگامی حق است که با غایت و نتیجه‌ای که برایش مقرر شده است (مانند سیری برای خوردن)، هماهنگ باشد، در غیر این صورت، فعل باطل است.
ظاهرآ تعبیر «بِغَیرِالحقّ» در توصیف برخی افعال انسان‌ها از همین باب است؛ افعالی چون غلوّ در دین، بَغیْ (ظلم)، بیرون راندن مؤمنان از سرزمینشان و فَرَح.

[۱۷۷] مائده/سوره۵، آیه۷۷.

[۱۷۸] اعراف/سوره۷، آیه۳۳.

[۱۷۹] حج/سوره۲۲، آیه۴۰.

[۱۸۰] غافر/سوره۴۰، آیه۷۵.

تعبیر «یا اَی‌ها النّاسُ اِنَّما بَغیکُم عَلی اَنفُسِکُم»،

[۱۸۱] یونس/سوره۱۰، آیه۲۳.

و تأکید بر این‌که عذاب قوم مستکبر عاد در آخرت خوارکننده‌تر از عذاب دنیوی آنهاست،

[۱۸۲] فصلت/سوره۴۱، آیه۱۶.

دلالتی ضمنی است بر این‌که این‌گونه اعمال، انسان‌ها را به هدف و غایتی که در پی آن‌اند نمی‌رساند.
چون در عالم وجود، حقِ مطلق فقط خداوند است و تنها اوست که به سوی حق هدایت می‌کند

[۱۸۳] یونس/سوره۱۰، آیه۳۲.

[۱۸۴] یونس/سوره۱۰، آیه۳۵.

و دستیابی انسان به حقیقت در اندیشه و کردار، جز با پیروی از دین حق میسر نیست.

[۱۸۵] یونس/سوره۱۰، آیه۳۵.

دین حق، که همان اسلام است،

[۱۸۶] توبه/سوره۹، آیه۲۹.

[۱۸۷] توبه/سوره۹، آیه۳۳.

[۱۸۸] صف/سوره۶۱، آیه۹.

[۱۸۹] محمد بن حسن طوسی، التبیان فی تفسیرالقرآن، ذیل توبه: ۲۹، چاپ احمد حبیب قصیرعاملی، بیروت.

[۱۹۰] محمد بن حسن طوسی، التبیان فی تفسیرالقرآن، ذیل توبه: ۳۳، چاپ احمد حبیب قصیرعاملی، بیروت.

[۱۹۱] محمد بن حسن طوسی، التبیان فی تفسیرالقرآن، ذیل صف: ۹، چاپ احمد حبیب قصیرعاملی، بیروت.

[۱۹۲] زمخشری، الکشاف، ذیل توبه: ۲۹

[۱۹۳] زمخشری، الکشاف،ذیل توبه: ۳۳

[۱۹۴] زمخشری، الکشاف،ذیل صف: ۹

[۱۹۵] طبرسی، مجمع البیان، ذیل توبه: ۲۹

[۱۹۶] طبرسی، مجمع البیان،ذیل توبه: ۳۳

[۱۹۷] طبرسی، مجمع البیان،ذیل صف: ۹

[۱۹۸] محمد بن عمر فخررازی، التفسیرالکبیر، ذیل توبه: ۲۹، قاهره، چاپ افست تهران.

[۱۹۹] محمد بن عمر فخررازی، التفسیرالکبیر، ذیل توبه: ۳۳، قاهره، چاپ افست تهران.

[۲۰۰] محمد بن عمر فخررازی، التفسیرالکبیر، ذیل صف: ۹، قاهره، چاپ افست تهران.

آثار پیروی از حق در قرآن

به دلیل موافقت با فطرت و سنّت تکوین، انسان‌ها را در دنیا و آخرت به سعادت می‌ رساند

[۲۰۱] طباطبائی، المیزان، ذیل توبه: ۲۹

[۲۰۲] طباطبائی، المیزان، ذیل محمد: ۲

و به اراده الهی سرانجام بر همه ادیان چیره می‌گردد.

[۲۰۳] توبه/سوره۹، آیه۳۳.

[۲۰۴] صف/سوره۶۱، آیه۹.

قرآن در آیات متعدد، به تمثیل یا به تصریح، از پیروزی نهایی حق بر باطل خبر می‌دهد

[۲۰۵] رعد/سوره۱۳، آیه۱۷.

[۲۰۶] اسراء/سوره۱۷، آیه۸۱.

[۲۰۷] انبیاء/سوره۲۱، آیه۱۸.

و انسان‌ها را از معارضه با حق، کتمان حق، در هم آمیختن حق و باطل و تکذیب حق بازمی‌دارد.

[۲۰۸] بقره/سوره۲، آیه۴۲.

[۲۰۹] بقره/سوره۲، آیه۱۴۶.

[۲۱۰] انعام/سوره۶، آیه۵.

چون گاهی حق، مدتی پوشیده می ‌ماند

[۲۱۱] بقره/سوره۲، آیه۴۲.

[۲۱۲] بقره/سوره۲، آیه۱۴۶.

[۲۱۳] آل‌عمران/سوره۳، آیه۷۱.

[۲۱۴] یوسف/سوره۱۲، آیه۴.

[۲۱۵] یوسف/سوره۱۲، آیه۱۰۰.

و مهلت دادن به باطل از سنّتهای الهی است

[۲۱۶] رعد/سوره۱۳، آیه۱۷.

[۲۱۷] طارق/سوره۸۶، آیه۱۷.

و غلبه ظاهری باطل و دشواری التزام به حق ممکن است به یأس و تردید اهل حق بینجامد،

[۲۱۸] بقره/سوره۲، آیه۲۱۴.

[۲۱۹] طباطبائی، المیزان، ذیل انبیاء: ۱۸

در آیات متعدد، فرمان صبر به پیامبر، با تأکید بر حق بودن وعده‌های الهی قرین گشته

[۲۲۰] روم/سوره۳۰، آیه۶۰.

[۲۲۱] غافر/سوره۴۰، آیه۵۵.

[۲۲۲] غافر/سوره۴۰، آیه۷۷.

و تواصی به حق، در کنار تواصی به صبر، از صفات مؤمنان شمرده شده است.

[۲۲۳] عصر/سوره۱۰۳، آیه۳.

دلالت حقوقی واژه حق در قرآن

گذشته از دو حوزه معنایی وجودشناسانه و معرفت ‌شناسانه، واژه حق در قرآن با دو دلالت حقوقی نیز به‌کار رفته است: یکی به معنای عمل یا تکلیفی که برعهده فرد است و بر انجام دادن آن تأکید شده است، مانند وصیت کردن

[۲۲۴] بقره/سوره۲، آیه۱۸۰.

یا رعایت بهره زوجه از سوی زوج در احکام طلاق،

[۲۲۵] بقره/سوره۲، آیه۲۳۶.

[۲۲۶] بقره/سوره۲، آیه۲۴۱.

و دیگری به معنای نصیب یا بهره‌ای که متعلق به فرد خاصی است، مانند آیاتی که به دادن حق خویشاوندان، مسکینان و در راه ماندگان امر می‌کند،

[۲۲۷] اسراء/سوره۱۷، آیه۲۶.

[۲۲۸] روم/سوره۳۰، آیه۳۸.

یا نگاه داشتن بهره‌ای معین از اموال را برای سائل و محروم، از ویژگیهای نمازگزاران و متقین برمی‌شمارد.

[۲۲۹] ذاریات/سوره۵۱، آیه۱۹.

[۲۳۰] معارج/سوره۷۰، آیه۲۴.

ساختار نحوی ویژه واژه حق در قرآن

واژه حق در قرآن در یک ساختار نحوی ویژه «یتلُونَهُ حَقَّ تِلاوَتِهِ»

[۲۳۱] بقره/سوره۲، آیه۱۲۱.

«اِتَّقُوا اللّهَ حَقَّ تُقاتِهِ»،

[۲۳۲] آل‌عمران/سوره۳، آیه۱۰۲.

برای تأکید بر انجام دادن کاری به نحو کامل و شایسته به‌کار رفته است؛ مانند تلاوت کتاب خدا، رعایت تقوای الهی، شناختن قدر خدا و جهاد.

[۲۳۳] بقره/سوره۲، آیه۱۲۱.

[۲۳۴] آل‌عمران/سوره۳، آیه۱۰۲.

[۲۳۵] انعام/سوره۶، آیه۹۱.

[۲۳۶] حج/سوره۲۲، آیه۷۴.

[۲۳۷] حج/سوره۲۲، آیه۷۸.

[۲۳۸] حدید/سوره۵۷، آیه۲۷.

تعبیر حَقُّ الیقین در قرآن

تعبیر حَقُّ الیقین نیز، که بعد‌ها از مهم‌ترین اصطلاحات عرفانی شد، دوبار در قرآن به کار رفته است.

[۲۳۹] واقعه/سوره۵۶، آیه۹۵.

[۲۴۰] حاقه/سوره۶۹، آیه۵۱.

اضافه حق به یقین در این ترکیب، اضافه بیانیه و برای تأکید بر حقانیت قرآن

[۲۴۱] حاقه/سوره۶۹، آیه۵۱.

و راستی اَخبار قیامت و وقوع حتمی آن

[۲۴۲] واقعه/سوره۵۶، آیه۹۵.

است.

[۲۴۳] طبری، جامع البیان عن تاویل القرآن، ذیل حاقه: ۵۱

[۲۴۴] محمد بن حسن طوسی، التبیان فی تفسیرالقرآن، ذیل حاقه: ۵۱، چاپ احمد حبیب قصیرعاملی، بیروت.

[۲۴۵] زمخشری، الکشاف، ذیل حاقه: ۵۱

[۲۴۶] طبرسی، مجمع البیان، ذیل حاقه: ۵۱

[۲۴۷] طبری، جامع البیان عن تاویل القرآن،ذیل واقعه: ۹۵

[۲۴۸] محمد بن حسن طوسی، التبیان فی تفسیرالقرآن، ذیل واقعه: ۹۵، چاپ احمد حبیب قصیرعاملی، بیروت.

[۲۴۹] زمخشری، الکشاف، ذیل واقعه: ۹۵

[۲۵۰] طبرسی، مجمع البیان، ذیل واقعه: ۹۵

آثار متابعت از حق در روایات

در جوامع حدیثی، درباره شناخت حق، استواری در راه حق و تقابل آن با باطل، مطالب بسیاری آمده است. بنابر روایات، شناخت حق از نشانه‌های بصیرت و دانایی است.

[۲۵۱] کلینی، اصول الکافی، ج۵، ص۵۲.

همچنین کمال عقل در پیروی از حق و تواضع در برابر آن نهفته است.

[۲۵۲] کلینی، اصول الکافی، ج۱، ص۱۶.

[۲۵۳] مجلسی، بحارالانوار، ج۱، ص۱۳۰.

[۲۵۴] مجلسی، بحارالانوار، ج۷۵، ص۱۲۷.

عوامل بازدارنده انسان از حق

در مقابل، پیروی از هوای نفس، فراموشی آخرت و کثرتِ نزاع جاهلانه، از جمله عواملی است که انسان را از حق باز می‌دارد.

[۲۵۵] علی‌ بن ابی ‌طالب (ع)، امام اول، نهج ‌البلاغه، خطبه ۴۲، چاپ صبحی صالح، بیروت ۱۳۸۷/۱۹۶۷، چاپ افست قم.

[۲۵۶] علی‌ بن ابی ‌طالب (ع)، امام اول، نهج ‌البلاغه، خطبه ۸۴، چاپ صبحی صالح، بیروت ۱۳۸۷/۱۹۶۷، چاپ افست قم.

[۲۵۷] علی‌ بن ابی ‌طالب (ع)، امام اول، نهج ‌البلاغه، حکمت ۳۱، چاپ صبحی صالح، بیروت ۱۳۸۷/۱۹۶۷، چاپ افست قم.

[۲۵۸] کلینی، اصول الکافی، ج۱، ص۴۴.

حق در کلام پیامبر

طبق حدیثی از پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله ، راه معرفت حق، معرفت نفس، راه موافقت با حق، مخالفت با نفس، راه رسیدن به رضایت حق، سخط بر نفس، راه رسیدن به حق، هجرت از نفس، راه طاعت حق، عصیان بر نفس، راه ذکر حق، فراموش کردن نفس و راه قرب به حق و انس با آن، دوری و وحشت از نفس است.

[۲۵۹] ابن‌ابی‌جمهور، عوالی اللئالی العزیزین فی الاحادیث الدینیه، ج۱، ص۲۴۶، چاپ مجتبی عراقی، قم ۱۴۰۳ـ۱۴۰۵/ ۱۹۸۳ـ۱۹۸۵.

[۲۶۰] مجلسی، بحارالانوار، ج۶۷، ص۷۲.

حق در کلام حضرت علی

همچنین در حدیثی منسوب به حضرت علی علیه‌السلام، معروف به حدیث حقیقت، امام در پی پرسش مُصرّانه کمیل‌ بن زیاد از چیستی حقیقت، در چند عبارت عرفانی آن را وصف می‌کند در احادیث بر لزوم عمل به حق و پایداری بر آن بسیار تأکید شده است، حتی اگر پیامدهایی سخت، مانند قطعه‌قطعه شدن یا سوزانده شدن، داشته باشد.

[۲۶۱] کلینی، اصول الکافی، ج۲، ص۹۱.

[۲۶۲] کلینی، اصول الکافی، ج۸، ص۱۴۰.

امام علی علیه‌السلام به فرزند خود سفارش می‌کند برای حق به هر دشواری‌ای وارد شود و شکیبایی ورزیدن در راه حق را نیکوترین خصلت برمی‌شمارد.

[۲۶۳] علی‌ بن ابی ‌طالب (ع)، امام اول، نهج ‌البلاغه، نامه ۳۱، چاپ صبحی صالح، بیروت ۱۳۸۷/۱۹۶۷، چاپ افست قم.

قرین گشتن سفارش التزام به حق با توصیه به صبر، دشواری پایداری در راه حق را به خوبی نشان می‌دهد.

[۲۶۴] علی‌ بن ابی ‌طالب (ع)، امام اول، نهج ‌البلاغه، نامه ۵۳، چاپ صبحی صالح، بیروت ۱۳۸۷/۱۹۶۷، چاپ افست قم.

بنابر حدیثی از امام باقر علیه‌السلام، «اِصبِر عَلَی الحَقِّ وَ اِن کان مُرّآ» وصیتِ همه امامان بوده است.

[۲۶۵] کلینی، اصول الکافی، ج۲، ص۹۱.

البته به تصریح امام علی علیه‌السلام، حق به‌ رغم سنگینی، گوارا، و باطل در عین سبکی، بدفرجام است و اهل حق مدتی کوتاه در سختی و مدتی طولانی در عافیت و آسایش‌اند.

[۲۶۶] علی‌ بن ابی ‌طالب (ع)، امام اول، نهج ‌البلاغه، حکمت ۳۷۶، چاپ صبحی صالح، بیروت ۱۳۸۷/۱۹۶۷، چاپ افست قم.

[۲۶۷] کلینی، اصول الکافی، ج۲، ص۲۵۵.

بازگو نمودن حق در هر شرایطی

احادیث بسیاری نیز درباره لزوم بازگو کردن حق حتی در مواردی که به ضرر فرد باشد، و همچنین گفتن حق در رضا و غضب، وارد شده است.

[۲۶۸] احمد بن علی نسائی، سنن النسائی، ج۳، ص۵۵، بشرح جلال‌الدین سیوطی، بیروت ۱۳۴۸/۱۹۳۰.

[۲۶۹] ابن‌حِبّان، صحیح ابن‌حبّان، ج۲، ص۷۹، بترتیب ابن‌بلبان، چاپ شعیب ارنؤوط، بیروت ۱۴۱۴/۱۹۹۳.

[۲۷۰] ابن ‌بابویه، کتاب الخصال، ج۲، ص۵۲۶، چاپ علی‌اکبر غفاری، قم ۱۳۶۲ش.

[۲۷۱] الاختصاص، (منسوب به) محمد بن محمدمفید، ج۱، ص۳۲، چاپ علی‌اکبر غفاری، بیروت: مؤسسه الاعلمی للمطبوعات، ۱۴۰۲/۱۹۸۲.

براساس حدیث مشهور نبوی، برترین جهاد، گفتن کلام حق در برابر سلطانِ جائر است.

[۲۷۲] ابن‌حنبل، مسند الامام احمد بن حنبل، ج۳، ص۱۹، بیروت: دارصادر.

[۲۷۳] ابن ‌ماجه، سنن ابن‌ماجه، ج۲، ص۱۳۳۰، چاپ محمدفؤاد عبدالباقی، (قاهره ۱۳۷۳/ ۱۹۵۴)، چاپ افست (بیروت).

[۲۷۴] علی‌ بن حسام‌الدین متقی، کنزالعُمّال فی سنن الاقوال و الافعال، ج۱۵، ص۹۲۳، چاپ بکری حیانی و صفوه سقا، بیروت ۱۴۰۹/۱۹۸۹.

آمیختگی حق با باطل

برخی از خطبه‌های حضرت علی علیه‌السلام، بر آمیختگی مداوم حق و باطل و درنتیجه لزوم افشای باطل برای جلوه‌گر ساختن حق دلالت دارد. در کلام علی علیه‌السلام این وضعیت شبهه ‌ناک، جولانگاه شیطان برای استیلا یافتن بر اهل باطل خوانده شده، اما در عین حال بر این نکته تأکید شده است که دوستان خدا به لطف حق و با هدایت نور یقین، نجات می‌یابند.

[۲۷۵] علی‌ بن ابی ‌طالب (ع)، امام اول، نهج ‌البلاغه، خطبه ۳۸، چاپ صبحی صالح، بیروت ۱۳۸۷/۱۹۶۷، چاپ افست قم.

[۲۷۶] علی‌ بن ابی ‌طالب (ع)، امام اول، نهج ‌البلاغه، خطبه ۵۰، چاپ صبحی صالح، بیروت ۱۳۸۷/۱۹۶۷، چاپ افست قم.

[۲۷۷] علی‌ بن ابی ‌طالب (ع)، امام اول، نهج ‌البلاغه، خطبه ۱۰۴، چاپ صبحی صالح، بیروت ۱۳۸۷/۱۹۶۷، چاپ افست قم.

توصیف اهل حق در احادیث شیعی

از جمله مسائلی که در احادیث شیعی بسیار مورد توجه قرار گرفته، توصیف اهل حق است.
براساس این روایات، امامان علیهم‌السلام با حق‌اند و حق با آنهاست، امر ایشان حق است و هر قضاوت حقی نزد آنهاست (

[۲۷۸] محمد بن حسن صفارقمی، بصائر الدرجات فی فضائل آل ‌محمد «ص»، ج۱، ص۴۹، چاپ محسن کوچه‌باغی تبریزی، قم ۱۴۰۴.

[۲۷۹] کلینی، اصول الکافی، ج۱، ص۳۹۹.

[۲۸۰] ابن‌ابی ‌زینب، الغیبه، ج۱، ص۷۷، چاپ فارس حسون کریم، قم ۱۴۲۲.

[۲۸۱] ابن ‌بابویه، کمال‌الدین و تمام النعمه، ج۱، ص۲۷۸، چاپ علی‌اکبر غفاری، قم ۱۳۶۳ش.

علی علیه‌السلام تصریح می‌کند که رایت حق در دست اهل‌بیت علیهم‌السلام است و تنها راه رستگاری، همراهی با آنان و پیروی از آنان است.

[۲۸۲] علی‌ بن ابی ‌طالب (ع)، امام اول، نهج ‌البلاغه، خطبه ۸۷، چاپ صبحی صالح، بیروت ۱۳۸۷/۱۹۶۷، چاپ افست قم.

[۲۸۳] علی‌ بن ابی ‌طالب (ع)، امام اول، نهج ‌البلاغه، خطبه ۱۰۰، چاپ صبحی صالح، بیروت ۱۳۸۷/۱۹۶۷، چاپ افست قم.

[۲۸۴] علی‌ بن ابی ‌طالب (ع)، امام اول، نهج ‌البلاغه، خطبه ۲۳۹، چاپ صبحی صالح، بیروت ۱۳۸۷/۱۹۶۷، چاپ افست قم.

همچنین نقل شده که دین حق دین همراه با ولایت است

[۲۸۵] کلینی، اصول الکافی، ج۱، ص۴۳۲.

و روی‌گردانی از ولایت اهل حق مایه هلاک است.

[۲۸۶] ابن ‌بابویه، کتاب الخصال، ج۱، ص۶۲۶، چاپ علی‌اکبر غفاری، قم ۱۳۶۲ش.

اگرچه سخن مشهور علی علیه‌السلام («اِعرِف الحَقَ تَعرِف اَهلَهُ») به حارث‌ بن حوط در جنگ جمل،

[۲۸۷] احمد بن یحیی بلاذری، انساب ‌الاشراف، ج۱، ص۲۳۹، چاپ محمدباقر محمودی، بیروت ۱۳۹۴/۱۹۷۴.

[۲۸۸] یعقوبی، تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۲۱۰.

[۲۸۹] محمد بن محمد مفید، الامالی، ج۱، ص۵، چاپ حسین استادولی و علی‌اکبر غفاری، بیروت ۱۴۱۴/۱۹۹۳.

[۲۹۰] محمد بن حسن طوسی، الامالی، ج۱، ص۶۲۶، قم ۱۴۱۴.

بر این دلالت دارد که شناختن حق بر شناختن اهلِ آن مقدّم است؛ اما در احادیث متعددی از رسول خدا صلی الله علیه وآله، که در کتابهای فریقین آمده است، علی علیه‌السلام و عمار یاسر، صراحتآ معیار شناخت حق و اهل آن معرفی شده‌اند

[۲۹۱] سلیمان‌ بن احمد طبرانی، المعجم الکبیر، ج ۱۰، ص ۹۶، چاپ حمدی عبدالمجید سلفی، چاپ افست بیروت ۱۴۰۴

[۲۹۲] ابن ‌بابویه، الامالی، ج۱، ص۸۳، قم ۱۴۱۷.

[۲۹۳] ابن‌عبدالبرّ، الاستیعاب فی معرفه الاصحاب، ج۳، ص۱۱۳۹، چاپ علی‌محمد بجاوی، بیروت ۱۴۱۲/ ۱۹۹۲.

[۲۹۴] ابن‌ابی‌الحدید، شرح نهج‌البلاغه، ج۲، ص۲۹۷، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره ۱۳۸۵۱۳۸۷/ ۱۹۶

  راهنمای خرید:
  • لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.