پاورپوینت حضرت یوسف در زندان
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت حضرت یوسف در زندان دارای ۳۴ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت حضرت یوسف در زندان،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت حضرت یوسف در زندان :
پاورپوینت حضرت یوسف در زندان
زلیخا پس از بیاعتنایی حضرت یوسف او را به زندان انداخت.
فهرست مندرجات
۱ – تهدید زلیخا
۲ – در زندان
۳ – تعبیر خواب دو نفر زندانی
۴ – لغزش عجیب یوسف
۵ – جبران فوری لغزش
۶ – فهرست منابع
۷ – پانویس
۸ – منبع
تهدید زلیخا
زلیخا که بر اثر بیاعتنایی یوسف به خواستههای نامشروعش، سخت عصبانی بود، با کمال بیپروایی در حضور زنان مشهوری که آنها را به کاخ خود مهمان کرده بود اعلام کرد: «اگر این شخص (یوسف) به آن چه دستور میدهم، اعتنا نکند، به زندان خواهد افتاد (و قطعاً او را زندانی میکنم) آن هم زندانی که در آن خوار و حقیر گردد.»
[۱] یوسف/سوره۱۲، آیه۳۳.
[۲] یوسف/سوره۱۲، آیه۳۴.
زلیخا دید با این تهدیدها و گستاخیها نیز هرگز نمیتواند یوسف علیهالسلام را تسلیم خود سازد، لذا رسماً دستور داد تا یوسف علیهالسلام را زندانی کنند.
در زندان
ولی بینش یوسف علیهالسلام در مقابل این دستور، چنین بود که به خدا پناه برد، و به درگاه او چنین عرض کرد:
«رَبِّ السِّجْنُ أَحَبُّ إِلَی مِمَّا یدْعُونَنِی إِلَیهِ…؛ پروردگارا! زندان نزد من محبوبتر است از آنچه این زنان مرا به سوی آن میخوانند، اگر مکر و نیرنگ آنان را از من باز نگردانی، به سوی آنان متمایل خواهم شد، و از جاهلان خواهم بود.»
خداوند دعای یوسف علیهالسلام را اجابت کرد، و مکر و نیرنگ زنان را از او بگردانید
آری یوسف، زندان شهر را به آلودگی زندان شهوت ترجیح داد، خداوند هم دعای او را مستجاب کرد و مکر و کید زنان را از او دور نمود. آری، خداوند شنوا و دانا است. بنده پاکش را فراموش نخواهد کرد.
قاعده و عدل اقتضا میکرد که زلیخا تنبیه گردد و او را به زندان بفرستند تا از آن همه بیپروایی دست بکشد، ولی به عکس این قاعده رفتار شد. آری، خیلی به عکس این قاعده رفتار شده است! چه باید کرد؟ اینک یوسف به جرم درستی و پاکی، به جرم مبارزه با تمایلات نفسانی و پیمودن راه عفّت و پاکی به زندان میرود، تا بلکه زندان او را بکوبد و از کرده خویش پشیمانش کند، ولی غافل از آنکه زندان برای او بهتر است از آن چه که زنها از او تقاضا داشتند. او به زندان افتاد، و سالها رنج زندان را تحمّل کرد ولی از زندان چون مسجدی استفاده کرد. گاهی مشغول عبادت و راز و نیاز با خدا بود و زمانی به هدایت و ارشاد زندانیان میپرداخت.
او به زندانیان میگفت: من از آیین پدرانم ابراهیم و اسحاق و یعقوب پیروی کردم، برای ما شایسته نیست که چیزی را همتای خدا قرار دهیم، و چنین توفیقی از فضل خدا بر من است… (ای دوستان زندانی من! آیا خدایان پراکنده بهترند، یا خداوند یکتای پیروز؟! این معبودهایی که غیر از خدا میپرستید چیزی جز اسمهای بیمحتوا که شما و پدرانتان آنها را خدا میدانید نیستند، خداوند هیچ دلیلی بر آن نازل نکرده، حکم، تنها از آنِ خدا است، که فرمان داده که جز او را نپرستید، این است آیین استوار، ولی بیشتر مردم نمیدانند».
[۳] یوسف/سوره۱۲، آیه۳۸.
[۴] یوسف/سوره۱۲، آیه۳۹.
[۵] یوسف/سوره۱۲، آیه۴۰.
به این ترتیب یوسف علیهالسلام تحت تأثیر محیط و جوّ واقع نشد، در همان زندان، بت پرستان را به سوی خدای یکتا دعوت میکرد، و زندان را مرکز ارشاد گمراهان قرار داده بود.
تعبیر خواب دو نفر زندانی
یوسف علیهالسلام بر اثر بندگی و پاک زیستی، مقامش به جایی رسید که خداوند علم تعبیر خواب را به او آموخت، او در زندان خواب زندانیان را تعبیر میکرد، مطابق قرآن و احادیث و تواریخ، دو نفر در زندان خواب دیده بودند که یکی از آنها رئیس نانوایان بود و دیگری رئیس ساقیان. از این رو، خوابی که هر یک دیده بودند با شغل سابق خودشان تناسب داشت. یکی از آن دو گفت: من در خواب دیدم خوشه انگور را برای شراب میفشارم. دیگری گفت: درخواب دیدم بر سر خود نان حمل میکنم و پرندگان از آن میخورند.
یوسف قبل از اینکه به تعبیر کردن خواب آنها بپردازد، از فرصت استفاده کرد، زمینه تبلیغ و ارشاد را فراهم دید و به ادای وظیفه پیامبری و تبلیغ رسالت پرداخت. از معجزه خود که نشان پیامبری است سخن به میان آورد و فرمود: هر طعامی که برای شما بیاورند، قبل از آنکه به دست شما برسد از خصوصیات و سرانجام آن شما را خبر میدهم.
یوسف، با این بیان، به آنها فهماند که من پیامبر هستم و از طرف خداوند مؤید میباشم. به دنبال این فشرده گویی فرمود:
«این علم را خدا به من داده است، چه آنکه من روش مردمی را که به خدا و آخرت ایمان نمیآورند ترک کردم. من پیروِ روش پدرانم ابراهیم و اسحاق و یعقوب علیهمالسلام هستم. از ما دور است که چیزی را شریک خداوند قرار دهیم. این سعادت، از فضل و لطف خدا است که به ما کرامت شده است، ولی اکثر مردم ناسپاس هستند.»
با این بیانات، توجه آن دو نفر، بیشتر به یوسف جلب شد و آنان از عقیده و روش یوسف مطّلع شدند، ولی کاملاً توجّه داشتند تا ببینند یوسف در دنبال سخنان خود چه میگوید؟ که ناگاه متوجّه شدند که یوسف با کمال متانت و اظهار دلیل و منطق، عقیده و مرام حق را بیان کرد، و از بت پرستی، سخت انتقاد نمود.
سپس یوسف به تعبیر خواب آنان پرداخت. فرمود: ای دو یار زندانی من، یکی از شما (که در خواب دیده بود برای شراب، انگور میفشارد) به زودی آزاد میشود و ساقی و شراب دهنده شاه میگردد، اما دیگری (آنکه در خواب دیده بود غذایی به سر گرفته میبرد و پرندگان از آن میخورند) ب
- لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.