پاورپوینت حضرت علی اصغر
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت حضرت علی اصغر دارای ۶۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت حضرت علی اصغر،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت حضرت علی اصغر :
پاورپوینت حضرت علی اصغر (علیهالسلام)
پاورپوینت حضرت علی اصغر (علیهالسلام) فرزند امام حسین (علیهالسلام) و از شهیدان کربلا است.
[۱] ابن طاووس، علی بن موسی، الاقبال بالاعمال الحسنه، ج۳، ص۷۱.
فهرست مندرجات
۱ – ابهام در اطفال سیدالشهداء
۲ – نام کودک
۳ – سن کودک
۴ – نام مادر طفل
۵ – کیفیت شهادت
۵.۱ – رفتار امام بعد از شهادت طفل
۶ – قاتل کودک
۷ – بررسی و نتیجه
۸ – نقد چند سخن
۹ – زیارتنامه علی اصغر
۱۰ – علیاصغر بابالحوائج
۱۱ – پانویس
۱۲ – منبع
ابهام در اطفال سیدالشهداء
یکی از ابهاماتی که در تاریخ زندگی حضرت سیدالشهداء (علیهالسّلام) به چشم میخورد، تعداد فرزندان ایشان و نحوه زندگی آنان میباشد. مثلا در رابطه با طفل یا اطفال سیدالشهداء (علیهالسّلام) در کربلا که به درجه رفیع شهادت رسیدهاند، مورخین یا سخن نگفتهاند و یا اگر سخن راندهاند، بسیار متفاوت است. که نمونه آن پاورپوینت حضرت علی اصغر یا عبدالله است، که آیا آنها دو نفر بودهاند، یا آنکه علی اصغر همان عبدالله شیرخوار است. در اینجا بحث را در چند محور باید بسط و گسترش داد.
نام کودک
منابع تاریخی نام این کودک را متفاوت ذکر کردهاند، در برخی منابع عبدالله
[۲] ابن حبیب بغدادی، محمد، المحبر، ص۴۹۱.
[۳] ابن اثیر، علی بن ابیالکرم، الکامل فی التاریخ، ج۳، ص۱۸۱.
[۴] ابن جوزی، جمالالدین عبدالرحمن، المنتظم، ج۵، ص۳۴۰.
[۵] شیخ مفید، محمد بن محمد، ارشاد، ج۲، ص۱۲۵.
[۶] ابوالفرج اصفهانی، علی بن حسین، مقاتل الطالبین، ص۹۴.
[۷] طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۵، ص۴۶۸.
در برخی منابع علی اصغر
[۸] ابن اعثم کوفی، احمد، الفتوح، ص۹۷.
[۹] مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۴۵، ص۳۳۱.
[۱۰] خوارزمی، موفق بن احمد، مقتل خوارزمی، ج۲، ص۳۲.
ذکر شده است. و برخی از منابع دو کودک برای حضرت ذکر کردهاند به نامهای “عبدالله” و “علی اصغر”.
[۱۱] طبری، محمد بن جریر، دلائل الامامه، ص۱۸۱.
“ابن اعثم” (م ۳۱۴هـ)، نخستین مورخی است که از طفل شیرخوار با نام علی یاد کرده و از او با نام علی فی الرضاع تعبیر کرده است.
[۱۲] ابن اعثم کوفی، احمد، الفتوح، ج۵، ص۱۱۵.
و اولین کسی که نام یکی از فرزندان امام حسین (علیهالسّلام) را افزون بر علی اکبر (علیهالسّلام)، امام سجاد (علیهالسّلام)، عبدالله و علی اصغر دانسته است، “طبری” شیعی از علمای قرن چهارم است. و پس از وی “ابن خشاب” (م ۵۶۷هـ) و “ابن شهر آشوب” (م ۵۸۸ هـ) نام این طفل را “علی اصغر” نگاشتهاند و پس از آن این نام به منابع متاخرتر راه پیدا کرده است.
برخی گفتهاند که نام دیگر علی اصغر، عبدالله است.
[۱۳] فاضل دربندی، ملا آقا، اسرار الشهاده، ج۲، ص۷۷۱.
و برخی قایلاند که عبدالله غیر از علی اصغر میباشد؛ زیرا عبدالله در جلو خیمهها، در دامان پدرش حسین (علیهالسلام) شهید شد ولی علی اصغر بنا بر نقلی در مقابل صف دشمن هدف تیر قرار گرفت.
[۱۴] محلاتی، ذبیحالله، فرسان الهیجاء، ج۱، ص۳۷۰.
صاحب ذخیره الدارین هم نقل کرده است که عبدالله روز عاشورا به دنیا آمد و ساعاتی پس از ولادت شهید شد.
[۱۵] جمعی از نویسندگان، ذخیره الدارین فیما یتعلق بمصائب الحسین علیهالسلام، ج۱، ص۲۵۹.
ولی در مقتل ابومخنف آمده که کودک شیرخوار حسین (علیهالسلام) در کربلا شش ماهه بوده است.
[۱۶] ابومخنف، لوط بن یحیی، مقتل الحسین علیهالسلام، ج۱، ص۱۲۹.
سن کودک
سن کودک نیز در منابع مختلف است عدهای او را صغیر
[۱۷] ابوالفرج اصفهانی، علی بن حسین، مقاتل الطالبین، ص۹۴.
و بعضی مثل یعقوبی میگوید قد ولد له فی تلک الساعه فاذن فی اذنه وجعل یحنکه
[۱۸] یعقوبی، احمد بن ابییعقوب، تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۲۴۵.
«بچه در آن ساعت به دنیا آمد پس حضرت در گوش او اذان گفت و کام او را برداشت» بعضی نیز مانند محمد بن سعد (م ۲۳۰هـ) و ذهبی از پسری سه ساله برای امام حسین (علیهالسّلام) سخن به میان آوردهاند که او را با تیری شهید کردهاند.
[۱۹] ابن سعد، محمد بن سعد، ترجمه الحسین و مقتله، ص۷۳.
[۲۰] ذهبی، شمسالدین، اعلام النبلاء، ج۳، ص۳۰۳.
نام مادر طفل
درباره نام مادر طفل اکثر منابع بر یک عقیده هستند و میگویند مادر عبدالله یا علی اصغر رباب دختر امری القیس بن عدی
[۲۱] محلاتی، ذبیحالله، فرسان الهیجاء، ج۱، ص۳۶۶.
و از طائفه کلب بوده، و این رباب همان زنی است که حضرت سید الشهداء (علیهالسّلام) دربارهاش فرمود: لعمرک اننی لاحب دارا تکون بها سکینه و الرباب احبهما و ابخل جل مالی و لیس لعتاب عندی عتاب
[۲۲] ابوالفرج اصفهانی، علی بن حسین، مقاتل الطالبین، ص۹۵ – ۹۴.
[۲۳] ابن اثیر، علی بن ابیالکرم، الکامل فی التاریخ، ج۱۱، ص۲۰۹.
[۲۴] طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۵، ص۴۶۸.
به جای تو، که من به راستی دوست دارم خانهای که در آن سکینه و رباب (نام) باشد. من این دو را دوست دارم و مال خودم را در راهشان بذل میکنم و سرزنش هم در اینباره بر من نیست.
اما در بعضی منابع نام همسری دیگر به نام ام اسحاق برای سیدالشهداء (علیهالسّلام) که در روز عاشورا در کربلا حضور داشته ذکر شده است. و عبدالله نام یکی از فرزندان او میباشد. ام اسحاق دختر طلحه بن عبدالله تیمیه است که در ابتدا همسر امام حسن (علیهالسّلام) بود. امام حسن (علیهالسّلام) در وقت شهادت فرمودند: برادر، من از این زن راضی هستم نگذارید که او از خانه هایتان خارج شود.
[۲۵] ابو الفرج اصفهانی، علی بن حسین، الاغانی، ج۲۱، ص۷۸.
[۲۶] بدوانی، عبدالقادر بن ملوکشاه، منتخب التواریخ، ص۲۴۱.
حضرت سیدالشهداء (علیهالسّلام) با ام اسحاق ازدواج کردند و خداوند فاطمه و عبدالله را به ایشان عنایت کرد.
[۲۷] طریحی، فخرالدین بن محمدعلی، المنتخب، ص۲۷۶.
کیفیت شهادت
کیفیت شهادت و عکسالعمل سیدالشهداء (علیهالسّلام) بعد از شهادت کودک: درباره چگونگی شهادت طفل شیرخوار نیز منابع اولیه شهادت او را در آغوش یا در دامان حضرت ذکر کردهاند.
یعقوبی نوشته است: در این حال حضرت سوار اسب خویش بود که نوزادی را که در همان ساعت برای او تولد یافته بود بدست وی دادند. پس در گوش او اذان گفت و کام او را بر میداشت که ناگهان تیری در گلوی کودک نشست و او را سر برید. امام حسین (علیهالسّلام) تیر را از گلوی کودک کشید و او را به خونش آغشته ساخت و گفت: «والله لانت اکرم علی الله من الناقه و لمحمد اکرم علی الله من الصالح»
«به خدا سوگند که تو از ناقه صالح نزد خدا گرامیتر هستی و محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) هم از صالح (علیهالسّلام) گرامیتر است سپس آمد و او را پهلوی فرزندان و برادرزادگان خود نهاد.»
[۲۸] یعقوبی، احمد بن ابییعقوب، تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۲۴۵.
[۲۹] شیخ مفید، محمد بن محمد، الارشاد، ج۲، ص۱۰۸.
ابی مخنف میگوید: در حالی که حسین (علیهالسّلام) نشسته بود فرزند کوچکش را نزدش آوردند. عبدالله بن حسین بود، حضرت او را در دامن خویش نشاند. در همان حال که در دامنش بود شخصی از بنی اسد به نام حرمله بن کاهل یا هانی بن ثبیت حضرمی تیری بسویش پرتاب کرده گلویش را برید.
[۳۰] خوارزمی، موفق بن احمد، مقتل الحسین علیهالسلام، ج۲، ص۳۶- ۳۷.
حسین (علیهالسّلام) خونش را گرفت و وقتی کف دستش پر شد، خون را روی زمین ریخت و گفت پروردگارا اگر نصرت آسمانیت را از ما برداشتهای آن را مقدمه خیر قرار بده و انتقاممان را از این گروه ظالم بگیر.
[۳۱] طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۵، ص۴۴۸.
اما ابوالفرج اصفهانی میگوید: حضرت خون را بسوی آسمان پاشید و قطرهای از آن بر زمین نریخت.
[۳۲] ابوالفرج اصفهانی، علی بن حسین، مقاتل الطالبین، ص۹۵.
سید بن طاووس گوید: زینب خواهر امام حسین (علیهالسّلام) کودک را بیرون آورد و گفت، برادرم این کودک تو است که سه روز آب نخورده پس جرعهای آب برایش بخواه. امام (علیهالسّلام) او را روی دست گرفت و فرمود: ای مردم! شما پیروان و خانوادهام را کشتید و فقط این طفل شیرخوار باقی مانده است که به خاطر تشنگی له له میزند! پس جرعهای از آب به او بنوشانید. حضرت در حال سخن گفتن با آنها بود که مردی از لشکر کفر تیری انداخت و کودک را ذبح کرد.
[۳۳] ابن طاووس، علی بن موسی، الملهوف، ص۱۶۸.
در نقل دیگر سید بن طاووس میگوید: حضرت جلوی خیمه آمد و به زینب فرمود: «ناولینی ولدی الصغیر حتی اودعه» «طفل کوچک مرا بیاور تا با او وداع کنم پس آن کودک را بروی دست گرفت و خواست او را ببوسد که حرمله بن کاهل اسدی تیری پرتاب کرد و به گلوی کودک خورد».
حضرت زینب (سلاماللهعلیها) فرمود: او را بگیر! سپس دو دست خود را زیرگلوی او گرفت تا از خون پر شد و آن را به آسمان پاشید و فرمود: «هون علی ما نزل بی انه بعین الله» «همه این مصائب بر من آسان است زیرا خداوند میبیند».
امام باقر (علیهالسّلام) میفرمایند: قطرهای از آن خون به زمین بازنگشت.
[۳۴] ابن طاووس، علی بن موسی، الملهوف، ص۱۶۹.
خورازمی میگوید: و حضرت با غلاف شمشیر گودالی کوچک برای آن کودک بکند. آنگاه بر جنازه خون آلودش نماز گذارد و او را دفن کرد.
[۳۵] خوارزمی، موفق بن احمد، مقتل خوارزمی، ج۲، ص۳۷.
سبط بن جوزی میگوید: بعد از شهادت طفل امام حسین (علیهالسّلام) شروع کرد به گریستن و گفت ای خدا حکم کن بین ما و بین قومی که خواندند ما را تا یاری کنند بر ما پس کشتند ما را، پس ندایی از آسمان آمد که ای حسین (علیهالسّلام) او را رها کن، چرا که برای او شیر دهندهای در بهشت است.
[۳۶] ابن جوزی، یوسف بن قزاوغلی، تذکره الخواص، ص۲۵۲.
در برخی منابع آمده است که پس از شهادت طفل شیرخوار حضرت سید الشهداء (علیهالسّلام) ایستاد و اشعاری این چنین فرمود:
۱- این قوم کافر شدند و از دیر باز از (ایمان به) پاداش خدا، پروردگار جن و انس روبرتافتند.
۲- درگذشته، علی و فرزندش حسن نیک سیرت را که از سوی پدر و مادر نسبتی با کرامت دارد کشتند.
۳- به سبب کینهای که از خاندان پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) به دل داشتند: اینک گرد هم آیید تا همگی حسین را بکشیم.
۴- آه از دس
- لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.