پاورپوینت حضرت خدیجه (سلاماللهعلیهم)
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت حضرت خدیجه (سلاماللهعلیهم) دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت حضرت خدیجه (سلاماللهعلیهم)،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت حضرت خدیجه (سلاماللهعلیهم) :
حضرت خدیجه (سلاماللهعلیها)
خدیجه (سلاماللهعلیها) دختر خویلد بن اسد بن عبدالعزی بن قصی بن کلاب
[۱] ابن سعد، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۰۶، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۸، چاپ دوم.
[۲] ابن هشام حمیری، عبدالملک، السیره النبویه، ج۱، ص۱۸۹، بیروت، دارالمعرفه، بیتا.
[۳] عسقلانی، ابن حجر، الاصابه فی تمییز الصحاب، ج۸، ص۹۹ه، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۵.
اولین و شایستهترین همسران رسول خداست. ایشان در زمره همسران قریشی رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) به شمار آمده و از جهت قرابت و خویشاوندی نزدیکترین همسران به لحاظ نسبی به ایشان است.
فهرست مندرجات
۱ – ولادت
۲ – شناخت اجمالی
۳ – ازدواج ها
۴ – آشنایی و ازدواج با پیامبر
۴.۱ – دیدگاه دوشیزگی
۵ – علاقه به پیامبر
۶ – ازدواج در منابع تاریخی
۷ – مراسم خواستگاری
۸ – اقدامات
۸.۱ – بعد از ازدواج
۸.۲ – بعد از نزول وحی
۹ – القاب آن حضرت
۱۰ – توان مدیریتی
۱۱ – نخستین زن مسلمان
۱۲ – وفات
۱۳ – فرزندان
۱۴ – فضائل
۱۵ – خدیجه نزد اهل بیت
۱۶ – جایگاه روایی
۱۷ – آثار تألیف شده
۱۸ – فهرست منابع
۱۹ – عناوین مرتبط
۲۰ – پانویس
۲۱ – منابع
ولادت
در دامن طبیعت پاک حجاز و در زیر آسمان پرستاره مکه، در قلب شبه جزیره عربستان در خانوادهای فرهنگساز و بیگانه با آداب و رسوم خرافی روزگار، دختری چشم به جهان گشود که در زندگی تاریخ سازانهاش نشان داد که که ریشهای به زلالی آب زمزم و فطرتی به زلالی آبشارهای بلند و دور از دسترس داشت. پس از ولادت او، خاندانش، برخلاف رسم سپاه زمانه (زنده به گور کردن دختران)، ولادت او را گرامی داشتند و پدر و مادرش «خویلد» و «فاطمه» در همان مراسم ساده و روح بخش، نام او را «خدیجه» به مفهوم گسسته و بیگانه از زشتیها و ناپسندیها برگزیدند.
بنابر روایت حکیم بن حزام پسر عموی خدیجه (سلاماللهعلیهم)، خدیجه (سلاماللهعلیهم) در سال پانزده پیش از عام الفیل در مکه به دنیا آمد.
[۴] ابن سعد، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۱۲، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۸، چاپ دوم.
[۵] بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۱، ص۹۸-۹۹، بیروت، دارالفکر، چاپ اول.
بنا بر این پاورپوینت حضرت خدیجه (سلاماللهعلیهم) پانزده سال قبل از ولادت پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) (۵۵ سال قبل از بعثت)، در شبه جزیرهی عربستان (حجاز) چشم به جهان گشود.
[۶] مقدسی، مطهر بن طاهر، البدء و التاریخ، ج۵، ص۱۰.
آن حضرت، دختر خویلد بن عبدالعزی بن قصی بن کلاب بود، که جناب قصی، جد چهارم پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) میباشد. بنابراین حضرت خدیجه نیز با چند واسطه دختر عموی پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) بودند و از جهت ریشه خاندانی با یکدیگر متحد میشوند. لذا سلسله نسب حضرت خدیجه به حضرت اسماعیل (علیهالسلام) و ابراهیم خلیل ا… (علیهالسلام) که جد ۲۸ و ۲۹ رسول الله است، میرسد.
[۷] اصفهانی، ابو الفرج، مقاتل الطالبین، ص۲۹.
شناخت اجمالی
پدرش خُوَیلِد بن اسد بن عبدالعُزّی بن قُصَیِّ بن کلاب و مادرش فاطمه، دختر زائده، است
[۸] ابن سعد، محمد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۱۰۵.
[۹] بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۱، ص۳۹۶.
از دوران کودکی و نوجوانی او تا هنگام ازدواج با پیامبر و حتی بعد از آن، اطلاعات اندکی در دست است و بخشی از اخبار تاریخی درباره احوال ایشان نیز دستخوش دخل و تصرف قصه پردازان شده و با اسرائلیات درهم آمیخته است.
ازدواج ها
براساس اغلب منابع، وی قبل از ازدواج با حضرت محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)، دو بار ازدواج کرده بود، ولی در ترتیب این ازدواجها اختلاف هست.
[۱۰] ابن عبدالبر، ابن ابن عبدالبر، یوسف بن عبداللهّ، الاستیعاب فی معرفه الاصحاب، ج۴، ص۱۸۱۷.
[۱۱] طبرسی، فضل بن حسن، الاعلام الوری باعلام الهدی، ج۱، ص۲۷۴.
[۱۲] طبری، احمد بن عبداللّه، السَّمط الثَّمین فی مناقب اُمّهات المؤمنین، ج۱، ص۱۱.
[۱۳] دمیاطی، عبدالمؤمن بن خلف، نساء رسول اللّه صلیاللهعلیهوسلّم و اولاده و من سالفه من قریش حلفائهم و غیرهم، ج۱، ص۳۲.
برخی نیز به استناد شواهدی، ازدواجهای خدیجه پیش از وصلت با پیامبر را رد کردهاند.
[۱۴] کوفی، علی بن احمد، کتاب الاستغاثه، ج۱، ص۶۴۷۰.
[۱۵] ابن شهر آشوب، محمد بن علی، مناقب آل ابی طالب، ج۱، ص۱۳۸.
[۱۶] عاملی، جعفر مرتضی، الصحیح من سیره النبی الاعظم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم)، ج۲، ص۱۹۱.
طبق منابع، وی نخست با عتیق بن عایذ بن عبداللّه بن عمر بن مخزوم ازدواج کرد که از او صاحب یک دختر شد.
پس از مرگ عتیق به همسری ابوهاله نباش بن زُراره از بنی عمرو بن تمیم که از هم پیمانان بنو عبدالدار بود، درآمد.
[۱۷] ابن عساکر، علی بن حسن، تاریخ مدینه دمشق، ج۳، ص۱۹۰.
[۱۸] سلوی بالحاج صالح، دثّرینی یا خدیجه :دراسه تحلیلیه لشخصیه خدیجه بنت خویلد، ج۱، ص۲۹ـ۳۰.
[۱۹] ابن سعد، محمد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۱۴۱۵.
خدیجه از ابوهاله، صاحب پسرانی به نامهای حارث، هند،
[۲۰] ابن کلبی، هشام بن محمد، جمهره النسب، ج۱، ص۲۷۹.
[۲۱] ابن سعد، محمد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۱۵.
[۲۲] ابن حزم، ابومحمد، علی بن احمد، جوامع السیره، ج۱، ص۳۲.
[۲۳] دمیاطی، عبدالمؤمن بن خلف، نساء رسول اللّه صلیاللهعلیهوسلّم و اولاده و من سالفه من قریش حلفائهم و غیرهم، ج۱، ص۳۱.
طاهر و هاله
[۲۴] ابن کلبی، هشام بن محمد، جمهره النسب، ج۱، ص۲۷۹.
[۲۵] سهیلی، عبدالرحمان بن عبداللّه، الروض الانف فی شرح السیره النبویه لابن هشام، ج۲، ص۲۴۶.
و دختری به نام زینب
[۲۶] ابن حزم، ابومحمد، علی بن احمد، جوامع السیره، ج۱، ص۳۲.
[۲۷] نویری، احمد بن عبدالوهاب، نهایه الارب فی فنون الارب، ج۱۸، ص۱۷۱.
شد.
در میان این فرزندان، هند مشهور است.
بعدها هند در زمره صحابه رسول خدا در آمد و با صیفی بن امیه ازدواج کرد و اعقابش در مدینه به سبب انتساب به مادربزرگشان (خدیجه) به بنو طاهره معروف شدند.
[۲۸] ابن سعد، محمد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۴۲۲۴۲۳.
[۲۹] زبیری، مصعب بن عبداللّه، کتاب نسب قریش، ج۱، ص۳۳۳۳۳۴.
[۳۰] ابن حبیب، محمد بن حبیب، کتاب المُحَبَّر، ج۱، ص۷۹.
[۳۱] بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۱، ص۴۰۷.
وی در جنگ بدر حضور داشت و بعدها در جنگ جمل در کنار علیبنابیطالب (علیهالسلام) به شهادت رسید.
[۳۲] عسقلانی، ابن حجر، الاصابه فی تمییز الصحابه، ج۶، ص۴۳۷.
وی که نوجوانی خود را در خانه خدیجه گذرانده بود، تصویری کامل از خلق و خوی پیامبر در پاسخ به پرسش امام حسن (علیهالسلام) ارائه کرده و از اینرو «وصّاف النبّی» نامیده شده است.
[۳۳] ابن سعد، محمد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۴۲۲۴۲۳.
[۳۴] صدوق، محمد بن علی، معانی الاخبار، ج۱، ص۸۰۸۱.
[۳۵] طهماز، عبدالحمید محمد، السیده خدیجه ام المؤمنین و سبّاقه الخلق الی الاسلام، ج۱، ص۵۳ـ۵۷.
[۳۶] حسینی جلالی، محمدرضا، «حِلْیهُ رسول اللّه صلیاللهعلیهوآلهوسلّم بروایه الحسن و الحسین علیهماالسلام»، ج۱، ص۱۷۶ـ۱۸۴.
در برخی گزارشهای دیگر که ترتیب ازدواج خدیجه و همسرانش به گونهای دیگر آمده، گفته شده که خدیجه پس از وفات ابوهاله، به عقد پسرعمه خود، عتیق/ عُتیق بن عائذ درآمد
[۳۷] بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۱، ص۴۰۶.
[۳۸] ابن عبدالبر، یوسف بن عبداللهّ، الاستیعاب فی معرفه الاصحاب، ج۴، ص۱۸۱۷.
و از وی صاحب پسری به نام عبداللّه (عبدمناف) و دختری به نام هند شد.
خدیجه پس از درگذشت شوهر دومش، عتیق بن عائذ
[۳۹] ابن اسحاق، محمد بن إسحاق، السیر و المغازی، ج۱، ص۸۱.
ازدواج نکرد و به تجارت پرداخت.
[۴۰] ابن سعد، محمد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۱۶.
[۴۱] سلوی بالحاج صالح، دثّرینی یا خدیجه :دراسه تحلیلیه لشخصیه خدیجه بنت خویلد، ج۱، ص۳۳ـ۳۹.
آشنایی و ازدواج با پیامبر
در چگونگی همکاری و آشنایی حضرت محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) ــکه در آن سالها حدود بیست سال داشت ــ با خدیجه، اختلاف هست.
برخی آغاز روابط تجاری خدیجه و پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) را به توصیه و سفارش ابوطالب دانستهاند.
[۴۲] ابن سعد، محمد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۲۹.
[۴۳] بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۱، ص۹۸.
اما در خبری از ابن اسحاق
[۴۴] ابن اسحاق، محمد بن إسحاق، السیر و المغازی، ج۱، ص۸۱۸۲.
آمده است که خدیجه از امانتداری و درستکاری حضرت محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) خبر داشت و چون تصمیم گرفته بود مال فراوانی را به تجارت اختصاص دهد، از او خواست تا به کاروانش بپیوندد و بیش از دیگران مزد بگیرد.
[۴۵] ابن هشام، عبدالملک، السیره النبویه، ج۱، ص۱۸۷-۱۸۸.
[۴۶] ابن سعد، محمد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۱۶.
[۴۷] طبری، احمد بن عبداللّه، السَّمط الثَّمین فی مناقب اُمّهات المؤمنین، ج۱، ص۱۱ـ۱۲.
حضرت محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) حداکثر پنج سفر تجاری، چهار سفر به یمن و یک سفر به شام، برای خدیجه انجام داد.
[۴۸] حلبی، علی بن ابراهیم، السیره الحلبیه، ج۱، ص۱۹۷.
مهمترین آنها، که به ازدواج آن دو منجر گردید، سفر تجاری شام بود و به دلیل اهمیتش اکثر منابع، تنها به ذکر آن سفر پرداخته و آن را ابتدای همکاری حضرت با خدیجه دانستهاند.
ظاهرآ اولین سفر تجاری آن حضرت به بازار حُباشه، در تهامه، بوده
[۴۹] طبری، احمد بن عبداللّه، السَّمط الثَّمین فی مناقب اُمّهات المؤمنین، ج۱، ص۱۲.
[۵۰] ابن سید الناس، ابو الفتح، عیون الاثر، ج۱، ص۷۳.
و سفر به شام دومین یا سومین سفر بوده است، چرا که حضرت سفری نیز به جُوَش، در یمن، کرد.
به زعم حلبی
[۵۱] حلبی، علی بن ابراهیم، السیره الحلبیه، ج۱، ص۱۹۷.
بازار حباشه همان جوش است و گویا این یک یا دو سفر برای آزمودن قدرت تجاری پیامبر بوده است.
بعد از انعقاد قرارداد، ابتدا پیامبر با کارمزد دو قلوص (ماده شتر جوان)
[۵۲] مَقریزی، احمد بن علی، امتاع الاسماع، ج۱، ص۱۷.
[۵۳] حلبی، علی بن ابراهیم، السیره الحلبیه، ج۱، ص۱۹۷.
به همراه شریک تجاری خود سائب بن ابی سائب صَیفی بن عابد
[۵۴] مَقریزی، احمد بن علی، امتاع الاسماع، ج۱، ص۱۱۰.
[۵۵] حلبی، علی بن ابراهیم، السیره الحلبیه، ج۱، ص۱۹۷.
[۵۶] جواد علی، المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، ج۱۴، ص۹۵.
و غلام خدیجه، میسره، عازم بازار حباشه شد و با موفقیت بازگشت.
میسره اخبار شگفت انگیزی از این سفر به خدیجه داد و او برای اولین بار با رضایت ابوطالب، پیامبر را در رأس کاروانی بزرگ به شام تجهیز کرد.
[۵۷] ابن سعد، محمد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۳۰.
[۵۸] ابن سید الناس، ابو الفتح، عیون الاثر، ج۱، ص۷۰.
پس از اتمام این سفر پرماجرا، که جزئیات آن در منابع اسلامی آمده است،
[۵۹] ابن هشام، عبدالملک، السیره النبویه، ج۱، ص۱۹۹۲۰۰.
[۶۰] ابن سعد، محمد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۳۰۱۳۱.
[۶۱] ابن اثیر، علی بن محمد، اسد الغابه فی معرفه الصحابه، ج۷، ص۹۰ـ۹۱.
[۶۲] طبرسی، فضل بن حسن، الاعلام الوری باعلام الهدی، ج۱، ص۶۵۶۷.
خدیجه به ایشان علاقهمند شد.
دیدگاه دوشیزگی
علامه مجلسی در جلد ششم بحارالانوار، در باب زنان و پیغمبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) آورده است که: احمد بلاذری و ابوالقاسم کوفی در کتاب خود و سید مرتضی در کتاب شافی و ابوجعفر در تلخیص، روایت کردهاند که: پیغمبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) با خدیجه ازدواج نمود، در حالی که او دوشیزه بود و این امر را تاکید میکند، آنچه در کتاب «انوار البدیع» آمده است. (در این کتاب گفته شده رقیه و زینب دختران هاله، خواهر خدیجه هستند) صحیح است.
[۶۳] دفیل، علی محمد علی، خدیجه سلاماللهعلیهم، ترجمه دکتر فیروز حریرچی، ص۱۱.
همچنین در کتاب «استغاثه» آمده که برای حضرت خدیجه، فرزندی جز فاطمه (سلاماللهعلیهم) نمیباشد و بقیه، دختران هاله و خواهر خدیجهاند که به خاطر گمنامی “هاله” و اعتبار و علو درجه حضرت خدیجه به او نسبت داده شدهاند.
[۶۴] کوفی، علی بن احمد، الاستغاثه، ج۱، ص۷۰ –۶۴.
علاقه به پیامبر
دلایلی که برای ایجاد این علاقه در منابع اسلامی آمده است، عبارتاند از: از سفر تجاری پرسود پیامبر اکرم به شام؛ گزارش مَیسره از اخبار شگفت انگیز این سفر
[۶۵] ابن هشام، عبدالملک، السیره النبویه، ج۱، ص۱۹۹۲۰۰.
[۶۶] ابن سعد، محمد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۳۰۱۳۱.
مشاهده دو فرشتهای که به هنگام ورود به خانه خدیجه بر سر پیامبر سایه افکنده بودند
[۶۷] ابن هشام، عبدالملک، السیره النبویه، ج۱، ص۲۰۳.
[۶۸] ابن سعد، محمد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۳۰۱۳۱.
پیشگویی ورقه بن نوفل درباره ازدواج خدیجه با مردی از قریش که نبی قوم خواهد شد
[۶۹] مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج۱۶، ص۲۳۲۴.
پیشگویی مردی، در یک جشن زنانه که خدیجه نیز حضور داشت، از آمدن پیامبری و بشارت به اینکه هرکدام از آن زنان میتواند با او ازدواج کند.
[۷۰] ابن سعد، محمد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۱۵.
[۷۱] مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج۱۶، ص۴.
ازدواج در منابع تاریخی
آنچه در مصادر تاریخی درباره ازدواج خدیجه با پیامبر آمده، بیش از همه مبتنی بر روایات محمد بن اسحاق بن یسار (متوفی ۱۵۱)، و سپس محمد بن عمر واقدی (متوفی ۲۰۷)، و هشام بن سائب کلبی (متوفی ۲۰۴)، عمر بن سعد کاتب واقدی (متوفی ۲۳۰) است.
یکی از مصادر نقل این ازدواج کتاب الانوار ابوالحسن بکری است.
[۷۲] بکری، احمد بن عبداللّه، الانوار فی مولد النبی محمد صلیاللهعلیهوآلهوسلم، ج۱، ص۱۳۷ـ۱۹۰.
این کتاب دربردارنده گزارشهای تاریخیِ آمیخته با مطالب نادرست و غرائب بسیار است و از اینرو محلّ استناد نیست و مجلسی نیز که برخی روایات آن کتاب را در بحار الانوار
[۷۳] مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج۱۶، ص۲۰۷۶.
درج کرده، به غیرقابل اعتماد بودن و اشتمال آنها بر غرائب تأکید کرده است.
در هر صورت، صرفنظر از روایت شاذ یعقوبی
[۷۴] یعقوبی، احمد بن اسحاق، تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۲۰.
که ازدواج پیامبر با خدیجه را حاصل دیداری ناگهانی در صفا و مروه دانسته، در بیشتر منابع سفر تجاری به شام مقدمه اصلی این ازدواج ذکر شده است.
[۷۵] ابن سعد، محمد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۳۱۱۳۲.
[۷۶] ابن حبیب، محمد بن حبیب، کتاب المُحَبَّر، ج۱، ص۷۷.
[۷۷] ابن اثیر، علی بن محمد، اسد الغابه فی معرفه الصحابه، ج۷، ص۹۰ـ۹۱.
مراسم خواستگاری
خدیجه با توجه به بیوگی و سالمندی در نهایت به وسیله میسره
[۷۸] مَقریزی، احمد بن علی، امتاع الاسماع، ج۱، ص۱۰.
یا دوست خود نفیسه، دختر مُنیه
[۷۹] ابن سعد،محمد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۳۱.
[۸۰] دمیاطی، عبدالمؤمن بن خلف، نساء رسول اللّه صلیاللهعلیهوسلّم و اولاده و من سالفه من قریش حلفائهم و غیرهم، ج۱، ص۳۳۱۹۸۹.
[۸۱] عسقلانی، ابن حجر، الاصابه فی تمییز الصحابه، ج۸، ص۱۰۰.
یا شخصا
[۸۲] ابن اسحاق، محمد بن إسحاق، السیر و المغازی، ج۱، ص۸۱۸۲.
[۸۳] ابن حبیب، محمد بن حبیب، کتاب المُحَبَّر، ج۱، ص۷۸.
[۸۴] مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج۱۶، ص۵۳۵۴.
خواست خود را به اطلاع پیامبر رساند. این در حالی بود که او به تمامیخواستگاران خود از سران قریش و بزرگانشان که حاضر بودند، مهریههای سنگینی بپردازند، جواب رد داده بود.
[۸۵] طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک، ج۲، ص۲۸۱، بیروت، دارالتراث، ۱۳۸۷، چاپ دوم.
[۸۶] ابن هشام حمیری، عبدالملک، السیره النبویه، ج۱، ص۱۸۹، بیروت، دارالمعرفه، بیتا.
[۸۷] ابن سعد، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۰۵، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۸، چاپ دوم.
پس از اینکه آن حضرت ماجرای خواستگاری را برای عموهای خود گفت، آنان از شنیدن این خبر شگفتزده شدند.
آنان ابتدا صفّیه، دختر عبدالمطلب، عمه پیامبر را برای کسب اطلاع به خانه خدیجه فرستادند
[۸۸] مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج۱۶، ص۵۷.
و پس از اطمینان از حقیقت امر، در موعد مقرر به خانه خدیجه رفتند و او را از عمویش، عَمْرو بن اسد، خواستگاری کردند.
[۸۹] ابن سعد، محمد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۳۱۱۳۲.
[۹۰] ابن حبیب، محمد بن حبیب، کتاب المُحَبَّر، ج۱، ص۷۸.
[۹۱] بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۱، ص۹۸.
[۹۲] یعقوبی، احمد بن اسحاق، تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۲۰.
برخی بین عموهای حضرت تنها به نام حمزه اکتفا کردهاند،
[۹۳] ابن اسحاق، محمد بن إسحاق، السیر و المغازی، ج۱، ص۸۲.
[۹۴] ابن حبیب، محمد بن حبیب، کتاب المُحَبَّر، ج۱، ص۷۸.
[۹۵] ابن سید الناس، ابو الفتح، عیون الاثر، ج۱، ص۷۱.
در حالی که بیشتر منابع نماینده پیامبر و خواننده خطبه را ابوطالب ذکر کردهاند.
[۹۶] یعقوبی، احمد بن اسحاق، تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۲۰.
[۹۷] طبرسی، فضل بن حسن، الاعلام الوری باعلام الهدی، ج۱، ص۲۷۴.
[۹۸] سهیلی، عبدالرحمان بن عبداللّه، الروض الانف فی شرح السیره النبویه لابن هشام، ج۲، ص۲۴۶.
[۹۹] ابن ابی الحدید، عبدالحمید، شرح نهج البلاغه، ج۱۴، ص۷۰.
درباره وکیل خدیجه در این مراسم، اختلافهایی در منابع مشاهده میشود: ابن هشام
[۱۰۰] ابن هشام، عبدالملک، السیره النبویه، ج۱، ص۱۹۰.
خویلد بن اسد، پدر خدیجه، و ابن اسحاق
[۱۰۱] ابن اسحاق، محمد بن إسحاق، السیر و المغازی، ج۱، ص۸۲.
و ابن کلبی
[۱۰۲] ابن کلبی، هشام بن محمد، جمهره النسب، ج۱، ص۷۴.
عمویش عمرو بن اسد، و ابن سیدالناس
[۱۰۳] ابن سید الناس، ابو الفتح، عیون الاثر، ج۱، ص۷۲.
و برادرش عمرو بن خویلد را ذکر کردهاند.
با توجه به اینکه خویلد بن اسد در جنگ فِجار و به قولی قبل از آن درگذشته بود
[۱۰۴] ابن سعد، محمد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۳۲.
[۱۰۵] یعقوبی، احمد بن اسحاق، تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۲۱.
حضور وی در این خواستگاری و اینکه خدیجه برای راضی کردن پدرش به این ازدواج او را مست کرده بود
[۱۰۶] ابن سعد، محمد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۳۲۱۳۳.
[۱۰۷] ابن حبیب، محمد بن حبیب، کتاب المُحَبَّر، ج۱، ص۷۸.
[۱۰۸] یعقوبی، احمد بن اسحاق، تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۲۱.
[۱۰۹] مَقریزی، احمد بن علی، امتاع الاسماع، ج۱، ص۱۹۴.
مبنایی ندارد.
[۱۱۰] عبدالحمید محمد طهماز، السیده خدیجه ام المؤمنین و سبّاقه الخلق الی الاسلام، ج۱، ص۳۲ـ۳۵.
مراسم خواستگاری و عقد، دو ماه و ۲۵ روز بعد از سفر تجاری شام برگزار شد
[۱۱۱] مَقریزی، احمد بن علی، امتاع الاسماع، ج۱، ص۱۷.
و مهریه خدیجه مبلغ دوازده و نیم یا دوازده اوقیه (هر اوقیه معادل چهل درهم)
[۱۱۲] بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۱، ص۱۱۱.
تعیین شد.
[۱۱۳] احمد بن علی مَقریزی، امتاع الاسماع، ج۱، ص۱۰.
[۱۱۴] ابن حبیب، محمد بن حبیب، کتاب المُحَبَّر، ج۱، ص۷۹.
[۱۱۵] مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج۱۶، ص۱۰.
[۱۱۶] مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج۱۶، ص۱۲.
[۱۱۷] ابن هشام، عبدالملک، السیره النبویه، ج۱، ص۱۹۰.
[۱۱۸] مَقریزی، احمد بن علی، امتاع الاسماع، ج۱، ص۱۰.
[۱۱۹] مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج۱۶، ص۷۰.
پس از برگزاری جشن ازدواج
[۱۲۰] مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج۱۶، ص۷۰۷۶.
این دو برای مدتی کوتاه در خانه حکیم بن حزام
[۱۲۱] ازرقی، محمد بن عبداللّه، اخبار مکه و ماجاء فیها من الآثار، ج۲، ص۲۵۱.
سکنا گزیدند و سپس به خانه خدیجه
[۱۲۲] ازرقی، محمد بن عبداللّه، اخبار مکه و ماجاء فیها من الآثار، ج۲، ص۱۹۹.
انتقال یافتند.
در اکثر منابع، پیامبر را هنگام ازدواج ۲۵ ساله و خدیجه را چهل ساله دانستهاند.
برخی نیز اقوال دیگری در باب سن خدیجه آوردهاند.
[۱۲۳] ابن سعد، محمد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۱۷.
[۱۲۴] ابن حبیب، محمد بن حبیب، کتاب المُحَبَّر، ج۱، ص۷۹.
[۱۲۵] بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۱، ص۹۸.
[۱۲۶] ابن عبدالبر، یوسف بن عبداللهّ، الاستیعاب فی معرفه الاصحاب، ج۴، ص۱۸۱۸.
به هر حال به نظر میرسد که چهل سال سن تقریبی بوده و دلیل انتخاب این عدد آن است که چهل سالگی سن کمال و بلوغ عقلی محسوب میشود.
[۱۲۷] عبدالحمید محمد طهماز، السیده خدیجه ام المؤمنین و سبّاقه الخلق الی الاسلام، ج۱، ص۳۵ـ۴۰.
اقدامات
خدیجه پس از ازدواج با پیامبر همیشه یاری همراه و کمککاری همدل برای پیامبر بود و گواه بر این مطلب عملکرد و اقداماتی بود که خدیجه در این راستا انجام داد.
بعد از ازدواج
خدیجه پس از ازدواج با پیامبر، تمام داراییش را به وی بخشید
[۱۲۸] مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج۱۶، ص۷۱.
و کارهای تجاری را نیز به او سپرد، حتی غلامان و کنیزان خود، از جمله میسره، را آزاد کرد.
[۱۲۹] مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج۱۶، ص۵۲.
حلیمه سعدیه، دایه حضرت رسول، در ایام خشکسالی به منزل ایشان آمد.
خدیجه برای تشکر از زحمات دایه همسرش وی را بسیار احترام کرد و چهل گوسفند و یک شتر نیز به او هدیه داد؛ ثوبیه، کنیز ابولهب، که نخستین بار به پیامبر شیر داده بود، از جمله کسانی بود که با آنان در ارتباط بود.
خدیجه حتی برای جبران خدمت وی و کسب رضایت پیامبر بارها تلاش کرد تا او را از ابولهب بخرد و آزاد کند، ولی موفق نشد.
[۱۳۰] بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۱، ص۹۶.
زید بن حارثه، غلامی بود که خدیجه به پیامبر بخشید
[۱۳۱] ابن سعد، محمد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۴۹۷.
و حضرت نیز او را آزاد و پسر خوانده خویش کرد، و از اینرو تا مدتها زید بن محمد نامیده میشد.
[۱۳۲] بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۱، ص۴۶۷.
[۱۳۳] ابن اثیر، علی بن محمد، اسد الغابه فی معرفه الصحابه، ج۷، ص۱۲۶.
بعد از نزول وحی
در برخی گزارشهای تاریخی از آغاز وحی، ذکر شده است که پیامبر با تسلی خدیجه ــ پس از آنکه خدیجه درخصوص نبوت پیامبر با پسرعموی خود به نام ورقه مشورت کردــ آرام گرفت.
[۱۳۴] ابن اسحاق، محمد بن إسحاق، السیر و المغازی، ج۱، ص۱۳۲۱۳۳.
[۱۳۵] ابن هشام، عبدالملک، السیره النبویه، ج۱، ص۲۲۲۲۲۴.
[۱۳۶] بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۱، ص۱۲۱ـ۱۲۲.
سوای تردید در شخصیت تاریخی ورقه
[۱۳۷] عاملی، جعفر مرتضی، الصحیح من سیره النبی الاعظم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم)، ج۳، ص۹.
گزارشهای مذکور با احادیثِ معتبر ناسازگار است و ایرادات اساسی نیز به آن وارد شده است.
خدیجه نخستین بانویی است که به پیامبر گروید.
[۱۳۸] ابن سعد، محمد، الطبقات الکبری، ج۳، ص۲۱.
[۱۳۹] ابن سعد، محمد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۱۷.
[۱۴۰] ابن عساکر، علی بن حسن، تاریخ مدینه دمشق، ج۳، ص۱۹۱.
[۱۴۱] عبدالحمید محمد طهماز، السیده خدیجه ام المؤمنین و سبّاقه الخلق الی الاسلام، ج۱، ص۸۰ـ۸۲.
همچنین بنابر گزارش ابن سعد،
[۱۴۲] ابن سعد، محمد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۱۷۱۸.
وی همراه پیامبر و علی (علیه السلام) در مسجدالحرام نماز میگزارد.
برخورداری از حمایتهای بیدریغ و دلگرم کننده همسری یک دل و هم عقیده از سعادتهای یک فرد انقلابی به شمار میآید و خدیجه (سلاماللهعلیهم) در این عرصه همدلی و همراهی سرآمد زنان بود. وجود خدیجه (سلاماللهعلیهم) سختیهای راه رسالت را بر رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) آسان میکرد. او وزیری راستین برای اسلام بود و رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) با مهر و صفای او آرامش مییافت.
[۱۴۳] بیهقی، ابوبکر، دلائل النبوه، ج۲، ص۳۵۲، بیروت، دارالکتب العلمیه.
[۱۴۴] ابن سید الناس، ابو الفتح، عیون الاثر، ج۱، ص۱۵۱، بیروت، دارالقلم، ۱۴۱۴، چاپ اول.
[۱۴۵] ذهبی، شمس الدین محمد، تاریخ اسلام، ج۱، ص۲۳۶، تحقیق عمر عبدالسلام تدمری، بیروت، دارالکتاب العربی، ۱۹۹۳، چاپ دوم.
زمانی که سخنان زشت و ناهنجار مشرکان در تکذیب نبوت رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) غبار غم بر چهرهی آن حضرت (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) مینشاند، این خدیجه (سلاماللهعلیهم) بود که تیرگیهای غم را از چهرهی رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) میزدود و کار را بر او آسان میکرد.
[۱۴۶] ببیهقی، ابوبکر، دلائل النبوه، ج۲، ص۳۵۲، بیروت، دارالکتب العلمیه.
[۱۴۷] ابن سید الناس، ابو الفتح، عیون الاثر، ج۱، ص۱۵۱، بیروت، دارالقلم، ۱۴۱۴، چاپ اول.
[۱۴۸] ذهبی، شمس الدین محمد، تاریخ اسلام، ج۱، ص۲۳۶، تحقیق عمر عبدالسلام تدمری، بیروت، دارالکتاب العربی، ۱۹۹۳، چاپ دوم.
[۱۴۹] بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۴، ص۱۸۲۰، بیروت، دارالفکر، چاپ اول.
در ایام محاصره اقتصادی بنی هاشم در شعب ابیطالب، خدیجه اموالش را در حمایت از پیامبر هزینه کرد.
[۱۵۰] طبرسی، فضل بن حسن، الاعلام الوری باعلام الهدی، ج۱، ص۱۲۵.
به نظر عدهای از مفسران، آیه هشت سوره ضحی: «ای پیامبر (آیا تو را نیازمند نیافت پس بینیاز و توانگر ساخت»، به این حمایتهای مالی خدیجه اشاره دارد.
[۱۵۱] فضل بن حسن طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۱۰، ص۳۸۴.
[۱۵۲] ابن جوزی، زادالمسیر فی علم التفسیرج۴، ص۴۵۸.
تأثیر حمایتهای مالی خدیجه به حدی بود که پیامبر، بعدها آن را ستود و فرمود: «هیچ ثروتی به اندازه ثروت خدیجه برایم سودمند نبود».
[۱۵۳] مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج۱۹، ص۶۳.
[۱۵۴] شیخ طوسی، امالی، ص۴۶۷، قم، انتشارات دارالثقافه، ۱۴۱۴.
کمکهای ابوالعاص و حکیم بن حزام، خواهرزاده و برادرزاده خدیجه، به محاصره شدگان در شعب ابیطالب، در حالی که هنوز آن دو نفر اسلام نیاورده بودند، تنها به دلیل وجود خدیجه در میان آنان بود.
[۱۵۵] ابن اسحاق، محمد بن إسحاق، السیر و المغازی، ج۱، ص۱۶۱.
[۱۵۶] ابن هشام، عبدالملک، السیره النبویه، ج۲، ص۵.
[۱۵۷] طبرسی، فضل بن حسن، الاعلام الوری باعلام الهدی، ج۱، ص۱۲۷.
القاب آن حضرت
از برجستهترین لقبهای دختر فرزانه حجاز، واژه «طاهره» یا پاکمنش است؛ چرا که آن حضرت با آنکه در میان ناز و نعمت و اعتبار خانوادگی زندگی میکرد، اما این امکانات هرگز نتوانست آن جوان پاکمنش را دستخوش غفلت و یا مستی کند. او با آنکه قبل از آشنایی با پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) مدیریت یک سازمان بزرگ اقتصادی را بر عهده داشت و دهها مرد در تشکیلات او بودند، مگر به قدر ضرورت با آنان برخورد نمیکرد و دامان عفاف را حفظ میکرد. در شب نشینیهای گناه آلود اشراف شرکت نکرده و خود را آلوده نمیساخت و به هیچ وجه روش منحط جامعه را نمیپذیرفت و ذرهای به رسوم رایج دل نمیداد. هرگاه زنی یا دختری به دنبال کمال و معنویت بود، به سرای او میشتافت و از وی درس میآموخت. یکی از دانشمندان اهل سنت در مورد حضرت خدیجه مینویسد: «و کانت تدعی فی الجاهلیه بالطاهره لشده عفافها»
«خدیجه (سلاماللهعلیهم) در روزگار تیره و تار جاهلیت به خاطر پروا و معنویت بسیارش، پاک روش و پاک منشی یا طاهره خوانده میشد».
[۱۵۸] کرمی فریدنی، علی، جلوههایی از فروغ آسمان حجاز، ج۱، ص۱۴.
از القاب دیگر آن حضرت “سیده النساء القریش” (سرور زنان قریش)؛ “مبارکه” (بانوی پر برکت)؛ سرور زنان عالم؛ “صدیقه” (بانوی راستی و درستی)؛زکیه (پاک و بالنده از نظر جسم، روح و اندیشه)، راضیه (خشنود از تدبیر و تقدیر حکیمانهی خدا)، مرضیه (انسان شایستهای که خدا از او خشنود است)، کبری
[۱۵۹] جمعی از نویسندگان، القاب الرسول و عترته، ص۲۹.
(بانوی ارجمند و بلند پایه) و هم چنین “ام الیتامی” و “ام المؤمنین” را میتوان نام برد.
توان مدیریتی
با توجه به شرایط آن روزگار، که زن را از تمام احتیاجات محروم و دختران را زنده به گور میکردند و با توجه به موقعیت و فعالیت اقتصادی خدیجه (سلاماللهعلیهم) میتوان او را خردمندترین و کارآمدترین زن روزگار خود نامید. یکی از نویسندگان عرب در مورد او مینویسد: «خدیجه این بانوی آگاه و پاک سرشت و این انسان شیفته معنویت که حقگرایی، فضیلتطلبی و نواندیشی و عشق به کمال از ویژگیهای او بود. از همان روزگار جوانی و پیش از آشنایی با پیامبر، یکی از دختران نامدار و با فضیلت حجاز و عرب به شمار میآمد. در جهان عرب نخستین، زن توانمندی است که در تجارت و مدیریت درخشید و در این راه شخصیت منطقهای و شهرت جهانی به هم زد. به گونهای که نام بلند او در تاریخ عرب و در آثار و نوشتههای تاریخ نگاران پیش از اسلام نیز باشکوه و عظمت و به عنوان یک قهرمان بزرگ ملی آمده است».
[۱۶۰] کوفی، محمد بن سلیمان، مناقب امیرالمؤمنین علیهالسلام، ج۲، ص۴۲۲.
نخستین زن مسلمان
ابن اسحاق گفته است، خدیجه نخستین کسی بود که به خدا و رسولش ایمان آورد و آنچه را که رسول خدا آورده بود، تصدیق نمود. پس پروردگار به جهت ایمان وی، از رسولش بار اندوه را سبک کرد. هنگامی که پیامبر از اعماق دل با خدیجه صحبت میکرد، خدیجه از اندوه او میکاست و او را تصدیق میکرد و کار مردم را بر او آسان میشمرد.
[۱۶۱] طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ترجمه ابوالقاسم پاینده، ج۳، ص۸۴۳.
وفات
اندک زمانی پس از شکست محاصره اقتصادی، خدیجه، در ۶۵ سالگی در رمضان سال دهم بعثت،
[۱۶۲] ابن سعد، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۱۴، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۸، چاپ دوم.
[۱۶۳] ابن سعد، محمد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۱۸.
به فاصله سه روز بعد از وفات ابوطالب
[۱۶۴] مسعودی، التنبیه، ج۱، ص۱۹۹.
درگذشت.
[۱۶۵] بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۱، ص۴۰۶.
[۱۶۶] ابن عبدالبر، یوسف بن عبداللهّ، الاستیعاب فی معرفه الاصحاب، ج۴، ص۱۸۲۵.
امّ ایمن، کنیز آزاد شده پیامبر اکرم، و امّ فضل او را غسل دادند
[۱۶۷] بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۱، ص۴۰۶.
و پیامبر با دستان مبارکش وی را در قبرستان حَجون (قبرستان ابوطالب) بدون ادای نماز به خاک سپرد، چرا که هنوز نماز میت واجب نشده بود.
[۱۶۸] ابن سعد، محمد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۱۸۱۹.
[۱۶۹] بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۱، ص۴۰۶.
[۱۷۰] امتاع الاسماع، ج۶، ص۲۶، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۲۰، چاپ اول.
این مصیبت چنان بر پیامبر گران آمد که فرمود: «این روزها، بر این امت دو مصیبت وارد شده که نمیدانم به کدامیک از آن دو بیتاب ترم»،
[۱۷۱] یعقوبی، احمد بن اسحاق، تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۳۵.
از اینرو آن سال عام الحزن نامیده شد.
[۱۷۲] طبرسی، فضل بن حسن، الاعلام الوری باعلام الهدی، ج۱، ص۱۳۲.
[۱۷۳] امتاع الاسماع، ج۱، ص۴۵، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۲۰، چاپ اول.
[۱۷۴] طبرسی، اعلام الوری باعلام الهد، ج۱، ص۵۳، تهران، انتشارات اسلامیه، ۱۳۹۰، چاپ سوم.
قبر خدیجه پیوسته زیارتگاه مسلمانان بوده است ولی در سال ۱۳۴۳ وهابیون آن را ویران کردند.
[۱۷۵] محسن امین، تجدید کشف الارتیاب فی اتباع محمد بن عبدالوهاب، ج۱، ص۵۵.
خدیجه هنگامی که جان میداد، رسول خد بر او وارد شد و فرمود: «مرا آنچه میبینم ناگوارست و شاید خدا در ناگواری، خیری بسیار قرار دهد»
و چون خدیجه وفات کرد، فاطمه میگریست و به رسول خدا میگفت: مادرم کجاست؟ پس جبرئیل بر او فرود آمد و گفت: به فاطمه بگو که خدای متعال برای مادرت در بهشت خانهای از در و گوهر بنا کرده است که رنج و داد و بیدادی در آن نیست. و او در کنار آسیه و مریم است.
آری خدیجه، همان بانوی پاک دامن و مهربانی بود که امیرالمؤمنین علی (علیهالسّلام) در وصف او این چنین میسراید: «هان ای دو چشم من، باران اشک از آسمان دیدگانم فرو بارید، خدا این گریه و این باران اشک را در سوگ دو یار خدا، کار اسلام و قرآن و دو پشتیبان بی همانند پیامبر آزادی و عدالت بر شما مبارک سازد…
پیشتازترین زن در راه آزادی بود و با پیامبر نماز گذارد و به نیایش نشست، باران اشک فرو بارید. بر همان بانوی خود ساخته و پاک روش و پاک منشی که خدا خیمه و سرای او را پاک و پاکیزه ساخته است».
[۱۷۶] طوسی، محمد بن حسن، الامالی، ص۱۷۵.
فرزندان
در شماره و ترتیب فرزندان خدیجه از پیامبر، یعنی زینب، رقیه، امّ کلثوم، فاطمه،
[۱۷۷] زبیری، مصعب بن عبداللّه، نسب قریش، ج۱، ص۲۳۱.
[۱۷۸] زبیری، مصعب بن عبداللّه، نسب قریش، ج۱، ص۲۱.
[۱۷۹] ابن حبیب، محمد بن حبیب، کتاب المُحَبَّر، ج۱، ص۵۲.
[۱۸۰] ابن حبیب، محمد بن حبیب، کتاب المُحَبَّر، ج۱، ص۷۹.
[۱۸۱] بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۱، ص۴۰۱.
[۱۸۲] بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۱، ص۴۰۱.
قاسم و عبداللّه
[۱۸۳] ابن کلبی، هشام بن محمد، جمهره النسب، ج ۱، ص۳۰.
[۱۸۴] بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۱، ص۴۰۲.
[۱۸۵] یعقوبی، احمد بن اسحاق، تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۲۰.
اختلاف هست.
[۱۸۶] طبری، احمد بن عبداللّه، السَّمط الثَّمین فی مناقب اُمّهات المؤمنین، ج۱، ص۱۱۹ و ۱۳۱-۱۲۷ و ۱۳۰.
[۱۸۷] دمیاطی، عبدالمؤمن بن خلف، نساء رسول اللّه صلیاللهعلیهوسلّم و اولاده و من سالفه من قریش حلفائهم و غیرهم، ج۱، ص۳۴ـ۳۵.
در برخی منابع از سه یا چهار پسر یاد شده که ظاهرآ القاب عبداللّه، یعنی طیب و طاهر، اسامی جداگانهای در نظر گرفته شدهاند.
[۱۸۸] ابن اسحاق، محمد بن إسحاق، السیر و المغازی، ج۱، ص۲۴۵.
[۱۸۹] طبرسی، فضل بن حسن، الاعلام الوری باعلام الهدی، ج۱، ص۲۷۵.
عدهای
[۱۹۰] ابن حزم، ابومحمد، علی بن احمد، جوامع السیره، ج۱، ص۳۹.
[۱۹۱] ابن عبدالبر، یوسف بن عبداللهّ، الاستیعاب فی معرفه الاصحاب، ج۴، ص۱۸۱۸.
زینب و برخی
[۱۹۲] ابن عبدالبر، یوسف بن عبداللهّ، الاستیعاب فی معرفه الاصحاب، ج۴، ص۱۸۱۸۱۸۱۹.
[۱۹۳] ابن اثیر، علی بن محمد، اسد الغابه فی معرفه الصحابه، ج۷، ص۱۱۴.
قاسم را اولین فرزند ایشان دانستهاند.
در مورد دختران نیز ترتیب قابل قبولی ارائه نشده است.
باتوجه به اینکه زینب در سی سالگی پیامبر متولد شده
[۱۹۴] نویری، احمد بن عبدالوهاب، نهایه الارب فی فنون الارب، ج۱۸، ص۲۱۸.
به نظر میرسد بزرگترین فرزند حضرت بوده است و از آنجا که رقیه و امّ کلثوم پس از جدایی از پسران ابولهب یکی پس از دیگری به نکاح عثمان درآمدند
[۱۹۵] زبیری، مصعب بن عبداللّه، نسب قریش، ج۱، ص۲۲۲۳.
[۱۹۶] ابن حبیب، محمد بن حبیب، کتاب المُحَبَّر، ج۱، ص۵۳.
[۱۹۷] بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۱، ص۳۹۷.
ظاهرا از حضرت فاطمه (سلاماللّهعلیها) که در سال دوم یا پنجم بعد از بعثت متولد شد،
[۱۹۸] تستری، محمدتقی، رساله فی تواریخ النبی و الآل علیهمالسلام، ج۱، ص۸۹.
بزرگترند.
حسن امین
[۱۹۹] حسن امین، دائره المعارف الاسلامیه الشیعیه، ج۱، جزء۱، ص۳۸.
به نقل از آل یاسین به دلیل تشتت و اختلاف در اسناد تاریخی، جز فاطمه دختر دیگری برای خدیجه از پیامبر قائل نیست.
این نظر را جعفر مرتضی عاملی در کتاب ربائب الرسول (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم): شبهات و ردود (قم ۱۳۸۶ش) و کتاب البنات ربائب: قل هاتوا برهانکم (قم ۱۳۸۶ش) با تفصیل بیشتری مورد تأکید قرار داده است.
این نظر را ابوماذ بن احمد در کتاب زینب و رقیه و ام کلثوم بنات رسول اللّه (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) لاربائبه (کویت ۲۰۰۷) و خلیفه عبید کلبانی عمانی در کتاب أولاد النبی و هل للنبی بنت غیرالزهراء (بیروت ۱۴۲۸/ ۲۰۰۷) مورد نقد قرار دادهاند.
فضائل
در فضیلت خدیجه و ارزش و احترام او نزد پیامبر و خویشان وی، سخنان زیادی وارد شده است.
از این احادیث چنین برداشت میشود که خدیجه محبوبترین زن ایشان بوده است
[۲۰۰] ابن اسحاق، محمد بن إسحاق، السیر و المغازی، ج۱، ص۲۴۴۲۴۵.
[۲۰۱] ابن عبدالبر، یوسف بن عبداللهّ، الاستیعاب فی معرفه الاصحاب، ج۴، ص۱۸۲۱۱۸۲۳.
بنابر حدیثی از پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در تفسیر آیه ۴۲ آل عمران خطاب به امام علی (علیهالسلام)، خدیجه یکی از چهار زن برتر دنیا بوده است.
[۲۰۲] مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج۴۳، ص۳۶.
[۲۰۳] ابن عبدالبر، یوسف بن عبداللهّ، الاستیعاب فی معرفه الاصحاب، ج۴، ص۱۸۲۱۱۸۲۳.
رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) او را یکی از بهترین زنان جهان معرفی فرموده
[۲۰۴] بخاری، محمد بن اسماعیل، صحیح البخاری، ج۴، ص۱۶۴.
[۲۰۵] ابن حبان، صحیح ابن حبان، ج۱۵، ص۴۷۰، تحقیق شعیب الارنؤوط، الرساله، چاپ دوم، ۱۹۹۳.
در وصفش فرمودند: خدیجه (سلاماللهعلیهم) در زیبایی یکی از نیکوترین زنان و در خردورزی از کاملترین زنان و در فرزانگی از داناترین زنان بود. اوعفیفترین، متدینترین، باحیاترین، با شخصیتترین و برازندهترین زنان بود.
[۲۰۶] انصاری زنجانی خوئینی، اسماعیل، الموسوعه الکبری عن فاطمه الزهرا (سلاماللهعلیهم)، ج۱۲، ص۳۷۰، قم، دلیل ما، ۱۴۲۸، چاپ اول.
سخنان صریح پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) به خوبی از موقعیت ممتاز خدیجه (سلاماللهعلیهم) در نزد ایشان (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و شخصیت والای او
- لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.