پاورپوینت حسن بن محبوب کافی


در حال بارگذاری
23 اکتبر 2022
فایل فشرده
2120
5 بازدید
۶۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت حسن بن محبوب کافی دارای ۵۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت حسن بن محبوب کافی،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت حسن بن محبوب کافی :

پاورپوینت حسن بن محبوب کافی

ابوعلی حسن بن محبوب بن وهب بن جعفر بجلی، معروف به سرّاد، از بزرگان رجال شیعه و راویان نامور است.

فهرست مندرجات

۱ – معرفی حسن بن محبوب کوفی
۱.۱ – توثیق ابن نجاشی
۱.۲ – توثیق شیخ طوسی
۱.۳ – مشیخه ابن محبوب
۱.۴ – رفع نقایص و باب بندی مشیخه ابن محبوب
۱.۵ – مشیخه ابن محبوب الگوی دیگران
۱.۶ – باب بندی دوم مشیخه ابن محبوب
۱.۷ – نسخه‌های مشیخه ابن محبوب
۲ – پانویس
۳ – منبع

معرفی حسن بن محبوب کوفی

وی، در شمار موالیان اعراب و نژاد از مردم سند هندوستان می‌برد. جد اعلای وی، وهب، از برده‌های جریر بن عبدالله بجلی ، صحابی مشهور بود که در سال ۵۱ هجری، به درود حیات گفته است.
وهب، در هنر زره بافی ، استاد بوده، از این روی، به وی (سرّاد) و یا (زرّاد) می‌گفته‌اند و این لقب، بر تمام نسل وی گفته می‌شده است.
آن گاه که وهب در خدمت مولای خود، جریر بن عبدالله بجلی، به حضور امیرالمؤمنین [حضرت علی|علی]] – علیه السلام- رسید، از حضرت تقاضا کرد:مرا از مولایم، جریر، خریداری بفرمایید، تا پیوسته و هماره در خدمت و همراه شما باشم. امیرالمؤمنین، خریدار غلام شد و مولای وی که با حضرت یکدل و یک رنگ نبود، در پاسخ آن سرور گفت:این برده آزاد است. من او را از قید بردگی آزاد کرده‌ام.
چون نتوانست حرفِ خود را پس بگیرد، آزادی غلام قطعی شد و به امیرالمؤمنین پیوست، ولی ولاء عتق ، یعنی وابستگی قانونی او به جریر بن عبدالله بجلی، برقرار ماند و نسل وی، به عنوان: مولای بجلیه و مولای جریر، نام بُردار شدند.
این گزارش را جعفر بن محمد بن حسن بن محبوب می‌دهد و افزون بر آن، از شکل و شمایل و ویژگیهای جسمی وی نیز یاد می‌کند:
علی بن محمد القتیبی ، قال حدثنی جعفر بن محمد بن الحسن بن محبوب، نسبه جده الحسن بن محبوب:ان الحسن بن محبوب، ابن وهب، ابن جعفر بن وهب، وکان وهب عبدا سندیاً مملوکا لجریر بن عبدالله البجلی و کان زرّاداً فصار الی امیرالمؤمنین -علیه السلام – وسأله ان یتباعه عن جریر، فکره جریر ان یخرجه من یده، فقال:الغلام حرّ قد اعتقته! فلما صحّ عتقه صار فی خدمه امیرالمؤمنین.
ومات الحسن بن محبوب فی آخر سنه اربع وعشرین ومأتین وکان من ابناء خمس و سبعین سنه وکان آدم شدید الأدمه انزع سناطاً خفیف العارضین ربعه من الرجال یخمع من ورکه الأیمن.

[۱] اختیار معرفه الرجال، المعروف برجال الکشی، شیخ طوسی، ص۵۸۴، شماره ۱۰۹۴، دانشگاه مشهد.

برابر این گزارش، حسن بن محبوب، گندمگون و تیره رنگ بوده و دو سوی پیشانی وی، مو نداشته، موهای سرش صاف و موهای صورت او، کم پُشت بوده است. از نظر استخوان بندی بدن، چهارشانه و از لگن خاصره سمت راست، می‌لنگیده است.
وی، در اواخر سال ۲۳۴ه.ق. در حالی که حدود هفتاد وپنج سال سن داشته، دار فانی را وداع کرده است.

توثیق ابن نجاشی

ابن نجاشی ، آن جا که هارون بن حسن بن محبوب را عنوان می‌کند، نام پدرانِ وی را به همین ترتیبی یاد می‌کند که از زبان نواده او، جعفر بن محمد بن حسن بن محبوب شنیدیم:
هارون بن الحسن بن محبوب بن وهب بن جعفر بن وهب البجلی مولی جریر بن عبدالله، ثقه ، صدوق. روی عن ابیه وعن الرّجال. له کتاب نوادر.

[۲] رجال النجاشی، ابی العباس احمد بن علی النجاشی، تحقیق محمد جواد نائینی، ج۶، ص۴۰۶، شماره ۱۱۸۲، دارالاضواء، بیروت.

هارون، مردی مورد اعتماد و راستگو بود. از پدرش، حسن بن محبوب و از دیگر رجال مذهبی، روایت می‌کند. کتاب نوادری هم دارد که اصحاب ما از آن روایت کرده‌اند.

توثیق شیخ طوسی

شیخ طوسی هم، هارون بن حسن بن محبوب و برادر وی، محمد بن حسن بن محبوب را در شمار راویان یاد می‌کند.

[۳] رجال، شیخ طوسی، ص ۴۰۸، اصحاب امام جواد – علیه السلام -، چاپ نجف.

این می‌رساند که خاندان ابن محبوب، همگان، به راه پدر می‌رفته‌اند و از میراث امامت پاس می‌داشته‌اند.
شیخ طوسی درباره حسن بن محبوب می‌نگارد:
الحسن بن محبوب السراد و یقال له الزراد ویکنی أبا علی، مولی بجیله، کوفی ثقه روی عن ابی الحسن الرضا، -علیه السلام -، و روی عن ستین رجلاً من اصحاب ابی عبدالله، -علیه السلام -، و کان جلیل القدر و یعد فی الارکان الاربعه فی عصره وله کتب کثیره، منها کتاب المشیخه، کتاب الحدود، کتاب الدیات، کتاب الفرائض، کتاب النکاح، کتاب الطلاق، کتاب النوادر نحو الف ورقه وزاد ابن الندیم، کتاب التفسیر، کتاب العتق…

[۴] الفهرست، شیخ طوسی، ص۴۶، شماره ۱۵۱، چاپ نجف.

شیخ طوسی در این فراز از سخن خود، حسن بن محبوب را از ارکان چهارگانه زمان خود می‌شمارد، در حالی که از دیگر ارکان چهارگانه آن عصر، نامی نمی‌برد. گویا دیگر ارکان چهارگانه عبارت بودند از: حسن بن فضّال ، صفوان بن یحیی ، ابن ابی عمیر . آن گونه که برید عجلی ، زراره بن اعین ، محمد بن مسلم و ابوبصیر مرادی از ارکان چهارگانه عصر پیشین بوده‌اند.

مشیخه ابن محبوب

ابن محبوب نگاشته‌های چندی دارد که مهم تر از همه، مشیخه اوست. ابن محبوب در این نگاشته، تمامی استادان و مشایخ خود را، شاید به ترتیب زمان دیدار، می‌آورد و آنچه از آنان با سماع و اجازه، روایت کرده، در زیر نام هر یک یادآور می‌شود که پس از بررسی همه سویه، روشن شده که در بین صد تن از استادان و مشایخ وی، شصت تن از شاگردانِ امام صادق-علیه السلام – بوده‌اند:(روی عن ستین رجلاً من اصحاب ابی عبدالله،- علیه السلام -.)

رفع نقایص و باب بندی مشیخه ابن محبوب

ابو جعفر احمد بن حسین بن عبدالملک، از شاگردان مورد اعتماد ابن محبوب است. وی، وقتی متوجه می‌شود که مشیخه بسیار گرانبهای حسن بن محبوب، کاستیهایی دارد، دست به اصلاح آن می‌زند و نام مشایخ ابن محبوب را به ترتیب حروف الفبا سامان می‌دهد و روایات یکایک آنان را بی کم وکاست، در زیر نام هر یک می‌آورد، تا بازیابی نام مشایخ آسان شود.
شیخ طوسی و ابن نجاشی ، باب بندی وی را ستوده‌اند و چنان می‌نماید که از آن تاریخ به بعد، همین نسخه باب بندی شده که به گونه المعجم الکبیر به بازار ورّاقان راه یافت، با استقبال اهل فن، رو به رو شد و این سبب شد که نسخه‌های باب بندی نشده از دور خارج بشوند و متروک بمانند؛ از این روی می‌بینیم که در عصر شیخ طوسی، تنها نسخه باب بندی شده، مورد سماع و قراءت قرار می‌گرفته و شیخ طوسی در پرداختن کتاب تهذیب و استبصار خود، از همین نسخه، بهره برداری می‌کرده است.
شیخ طوسی، در فهرست، آن جا که از مشیخه ابن محبوب، سخن به میان می‌آورد، می‌نویسد:
واخبرنا بکتاب المشیخه قراءهً علیه احمد بن عَبْدون، عن علی بن محمد بن الزبیر ، عن الحسین بن عبدالملک الأودی ، عن الحسن بن محبوب.

[۵] الفهرست، شیخ طوسی، ص۴۷، شماره ۱۵۱، چاپ نجف.

من، کتاب مشیخه را بر استادم احمد بن عَبدون قراءت کردم و او می‌گفت:این نسخه را بر استادم، علی بن محمد بن زبیر، قراءت کرده‌ام و علی بن محمد بن زبیر، همین نسخه از کتاب مشیخه را از احمد بن حسین بن عبدالملک أودی، به روایت از نویسنده آن، حسن بن محبوب، روایت می‌کرد.
همو، درترجمه احمد بن الحسین عبدالملک ابوجعفرالأودی می‌نویسد:
کوفی ثقه مرجوع الیه بوب کتاب المشیخه بعد أن کان منثورا وجعله علی اسماء الرجال ولم یعرف له شیء ینسب الیه غیره، سمعنا هذه النسخه من احمد بن عبدون، قال:سمعتها من علی بن محمد بن الزبیر، عن أحمد بن الحسین بن عبدالملک.

[۶] الفهرست، شیخ طوسی، ص۲۳، شماره ۶۱.

به همین ترتیب، در آخر تهذیب و استبصار می‌نویسد:
ما ذکرته عن الحسن بن محبوب ما اخذته من کتبه و مصنفاته، فقد اخبرنی بها احمد بن عبدون عن علی بن محمد بن الزبیر القرشی، عن احمد بن الحسین بن عبدالملک الأودی، عن الحسن بن محبوب و اخبرنی به ایضاً….

[۷] تهذیب الاحکام، شیخ طوسی، ج۱۰، فصل مشیخه، ص۵۶، دارالتعارف، بیروت.

آن جا که من حدیثی را از مشیخه ابن محبوب استخراج کرده‌ام، آن حدیث را به وسیله استادم احمد بن عبدون ، از علی بن محمد بن زبیر ، از احمد بن حسین بن عبدالملک أودی روایت می‌کنم. و همچنین استادان دیگری مشیخه ابن محبوب را برای من روایت کرده‌اند.

مشیخه ابن محبوب الگوی دیگران

پس از تدوین و باب بندی و دسته بندی مشیخه ابن محبوب. این سبک تدوین و باب بندی، الگوی دیگران قرار گرفت. از جمله سلیمان بن احمد بن ایوب طبرانی (۲۶۰ ۳۶۰) معجم کبیر خود را با الگوگیری از مشیخه ابن محبوب، نگاشت و شنیده‌ها و روایات خود را در زیر نام هر یک از مشایخ خود، درج کرد که پس از محاسبه و بررسی، روشن شد این استاد بزرگ حدیث، از هزار نفر مشایخ اهل سنت ، سماع و اجازه به دست آورده است.
طبرانی، برای شنیده‌ها و روایات خود، معجم دیگری می‌نگارد و در آن، نام مشایخ خود را یک به یک می‌آورد، ولی همه روایات آنان را یادآور نمی‌شود، بلکه از هر استادی چند حدیث مهم درج می‌کند و نام این معجم را المعجم الوسیط می‌گذارد.
پس از آن معجم دیگری، می‌نگارد و زیر نام هر یک از مشایخ و استادان خود، تنها یک حدیث یاد می‌کند و نام آن را المعجم الصغیر می‌گذارد.
شیخ صدوق ، که معاصر با این استاد بزرگ اهل سنت است، در نامه‌ای از وی تقاضای اجازه می‌کند و طبرانی با فرستادن یک نسخه از المعجم الصغیر، به وی اجازه روایت می‌دهد:
أخبرنا سلیمان بن احمد بن ایوب اللخمی فیما کتب الینا من اصبهان، قال:

  راهنمای خرید:
  • لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.