پاورپوینت حدیث ناقص العقل بودن زنان


در حال بارگذاری
23 اکتبر 2022
فایل فشرده
2120
4 بازدید
۶۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت حدیث ناقص العقل بودن زنان دارای ۹۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت حدیث ناقص العقل بودن زنان،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت حدیث ناقص العقل بودن زنان :

حدیث ناقص‌العقل بودن زنان

برخی از سایت‌های اهل سنت و شبکه‌های وهابی با استناد به خطبه ۸۰ نهج‌البلاغه، از امیرمؤمنان (علیه‌السّلام) ادعا می‌کنند که آن حضرت زنان را «ناقص العقل و ناقص الایمان» معرفی کرده است. این مقاله به بررسی دیدگاه امیرمؤمنان در مورد زنان و شبهات در این زمینه می‌پردازد.

فهرست مندرجات

۱ – پاسخ اجمالی
۲ – متن خطبه
۳ – تاریخ ایراد خطبه
۴ – موضوع خطبه
۵ – تفاوت یا نقصان
۶ – پاسخ حلی
۶.۱ – نقصان یا تفاوت درایمان
۶.۱.۱ – تساوی در خلفت
۶.۱.۲ – تساوی در گرفتن پاداش بر اساس عمل
۶.۱.۳ – تساوی زن و مرد در کسب ارزش‌ها
۶.۱.۴ – نتیجه
۶.۲ – تفاوت یا نقصان در ارث
۶.۳ – نقصان یا تفاوت درعقل
۶.۴ – نتیجه کلی
۷ – پاسخ‌های نقضی
۷.۱ – پاسخ اول
۷.۲ – پاسخ دوم
۷.۲.۱ – روایت اول
۷.۲.۱.۱ – از طریق عایشه
۷.۲.۱.۲ – از طریق ابوذر غفاری
۷.۲.۱.۳ – از طریق عبدالله بن مغفل
۷.۲.۱.۴ – از طریق ابن عباس
۷.۲.۲ – روایات دیگر
۸ – پانویس
۹ – منبع

پاسخ اجمالی

اولا: امیرمؤمنان (علیه‌السّلام) در این خطبه هدفش اهانت به شخصیت زنان نیست؛ بلکه بیان تفاوت‌هایی است که زنان در انجام عبادات، ارث بردن و شهادت در دادگاه، با مردان دارند.
ثانیا: در منابع اهل سنت همین مطلب از رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) نیز نقل شده که کاملا سخنان امیر مؤمنان منطبق با سخن رسول خدا است.
ثالثا: در روایات صحیح اهل سنت، وجود زن را شر دانسته و زن را در ردیف سگ سیاه، الاغ، یهودی و مجوسی قلمداد کرده و عبور زن را از جلوی نماز باعث بطلان نماز می‌دانند.
قبل از بیان پاسخ تفصیلی لازم است متن خطبه را ذکر کرده و به تاریخ و موضوع آن اشاره شود.

متن خطبه

امیرمؤمنان (علیه‌السّلام) در خطبه ۸۰ نهج‌البلاغه در باره زنان فرمایشاتی دارند که متن کلامش این است:
مَعَاشِرَ النَّاسِ اِنَّ النِّسَاءَ نَوَاقِصُ الْاِیمَانِ. نَوَاقِصُ الْحُظُوظِ. نَوَاقِصُ الْعُقُولِ.
فَاَمَّا نُقْصَانُ اِیمَانِهِنَّ فَقُعُودُهُنَّ عَنِ الصَّلَاهِ وَ الصِّیَامِ فِی اَیَّامِ حَیْضِهِنَّ.
وَاَمَّا نُقْصَانُ عُقُولِهِنَّ فَشَهَادَهُ امْرَاَتَیْنِ کَشَهَادَهِ الرَّجُلِ الْوَاحِدِ.
وَاَمَّا نُقْصَانُ حُظُوظِهِنَّ فَمَوَارِیثُهُنَّ عَلَی الْاَنْصَافِ مِنْ مَوَارِیثِ الرِّجَالِ.
فَاتَّقُوا شِرَارَ النِّسَاءِ وَ کُونُوا مِنْ خِیَارِهِنَّ عَلَی حَذَرٍ.
وَلَا تُطِیعُوهُنَّ فِی الْمَعْرُوفِ حَتَّی لَا یَطْمَعْنَ فِی الْمُنْکَرِ.
‌ای مردم همانا زنان در مقایسه با مردان، در ایمان، و بهره‌وری از اموال، و عقل متفاوتند،
اما تفاوت ایمان بانوان، بر کنار بودن از نماز و روزه در ایّام «عادت حیض» آنان است،
و اما تفاوت عقلشان با مردان بدان جهت که شهادت دو زن برابر شهادت یک مرد است،
و علّت تفاوت در بهره‌وری از اموال آن که ارث بانوان نصف ارث مردان است.
پس، از زنان بد، بپرهیزید و مراقب نیکانشان باشید،
در خواسته‌های نیکو، همواره فرمانبردارشان نباشید، تا در انجام منکرات طمع ورزند.

[۱] امام علی، نهج البلاغه، خطبه ۸۰.

مشاهده سخن فوق و مشابه آن که در قالب خطبه و یا نامه (بنا به اشاراتی که بعضی از شارحان نهج البلاغه دارند) و همچنین برخی از کلمات کوتاه که به نقل از امیرمؤمنان (علیه‌السّلام) در نهج البلاغه و دیگر کتب روائی و تاریخی آمده است این سؤال و شبهه را بلا فاصله به ذهن منتقل می‌کند که آیا به شخصیت و مقام انسانی زن جسارت و اهانت نشده است؟ و اصولا چرا زن را موجودی «ناقص العقل» معرفی می‌کند؟
هرچند شیعیان و پیروان اهل بیت (علیهم‌السّلام) معنای دقیق این‌گونه سخنان را می‌دانند و مطمئنا این شبهات در ذهن‌شان نیست؛ اما دشمنان اهل‌بیت به ویژه شبکه‌های وهابی هر روز این خطبه را دستاویز قرار داده و همواره روی آن مانور می‌دهند.
علت مانور دادن آنها روی این‌گونه کلمات که معانی روشنی دارند، این است که می‌خواهند امیرمؤمنان (علیه‌السّلام) را مخالف قشر زنان که نصف جامعه بشریت را تشکیل می‌دهد، نشان دهند و در نتیجه محبت و ولایت آن حضرت را از دل این قشر بیرون سازد.

تاریخ ایراد خطبه

بیان کاستی‌ها و سرزنش‌های عام امیرمؤمنان از گروه و جامعه زنان پس از حادثه خونین و کمرشکن جمل است که در این حادثه چهره‌هائی سرشناس از اصحاب رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) مانند طلحه و زبیر پس از پیمان و بیعت با امام علی (علیه‌السّلام) و نرسیدن به آرزوهای دنیوی با همراه نمودن همسر پیامبر یعنی عائشه و با شعار خون‌خواهی از عثمان گروه زیادی از مسلمانان را به کام مرگ کشاندند.
نکته مهم و لازم به ذکر این است که حرکت عائشه با طلحه و زبیر برای بر پا کردن غائله جمل به سود جوامع اسلامی تمام نشده است، و توصیه‌های پیامبر در باره زنان آن حضرت، به وسیله طلحه و زبیر زیر پا گذاشته شد، و عائشه می‌بایست فریب آن پیمان‌شکنان را نمی‌خورد و به نوبت خود به نگهبانی دین در حدود وظائف الهی خود می‌پرداخت.
برخی از افراد مایلند صحت انتساب این سخن را به امیرالمؤمنین رد کنند، و برخی دیگر به توجیه و تفسیر کلماتش می‌پردازند، و برخی دیگر آن کلمات و اصطلاحات را به همان مفهوم که در حال حاضر در میان ما وجود دارد بیان می‌کنند.
گردآورنده خطبه‌ها ونامه‌ها و سخنان امیرالمؤمنین علی (علیه‌السّلام)، مرحوم سیّد رضیّ (رحمه‌الله‌علیه) قبل از ذکر متن سخنان امام می‌نویسد:
ومن خطبه له (علیه‌السّلام) بعد حرب الجمل فی ذم النساء
امیرالمؤمنین (علیه‌السّلام) این خطبه را پس از جنگ جمل ایراد نموده است.

[۲] نهج البلاغه، خطب الامام علی (علیه‌السّلام)، ج۱، ص۱۰۵.

سبط بن جوزی نیز می‌گوید: امیرالمؤمنین این سخن را پس از جنگ جمل گفته است،

[۳] سبط ابن جوزی، تذکره الخواص، ص۷۹.

و در باره تاریخ و زمان ایراد این سخنان گفته‌اند که در ماه جمادی الثانی سال ۳۶ بوده است.
ولی در منابع تاریخی و حدیثی دیگر، این خطبه را بخشی از نامه‌ای مفصّل دانسته‌اند که امیرالمؤمنین (علیه‌السّلام) آن را پس از سقوط مصر به وسیله عمرو بن عاص و شهادت محمد بن ابی‌بکر نوشته است، بنابراین تاریخ نوشتن این نامه و یا ایراد خطبه بعد از ماه صفر سال ۳۸ بوده است.

موضوع خطبه

این خطبه یکی از معدود سخنانی است که از زوایای گوناگونی مورد نقد و تحلیل قرار گرفته است، برخی گفته‌اند:
نگاه امام به شخصیت زن از ورای حادثه جمل است، چون عائشه جنگی خونینی را با هدف مخالفت با حکومت و خلافت علی (علیه‌السّلام)، سبب شد؛ لذا امیرمؤمنان (علیه‌السّلام) کل جامعه زنان را هدف قرار داد.
در پاسخ به این تفسیر باید بگوئیم:
اولا: تخلف و نافرمانی عائشه از نافرمانی و بیعت‌شکنی طلحه و زبیر شکننده‌تر نبود؛ بلکه این دو نفر بودند که او را به خون‌خواهی عثمان تحریک کرده و به میدان جنگ آوردند، همچنین موضع‌گیری عائشه در برابر علی (علیه‌السّلام) سنگین‌تر از مخالفت‌ها و کارشکنی معاویه و عمرو عاص و خوارج نبود، بنابراین اگر گفته شود که این سخن علی (علیه‌السّلام) به جهت حضور عائشه در صحنه جنگ بوده است، پس باید به همان میزان در مذمت مردان نیز سخن می‌گفت.
ثانیا: همیشه انسان احساسات تند و کینه‌جویانه‌اش را نسبت به کسانی ابراز می‌دارد که طرف مقابل را در جایگاهی برتر و موقعیت پیروزمندانه ببیند، نه اینکه این احساسات را به کسی نشان دهد که در حالتی از ضعف و شکست قرار دارد.
ثالثا: منطق انسانی و اسلامی اقتضا دارد که خطای یک فرد را به عموم سرایت ندهیم، و آیا به شخصی مانند امیرمؤمنان (علیه‌السّلام) که دروازه مدینه دانش پیامبر است می‌توانیم چنین نسبتی بدهیم؟
رابعا: این خطبه را اگر چه امیرالمؤمنین (علیه‌السّلام) در باره عایشه و شرکت او در جنگ جمل که حالتی سرزنش‌گونه دارد ایراد فرموده است، ولی مخاطبش همه زنان و برای همیشه تاریخ ایراد شده که تفاوت‌های اساسی بین زنان و مردان را بیان می‌کند.

تفاوت یا نقصان

استفاده از کلمات و تعابیری مانند «نقص» و مشابه و مترادف با آن، شاید برای بعضی از اذهان ایهام‌آور و موجب خطا در فهم مراد باشد و لذا استفاده از کلمه تفاوت، بار منفی این نگاه را کمتر می‌کند، و بهتر است بگوئیم فقط جابجائی کلمه صورت پذیرفته است.
اما حقیقت امر این است که وجود این تفاوت‌ها موضوعی غیر قابل انکار است؛ زیرا تفاوت‌های جسمی و روحی زن مانند تفاوتی است که در اعضای بدن انسان وجود دارد؛ یعنی هر عضوی وظیفه و مسئولیت خاصی را به عهده دارد؛ ولی در عین حال مرتبط به یکدیگر هستند، مثلا چشم انسان عضوی حساس و ظریف و لطیف است که وظیفه‌اش آگاهاندن انسان از اطراف و جهان بیرون است؛ ولی عضو دیگری مانند پای انسان، عضوی خشن است که کار چشم را انجام نمی‌دهد و هیچ نقصی برای وی محسوب نمی‌شود، پس تفاوت‌ها نمی‌تواند دلیل نقص باشد.
بنابراین امیرمؤمنان (علیه‌السّلام) این تفاوت‌ها را در سه محور همراه با بیان فلسفه و علل آن توضیح می‌دهد.

پاسخ حلی

برای بیان پاسخ حلی باید گفت که این خطبه به چند محور اصلی تقسیم می‌شود که باید به صورت جداگانه توضیح داده شده و پاسخ ارائه گردد.

نقصان یا تفاوت درایمان

اسلام با صراحت کامل و قاطعانه هویت انسانی زن و مرد را متحد می‌داند.
نصوص قاطعانه قرآن در بیان وحدت هویت انسانی مرد و زن قابل خدشه و تردید نیست. از جمله نصوص روشن‌گر این وحدت آیات ذیل است:

تساوی در خلفت

«یا اَیُّهَا النَّاسُ اِنَّا خَلَقْناکُمْ مِنْ ذَکَرٍ وَ اُنْثی وَ جَعَلْناکُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا اِنَّ اَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ اَتْقاکُمْ؛

[۴] حجرات/سوره۴۹، آیه۱۳.

‌ای مردم، ما شما را از یک مرد و زن آفریدیم و شما را گروه‌ها و قبائل قرار دادیم، تا یکدیگر را بشناسید و با همدیگر زندگی هماهنگ داشته باشید، با ارزش‌ترین شما نزد خداوند باتقوی‌ترین شما است.»

تساوی در گرفتن پاداش بر اساس عمل

«فَاسْتَجابَ لَهُمْ رَبُّهُمْ اَنِّی لا اُضِیعُ عَمَلَ عامِلٍ مِنْکُمْ مِنْ ذَکَرٍ اَوْ اُنْثی؛

[۵] آل عمران/سوره۳، آیه۱۹۵.

خداوند آنان را چنین اجابت کرد که من عمل هیچ یک از عمل کنندگان شما را از مرد و زن ضایع نمی‌کنم.»

تساوی زن و مرد در کسب ارزش‌ها

«اِنَّ الْمُسْلِمِینَ وَ الْمُسْلِماتِ وَ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِناتِ وَ الْقانِتِینَ وَ الْقانِتاتِ وَ الصَّادِقِینَ وَ الصَّادِقاتِ وَ الصَّابِرِینَ وَ الصَّابِراتِ وَ الْخاشِعِینَ وَ الْخاشِعاتِ وَ الْمُتَصَدِّقِینَ وَ الْمُتَصَدِّقاتِ وَ الصَّائِمِینَ وَ الصَّائِماتِ وَ الْحافِظِینَ فُرُوجَهُمْ وَ الْحافِظاتِ وَ الذَّاکِرِینَ اللَّهَ کَثِیراً وَ الذَّاکِراتِ اَعَدَّ اللَّهُ لَهُمْ مَغْفِرَهً وَ اَجْراً عَظِیماً؛

[۶] احزاب/سوره۳۳، آیه۳۵.

مردان مسلمان و زنان مسلمان، مردان مؤمن و زنان مؤمنه مردان عبادت‌کننده و زنان عبادت‌کننده، مردان و زنان راستگو و مردان و زنان شکیبا و مردان و زنان خشوع‌کننده در برابر عظمت الهی، مردان و زنان بخشاینده، مردان و زنان روزه‌گیر، مردان و زنانی که عفت خود را حفظ می‌نمایند، مردان و زنانی که خدا را فراوان بیاد می‌آورند، خداوند بر همه آنان مغفرت و پاداش بزرگی را آماده ساخته است.»
با وجود سه آیه فوق و آیات دیگر که صریحا و بدون کمترین ابهام، مرد و زن را از نظر شخصیت و عناصر و اوصاف عالی و ارزشمند آن، متحد معرفی میکند. اهانت و تحقیر زن یا اسناد اهانت و تحقیر زن به اسلام ناشی از بی‌اطلاعی از مفاد آیات فراوانی است که در قرآن آمده است. این است بعد انسانی و هویت شخصیتی زن از دیدگاه اسلام.
بنابراین مقصود از عبارت «نواقص الایمان» در کلام حضرت، تفاوت در ایمان به معنای ایمان و اعتقاد به خدا و پیغمبر و دیگر اصول و فروع اعتقادی نیست؛ زیرا آن ایمان در زن و مرد یکسان است و میزان آن را تنها خدا می‌تواند تعیین کند؛ بلکه ایمان مورد اشاره امیرمؤمنان، بهره بردن از عمل و عبادات و کم شدن نصیب زن بطور قهری در روزهای قاعدگی است.
به بیان دیگر، زن در دوران قاعدگی نماز و روزه را ترک می‌کند. نه این که زن در دوران قاعدگی فاسق است و عادل نیست، دروغگو است و راستگو نیست، و نه این که شخصیت اعتقادی او مختل شده است، بلکه به جهت وضع روانی خاصی که پیدا می‌کند (و روان‌پزشکان این وضع روانی را مشروحا مطرح می‌کنند) به جهت لزوم رهائی روان زن از توجه دقیق، که در حال نماز پیش می‌آید و لزوم آزاد ساختن دستگاه گوارش و معده در غذا و آشامیدنی‌ها که در دوران قاعدگی خیلی اهمیت دارد، تکلیف نماز و روزه از زن برداشته می‌شود.
در عین حال رابطه زن با خدا به وسیله ذکر در نماز بدون احساس فشار از تکلیف معین، محفوظ و دائمی است و او می‌تواند در اوقات نماز در حال ذکر خداوندی باشد و روزه‌هایی را که در روزهای قاعدگی ترک کرده است، در غیر آن روزها قضا نماید.
به توضیحی که خود حضرت در این خطبه دارد توجه فرمایید:
فَاَمَّا نُقْصَانُ اِیمَانِهِنَّ فَقُعُودُهُنَّ عَنِ الصَّلَاهِ وَ الصِّیَامِ فِی اَیَّامِ حَیْضِهِنَّ.

نتیجه

از این بحث و تحقیق روشن می‌شود که مقصود از نقص ایمان زن، نقص رابطه زن با خدا نیست، بلکه مقصود حالت استثنائی موقت است که زن به‌جهت حالت عارضی جسمانی که اغلب با دگرگونی‌های روانی توام می‌باشد، از فشار تکلیف معین و مقرر رها می‌گردد.

تفاوت یا نقصان در ارث

عبارت: «نواقص الحظوظ» در فرمایش امام ناظر به تفاوت سوم میان زن و مرد در سهم الارث است که بر گرفته از این شریفه است:
«یُوصِیکُمُ اللَّهُ فِی اَوْلادِکُمْ لِلذَّکَرِ مِثْلُ حَظِّ الْاُنْثَیَیْنِ؛

[۷] نساء/سوره۴، آیه۱۷.

خداوند در باره فرزندانتان به‌شما توصیه می‌کند که سهم مرد را برابر سهم دو زن باشد.»
یا در آیه دیگر آمده است:
«فَلِلذَّکَرِ مِثْلُ حَظِّ الْاُنْثَیَیْنِ یُبَیِّنُ اللَّهُلَکُمْ اَنْ تَضِلُّوا وَ اللَّهُ بِکُلِّ شَیْ ءٍ عَلیمٌ.»

[۸] نساء/سوره۴، آیه۱۷۶.

و امیرمؤمنان (علیه‌السّلام) در تفصیل مطلب فرمود:
«وَاَمَّا نُقْصَانُ حُظُوظِهِنَّ فَمَوَارِیثُهُنَّ عَلَی الْاَنْصَافِ مِنْ مَوَارِیثِ الرِّجَالِ.»
البته این قانون در همه مسائل ارث کلیت ندارد از آن جمله:
۱. اگر وارث میت فقط پدر و مادر و یک پسر باشد، مال شش قسمت می‌شود، چهار قسمت را پسر و هر یک از پدر و مادر یک قسمت می‌برند؛
۲. اگر میت چند برادر و خواهر مادری داشته باشد، مال به‌طور مساوی میان آنان تقسیم می‌شود؛
۳. سهم الارث فرزندان برادر و خواهر مادری میان زن و مرد مساوی تقسیم می‌

  راهنمای خرید:
  • لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.