پاورپوینت حبیببن مسلمه فهری
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت حبیببن مسلمه فهری دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت حبیببن مسلمه فهری،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت حبیببن مسلمه فهری :
حبیب بن مسلمه فهری
حبیب بن مسلمه بن مالک الاکبر قرشی فهری، مکنی به ابو عبدالرحمن از نوادگان وائله بن عمرو بن شیبان، در صحابی بودن وی اختلاف است، از یاران معاویه به شمار آمده و از سرشناسان زمان خود بود.
فهرست مندرجات
۱ – معرفی اجمالی
۱.۱ – تاریخ ولادت حبیب
۲ – حبیب در دوران پیامبر
۲.۱ – نظر زبیر در صحابی بودن وی
۲.۲ – همسران حبیب
۳ – دوران خلفای نخستین
۳.۱ – فتح غوطه و حومه
۳.۲ – واقعه مرج الصفر
۳.۳ – والی حمص
۳.۴ – شهرت بطنان حبیب
۳.۵ – گشودن دژها
۳.۶ – فتح آذربایجان
۴ – زمان عثمان
۴.۱ – جنگ حبیب با رومیان
۴.۲ – مصالحه حبیب با حاکمان
۴.۳ – فتح شمشاط
۴.۴ – حبیب فاتح ارمنستان
۵ – دوران خلافت معاویه
۵.۱ – جنگ با حضرت علی
۵.۲ – مصالحه با امپراطور روم
۵.۳ – سال و محل فوت حبیب
۵.۴ – اوصاف حبیب
۵.۵ – فرمایش امام حسن به حبیب
۶ – محل سکونت فرزندان حبیب
۷ – فهرست منابع
۸ – پانویس
۹ – منبع
معرفی اجمالی
نام کامل وی، حبیب بن مسلمه بن مالک الاکبر بن وَهْب بن ثَعْلَبه است. مادر وی دختر نافِش بن وهب بن ثعلبه (ناقِش) بن وَهْب بن ثعلبه بود. پدرش مسلمه فهری بود که حبیب از وی روایت نقل کرده است.
[۱] ابن عبد البر، یوسف بن عبدالله، الاستیعاب فی معرفه الاصحاب، ج۱، ص۳۲۰، تحقیق علی محمد البجاوی، بیروت، دار الجیل، ۱۴۱۲.
اهل شام برای او فضایل بسیاری برشمرده و وی را مستجاب الدعوه خواندهاند. به خاطر کثرت فتوحاتش در شام و روم وی را مورد تمجید قرار داده و لقب حبیب الروم
[۲] بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۱۱، ص۵۶، تحقیق سهیل زکار و ریاض زرکلی، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۷.
[۳] ابنعبدالبرّ، یوسف بن عبد الله، الاستیعاب فی معرفه الاصحاب، ج۱، ص۳۲۰، چاپ علیمحمد بجاوی، بیروت ۱۴۱۲/۱۹۹۲.
[۴] ابنحجر عسقلانی، احمد بن علی، الاصابه فی تمییزالصحابه، ج۲، ص۲۲، چاپ علیمحمد بجاوی، بیروت ۱۴۱۲/۱۹۹۲.
و حبیبالدُرُوب
[۵] ابناثیر، علی بن أبی الکرم، اسدالغابه فی معرفه الصحابه، ج۱، ص۴۴۸، چاپ محمد ابراهیم بنا و محمد احمد عاشور، قاهره ۱۹۷۰۱۹۷۳.
بر وی نهادهاند. نسب حبیب به بنی مُحارب بن فِهْر، از طوایف قریش، میرسد
[۶] ابنکلبی، هشام بن محمد، جمهرهالنسب، ج۱، ص۱۱۹ ۱۲۰، چاپ ناجی حسن، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۶.
[۷] ابنسعد، محمد بن سعد، الطبقات الکبری (بیروت)، ج۷، ص۴۰۹.
[۸] ابنعساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج۱۲، ص۶۸، چاپ علیشیری، بیروت ۱۴۱۵۱۴۲۱/ ۱۹۹۵ ۲۰۰۱.
، از اینرو به فِهری و قُرَشی منسوب است.
[۹] محمدبن اسماعیل بخاری، التاریخالکبیر، ج ۲، ص۳۱۰، (بیروت ۱۴۰۷/ ۱۹۸۶).
گاه نیز از او با نسبت حجازی
[۱۰] ابنحجر عسقلانی، احمد بن علی، الاصابه فی تمییزالصحابه، ج۲، ص۲۲، چاپ علیمحمد بجاوی، بیروت ۱۴۱۲/۱۹۹۲.
و مکی
[۱۱] ابنحجر عسقلانی، احمد بن علی، تهذیبالتهذیب، ج۲، ص۱۹۰، چاپ صدقی جمیل عطار، بیروت ۱۴۱۵/ ۱۹۹۵.
یاد کردهاند.
کنیه او را ابو عبدالرحمان، ابومَسْلَمَه یا ابوسَلَمَه
[۱۲] ابن خیاط، خلیفه، الطبقات، ج۱، ص۵۵۱، روایه موسیبن زکریا تستری، چاپ اکرم ضیاء عمری، بغداد (۱۹۶۷).
[۱۳] ابنعساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج۱۲، ص۶۲، چاپ علیشیری، بیروت ۱۴۱۵۱۴۲۱/ ۱۹۹۵ ۲۰۰۱.
و ابوسعید
[۱۴] بلاذری، احمدبن یحیی، انساب الاشراف، ج۱۱، ص۵۷، چاپ محمود فردوسالعظم، دمشق ۱۹۹۶۲۰۰۰.
ذکر کردهاند.
تاریخ ولادت حبیب
از تاریخ ولادت او اطلاعی نیست. به روایت واقدی، وی هنگام وفات پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم)، دو ساله بود
[۱۵] بلاذری، احمدبن یحیی، انساب الاشراف، ج۱۱، ص ۵۷، چاپ محمود فردوسالعظم، دمشق ۱۹۹۶۲۰۰۰.
[۱۶] ابنعساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج۱۲، ص۶۸، چاپ علیشیری، بیروت ۱۴۱۵۱۴۲۱/ ۱۹۹۵ ۲۰۰۱.
[۱۷] ابنسعد، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، ج۷، ص۴۰۹۴۱۰(بیروت).
[۱۸] ابونعیم اصفهانی، أحمد بن عبد الله، معرفهالصحابه، ج۲، ص۱۱۳، چاپ محمدحسن محمدحسن اسماعیل و مسعد عبدالحمید سعدنی، بیروت ۱۴۱۲/۲۰۰۲.
از اینرو، صحابی بودن وی محل اختلاف است.
[۱۹] ابنحجر عسقلانی، احمد بن علی، تهذیبالتهذیب، ج۲، ص۱۹۰، چاپ صدقی جمیل عطار، بیروت ۱۴۱۵/ ۱۹۹۵.
حبیب در دوران پیامبر
برخی حبیب را از اصحاب پیغمبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) دانستهاند که احادیثی از ایشان حفظ و روایت کرده است و نیز معتقدند وی در برخی غزوات شرکت داشته است، اما مکحول در این قضیه تردید کرده و اظهار داشته است که از فقهای زمان در این باره سؤال کرده است و آنان اظهار بیاطلاعی نمودهاند.
[۲۰] ابن اثیر، علی بن محمد، اسد الغابه فی معرفه الصحابه، ج۱، ص۴۹۹، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۹.
[۲۱] ثقفی کوفی، ابراهیم بن محمد، الغارات و شرح حال اعلام آن، ص۴۱۷.
واقدی نیز صحابه بودن حبیب را نپذیرفته، چرا که حبیب در زمان وفات پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) دوازده سال بیشتر نداشت و در هیچ جنگی هم شرکت نکرده بود.
[۲۲] ابن سعد، محمد بن سعد، طبقات الکبری، ج۷، ص۲۸۷، تحقیق محمد عبد القادر عطا، بیروت، دار الکتب العلمیه.
[۲۳] ابنسعد، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، ج۷، ص۴۰۹۴۱۰.(بیروت)
[۲۴] بلاذری، احمدبن یحیی انساب الاشراف، ج۱۱، ص ۵۷، چاپ محمود فردوسالعظم، دمشق ۱۹۹۶۲۰۰۰.
تنها شامیان ادعا کردهاند که وی همراه رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) جنگ کرده است.
[۲۵] ثقفی کوفی، ابراهیم بن محمد، الغارات و شرح حال اعلام آن، ص۴۱۷.
[۲۶] ابنسعد، محمد بن سعد، الطبقات الکبری (بیروت)، ج۷، ص۴۰۹۴۱۰.
[۲۷] ابن خیاط، خلیفه، الطبقات، روایه موسیبن زکریا تستری، ج۱، ص۲۹۷، چاپ اکرم ضیاء عمری، بغداد (۱۹۶۷).
[۲۸] ابن خیاط، خلیفه، الطبقات، روایه موسیبن زکریا تستری، ج۱، ص۳۰۱، چاپ اکرم ضیاء عمری، بغداد (۱۹۶۷).
[۲۹] حنظلی رازی، عبد الرحمن بن أبی حاتم، الجرح و التعدیل، ج۳، ص۱۰۸، حیدرآباد، دکن ۱۳۷۱۱۳۷۳/ ۱۹۵۲۱۹۵۳، چاپ افست بیروت.
نقل شده است که روزی حبیب ظاهراً برای شرکت در جنگی نزد رسول خدا رفت. پدرش خود را به پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) رساند و با این بیان که «این پسر، دست و پای من است» عدم تمایل خود را از رفتن فرزندش ابراز نمود. پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) نیز او را باز گرداند.
[۳۰] ابن اثیر، علی بن محمد، اسد الغابه فی معرفه الصحابه، ج۱، ص۴۴۷، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۹ ق.
چون در همان سال، پدر حبیب از دنیا رفت، حبیب به قصد شرکت در جنگ (احتمالا غزوه تبوک) به مدینه نزد پیامبر رفت.
[۳۱] ابونعیم اصفهانی، أحمد بن عبد الله، معرفهالصحابه، ج۲، ص۸۲۵، چاپ محمدحسن محمدحسن اسماعیل و مسعد عبدالحمید سعدنی، بیروت ۱۴۱۲/۲۰۰۲.
[۳۲] ابنعساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج۱۲، ص۶۵۶۶، چاپ علیشیری، بیروت ۱۴۱۵۱۴۲۱/ ۱۹۹۵ ۲۰۰۱.
نظر زبیر در صحابی بودن وی
زبیر بن بکّار نیز، برخلاف گفته واقدی، بر آن است که حبیب از پیامبر حدیث شنیده و روایت کرده است.
[۳۳] ابناثیر، علی بن أبی الکرم، اسدالغابه فی معرفه الصحابه، ج۱، ص۴۴۹، چاپ محمد ابراهیم بنا و محمد احمد عاشور، قاهره ۱۹۷۰۱۹۷۳.
[۳۴] بلاذری، احمدبن یحیی انساب الاشراف، ج۱۱، ص۵۷، چاپ محمود فردوسالعظم، دمشق ۱۹۹۶۲۰۰۰.
[۳۵] ابنعساکر،تاریخ مدینه دمشق، ج۱۲، ص۶۳۶۵، چاپ علیشیری، بیروت ۱۴۱۵۱۴۲۱/ ۱۹۹۵ ۲۰۰۱.
[۳۶] ابنعساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج۱۲، ص۶۷، چاپ علیشیری، بیروت ۱۴۱۵۱۴۲۱/ ۱۹۹۵ ۲۰۰۱.
ظاهرا صحابی بودن وی، عقیدهای است که خاندان حبیب و مورخان اهل شام، ترویج کردهاند و مورخان اهل مدینه و فقها آن را نپذیرفتهاند.
[۳۷] ابونعیم اصفهانی، أحمد بن عبد الله، معرفهالصحابه، ج۲، ص۸۲۰، چاپ محمدحسن محمدحسن اسماعیل و مسعد عبدالحمید سعدنی، بیروت ۱۴۱۲/۲۰۰۲.
[۳۸] ابنعساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج۱۲، ص۷۱، چاپ علیشیری، بیروت ۱۴۱۵۱۴۲۱/ ۱۹۹۵ ۲۰۰۱.
[۳۹] ابنحجر عسقلانی، احمد بن علی، الاصابه فی تمییزالصحابه، ج۲، ص۲۲، چاپ علیمحمد بجاوی، بیروت ۱۴۱۲/۱۹۹۲.
از آن جا که حبیب از یاران با وفای معاویه بود، جعلی بودن روایات دال بر صحابه بودن حبیب دور از ذهن نیست.
همسران حبیب
همسر حبیب ام عبدالله کلبی دختر یزید بود که پس از مرگ او به همسری ضحاک بن قیس فهری در آمد.
[۴۰] طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک، ج۴، ص۲۴۸، تحقیق محمد ابو الفضل ابراهیم، بیروت، دار التراث.
از دیگر همسران وی نائله را نام بردهاند. او پیش از این همسر معاویه بود، پس از آن که معاویه او را طلاق داد با حبیب ازدواج کرد.
[۴۱] طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک، ج۵، ص۳۲۹، تحقیق محمد ابو الفضل ابراهیم، بیروت، دار التراث.
از دیگر همسران و فرزندان وی مطلبی یافت نشد.
دوران خلفای نخستین
منابع از اقدامات و فعالیتهای حبیب در دوره ابوبکر یاد نکردهاند، اما از خدمات وی در دوره عمر و عثمان و نیز معاویه سخنان زیادی گفته شده است.
او در زمان عمر، در فتح شام تأثیرگذار بود.
[۴۲] بلاذری، احمدبن یحیی، انساب الاشراف، ج۱۱، ص ۵۶، چاپ محمود فردوسالعظم، دمشق ۱۹۹۶۲۰۰۰.
فتح غوطه و حومه
وی که در سال ۱۳ یکی از افسران تحت امر خالد بن ولید بود، به غوطه (در اطراف دمشق) حمله و روستاهایی را تصرف کرد
[۴۳] بلاذری، احمدبن یحیی، فتوحالبلدان، ج۱، ص۱۲۳، چاپ دخویه، لیدن ۱۸۶۶، چاپ افست فرانکفورت ۱۴۱۳/۱۹۹۲.
و زنان و مردانشان را نزد خالد فرستاد.
[۴۴] طبری، محمد بن جریر، تاریخ (بیروت)، ج۳، ص۴۰۷.
واقعه مرج الصفر
در واقعه مَرْج الصُّفَّر (محرّم سال ۱۴) نیز یکی از فرماندهان سپاه بود.
[۴۵] ابنسعد، محمد بن سعد، الطبقات الکبری (بیروت)، ج۴، ص۹۹.
[۴۶] طبری، محمد بن جریر، تاریخ (بیروت)، ج۳، ص۴۰۶.
والی حمص
گفته شده است که حبیب پس از فتح حمص در سال ۱۵
[۴۷] طبری، محمد بن جریر، تاریخ (بیروت)، ج۳، ص۵۹۹-۶۰۱.
، مدتی از جانب خلیفه دوم، والی آنجا بود و سپس عزل شد.
[۴۸] ابنعساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج۱۲، ص۶۹، چاپ علیشیری، بیروت ۱۴۱۵۱۴۲۱/ ۱۹۹۵ ۲۰۰۱.
[۴۹] ابنعساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج۱۲، ص۷۴، چاپ علیشیری، بیروت ۱۴۱۵۱۴۲۱/ ۱۹۹۵ ۲۰۰۱.
در سال ۱۵، حبیب فرمانده مقدمه سپاه یزید بن ابی سفیان، از فرماندهان فتوح شام، در نبرد با رومیان و فتح قَیساریه بود.
[۵۰] طبری، محمد بن جریر، تاریخ (بیروت)، ج۳، ص۶۰۳۶۰۴.
[۵۱] ابناعثم کوفی، احمد، الفتوح، ج۱، ص۲۴۵، چاپ علی شیری، بیروت ۱۴۱۱/۱۹۹۱.
در همین سال در نبرد یرموک، ابوعبیده بن جراح پس از پیروزی بر سپاه روم، حبیب را به فرماندهی گروهی از سواران، در تعقیب دشمن روانه کرد.
[۵۲] بلاذری، احمدبن یحیی، فتوحالبلدان، ج۱، ص۱۳۶-۱۳۷، چاپ دخویه، لیدن ۱۸۶۶، چاپ افست فرانکفورت ۱۴۱۳/۱۹۹۲.
[۵۳] طبری، محمد بن جریر، تاریخ (بیروت)، ج۳، ص۳۹۴۴۱۴.
طبق گزارشی دیگر از همین جنگ، حبیب بن مسلمه یکی از ۳۶ تا ۴۰ گردان سواره (کُرْدُوسه) تحت امر خالد بن ولید را فرماندهی میکرد.
[۵۴] طبری، محمد بن جریر، تاریخ (بیروت)، ج۳، ص۳۹۶.
[۵۵] ابنعساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج۱۲، ص۷۱، چاپ علیشیری، بیروت ۱۴۱۵۱۴۲۱/ ۱۹۹۵ ۲۰۰۱.
در سال ۱۵، ابو عبیده بن جراح برای بار دوم انطاکیه را فتح کرد و حکومت آنجا را به حبیب بن مسلمه سپرد. حبیب به شهر جرجومه حمله کرد و جراجمه را به تسلیم واداشت.
[۵۶] بلاذری، احمدبن یحیی، فتوحالبلدان، ج۱، ص۱۶۰، چاپ دخویه، لیدن ۱۸۶۶، چاپ افست فرانکفورت ۱۴۱۳/۱۹۹۲.
شهرت بطنان حبیب
حبیب از طرف ابوعبیده مأمور شد به بُطنان برود. وی دژی را در آنجا فتح کرد و بدین سبب آنجا به بُطنان حبیب مشهور شد. پس از آن به قاصرین لشکر کشید.
[۵۷] بلاذری، احمدبن یحیی، فتوحالبلدان، ج۱، ص۱۴۹-۱۵۱، چاپ دخویه، لیدن ۱۸۶۶، چاپ افست فرانکفورت ۱۴۱۳/۱۹۹۲.
پس از مرگ ابوعبیده، عیاض بن غَنْم حبیب را برای فتح سُمَیساط و قَرْقیسیا روانه کرد و این دو شهر با مصالحه فتح گردید.
[۵۸] بلاذری، احمدبن یحیی، فتوحالبلدان، ج۱، ص۱۷۴-۱۷۶، چاپ دخویه، لیدن ۱۸۶۶، چاپ افست فرانکفورت ۱۴۱۳/۱۹۹۲.
[۵۹] ابناعثم کوفی، احمد، الفتوح، ج۱، ص۲۵۷ ۲۵۸، چاپ علی شیری، بیروت ۱۴۱۱/۱۹۹۱.
پس از فتح حلب (سال ۱۶)، ابوعبیده، حبیب بن مسلمه را به همراه عِیاض بن غَنْم به سوی انطاکیه «که مردم آن پیمان صلح را شکسته بودند،» فرستاد. آن دو انطاکیه را بار دیگر فتح کردند؛ بنابر قولی دیگر، عمرو بن عاص آنجا را فتح کرد.
[۶۰] بلاذری، احمدبن یحیی، فتوحالبلدان، ج۱، ص۱۴۸، چاپ دخویه، لیدن ۱۸۶۶، چاپ افست فرانکفورت ۱۴۱۳/۱۹۹۲.
حبیب فرمانده سپاه مسلمین شد و در فتح جزیره (در شام) نقش مهمی ایفا کرد. وی در آن جا فرمانده جنگجویان غیر عرب بود.
[۶۱] طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک، ج۴، ص۵۵، تحقیق محمد ابو الفضل ابراهیم، بیروت، دار التراث.
عمر پس از آن وی را حاکم جزیره کرد. حبیب ارمنستان و آذربایجان را نیز فتح کرده و به قلمرو حکومت خود افزود.
[۶۲] ابن اثیر، علی بن محمد، اسد الغابه فی معرفه الصحابه، ج۱، ص۴۴۹، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۹ ق.
گشودن دژها
در روزگار عمر، حبیب دژ زِبَطْرَه (متعلق به رومیان) و دژ حَدَث را گشود.
[۶۳] بلاذری، احمدبن یحیی، فتوحالبلدان، ج۱، ص۱۸۹، چاپ دخویه، لیدن ۱۸۶۶، چاپ افست فرانکفورت ۱۴۱۳/۱۹۹۲.
[۶۴] بلاذری، احمدبن یحیی، فتوحالبلدان، ج۱، ص۱۹۱، چاپ دخویه، لیدن ۱۸۶۶، چاپ افست فرانکفورت ۱۴۱۳/۱۹۹۲.
گفته شده است که عمر پس از عزل عیاض بن غنم، مدتی حبیب را والی جزیره کرد.
[۶۵] ابن خیاط، خلیفه، تاریخ خلیفهبن خیاط، ج۱، ص۸۹، چاپ مصطفی نجیب فوّاز و حکمت کشلی فوّاز، بیروت ۱۴۱۵/۱۹۹۵.
فتح آذربایجان
به روایتی، در سال ۲۲ حبیب آذربایجان را با جنگ فتح کرد.
[۶۶] ابن خیاط، خلیفه، تاریخ خلیفهبن خیاط، ج۱، ص۸۶، چاپ مصطفی نجیب فوّاز و حکمت کشلی فوّاز، بیروت ۱۴۱۵/۱۹۹۵.
عمر در همان سال، زیاد بن حنظله را به جانشینی حبیب به منطقه جزیره فرستاد و حبیب برای یاری سُراقَه بن عمرو، که سرگرمِ فتح باب الابواب بود، حرکت کرد.
سراقه پس از فتح بابالابواب، حبیب را به تفلیس فرستاد، اما او موفق به فتح آنجا نشد.
[۶۷] طبری، محمد بن جریر، تاریخ (بیروت)، ج۴، ص۱۵۵۱۵۷.
زمان عثمان
وقتی عثمان به خلافت رسید، به معاویه، فرمانروای شام و جزیره، دستور داد تا حبیب را به ارمینیه روانه کند. به قولی «که بلاذری آن را ترجیح داده است» عثمان خود مستقیما به حبیب چنین فرمانی داد. حبیب، با شش یا هشت هزار تن از اهالی شام و جزیره، به سوی ارمینیه رفت و در اطراف قالیقَلا اردو زد. اهل شهر بر لشکر وی حمله بردند. حبیب آنان را به درون شهر راند و به شرط پرداخت جزیه یا جلای وطن، به آنان امان داد.
جنگ حبیب با رومیان
چند ماه بعد، به وی خبر رسید که بطریقِ اَرمیناقُس گروه عظیمی را برضد مسلمانان گردآورده و از مردم آلّان و ابخاز و سمندر کمک گرفته است. حبیب از عثمان کمک خواست. به دستور خلیفه، معاویه دو هزار تن را برای یاری حبیب به قالیقلا فرستاد. از کوفه نیز شش هزار تن به یاری او شتافتند.
به سبب تأخیر نیروهای کمکی، و شاید به انگیزه جاهطلبی، حبیب در کرانه فرات (به قولی در قالیقلا و به روایتی ضعیف، در نزدیکی دَبیل) با سپاه روم (که شمار آنان را از هفتاد هزار تا بیش از هشتاد هزار تن نوشتهاند) وارد جنگ شد. در شبیخونی، فرمانده سپاه روم (به روایت واقدی: مَوریان) کشته شد و مسلمانان پیروز شدند و غنایم بسیار گرفتند.
هنگامی که سپاهیان کوفه رسیدند، میان اهل عراق و اهل شام بر سر تقسیم غنایم اختلاف افتاد.
[۶۸] بلاذری، احمدبن یحیی، فتوحالبلدان، ج۱، ص۱۹۶-۱۹۹، چاپ دخویه، لیدن ۱۸۶۶، چاپ افست فرانکفورت ۱۴۱۳/۱۹۹۲.
[۶۹] طبری، محمد بن جریر، تاریخ (بیروت)، ج۴، ص۲۴۷ ۲۴۸.
[۷۰] ابناعثم کوفی، احمد، الفتوح، ج۲، ص۳۴۱۳۴۳، چاپ علی شیری، بیروت ۱۴۱۱/۱۹۹۱.
[۷۱] ابنعساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج۱۲، ص۷۴۷۶، چاپ علیشیری، بیروت ۱۴۱۵۱۴۲۱/ ۱۹۹۵ ۲۰۰۱.
[۷۲] یعقوبی، احمد بن ابی یعقوب، تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۱۵۷.
مصالحه حبیب با حاکمان
پس از آن، حبیب با حاکم خِلاط و حاکم مُکْس (از نواحی بُسْفُرَّجان) مصالحه کرد و با فرستادن لشکریانی، اَرْجیش و باجُنَیس را گرفت و سپاهیان او دبیل و تمام روستاهای اطراف آن را تصرف کردند.
حبیب با بطریقهای سِراج طَیر، بَغْرَوَند و بسفرّجان، در قبال مبلغی خراجِ سالیانه، صلح کرد و نَشَوی (نخجوان) را نیز به صلح و سیسَجان را به جنگ گشود.
[۷۳] بلاذری، احمدبن یحیی، فتوحالبلدان، ج۱، ص۱۹۹-۲۰۱، چاپ دخویه، لیدن ۱۸۶۶، چاپ افست فرانکفورت ۱۴۱۳/۱۹۹۲.
[۷۴] ابناعثم کوفی، احمد، الفتوح، ج۲، ص۳۴۵۳۴۶، چاپ علی شیری، بیروت ۱۴۱۱/۱۹۹۱.
فتح شمشاط
همچنین در زمان خلافت عثمان، معاویه، حبیب بن مسلمه را به همراه صفوان بن مُعَطَّل سُلَمی، به سوی شِمشاط (از نواحی ارمینیه) فرستاد که آنجا را با مصالحه فتح کردند.
[۷۵] بلاذری، احمدبن یحیی، فتوحالبلدان، ج۱، ص۱۸۳-۱۸۴، چاپ دخویه، لیدن ۱۸۶۶، چاپ افست فرانکفورت ۱۴۱۳/۱۹۹۲.
حبیب در ادامه فتوح خود در ارمینیه، شهرهای بسیار دیگری را تصرف کرد و بر آنها خراج بست.
[۷۶] بلاذری، احمدبن یحیی، فتوحالبلدان، ج۱، ص۲۰۲-۲۰۳، چاپ دخویه، لیدن ۱۸۶۶، چاپ افست فرانکفورت ۱۴۱۳/۱۹۹۲.
حبیب فاتح ارمنستان
حبیب سپس جُرزان (گرجستان شرقی) و تفلیس را به صلح گشود و برای اهالی آنها اماننامه نوشت و به عبادتگاههای آنان تعرضی نکرد.
[۷۷] بلاذری، احمدبن یحیی، فتوحالبلدان، ج۱، ص۲۰۱-۲۰۲، چاپ دخویه، لیدن ۱۸۶۶، چاپ افست فرانکفورت ۱۴۱۳/۱۹۹۲.
[۷۸] یعقوبی، احمد بن ابی یعقوب، تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۱۶۸.
از حبیب باعنوان فاتح ارمنستان یاد شده است.
[۷۹] ابنحجر عسقلانی، احمد بن علی، الاصابه فی تمییزالصحابه، ج۲، ص۲۲، چاپ علیمحمد بجاوی، بیروت ۱۴۱۲/۱۹۹۲.
عثمان، نخست تصمیم داشت ولایت همه ارمینیه را به حبیب بسپرد، ولی سپس وی را به دلیل توانایی و شایستگیاش، برای جهاد به نقاط مرزی شام و جزیره فرستاد. حبیب به شام بازگشت و در حمص، اقامت گزید و به سرزمین روم حملاتی کرد. بعدا معاویه او را به دمشق منتقل نمود.
[۸۰] بلاذری، احمدبن یحیی، فتوحالبلدان، ج۱، ص۲۰۳، چاپ دخویه، لیدن ۱۸۶۶، چاپ افست فرانکفورت ۱۴۱۳/۱۹۹۲.
معاویه بارها حبیب را به جنگ با رومیان فرستاد و وی حملاتی موفقیتآمیز داشت.
[۸۱] ابنسعد، محمد بن سعد، الطبقات الکبری (بیروت)، ج۷، ص۴۱۰.
هنگامی که عثمان بن عفان در مدینه در محاصره مخالفان بود، از حاکمان ولایات کمک خواست.
معاویه نیز حبیب بن مسلمه را به یاری وی فرستاد
[۸۲] طبری، محمد بن جریر، تاریخ (بیروت)، ج۴، ص۳۵۱۳۵۲.
، اما در میانه راه، خبر قتل عثمان به حبیب رسید و او به شام بازگشت.
[۸۳] ابنحجر عسقلانی، احمد بن علی، تهذیبالتهذیب، ج۲، ص۱۹۱، چاپ صدقی جمیل عطار، بیروت ۱۴۱۵/ ۱۹۹۵.
دوران خلافت معاویه
در سال ۳۱ هجری در ایام خلافت عثمان و زمامداری معاویه در شام مردم ارمنیه از اسلام برگشتند. معاویه، ابن مسلمه را که در این زمان حاکم جزران بود، برای سرکوبی و فتح دوباره این منطقه فرستاد. حبیب با مردم تفلیس و کوهستان مکاتبه کرده و چون به نتیجه نرسید با آنها وارد جنگ شده و ایشان را مطیع کرد. پیمانی نیز میان طرفین بسته شد.
[۸۴] طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک، ج۴، ص۲۴۸، تحقیق محمد ابو الفضل ابراهیم، بیروت، دار التراث.
حبیب بن مسلمه در جنگ بلنجر نیز به دستور عثمان به فرماندهی سپاه شام در آمد و به کمک مسلمانان شتافت.
[۸۵] طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک، ج۴، ص۳۰۴، تحقیق محمد ابو الفضل ابراهیم، بیروت، دار التراث.
او کسی بود که از ابوذر غفاری نزد معاویه بدگویی کرده و ابراز داشت که ابوذر شام را به فساد خواهد کشاند و اهالی آن جا را علیه وی و خلافت عثمان به آشوب خواهد واداشت. از این روی معاویه با عثمان مکاتبه نمود. عثمان نیز دستور داد در سختترین شرایط ابوذر را به مدینه بفرستد.
[۸۶] بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۵، ص۵۴۳، تحقیق سهیل زکار و ریاض زرکلی، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۷.
حبیب در اواخر خلافت عثمان از عاملان او در قنسرین بود.
[۸۷] طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک، ج۴، ص۴۲۱، تحقیق محمد ابو الفضل ابراهیم، بیروت، دار التراث.
در جریان محاصره عثمان هنگامی که او از معاویه کمک خواست، معاویه حبیب بن مسلمه را در راس سپاهی به سوی عثمان فرستاد. هنگامیکه وی همراه سپاه به وادیالقری رسید، از کشته شدن عثمان خبردار شده و به شام بازگشت.
[۸۸] ابن عبد البر، یوسف بن عبدالله، الاستیعاب فی معرفه الاصحاب، ج۱، ص۳۲۱، تحقیق علی محمد البجاوی، بیروت، دار الجیل، ۱۴۱۲.
پس از مرگ عثمان او همچنان در خدمت معاویه باقی ماند و در جبهه مخالف علی (علیهالسّلام) ایفای نقش نمود. مؤلف الغارات وی را از کارگزاران و مشاوران معاویه معرفی کرده است که معاویه هرگاه میخواست کار بزرگی انجام دهد، او را هم دعوت میکرد تا در مجلس مشاوره شرکت کند.
[۸۹] ثقفی کوفی، ابراهیم بن محمد، الغارات و شرح حال اعلام آن، ص۴۱۴.
جنگ با حضرت علی
حبیب در جنگ صفین در جبهه شام و در مقابل علی (علیهالسّلام) برای بقا و پیروزی حکومت معاویه تلاشهای زیادی نمود. معاویه پیش از جنگ افرادی را نزد امام علی (علیهالسّلام) فرستاد تا به زعم خود از امام بخواهد قاتلان عثمان را به او واگذارد. یکی از این افراد حبیب بن مسلمه بود. آنها هنگامیکه نزد حضرت علی (علیهالسّلام) رسیدند، حبیب شروع به صحبت کرد و آن چه را معاویه به او گفته بود، بازگو کرده و از علی (علیهالسّلام) خواست تا کشندگان عثمان را تحویل آنها بدهد یا از خلافت کنار رود. امام با خشم با وی برخورد کرده و آنها را از نزد خود راند. حبیب با شروع جنگ صفین به عنوان فرمانده پهلوی چپ سپاه شام نقش مهمی در این جنگ ایفا کرد.
[۹۰] دینوری، احمد بن داود، الاخبار الطوال، ص۱۶۹، تحقیق عبد المنعم عامر، قم، منشورات الرضی، ۱۳۶۳.
وقتی سپاه شام در آستانهی شکست قرآنها را بر سر نیزهها زده و خواستار حکمیت شدند، امام به سپاهیان خود هشدار داد که از شامیان فریب نخورند. امام نام چند تن از آنان را ذکر کرد به عنوان کسانی که اهل دین و قرآن نبوده و نمیدانند در قرآن چیست و آن را از روی خدعه و نفاق بالا بردهاند، که از جمله آنها حبیب بن مسلمه بود.
[۹۱] طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک، ج۵، ص۴۸، تحقیق محمد ابو الفضل ابراهیم، بیروت، دار التراث.
پس از انعقاد پیمان حکمیت، حبیب یکی از گواهان این پیمان از طرف شامیان بود.
[۹۲] نصرب
- لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.